دوره‌ۍ آمـوزش مجـازۍ 📱 امــر به معــروف و نهــی از منڪـر #آفلاین با تدریس استاد توانمند کشوری 🌟 #دکتر_علی_تقوی🌟 📆 طول دوره مقدماتی: ۲۵ روز 🕘 ❗️فـــقــط روزی ۱۵ دقیقه❗️😳 🔔شروع دوره : ۱۵ ام آذر مـــاه ثبت نام با ارسال ڪلمه‌«واجب»به👇🏼 @vajeb123 @vajeb123 @vajeb123 #بی_تفاوت_نباشیم 💎مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... http://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال آمرین بپیوندید👆

#حبیبه : دوستان عزیزم این دوره به نظرم خیلی واجبه برای ما خانوما،😍👆 از دست ندین چون الان توی این اوضاع واقعا بهش نیاز داریم لینکش حذف بشه متاسفانع مجدد نمیتونم بزارم🙏❤️

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نساء❤️ جزء #پنجم🍃 صفحه ی ۸۴🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نساء❤️ جزء #پنجم🍃 صفحه ی ۸۴🌼 @azsargozashteha💜

ترجمه☀️🍃

#حرف_اعضا ☀️🍃 سلام خانم محترمی که حرفش برش نداره دخترم نکنه فکر میکنی هر جا هر دستوری دادی باید اطاعت بشه و همه باید مطیع جنابعالی باشن مردم نعوذ بالله دستور خدا رو هم اجرا نمیکنن بعد توقع داری شما رو اطاعت کنند ؟ همین فکرت باعث شده فکر کنی چرا من دعا کردم و خدا اجابت نکرد ؟ نکنه از خدا هم توقع داری تا لب تر کنی اجابت کنه ؟ مگر خدا بهت بدهکاره ؟ مگر چکی سفته ای ضمانتی چیزی از خدا داری ؟ مشکل ما اینه که عبادت و دعا و نذر و نیاز می کنیم نه برای عشق به خدا بلکه برای اینکه کارمون راه بیفته و اگر کارمون راه نیفته به همه چیز مشکوک میشیم و گاهی می‌زنیم زیر همه چی و به عقب برمیگردیم این جنبه منفی قضیه حالا جنبه مثبت در روایات آمده هر وقت مومنی که جایگاه خوبی نزد خدا داره دعا می‌کنه و حاجت میخواد خداوند به ملايکه موکل بر حاجات دستور میده حاجتش رو اجابت کنید ولی بهش ندید تا بازم بیاد در خونه ما و دعا کنه چرا که ما دعای او رو دوست داریم حدیث دوم روزی حضرت ابراهیم علیه السلام با چوپانی هم غذا شد پس از غذا شکر گذاری و دعا کرد و به چوپان گفت آمین بگو چوپان گفت من امین نمی‌گم چون بیست سال است دعا میکنم و خدا اجابت نمیکند حضرت ابراهیم پرسید دعای تو چیست چوپان گفت شنیدم خدا خلیلی دارد و بیست سال است از او میخواهم خلیلش را به من نشان دهد و اجابت نکرده است حضرت ابراهیم فرمودند آمین بگو که دعایت مستجاب شد و من خلیل خدا هستم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام.خانومی که گفتن تصادف کردیم ماشینمون خرج داره. دارم له میشم.واقعا ماشین دا شتن باسه تابچه نعمته .ولی نداشتنش اینقدر سخت نیس که بگید له میشم.مادوتا موتورمونو دزد برد.خودم مریض بودم دکتر میرفتم، .بعد ماشین خریدیم یکسال دیگه فروختیم ،پولشو گذاشتیم مضاربه ۶سال پیش با طلاهای عروسیم.طرف برشکست شد. هنوزم پولمونو نداده.بقیه پولاهم خرج تعمیر خونه پدر شوهر که میشستیم کردیم.قالی بافتم موتور خریدیم با پولش.ماشین ثبت نام کردیم ۳ یا۴ سال بود اسممون در نمیومد😃.چون میخواستیم بفروشیم چیزی دستمونو بگیره.امسال ۶۰ تومن نقد ۴۰ تومن وام گرفتیم،گفتیم دست دوم میگیریم.پدر شوهرم گفت ۲۰ تومنم من میدم صفر ثبت نام کنید😍😲.بعد یکسال ساینا در اومد.۱۲۵ تومن شد.الان بالا ۲۰۰ قیمت خارج کارخونست. ولی همش به شوهرم میگفتم غصه نخور ببین جونمون سلامته.خرج بیمه واستهلاک ماشین رو بده کرایه رفت وامد.حتی رفت وامدم رو کم کردم. یابااتوبوس میرفتم.یکساعت تاخونه مادرم توی اتوبوس بودیم.میگفتم ببین بعضیا پول که ندارن ،کلی مقروض هم هستن.شکر خدا به کسی قرض نیستیم.ببین چقدر باهم خوبیم.ارامش داریم.شکر خدا سختی هاهم گذشت.الانم باردارم،گفتم خونه ثبت نام کنیم خدا بزرگه .کم اوردیم ماشین رو میفروشیم.منطقه دوری هست.شاید نتونم ماه به ماه خانوادمو ببینم. ولی میگم اشکال نداره خدابزرگه،برا رفاه اینده وبچه هام خوبه.راه خیلی سختی در پیش داریم. هر وقتم کسی چیزی میگه ذکر بگو زندگیتو بسپار به خدا. عزت وذلت دست خداست.انشاالله تقدیر بدرو أزمون دور میکنه وسختی هامون رو به اسانی وارامش تبدیل میکنه. حتی اگر میتونید ماشین ثبت نام کنید به اسمتون در اومد فیششو بفروشید .بدید خرج ماشینتون‌. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام راجبہ ازدواج در سن کم میخواستم صخبت کنم ۱۱ سال برا ازدواج خیلی خیلی کمہ نظر من ازدواج بعد از ۲۵ سالکی ھست ولی گاھی اوقات در سن کم موقعیتی داری کہ ھیجوق بعدا پیش نمیا اگہ دختر بہ بلوغ رسیدہ باشہ و خاستکار خیلی از ھمہ جھت خوب باشہ زودتر ازدواج کنہ جون ھیجوق،اون موقعیت پیش نمیا نمونہ در اشناھامون ھست ک دختر شونو تو سن ۱۴ سالگی دادن شوھر ایقد الا، از ھمہ جھت خوشبخت ھست کہ شاید اکہ بعدا میدادن جنین موقعیتی پیش نمیومد ماسہ تا خواھریم در سن کم بھترین خاستگار داشتیم ولی پدرمادرم جون سنمون کم بود نمیزاشتن اون موقعیت رف و دوتامون ازدواج کردیم در سن بالا ولی الان دامادایی دارہ ک پشیمون جون دوتانامرد دوتا پدر .... اومدن کہ ھمون اونا باعٹ سکتہ مادرم شدن از بس دق دادن حالا نظر من اینہ اگ موقعیتی میاد برا، دخترتون کہ خیلی عالیہ از دست ندید کہ بعدا گیر داماد اجنبی خدا نترس بیوفتید خیلی سختہ دختر بزرک کنی و اخر بیوفتہ زیر دست نامرد ممنون ار کانال یہ صلوات برا تمام کسایی کہ از،داماد رنج میبرن خدا بہ راہ راست ھدایتشون کنہ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 🌸🍃 سلام خسته نباشی خانمی که درمورد آی وی اف پرسیدند من خودم یک بار انجام دادم ولی نشد من تو مرکز ناباروری یزد رفتم این عملی که گفتند خون مادر رو میگیرند وبه رحم تزریق میکنند خیلی خوبه یعنی بعدش صددرصد میگیرد یزد برای کاشت سوم انجام میدند این کار رو چون از خون سلول بنیادی میگیرند وبه رحم تزریق میکنند برای کاشت قبلش پیاده روی خیلی ماثره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد سوال کهیرزدن پوست عزیزم دختر منم پوست صورت وگردن وروی سینه هاش وپشت گردنش کهیر میزد چند تا دکتر پوست سرشناس بردم ولی خوب نشد یه بار بردم متخصص آلرژی تغذیه که معلوم شد از حساسیت غذایی اینطور میشه(البته با انجام تست)که یکیش همین روغن آفتابگردان بود به نظر من شماهم به متخصص آلرژی خوب مراجعه کنید الان دخترمن بدون اینکه از داروهای پوست استفاده کنه کهیرهاش با داروهای حساسیتش خوب شده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 باسلام درجواب اون خانمی که در مورد لیزر موهای زائد پرسیدن من خودم انجام دادم یه کمی درد در حد سوزش داره ولی قابل تحمله ولی در کل خوبه من راضیم حداقل ۱۰ جلسه و بیشتر باید برید که خوب نتیجه بگیرید بستگی به نواحی و حجم موهاتون هم داره مثلاً زیر بغل زود جواب میده ولی ناحیه بیکینی مقاومه دیر جواب میده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام پیام من واسه اون دختری هست که میگفت فقط به رشته تجربی علاقه داره .خواستم بگم دوست عزیز منم زمانی مث تو بودم و مث تو فک میکردم عاشق تجربی بودم وای به دلایلی نشد و نتونستم چن سال افسردگی گرفتم و رشته دیگه ای رو نمی تونستم بخونی کارم شده بود روزا افسردگی و شبها بیقراری و گریه ولی خدا رحمت کنه همسایه ای داشتیم نصیحتی کرد من .گفت رشته تجربی رو همین جوری نمیشه بخونی فقط تئوری نیست که عملی هم باید آموزش ببینی دل و جرات داشته باشی .بهم گفت می تونی خون ببینی ،میتونی قورباغه زنده رو میارن کالبد شکافی می کنن و آموزش می بینن می تونی انواع و اقسام بیماریها رو ببینی و چندشت نشه ،می تونی ؟ گفتم نه گفت پس تجربی به دردت نمیخوره اون یه جرقه ای شد که فک می کنم به تجربی علاقه دارم ولی نه کار من نیست بعد اون همه سال که فوت کرده همیشه دعاش میکنم وگر نه تا آخر عمرم باید دیوانه میشدم .خدایا شکرت که اون تو مسیر زندگیم قرار دادی . