#دردو_دل_اعضا #حامد خداروشکر کردم توهم نزدم، گفتم چی شده؟ چرا اون تویی؟ من و من کنان گفت اومدم تو حیاط هوا بخورم یه صدا این تو اومد ترسیدم دزد باشه اومدم داخل در یدفعه روم قفل شد... برو یه کلیدی قفل شکنی چیزی بیار درو باز کن.... گفتم نمیترسی که؟ گفت نه فقط عجله کن! دویدم سمت آشپزخونه که یه چاقو بیارم، وقتی داشتم برمیگشتم یک لحظه از تو پنجره آشپزخونه دیدم که در انبار باز شد و یه نفر از توی انباری اومد بیرون...! گفتم خدایا خدایا این چه توهمیه.. این چه مصیبتیه! رفتم جلو و نزدیک شدم، تو سایه روشن و تاریکی دیدم که شهابه!! شروع کردم داد و بیداد و یقه شهابو چسبوندم به دیوار و هولش دادم! ندا دستپاچه شده بود هی میگفت چیکار میکنی؟ توروخدا آبروریزی راه ننداز... گفتم تو و شهاب تو انباری چه غلطی میکردید؟! ندا گفت دیوونه شدی؟ باز توهم زدی؟ از صدای داد و بیدادمون همه ریختن توی حیاط، شهاب میگفت من رفیقتم برادرتم این چکاریه میکنی؟ بابام اومد و از شهاب جدام کرد، داد زدم خودم دیدم... خودم ندا و شهابو دیدم توی انباری بودن...! مامانم دست گذاشت رو صورتشو اشک ریخت و گفت تا کی میخوای ادامه بدی حامد؟ جون به سرمون کردی... ولی پدرم گفت شما سه تا باهم اینجا چیکار میکنید؟ گفتم کصافتا تو انبار بودن مچشونو گرفتم..! ندا گفت باباجون بخدا من و شهاب تو انباری نبودیم، من خواب بودم پاشدم دیدم حامد نیست، همه جارو دنبالش گشتم اومدم دیدم شهاب داره سیگار میکشه بهش گفتم حامد نیست باهم افتادیم دنبال حامد تا پیداش کنیم، که حامد یهو از تو انباری اومد بیرون و مثل دیوونه ها یقه شهابو گرفت..! با نفرت به ندا نگاه کردم، میخواستم بهش حمله کنم که مامانم و ستاره جلومو گرفتن، حتی ستاره هم باور نمیکرد ندا با شهابه..! سرشو تکون میداد و آه میکشید و فکر میکرد دیوونه شدم.. بردنم بالا، بابام یه آرامبخش بهم زد، به زور میخواستن منو بخوابونن ولی من خوابم نمیبرد به تک تک لحظه ها فکر کردم، حالا میفهمیدم اون پیامکایی که پاک میشد کار خود ندا بود... ندا و شهاب؟ ندا اومد پیشم گفتم این چه کاری بود کردی؟ پوزخندی زد و گفت کاری که حقت بود! خیلی ادعات میشد که میتونی خوشبختم کنی! نتونستی که هیچ، همش میاوردیم پیش این خانواده افاده ایت، حسرت لباساشون، جواهراتشون و همه چی به دلم موند... عروسی ای که برا پسرداییت گرفتنو با عروسی که برا خودت گرفتن یه مقایسه بکن! من فکر نمیکردم پدرت همه چیزو واقعا ازت بگیره! گفتم شاید فقط حرف الکی بوده، بعد یه مدت دیدم نه واقعا انگار قصدشو داشته! اینا یه جفت کفششون قد سه ماه خورد و خوراک ما بود! ولی شهاب همه چی برام میخرید، لباسای مارک گرون! واقعا باورت میشد مانتویی که میخریدم ارزون بوده باشه؟ نمیخواستم تو جمعاتون مثل شما نباشم!.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#ادامه_دارد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌸🍃 سلام به همه و ی خدا قوت به حبیبه خانم عزیز امیدوارم با ظهور آقا همه ی مشکلات حل بشه من تقریبا ۱۸ سال هست ازدواج کردم خیلی زندگی سختی داشتم ولی خدا تنهامون نذاشته ما چند بار واسه خرید خونه اقدام کردیم ولی هر بار ی اتفاقی افتاده و نشده و پولش هم برای ی مشکل دیگه ای خرج شده از شما عزیزان میخواستم خواهش کنم برای خانه خریدن همه مستأجرها مخصوصا اونایی که مثل من کنایه می‌شنون و نمیتونن حرفها و غصه های تو دلشون رو به کسی بگن با نفس های گرمتون دعا کنید و اگه ذکر و دعایی بلد هستید که معجزه کنه و ما مستاجر ها هم صاحب خونه بشیم به ما هم یاد بدید خیلی ممنون برای ظهور و سلامتی آقا صلوات ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به