eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ کتاب "من، مادر مصطفی" که سال گذشته منتشر شد روایتی است از جنبه های پنهان و مخفی مانده‌ی زندگی شهید مصطفی احمدی روشن که از روایت های خانواده شهید مستند و آماده شده است. مادر مصطفی: سال سوم دانشگاه بود، بهم زنگ زد، گفت: دختر خانمی تو دانشگاهمون هست که از لحاظ اعتقادی ملاکش قابل قبوله. اگه اجازه بدین، توسط همسر دوستم؛ روح الله اکبری و در حضور ایشون می خوام تو مسجد دانشگاه با این خانم صحبت کنم، ببینم نظرش چیه. گفتم: اشکالی نداره. چند بار تاکید کرد: مامان جون، خودت داری اجازه میدی ها! بعدا حرف و حدیثی که نیست؟. گفتم: نه مادر. چه حرف و حدیثی؟ صحبت های مقدماتی رو در حضور همسر آقا روح الله اکبری، تو مسجد دانشگاه شریف انجام داده بود. منم خواهر بزرگش؛ مرضیه رو فرستادم یه دیدار و صحبتی با ایشون داشته باشه و ببینه اجازه می دن بریم خونشون؟ یک سال فاصله افتاد.موکول شد به فارغ التحصیلی مصطفی. مصطفی فارغ التحصیل شد،ولی هنوز سربازیش رو انجام نداده بود. من از پدر و مادر عروس برای فردا ساعت پنج عصر وقت گرفتم. از قضا اتوبوس همدان تهران تو راه خراب شد و من به قرار نرسیدم. وقتی وارد تهران شدیم، شب شده بود. رفتم خونه ی همین آقای روح الله اکبری. زنگ زدیم و قرار رو موکول کردیم به فردا.بعد از ظهر فردا رفتیم خدمت پدر مادر فاطمه خانم. با مادرش و مادربزرگش صحبت کردم و اونا کلیاتی رو از من سوال کردن. عروس خانم اومد، دیدمش.یه فرصت کوچولو پیش اومد که مادرش رفت تلفن جواب بده. من بهش گفتم: فاطمه خانم، مصطفی تک پسر منه. عروس یه دونه شدن خیلی سخته. میتونی؟ گفت: حاج خانم سعی می کنم که بتونم. می دوم سخته، ولی سعی می کنم که بتونم. کل صحبتی که بین من و فاطمه خانم رد و بدل شد،همین بود. می خواستن مصطفی رو هم ببینند. ایشون تو کوچه منتظر من بود. اومدم پایین بهش گفتم: حالا که شما می خوای بیای تو، بریم گل و شیرینی بگیریم. برگشتیم گل و شیرینی گرفتیم و رفتیم تو. صحبت مصطفی با پدر فاطمه خانم حول وحوش دو سه ساعتی طول کشید. تو جمع خانوادگی، خیلی اهل بگو بخند بود، ولی تو جمع نامحرمی، ملاحظه می کرد. به ویژه از وقتی بزرگتر شد. تا جایی که دوستای خانومش گفته بودن: تو میخوای با این ازدواج کنی؟ این آدم اخموی بد اخلاق که همیشه سرش پایینه؟ بعد که رفته بودن پیش بچه های خوابگاه تحقیق کرده بودن، هم خوابگاهیاش گفته بودن این اصلا وارد هر اتاقی میشه بمب خندس! بعد از آشنایی اولیه، کلی فاصله افتاد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام عزیزم وقتت بخیر این فیلم آموزش ماساژ واسه درمان خارپاشته ست توی کانال دیدم یه بنده خداانگارمشکل خارپاشنه داره خارپاشنه بخاطرتجمع سوداتوی بدنه بهشون بگید غذاهای سردوخشک نخورن یااگه میخورن همراه باگرمی بخورن که سوداتوی بدنشون رسوب نکنه مثلا لبنیات همشون سردن بایدباگرمی خورده بشن که کلسیومش جذب بدن بشه مثلاپنیرباگردو یاسیاهدانه،یاماست باپونه.یاکشک همراه بادنجون، یاشیرمحلی باعسل چون این غذاهاطبعشون سرده توی بدن رسوب میکنه وهرجارسوب کنه یه مریضی به وجودمیاره اگه توی پاباشه میشه خارپاشنه میشه میخچه،اگه توی کلیه باشه میشه سنگ کلیه اگه توی رحم باشه میشه عفونت زنانه هزارتامریضی توی کبدباشه دورازجون میشه سرطان کبد ماهمه ی مریضی هامون بخاطرسبک اشتباه زندگیمونه همه ی غذاهامون شمیایه بایداصلاح تغذیه انجام بشه ببخشیدتوضیحاتم طولانی شدبیزحمت اینوواسه بنده خدابفرستیدان شاالله پاش بهترمیشه چون این ماساڗ روزن همسایمون هم انجام دادخارپاشنه ش بهترشد 🌸👆 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#دردو_دل_اعضا 🌸🍃 #یگانه دستمو کشیدم رو شکمم و با خودم فکر کردم وقتی علی بفهمه حامله ام چه حالی میشه