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقت بخیر خانمی که درباره لوزه پرسیدن من پسرم لوزه داشت و دکتر گفته بود باید عمل بشه ولی آقای ضیایی طب سنتی در مشهد بهم گفت لوزه داره ولی نارنگی و شکلات کاکائو یی نخوره خدا رو شکر با همین پرهیز پسرم خوب شد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که فرزندشون ۹ماهه هست و گلوش چرک میکنه عزیزم اون چرک نیست آب دندون هست که ریخته تو گلوی بچه شما باید اسفرزه و عرق نعنا و گلاب و کمی عسل به عنوان شیرین کننده با هم مخلوط کنی و در روز هر یک ساعت یک ق چ خوری به بچه ب ی این کار رو ادامه بده تا انشاالله بهتر بشه و دندوناش در بیارد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای اون خانمی که دنبال طب اسلامی بودن توی مشهد خانم مهدیانپورطب 09151237349 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام بنده خدایی که خارش بدن دارن هر وقت احساس خارش کردین برین حمام تمام بدن رو‌ حنا بگیرین بیست دقیقه الی نیم ساعت حنا روی بدن باشه بعد دوش بگیرید با چند بار تکرار احساس خارش برطرف میشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانم محترمی که مادر شوهرش تو کاراش دخالت می‌کنه دخترم تقریبا همه مادر شوهرا همینجوری هستن چاره ای نیست باهاش بساز 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دختر خانم ۳۶ ساله که مادر دارویی دارن دخترم به هیچ وجه قبول نکن دو تا زن طلاق دادن کم مشکلی نیست دو تا بچه داشتن هم مشکل بزرگیه اصلا به شما نمیخوره نا امید نباش خدا بزرگه انشاءالله یه خواستگار خوب برات بیاد که همه حرفا رو بشوره ببره و‌خوشبختت کنه انشاءالله 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ببخشید یه خانوم بارداری گفته بودن باردار وکم خون هستن یه نفر بهش پیشنهاد خوردن جگر داده بود گفتم به اون خانوم باردار بگید در دوران بارداری به هیچ عنوان نباید جگر بخوری چون باعث سقط جنینش میشه ویتامین Aجگر خیلی زیاد هست که یجورایی باعث سقط میشه وبسیار هم بد هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دل_نوشت ❤️🍃 با خجالت و استرس و همونجور که سرش پایین بود گفت نه نه کار نداشتم همینجوری پرسیدم خداروشکر پس مشکلی پیش نیومده و بعدشم سریع خداحافظی کرد و رفت حبیبه این گلوش گیر کرده پیشت خدا نکشتت و بعد شروع کرد به شوخی و خنده نمیدونستم چی بگم ،فقط همینو کم داشتم یکمی با مریم حرف زدمو گوشیو قطع کردم اون شب تا صبح خوابم نبرد خدایا چرا همه چی قاتی پاتی شده بود من تازه داشتم به پسر حاج خانم فکر میکردم ................................................ هانیه خانم شماره ی منو گرفت و گفت که اگه میشه برادرم گفته یه صحبت اولیه باهم بکنیم اگر شرایطمون به هم میخورد و اوکی بود بیان حضوری همو ببینید من هنوز قم بودم و کارم چند روزبیشتر طول کشیده بود با اجازه ی پدرم شماره رو دادم و اون زنگ زد گفت که راستش الان تصمیمی برای ازدواج نداشته ولی خواسته ی مادرش اینه که زودتر اینکارو انجام بده از علایقش گفت از شغلش گفت از اهداف و برنامه هاش به نظر پسر بدی نمیومد منم حرفامو زدم توی بیشتر موارد باهم تفاهم داشتیم گفت داره میره ماموریت و یک ماه دیگه برمیگرده تهران اگه امکانش باشه دو سه بار دیگم توی این مدت تلفنی حرف بزنیم منم قبول کردم من اون هفته م به جلسه ی دوشنبه نرسیدم . روز بعدش برگشتم تهران مریم بازم زنگ زد و گفت این پسره بنده خدا بازم چشمش به در بود که تو بیای بازم اومد پیش من که چرا تو نیومدی و منم گفتم کارش طول کشیده طفلک عاشق دل خسته رو کشتی مدام شوخی میکرد و میخندید و شیطنت میکرد اون شب توی تخت ،به مغزم فشار اوردم که این پسره توی جلسه قیافش چه شکلی بود اصلا این مدت بهش درست حسابی نگاه نکرده بودم ،دلیلی ام نداشت البته فقط یه پسر قد بلند و لاغر توی ذهنم بود بچه های گروه خودمونو خیلی قبول داشتم از هر لحاظ برام مورد تایید بودن ،راستش بدم نمیومد از همونا کسی برای خاستگاریم بیاد به پسر حاج خانم فکر کردم میگفت به اصرار مادرش میخاد ازدواج کنه ،یکمی به خاطر این حرفش پکر شده بودم ازدواجی که از اولش طرف بت بگه زوریه دیگه بعدش چی میخاد بشه با اینکه شرایطشو پسندیده بودم اما ته دلم یه جوری بود گفتم شاید اگه بهش جواب رد بدم بهتر باشه بزار هر وقت دوس داشت زن بگیره نه به اجبار مادرش اگه پس فردا توی زندگی به روم زد چی یادمه دو روزی بود که ماه محرم شروع شده بود و من به خاطر کارام نرسیده بودم برم عزاداری یه مداحی پلی کردم و توی تخت گوش دادم یکمی سینه زدم و گریه کردم ، گفتم آقا منو ببخش که نتونستم بیام مجلس عزاداریتون این دو روز، کم سعادت بودم این اشکو ازم قبول کنید و بعد همه چیو سپردم به امام حسین و ازش خواستم بهترین اتفاق برام بیفته ،همینجوری که روضه گوش میکردم متوجه نشدم کی خوابم برد اون شب یه خواب عجیب دیدم خواب دیدم توی یه بیابون خیلی وسیع تنها هستم ،یه بیابون خشک و مسطح ،تا چشم کار میکرد زمین خشک بود و هیچ چیزدیگه ای رو نمیدیدم یهو یه ترس بدی به دلم افتاد چادرمو جمع کردم و با تمام توانم شروع کردم به دویدن اونقدر دویدم که توی خواب خسته شدم و افتادم زمین ،همونطوری که روی زمین نشسته بودم و نفس نفس میزدم دیدم دویست متر جلوتر یه بلندی هست یه تپه بود که سه چهار تا خانم با چادر مشکی اون بالا ایستاده بودن و از اون بلندی به پایین نگاه میکردن صورتاشونو نمیدیدم پشتشون به من بود فقط یادمه یه خانم قد بلند و سه چهارتا دختر بچه و نوجوان اطرافش بودن سرعتمو بیشتر کردم که خودمو برسونم بهشون از تپه بالا رفتم و کنارشون ایستادم ولی همینکه سرمو بردم پایین که ببینم اونا به چی نگاه میکنن از خواب پریدم صدای اذان صبح از مسجد محله مون میومد #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام خداقوت . دوستای گلم سلام .من 38سالمه چهارتا فرزند دارم بادوتا سابقه سقط ک البته هردو چهارهفته بودن .الان رحم و مثانه ام ب شدت اومده پایین و گفتن باید عمل کنم ایا توی یزد کسی رو میشناسین ک بتونه رحم ومثانه روجا بندازه؟ ایا قابل اعتماد هست.؟یا بذم عمل کنم ؟ لطفا از تحربیاتتون بگین .🌹 تعجیل در فرج صاحب الامر صلوات لطفا🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام بر همه شما من تازه عضو گروه شما شدم گروه خوبی دارید من 36سال هستم دوفرزند دارم وقصد ندارم فرزند دیگری بیارم و این که بخاطر زایمان که داشتم باید عمل انجام بدم میخوام درکنار ابن عمل لوله هام هم ببندم هرکسی از شما که لوله هاش بسته میشه بهم اطلاع بدید چه جور سخت مراقبت بعد چی و کسی هست پشیمان بشه راستش دودلم بابت این عمل لطفاً راهنمایی کنید🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت شما دوست عزیز من خانمی هستم ۳۵ ساله که از ۲۰ سالگی قطع پریودی و با آزمایشاتی که انجام دادم یائسگی زودرس داشتم.دکتر میردامادی در تهران پزشک معالجم بود که تا قرص میخوردم و آمپول میزدم پریود میشدم به مدت ۸ سال. قبل از ازدواج مشکلم را به همسرم گفتم و مشکلی نداشت.۷ ساله عروسی کردم و بچه دار نشدم.بهترین دکترهای اصفهان را رفتم.طب سنتی رفتم.طب سوزنی ۲ سال رفتم.دکترها میگن باید تخمک اهدایی بگیرم که نه خودم میخواهم نه شوهرم.