eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
167.3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 داستان عجیب توسل به حضرت زهرا(س) در جلد هفتم گنجینه دانشمندان از مرحوم حجت الاسلام آخوند ملا عباس سیبویه یزدی نقل شده است که گفت: من پسر عمویی به نام حاج شیخ علی داشتم که از علما و روحانیون یزد بود . یک سال آن مرحوم با چند نفر از دوستان یزدی برای تشرف به حج به کربلا مشرف شده و به منزل ما وارد شدند و پس از چند روز به مکه عزیمت نمودند . من بعد از انجام مراسم حج ، انتظار مراجعت پسر عمویم را داشتم ولی مدتها گذشت و خبری نشد. خیال کردم که از مکه برگشته و به یزد رفته است . تا اینکه روزی در حرم مطهر حضرت سیدالشهدا به دوستان و رفقای او برخوردم اصرار کردم مگر چه شده ، اگر فوت کرده است بگویید . گفتند واقع قضیه این است که روزی حاج شیخ علی به عزم طواف مستحبی و زیارت خانه خدا ، از منزل بیرون رفت و دیگر نیامد . ما هر چه انتظار بردیم و درباره او تجسس کردیم ، از او خبری به دست نیاوردیم . مأیوس شده حرکت نمودیم و اینک اثاثیه او را با خود به یزد می بریم که به خانواده اش تحویل دهیم : احتمال می دهیم که اهل سنت او را هلاک کرده باشند . من از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم . بعد از چند سال روزی دیدم در منزل را می زنند . در را باز کردم ، دیدم پسر عموست . بسیار تعجب کردم و پس از معانقه و روبوسی گفتم : فلانی کجا بودی و از کجا می آیی ؟ گفت : اکنون از یزد می آیم . گفتم : چنانچه نقل کردند تو در مکه مفقود شده بودی ، چطور از یزد می آیی ؟ گفت : پسر عمو ، دستور بده قلیان را حاضر کنند تا رفع خستگی کنم ، شرح حال خود را برای شما خواهم گفت. بعد از صرف قلیان و استراحت ، گفت : آری روزی پس از انجام مراسم حج از منزل بیرون آمدم و به مسجدالحرام مشرف شدم . طواف کرده و نماز طواف خواندم و به منزل باز گشتم . در راه ، مردی با ریش تراشیده و سبیلهای بلند دیدم که با لباس افندیها ایستاده بود . تا مرا دید قدری به صورت من نگاه کرد و بعد جلو آمد و گفت : تو شیخ علی یزدی نیستی ؟ گفتم : چرا . گفت : سلام علیکم ، اهلا و مرحبا ، و دست به گردن من انداخت و مرا بوسید و دعوت کرد که به منزلش بروم . با آنکه وی را نمی شناختم با اصرار مرا به منزلش برد و هر چه به او گفتم شما کیستید ، من شما را به جا نمی آورم ، گفت : خواهی شناخت ، مرا فراموش کرده ای ، من از دوستان و رفقای شما هستم . خلاصه ظهر شد خواستم بیایم نگذاشت . گفت : مکه همه جای آن حرم است . همین جا نماز بخوان و برایم ناهار آورد و من هر چه گفتم رفقایم نگران و ناراحت می شوند ، گفت : چه نگرانی ؟ اینجا حریم امن خداست . خلاصه شب شد و نگذاشت من بیایم . بعد از نماز عشا دیدم افراد مختلفی به آن منزل می آیند تا جماعتی شدند و آن شخص شروع کرد به بد گفتن و مذمت کردن شیعه ها . گفت : این شیعه ها با شیخین میانه خوبی ندارند ، مخصوصا با خلیفه دوم ، و اینها شبی را در ماه ربیع الاول به نام عیدالزهرا دارند که مراسمی را در آن شب انجام می دهند و از وی برائت و تبری می جویند و این هم یکی از آنها است و اشاره به من نمود و چندان مذمت از شیعه کرد و آنها را بر علیه من تحریک نمود که همه آنها بر من خشمناک شده و بر قتل من متفق گردیدند . من هر چه مطالب او را انکار کردم ، وی بر اصرار خود افزود و در آخر گفت : شیخ علی ، مدرسه مصلی یزد یادت رفته ؟ تا این جمله را گفت به خاطرم آمد که در زمان طلبگی در مدرسه مصلی همسایه ای به نام شیخ جابر کردستانی داشتم که سنی بود و از ما تقیه می کرد و در شب مذکور که طلبه ها جلسه جشن داشتند او به حجره خود می رفت و در را به روی خود می بست ، ولی بعضی از طلبه ها می رفتند و در حجره او را باز می کردند و او را می آوردند و در مقابل او شوخی می کردند و بعضی از حرفها را می زدند و او چون تنها بود سکوت و تحمل می کرد . پس گفتم : تو شیخ جابر نیستی ؟ گفت : چرا شیخ جابرم ! گفتم : تو که می دانی ، من با آنها موافق نبودم . گفت : بلی ، اما چون شیعه و رافضی هستی ، ما امشب از تو انتقام خواهیم گرفت . هر چه التماس کردم و گفتم خدا می فرماید : ((و من دخله کان آمنا)) گفت : جرم شما بزرگ است و تو مأمون نیستی . گفتم : خدا می فرماید : ((و ان احد من المشرکین استجارک فاجره …….)))،...... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 🔴ثبت نام رایگان از كساني كه به دليل بضاعت مالي تاكنون نتوانسته اند به زيارت حضرت رضا(ع) مشرف شوند 🔹در راستاي اهداف ستاد ساماندهي امور زائرين حضرت رضا عليه السلام ومديريت يكپارچه زائر و به منظور برخورداري كليه اقشار جامعه بويژه طبقات ضعيف و كم برخوردار از امكان سفر زيارتي و تشرف به بارگاه ملكوتي حضرت رضا (ع) كليه كساني كه به دليل بضاعت مالي تاكنون نتوانسته اند به زيارت حضرت رضا(ع) مشرف شوند مي توانند از طريق سامانه مديريت يكپارچه زائر ثبت نام نموده تا نسبت به فراهم نمودن امكان اقامت رايگان ايشان برنامه ريزي شود. 🔹درخواست افراد فوق مبنی بر عدم سفر به مشهد به دلیل نداشتن استطاعت مالی باید به تائید امام جماعت و مسئول هیئت امناء مسجد، حسینیه یا بقاع متبرکه یا شورای محل سکونت ایشان برسد. 🔹طریقه درخواست 🔻ابتدا باید در سامانه ثبت نام نمایید. (ثبت نام)👇 http://mosafer-behesht.ir/users/register 🔹اگر قبلا ثبت نام نموده اید باید وارد سیستم شوید (ورود) 👇 http://mosafer-behesht.ir/users/login 🔺سپس در پروفایل کاربری بر روی گزینه سفر اولی کلیک شود و فرم مربوطه تکمیل گردد. پس از تحقيق و بررسي مبني بر عدم سفر به مشهد به دليل استطاعت مالي و انجام برنامه ريزي لازم با ايشان ارتباط برقرار خواهد شد. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خواهر درد دلت رو خوندم فقط خواستم بگم درست یه مرد می‌تونه که چند زنه باشه اما به قول خودت که بتونه محبت وخیلی چیزهای دیگه که تو زندگی مشترک هست رو به قسمت مساوی تقسیم کنه ولی به خدا که نمیشه ببین از اقوام نزدیک من خانمی بود که از دست رابطه های زیاد همسرش (به ما این طور گفته بود ) خسته بود و تصمیم گرفت که برای شوهرش زن بگیره همه بهش گفتن که اینکار و نکن گفت نه خسته شدم بس که ازم رابطه میخواد من دوتا دختر دارم وخلاصه که خودش بادسته خودش رفت وهمکارش رو به عقد همیشگی درآورد حتی خانواده اون خانوم که از اتباع هم بود کارهایی کردن که اینها پشیمون بشم حتی تهدید کردن وماشین اون آقا رو بردن بیابون تا پشیمون کنن اما خانوم اول می‌گفت که مشکلی نیست و من میتونم کنار بیام خلاصه ماه اول نه دوم گفت طلاق می‌خوام چون نمی‌توانست محبتی که به زن اول میشد وتوجهی که بود رو ببینه زن اول می‌گفت پشیمون هستم و باید طلاقش بدی اما چون به سختی وبا هزار تهدید آمده بود نشد که برگرده وبه جاش زن اول طلاق گرفت ورفت حالا خودش رفته وصیغه شده و زندگیش رو اون خانوم دست گرفته البته که مشکلات دیگه هم داشتم ولی می‌خوام اینو بهت بگم همینطور که یه محبت یه احساس میاد تو دله آدم اون احساس قبلی باهاش میره بیرون خواهر من که شمارو نمی‌شناسم اما به عنوان یه خواهر بااین فکر که مرد می‌تونه چند همسر بگیره واز نظر خدا اشکال ندارد خودت رو قانع نکن مردی که چند زن داره خیلی بد بخته چون باید با چند جور اخلاق کنار بیاد به اصطلاح خودم با چند آهنگ برقصه بلاخره کم میاره به نظرم بگرد وبه کسی فکر کن که ماله کشی نباشه وفقط ماله خودت بشه بی دردسر تره نذار دوباره اشتباه کنی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام علیکم عرض ادب و احترام.تشکربابت راه اندازی کانالتون.شایدمشکلات عده ای ازاعضای گ
❤️🍃 سلام خانمی که برا پسرشون که هفت سالش وسردرد با تهوع داشتن راهنمایی خواستن معده پسرتون سرده چهل شب یه قاشق مربا خوری بارهنگ با یه لیوان عرق نعنا اروم با شعله کم بجوشه ده دقیقه، بعد که ولرم شدبا یه قاشق عسل شیرین کنیدقبل از خواب بدین بخوره اگه یبوست داره به جا یه لیوان عرق نعنا نصف لیوان عرق نعنا نصف لیوان گلاب بریزن ،قبل وبعد از غذا کمی نمک واویشن بخوره به نسبت یک به سه مخلوط کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ، اون خانمی که نذر ایت الكرسي کرده بودن من هم ۵۰ تا میخونم تعجیل در فرج آقامون صلوات 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که شوهرش قند داره و نماز نمی‌خونه بهترین راه کار شما اینه که موقع نماز سریع وضو بگیری و نماز اول وقت رو مقابل چشم شوهرت بخونی و عملا نشون بدی که نماز خیلی برات مهمه اصلا هم بهش نگو نماز بخونه فقط بصورت عملی دعوتش کن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی که شوهرش اجازه نمیده نماز بخونه دخترم طبق روایات اسلامی تارک نماز عمدا کافر است حالا از کافر بودن گذشته و مانع نماز شما میشه این آدم دشمن خداست چرا با دشمن خدا زندگی می‌کنی ؟ حتما حتما جدا شو و طلاق بگیر اون انسان نیست 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ب اعضای گروه ی چیز میگم دوای بیشتر بیماریهای پوستی وخارش و عفونت و قرمزی بدن سرگینه یاهمون عنبرنسا هست اون خانمی پای شوهرش سوخته و اون خانمی ک تناسلی دخترش قرمز شده و اون خانمی ک دخترش آبله زده و ...عنبر نسا دود کنن عالیه. من وقتی بچه هام سرماهم میخورن دود میکنم و دودش رو تو دهان و دماغ و گوششون میدم هرچند ی کم میسوزونه ولی عالیه امتحان کنید 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خانمی ک اینقدر لب بچه رو کشیدی ک عکس بندازی 😁نگران نباش عزیزم دندونای کناری ک در بیاد اونا هم کمی جابجا میشن.تازه از قدیم میگفتن کسی فاصله بین دندوناش باشه خیلی خوشبخت میشه😄 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام و خسته نباشید خانمی ک عکس ناخن دخترت رو گذاشتی ک از پایین داره کنده میشه منم دخترم وقتی ۷سالش بود اینطور شدهمه ی ناخناش خیلی ترسیدم بعدعلتش رو فهمیدم .علتش لاک و لاک پاک کن های ارزونی بود ک تو بازار اومده بود.چون اونا رو زده بود اینطور شدبعد کپسول کلسیم و شربت روی بهش دادم خوب شد .شاید دختر شما هم از لاک و لاک پاکن استفاده کرده باشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام درجواب خانمی ک گفته بودن نامزدی خواهرشون بهم خورده و مادرشون از حرف فامیل ناراحتن! عزیز من ۱۸ سالمه وقتی نامزدیم بهم خورد هر دو به این نتیجه رسیدیم البته با دلیل خودم ناراحت بودم 😥 و حرفایی ک فامیل و اشنا پشت سرم و جلوم بم میگفتن خیلی بیشتر ناراحتم میکرد کاملا مادرتون رو درک میکنم تنها راهی ک تونستم خلاص شم از حرفاشون از روستامون رفتم ی جای دیگه و قطعا ارامش گرفتم چون ازشون دور بودم الانم حالم عالیه😍 خداراشکر مادر شمام باید از فامیلاتون دور باشه تا حرفاشون رو نشنوه اما اگه نمیتونه خونشون رو ترک کنه خونه اینایی ک چرت و پرت میگن نره و راهشون هم نده (به طریقی) مطمئنم حالش خوب میشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام درجواب مادر نگران که بچه ش ۱۱ ماهشه وبین دندوناش فاصله زیااااد داره😊 عزیزم دندونهای دختر منم دقیقا شکل دندونای دخترشماست این ژنتیکی هست گلم دخترم شبیه بابل وعمه ش هست شما هم حتما کسی رو دارینتوی فامیل که دندوناش این شکلی باشن خلاصه بگم نگران نباش این یه ویژگی هست که در دخترشما نمو پیدا کرده و طبیعی و ارثیه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدمت دوستان عزیزم سر صحبت با اون خانم که بچه دار نمیشد جدا شده وبا دوست شوهرش اتفاقی و تلفنی دوست شده از قضاوت بیجا خوشم نمیاد و دوست ندارم قضاوت بیجا کنم بنظرم شما سنگ خودتو به سینه میزنی تا کفش کسی رو پات نکنی نمیتونی درمورد راه رفتنش قضاوت کنی شوهرت جدا شده خیانت نکرده که طعم تلخشو بچشی بله حق داره خانمی که شوهر خائنشو واگذار میکنه بخدا حق داره الان مردای ما کدوم کارشون مث پیامبره که زن صیغه کردنشون باشه لطفا انقد همه چی رو بهم ربط ندیم امثال شما با حرفاتون خیلی رو از دین زده کردین مراقب حرفاتون باشین خونها ریخته شده تا اسلام باقی بمونه چنین نباشه خدایی نکرده با حرفا نظراتمان اسلام رو زیر سوال ببریم ودین ستیزی رو رواج بدیم پیامبر تا خدیجه بود زن صیغه نکرد انقد هوسرانی و تنوع طلبی بعضی افراد رو پای دین ننویسیم دین هزارتا واجب و مستحب دیگه هم داره برین اونا رو عمل کنین درضمن تو قرآن گفته می تونید چند تا زوج داشته باشین بشرط رعایت عدالت که البته نمی توانید ما کجا پیامبر کجا من خودمو میگم کجا میتونم خودمو با خانم حضرت فاطمه یا زینب مقایسه کنم ایشون مثل دریا ومن روسیاه مث قطره هستم در برابر دریا درضمن خوب شد معنی علاقه پیدا کردن به مرد نامحرم بدون نیت سو؛ و عشق پنهانی پاک رو هم فهمیدم
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#یک_نکته_از_هزاران 🌱 داستان عجیب توسل به حضرت زهرا(س) در جلد هفتم گنجینه دانشمندان از مرحوم حجت ا
