#پاسخ_اعضا 🌻🍃 خانم ۲۴ ساله ای که اضطراب و افسردگی دارید، اول یه فهرست از کارهایی که براتون لذتبخش هست رو بنویسید و انجام بدید. این کارها می‌تونه خیلی ساده و دم دستی باشه، مثل خوردن یه استکان چای، پیاده روی، خواندن رمان ... در طول زمان، حالتون رو خوب می کنه. دوم برای جنبه‌های مختلف زندگیتون هدف گذاری کنید و برای رسیدن به هر هدف، برنامه ریزی کنید. مثلاً هدفهای شما می‌تونه رسیدن به سلامتی جسمی، رسیدن به شغل و درامد، رشد معنوی، سازگاری با اطرافیان ... باشه. برای رسیدن به هر کدام از هدف ها، مطالعه، مشورت، برنامه ریزی و اقدام کنید. وقتی روی جنبه‌های مختلف زندگیتون، تسلط داشته باشید، احساس قدرت می کنید و در برابر غم و غصه ها قوی می‌شید. کلا اضطراب و افسردگی زمانی سراغ افراد میاد که فکر می کنن در برابر سختی های زندگی ضعیف هستن. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درخصوص خانمهایی که احساس میکنن ویابالاخره میفهمن که شوهرشون با یه نفر ارتباط داره، بهتره که دررفتارخودشون هم جست وجو کنن وببینن چراکاربه اینجا کشیده.اغلب آقایون از کم کاریهای خانماشون ازقبیل عدم تمکین، تامین مواردی که یک خانم باید عهده دارباشه و....گله مندند.مگراینکه اون مرد ذاتاعادت به این کار کرده باشه که از نظر پزشکی میگن مریض مستمر.علی ایحال بیشتر دنبال این باشیدتاحقوق مادی خود رابیشترباآرامش و زبان نرم آرزوی اخذ کنید مثل نفقه،مهریه،حق تنصیف،اجرت المثل و... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت خانمی که ۴۰ سالشونه وخواستگارشون دوقطبی دخترخانم عزیزمن اطرافم آدم دوقطبی دیدم اصلاقبول نکنیدموقع عصبانی شدن حتی ممکنه دست بزنم داشته باشن مدام بایدمشاوره برن وداروبخورن وفکرکنیدبجه دارشدن باهمچین آدمی چقدردردسرداره خیلی دوستانه خواهش میکنم صرفنظر کن بخداتوکل کن وقدرخودتوبدون عزیزم انشااله خوشبخت بشی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خسته نباشید برای خانمی که میخوان قرآن حفظ کنند دوقلوهای من الان ۱۲ جزء حفظ هستند توی حفظ مرور خیلی اهمیت داره ده درس باید هر روز خوانده بشه ده درس یعنی به جز حفظ امروز ده تا درس عقب تر باید دوره بشه مثلا اگه بچه‌ها ی من روزی یه صفحه حفظ میکنند با ید ده صفحه قبل رو هر روز بخوانند به جز ده درس دوره هم هست که باید برنامه ریزی کنید تا فراموش نکنید درس های قبلی رو برای بچه‌ها ی من مربی روزی یه جز دوره گذاشته که باید بخوانن برای حفظ با ترتیل استاد منشاوی تمرین کنید عالیه اول سه بار فقط گوش کنید بعد سه بار با استاد زمزمه کنید بعد سه بار با صدای بلند با استاد بخوانید و کمکم شروع به حفظ کنید بهتره از روزی سه خط حفظ شروع کنید یه کم که راه افتادید روزی پنج خط بعد هفت خط تا ان شاءالله به روزی یک صفحه برسید وقتی انگیزه داشته باشید خدا خودش کمکتون میکنه التماس دعا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درموردخانومی که ناخن رفته توی انگشت پاشون منم چند سال پیش همینطورشدم عفونت شدیدمجبورشدم برم بکشم یکی ازناخونامو خیلییی دردداشت دوباره بعدازچند وقت انگشت پای دیگم همینطورشد بعد مادرم گفت بزن توی ابجوش منم همین کاروکردم بعدازچند روز خوب شدابجوش خودش زدعفونی میکنه بعدهم عفونتو خشک میکنه فقط علاجش ابجوشه اول یکم میسوزه فقط تند تند بزن توی ابجوش دربیار بعد عادت میکنین این کار بهترازکشیدن... کشیدن ناخن هم دردداره هم تابخوادخوب بشه داغون میشه ادم انشاالله زودتر خوب بشین چون دردبدیه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خواهر گلم گفتی نه پدر ونه مادر داری و۱۱ساله ازدواج کردی خیلی ناراحت شدم منم چهارسال داشتم مادرما از دست دادم با پدر بزرگ وماد ر بزرگم بزرگ شدم پدرم زن گرفت درکت می کنم خیلی سخته دارم می رم دعای امام زمان حتما برات دعا می کنم ایام فاطمیه هسته ودعا زیاد می رم حتما برات دعا می کنم نگران نباش انشاءالله به زودی زود خبر حاملگیتا تو گروه بگذاری 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای خانمی که گفتن خواهرشون مشکل ریه دارن گل ختمی سفید از عطاری بگیرن بجوشونن بخورن خیلی خوبه دستگاه بخور سردهم روشن کنن در منزلشون خوبه ان شاء الله که سلامتیشون را بدست بیارن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای خانومی مینویسم که ۴تا خواهر وبرادرند تو بچگی پدر ومادرشون رو ازدست دادند میخواستم بگم دعا