۵ سال هم هست که داروها را قطع کرده ام و پریود نمیشم شوهرم هم دیگه نمیاد بریم دکتر میگه اگه خدا میخواست خودش بهمون بچه میداد حتما صلاحمون نیست. میشه راهنماییم کنید که چیکار کنم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ببخشید من یه آم ار ای دادم الان دکتر میگه که کیست سینوس دارم هیچ دردی هم ندارم کسی بوده که مثل من باشه میترسم اگه میشه بهم پاسخ بدید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من ماهه اول بارداریم هست خیلی دندون عقلم درد می کنه چیکار کنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من یک سال که سرگیجه به صورت چرخشی داشتم ولی قرصارو می‌خوردم خوب بودم ولی بعضی موقع ها بدنم داخل سرم تکون میخورددکتر گفت که از گوشته واقعا خسته شدم رفتم مانور اونجا گفتن که مایع گوشت سرجاش گفتن قرصاتو قطع کن اگه سرگیجه گرفتی بیا خدارو شکر نگرفتم الان ۱۵روز ولی بدنم بی حس بعضی موقع تکون میخوره خیلی اعصابمو خراب کرده میخاستم اگه کسی راه حلی داره کمکم کنه ممنون از گروه عالیتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام واحترام مشکلی دارم که از دوستان میخوام کمکم کنن وقت مطالعه زود خوابم میگیره چند دقیقه بعد از نگاه کردن به کتاب خوابم میگره و این خیلی اذیتم میکنه باید خودمو برا امتحانات آماده کنم ولی بااین کسلی نمیشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام شبتون بخیر من خواهرم چندماهی هست که بلافاصله بعدازخواب فشارش بالامیره وبی قرارودچاراضطراب میشه میگه بدنم سبک میشه اون لحظه احساس مرگ بهم دست میده وسردش میشه وضربان وتپش قلبش هم بالا میره انواع آزمایشاتم رفته هیچی مشخص نیس تایه فعالیت هم میکنه زوداین حالت هابهش دست میده وکف دست وپاشم عرق سردمیکنه سرگیجه هم داره ومیگه چندشبه که ازخواب بیدارمیشم میبینم که گردنم خیس خیسه وبعضی اوقاتم سوزش معده داره وگاهی هم که ازخواب بیدارمیشه اسیدمعدش بالامیاد میشه اگه کسی تجربه چیزی داره بگه ومشکل چی میتونه باشه؟ #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

این جالب بود دوستان ،گوش بدید حتما🌸 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام وقتتون بخیر بااجازه ی دوستم منم میخوام قسمتی از زنگیشو بنویسم اونجاهایی که ازمن کمک خواسته تا دوستان راهنمایی کنن راستش دوست من ۲۵سال پیش باپسری که ۲۰سال تفاوت سنی داشت ازدواج کرد یک پسر که هیچ کسو‌نداشت وفقط یه پدر زن بابا یه یک ناخواهری که دراصل دختر زن باباشون بود خلاصه این اقا بااین خانم ازدواج کردن وبچه دار هم نشدن وبعدها معلوم شد دروغ گفته حتی درمورد پدر ومادرش وحتی شناسنامه اش هم تقلبی بوده که به گفته ی خودش بار اولش هست ازدواج کرده ولی درمورد شناسنامه گفته بچه های ناخواهری گولش زدن وبراش شناسنامه تقلبی جور کردن چون اصلا شناسنامه نداشته وقصد زن‌گرفتن هم‌نداشته واونا بهش گفتن این طوری فقط میتونی ازدواج کنی واصلاهم دراین مورد بادوستم هیچی نگفته بعداز ازدواج دوستم فهمیده ولی چون شرایط رامناسب ندونسته چند سالی سکوت کرده درضمن این اقا کد ملی هم نداره واز مزایا وحقوق بیمه وحتی یارانه هم برخوردار نیست فقط،یه کارگرروز مزد هست که خانمش چند سال پیش زرنگی کرده وبا پس انداز ووام تونسته یه آپارتمان خیلی کوچک بگیرن که بازم‌چندسال بادادن رهن اجاره از پولش قسطاشو بدهند حالا بعد از چند سال دوستم میگن از اول هم دوستش نداشتم و به خاطر شرایط خودم واینکه فقط دلم خیلی براش میسوخت که به غیراز خداهیچ‌کسو‌نداره دلم نمیومد ازش جدا بشم تا دوسال پیش اخه اینا اصلا باهم تفاهم‌نداشتن وکلا اخلاقشون به هم نمیخورد شوهرش مهربون هست اما اصلا اهل معاشرت رفت وآمد وسفر نیست ودستم برعکس ایشون خلاصه هرچی که یادم‌هست به زبان ساده نوشتم واز تون‌کمک وراهنمایی میخوام آخه دوسال پیش دوستم گفت خسته شدم ودیگه نمیتونم ادامه بدم وتصمیم گرفت برای طلاق اما بازم مشکل چون اونجا ازش شماره ملی شوهرشومیخواستن وایشونم کارت ملی نداره واصلاهم‌به هیچ صراطی مستقیم نیست ونمیره دنبال شماره ملی چون دوستم گفتن چندسال پیش هم‌برای بیمه یاحتی یارانه هیچ‌اقدامی نکرد حالا دوستم خودش رفته جدا خونه گرفته وسرکار میرود وحتی برای شوهرش هم خونه جدا باوسایل جزی زندگی تهیه کرد. اما همچنان بلا تکلیف هست وحتی بچه دارهم نشدن که دلخوشی داشته باشه چون شرایط زندگیش هم‌همیشه خوب نبود وایشون مشکلات وسختی های زیادی کشیدن تاتونستن به کمک خداوند خانه دار بشن اما دوستم میگه دیگه نمیتونم ادامه بدم شاید شما خواننده ی عزیز بگید بعداز ۲۰وچندسال حالا تازه متوجه شده نه اینطور نیست وقتی باهاش حرف میزدم میگفت دلم براش میسوزه دلم نمیاد ولش کنم اما حالا میگه واقعا خسته شدم از طرفی حتی دیگه فرصت بچه دار شدنش هم داره تموم میشه وچقدرم این خانم بچه دوست دارن وشوهرش گفته چون بهش اعتماد کامل دارم ومیشناسمش اجازه دادم خونه جدا بگیره ولی واقعا هم همینطور هست خانم خوب ونجیب ومهربانی هستن حالا به نظرتون چکار کنه چون شوهر برای طلاق هیچ اقدامی نمیکنه ودوستم هم به خاطر همین شماره ملی کارش گیر داره وبه مشکل خورده لطفا میشه راهنمایی شون کنید ازاین که طولانی شد ببخشید برای سلامتی امام زمان (عج)لطفا صلوات بفرستین 🌹🌹🌹 #ایدی_ادمین ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

❤️

#پاسخ_اعضا ☀️🍃 سلام یه راه حل مناسب برای کسانی که میخوان IVF انجام بدن یا نازایی دارن گرم کردن رحم هستش بادکش گرم یه روز در میون رحم و تخمدان روغن مالی شکم و پهلوها با روغن سیاهدانه یا بابونه نشستن روی اجر گرم خوردن سیاهدانه و عسل روزی یک قاشق چای خوری تزریق واژینال روغن زرد و عسل یک شب درمیون استفاده از دمنوشهای ارامش بخش و معطر مثل بهارنارنج به لیمو اسطوخدوس بابونه گل محمدی ابزن گل محمدی و بهارنارنج و پنیرک ترک سردیها و کلیه محصولات کارخانه ای❌ مثل تن ماهی ماکارانی انواع نوشیدنیهای شرکتی ابمیوه ها دلسترها نوشابه شکلات انواع سس ها سرکه لبنیات خیار کیوی میوه های ترش برای ظهور اقا و سبز شدن دامن تمامی ارزومندان صلوات🌷 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام به همگی دوستان و وقت همگی به خیر. موضوع:Ivf وسقط جنین دوست خوبم،این صحبتی که می کنم تمام شنیدم ونمی دونم چه مقدار درسته،جنین طبیعی در لوله ی تخمدان تشکیل می شه وبعد یواش یواش به سمت رحم حرکت می کنه،به مغز پیام می ره که جنین به سمت رحم در حال حرکت هست،مغز به رحم دستور می دهد که با خون پریودی یه جای گرم وراحت واسش درست کنید وهمه آماده وگوش به فرمان مغز تا دستورهای بعدی صادر گردد، به خاطر همین خون پریودی قطع می گردد وهمه آماده ی پذیرایی می شوند،سلول تخم به رحم می رسد وارد جایگاه نرمش که با خون پریودی ساخته شده می شود وبه دیواره ی آن چنگ می اندازد،این چنگ در پسران ضعیف تر از دختران هست وبه خاطر این موضوع سلول تخم پسر راحت تر سقط می شود وبعد همه ی اعضا بدن به دستور مغز آماده ی پذیرایی می شوند. اما سلول تخم غیر طبیعی از بیرون وارد می شود واین مراحل را طی نکرده است،بنابراین وقتی وارد رحم می شود،از رحم به مغز پیام می رودکه جسمی خارجی وارد شده است،مغز هم پیام می دهد خصوصیات اون رو بگویید ودکتر ها به وسیله ی دارو ها به مغز پیام می دن که خودی است وبا اون کاری نداشته باشید،کار گاه های بدن وارد عمل می شوند وسلول تخم رو برانداز می کنند،اگر دکترها با تزریق دارو به این کارگاه ها بفهمانند که خودی است،سلول تخم ماندگار می شودوگرنه پیام به مغز می رود که مشکوک هست ومغز هم به همه ی اعضا بدن دستور آماده باش می دهدوبه رحم هم می گوید،اونو بیرون بیندازیدوبه خاطر این موضوع تخم هایی که از بیرون وارد رحم می شوند،ماندگاری کمتری دارند. این خونی که از خودت می گیرند وبه خودت تزریق می کنند،در واقع پیامی است که به مغز ارسال می کنند ومی خواهند بگویند سلول تخمی که از بیرون می آید خودی است واونو بیرون نیندازید. "شاد وموفق باشید." 