ادمین عزیز و همه ی اعضای خوب گروه ، دو هفته ایی میشه که همسرم جفت پاهاش با اب جوش سوخته ولی الان چند روزی هست که یکی از پاهاش که سوختگیش بیشتر بود بعضی جاهاش داره زرد میشه فک میکنم عفونت باشه کسی میدونه باید چیکار کنم که عفونتش خوب بشه و بیشتر از این نشه ممنون میشم اگه راهکاری بلدین بهم بگین تا انجام بدم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه جان آن شاالله عاقبت به خیر بشید با این کانال خوبتون اجرکم عندالله من خودم برای آمیزش گرمم وشوهرمم گرمه ولی زمان انزال کمترازبیست ثانیه هست بنظرتون چه راهی داره آیاقابل درمانه یانه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام.ببخشید من یه پسر حدودا ۱۳ ساله دارم و بالغ هم شده.خیلی تنبل شده و نه درس میخونه نه کاری میکنه نه حرف گوش میده.درسش به شدت افت کرده درصورتی که هوشش عالیه.من و پدرش خیلی تو ارتباط باهاش مشکل پیدا کردیم .متاسفانه تومدرسه هم دوستای ناباب پیدا کرده و نمازش رو ترک کرده و به ندرت میخونه.چندتا از بچه های کلاسشون سیگار میکشن و شئونات اخلاقی رو عمل نمی کنند.چطوری با نوجوان باید رفتار کنیم و چطور میتونیم کنترلش کنیم که دوستان ناباب رو ول کنه ؟ امکان تغییر مدرسه هم نداریم .ممنون میشم کمکم کنید وهم اینکه ذکری دعایی هست برای سربه راه شدن فرزند .لطفا با منبع مطمئن باشه.ممنونم از همگیتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشین دوست عزیز بنده خانم ۳۲ ساله هستم حدود ۲سال نیمه ازدواج کردیم و یه دختر ۸ماهه دارم من همسرم خیلی باهم جر بحث میکنیم همش قول میدیم بهم که تکرار نکنیم ولی باز همون آش همون کاسه بعد هر دعوا دوتامون بشدت پشیمون میشیم ترو خدا اگه ذکری یا دعایی میدونین راهنماییم کنید که کمتر با همسرم جر بحث کنم و اون کمتر حرصم بده میترسم اگه از ترس حرف مردم نبود جدا میشدم میشه جواب منم بدین لطفا خیلی حساسه شرایطم از یه طرف جر بحث میکنیم شب پشیمون میشیم دوباره روز بعد سر هر چیز کوچیکی با هم بحث میکنیم لطفا راهنماییم کنید خیلی دلم میخاد طلاق بگیرم تا حداقل ارامش داشته باشم زندگیم بی سر صدا باشه ولی میترسم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر🌹همسرم کمرش درد میکنه دکتر رفت سه تا آمپول براش نوشت زد یکم بهتر شد دوباره دردش شدید شده چکارش کنم؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ باسلام لطفاپیام من رابذارید تااگه کسی میتونه کمکم کنه من چندساله که مشکل اعصاب دارم البته چندوقت خوب میشم دوباره شروع میشه الان ازاول برج ۶دوباره شروع شده واقعاخسته شدم باوجودیه دختردوساله نیمه خستم بخدا سوزش سر دارم بعضی مواقع حس میکنم یک رگ پشت سرم دردمیکنه ترس دارم فشارم بره بالا توخورد خوراکم‌خیلی مواظبم ولی بااین حال سنگینی سر وسوزش اذیتم میکنه دکتررفتم دارواعصاب میخورم چربی خونم بالارفته کم کاری تیروئید دارم اگه دکتری یاراه حلی میدونید کمکم کنیداصفهان هستم ترس دارم توخوراک همش میگم نکنه فشارم ببره بالا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم خوبید ؟ مادر مهربونی دارم که چندین سال هست دچار بیماری افسردگی هستند و زیر نظر روانپزشک بوده و هستن تا قبل از اینکه ویروس کرونا وارد بدنشون بشه بیماریشون قابل کنترل بود و با یکی دوتا قرص اعصاب اوکی بودند تا اینکه ۲ سال پیش کرونا گفتن یه هفته تو بیمارستان بستری بودند ریه شون حدود ۴۰ درصد درگیر شده بود روزی دو تا سرم کورتون دار و قوی و پر هزینه بهشون تزریق میکردند از اون زمان تا الان افسردکی شون حاد شده حدود ده تا دکتر عوض کردیم تا بالاخره دکتر مجید برکتین در اصفهان براشون خوب بود یه چند روزی خوب بودند تقریبا الان حالشون یه طوری شده که یه روز یه کم بهترند چند روز خیلی حالشون بدمیشه خیلی خیلی بی اتگیزه و نا امید و بی هدف همش افتاده رو تخت فکر می کنه و می گه من دیگه تمی تونم بلند بشم دیگه خوب نمیشم خیلی کم حرف شدند هول و اضطراب و لرزش دست و صورت و کلید شدن دندان درد شدید پشت شونه و زانو درد شدید ۷۰ سال هم سن دارند لطفا راهنمایی کنید کجا برم هولشون را بگیرم اهل اصفهان هستیم ممتون از کانال خوبتون واقعا عالیه 👌👌👌 #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#داستان_ازدواج 💜 مسعود سال 1371 به دنیا آمده، فقه و حقوق می‌خواند و خوب به یاد می‌آورد که از اولین روزهای ورود به سن 18 سالگی عزمش را جزم کرده که برای بقیه زندگی خود همسری انتخاب کند. وقتی خواسته‌اش را به خانواده در میان می‌گذارد با مخالفت شدید آنها روبرو شده و کسی حاضر نمی‌شود برایش آستین بالا بزند. در این باره می‌گوید: «وارد دانشگاه که شدم تصمیم گرفتم دختری را برای خودم انتخاب کنم. یکی از همکلاسی‌هایم دختر خانمی را به نام آزاده به من معرفی کرد که اهل کردستان بود.» تصمیم گرفتم درباره آینده با او صحبت کنم؛ اما او من را به برادرش ارجاع داد. هیچ وقت روزی که با برادرش هم کلام شدم را فراموش نمی‌کنم، خیلی محکم به من جواب منفی دادند؛ البته حق هم داشتند؛ دانشجو بودم؛ پول نداشتم و در ضمن سربازی هم نرفته بودم.   سفری به کربلا البته ازدواج زودهنگام در خانواده ابراهیمی خیلی هم اتفاق عجیبی نیست، ‌به گفته مسعود، برادرش هم به سن بیست سالگی نرسیده به خانه بخت می‌رود و حالا هم زندگی خوبی دارد، اما موضوع برادرش کمی با او متفاوت است؛ خلاصه این آقای داماد آنقدر جواب رد می‌شنود که به قول خودش «از رو می‌رود»؛ در این بین خانواده مسعود هم که موافق ازدواج زودهنگام او نبودند کمکی به او نمی‌کنند. در نهایت این جوان دل شکسته راهی کربلا می‌شود. سفری که درباره آن می‌گوید: «حال و روز خوبی نداشتم، از یک طرف به همه حق می‌دادم که با تصمیم من مخالفت کنند اما از طرف دیگر دلباخته شده بودم... یادم می‌آید حتی یک بار به پدر آزاده زنگ زدم تا درباره خواسته‌ام با او صحبت کنم اما او بدون اینکه کلامی بشنود یک نه محکم گفت و تلفن را قطع کرد. مهر ماه سال گذشته بود که راهی کربلا شدم. حال خوشی نداشتم، فکر می‌کنم همان جا بود که حاجت گرفتم.»     بله گرفتن از خانواده عروس خلاصه آقا داماد از کربلا بر می‌گردد و مدام بر خواسته‌اش پافشاری می‌کند. بالاخره آذرماه خانواده عروس خانم قبول می‌کنند که ملاقاتی با مسعود داشته باشند. «باور کردنش برایم سخت بود؛ یک باره برادر آزاده با من تماس گرفت و گفت که فردا برای دیدن و پرس و جو درباره‌ام به تهران می‌آیند. در این میان راضی کردن مادرم هم داستانی بود برای خودش. مطمئن بودم رضایت نمی‌دهد. راستش امام جماعت مسجد را هم واسطه کرده بودم و در کمال ناباوری اثری در مادرم نداشت؛ با ترس و لرز با او تماس گرفتم و موضوع را گفتم و جالب اینکه مادرم استقبال کرد. آن زمان بنیاد فرهنگی پژوهش‌های مجلس کار می‌کردم و خانواده آزاده همان جا به دیدن آمدند. از آن تاریخ یک ماه نگذشت که من و آزاده محرم شدیم. باور کردنش هم سخت بود بعد از یک سال تلاش در عرض سه هفته دختری را که عاشقش شده بودم به دست آوردم و 29 بهم سال گذشته بود که برای خواستگاری آزاده راهی بیجار شدم.» #ادامه_دارد  ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 جواب خانمی که گفتن ماستشون نبسته یکم گرمش کن دوباره ماست بزن مایع اش کن روش آب میبنده میتونی همش