خواستم بترسونمش که یهو صدا اومد که آهسته گفت هیسس بزار... بقیه صدارو نشنیدم اونقدر که آروم بود. صدای پا اومد تو اتاق، در دستشویی و اتاق خواب رو باز کرد و بعد آهسته رفت بیرون و پخی کرد و صدای خنده یه دختر تو خونه پیچید. نمیدونم چرا حس میکردم این صدا برام آشناست، منتظر بودم بیشتر حرف بزنن ببینم کیه. دستام یخ زده بود و حالم خیلی بد بود، اصلا باورم نمیشد این اتفاق رو، فکر میکردم اصلا همچین چیزی نیست مطمئن بودم همچنین چیزی نیست با خودم فکر کردم حتما دزدی چیزی اومده... هنوز تو همین فکر و خیال بودم که یهو گوشیم زنگ خورد و صداش پیچید تو کمد دیواری، یهو از اون اتاق صدای پا اومد و بلافاصله در و همین که از اتاق دراومدم دیدم آسانسور داره میره پایین. تند تند پله ها رو رفتم ولی سه چهار طبقه اومدم پایین نفسم دیگه بالا نمیومد، خونمون طبقه هشتم بود. به آسانسور نگاه کردم که رسیده بود همکف. از تنگی نفس به سرفه افتاده بودم، عرقم کرده بودم و گریه میکردم. این زن کی بود؟ مردی که کلید خونه منو داشت کی بود؟ رفتم بالا دیدم با دو تا زن داره صحبت میکنه. متوجه من نبود داشت از جنس چوب و اینا میگفت. خانومه گفت توروخدا ببخشید ما دو ساعته تو مغازه شماییم و شما رو هم خسته کردیم همینو من پسندیدم فقط شوهرم الان میاد که بیعانه بده برای این سرویس. گفتم علی کجا بودی؟ یهو با تعجب برگشت نگام کرد سلام داد و گفت مغازه. گفتم پس اونی که اومد تو خونه من کی بود؟ علی سرخ شد یکم فکر کرد و گفت نمی‌دونم حتما دزد بوده . کلید از کیفم درآوردم گذاشتم تو دستش و گفتم آره دزده کلید و اومده از تو گرفته معشوقشو آورده تو خونه من . علی با ناراحتی نگام کرد و گفت هیس ، این کارا چیه مشتری دارم آبروریزی می‌کنی چرا ؟ میگم من نبودم شاید کلیدمو صبح جا گذاشتم اصلا من می‌دونم تو داری منو دست میندازی .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 🌹 ‏رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏ خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الْبِرِّ شَيْ‌ءٌ، الْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ النَّفْعُ لِعِبَادِ اللَّهِ، وَ خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَيْ‌ءٌ، الشِّرْكُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّهِ. دو خوی و صفت نیک است که برتر از آن دو چیزی نیست: ایمان به خدا، و سود و نفع رساندن به بندگان خدا؛ و دو خوی و صفت زشت است که چیزی بدتر از آن دو نیست: شرک به خدا، و زیان و ضرر رساندن به بندگان خدا. 📓 بحار الانوار، ج ۷۴، ص: ۱۳۹ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
❤️🍃 سلام ودرود در مورد خانمی که گفتن سرشون درد میکنه و وقتی خم میشن انگار یه چیزی میفته جلوی جمجمه ایشان سینوزیت داره باید علاوه بر رعایت رژیم غذایی و اینکه صبح و شب سردیجات نخوره و بعد حمام حتما سر رو بپوشانه و البته تو حمام موهارو خشک کنه و باموی خیس نخوابه. یه راه برا سردرد سرد اینه که توی چایی کمی پودر زنجبیل و پودر فلفل سیاه بریزید کمی تند میشه ولی برا سردرد سرد زمستانی عالیه. و اما یه راهکار خیلی ساده که خودم تجربه کردم هد بند پشمی(پشم طبیعی)خریدم مدتی استفاده کردم بخصوص شبها واقعا سرم سبک شد تا جایی که احساس کردم چیزی تو سرم نیست .البته ادامه دار نباشه چون پشم گوسفند یا شتر خیلی گرمه و گاهی بایکی دوبار استفاده جواب میده.(حتی کمر بندش چربی های شکم رو آب میکنه البته بمقدار استفاده.برا معده سرد هم روی معده ببندن اونم اثر داره). 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در رابطه با دوستی که گفتن زانو وغوزک پاشون سرد هست ومشکل دارن.عزیزم طب سنتی میگه تا۴۰روز بابونه دم کن یه استکان بخور.طبع سرد رو گرم میکنه وخون جریان پیدا میکنه تو مفصلهات.فرج آقا امام زمان صلوات. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب خانمی که گفتن باردارن دندونشون درد میکنه چنتا دونه نشاسته خشک بزارید روی دندونتون دردشو میکشه منم سر دخترم که بار دار بودم همینجوری بودم چون۳ماه آخر بود هم دندونم نمی‌کشیدن مجبور شدم تا بعد زایمان صبر کنم تقریبا هرروز نشاسته میزاشتم جواب میداد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 باسلام عزیزانی که بدنبال پیدا کردن همسر مناسب برای خودسون یا عزیزانشون هستند. کانال همس یابی آدم و حوا را در اینترنت سرچ کنند. دختر و پسرهای زیادی از سراسر ایران ثبت نام کردن میتونید کسی رو که با شرایط و روحیات شما جوردر میاد و مناسب پیدا کنید ان شاالله برای خوشبختی و عاقبت به خیری همه جوون ها و سلامتی خودتون صلوات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت خانم های عزیز گروه وادمین ومدیر محترم.