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که برای ivfسوال کردند خون تزریق کردند داخل رحم خواهر من هم انجام دادند خون تزریق کردند داخل رحم همون دفعه که این کار رو انجام دادند خداروشکر حامله شد از طریق ivf 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام. درجواب خانمی که دهان بچش بو میده. احتمالا چیزی داخل دماغ بچه گیر کرده یا خودش چیزی کرده تو دماغش. یکی از اشناهای ما بچش اینجور بود بردن دکتر یه تکه کوچیک دستمال کاغذی توبینی بچه گیر کرده بود 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدمت دوستان خانمی که گفتن معدل دخترشون ۱۹به بالاومیخادنمونه دولتی بره عزیزم تست خاصی لازم نیست من پسرم درس کتابشومیخوندنمره هاش خوب بودامتحان ورودی شرکت کرد قبول شددرسشوخوب بخونه واسترس نداشته باشه موفقه انشاالله 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام عزیزی که باردارهستیدازحبوبات لوبیانخودعدس فرنی کشمش میزاستفاده کنیددرضمن کندرروبامشورت طب سنتی وکم بخوریدچیزخوبیه ولی مصرف نادرستش برای کودک بیش فعالی میاره درضمن عزیزم درحمایت اطرافیان تغذیه خوب داشته باش باهمسرتون صحبت کنیدحتمابیشتربه شماتوجه میکنه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که میخاد بچه اش نمونه دولتی قبول بشه کتاب ده آزمون کتاب خوبی هست ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#درد_دل_اعضا #گلرو ما توی روستای دور افتاده ای زندگی میکردیم که بین دوتا کوه ساخته شده بود و فاصلمونم با روستاهای اطراف ساعت ها بود پدرم کدخدای روستامون بود و من دختر کوچک اونها 4تا برادر بزرگتر از خودم داشتم که توی سن های 17 -18 سالگی با اقوام ازدواج کرده بودند و فقط من مونده بودم که پدرم وابستگی شدیدی بهم داشت چون مادرم سر زایمان من فوت شد و اصطلاحا سر زا رفت هرچه بزرگتر میشدم پدرم عشق و علاقه اش به من بیشتر میشد چون میگفت انگار مادرت داره برای بار دوم جلوم قد میکشه چون مادرم وقتی 9 ساله بوده با پدر 20 ساله ام ازدواج میکنه سر چهلم مادرم زنای فامیل به بابام میگن باید زن بگیری تو پسر بزرگ خانی و وظایف زیادی داری باید یکی بالا سر بچه هات باشه مخصوصا الان که یه بچه شیرخوار داری بابامم راضی میشه که دختره یکی رعیت های روستاشونو واسش بگیرن تا چند ماه بابام به زنه نزدیک نشده بوده چون مادرم رو خیلی دوست داشته بوده و هنوز نتونسته بوده با مرگش کنار بیاد اما کم کم با زن جدیدش ماهی جون (اسمش ماهی جون بوده و هیچ لقبی نبوده) رابطه خوبی پیدا میکنه چون دختر آروم و با محبتی بود و من چون هیچ وقت مادرم رو ندیده بودم به ماهی جون عادت کرده بودم و مثل مادرم دوسش داشتم. همه چیز خوب بود تا اینکه یه روز ماهی جون منو برد توی پستوی خونه و گفت امروز یه لباس تمیز بپوش کدخدای ده بالا قراره بیان خواستگاری برای پسرش آقاجونت گفته لباس آراسته بپوشی من: خواستگار ؟؟؟ اما من فقط 13 سالمه. ماهی جون : دخترم دخترای کوچیکتر از تو شوهر کردن و رفتن دارن بچه داری میکنن، تا الانش چندبار خواستن بیان خواستگاری اما با آقاجونت صحبت میکردم و منصرفش میکردم اما گفته دیگه نمیتونم بیشتر از این بهشون بگم فعلا زوده. نزدیک به ظهر بود که ماهی جون اومد سراغم و گفت : گلرو خبر آوردن کدخدا حکیم( خواستگارا ) با خانواده دارن میان بشین توی همین پستو صدایی هم ازت در نیاد تا خودم بیام سراغت بعدم با دختره خونه زادمون رفتن که تدارک پذیرایی کردن رو بچینن آقاجونم گفته بود جلوی پایشان گوسفندی بکشند و برای شام آماده کنند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دعا_درمانی 🌱 ‌‌ 📿ذکـــــر بــرای حاجات غیــر قابــــل حـــــل📿 💚برای حاجات مهم که از حلش عاجز باشد روز جمعه بعد از نماز عصــر بـه هیچ وردی مـشغول نگـــردد و هیچ سخن نگوید و با حضور قلــــب رو به قبله ایـن دو اسم مبارک(یا الله یا رحمن) ❣را تکرارکند تا زمانےکه آفتاب فرو برود و بـعد سـر به سجـده نهد و حـــــاجت بخواهد ان شاء الله حاجــت وی روا مــــے گــردد💚 📚بحرالغرائب.ص21 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام ازتون خواهش میکنم زودتر جواب سوالم رو بدیدخیلی نگرانم .دخترم کلاس چهارم ده ساله بود پریود شد برا رشد قدش نگران بودم برا همین به متخصص غدد مراجعه کردم با آزمایش وسونوگرافی و...گفت که برای اینکه رشد قدی داشته باشه اول باید آمپول توقف بلوغ وهورمون رشد ترزیق کنه وگرنه ممکنه کوتاه بمونه منم با نگرانی تمام این درمان رو قبول کردم وروزی هزار دفعه به خاطر عوارضی که ممکنه این داروها در آینده داشته باشه میمیرم وزنده میشم الان حدود هشت ماه میگذره ودخترم فقط چند سانت رشد داشته نمی دونم بازم این راه رو ادامه بدم یا نه بر سر دوراهی بدی گیر کردم از یه طرف از عوارض خطرناک این داروها که حتی شنیدم باعث معلولیت وعقب ماندگی،نازایی،سرطان و...میشه میترسم واز یه طرف میترسم دخترم کوتاه بمونه ازتون خواهش میکنم کمکم کنید باکسی که تخصصشو داره مشورت کنید بخدا یه عمر براتون دعا میکنم خیلی نگرانم خدا خواست با کانال شما آشنا بشم به هر دری زدم جواب مشخصی نگرفتم لطفا کمکم کنید😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید من ۴۶ سالمه دیپلمه هستم عاشق این هستن که معلم دختر بچه باشم آرزوی معلمی دارم هیچ وقت برام امکانش نبوده چه‌ کنم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت مدیر گروه ودوستان اعضا خواهش میکنم سوال من داخل گروه بزارین من یه کیست آبکی روی نخاع گردنم است الان چن سال متوجه شدم انگشت شصت دست راستم دائم میسوزه روی سمت بازوم همون سمت استخوانش یخ خیلی اذیت میشم من شیراز زندگی میکنم دکترم دکترفرخی متخصص مغز اعصاب با ام آرای رنگی گفت کیست روی نخاع گردنت اگه عمل کنیم 80 درصد امکان داره فلج بشی ریکسش بالا هم با دارو مسکن تقویتی سرکن ام آرای پیش دکتر تقی پور بردم اون حرف دکتری فرخی زد پیش دکتر اسماعیلی ودکتر کامگاپور بردم اونا گفتن عملت میکنیم 90در صد خوب میشی نمونش عمل کردیم حالا سردوراه ماندم خانوادم برای عمل راضی نیستن میگن تقی پور استاد همه این دکترای مغز اعصاب است گفته عمل نکن باهاش مدارا کن من دائم زجر میکشم طب سنتی رفتم یک سال زیر نظر دکترعزیزی بودم از زالو درمانی تا حجامت پماد مالشی دادن نتیجه نداد هرکه هم هر راه کاری داده عمل کردم تمام روغن امتحان کردم وقت فقط برای یک ساعت اثر داشتن میخام بدونم اعضای گروه تا حالا همچین بیماری داشتن آیا عمل کردن نتیجه گرفتن یا راه کاری داره راهنمای کنن ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت حبیبه خانم و دوستان عزیز و دوست داشتنی میخواستم ببینم دوستان در مورد افزایش قد با برنج در طب سوجوک اطلاعاتی دارن چون شنیدم خوردن برنج دانه بلند ایرانی برای افزایش قد خوبه میخواستم بدونم صحت داره؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و خدا قوت خدمت ادمین عزیز و سلامی گرم ب دوستان گلم عزیزان ازتون کمکی میخواستم من قد 168 و وزن 85 سالهاست می‌خوام رژیم بگیرم اما اراده ندارم البته بعد از فرزند دوم وزنم رفت بالا یعنی 8سال پیش زمان بارداری 25 کیلو افزایش وزن داشتم و دیگه بر نگشتم. البته در ظاهرم چاقیم مشخص نیستا .چون کلی چاق شدم و استخوان پر هستم و معمولا هر کسی منو میبینه میگه تیپ خوبی داری ولی من خودم خیلی دوست دارم ده کیلو بشم ی مدت ورزش رفتم اما ب همان دلیل بی اراده بودن ادامه ندادم و رژیم هم که متاسفانه نمیتونم بگیرم چکار کنم ؟ خدا می‌دونه چقدر پول رژیم دادم و دکتر رفتم اما فقط یکی دوماه ادامه دادم و دیگه نرفتم دیگه از دست بی اراده بودن خودم خسته ام چکار کنم ؟ آها37 ساله هستم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام در مورد اون خانومی که میخواستن برا اضافه وزن معدشونو عمل کنند خواهشنا عمل نکن همسر من 7/12 زنجان رفت عمل سر عمل فوت کرد الان من موندم با دو تا بچه 6و9ساله که بچه کوچیکه بعد47روزفکر میکنه مامانش توبیمارستان .چقدر گفتم نرو اما رفت....بچه هارو سر مزارشون میبرم اما بچه کوچیکه میگه مامان کی میاد دوستان اگه راه حل به نظرتون میرسه راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید ، یه دکتر طب سنتی خوب تومشهد هرکس سراغ داره لطفاً معرفی کنید. لطفاً پیام منو بزارید توکانال خیلی خوبتون ممنونم 🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام طور خدا پیامم رو بذارین تو گروه من قبلاً عمل قرنیه کردم و جشم دیگم رو باید رینگ بذارم . رفتم آموزش رانندگی میگن تو کارت گواهینامه می‌نویسن تک چشم آیا صحت داره. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دندون من خیلی شکستگی داره عصب کشی شده ولی پرکردگیش ازجا دراومده دکتر گفته حداکثر بشود پرش کرد. ولی من می خوام روکش هم بکنم ولی چون دیواره اش باریک شده دکتر موافقت نکرد... یک دکتر دندانپزشک درشهرقم سراغ دارید که با مهارت کافی بتونه این کار روانجام بده متشکرم #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁───