🌱 گفتم : خدا می فرماید : ((و ان احد من المشرکین استجارک فاجره …….)))، گفت : شما از مشرکین بدتر هستید! و خلاصه ، دیدم مشغول مذاکره درباره کیفیت قبل و کشتن من هستند ، به شیخ جابر گفتم : حالا که چنین است پس بگذار من دو رکعت نماز بخوانم . گفت بخوان . گفتم : در اینجا ، با توطئه‌چینی شما برای قبل من ، حضور قلب ندارم . گفت : هر کجا می خواهی بخوان که راه فراری نیست! آمدم در حیاط کوچک منزل ، و دو رکعت نماز استغاثه به حضرت زهرا صدیقه کبری خواندم و بعد از نماز و تسبیح به سجده رفتم و چهار صد و ده مرتبه ((یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی )) گفتم و التماس کردم که راضی نباشید من در این بلد غربت به دست دشمنان شما به وضع فجیع کشته شوم و اهل و عیالم در یزد چشم انتظارم بمانند . در این حال روزنه امیدی به قلبم باز شد ، به فکرم رسید بالای بام منزل رفته خود را به کوچه بیندازم و به دست آنها کشته نشوم و شاید مولایم امیرالمومنین علی بن ابی طالب با دست یداللهی خود مرا بگیرد که مصدوم نشوم . پس فورا از پله ها بالا رفتم که نقشه خود را عملی کنم . به لب بام آمدم بامهای مکه اطرافش قریب یک متر حریم و دیواری دارد که مانع سقوط اطفال و افراد است . دیدم این بام اطرافش دیوار ندارد . شب مهتابی بود . نگاهی به اطراف انداختم ، دیدم گویا شهر مکه نیست ، زیرا مکه شهری کوهستانی بوده و اطرافش محصور به کوههای قبیس و حرا و نور است ولی اینجا فقط در جنوبش رشته کوهی نمایان است که شبیه به کوه طرز جان یزد است لب بام منزل آمدم که ببینم نواصب چه می کنند ؟ با کمال تعجب دیدم اینجا منزل خودم در یزد می‌باشد ! گفتم : عجب ! خواب می بینم ، من مکه بودم ، و اینجا یزد و خانه من است ! پس آهسته بچه ها و عیالم را که در اطاق بودند صدا زدم . آنها ترسیدند و به هم گفتند : صدای بابا می آید . عیالم به آنها می گفت‌: بابایتان مکه است چند ماه دیگر می آید .پس آرام آنها را صدا زدم و گفتم : نترسید من خودم هستم بیایید در بام را باز کنید بچه ها دویدند و در را باز کردند همه مات و مبهوت بودند . گفتم : خدا را شکر نمایید که مرا به برکت توسل به حضرت فاطمه زهرا از کشته شدن نجات داد و به یک طرفت العین مرا از مکه به یزد آورد سپس مشروح جریان را برای آنها نقل کردم . نماز استغاثه به حضرت بتول (ع) پس از نقل این کرامت شگفت از حضرت فاطمه زهرا لازم دانستم دستور نماز حضرت فاطمه زهرا را در اینجا بیاورم تا علاقمندان نماز اولین شهیده و مظلومه عالم اسلام را در گرفتاریها بخوانند و ان شاءالله نتیجه بگیرند و نگارنده را نیز از دعای خیر فراموش ننمایند . مرحوم محدث قمی می نویسد: روایت شده که هر گاه ترا حاجتی باشد به سوی حق تعالی و سینه ات از آن تنگ شده باشد پس دو رکعت نماز بگذار و چون سلام نماز گفتی سه مرتبه تکبیر بگو و تسبیح حضرت فاطمه بخوان ، پس به سجده برو و بگو صد مرتبه : ((یا مو لاتی یا فاطمه اغیثینی )) ، پس جانب راست رو را بر زمین گذار و همین را صد مرتبه بگو پس به سجده برو و همین را صد مرتبه بگو پس جانب چپ رو را بر زمین گذار و صد مرتبه بگو . پس باز به سجده برو و صد و ده مرتبه بگو و حاجت خود را یاد کن . به درستی که خداوند بر می آورد آن را ان شاءالله   ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام علیکم عرض ادب و احترام.تشکربابت راه اندازی کانالتون.شایدمشکلات عده ای ازاعضای گ
🌸🍃 .: در جواب به خانمی که بچه دار نمی شن و از شوهرشان جدا شدند و اتفاقی با دوست شوهر قبلیشان دوست شده اند. وقتی کسی بداند که ازدواج با مرد همسر دار زندگی آن مرد را به هم میریزد اینکار گناه محسوب می شود. با توجه به عرف ما ایرانی ها و در زمانه ای که زندگی می کنیم اینکار پسندیده نیست و برای هیچ زنی قابل قبول نیست . آیا شما خودتان راضی بودید که همسرتان همزمان با شما, زن دوم بگیرند؟ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد خانمی که در نماز تمرکز ندارند‌‌: عزیز هر چه در طول روز فکرمان تنها معطوف دنیا باشه همان اندازه از خدا غافل می شیم پس اولین قدم یاد خدا در تمام اوقات است.اما راهکارها : ۱. در هنگام وضو دقت کن که داری آماده می شی با خدا صحبت کنی ۲. قبل از شروع نماز از شر شیطان به خدا پناه ببر ۳. هنگام خواندن نماز , با توجه به معنی بخوان۴. و مهمترین چیز توجه داشته باش که اگرچه تو خدا را نمی بینی ولی خداوند تو را می بیند و به تو نظر داره و تو جلوی خدا به رکوع و سجود می روی. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دختر ۱۳ ساله که بینیشون گرفته مترونیدازول بخوره کسایی که جدیدا ویروس جدید rsv گرفتین با۱۰ عدد برگ زیتون بخور بگیرین ونفس عمیق بکشین وبعد هر ۸ ساعت یک‌ونیم لیوان بخورین زیر ۵سال یک استکان زیر ۳سال قاشق مربا خوری زیر یکسال قاشق چایخوری در شرایط سلامت ۲ برگ داخل قوری چای بندازین زیاده روی نکنین کسایی که افت قند دارن با عسل میل کنن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همگی، برا خانمی که قبل پریود استخوان درد دارند بگید در تمام طول روز چه قبل و چه بعد پریود، نمک درشت رو بزارن روی بخاری، بعد روش بشینند، بایستند و حتی دستهاشون رو بهش بمالند، تنوردرمانی هم موثره، رطوبت بدنشون اینطوری کم میشه و مشکلشون برطرف * خانمی که گفتن اسم دخترشون ثمینه، بنابه قانون جدید ثبت احوال، بعد از صدور شناسنامه، به هیچ وجه نمی تونید اسم بچه رو عوض کنید اما بچه تون بعد از هجده سالگی می تونه اسمشو عوض کنه پس بهتره بهش احساس خوبی بابت اسمش بدید * خانمی که میگن پسر هشت ساله شون مدام مریضه و سرفه می کنه، اولا اگه در طی این سه ماه سرفه اش قطع نشده باید ببریدش متخصص ریه تا اسپری بده، بعد مدتی سرفه هاش قطع میشه، پسر منم همینطور بود، با اینحال هنوز مداوم مریض میشه چون بدغذاست و بدنش ضعیفه، هیچ نوع شربت ویتامینه و دارویی هم نمی خوره، به سختی رفتم براش قرص مولتی ویتامین کودکان پیدا کردم و هر روز یکی می خوره، روزی که نخوره باز هم مریض میشه، برای سرفه هاش هم علاوه بر دمنوشهای طب سنتی می تونید به مدت یک هفته ناشتا کلیه ی گوسفند رو کباب کنید بدید بخوره، پسر من که نخورد، شاید پسر شما بخوره، اگه سرفه هاش تبدیل به آسم شده باشه باید بیست و یک روز ناشتا کلیه ی گوسفند بخوره تا از دارو بی نیاز بشه، کلیه ی گوسفند تنها داروی قطعی درمان آسم هستش * برای در مان تیروئید کم کار در فصل بهار وقتی میوه گردو به اندازه ی یه توپ فوتبال دستی رشد کرد باید گردو بچینید و مربای گردو درست کنید همراه با پوست سبزش، برای گرفتن تلخی و سیاهی گردو هم باید ده روز بذاریدش تو آب و هر روز آبش رو عوض کنید، و اگر روزانه یک الی دو عدد مربای گردو میل کنید تیروئید کم کار درمان میشه، البته تو اینترنت نوشته بود معجون عسل و مغز گردو هم همین خاصیت رو داره یعنی مغر گردو رو توی یه شیشه همراه عسل می ریزید و بعد از چهل روز شروع به خوردنش میکنید * خانمی که گفتن نوه شون دچار پادرد هستند پسرخاله منم همینطور بود، بهش میگن درد رشد، درمان نداره فقط نباید زیاد فعالیت با پا داشته باشه و تا بیست سالگی معمولا برطرف میشه خانمی که گفتن زن داداششون روز بعد پاتختی رفته به برادرتون بگید درخواست طلاق بده، اونجا به زور می فرستنشون واسه مشاوره طلاق، مشکلش هر چی باشه معلوم میشه، ان شاا... مشاور بتونه مشکلشون رو رفع کنه، گرچه شخصا فکر می کنم ایشون مثل ۳۰ درصد از دختران جامعه ترس از رابطه یا رابطه ی دردناک که صد در صد قابل درمانه هم از طریق مشاوره و از طریق ارجاع به متخصص زنان، فقط باید مجبورش کنید اعتراف کنه تا بتونید برای درمان اقدام کنید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همه خانمی که دهنشون افت زده و خوب نمیشه باید یکی دوتا امپول نروبیون بزنن یکی از اقوام ما اینطوری شده بود دکتر براش امپول نروبیون تجویز کرده بود بعد استفاده فوری خوب شد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خوبید پسر من هم لابلای دندونهاش خیلی باز بود به مرور که بقیه دندانهایش درآمد این فاصله کم شد و میشه گفت درست شد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#مسافر_بهشت ❤️ هر بار که اسم سوریه را می آورد دلم می لرزید و راضی نمی شدم. یک روز به من گفت مانده