بزنی بکنیش دوغ ب قول قدیمیا کاچی بهتر از هیچی😁 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم برا خانومی که پسر ۳۳ ودختر۲۶ داره و طلاق گرفته خواستگار داره پسرس اجازه نمیده ازدواج کنه اگه تنهای زندگی میکنی برو خونه پسرن و بگو تنهای حوصله ام سر میره و میترسم وقتی رفتی خونه اش تو کاراش دخالت کن مطمعا باش سر یه ماه نشده خودش با دست خودش شوهرت میده 😃 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانومی که گفت دخترشون ۲۶ سالشه و سینه نداره عزیزم من ۲۲ سالم بود خیلی کم سینه داشتم جوری که سوتین میبستم سوتین در میرفت 😃 ازدواج کردم الانم دوتا بچه دارم که شیر خودمو خوردن و تپل مپل بودن بار دار که بشه سینه هاش بزرگ تر میشه نگران نباشید❤ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که چند روز از پریودیش گذشته ولکه بینی دارن ومیخوان پریودیش باز بشه به سرت حنا بذار یا بادکش ساق پا انجام بده 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به شما عزیزان درباره مشکل سرفه برای خانمی که گفتن پسرش سرفه اش خوب نمیشه منم پسرم همین مشکل رو چند وقت پیش داشت . عزیزم انار بزار بپزه منطورم با پوسته الان که فصل بخاریه انار رو سالم بدار رو بخاری مدام اینور واونورش کن تا وقتی که بپزه موقع پختن معلومه کاملا نرم میشه طوری که معلومه همه اش اب شده کمی که سرد شد سوراخش کن و بده به پسرت بگو بمکه آب انار رو بخوره خیلی موثره.پسر خودم فقط دو روز روزی دوتا واسش پختم کاملا خوب شد .امیدوارم موثر باشه واسه شماهم 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خسته نباشیدخدمت حبیبه بانوی گل❤️ خانومی که مشکل روحی دارن التماس دعا خواستن نمیتونن به کسی بگن ان شالله که به حق این ایام به پهلوی شکسته ی حضرت زهراس شفای کامل حاصل بشه 🤲 خواهرعزیز حالتو درک میکنم منم چندسالی مبتلا بودم الحمدلله باتوسل به ائمه ی معصموین ع خداروشکر خیلی بهترشدم ان شالله با یک تغییر و تحولی به خیر در زندگیتون شمام روحیتون عوض میشه کلا مریضیتون فراموش میکنید به حق محمدو آل محمد ص 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام راجب اون خانمی ک سر شیردهی موهاشون ریخته عزیزم بچه که سه ماهه بشه تا ۶ ماهگیش موهای مادر شروع ب ریختن میکنه بخاطر عوارض زایمانه من دوتا بچم پشت سر هم بودن تا واسه اولی موهام خاستن جون بگیرن دومی رو بدنیا اوردم الان دوساله هنوزم جلو موهام بلند کوتان طول میکشه تا خوب بشن.راجب اون خانمی هم ک گفته بودن دخترشون سینه نداره عزیزم منم همیم مشکلو دارم با وجود دوتا بچه و ازدواج بازم همونطورم اصن سوتین نمیپوشم فقط واسه عروسی بازاری چیزی جک دار میپوشم‌ک زشت نشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 اون خانمی که به پشت دراز میکشه خس خفگی و سرفه داره ایشون رفلاکس معده دارن دلیلش اینه قرص امپرازول ناشتا یه ربع قبل غذا چند ماه مصرف کنن مشکلشون حل میشه اون خانم هم با گز گز مغز و ... کندر مصرف کنن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام،درجواب خانم که گفتن تخمه رفته تودماغ بچشون ،منم نخودرفته بودتودماغ دخترم😅 اون دهن بچموبادست گرفتم بعداز اون یکی دماغش که خالی بود فوت محکم کردم نخود آمدبیرون شماهم همین کاروبکن انشاالله که درمیاد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام علیکم،نوزادی که گفتن رشد دورسرش زیاد بوده،نگران نباشید اگه به طور ژنتیک پدر و مادر سرشون بزرگه بچه هم همینطوره ،،،بچه های خودم هم همینطور بودن وقتی میبردمشون دکترتو نوزادی،میگفت رشد دور سرشون زیاده😳یه سونو ببرش،،ولی من میگفتم به داییشون رفتن سر بزرگن🤔😊احتمال خیلی زیاد این نوزاد هم همینطوره نگران نباشن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت اون خانمی که پسرشون تصادف کرده حتما به دکتر مغز و اعصاب مراجعه کنند دو بینی اصلا علامت خوبی نیست‌ . 