#حبیبه ؛ سلام دوستان بزرگوارم ممنونم از محبت و توجهتون به مطالب کانال🙏❤️ یه مطلب مهم رو خدمتتون اومدم عرض کنم اونم اینکه تعداد سوالات خیلی زیاده و حداقل بین سه تا یک هفته ممکنه زمان ببره تا سوالتون ارسال بشه توی کانال پس لطفا صبور باشید و بعد از یکی دو روز مجدد سوالتونو برای ادمین نفرستید عزیزان😢 سوالات تکراری میره توی لیست و حق دیگران هم ضایع میشه فقط در یه صورت به ادمین یاداوری بفرمایید که از زمان پیامتون برای ادمین بیشتر از یه هفته گذشته باشه اونو براتون چک میکنن و پیگیر میشن فقط سوالات اورژانسی همون روز در کانال بارگذاری میشه خیلی خیلی ممنون از صبوریتون دوستتون دارم❤️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 🌿 سلام در جواب اون مادر عزیز که فرزندش رو از دست داده خداصبر بده خواهر درد بسیار بدی است مامان من دوتا داداش رو از دست داده روی چندسال خواهر گلم ناشکری نکنید صبر پیشه کنید خدا بزرگه از فکر بیرون وقتت با دیگران بگذار تنها نمون تو خونه خودت سرگرم کن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب خانمی که کم خونی دارن و باردارن شیره انگور ...کشمش....انار......هویج....گوجه.... و قرص زینک به دستور پزشکش انشالله هم خودشون هم فرزندشون سلامت باشن ......در عجبم از مردایی که خرجی نمیدن دقیقا فازشون چیه؟ دوست دارن با خواهر و مادر خودشون اینجوری رفتار بشه.... عزیزم به خودت برس حالا به هر طریقی که برات مقدروره شما مادری باید سالم باشی که بتونی با انرژی فرزندت رو بزرگ کنی...... برای کم خونی بهترین گزینه آب هویجه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام و وقت بخیر برای اون خانمی که گفتند برای زخم لای انگشت چی خوبه زخم ها براثر قارچ هست پس از استحمام از سنگ مرداب لابه لای انگشتان استفاده شود 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام وعرض ادب خانومایی که دوستمون روراهنمایی کردن که دربار آری چی بخوره.من چیزای دیگه رونمیدونم ولی جگر که یه خانمی گفتن خوبه نه جگرخوب نیست توبا داری ضرر داره ومیگن باعث سقط هم میشه تحقیق کنید. سپاس 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برای خانمی که دماغ پسرش خارش داره ممکنه ازغذاهای ادویه دارباشه یابه موادغذایی که مصرف می کنیدیااین سوسیس و کالباس یابفک تشکرازادمین 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که گفتندخارج آزرم باردارشدند اصلا نگران نباشندخواهرمن بعدازدوتادخترخارج ازعمل باردارشدجراحی کردتخمدان طرف راستش بیرون آوردند بعد۶ ۷ماه باردارشد خدابهش یه پسردسته گل دادانشاالله شماهم به حاجت دلتون برسیدالتماس دعا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام به خانمی که گفته ازخدا پول خواستم فرداش تصادف کردیم خداراشکر کن که خودتون شوهرت بچه‌هات سلامتن کاش ۱۰ ماشین بره عزیز آدم ازدست نره به خداما داغون شدیم خواهر کوچیک مونو ۳۹ سالش بو توکرونا ازدست دادیم کلا همه پیرو فرسوده ازکارافتاده شدیم قبلا فکر می‌کردیم مشکل داریم زندگی مون خوب نیست الان می‌بینیم چقد خوشبخت بودیم قدرشو ندونستیم ببخشید طولانی شد برآورده شدن حاجت همه ملت ایران وظهورامام زمان صلوات 🌺 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که به خانم باردار توصیه کردن دارچین بخورن دارچین که برای زن باردار خوب نیست احتمال سقط جنین هست😕 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام در جواب خانمی که گفتن دختر ۲۶ سالشون به همه جواب رد میده اگه امکانش باشه بتونم باهاشون تماس داشته باشم و بدونم تو کدوم شهرستان هستن🙏🙏 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام، در مورد اون پیامی ک گفتن خارش دارن و کهیر میزنن،و کبدشون مشکل داشت، منم مزاجم گرم و خشکه، و بخاطر کرونا سعی میکردم تو غذا زنجبیل و دارچین استفاده کنم، دیگه کرونا ک تقریبا تموم شده، بازم کمی میریزم ک‌چون اکثر غذاها سرده، مثل برنج و ... بعد بخاطر ابنکه حس میکردم حافظه ام ضعیف شده، پسرم برام مویز گرفت، منم چون شنیده بودم برای حافظه خوبه خوردم ، چشتون روز بد نبینه، کهیر زدم و خارش گرفتم، سریع فهمیدم ک‌از مویزه، دیگه نخوردم، خوب شدم خدارو شکر، حالا ایشون هم بخاطر کبدشون باید حواسشون باشه، ببینن جدیدا چی میخورن یا چ چیزی رو زیادتر میخورن، ک‌رو کبدشون تاثیر داره ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چالش ❤️😍 چالش😁 سلام چالشیا خوبید؟میخوام خاطره اشنایی داییمو بگم با زن داییم از زبون زن داییم. من وداییت پسر عمو دختر عمو بودیم.داییت یه پسر با غیرت وکاری وخوش قدوقواره بود توروستا.اوازش همه جا پیچیده بود.تو روستا حلّال مشکلات بود .از کارای کشاورزی تا خانوادگی.با اینکه سنی نداشت خیلی قبولش داشتن.خیلی هم سر این چشمش میکردن ویه بلا سرش میومد، ولی تا خوب میشد روز از نو روزی از نو.تقریبا همه استخونای بدنش یه بار یا شکسته یا در رفته.یبار کامل سوخته.یبارم مار نیشش زده😃😃 .همه خاطر خواه داییت بودن داییت خاطر خواه من.یکی از دوستام اونقدر دوسش داشت که میگفت تورو خدا رفتی خونه عموت از عکسای پسر عموت برام بیار😁 منم براش بردم😆 داییت رفت جبهه یه بار که اومد فهمید خواستگار دارم شب زمستون پاشو کرد تویه کفش که بااااید همین امشب برید خواستگاری،وعمو اینا با کمال میل ولی سرزده ومجبوری اومدن خواستگاری. داییتو نیاورده بودن.اونم اومده بود پشت پنجره اشپزخونه که روبه کوچه بود برام گلوله برف پرت میکرد داخل😂. بعد عقدمونم نصف زن های روستا با زن عمو قطع رابطه کردن که چرا دختر مارو به پسرت نگرفتی.داییتم خیلی پرو بود.جلو بابابزرگت پاشو دراز میکرد بلند بلند داد میزد زهرااااا زهرااااا بیااب بریز.من خودمو چنگ مینداختم اونم میگفت واچیع،بابام مگه خودش زن نداره😅😆میگه به رسم اونموقع از هر وسیله یکی دوتا بهمون دادن خودمون زندگی شروع کردیم با چه سختی ولی شکر خدا عاشق هم هستن یه دختر دوتاپسر دارن.این هفته هم عقد پسرش بود. دعاکنید دایی جون زحمت کش من مریض شده.زود خوب بشه.