خانمی سوال کردن بچه چهار ساله شونو بردن بینایی سنجی گفتن آستیگماته.خواستم بگم پسر بزرگ من تو پنج سالگی فهمیدیم چشماش آستیگماته بردیم اپتومتریست عینک داد گفت باید بزنه راستش من خیلی خیلی ناراحت شدم چون خودم وخواهرم عینکی بودیم و میدونستم چقدر مشکله.ولی خداروشکر بچه خیلی خوب باهاش کنار اومدومدام عینک واستفاده کرد .شماره چشمش هم چون زود فهمیده بودیم زودهم عینک وزد زیاد تغییر نکرد اصلا نگران نباشین حتما براش عینک بگیرین به تغذیه اش برسین بهش استرس هم ندین.اصلا چیز نگران کننده ای نیست تا اونجایی هم که من دیدم آستیگمات بهتر از نزدیک بین ودور بینه.آب هویج هم واقعاً خوبه.هفته ای دو سه بار بهش بدین.هدیه به روح تمام اموات صلوات🌸🌸 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزم خوبی الحمد الله حبیبه ی گلم تو را خدا این را بزار تا دوستمون زودتر بخونه خواهر عزیزی که می خواهند بیایند شیرازگفتند دکتر اذین یا روزی طلب، عزیزم نمی دونم علت نازایی تون چی هست! من یک خانم شیرازی هستم قبل از این که پیش یکی از این دو دکتر بری، خواهش می کنم برو نزد دکتر طب سنتی اقای صفایی، تو خیابون فضل اباد دوستای خودم بیش از ده نفرشون با بالاترین مشکل نازایی و کم خونی شدید و غیره، با اثر گذاری خدا و امام زمان از دست ایشون دارو گرفتن، خیلی هاشون با یک بار دارو گرفتن باردارشدن بعد از 15سال یا 8یا 10سال نه نیاز به هزینه هنگفت هست نه به زیاد منتظر ماندن با توکل به خدا برو ان شا الله جواب می گیری در پناه امام زمان موفق و سربلند و حاچت روا باشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام برای خانمی که چسبندگی ریه دارند سقز رو بسوزنند ودودش رو توی، ریه شون بدند خیلی عالیه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 ......: سلام وقتون بخیر ی خانوم عزیزی داخل کانال گفتن ک برای فیبروم و آندومتریوز یک شب شیاف لیابل گیاهی .یک شب روغن بابونه و یک شب عسل رقیق کنیم و ی سرنگ داخل رحم بریزیم ممنونم از اینکه تجربشون رو در اختیار ما گذاشتند . من آندومتریوز دارم و می‌خوام روش شمارو استفاده کنم و اینکه این شیاف لیابل چی هست و ترکیباتش چ چیز هایی؟ و از کجا میشه خریداری کرد؟ و اینکه سیب سلامت داره و تاییدیه پزشک هست یا نه ؟ و ی سوال دیگه یعنی کلا سه شب پشت سر هم استفاده کنیم خوب میشیم دوره درمان چقده ممنون میشم جواب منو بدید 💋❤️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
❤️🍃 سلام پدر شوهر عزیزم حالش اصلا خوب نیست براش۴۰ تا زیارت عاشورا برداشتیم تا جمعه وقت داره هرکس میتونه بخونه انشالله سلامتی داشته باشید 🌹 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام صبح بخیر عزیزم مومیایی باید با روغن حیوانی خورده بشه .به اندازه ی عدسی مومیایی ودو یاسه قاشق روغن حیوانی باهم مخلوط کن بزار بخاری یا حرارت غیر مستقیم تا آرام آب بشن بعدهم میزنیش خوب تا یکدست بشن هروعده یک قاشق غذا خوری نوش جان کن زمان مصرف صبح ها قبل ازصبحان شبها قبل از خواب زمان مصرف لبیات وترشیجات نبایدمصرف شود چون اثرشو ازبین می برن ,شفاباشه ان شاءالله طولانی شد حلال کنید بمدت سه تاپنج وعده مصرف شود 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانم ۳۸ ساله که دستاش پراز خالهای قهوایی شده اینها لک سوداست ایشون باید از خوردن غذاهای سودا زا مثل گوشت گاو ،مرغ ،عدس ،غذای مانده ،سس ،پنیر پیتزا ،غذای خیلی شور یا خیلی تند یاخیلی گرم وخشک ،ادویه جات،پیاز داغ زیاد ،پرهیز کنن غذاهای گرم ومرطوب مصرف کنندرحمام نوره استفاده کنن در حالت ایستاده ،درروزهای چهارشنبه وجمعه مصرف نشود میتونن موقعحمام کردن در حمام در زمان خارج شدن ازحمام روی پوست دست سرکه صنعتی بزنن و ۵ دقیقه صبر کنن وبعد بشورن وخارج بشن یا اصلا نشورن واز حمام بیرون بیان این سودا ازبین میره ، 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خانمی که وضعشون باطل میشه ماهم این دوران گذروندیم😅 میدونی چطور هر بار وضو میگرفتم میگفتم خدایا توفیق وضو بده با گذشت زمان ..