گوی خواهرت هستم وآرزوی سلامتی دارم براش، امیدوارم خدا بخاطر دل مهربون خواهری مثل تو،به خواهر عزیزت سلامتی بده عزیزان برای سلامتی خواهرشون نفری سه صلوات بفرستیم یا حق عزیزم از حال خواهرت وخوب شدنش باخبرمون کن منتظر هستیم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#تجربه_اعضا 🌻🍃 شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم🌸😍 من در بست در اختیار شوهرم بودم... یعنی تو بدترین حال و اوضاعم برای شوهرم بهترین بودم... ، کارهایی که من واسش کردم تو این دوره زمونه هیچ کسی نمیکنه ... ، اما خوب محبت های من بی دریغ که نبود. بی انتظار که نبود ... خودم دوستش داشتم، بهش نیاز داشتم برای همین بهش محبت میکردم تا بهم محبت کنه ... ، من هر روز گریه میکردم و و مدت ها از ازدواجم به شدت پشیمون بودم، چون همسرم دیوار بود، یعنی هیچ حرفی نمیزد ، روزی که صداش و میشنیدی اون صدا صدای اعتراض بود، اونم به شکلی که میکوبوندتاااا ، براشم فرق نمیکرد که جلو کی باشه ... ، بیشترین تعریفش از ظاهرت این بود که  بهت میاد ، شوخی ؟ خنده؟ هههه... اصلااااا شوهرم تو خیابون حتی کنارم راه نمیرفت ... جلوی مهمون ها با فاصله ازم می نشست...منم می نشستم کنارش صاف صاف نگام میکرد میگفت برو اونور زشته ... یا صداتو بیار پایین ... ، تو حسرت این بودم بریم مهمونی برای من یه قاشق بذاره جلوی من... میدیدم شوهران دیگران سالاد و ماست و برنج و ..... در مسائل زناشویی هم در 70 درصد مواقع من پیش قدم بودم... اما بارها هم از این ناحیه کوبونده شدم و میگفت نه امشب نه ... هر وقت هم می اومد تو اتاق یه بهونه هایی می آورد که من ازش رابطه نخوام... مثلا در رو باز میذاشت ... یا میگفت سرم درده،  کمرم درده ... یا خسته م . البته خوبی هاش خیلی بود ... مثلا یه مرد به تمام معنا بود. هیچ وقت نشده با دوستاش بره بیرون واسه تفریح... یا تنهایی بره مسافرت... یه خونواده دوسته به تمام معنا بود ... حواسش به کم و کسریه من و خونه بود. سالم بود ... تمیز بود ... عاقل بود ... شخصیت اجتماعیش بالا بود ... همه به گزیده گویی و نجابت می شناختنش ... ظاهرش خوب و برازنده بود ... و توی مردان اطرافش یه سر و گردن تو خیلی چیزها بالا بود .  این مرد الان یه فرشته ست تو خیلی از زمینه ها ... بهم زنگ میزنه... اس میده... ابراز دلتنگی و دوست داشتن میکنه... همه ش میگه بیا بشین پیشم ... ازم تعریف میکنه تو خیلی چیزها ... این اواخر ازم میپرسه دوسم داری؟ زندگی با من برات دلچسبه؟ (فکر کن اون از من میپرسه یه زمانی من اینا رو بهش با گریه میگفتم) ... پیش خونواده ش طرف منو میگیره ... توی یه دفتری که مال ثبت کارهاشه یه جا خوندم که نوشته بود خدایا شکرت واسه اینکه زن خوبی دارم ... همسرم 180 درجه نسبت به قبلش عوض شده... بهم تکیه میکنه ، بهم اعتماد داره، رو من حساب میکنه ... قبولم داره ... تغییرات مثبت این اواخر هم اینه ... باهام درد و دل میکنه ... از اتفاقات روزمره ش باهام حرف میزنه ... منو به حرف زدن وادار میکنه ... شوخی میکنه باهام بیا و ببین ... کشتی میگیره ... دلقک بازی در میاره تا بخندم ...هههه . دستمو تو خیابون محکم میگیره، حتی بعضی وقت ها دستش رو میندازه دور و کمرم و باهام تو خیابون شوخی میکنه ... همین الانم که دارم مینویسم ، پای لب تاپ خودشه و هی میگه رویا این برنامه رو بیا ببین این بازی رو نظرت چیه؟ یا از پیام هایی که تو بازی بین بچه ها رد و بدل میشه با صدای بلند برام میخونه و میخنده ... تازه داشت میومد خونه زنگ زده میگه خانومم کجاست که سه ساعته از من خبری نمیگیره ... این چیزهایی که دارم مینویسم حاصله 2 سال و نیم زحمته بی وقفه ی منه... دو سال تلاش بدون نا امیدی ... #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزان لطفا درمورد گودی کمر هر راه کار یا دارو و درمان یا ورزشی بلد هستید راهنمایی کنید ایا کسی بوده که خوب شده باشه? ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام دوستان عزیز یکی از دوستام بارداره حالت تهوع شدید داره. اگه راه کاری دارین ممنون میشم بگین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید میشه پیاممو تو گروه بزارید شوهرم قراره از جایی بهش زنگ بزنن برا قرارداد ی کاری ، همچی دست خداست تانخواد نمیشه ، استرس خیلی داریم چون سرنوشت سازه برامون😭😭😭توروخدا میخواستم اگ بشه یه دعایی چیزی ک بخونم و این کاره بگیره بهمون بگید لطفا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من واقعا از کانال خوبتون ممنونم چون واقعا آدم حس میکنه تنها نیس ومن خیلی از مشکلات زندگیمو با خوندن مطالب این کانال و نکات مهم حل کردم ،،،،میخواستم من چند وقتی روی پلک چشمم یه دونه زیر پوستی زده ،،،آیا کسی اینطوری بوده ،یا راه حلی که بدونه چطوری از بین میره ،،،ممنون میشم پیاممو بدارین داخل کانال 🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام...یه سوال داشتم عزیزان...دخترم متولد۳۰خرداد۸۸ ولی هنوز پریود نشده،دیر نشده؟یکمی نگرانم...البته سینه هاش خوبه فقط پریود نمیشه...قدش۱۶۳ و وزنش۴۵کیلوهست...یه سوال دیگه اینکه خودم از وقتی زایمان کردم میل جن سیم صفر شده چیکار کنم؟با شوهرم دارم به مشکل میخورم...دخترم ۴ماهشه و شیر خودمو میخوره...پیشاپیش ممنون از پاسخگوییتون🌹🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون ازکانال خوبتون واقعا عالیه من یه سوال دارم ازشماخواهش میکنم اگه کسی میدونه راهنماییم کنه فرشم رنگش سفیده زنگ زدگی آهن خورده بهش چجوری پاکش کنم ممنون ازپاسخاتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ادمین عزیز ... خسته نباشی ممنون از کانال خوبت... من ی راهنمایی از دوستان میخاستم اگه میشه کمکم کنین و پیاممو تو گروه بذارین من خانومی ۲۹ ساله هستم که خیلی لاغرم و قد متوسطی دارم .... س. ی . ن ..ه. های خیلی کوچیکی دارم ...‌ شوهرم آدم چشم پاکیه .‌تا حالا نشده منو با کسی مقایسه کنه ... ولی بعضی وقتا سر ب سرم می‌ذاره برای خیلی کوچیکه ... منم دوست دارم بزرگ بشن ...اگه غیر از باشگاه رفتن کسی راهکار خونگی داره لطفاً راهنمایی کنید .‌.... سالم و شاد باشین ..ممنون .. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر مشکلی که من دارم مقایسه کردن زندگی خودم با جاریم هستش برادر شوهرم درامد خوبی داره اما شوهر نه همین موضوع خیلی اعصابم را خرد کرده نمیدونم چطور میتونم حسادت ومقایسه نکنم زندگی خودم را با جاریم دوستان عزیز راهنمای کنید بی زحمت صلوات برای سلامتی وفرج امام زمان #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ 💜👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نساء❤️ جزء #پنجم🍃 صفحه ی ۹۳🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #نساء❤️ جزء #پنجم🍃 صفحه ی ۹۳🌼 @azsargozashteha💜

ترجمه☀️🍃

#تجربه_اعضا 🌻🍃 #ادامه در مرحله ی اول  تو زندگی، روی از خودم پایین تر زوم شدم و خدا رو هزار بار شکر میکردم به خاطر اینکه همسرم یه سری خوبی هایی داره که اگر نداشت معضل لاینحل بود واسم ... ، همیشه میگفتم اگر عاشق نیست اما مرد زندگیه ... حالا تو مثال های بالا به خوبی هاش اشاره کردم... خدایی بهش نگاه میکردم و خوبی هاش رو از خاطرم میگذروندم ... مرحله ی دوم زوم شدن تو حرف هاش بود ... خیلی از مشکلات با گوش دادن به انتقادات شوهر حل میشه... یعنی یه زن عاقل این انتقادات میشه براش فرصت ... خوب اونم از من نارضایتی هایی داشت ... مثلا من اصلا خونه داری بلد نبودم ... شلخته بودم ... من بلد بودم فقط غذا درست کنم ... دیگه هیچی ... این عیبم رو تا درصد بالایی رفع کردم... واقعا الان جلو همه میگه فلان غذای یا فلان کار رویا تو خونه داری نظیر نداره ...  دیگه اینکه وقتی از یه زنی تعریف میکرد از اون زن ایده میگرفتم. طوری که دیگه اون زن دیگه براش بت نبود ... میگفت زن من ... زن من ... زن من یه بار فقط یه بار بهم گفت زن که غر میزنه از چشم می افته ... دیگه غز نزدم ... ، خلاصه به انتقاداش گوش کردم و رفع شون کردم ... .  مرحله ی سوم من شوهرم رو با سکوت روانی کردم ... ، خسته شدم ار بس بهش گفتم بهم محبت کن بهم خوبی کن برام کم نذار ... ، بابا شخصیتم له شد ... برای همین دیگه وقتی ازش بدی میدیدم فقط سکوت ... البته نه اینکه شورش در بیاد تا اخلاقش رو اصلاح میکرد زود به عنوان پاداش مهربون و شاد میشدم ... زن خوب و دانا همیشه خوبی میکنه تا وقتی محبتش رو از شوهرش دریغ کرد شوهره جای خالیش رو بفهمه و اون شروع کنه پارو زدن ... با سکوت خیلی به شخصیتم جلا دادم ... یه وقت هایی خوب حرکتش توهین بود ... یعنی اصلا بحث حیثیتی بود ... اونو قهر میکردم اساسی... حتی تو چش ماش نگاه نمیکردم ... وااای اون داد میزد به من نگاه کن به من نگاه کن ... اما راز کارم این بود که وقتی اون لحظه معذرت میخواست و کوتاه می اومد من همه ی خواسته های مربوط به اون موضوع رو میگفتم و دلایلم رو می آوردم و اونم می پذیرفت ... و در جا آشتی میکردم... یعیی اون توهین اولیه رو از ذهنم پاک میکردم ... نشده تا حالا بگم آهااااا یادته اون روز هم به من این حرف رو زدی؟ بزرگترین دلیل موفقیتم خونسردیم بود ... ادامه ندادن بحث تو زمان عصبانیت اون ... هیچ وقت باهاش دهن به دهن نشدم، اما تا شرایطش میشد و میدیدم پذیرای حرفامه، انتقادات سازنده و بزرگی ازش میکردم... یه انتقاداتی که در زمان های دیگه شاید محکم میزد تو دهنم ... هههه اینم بگم هیچ وقت از خونواده ش بدی نگفتم، حتی با اینکه برادر شوهرم اسیرم کرده بوده و ... باز تو شرایطش که میشد حرفام رو میزدم و نارضایتیم رو میرسوندم ... زبون درازی ممنوع ... اشک و گریه سر هر چیزی ممنوع ... طوری که الان وقتی گریه میکنم التماسم میکنه گریه نکنم ... چون نذاشتم لوث بشه ... دیگه اینکه وقتی دیدم همش سرش تو بازیه منم هم پاش شدم ... تفریحاتش رو منم زوری خودم و  وارد شون کردم... مثل های قشنگ براش خوندم ... از رابطه ی بابام اینا یراش گفتم... چون مردان اصلا دوست ندارن با کسی مقایسه شن اما من با تعریفاتم از خونواده ی خودم هم اون رو تشویق کردم هم مقایسه ش کردم این جوری بهش بر نمیخورد ... #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام حبیبه جان.وقت بخیر.در مورد خانمی که فیبروم دارن و خونریزی. منم مشکلی مثل شما دارم این ماه بعد از پاک شدنم خونریزی شدید گرفتم با یک طبیب طب سنتی مشورت کردم گفت تخم مرغ رو نیم برشت کن و روی اون تخم بارهنگ بریز و بخور .همین کار رو کردم شکر خدا خونریزی قطع شد‌بعدا بدنبال درمانش برو. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام کرم زینک اکساید واسه زیر بغل استفاده نکنین خیلیا با استفاده از این پماد زیر بغلشون غده زده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که دو روزه در حد دوقطره خون میبینن عزیزم وظیفه شما اینه که برای هر نماز لباست وبدنت پاک باشه برای هر نماز وضو بگیری 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام باتشکر وزبانی خیر!خانمی که گفته بودندخواهرش تنگی نفسی داره دم کرده گل ختمی هرروزبخورندوهمچنین گل گاو زبان هفته ای دوبار 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد اون خانوم که گفتن شوهرشون تنوع طلب هست یکی اینکه از همه لحاظ به خودشون برسن نفرت رو از دلشون بیرون کنن چون از کسی که بدت بیاد بدون اونم از تو بدش میاد براش دعا کنید دنبال تجسس نباشید خدا خودش تو قران گفته تجسس نکنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد اون معلمی که گفتن بچه های کلاسشون افت کردن در درسشون اگر بچه ها معلمشون رو دوست داشته باشن سعی و تلاش ‌میکنن اون درسشون عالی بشه به نظر من سعی کنید کلاستون شور و شادی داشته باشه دلسوز بچه ها باشید بچه ها رو جدا جدا بهشون بگید تو و چندتا از بچه های کلاس برام با بقیه فرق دارید بگید تو هوشت خیلی خوبه تا درس میدم سریع درس رو میفهمی خیلی مرتب و زرنگ هستی بزارید هر بچه ایی فکر کنه در نظر شما بهترین هست من‌خودم یادمه بچگی‌ معلم فارسیم‌رو‌دوست داشتم چون سن بلوغ بودم باهاش درد دل میکردم اونم گوش میکرد به حرفام و برای اینکه معلم رو‌خوشحال کنم درس رو می‌خوندم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد اون خانوم که گفتن افسرده هستن زیاد روضه برن روضه امام حسین علیه السلام رو توی خونه زیاد گوش بدن عدس ونخود زیاد بخورن سوداشون زیاد شده بزنن توی اینترنت و چیزایی که برای سودا مفیده رو استفاده کنن وچیزهایی که سودا زاهست نخورن توی طبیعت زیاد برن حرم یا مسجد زیاد برن اهنگ گوش نکنن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خانمی که گفتن خواهرشون عفونت ریه واسم داره عزیزم چای زردچوبه درس کنین عطاریا دارن.اگه پیدانکردین اقاشق عذاخوری پودر زردچوبه باچندفنجان اب جوش به مدت 10دقیقه به ارامی دم بکشه بعد از صافی رد کنید باعسل ولیمو میل کنن.تو غذا هم زرچوبه زیاد استفاده کنینن خیلی خوبه.جوشانده آویشن باعسل،30گرم عناب در1لیتراب جوشانده باعسل هم خیلی خوبه.بخور بابونه،اویشن،اسطوخودس اینا هم خیلی خوبن.من براپسرم از سیر خیلی استفاده میکنم سرخ کردنی هم کمتر استفاده کنینن.موقع تنگی نفس هم از اسپری مخصوص اسم استفاده کنن.