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام.وقتتون بخیر دوستایی که فرمودن مومنایی رو برای درمان شکستگی و مو بردگی باید خورد من دیروز رفتم عطاری گفت اصلا خوراکی نیست باید با عسل و تخم مرغ قاطی کنید و ضماد کنید روی محل مو بردگی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_شیوا_ارمین ❤️🍃 زیر چشمامو پاک کردم و با بی میلی آرایشمو تمدید کردم ولی سرخی چشمام هنوز مشخص بود یکم صبر کردم بعد دوباره برگشتم بیرون و رفتم سمت میز مادرشوهرم اینا، جاریمم انگار تازه رسیده بود و مشغول خوش و بش با مادرشوهرم بود که دیدم خواهرشم باهاشه.. همون منشی آرمین.. رفتم جلوتر میخواستم یکم باهاش صمیمی شم و بهش بگم آرمین تو مطبش رفت و امد مشکوکی با کسی نداره یا مثلا زنی مدام نمیاد پیشش..؟ رفتم جلو و سلام کردم، با احترام دستشو آورد جلو، همینکه دستشو گرفتم دیدم ناخنش خیلی آشنا میزنه... یهو تو ذهنم اومد ناخنش دقیقا مثل همون تک ناخنی که تو ماشین آرمین افتاده بود... با عصبانیت اون یکی دستشو گرفتم و دیدم که یکی از ناخن هاش کنده شده... گفتم ناخنتون کو ها؟ دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، صدامو بردم بالا و گفتم هرزه کثافت با چه جراتی سوار ماشین شوهر من شدی هااا؟؟ دختره که هول کرده بود گفت خانم اشتباه میکنید من سوار ماشین شوهرتون نشدم.. همه دورمون جمع شده بودن، گفتم آهای مردم این دختره هرزه شوهرمو از راه به در کرده، من امشب اتفاقی ناخن مصنوعیشو تو ماشین شوهرم دیدم... گفتم بگیرنش تا برم ناخن رو بیارم، با دو رفتم ناخن رو از تو کیفم دراوردم و به همه نشون دادم.. مادرشوهرم از چشماش خون میبارید... رفت و یه چک خوابوند تو گوش دختره و فحشش داد جاریم با تعجب به خواهرش نگاه میکرد، باورش نمیشد که حرفام حقیقت داشته باشه.. منم با عصبانیت به سمتش حمله کردم، با مشت میکوبیدم به سر و صورتش که اشکش دراومده بود و گفت شوهرتون خودش ازم درخواست کرد، اون بود که از تو خوشش نمی اومد، منو عقد کرد... با حرفش دستام تو هوا خشک موند... گفتم عقد..؟؟ تو زنشی؟ گفت بله الانم ازش حامله ام...👇👇🔞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 #داستان_واقعی ❌♨️💯👆👆 #جنجالی 🙈

❤️❤️دوستان گلی که دسترسی راحت تر به تمام داستانهای موجود در کانال رو میخواستن وارد این کانال بشن تا تمام قسمتهارو پشت سر هم و مرتب بتونن بخونن 👇👇❌❌❌ بیش از پانصد داستان کوتاه خانوادگی بارگذاری خواهد شد😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 لطفا همگی عضو بشن👆❤️❤️

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #مائده ❤️ جزء #ششم🍃 صفحه ی ۱۰۶🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #مائده ❤️ جزء #ششم🍃 صفحه ی ۱۰۶🌼 @azsargozashteha💜

ترجمه☀️🍃

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 سلام مادر محترمی که فکر می‌کنه اجنه کافر وارد بدن دخترش شده دخترم اینکه اجنه کافر وجود داره بحثی نیست ولی وارد شدن اجنه به بدن انسان صحت نداره اجنه کافر فقط می‌توانند وسوسه کنند و توانایی نفوذ یا دخول در بدن انسان رو ندارند ممکنه دختر شما همزمان با شنیدن آیات قرآن زمین خورده یا حادثه ای براش پیش اومده و هر وقت قرآن میخونه یاد اون درد یا حادثه می‌افته و دچار استرس میشه بهتره قرآن رو کلمه به کلمه و یواش یواش بهش