بنده بهتر میشدم وبه لطف خدا الان اگه گازدار ترین غذاهای بخورم با خالی که لاغرم دیگه وضوم به راحتی باطل نمیشه مخصوصا دراون تایمی که به وضو نیاز دارم😊😊😊🌺 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خانمی که بچه طلاقه هم خودش هم خواهرش خواهر گلم درمورد خواهرت ما هم دردیم عزیز سعی کن اولا براش دعا کن هدایت بشه دوما زیاد باهاش رفت امد نداشته باش اگه اصرار کردم بهش بفهمون به خاطر شل حجابی هست موضوع خودش کم کم یه کم جم جور میکنه خودشو بعد هم اگه شما خوب بچتو تربیت کردی خیلی نگران نباش اگه ایمان واعتقاد دش محکم باشه الگو نمیگیره..برای دخترتم دعا کن واینکه اگه امکان داره برو به یک روانشناس مذهبی این موضوع بگو شاید راه حل راحتی جلوت بزاره ..عزیزم درکت میکنم مؤمن را همیشه یکی آزار میده ..دراین زمانه زندگی کردن وسالم موندن سخته..🌺🙏🏻 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جوای خانومی خواب بد دیدند که میخاد تعبیر نشه اول اینکع انشالا خیره بعد اینکه خابتو خودت خوب تعبیرش کن بعد حتما صدقه بده امتحان کردم خودم حتما واینکه خابت رو به اب تعریف کن مثلا شیر اب وباز کن خابتو تعریف کن مطمعن اتفاق بدی نم افته 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام ،،در مورد اون خانمی که بچه سوم و باردار هستن و میخوان سقط کنن ،،عزیزم منم ۴۲ سالم بود که باردار شدم دوتا پسر ۲۰ و ۱۸ ساله داشتم که این دوتا رو با سختی و دست تنها بزرگ کردم خیییییلی هم شیطون بودن هیجا جام نبود خلاصه تازه یکم راحت شده بودم که دوباره باردار شدم با فیبرمهای متعدد در رحِم،،دکترا دعوام میکردن حتی مادرم سرزنشم میکرد تموم خانواده مسخرم میکردن راضی به سقط شدم پسر بزرگم دانشجو در شهر قم بود یکی از دوستام خواب دیده بود اگه سقط کنم پسرم خدایی نکرده در راه دانشگاه از بین میره😳😒 خلاصه بچه موند و الان چهار سالشه با اینکه اینم پسره ولی عزیز دردونه همهمون هست داداشاش وباباش و مادرم ،،، باهوش زیبا و دوست داشتنی و همدم و مونس تنهایی های من و از خدا ممنونم که این زنگوله پا تابوتو بهم داد😁😊البته بقول بعضی از فامیل __ در ضمن یکی از آشنایان ی پسر داشت ۱۶ ساله باردار شد و سقط کرد امروز هفتم پسرش بودم در تصادف از دنیا رفت😱😭😭 نمیدونید مادرش چکار میکرد حالا معلوم نیست دوباره بار دار بشه یا نه😢😒 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با سلام برای درد دندون چون باردار هستید. یکم نمک بزارید رو دندونتون آروم. بشه. نشد سیر بزارید. میتونید قطره میخک هم بزارید. ازداروخونه بگیرید بزنید رو دندونتون تا دردش آروم بشه. ولی یکی از دوستان من باردار بود کپسول ژلوفن رو باز کرد اون مایع توش رو یکم ریخت رو محل درد دندون. خوب شد. ولی این مورد رو محض احتیاط از داروخونه بپرسید. خطر نداره ولی باز محض احتیاط بپرسید. بعد پونه کوهی رو مسل چای دم کنید تفاله اونو بزارید رو دندونتون و ببندید دهنتون رو فشار بدید رو هم چند دقیقه بمونه. اونم خوبه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 با سلام. سوره یاسین خیلی خوبه بخونید برای جلوگیری از سقط. سوره حجرات هست. رو اینکه برای تشکیل قلب جنین. مغزی جات مسل گردو بادوم پسته بخورید. غلات. میوه مخصوصا. اصلا جیگر گوسفند نخورید. آب زرشک اینا نخورید. استراحت کنید. انشالله بچه سالم و صحیح دنیا میاد ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌸🍃 سلام به همگی عزیزم خسته نباشی من ۱۷ سالمه ی مشکلی داشتم من دلم خیلی ضعف میکنه و حالت تهوع میگیرم با این ضعف حتی وقتیم سیر هستم بازم ضعف میکنم و دل درد و معده درد دارم خیلی حالم بده انگار همش گشنمه ولی چیزی میخورم بازم ضعف دارم بعد اینکه کمرمم خیلی درد میکنه رفتم دکتر برام یه سرم زد و گفت ویروس گرفتی تو مدرسه چن نفرم مثل من شدن ولی از علائم زخم معده هستش بنظرتون اینایی ک گفتم علائم زخم معدس یا واقعا ویروسه تورو خدا راهنماییم