تازه زندگیشون رو اومده. اگه میشه برا سلامتی همه باباهای دنیا صلوات بفرستید ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام خدمت شما دوستای گل عزیز شوهرم پسر عمومه و من تا ۱۲ سالگی ایشونو اصلا ندیده بودم چون خونشون روستا 😁 برا اولین بار که دیدمشون تو دلم‌گفتم کاش زودتر بره خیلی ازشون بدم میومد سری دوم ۱۴ سالم بود بازم تحویل نمیگرفتم و همین حسو داشتم تا اینکه یه عکس ازشون تو گوشی خواهرم دیدم از اونجا حس کردم دلم براشون قیلی ویلی رفت البته شوهرم هنوز هنوز میگه همچنان که از کنارت رد میشدم جرات نمیکردم سلام کنم چه برسه احوالپرسی به قول خودشون خیلی مغرور تشریف داشتم 😂خلاصه ایشون شهر دیگه درس میخوندن تا میومدن خونه ما بودن یسری سر درد داشتن و منم که دلباخته ولی اصلا برو خودم‌نمیاوردم که فرقی با قبل نداشتم گفتن یه قرص سردرد برام بیار منم ایقد هول بودم رفتم قرص سرماخوردگی اوردم 😂😂حالا روشو خوند 😳گفت قرص سردرد میخاستم منم که تازه فهمیدم از حواس پرتی چیکار کردم گفتم نداشتیم میخای بخا نمیخوای بده ببرمش یه نگاه چپکی هم حوالش کردم اونم از هول من یکیشو خورد 🤣🤣 خلاصه اگه بخام همشو بگما خیلی طولانی میشه اولین صحبت طولانیمون همین بود یسال بعدش هم عقد کردم الانم دو تا گل پسر دارم و عاشقانه شوهرمو دوس دارم البته که مشکلم داریم ولی سعی میکنم نیمه پر لیوانو ببینم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 💜🍃 خانمی که دخترده سالشون پریودشدوواسه رشدقدی آمپول زدن عزیزمن چه کاریه آخه بچه ده ساله طبیعی تا۱۸سال رشدقدی داره ورزش‌های ساده وبالفیکس ورشدطبیعی داره آخه این بچه روندرشدش طبیعی داره پیش میره نمیدونم واقعا تفکرتون چیه که دست به کارهای عجیب می‌زنید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام در جواب خانمی که دخترش کلاس چهارم پریود شده دختر من هم کلاس چهارم پریود شد و یکدفعه قد کشید و الان هم اندازه قد متوسط های کلاسشون هست و کوتاه نیست 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام خانمی که دخترشون رو دکتر غدد بردن وبراشون آمپول توقف بلوغ تزریق کردن،عزیزم من منم مشکل شما رو دارم .سه تادکتر غدد عوض کردم تابلکه نیاز به تزریق پیدا نکنه ولی هر سه تاشون گفتن باید تزریق انجام‌ بده.من دخترم رو از کلاس‌ دوم می‌بردم دکتر غدد ویکسال طول کشید تا این درمانی قبول کردم.دختر من ۸ سالشه و ۱۳۵ سانت هست وتابستون عذرخواهی میکنم یه لک خیلی کم دید .دکترشم معطل نکرد.الان چهار ماهه واریوپیپتل تزريق میکنه.مادر عزیز می‌خوام بگم منم خيلی میترسم ولی با توکل به خداو گریه این درمانی شروع کردم.البته قبلشم ام آر آی و کلی آزمایش هورمونی وسونوگرافی رحم و تعیین استخوانی رفتیم.و همه اینا نشون داد دخترم دچار بلوغ زودرس هست واقعا خودمم به‌ این‌ نتیجه رسیدم آمپول رو بزنم.چون دخترم هم هنوز عقلش نمیرسه .اگه پریود میشد نمیتونست خودشو جمع کنه.البته شما قد دخترتون رو نگفتین با توجه به اینکه کلاس‌ چهارم هست احتمالا نباید تزريق میکردن .دختر من سن استخوانی ۱۱سال و نیم بودو همه علائم بلوغ غير از پریودی رو داشت. میخوام بگم بالاخره اونا هم دکترن درمانی که برای بیمار ضرر داشته‌ باشه انجام نمیدن..واینکهمن وشما نه اولینکسی هستیم که بچه‌هاشون این مشکلو دارن نه آخریش..بازم اگه قد دخترتون خوب هست از دکترش بخواین درمان و قطع کنه.ان شاالله که‌ هرچی خیره همون پیش بیاد.برای دخترمنم دعا کنید 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام در جواب خانمی که گفته بودن دختر ده ساله دارند که قاعده شدن و نگران قدشون هست باید بگم دخترشون چون ده ساله هستن میتوونه با ورزش‌های کششی که کانالشو تو ایتا دارم مراجعه کنند و پکیچ ورزش هارا خریداری کنند و رشد بکنن در کنار اون ورزش‌ها سویق سنجد و حجامت نقره پشت گوش انجام بدن نتیجه ی خیلی خوبی میگیرن 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 راجع به خانمی که گفته بودن دخترم کلاس چهارمه پریود شده و برا متوقف نشدن قدش زیر نظر دکتر داره آمپول و.... میزنه واقعا خیلی متاسفم شما خودت داری میگی میدونم عوارض این آمپول و داروها چیه ولی بخاطر قد دخترم ....... ببخشید تند دارم میگم اولاآخه خانم عاقل دخترت کوتاه بمونه که نمیمونه بهتره یا عوارض این داروها و انواع مریضی های دیگه که نازایی یکی از عوارضه دچار بشه خودت باخودت منطقی و عقلانی بشین فکر کن بینی و بین الله😒. دوما کی گفته هرکسی پریود میشه رشدش متوقف میشه خیلی حرف غیر منطقی هست متاسفانه اینطور تلقین شده به جامعه که وقتی دختری پریود بشه،دیگه رشد نمیکنه والا خودم رو میگم نه بقیه رو پریودی هیچ تاثیری تو رشد قدم نداشته بعد پریودی هم قدم رشد میکرد رشد قد به وراثت تاحدی و تاحدی هم به نوع تغذیه و ورزش کردن بستگی داره نه پریودی این باورهای غلط رو بندازیم دور وهرکسی هم گفت بگیم بهش که اشتباهه چنین تفکری پریودی نشانه سلامت بدن و یه چیز طبیعیه نباید جلوشو گرفت اگه خیر دخترتون رو میخواید داروها رو بندازید دور و استرس به خودتون و دخترتون وارد نکنید به تغذیه شون برسید البته نه درحد حساس و وسواسی عمل کردن کلاس ورزش ثبت نامش کنید یا خودشون ورزش کنن توخونه والا چیز آنچنان مهمی نیست که فشار روحی روانی به کل خانواده وارد کنین .... سعی کنید اعتماد بنفس به دخترتون بدید نه اعتمادش رو ازش بگیرید... کاش بیش از اینکه به فکر سلامت جسم خودمون و بچه هامون بودیم به فکر سلامت روح و روان و معنویاتمون بودیم درپناه حق 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام اون خانمی که به خاطر کوتاهی قد بچه اش نگرانه میحواستم بگم خانم عزیز تا جایی که میتونی با ورزش و رژیم مناسب میتونی قد دخترت رو رشد بدی مثلا ورزش والیبال خیلی خوبه نگران نباش و این دارو های مضخرف رو به بچه نده که دو روز دیگه هزار تا بلا سرش بیاد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 سلام، اون خانمی که فرمودن دخترشون تو 10 سالگی پریود شدن عزیزم دخترتون رو طب سنتی خوب ببرید کامل درمان میکنه و از کوتاه شدن قدشم نگران نباشید خود طب سنتی میگه چیکار کنی، انشاءالله موفق باشی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#چالش ❤️😍 سلام خوبین داستان آشنایی خودم وشوهرم ومیگم براتون بابای من زندانی بود من کلاس یازدهم ک بودم کارورزی میرفتم مامانم گف امروز بروباداداشت ملاقات بابات ماهم رفتیم ظهرساعتایک ونیم منتظرمامانم بودیم دیریم یه سرباز همش کله میکشهت بعداومدجلوپرسیدزندانی تون کیه اسمش چیه وبعدگف میشه گوشیتون بدیدبه مامانم زنگ بزنم منم دلم سوخت دادم یه رب بعدش مامانم امددنبالمون تاسوارماشین شدم یه شماره غریبه همش زنگ میزد پیام میدادمیگف من همون سربازه ام عاشقت شدم و.... منم فقط میگفتم نه چون شوهرم هیکلی بوداصلا بهش نمیخورد کم سن باشع گفتم اون حتما۲۸سالش هست دیگ منم اون موقع۱۷سالم نشده بود دیگ شوهرم رفت توسایت اسم وادرس مارودراورد همش میامددرخونه تامنوببینه منم ک کارورزی میزفتم هرروزصب منوتعقیب میکرد تادرمدرسه باز ظهرهم تاجای خونه ازبس پیام میدادزنگ میزد منم جوابش ومیدادم یهو یه شب گفت طناب داری بفرستی ازپنحره اتاقت پایین گفتم اره فرستادم گفت بکش بالا دیدم برای تولدم یه جعبه شیرینی بایه سکه پارسیان خریده دوشب بعد روزدختربود بازگف طناب بفرست برام ساعت خریده بود یبار ک ازبس زنگ نیزد گوشیم وخاموش کردم دیدم نیم ساعت بعدمامانم صدام زد یه پسره ب گوشیم زنگ زده باهات کارداره گوشی گرفتم حرف زدم گف میام خاستگاریت دیگ مامانم باهاش برای عصرشنبه قرارگذاشت اومدحرف زد ادرس خونش و....دادک بریم تحقیق هفته بعدباخانوادش اومدن و....