آموزش بدین مثلا ابتدا فقط بسم الله الرحمن الرحیم رو بهش یاد بدین یه مدت بعد سوره کوثر که سه آیه بیشتر نداره و به تدریج هر بار فقط چند آیه اضافه کنید تا بچه با قرآن مأنوس بشه اگر از شیاطین هم ترس دارین موقع شروع خواندن قرآن و مواقع دیگه اسفند دود کنید چرا که دود اسفند شیاطین رو فراری میده و حتما با وضو باشن که وضو سدی محکم در مقابل شیاطین جن و انس است 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آدمین محترم لطفاً آیدی اینجانب را به شوهر خانمی که نوشتن زن و شوهر هر دو گرم هستن ولی انزال زیر بیست ثانیه انجام میشه اعلام کنین تا بیان پیج بنده راهنمایی لازم انجام بدم چون ما هر دو آقا هستیم و جواب خیلی خصوصیه بهتره داخل کانال ذکر نشه با تشکر 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که شوهرش کمر درد داره و آمپول زدن دخترم نگفتی علت کمر دردش چیه کمر درد با یه آمپول خوب نمیشه بسته به شدت و علت کمر درد از دو تا شش هفته استراحت مطلق به این صورت که به پشت بخوابه و دو عدد بالش زیر زانو قرار بده و از غذاهای گرم استفاده کنه و غذاهای سرد رو ترک کنه دو قاشق سر پر پودر زنجبیل و به همین مقدار پودر دارچین و سیاه دانه رو در یک کیلو عسل طبیعی مخلوط کنید و هر روز قبل از صبحانه یک قاشق مرباخوری میل کنند و قبل از نهار و شام هم سه عدد خرما میل کنند و از استرس دوری کنند سعی کنند صبحانه حلیم یا ارده شیره میل کنند تحمل کنند و صبور باشند تا مشکل رفع بشه انشاءالله 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خسته نباشید در مورد خانمی که گفتن بچشون 5ماهش گردن نگرفته ببر پیش دکتر مغز واعصاب اطفال و نگران نباش 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی ک گفتن اندازه دور سر بچشون زیاده، دختر من هم همین مشکل را داشت و هرکی میدیدش میگفت چرا اینقدر سرش بزرگ. حتی پیش متخصص مغز واعصاب هم بردمش و سی تی اسکن هم گرفتند ومشکلی نداشت ولی روز ب روز سرش بزرگتر میشد تا اینکه بچما پیش متخصص خون بردم و ب محض ورود ب مطب دکتر بهم گفت بچه شما از ظاهر سرش مشخص هست ک کم خونی شدید دارد و ب خاطر همین سرش بزرگ شده. بعد با انجام آزمایش و درمان جلو رشد سر بچم گرفته شد. دکتر میگفت ک وقتی بچه ای وارد مطب میشد میتونم بفهمم ک این بچه تالاسمی دارد یا ن. بچه هایی ک تالاسمی هستند سر آنها شکل مثلث پیدا میکنه، ب این حالت ک جلو سر در قسمت پیشانی باریک و هر چه ب سمت عقب و پشت سر می‌رویم سر پهن‌تر و بزرگتر میشد. خلاصه دکتر برای بچم قرص فولیک اسید داد وخدارا شکر رشد بی‌رویه سر متوقف شد.شماهم بهتره ک از بچتون ی إزمایش بگیرید تا مطمئن شوید. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی که گفتن سرفه ی پسرشون خوب نمیشه.بهش یک قاشق عسل بدن.خصوصا شب موقع خواب. من واقعا تاثیرش رو دیدم رو بچه هام.اول عسل رو تو دهنشون نگه دارن و بعد کم کم قورت بدن.ان شالله که مشکلشون حل بشه. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی که گفتن سنگ کلیه تو حالب شوهرشون گیر کرده.شوهر منم همین مشکل رو داشت و سنگ گیر کرده بود توی حالبشون .یعنی اگه اشتباه نکنم سنگ از کلیه حرکت میکنه ولی بین کلیه و مثانه میمونه واگه سنگ بزرگ باشه باید برید دکتر تا تخلیه اش کنن.اگه دفترچه تامین اجتماعی داشته باشید بصورت مجانی عملشون میکنن.با بی حسی .اول سنگ رو میشکنن و بعداز طریق مجرای ادرار تخلیه اش میکنن. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خانمی که گفتن سرفه ی پسرشون خوب نمیشه.بهش یک قاشق عسل بدن.خصوصا شب موقع خواب. من واقعا تاثیرش رو دیدم رو بچه هام.