کنین و بگین چیکار کنم خوب شم خیلی حالم بد میشه شبا نمیتونم بخابم از درد و صبا خابم میبره برام خیلی دعا کنین خیلی ممنونم🤍🤍 التماس دعا 🤍 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ من ۳۳سالمه مشکل من لک روی گونه هام هست دوباردکتررفتم باراول دکتردارودادرفت امابازبرگشت باردوم یه دکتردیگه رفتم گفت بامزووکربومیره بادستگاه روی صورتم کارانجام داداما نرفت منم خیلی به پوستم حساسم هرکی منومیبینه ازم میپرسه چی شده منم داغون میشم نمیدونم چکارکنم ازدکترپرسیدم میتونه ازکبدم باشه گفت نه میخوام برم یه دکترپوست دیگه نمیدونم بهش چی بگم نمیدونم چکارکنم موندم میترسم اینم برام کاری نکنه دلم میخوادبه کلی ازبین بره توروخداراهنماییم کنیددرموردپوستم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم اگه میشه سوال منو اورژانسی بزارید.میخواستم ازخانم هاراهنمایی کنن خواهرم دیشب سقط داشته خونریزیش زیاده چه کار کنیم.ممنونم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ دوستان عزیز کسی میدونه برای آروم شدن بچه چیکار باید کرد.پسر خواهرم ۶سالشه خیلی اذیت میکنه اصلا حرف گوش نمیده بچه به هیچ صراطی مستقیم نیست عین سرخ پوستارفتار میکنه هرچقدر محبت میکنن تحویلش میگیرن .تهدید میکنن کارسازنیست دوستان اگه دعایی هست یاتجربه ای مشابه دارین بفرمایید پیشاپیش سپاسگزارم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزم میشه این مشکل منو اورژانسی بزارید. یک پسر 16ساله دارم امسال درس نخوندو 6ماهی هست که کار میکنه پیله کرده میخاد موتور بخره هر چی من وباباش از مضرات ش میگیم. فایده نداره البته پسرخوب وکاری هست الحمدلله. ولی خب من میترسم توروخدا یه راهی دعایی چیزی برای من بگید که این بچه از خرید موتور منصرف بشه. توروخدا از کنار پیامم آسون ردنشید جوابمو بدید درمونده شدم. البته سه ماه پیش هم میخاست بخره چله ی شهدا گرفتم منصرف شد. اما حالا چ کنم🙏🙏 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خوبی ببخشید مزاحم اوقاتتون شدم چه جوری بگم من 15سال ازدواج کردم مستجر با دوتا بچه مدرسه ای. به رزق روزی انگار به هر دری میخورم همیشه همه سال از همه جور زندگی کردن در قفله روم بخدا از زندگی کردن دیگه سیرم دیگه نمی‌دونم چیکار کنم مستجر بادوتا بچه انگار شانس از هیچی نداریم خودم بچه ها م ن کسی خوششان از ما میاد بخدا قسم بدی نکردم که جوابگو باشم شوهرم خیلی زبون دراز اصلا به فکرمون نیست به فاطمه زهرا خسته شدم حالا به نظر شما باید چیکار کنم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر من یه مشکل حاد داشتم لطفا هر کس میدونه راهنمایی کنه من شوهرم شهوتش خیلی بالاست به حدی که چند بار به هم خیانت کرده به نظر شما دارویی شیمیایی یا طب سنتی هست که شوهرم سرد بشه نسبت به جنس مخالف و همچنین شوهرم به هیچ وجه دکتر و مشاوره نمیاد لطفا کمکم کنید اجرتون با حضرت زهرا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقتتون بخیر♡ میشه این پیامم رو تو گروه بزارید برای جای بخیه روی صورت جراح پلاستیک خوبه؟! هرکسی تجربه داشته بیزحمت بگید اگه جراح خوب تو همدان میشناسید معرفی کنید بیزحمت♥️🌱 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه سلام همگروهی ها کانال یک مشکلی دارم بشدت اذیتم کرده اونم دست چپمه زود خسته میشه و به وسط بازوم فشار میاد و نباید کاری با دست چپم بکنم زود اذیت میشم چند بار رفتم دکتر بهم دارو داد ولی نتیجه نگرفتم اصلا نگفتن چه مشکلی داره کسی مثل من بوده که دستش زود احساس خستگی میکنه و باید زود ول کنی بخدا خیلی اذیت شدم ممنونم برای سلامتی و ظهور حضرت قائم صلوات ❤️ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وقت بخیر ۸سال سابقه بیمه داریم چند وقته متوجه شدیم کارفرما بیمه مون رو قطع کرده و حالا بیمه نداریم خواستیم از بیمه بیکاری استفاده کنیم به کارفرما گفتیم از اونجایی که آشنا هستن گفتن که نکنین جریمه میشم و... یکی از دوستان گفتن که ممکنه در موقع بازنشستگی پایه حقوقی که بخوان بهتون بدن تغییر کنه و پایین بیاد فعال نکنین بهتره از طرفی هم شرایط اقتصادی حالا زیاد خوب نیست خواهش میکنم اگه در مورد اطلاعی دارین بگین تا از سر در گمی دربیایم هم چنین روال دریافت بیمه بیکاری و مراحلی که داره و بعد چند وقت تایید میشه اگه بیمه اختیاری بریزم بعد چند وقت امکانش هست برای این ۸سال بیمه بیکاری رو بشه فعال کرد یا همین حالا باید گرفت پیشاپیش از توجه و راهنمایی تون ممنونم 💐🙏 ❤️👇 @adminam1400