ان شاالله زودتر خوب میشن🙏🙏🙏 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقتتون بخیر در مورد اون خانمی که گفتن دخترشون وسواس در نماز دارن من خودم وسواس داشتم نسبت به همه‌چی من خودم واسه شمال هستم یه مرکز مشاوره تو قم که مخصوص وسواس هست منو تو کانال شون عضو کردن وبا مشاوره ها تلفنی صحبت می‌کردم خداروشکر الان حالم خیلی خوب شده برای تعجیل در ظهور امام زمان صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که میخواست دندون بکشه و میخواد خونریزی کم داشته باشه دندونش . عزیزم اول مونده به دکتر که چه طور بکشه دندونت رو طریقه ی کشیدن دندون خیلی خیلی مهمه . من همسرم سه تا دندون کشید یعنی طوری کشیده بود که کل لثه داغوووون شده بود به زور بخیه زده بود دندون جلو بود آسیاب هم نبود که بگیم در نیومد یا فقط ریشه مونده بود نه ، ولی برد یه جای دیگه کشید ۴ تا دندون رو یه جا کشید اصلا متوجه نشده بود دکتر گفته بلند شو میگه فکر کردم نکشیده . بعدشم هم گفته بود چای پر رنگ یه قاشق نمک بریز توش سرد بشه قرقره کن دیگه خونریزی نمیکنه ولی بستنی چون سرده بله جلوخونریزی رو میگیره اما منجر به عفونت و یا خوب شدنش طولانی میشه . من خودم دندون کشیدم تا یه ماه همیشه تو دهنم خون بود صبح ها دهنم پر خون میشد بستی هم خورده بود ولی اثر نکرده بود این چای پر رنگ و نمک خیلی تاثیر داره . برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج صلوات 💚 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#دل_نوشت ❤️🍃 #حبیبه سلام ،اقا من حقیقتش حس کردم روایت من از زندگی شخصیم شاید یکمی طولانی شده و ممکنه کسالت اور بشه براتون برای همین زیاد در کل داستانم وارد جزئیات نشدم که کشدار نشه و از حوصله ی جمع خارج نشه راستش یکمی هم یاداوری خاطرات برام آزار دهنده س این چند روز که اینارو مینوشتم هرشب کلافه میخوابیدم چون تنها تایم ازادم اخر شب هست ،و داستانمو همون زمان میتونستم بنویسم نمیدونم ولی احساس کردم خیلی طولانی شد و اینکه ترجیح میدم خیلی همه چیزو نگم شایدم نیاز نباشه به گفتنش امشب پیاما رو دیدم کلی پیام داشتیم که گفته بودن گیج شدیم چرا داستان اینجوری تموم شد🙈😄 من شرمنده ی روی ماه همتونم ولی راستش نمیدونستم چطوری تمومش کنم. مرور اون روزا هم قشنگه برام هم دردناکه من همسرمو از دست دادم ولی خوشحالم که اونطور که خودش میخواست رفت توی راه و هدفی که خودش دوست داشت اگه میخواستم جزئیات رو بگم شاید یه کتاب میشد خیلیاتون گفتین ادامه بدم نمیدونم چی بگم اجازه بدید فکر کنم بهش از اینکه اطلاعات بیشتری درباره ی همسرم ندادم معذرت میخوام امکانش نیست که بیشتر توضیح بدم گفته بودین الان چکار میکنم 😄 هیچی اخر شبا میام پیامارو میخونم و بعضیارو که لازمه جواب میدم کانالو چک میکنم اگه ادمینا کارم داشته باشن در خدمتشونم روزم مشغول کارم بیرون از منزل و مثل بقیه زندگیمو میکنم یه دخترم دارم که حاصل عشقه و ازتون میخوام برای عاقبت بخیری بچه هامون و برای دختر منم دعا کنید🤲 پرسیده بودین مریم دوستم چیشد هیچی دیگه مریم ازدواج کرده با پسر خاله ش و یه دختر یک ساله ی خوشگلم دارن درباره ی اتفاقی هم که برای سنگ مزار داداش حسین افتاد ،ما نفهمیدیم که تقصیر کیی بود و نگفتم که مقصرش اقا مهدی بود چون مشخص نشد ،منم با اینکه علاقه داشتم پیگیری کنم ولی همسرم اجازه نداد و پرونده ش رو بستم ذهنم به خیلی جاها رفت و یه سری اتفاقات هم افتاد که روایتش امکان پذیر نبود درباره ی چالش هایی که ادمین توی کانال میزارن و از همسرشون میگن از طرف خودشه اونا ،ایشون متاهله بعضی از دوستان اینو پرسیده بودن😄 چالشهارو من کار نمیکنم هانیه جان زحمتشو میکشه ،پرسش و پاسخا رم ایشون جواب میده گاهی ام من اگه برسم مخصوصا اخر شبا (دیشبم نصف پیامای محبت امیز شمارو جواب دادم😘) امیدوارم ابهامات داستان رو تا حدی برطرف کرده باشم براتون🙈 حالا یه چیزی براتون تعریف کنم از این حال و هوا بیایم بیرون امروز یکی از دوستای قدیمم رو دیدم سه چهارسالی بود که ندیده بودمش خیلی خوشحال شدم و کلی گپ زدیم البته دستشم درد نکنه منو با یه خاطره ی شیرین کلی سوژه خنده کرد جلوی همکارام 😂😢 بزارید حالا که دیگه اولشو گفتم بقیه شم بگم که باز نگید حبیبه ابهام ایجاد کرد و رفت🙈 هفت سال پیش ما برای اردوی جهادی میرفتیم روستاهای اطراف مشهد دو گروه شده بودیم و ما گروه دوم بودیم که برای بعد از تحویل سال قرار بود راهی بشیم و جایزه ی کارمون هم یه روز خادم افتخاری حرم امام رضا بود😍 ان شالله