دیگ قبول کردیم اون موقع شوهزم۲۰سالش بودمنم ۱۷ ساله و۲۲مرداد۹۷عقدکردیم۵فروردین۹۸عروسی مون بود ۲۶مرداد۹۸پسرم بدنیااومد و۲۳اسفند۱۴۰۰دخترم بدنیااومد الانم باهمه خوبی هاوبدی هاداریم زندگی میکنیم خداروشکر😘❤️❤️❤️ ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ سلام دوستان عزیز اومدم آشنایی و همسرمو بهتون بگم همسرم پسر داییم هس همسرم و خانوادشون تو تهران زندگی میکنن منم تبریز همسرم اینا نزدیک ۵ سال قبل که من ۱۱ سن داشتم اومدن خونمون مهمونی منم اولین بار با دقت دیدمش خیلی هیکلی و خوشتیب بود بزا هدف ازدواج اومده بودند تبریز خالم منو پیشنهاد داد ولی همسرم گفت خیلی کوچیکه نمیشه بعد از ما رفتند خونه خالم از اونجا به یه دختری خواستگار شدند اونا هم دادند بعد ۱ سال عقد و عروسی منم بودم جلشون میرقصیدم بعد که تموم شد مشکل اینا کم کم شروع شد بیچاره دختره بیماری فک کنم اس ام ارثی بود داشت یعنی از زندگی عشق نمی فهمید همسرم هم اهل رومانتیک عشقه بعد ۱ سال بعدش دخترشون به دنیا اومد اونم از ژنتیکی مادرش، سرطان روده داشت از بدو تولد تو بیمارستان بود تا ۳سالگی چند بار رفت جراحی آخر گفتند بیاین ببرین فوت کرده داییم مراسم اینا بر گزار کرده بود که معجزه شد همسرم تو خوابش امام حسین دیده بود شفا شو داده بودند دخترش زنده شد ولی باز هم همسرم نتونست با اون دختره چون اصلا خونه داری نمی دونست خیلی کثیف بود و در اوایل مریضی دخترش گفت ببریم بدیم بهزیستی خلاصه سر این طلاق گرفت بعد ۵ ماه طلاقش که میشه تیر ۱۴۰۱ ما رو به همدیگه بازم پیشنهاد دادند من قبول نمی کردم که بچه داره مرده فلان اونم منو نمیخاست که اون دختره حقشه بره یه پسر نه به یه مرد حالا اومدیم باهم حرف زدیم از گوشی اون تهران من تبریز بعد ۱۴ روز آشناییمون عقدم کردیم بابام هم راضی نبود پسر داییم خیلی بچه پاکیه جوری که خالم اینا قبولیش دارن الان ۴ ماهه که نامزدم باهاش خیلی دوسش دارم بعد عید هم عروسیمه😊 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دل_نوشت ❤️🍃 طبق معموله دوشنبه ها ،با مریم هماهنگ کردم و رفتیم جلسه راستش داشتم فکر میکردم اینبار یه نظردقیق بشم به چهره ی اون بنده خدایی که همیشه مارو میرسوند و این دوهفته که نبودم سراغمو از مریم گرفته بود عذاب وجدان هم داشتم از اینکه من با پسر حاج خانم حرف زده بودم ولی فکرم پیش پسر دیگه ای هم بود نمیدونم شاید میخواستم بدونم که اگر این اقا خواستگارمه به پسر حاج خانم جواب رد بدم چون حس میکردم دلش با من نیست و به اصرار مادرش میخواد زن بگیره همش با خودم میگفتم حبیبه این همه خواستگار داری که آرزوشونه جواب مثبت ازت بشنون اخرشم بری با کسی ازدواج کنی که نمیخوادت؟؟؟ توی همین فکرا بودم که رسیدیم دم در ساختمون ،مریم تمام مسیر با من حرف زده بود ولی من اصلا متوجه حرفاش نشده بودم و داشتم به این چیزا فکر میکردم فقط غرغرای آخرشو فهمیدم که چرا جواب سربالا بهش میدم وارد سالن که شدیم با احتیاط چشم دوختم بین اقایون که اونجا نشسته بودن ولی اون بنده خدارو ندیدم ، مریم گفت حبیبه ،عاشق دلخسته نیستشا فکر کنم دیده تو نمیای رفته بلایی سر خودش آورده ،خون بچه ی مردم گردن توعه و بعد کلی سر به سرم گذاشت و خندید اولین بار بود که داشتم از دست حرفاش حرص میخوردم با عصبانیت گفتم ؛ مریم دو دقیقه هیچی نگو اولا به من چه ربطی داره اون اقا کجاست دوما انقدردربارش حرف نزن مگه خواستگاریم اومده که انقدر برات جدیه به من چه که کجاست و چرا نیست ما برای کار دیگه ای اینجا هستیم _اوه چه خشن ،اولین باره میبینم اینجوری قاتی میکنی ،فدای قاتی کردنت بشم من خب معلومه خواستگاریتم میاد ،اخه چرا باید یه نفر انقدر پیگیرت باشه خب میخوادت دیگه حالا صبر کن اگه خواستگاری نکرد ازت _برام مهم نیس ،هرچی قسمت بشه همون میشه حالام بیا بریم بشینیم این بحثم تموم کن ان شالله هرجا هست خدا یاورش باشه .......................................... پسر حاج خانم برای دومین بار زنگ زد و حدود یک ساعتی باهم حرف زدیم توی خیلی مسائل هم عقیده بودیم و این حس خوبی بهم میداد فقط تنها چیزی که اذیتم میکرد همون حرفی بود که دفه ی اول بهم زده بود ،اینکه به خاطر رضایت مادرش میخواد ازدواج کنه نمیدونم چرا زبونم نمیچرخید ازش در این باره چیزی بپرسم اخره صحبتامون بهش گفتم اقای ..... ببخشید میشه دیگه تماسی باهم نداشته باشیم ؟ فکر میکنم در حد شناخت اولیه باهم حرف زدیم ان شالله فکرامونو بکنیم اگر قسمت شد دفه ی بعد ملاقات حضوری باشه نظرتون چیه اونم حرفمو تایید کرد و قرار شد وقتی از ماموریت برگشت یه قرار بزاریم همدیگه رو ببینیم اگه از لحاظ ظاهری هم پسند هم بودیم بیان منزل ما نمیدونم چم بود ،دلشوره ی عجیبی داشتم ،خوابای آشفته میدیدم دو سه باری خواب اون پسر رو دیده بودم خوابایی که اون موقع معنیشو نمیدونستم تصمیم گرفته بودم خودمو بسپرم به دست تقدیر مغزم دیگه کار نمیکرد تنها راهی که به ذهنم میرسید همین بود دو هفته ی دیگم گذشت و من اون بنده خدارو توی جلسه ی دوشنبه ها نمیدیدم نمیدونم چرا انقد برام مهم شده بود #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌸🍃 من خانمی ۴۵ ساله هستم که همیشه وقت سال چه سرد باشه چه گرم ،حس میکنم مغزم یخ کرده ، هر کاری میکنم گرم نمیشه بعضی وقتها از سردی زیاد صبحها با سر درد بیدار میشم ،موقع خواب، همیشه سرم رو می بندم و حتی لحاف رو رو ی سرم میکشم ولی باز انگار مغزم یخه یخه ، خیلی کم مغزم رو گرم می بینم سینو زیت هم دارم ، حافظه ام ضعیف شده حتی چشام ضعیف شده .میترسم آلزایمر بگیرم چون سردی مغز دارم .اگه کسی قبلا مشکل منو داشته ولی حالا خوب شده میتونه کمکم کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من یه توده زیر بغلم دارم که البته بیشتر از ۱۸ سال هست که سراغم اومده البته اولش خیلی کوچیک بود اندازه یه فندق ولی حالا خیلی بزرگ شده اندازه یه نارنگی بزرگ شده .نرم هست و سفت نیست بعضی وقتها خارش هم میگیره دکتر مراجعه کردم آزمایش دادم میگن غده چربی هست . ولی هر کاری می کنم حتی کوچکتر هم نمیشه میگن باید جراحیش کنم . نمیخوام جراحی کنم اگه کسی مشکل منو داشته میشه راهنماییم کنه غیر از جراحی راهی داره یا نه حتی لباس آستین کوتاه هم نمیتونم بپوشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ واینکه برا ای وی اف، تو پیاما گفتن یه روشی هست که صد در صد جواب میگیریم، که از طریق پلاسمای خون وارد رحم میکنن بعد کاشت انجام میشه، میشه لطفا دقیق آدرس جایی که انجام میدن تو یزد، اصفهان، یا هر جای دیگه باشه، ممنونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وعرض ادب خدمت تمام عزیزان آدرس یه دکتر خوب وحاذق مغز واعصاب اطفال رو در اصفهان میخوام وآیا کسی بچه اش دچار آتاکسی مخچه شده راه درمان رو بگید لطفا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم میشه پیاممو بزاری مدتیه مادرم کف پاش درد میکنه جوری که راحت نمیتونه راه بره کمی ورم هم کرده و میگه داغه و مور مور میکنه دکتر هم رفته قرص دادن بهش عکسم گرفته میگه چیزی نیست الان خیلی استرس داره ونگرانه اگه کسی تجربه ای داره لطفا بگه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت همگی بخیر. من ۶ ساله ازدواج کردم ۳ تا سقط( زایمان زودرس) تو فاصله ۴ تا ۵ ماهگی داشتم. هر دفعی یه علتی بود. از اخرین سقطم دو ماه میگذره حالم خیلی خیلی بده. نمیدونم چیکارکنم. کلی دکتر دارم میرم تا ببینم چه کار باید کنم. ممنون میشم دکترای خوب که تو سقط مکرر تو سه ماهه دوم بارداری تخصص و تجربه دارن معرفی کنید. ممنون میشم زود پیاممو بذارید دنبال راه حل هستم. اصلا نمیدونم چکار کنم. هر روز بارداریامو مرور میکنم. استراحتم میکردم سرکلاژم بودم بازم نشد. به نظرتون راهی هست؟ یعنی خدا به منم نگاه میکنه😥😥😥😭 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان آیا کسی بوده بادکترطب اسلامی مشکل اعصابش خوب شده باشه چون من پانیک دارم وبشدت عصبی هستم داروی شیمیایی هم که مصرف میکنم خیلی عوارض داره بدترمیشم آدرس یه دکترطب اسلامی درشهرقم میخواستم🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من ی خاستگار دارم ک خیلی ادم خوبیه و دوسش دارم ولی بابام مخالفه هرخاستگاری ک میاد سریع میگه ن و ب منم نمیگه اینو خودم فهمیدم فکرمیکنه اگه ازدواج کنم درس نمیخونم و چون دوست داره ب ی جایی برسم اصلا نمیزاره ازدواج کنم باید چیکارمنم درضمن اصلا نمیتونم باهاش صبحت کنم چون رفتارش با بقیه فرق داره و نمیتونم میگن باید درست تموم بشه منم میترسم تااون ازدواج کنه اون اقا پسر و مشکل اینه ک نمیتونم ببینمشون ک حتی بخام بهشونم بگم چیکارکنم الان نمیشه ازدواج کرد ولی تاسه سال دیگه شاید ازدواج کنه لطفا ی راهی بگید فقط خواهرشو ک ۲۹سالشه میبینم ک فکرنکنم بهش بگم #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#حرف_اعضا ☀️🍃 سلام در جواب اون خانومی که شیمی درمانی رایگان میخواستن. عزیزم بیمارستان شهید رجایی کرج. شیمی درمانی و رایگان انجام میدن ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام خانمی که 19 سالته و شوهرتون 25 به خاطر فشار مالی عصبی شدن . عزیزم الان همه مشکل مالی دارن مگه دلیل این مشکلات شمایین که بخواد سر شما خالی کنه . نمی‌خوام ناراحت یا نا امید یا شکاکتون کنم ولی این همه عصبی بودن و گیر دادن دلیلش فقط و فقط مشکلات مالی نیست دلیل دیگه ای هم می‌تونه داشته باشه که ریشه یابی کنید . چون من از مشاور پرسیدم بی دلیل عصبی میشن یا به بهونه های خیلی کوچک غر میزنه عصبی میشن گفت بی دلیل نیست یا محبت کم می‌کنی که محبتت رو زیاد کن و کارهایی که خوشحالش می‌کنه ........ یا اگه بازم خوب نشد یا مواد مصرف می‌کنه اعم از سیگار ... یا پای زن دیگه درمیون . خدا نکنه چنین باشه برای شما ولی شما هم ریشه یابی کنید محبت کنید ان‌شاءالله درست میشه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ درجواب اون خانمی که گفتن متفورمین خوردن وحالا توده در سینه پیدا کردن خانم گل اینکه مشکل الان شما به متفورمین مربوط میشه یانه باید دکتر تشخیص بده خیلیا از قرص متفورمین استفاده میکنن ومشکلی ندارن ولی من دکتر زنان برام قرص متفورمین نوشته بود وقتی استفاده کردم همون دوسه روز اول تمام بدنم دمل های بزرگ وآبدار زد حتی سر و صورتم به قدری برجسته بودن که به راحتی توی مشت دستم جا میگرفتن چندتا امپول بهم تزریق کردن دملها برطرف شدن دکتر گفت حتما به قرصها حساسیت داشتی وچون متفورمین قرص قوی هست این بلا سرت اومده البته من باچن تا آمپول برطرف شدن .امیدوارم شما هم هرچه زودتر شفای عاجل پیدا کنی. ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام من اونروزی پیام دادم ونزاشتینش توگروه لابدسرتون شلوغه اشکال نداره😘 خواستم درباره اون خانمی بگم که دوماهه پسرجوونش ازدست داده..عزیزم ازته دلم بهت تسلیت میگم وبرات آرزوی صبروشکیبایی میکنم عزیزم هروقت یادپسرت میفتی یاد امام حسین علیه سلام ومصیبتهای بزرگی که براش اتفاق افتادبیفت قربون اقاامام حسین بشم همه کسش جلوچشمش شهیدکردن آخرهمش میگفت راضیم به رضای خدا توهم همین بگو خداحتماصبرت بیشترمیکنه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام خداخیرت بده برانمازوقران برااموات کسی خاست بهم اطلاع بده خداخیرت بده ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام به مادر عزیزی که دو ماهه پسر جوانش رو از دست داده خیلی سخته،روحش شاد خدا به شما صبر بده عزيزم براش قرآن بخونيد مطمئن باشین هم خودتون آروم میشین هم روح پسرتون به آرامش ميرسه ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام و خدا قوت در رابطه با خانمی که گفتن عاشق مربی زبانشون شدن که لباس بنفش پوشیده بوده ایشون خودشون میگن که این آقا با برادرشون دوست شده بودن و مدام میرفتن خونشون و خودشون میگن که حتی به خاطر مربیشون لباس تعویض میکردن پس چرا در آخر میگن که من ایشون رو یک بار قبل از عقد دیده بودم حتی صدای همو نشنیده بودم مگه میشه یکی صدای مربی خودشو نشنیده باشه ..... واینکه چرا میگن ما به ظاهر ازدواج کردیم در صورتی که اول گفتن ما هردو عاشق هم شده بودیم بیشتر به نظر میاد این دو تا خاطره باشه که با هم قاطی شدن؟؟!!! ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ با سلام به همه دوستان. در پاسخ به خانم محترم نوزده ساله که همسرشان با کار کردن ایشان موافق نبودند.....البته به نظرم به احتمال زیاد در این شرایط فقط با کار بیرون موافق نباشند. شاید شما اگر کاری را در منزل بتوانید انجام دهید و کسب درآمد داشته باشید موافق باشند. کارهایی مثل پاک کردن و بسته بندی سبزیجات، تهیه ترشی یا خیار شور، بافتن لیف، تهیه ماست یا پنیر خانگی، ....ساندویج خانگی فلافل...همسر شما که مسافر کشی میکنند میتوانند ساندویچهای فلافل را به مسافران یا راننده های دیگر بفروشند‌. کار اصلا عار نیست. و زمانی که برای کمک به معیشت خانواده است و از راه حلال و زحمت بازو بدست می آید لذتی دارد که قابل وصف نیست. انشالله که خداوند به زندگی و مالتان برکت دهد. دارایی نعمت است اما برکت استفاده درستی است که ما از نعمت میکنیم.موفق و سلامت باشید.🌸 ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ سلام وقت بخیر برای خانمی که دکتر خوب برای سرطان خون خواسته بودند دکتر جلال الدین شمس متخصص بیماری های خونی و سرطان هستند و بسیار کارشون عالیه تو بیمارستان های توس تهران و مصطفی خمینی هستند. اسمشونو سرچ کنید میتونید نوبت بگیرید شفای عاجل برای تمام بیماران ان شاءالله ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#درد_دل_اعضا #گلرو نیم ساعتی گذشت که صدای سلام و احوال پرسی به گوشم رسید عرق سرد روی پیشونیم نشست از استرس کف دستام مدام عرق میکرد. صدای خنده و قلیانشون کل خونه رو برداشته بود. چون مسیرشون دور بود قصد رفتن نداشتن و تازه مشغول صحبت راجع به زمین های اجدادیشون به میون اومده بود دیگه هوا داشت تاریک میشد که ماهی جون به سراغم اومد و گفت : دختر چرا اینقد رنگت پریده ؟ خاک به سرم حالا فکر میکنن مریضی چیزی داری.. دوتا نیشگون از لپام گرفت و گفت ما داریم برای خانما توی اتاق بغلی سفره پهن میکنیم مردا طبق معمول توی ایوان غذا میخورن زن کدخدا حکیم حتما میخواد توی این فرصت تورو ببینه و ور اندازت کنه هرچی باهات حرف زد سرتو بالا نمیاری فهمیدی ؟ سوالی ازت پرسید فقط با بله خانم جان جواب میدی بیشتر حرف نمیزنی حالا میگن اه اه چه دختر وراجی. پاشد رفت و منم استرسم صدبرابر شد. صداشونو شنیدم که وارد اتاق بغلی که توش سفره پهن بود شدند. بعد از ده دقیقه ماهی جون اومد دم پستو ایستاد و با خنده گفت گلرو دخترم بیا اینجا خانم جان میخواد ببینت. دستمو گرفت و منو کشوند بیرون دختری نحیف قدی متوسط با ماکسی گلگلی سفید و روسری قرمز. خانم جان : ماشالله هزار ماشالله چه دختری، بیا بشین اینجا کنار من. یه نگاهی به ماهی جون کردم با چشم اشاره داد که برو بشین از توی بغچه اش یه روسری و چند تا پارچه درآورد و انداخت روی سرم و همه شروع کردند به کل کشیدن. اشک توی چشمام جمع شده بود دلم میخواست گریه کنم حس غریبی داشتم. ماهی جون پارچه ها رو از روی سرم برداشت و گفت خوبه دیگه غذا از دهن افتاد بفرمایید بخورید و منو کنار سفره جفت خودش نشوند. نگاه های سنگین زنای فامیل اونا رو روی خودم حس میکردم که مدام میخوردن و پچ پچ میکردن اصلا نتونستم چیزی بخورم. خانم جان که تقریبا 60 سال سن داشت و تپل بود و لباس محلی به تن داشت گفت: دخترم چرا چیزی نمیخوری؟ ماهی جون : خجالت میکشه دخترم با حیا روش نمیشه چیزی بخوره خانم جان: غذا خوردن که رو شدن نداره بخور دخترجان باید قوی باشی بدنت جون داشته باشه 10 تا پسر به دنیا بیاری و زدن زیر خنده. تصور اینکه باید بچه بیارم خیلی سخت بود واسم ترسیده بودم… چطور باید بچه میوردم نکنه منم مثل مادرم سره زا بمیرم.. غذاشون رو به اتمام بود که ماهی جون آروم در گوشم گفت برو توی پستو همونجا هم بخواب. تا روز بعد، بعد از ناهار خونه ی ما موندن و رفتند. به محض اینکه راهی شدند پریدم بیرون دلم میخواست به بابام بگم چرا میخوای منو شوهر بدی ؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