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
🌸🍃 خانمی که باردارند و دندان درد دارند نمک و سرکه را قرقره کنند و یا از روغن حنظل استفاده کنند روی لپ و دندان بمالند فوری خوب میشه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 با سلام و دعای خیر زنی هستم ۴۰ساله و ۴ فرزند دختر دارم شوهرم خیلی بد اخلاقه و اصلا بهم توجه نداره لطف دعا یا ذکری برای جلب محبت بگید ممنون از لطفتون 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدمت خواهرگلم که گفتیدپسر۴سالش چشماش ضعیفه اینکه ناراحتی نداره عزیزم پسرمن تو۴ماهگی فهمیدیم نمره چشمش ۵هست ازاونموقع عینک زدیم الان که ۱۳سالشه نمره چشمش شد۲وهمچنان عینک میزنه اصلا نگران نباش فقط سعی کن عینک بزنه مرتب 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 باسلام خدمت خانومی که میگن مادرشوهرشون مرده ،،پدرشوهرشون قصد ازدواج دارن ،،خوب پدرشوهرکارخوبی میکنه،،،والا،،،چرانکنه،،،شمامیری کمک دستش،،تاغذاپختی ،،وقت گذاشتین،،نه،کردین،،،بعدشم زنش مرده ،،اموال که به نام زنش نبوده به نام خودشه ،،خودشم تازندس حق داره ازدواج کنه ،،،بعدازفوت خودش شمامطالبه ی حق و حقوق کنید لطفا،،،بعدتااونجای که من میدونم لباس میت و میدن بیرون کسی ازاهل خونه ورنمیداره ،،میدن به مستحق ،،،طلاشم اگه بخوایین ،،،خودپدرشوهرتونم سهم میبره ،،بعدش میخوادکادو بده به زن جدیدش ،،،شماصبوری کن ،،حواستونو بدین به کارا واتفاقای خوب ،،،بزارین پیرمرد سرانجوم بگیره ،،فردازمین گیرشه هیچ کس نگه نمیداره حتی شما دوست عزیز ، من نمیدونم تا این پدمادرا پاتوسن میزارن دورازجونشون مثل مرده باهاش برخوردمیکنید ،،یعنی چی ،،،چقدرفکرانسان باید کوچیک باشه ،،،که نتونه ارامش وراحتی کسی و ببینه،،تااین پدرمادرا سنشون ازشصت ردمیکنه ،،بچه میشن اقا بالاسر ،،نه حق داره خونشو بفروشه ،،نه حق داره مالشو به کسی حبه کنه،،نه حق داره ازدواج بکنه ،،نه حق داره زنده بمونه ،،اماموقع نگه داشتن وکارای بنده خدامیرسه ،،همه کاردارن ،،همه گرفتارن ،،فقط بلدن مدیریت مال واموال پدرمادرارو دست بگیرن ،،نه کاراشونو ،،خیلی دید که میگم ،،،واقعا انسان تاکجا میتونه انقدر بی مرام و بی معرفت بشه ،،بچه هامونو دارن همه چیز و میبینن ،،تک تکشو به موقع سر خودمون میارن ،،یکم مراقب رفتارمون باشیم لطفا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام برای دختر عزیزمون که 39 تومان پول داره. دختر عزیزم اول شما ببین به چه کار و مهارتی علاقه داری بعد برو دوره هاشو بگذرون. اگر لازم شد دو یا چند مهارت را یاد بگیر. ترجیحا کلاسهای فنی حرفه ای برو با خود اونها هم مشورت کن . بعد با توجه به علاقه و مهارتت وسیله مورد نیاز را تهیه کن. اکثر جاها که بری برای مهارت آموزی، خودشون وسیله ای که باید تهیه کنی را معرفی می کنند. یادت باشه اول کسب تخصص و مهارت، بعد تهیه وسیله متناسب. درسته که39 میلیون تومان موقع خرج کردن، پول زیادی نیست. اما در آوردن این پول بسیار سخته. می دونم شرایط طوریه که امروز وسیله بخری بهتر از فرداست. اما به صبر کردن می ارزه. فکرشوبکن رفتی کامپیوتر خریدی بعدش دیدی مدلش و نرم افزارش اونی نیست که احتیاج داری می خوای چه کار کنی؟ یا کامپیوتر خریدی بعد دیدی علاقه نداری و خیاطی دوست داری. سریع برو تخصص یاد بگیر بعد وسیله اش را بخر. مقداری هم ارزش پولت کن شد اشکال نداره. می ارزه. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 اون شخصی که گفت ذکر یادعاواسه اینکه راه ازدواجشون حل بشه بهش بگید خواندن دعای چهل کلید درروز جمعه بروی تشت پرازآب و غسل کردن باآن ...وهمچنین خواندن دعای چهل کلید روزجمعه برروی یک لیوان آب و خوردن آن به صورتی که احدی ازاین امر باخبر نشود ..