❤️ د اغ همسرم اگرچه بسیار برایم سخت بود  ولی از خون همسر شهیدم به من اعتبار داد ماه عسل پس از 12 سال! سال 88 سعادت زیارت ضریح شش گوشه ی امام حسین(ع) نصیبمان شد. از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم . بچه ها را در آن سفر همراه خود نبردیم. آنها را به پدر و مادر سپردیم و راهی شدیم . یک سفر عاشقانه زیبا... در این سفر از توجه های زیاد جلیل و محبت های فراوانش نسبت به من باعث شد تا تمام افراد کاروان فکر کنند که ما برای ماه عسل به کربلا آمده ایم . خنده ام گرفته بود که بعد از 12 سال زندگی مشترک همه این فکر را می کنند. یادگاری از جلیل / اکنون برایم یک عبا مانده و یک انگشتر و خاطرات جلیل یک شب با صدای گریه ی فاطمه از خواب بیدار شدم. دیدم جلیل نیست. فاطمه را آرام کردم و در اتاق را آرام باز کردم . جلیل گوشه ای از سالن نشسته بود. عبا یی (که از نجف خریده بود ) روی شانه هایش و انگشتر عقیق یمن هم در انگشتانش خوابش برده بود. صدایش زدم .چشمانش را باز کرد. گفتم جلیل خدا اینگونه قرآن خواندن تو را دوست ندارد! ببین بین قرآن خواندن خوابت برده.. گفت: زهرا جان. خداوند خطاب به فرشتگانش می گوید در دل این شب، وقتی همه خواب هستند  بنده ی من با همه ی خستگیها یش  و خوابی که تمام چشمانش را فرا گرفته . بیدار مانده تا من به او عطا کنم هر آنچه می خواهد ... و اکنون برایم یک عبا مانده و یک انگشتر و سجاده با یک جای خالی و قاب عکسی که هیچ وقت جای خالیش او را پر نمی کند... مرا در این مکان دفن کنید یک روز به امامزاده شهیدان رفتیم. فاطمه را در آغوش گرفته بود و زیارت اهل قبور را می خواند . یک دفعه به جای مزار خودش نگاه کرد و گفت اگر من مردم مرا در این مکان دفن کنید . ناراحت شدم و گفتم : خدا نکند تو بمیری. تازه اول خوشبختیمان است با دستش روی شانه هایم زد و گفت بیا برویم بادمجان بم آفت ندارد... آن جایی را که جلیل نشان داد در میان شهدا بود و من تا آن زمان به این فکر نکرده بودم که فقط شهدا را در این مکان دفن می کنند... «برخورد شایسته اخلاق نیکو» جلیل هر زمان از اداره به خانه می آمد تمام خستگی هایش را پشت در می گذاشت و با لبخند وارد خانه می شد. با شور و نشاط خاصی که داشت با صدای بلند سلام می کرد. در این 18 سال روزی نشد که با بی حوصلگی آشپزی کنم همیشه با عشق به همسر و فرزندانم و با تمام وجود آشپزی می کردم.   روزهای پنج شنبه  زودتر از ایام هفته تعطیل می شد و به خانه می آمد .  سفره را پهن میکردم .   محمد و مریم با وجود گرسنگی شدیدی که داشتند، غذا نمیخوردند. همه منتظر آمدن یک نفر بودیم که جمعمان کامل شود و با هم بر سر یک سفره بنشینیم . روزهای جمعه نیز در خدمت خانه بود. نمی گذاشت به چیزی دست بزنم. تمام کارهای خانه را انجام می داد . از ظرف شستن تا جارو کردن خانه . گاهی دلم برایش می سوخت و به او کمک می کردم . سریع کارها را تمام می کرد غذا را می پخت تا به خطبه های نماز جمعه برسد. اکثرا با دخترم به نماز جمعه می رفت . و در راه بر گشت برای مریم تنقلات می خرید و باهم می خوردند و قتی نزدیک خانه می شد دست و صورتش را می شست که من متوجه نشم..  وقتی هم برمی گشتند سفره را پهن می کردم و همه دور هم جمع می شدیم من و محمد با اشتها غذا میخوردیم ولی آنها نه .... بعدها متوجه شدم که پدر و دختر یواشکی تنقلات می خوردند و سیر بودند که غذا نمیخوردند.... «می گفت : اگر نروم شرمنده حضرت زینب می شوم» اخبار دختر سوری 3 ساله را نشان می داد که کنار ساحل شهید شده بود. جلیل طاقت نیاورد و گریه کرد. به او نگاه کردم. برخواست و به حیاط رفت. پشت سرش رفتم. بی وقفه گفت: من در عجبم با این همه اعتقاداتی که داری چرا را ضی نمی شوی که مدافع حرم شوم. با شد نمی روم ولی جواب حضرت زینب و رقیه (س) را خودت بده . ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌸🍃 سلام وقت بخیر دوستان سوال داشتم چند شبه پسر ۱۰ سالم ودخترم ۱۴ سالم به نوبت خواب میبینن و با وحشت بیدار میشن یا احساس میکنن که تو خواب یکی روی بدنشون میافته و نمیزاره حرکت کنن و تو خواب خیلی اذیت میشن دلیلش چیه ؟ دیشب اول پسرم این جور شد و وقتی بیدار شد اومد پیشم بعداز نیم ساعت که کنار خودم پسرمم رو اروم کردم و خوابوندمش دخترم اومد و گفت این جور شده و دست و پاهاش تکون میخورد از ترس حالا میخوام ببینم کسی میدونه دلیلش چیه و چرا در ضمن بگم من تو خونه خیلی قران میخونم و صوت سوره بقره رو هم با صدای بلند میزارم اینم حدود دو ماه از توی گروه یاد گرفتم البته قبلش هم نماز و قران و دعا ها رو میخوندم ولی الان صوت با صدا رو یکی دو ماهه تو خونه میزارم ارامش خونم بیشتر شده ولی نمیدونم چرا دو سه دفعه بچه ها این جور میشن پشت سر هم و وحشت زده و با حال بد دیشب تا صبح نخوابیدم و بالای سرشون نشسته بودم تا اونها راحت بخوابن چون صبح ساعت ۷ باید میرفتن مدرسه لطفا