اول عسل رو تو دهنشون نگه دارن و بعد کم کم قورت بدن.ان شالله که مشکلشون حل بشه. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام.خانمی که گفتن پاهای نوه ی پنج سالش درد میکنه.معمولا از کم خونی هست.خصوصا اگه شبها از درد بیدار میشن و خانمی که گفتن عطاری گفته مومنایی خوراکی نیست.بله چون اصلش رو فقط باید آشنایی دوستی براتون سفارشی بیارن.اصلش تو عطاریها گیر نمیاد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام درمورد خانمی که دختر ۱۴ ساله ش انگشت پاش لکه قهوه ای افتاده شاید از ادویه داخل غذاشون باشه مثل فلفل پاپریکا یا سیاه ادویه غذاشونو قطع کنن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام.خانمی که گفتن پاهای نوه ی پنج سالش درد میکنه.معمولا از کم خونی هست.خصوصا اگه شبها از درد بیدار میشن ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 عالم بزرگوار مرحوم آيت‌الله علامه "ملاّ محمّد هاشم خراساني"* مي‌نويسد: عالم جليل شيخ محمّدعلي شامي كه از جمله علماي نجف اشرف بود به حقير فرمود: جدّ مادري من، جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر امام حسين عليه‌السلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.» دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّد در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم  و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد. فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند به گونه‌اي که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بيماري بگذارند فوري آرام مي‌شود و اين اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث برده‌اند که اين خاصيت، ناشي از نگهداري بدن شريف آن مظلومه به مدت سه شبانه‌روز است. اين موضوع پيش از اين به صورت روضه‌خواني از سوي حجت‌الاسلام سيد حسين مؤمني و حجت‌الاسلام سيد عبدالله فاطمي‌نيا، در حرم مطهر امام رضا(ع) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام من تازه عضو این کانال شدم من دخترم پنج ماهشه و از همون اول که به دنیا اومد و اسمشو گذاشتیم احساس بدی نسبت به اسمش دارم و فکر میکنم تلفظ اسمش سخته و تو فکر عوض کردن اسمش هستم اما از واکنش اطرافیان هم میترسم اسمش ثمین هست که ن آخرش تلفظ نمیشه و گزینه های دیگری که داشتیم هدا‌ و حسنابود که به اسم پسرم حسین بیاد این موضوع برای من یک دغدغه بزرگ شده لطفاً راهنماییم کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من چند ماهی هست انتهای گوش و انتهای حلقم همیشه خارش داره و هیچ خلطی نداره و خیلی اذیت کننده هست لطفاً اگه علت و درمانشو میدونید بگید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام .خانمی هستم که هشت ساله ازدواج کردم و دوتا بچه دارم همسرم سردی جنسی داره و اگه من نخوام سالی یک بار هم رابطه نمیخواد و مثل خواهر و برادر توی یک خونه زندگی میکنیم مشکل خودشو هم قبول نداره و وقتی بهش میگم میگه چقدر تو حوصله داری تمام این هشت سال با اعصاب خوردی و گریه گذروندم هرکسی جای من بود تا الان به راه بدی کشیده میشد اهل هیچ گونه خیانتی هم نیست از این نظر مطمینم شرایط مشاوره رفتن ندارم خواهش میکنم راهنمایی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من رو صورتم لک سفید زدم اولش خشک شد خارش گرفت بعد یهو رنگش برگشت سفید شدش دورشم خشکو قرمزه یکمی این پیسیه؟ چیکار بکنم خوب بشه ؟تو طب اسلامی راهکار داره ؟ و برای این لکا چجوری از بین ببرمشون روغن کنجد برا اینم خوبه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام روزتون به خیر یک سوالی از عزیزان داشتم من یک دختر۸ساله دارم صبحها که از خواب بیدار میشه سقف دهن وحلقش پر از خلط های چسبناک هست حتی وقتهایی که سالمه وسرما خوردگی ومریضی نداره کسی میدونه دلیلش چیه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام و خدا قوت،من چند وقتی هست شکم از داخل سرد سرد میشه، انگار داخل رودها م رحمم آب یخ می ریزند احساس میکنم این آب یخ از زیر پوست داخل ران پاهام میره یک سردی عجیبی هست، انگار باشلینگ آب یخ داخل شکمم باز میشه، کسی تجربه داشته لطف کنید راهنمایی کنید، ممنونم از همگی ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون از کانال خوبتون میخاستم از دوستان بپرسم که برادر من نزدیک دو ساله که همیشه سکسکه میکنه و هر دکتر و متخصصی هم که رفته فایده نداشته از آندوسکوپی بگیر تا عکس و... مخصوصا موقع خواب که خیلی بلند بلند سکسکه میکنه طوری که هم میخابه دگه باید بلند شه بنده خدا اصلا خواب نداره حالا هر کی راجع به این بیماری اطلاعی داره و یا همچی موردی داشتن بگن ممنون از همه دوستان التماس دعا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من یه خانم ۴۰ ساله هستم دو تا پسر دارم یکی دانشجو و یکی کلاس هفتم الان تقریبا ۲۵ سال که مستاجر هستم با ی شوهری که معتاده بوده ولی بارها ترک کرده ولی باز شروع کرده من پدرم تازگی به رحمت خدا رفته خودم داغونم الان یک هفته هست که شوهرم دوباره ترک کرده بهش می گم کلاس های که برا معتادای گمنام تشکیل می دن بره می گه نمی رم می ترسم دوباره شروع کنه خودم صبح تا ساعت ۳ سر کار هستم شوهرم خونه تنهاست می ترسم دوباره شروع کنه دیگه اعصابم نمی کشه واقعا خسته شدم چکار کنم شما رو به خدا ی کمکی بهم بکنید راه چاره ای که این از مواد بدش بیاد خودم چکار کنم واقعا از شما ممنونم بابت این هم دردی من کسی رو ندارم که کمکم کنه تا حالا تو زندگی تنها بودم هنوزم هستم برام خواهری کنید بخدا باور کن اورژانسی کمک می خوام یک عمر دعا گوی شما می شم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به همه ی اعضای گروه خواهر شوهرم سی سالشه از دوازده سالگی مشکل سیروز کبدی دارن .و دارو هم مصرف میکنن.دکترا گفتن باید پیوند کبد بشه.چند روزه که داروهای طب سنتی رو هم مصرف میکنن.آیا کسی با طب سنتی مشکل سیروز کبدیش حل شده یا حداقل عوارض این بیماری کم شده با طب سنتی؟ جهت شفای همه ی بیماران مخصوصا بیماران خاص بگید یا ابوالفضل.🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من خانم هستم که روی صورتم وبدنم پرازلکه های قهوه ای است خجالت میکشم کسی من روببینه .هرروزاین لکه هاداره بیشترمی شه توروخدااگه کسی تجربه ای داره به من بگه چکارکنم .اگه دکترسنتی خوب توکرج سراغ داریدبهم بگیدممنون. ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام شوهرم خیلی میگه خانوادت فلانن اینطوراخلاقی دارن اینطوررفتارمیکنن داداشت اینطوریه من نمیدونم چکارکنم دست برداره؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر...برای درمان بیماری پی سی او یا همون تنبلی تخمدان که همراه با ریزش موی سر و وجود موی زائد در صورت و بعضی نقاط بدن هست چه دکتری رو پیشنهاد میکنید..اگه دوستان تجربه داشتن لطف کنند و بگن ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبی من برای کیست بارتلون پرسیدم کلا ی با گذاشتی وکلا یکی ج داداونم جراحی من گفتم نمیخام جراحی کنم با داروی گیاهی میخام ازبین بره لطفاکمکم کنید #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_و_پاسخ ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