بسیارمجرب است برای بخت گشایی ..خودمم امتحان کردم بعداز ۲ماه بختم بازشد ازراه غیر منتظره 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام ببخشید کسی آدرس سمساری یزدیاکرمان سراغ داره یا اینکه جایی باشه مبل وقالی قیمت بالایی نداشته باشه.ممنون 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام درجواب خانمی که گفتن کیکشون پف نمیکنه، عزیزمن خودم کیک میزنم وهمشون عالی میشن ☺️چهارتاتخم مرغ ودولیوان شکروکمی وانیل روبحدی میزنم که رنگش کرم کرم میشه بعدهم یه لیوان شیرونصف پیمانه روغن مایع میریزم کمی هم میزنم سه لیوان آردویه قاشق سرخالی بیگینگ پودروسه بارالک میکنم وردآخرتوتخم مرغ میریزم واروم به یه جهت هم میزنم ازقبل قالب کیک روداغ وگرم میکنم وروغن میرنم ویاکاغذروغنی میزارم یادت باشه توتموم مراحل موادرویه طرف هم بزنی جهتت عوض نشه من توسترمیزارم ازقبل روشن میکنم موقع گداشتن قالب فقط زیرتوسترم روشن وقتی پخت ده دقیقه بالای توسترروروشن میزارم میتونی ازداخل گوشی برنامه پاپیون رووصل کنی تاراحتترکیک یادبگیری☺️☺️ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 يکي از روحانيون که مدتي را در منطقه اي به تبليغ اشتغال داشته، بعد از گذشت چند وقتي يکي ازجوانان آن منطقه مريد او مي شود. اين جوان خاطره اي بسيار زيبا، شنيدني و عبرت آموز دارد که آن را چنين براي حاج آقا نقل مي کند: يک روز از خياباني عبور مي کردم که ناگهان چشمم به دختر خانم با وقار و زيبايي افتاد. در همان نگاه اول، چنان شيفته و مجذوب او شدم که نمي توانستم چشم از او بردارم. گويي با يک نگاه، نه تنها نظرم به او جلب شده بود که تمام قلب، روح، هوش حواسم به تسخيرش درآمده بود. از اين رو، با خود انديشيدم که او را دنبال کنم و محل سکونتش را بيابم تا در فرصتي مناسب، با او ارتباط برقرار کنم. ولي هنگامي که خواستم او را تعقيب کنم، به ياد خداوند افتادم و دانستم که شيطان وسوسه و گمراهم کرده است. سخنان شما را به خاطر آوردم و شيطان را لعنت کردم، اما چنان شيفته آن دختر بودم که نمي توانستم از او دست بکشم. به راستي بر سر دو راهي مانده بودم؛ از يک طرف با خود مي گفتم: کارم اشتباه نيست و براي ازدواج با او چاره اي جز تعقيبش ندارم و از طرف ديگر، در دل مي دانستم که کارم خطاست. با سختي بسيار، بر خدا توکل کردم و براي خدا به وسوسه هاي شيطاني پشت کرده، به دنبال گناه نرفتم. ايستادم و رفتن او را نظاره کردم. تا مدتي سرگردان و حيران بودم و تنها از خدا مي خواستم که خود واسطه ي ديدار دوباره و آشنايي ما گردد؛ از او مي خواستم تا مصلحت بداند و او را قسمت من گرداند. پس از مدتي به مشهد سفر کردم. در آن جا خدمت امام رضا (ع) رسيدم و به ايشان متوسل شدم؛ امام رضا (ع) را واسطه قرار داده از پروردگار حاجتم را خواستم، سپس با دلي اميدوار به شهر خود بازگشتم. مدتي بعد، يک روز که در خانه نشسته بودم، زنگ در به صدا درآمد. در را گشودم و ديدم خانمي درآن سوي در ايستاده اند. سلام کردند و گفتند: «شما علي آقا هستيد.» تعجب کردم زيرا تاکنون ايشان را نديده بودم. گفتم: «بله! خودم هستم، با من کاري داريد؟» ايشان گفتند: «در منزل ما اتفاق عجيبي رخ داده است؛ ديشب من خواب عجيبي ديدم، صبح هنگامي که خوابم را براي همسرم تعريف کردم، متوجه شدم او نيز دقيقاً همين خواب را ديده و عجيب تر آن که تنها دخترمان نيز شبيه خواب ما را ديده است. ما هر سه نفر، شب گذشته خواب ديديم که: حضرت امام رضا (ع) نزد ما آمدند و فرمودند: من يک همسر مناسب براي دختر شما در نظر دارم و تو را معرفي کردند. سپس فرمودند: يک منزل هم براي ايشان تهيه کنيد. حال اگر شما مايل هستيد به خواستگاري دخترمان بياييد، ما طبق دستور امام رضا (ع) عمل کرده، تکليف مان را به جا مي آوريم.» برايم باورکردني نبود، زيرا من در سفرم به حرم امام رضا (ع) به جز ازدواج با دختر مورد نظرم از امام (ع) مسکني نيز خواسته بودم. به هر حال، همراه خانواده جهت خواستگاري به منزل آنها رفتيم. آن چه را مي ديدم، نمي توانستم باور کنم؛ اين دختر، دقيقاً همان دختري بود که چندي پيش او را در خيابان ديده و دل از کف داده بودم و انجام کار را با توسل به امام رضا (ع) به خداوند واگذار کرده بودم؛ حال امام رضا (ع) واسطه شده بودند تا خانواده آن دخترخود دنبال من بيايند و به اين سادگي مشکلم حل شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#پرسش_اعضا ❤️🍃 سلام عزیزم خوبی من تو کانالتون عضوم، مطالب خوبیه دیدم به سوالات خیلی جوابهای خوبی