راهنمایی کنید در ضمن خونه ما ساخت بیست سی سال پیشه و باز سازیش کردیم کلش رو خراب کردیم دوباره ساختیم و بچه ها به صورت جدا تو اتاق های خودشون میخوابیدن با تشکر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ مادرم تقریبا ۱ ماهه رحمش رو عمل کرده درآورده حالا رحمش عفونت شدید کرده متاسفانه لطفا هرکس اطلاعاتی داره یا تجربه مشابه داره جواب بده خیلی نگران مادرم هستم😞 چیکار کنه عفونتش از بین بره از طریق طب سنتی منظورمه خیر دنیا و آخرت ببینید ان شاالله سوالمو بدون جواب نذارید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت اعضای محترم کانال لطفا منو زودتر راهنمایی کنید که چکار کنم؟ من زنی هستم ۳۰ساله و همسرم۳۳ساله.حدود یک سال و نیم که باهم ازدواج کردیم اوایل فکر میکردم همسرم خیلی پاک و خوبه اخلاقش دوست داشتم اما یه مدت ک گذشت ب صورت اتفاقی تو گوشی همسرم دیدم با زنای زیادی چت میکنه وحالم خیلی بدشد اینو باهاش درمیون گذاشتم اما اون جوری رفتار کرد که انگار من مقصرم یه دعوایی راه انداخت که نگو.اما قول داد ک دیگه تکرار نمیشه اما.از اون موقع دیگه بهش اعتماد ندارم.الانم ی مدتیه ک رمز گوشیشو عوض کرده و گوشیشم همش رو حالت سکوت.خیلی حالم بده آخه من خیلی دوستش دارم. به خیال خودش تحصیلکرده هم هست اونم رشته حقوق😏 الانم میدونم داره کارای قبلشوتکرار میکنه. به نظرشما من چکار کنم😔 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من یکسال ۲ماه هست عروسی کردم ماه دوم باردارشدم حرص خوردم بازشدم ماه۵ شوهرم آزمایش اسپرم دادضعیف بودسونوهم داد واریکوسل سمت چپ گرید۲ داره ماه ۶باردارشدم بازم بازشدم ماه ۷باردارشدم ۶هفته۶روز قلبش تشکیل نشده بودبعد۲هفته سقط شد از سقطم ۵ماه میگذره باردارنشدم اقدامم داشتم رگ گیری کردم ناف جا انداختم چله بری کردم خودم سونوگرافی هام طبیعی هست خداروشکر نظرتون چیه ؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت شما بخیر خواهش میکنم سوال منو در کانال خوبتون قرار بدید. من دو تا بچه ۸ و ۶ ساله دارم . از ابتدای پاییز و اوج گیری آنفولانزا ما هم مریض شدیم. یعنی منو و بچه هام. چند بار هم مجبور شدیم بریم دکتر. مشکلی که وجود داره اینه که چند روز یکبار آبریزش و گرفتگی بینی داریم. به صورت دوره ای مبتلا میشیم. خونه مون تهویه داره و از بخور هم استفاده می کنیم ولی نمی دونم چرا اینطوری میشیم. همسرم که اکثر اوقات خونه نیست این مشکل رو نداره. خودش میگه یه ویروس توی خونه داره میچره🙂 کسی از عزیزان هست بتونه منو راهنمایی کنه؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه جان خسته نباشی ازکانال خوبتون تشکرمی کنم عزیزم می شه پیامم روداخل کانال بذاری خانمهاعزیزجوابم رابدن راستش دلم خیلی کرفته توروخدادعام کنیدمحتاج دعاتون هستم البته ازتون می خوام حتمابراشوهرم دعاکنیدخدابه راه راست هدایتش کنه ان شاالله ذکرمی خوام ودعااگرمردی دنبال دودوزن ورفیق باشه بایدچه کردبلکه ازهمه اینهاگرفته بشه دیگه دنبال هیچ کدوم نره توروخدااگرراه کاربلدهستیدیاذکری بهم بگیدممنون ازهمتون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ممنون ازکانال خوبتون مشکلی که دارم وخیلی عذابم میده اینه که وسواس شدید روی میکروب وبیماریها دارم اللخصوص بیماری تب مالت اینومیدونم اگر لبنیات وگوشت خوب پخته بشه مشکلی نداره اما زمان خرید این محصولات تابیاری خونه مثلا میری قصابی دستت به پلاستیک گوشتی میخوره کارتت آلوده میشه سوئیچ و خیلی چیزا اینا منو میترسونه به خاطر ترس ازاین بیماری خیلی کم گوشت مصرف میکنیم و همینطورلبنیات محلی جوری که هم خودم هم بچم کم خونی شدیدگرفتیم 😫 کسی اطلاع داره گوشتایی که ازکشتارگاه میاد ومهر استاندارد داره عاری ازتب مالت هست یانه خواهش میکنم اگه کسی اطلاع داره دریغ نکنه🙏 ❤️👇 @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@a