قسمت همتون خیلی همه چی اون سال خوب بود شاید یه روز خاطرات جالب اردوی جهادی رم براتون بنویسم😂 بیفتم رو دور نوشتن دیگه مینویسما 😁 خلاصه عصر ساعت سه قطار حرکت کرد گروه دوم حدود بیست نفر بودیم پونزده تا اقا پنج تا خانم ما پنج نفر توی یه کوپه ی شش نفره مستقر شدیم و اقایونم توی کوپه های کناری ما بودن همه چیز عالی پیش رفته بود اما نمیدونستم قراره چند ساعت دیگه همه چیو به هم بریزم🙈😢 شام خوردیم و مشغول گپ و گفت شدیم درباره ی کارایی که قرار بود انجام بدیم و برنامه هایی که داشتیم صدای شوخی و خنده و حرف زدنای اقایون گروه هم کل واگن رو برداشته بود چند سالی بود کل تعطیلات عید بچه ها توی اردو میگذشت سخت بود ولی لذت وصف نشدنی داشت من الان مثل قبل توفیقشو ندارم خیلی کم فرصت میکنم برم ،به خاطر دخترم چون خیلی بهم وابسته س و سنشم کمه جونم براتون بگه من پاشدم چادر چارچوق کردم که برم سرویس بهداشتی اما دو سه دفه رفتم بیرون دیدم دم درش چند نفر ایستادن منم دست از پا درازتر برگشتم ساعت از دوازده شب که گذشت دخترا چراغو خاموش کردنو همه خوابیدن ولی من متاسفانه این مشکلو حل نکرده بودم و خابم نمیبرد همین دوستمون که امروز دیدمش ( زینب خانم ) میدونس من باید برم بیرون ،بهم گفت حبیبه پاشو برو نصفه شبه ها ،الان کسی نیس دیگه ،تا بچه ها خوابشون نبرده برو که بدخواب نشن با سرو صدای تو چادرمو انداختم سرمو راه افتادم رفتم واگن بعدی که سرویس اونجا بود ولی دیدم دوتا اقا نزدیکش ایستادن روم نشد برم اون سمتی و کلا قیدشو زدم و برگشتم توی کوپه .... زینب ازم پرسید که چی شد رفتی؟؟ گفتم مهم نیس ولش کن و رفتم روی تخت و خابیدم اونم از جاش پاشد درو ازداخل قفل کرد و برقو خاموش کرد گفت دخترا چادر و روسری ندارن یهو کسی بی هوا نیاد داخل ... #ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌

#پرسش_اعضا 🌸🍃 پسر 17ساله ای دارم که یه مدتی هست که بوی سیگار از لباسهاش میادخیلی دوست داره وقتی میگم میگه بادوستام رفته بودم گیم نت اونجا سیگارمی‌کشن، دیروزم بازم از آستینهای بو میومد خودم فهمیدم که پسرم می‌کشه وقتی ازش پرسیدم چرابوی سیگار از تو میاد گفت من از سیگار بدم میاد ولی دوستم می‌کشه وقتی خیلی ام گیر دادم بهش گفت یه لحظه دوستم داد من براش نگه دارم بند کفششو ببنده واقعا نمی‌دونم چیکار کنم پدرش رو هم در جریان قرار دادم ولی اونم نمی‌خواد زیاد تا خودش ندیده باهاش برخورد کنه ،لطفا اگه کسی میتونه کمکم کنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من شوهرم مشکل اعصاب روان داره 😭😭😭وتحت درمانه ولی بازم بیرون میره میترسه همش میگه تعقیبم میکنن منا میبرن چیکارکنم چه راه کاری انجام بدم؟ خسته شدم یه دخترده ساله دارم سه ساله دلم بچه می خواد ولی نمیشه میگم هرچی صلاح خداست ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدا قوت من دختری هستم چهل دوساله حدود ۲۵ساله پیش به بیماری پوستی دچارشدم خال هاگوشتی کوچک درشت بیشتر اعضا بدنم فرار گرفت به پزشکان مراجعه کردم گفتن زمینیه ژنتیکی وارثی هست؟ اینطوری بگم درمان اساسی ندارد میتوانید هروقت خواستید نسبت به برداشتن آن هااقدام کنی؟ درظمن جز بیماری پوستی نادرهست بیماریم ولی به گفته پزشکان ازدواج برایم مانعی ندارد ولی باید پیشش دکتریامشاور ژنتیک بروم ولی من هرگز خیال ازدواج ندارم چون واقعا برام، سخت است، می‌خواستم ازدوستان گروه بپرسم ایاواقعا درمیان دوستانتان یاخانواده تان کسی هست؟ به بیماری من دچارشده باشه، آیا اگر کسی هست به من معرفی کند ببینم، آن چکارکرده واقعا برام، خیلی سخته بین خواهر برادرها من دچاراین بیماری شدم، ممنون میشوم اگر بتوانی برایم کاری انجام بدهین ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خانما ی عزیز😊😊 ببخشید من خواهرم تازه زایمان کرده 25 روز ولی زایمان زودرس داشتن بچه اشون توشیشه دستگاه هستش تو بیمارستان ... خواهرم هفته ی 3 روز میره پیش بچه شیرشو میدوشه باسورنگ میدن ب بچه اش توخونه هم میدوشه تا دوروز پیش شیر داشت ولی الان اصلا شیر نداره خیلی ناراحت میترسه شیرش خشک بشه ....😌😌 توروخدا اگه کسی راه حلی میدونه یا کاری میشه برا زیاد شدن شیرش کرد بهم بگین ممنونم از همه ی دوستان ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام .پدر خانواده میخواد یه کاری انجام بده هم از نظر مالی هم احساسی به ضرر کل خانواده است هرچه قدر بزرگ فامیل باهاش حرف میزنه ازاین کار صرف نظر کنه قبول نمیکنه همه خانواده بهم ریخته آیا دعایی هست که بخونیم تا از این کار صرف نظر کنه ؟ وفکرش از این کار دور بشه ؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من یه خانم ۴۰ ساله هستم یه مشکل دارم اینکه چند سالی هست که چند وقت یک بار یه اتفاق برام میفته اوایل فکر میکردم شب ادراری برام اتفاق میفته ولی این دو بار اخیر که برام پیش اومد وقتی خیس میشدم بیدار بودم ولی خیس شدنم مثل پاره شدن کیسه آب بچه بود در صورتی که من اصلا باردار نیودم ولی نمیدونم این آبی که از رحم من بیرون میاد چی هست ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ مامانم بیماری خاص خیلی سخت داره و چندماهه یکی از چمشش مجرای اشکشش مسدود شده چند جا دکتر بردیمش گفتن که باید عمل بشه ولی خودش نفس تنگی داره وبیهوشی براش بده اگه راه دیگه ای هست توروخدا بگین که خیلی اذیته 🙏🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من ۳۷ سالمه با اینکه نجیب شخصیت قوی و هیچ عیبی ندارم هر خواستگاری میاد سر نمیگرفت وخیلی دعا درست کردم ولی هیچ نتیجه ای نکردم میخوام شما راهنمایی کنید من ریزش مو از فرق جلوی سرم دارم وپوست سرم از جلو فرق سرم درد میکنه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید من امسال انتخاب رشته دارم رشته هنر رو خیلی دوست دارم انتخاب کنم ولی خانواده‌ام میگن رشته هنر آینده نداره یا میگن فلانی رشته اش هنر ولی هیچی نشده و میگن من باید رشته تجربی انتخاب کنم ولی من رشته هنر رو دوست ندارم.لطفا کمکم کنید نمیدونم چکار کنم☺️😔 #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا 🌸🍃 با سلام خدمت تمامی دوستان. خدمت دوست عزیزی که فرمودند معلم پایه ششم هستند و دانش آموزان به درس توجه ندارند..... همکار عزیزم به نظر من یک بار هم شده دانش آموزان را در امر تدریس خود همراه کنید🤩 مثلا قسمتی از درس را که ساده است بخواهید یک دانش آموز داوطلب بیاید و به دوستانش توضیح دهد( درس دهد!) شما هم به عنوان شاگرد جای او یا انتهای کلاس بنشینید. عملا به او یک معلم و انتطارات یک معلم را نشان میدهید با تجربه خودش. قبلش به او بگوئید که اختیارات معلم را داری درس بپرسی، نمره دهی....شما زمان توضیح دادنش حرف بزن و یا به سوال توجه نکن....‌‌مانند یک دانش آموز بازیگوش شیطنت کن......ولی در نقش دانش آموز. حتما معلم جدید به شما ایراد میگیرد و به هر حال به دانش آموز و دوستانش ثابت میشود که کلاس درس چگونه باید باشد‌.... امیدوارم این کار که البته زمینه هایی برای آمادگی و اجرا نیاز دارد، نتیجه داشته باشد‌. ممنون میشوم در صورت انجام در گروه اطلاع دهید.🌸🌸🌸 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد خانمی که خواهرشون مشکل ریه داشتن حجامت ریه انجام بدن با روغن گرم قفسه سینه رو ماشاژ بدن شکر سرخ تو آب جوشیده سرد شده بریزن وبخورن فقط شکرش از این حلوایی که در طب سنتی هست باشه حتما دوسین استفاده کنن وپیاز رو به صورت کباب یه مدت بخورن انشإالله که بزودی حالشون خوب بشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام حرفم با اون خانمی که عروس خالش شد خواهر مهربونم خیلی خیلی بهشون محبت کنید و همیشه بگو خدایا تو خودت شاهدی .در آخر با خود مادر شوهرتون صحبت کنید انشالله مشکل تون حل می شه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 خانمی که گفتن دوستم حامله هست حالت تهوع داره تو چای خیلی کم رنگ زنجبیل پودر شده یه قاشق مربا خوری یا کتر بریزن بخورن برا حالت تهوع خوبه ولی در خوردنش زیاده روی نکنن کله پاچه هم عالیه سیرابی همه رو با هم بزار خوب بپزه بعد نوش جان کنه عالیه اخرین نکته هم قرص دمیترون بزا حالت تهوع هس که خودم موقع بارداری استفاده میکردم هر ۱۲ ساعت ۱ عدد ولی شکم رو سفت میکنه مواظب خودت باش یا علی برا ماهم دعا کنه دوستت برا مادرم بگو دعا کنه😔 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که برا خرید لباس خواستن تهران بیان اگه منظورتون جنس برا مغازه هست باید بری بازار بزرگ ۱۵ خرداد اگر نه تکی میخای برا لباس مجلسی چهاراه ولیعصر پاساژه شانزلیزه تنوع خیلی زیاده بعد بغلش هم که راسته فقط لباس بچه گانه از مجلسی بگیر تا بیرونی وخونگی جنسای اونجا عالی هس ولی قیمتش بالاس یه جای دیگه هم هس برلن کوچه برلن اونجا هم خوبه قیمتش بازه بهتره یه جای دیگه هم هست که بامترو هم میشه رفت ۱۵ خرداد مترو پیاده میشی پاساژ بزرک بازار رضا اینجا هم لباس مجلسی زنان زیاد دارن جنساش هم عالیه یه مکان دیگه هم هست امام زاده حسن پاساژ عقیق کلی لباس مجلسی داره امام زاده حسن خودش بازار داره هر چیزی بخای پیدا میشه از کیف کفش لباس بچگانه همه چیز 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اون خانومی که گفتن خواستگارشون دوقطبی تشریف دارن اینو میخواستم بگم عزیزجان الان غصه ت ازدواج نکردنه بعدازازدواج صدتاغصه داری والا به خداظلم درحق خودته واقعا موندم خانواده پسره به جای درمان بچشون دنبال خواستگاری واسشن واقعا که اصلا به فکردهترمردم نیستن این جور آدما نیاز به درمان و مراقبت پزشکی دارن نه ازدواج وبدبخت کردن بچه مردم چون اینجورادمابقیه رو به راحتی بیمارمیکنن خواهرم مراقب خودتوواینده وراحتی خودت باش ...... در مورد خیانت مردهاهم اینو بگم مردایی خیانت میکنن که زنشون اعتمادبه نفس پایین داره وناتوان هست مخصوصا در امور مالی وحامی ازسوی خانواده خودش وهمسرش نداره وتوذهنش هم اینه که جایی رونداره بره ازپس امور مالی خودشم برنمی‌آید پس هرکاری کنم پیش خودم موندگاره وقتی خیالش راحته ازاین جور مسایل می‌ره دنبال هواخوری ..پس خانومای محترم نشون بدین قوی بااعتمادبه نفس واواناهستین اینجوری نصف بیشتر راه و رفتین بقیه آم دیگه سیاست زنانگی میمونه که انشالله بلدین درمورذحسادت باجاری محترم اشتباه شمااینکع خوب شما مشخصه علاقه زیاد به پول و جایگاه و ظواهر زندگی دارین ولی انتخاب شمام همسر بادرامد معقول و متوسطه به نظر من اگه توانایی سرکاررفتن دارین برین تابعضی هزینه هارو شما بپوشونید وقتی خودتون پول دربیارین مطمعنن دیگه قدرپولو میدونین دیگه چشم وهم چشمی سراغتون نمیاد بیکاری توخونه ذهن آدم و به چیزای پوچ و بی ارزش میده .ولذت واززنذگی میگره ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#درد_دل_اعضا #گلرو کنیزی من رو به کلبمون برگردوند وقتی رسیدم دیدم که خاله خانم خیلی خیلی حالش بهتره و از رختخواب بیرون اومده!.. در کمال تعجب گوشه ی اتاق وسایل خیاطیم به همراه سینی های میوه و گوشت رو دیدم خاله خانم گفت دخترم این یک ماهی که نبودی اون خانم خیلی مراقب من بود داروهای گیاهی به من داد انگار شفا بخش بودن گفتم اما من فقط 2 روز اونجا بودم !!!! خاله خانم گفت از بس بهت خوش گذشته متوجه گذر زمان نشدی حتما.. و دست کشید سمت یکی از سینی ها و رویش رو برداشت پر از پارچه های زیبا بود و ادامه داد دخترم اینا از برکت حضور و خوبی کردن توعه اون خانواده ای که واسشون کار کردی اینا رو برای تشکر فرستادن گفتم خاله خانم من میخوام مقداریشو جدا کنم و برای گوهر خانم ببرم خاله خانم : خیلی خوبه دخترم دستت درد نکنه اگر میتونی امروز ببر شنیدم شوهرش حالش خوب نیست گفتم خاله خانم الان که حالتون خوب شده میخواید من برم ؟میشه بعدش دوباره برگردم پیشتون؟ خاله خانم: دخترم از برکت توعه که من اینقدر حالم خوبه اگر برگردی قدم روی چشمم میذاری. یه بغچه حاضر کردم چندتا از پارچه ها و میوه و گوشت رو داخلش گذاشتم و راهی خونه ی حشمت شدم هرچه نزدیکتر میشدم استرس میگرفتم میترسیدم حشمت من رو نگه داره در خونه ی حشمت رسیدم ... پای رفتن نداشتم اما دیگه دل رو زدم به دریا و وارد شدم در اتاق رو باز کردم حشمت رو دیدم که توی رختخواب خوابیده ... گوهر جلوم سبز شد و گفت برگشتی؟ ببین حشمت چه بلایی سرش اومده فکر کنم آه تو گرفتش گفتم چی شده ؟ گوهر: روی زمین مشغول کار کردن بودن که یه الاغی شروع به جفتک اندازی میکنه حشمت نزدیک میشه که آرومش منه اما یه لگد میزنه و حشمت رو پرت میکنه چند متر اون طرف تر ، طبیب گفته نخاعش مشکل پیدا کرده شاید تا سالها نتونه سرپا وایسه حالا من با چندتا بچه چطور خرج زندگیمو در بیارم شکممونو چطور سیر کنم؟.. و روی زمین نشست و شروع به گریه کرد من رو به روش نشستم و بغچه رو جلوش باز کردم پر از میوه و گوشت با دیدنشون خیلی خوشحال شد و گفت اینارو از کجا آوردی ؟ گفتم مدتی برای یه خانواده کار کردم اونا برای تشکر و دستمزد اینارو بهم دادند این پارچه ها رو هم بهم دادند که چندتاشونو واست آوردم بعدا سر فرصت چندتا لباس خوشگل واست درست کنم دستش رو گرفتم و ادامه دادم گوهر خانم تو خوبی بزرگی در حقم کردی من بازم واستون خوراکی میارم اگر هم از طریق خیاطی پولی بهم رسید بهتون کمک میکنم …. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