🌱 حضرت فاطمه (س) از چنان درجه ای برخوردار بود که خداوند در آغاز تولد او به پیامبر مژده داد: «انا اعطیناک الکوثر». در ایام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا با توسل به آن حضرت می توان طلب حاجت کرد و  همه بزرگان دین از جمله آیت‌ الله بهجت به توسل به حضرت زهرا س تأکید کرده و فرموده اند: «هرکسی که گرفتار است و مشکل دارد، چاره‌ اش این است که متوسل شود به زهرای مرضیه». برای حاجت گرفتن در ایام فاطمیه، توسل به حضرت فاطمه زهرا سفارش شده که به شکل های مختلفی از جمله خواندن نماز استغاثه به حضرت زهرا، قسم دادن حضرت زهرا، توسل به حضرت زهرا و ….حاجت روا شدن شما در ایام فاطمیه ممکن خواهد شد. روش های حاجت گرفتن در ایام فاطمیه با توسل به حضرت زهرا (س) 👇❤️ توسل به حضرت زهرا و حاجت گرفتن در ایام فاطمیه به شکل های مختلفی روایت شده که در ادامه مطلب آورده شده است: حاجت گرفتن با نماز استغاثه به حضرت زهرا از امام صادق (ع) روایت شده که هرگاه  حاجت مهمی داشتید، دو رکعت نماز بخوانید و پس از تمام شدن نماز، سه مرتبه تکبیر و بعد از آن تسبیح حضرت فاطمه زهرا (س) را بگو، سپس به سجده برو و صد مرتبه بگو: «یا مَوْلاتى فاطِمَهُ اَغیثینى» آنگاه سمت راست صورت را بر زمین یا مهر بگذار و این جمله را صد مرتبه بگو، بار دیگر به سجده برو و سمت چپ صورت را بر زمین (مُهر) بگذار و جمله را صد و ده مرتبه تکرار کن، (مجموع ۳۱۰ مرتبه). حالا حاجت خود را از خداوند طلب کنید که با شفاعت حضرت فاطمه زهرا، ان شاء اللّه برآورده خواهد شد. آیت الله مرحوم همدانی در روایتی آورده است که برای طلب حاجت و توسل به حضرت فاطمه زهرا، با اخلاص کامل به خداوند روی آورده و 530 مرتبه دعای مزبور را بخوانید که متن توسل به حضرت زهرا می باشد. «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ » بار خدایا! بر فاطمه و پدر گرانقدرش، بر فاطمه و همتای بزرگوارش، بر فاطمه و پسران ارجمندش به شمار آنچه که دانش بی کرانت آن را فرا گرفته است درود فرست. و همچنین با خلوص دل بخوانید: « اِلٰهی بِحَقِ فاطمةَ وَ أَبیِها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فیها » ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 زیر چشمامو پاک کردم و با بی میلی آرایشمو تمدید کردم ولی سرخی چشمام هنوز مشخص بود یکم صبر کردم بعد دوباره برگشتم بیرون و رفتم سمت میز مادرشوهرم اینا، جاریمم انگار تازه رسیده بود و مشغول خوش و بش با مادرشوهرم بود که دیدم خواهرشم باهاشه.. همون منشی آرمین.. رفتم جلوتر میخواستم یکم باهاش صمیمی شم و بهش بگم آرمین تو مطبش رفت و امد مشکوکی با کسی نداره یا مثلا زنی مدام نمیاد پیشش..؟ رفتم جلو و سلام کردم، با احترام دستشو آورد جلو، همینکه دستشو گرفتم دیدم ناخنش خیلی آشنا میزنه... یهو تو ذهنم اومد ناخنش دقیقا مثل همون تک ناخنی که تو ماشین آرمین افتاده بود... با عصبانیت اون یکی دستشو گرفتم و دیدم که یکی از ناخن هاش کنده شده... گفتم ناخنتون کو ها؟ دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، صدامو بردم بالا و گفتم هرزه کثافت با چه جراتی سوار ماشین شوهر من شدی هااا؟؟ دختره که هول کرده بود گفت خانم اشتباه میکنید من سوار ماشین شوهرتون نشدم.. همه دورمون جمع شده بودن، گفتم آهای مردم این دختره هرزه شوهرمو از راه به در کرده، من امشب اتفاقی ناخن مصنوعیشو تو ماشین شوهرم دیدم... گفتم بگیرنش تا برم ناخن رو بیارم، با دو رفتم ناخن رو از تو کیفم دراوردم و به همه نشون دادم.. مادرشوهرم از چشماش خون میبارید... رفت و یه چک خوابوند تو گوش دختره و فحشش داد جاریم با تعجب به خواهرش نگاه میکرد، باورش نمیشد که حرفام حقیقت داشته باشه.. منم با عصبانیت به سمتش حمله کردم، با مشت میکوبیدم به سر و صورتش که اشکش دراومده بود و گفت شوهرتون خودش ازم درخواست کرد، اون بود که از تو خوشش نمی اومد، منو عقد کرد... با حرفش دستام تو هوا خشک موند... گفتم عقد..؟؟ تو زنشی؟ گفت بله الانم ازش حامله ام...👇👇🔞 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ادامه رو در کانال داستانمون بخونید👇😍 https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 ❌♨️💯👆👆عضو بشید 🙈
❤️❤️دوستان گلی که دسترسی راحت تر به تمام داستانهای موجود در کانال رو میخواستن وارد این کانال بشن تا تمام قسمتهارو پشت سر هم و مرتب بتونن بخونن 👇👇❌❌❌ بیش از پانصد داستان خانوادگی بارگذاری خواهد شد😍👇 https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 لطفا همگی عضو بشن👆❤️❤️
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۱۰۸🌼 @azsargozashteha💜
108.mp3
3.9M
🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره ❤️ جزء 🍃 صفحه ی ۱۰۸🌼 @azsargozashteha💜