❤️🍃 سلام حبیبه خانم،خدا خیرتون بده و عزیزان تون رو براتون نگه داره 🤲 چند رو پیش پیام دادم که خواهر زاده ام که سه سالشه عمل قلب باز داره😢 از همه شما عزیزان که دعا کردین ممنونم،بچه تو ای سی یو هست ،بازهم از شما عزیزان التماس دعا ی مخصوص دارم،پدر و مادرش خیلی بی تابی میکنن.(شکمش آب آورده) (اون عزیزی که فرموده بودن که ایة الکرسی خواندن وصدقه دادن منم برای سلامتی و عاقبت بخیری خودشون و بچه هاشون دعا ک کردم🤲 باز هم بادلهای پاکتون دعا کنید 🤲 اجرتون با فاطمه ی زهرا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 خانم گلی ک گفتن سرم درد میکنه وقتی سرشوخم میکنه انگاریه مایعی میاد داخل پیشانیش عزیزم شماسینوزیت دارین منم خودم همینجور میشدم ولی یه چن سالی میشه راهکارشو بلد شدم بخور میدم بعدش انفیه میزنم که عطسه کنم واقعاجواب میده بیرونم ک میخوای بری همیشه سعی کن پیشانیت بپوشونی 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به شما و به همه ی دوستان،چند روز پیش یه دعابرای گرفتن طلب های مالی از امام رضا(ع)گذاشته بودین من همون روز همون دعا رو خوندم و تا شب طلبم رو گرفتم،خواستم از زحماتتون تشکر کنم🌺 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام میشه از دوستان تو کانال بپرسید واسه بچه پوشک یکتاپلاس استفاده کردن؟راضی بودن یا همه اش تبلیغات 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درمور سوالی که دوست عزیز درمورد مسائل شرعی غسل جنابت کرده بودم به شما پیشنهاد میکنم به این شماره ۰۲۵۳۷۴۷۳تماس بگیری دفتر پاسخ گوی به ساعالات شرعی آیت‌الله مکارم هست ب تمام سوالات پاسخ میدن این طوری از جواب ها هم میتونی مطمئن باشید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام دوست عزیزی که مشکلات متعدد دیسک کمر ،کیست سینه،یبوست ،ریزش مو و .....دارند،میتونن بصورت تلفنی از خانمی که شمارشون رو میدم تایم ویزیت بگیرن احتمالامشکلشون حل بشه طبیب سنتی حاذقی هستند خانم دکتر زارعی ۰۹۳۶۸۲۹۴۴۱۶ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام عزیزان خدا براتون دو چندان بسازه برا کانالی که فراهم کردید🌷🌷 در مورد اون خانمی که فرمودن پسرشون سر دردو حالت تهوع دارن لطفا ببرن پیش دکتر مغز واعصاب که براشون MRI بنویسن هم خودشون از نگرانی در میان وزود تر بچه خوب میشه ایشالله که چیزی نیس .ماتنها نیستم حضرت زهرا رو داریم...این یک تجربه اس.خدا بدور کنه از بلا 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به همگی ‌...خدمت اون خانمی که بچشونا گفتند آستیگمات هست و باید عینک بزنند من هم پسر چهارسالش بود همینا بهم گفتند من وشوهرم خیلی ناراحت شدیم ...کاریش نمی شد کرد درمانش فقط عینک هست باید استفاده کند وگرنه به موزه زمان سردرد میگیرد و چشماش ضعیف تر میشد ..... آستیگمات بیماری مادرزادی است یعنی کره چشم بچه شما کروی است کره چشم آدمای معمولی گرد است ..این جنبه ی ارثی دارد تو فامیل بابا یا دایی یا خاله یکی از بستگان هم همین طور هست ...‌‌درست است سخت است من خیلی داغون شدم ولی الان باهاش کنار آمدیم فقط وقتی به سن ۱۸سال به بالا رسید میتوند عمل کند و دیگه عینک نزند ...اینهم بگم بعضی بچه ها زیر پنج سال که عینک استفاده میکنند خوب میشد و دیگه نیازی نیست بعضی ها به نه باید همیشه بزنند پسر من هم همیشه باید بزند وگرنه نمره چشمش بالا تر میرد واین بدتر است ‌.امید وارن تونسته باشم کمکتون کرده باشم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️ بانو منیره ارمغان، همسر شهید مهدی زین الدین فرمانده دلاور لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) درباره آشنایی و مراسم ازدواج خود با شهید اینگونه نقل خاطره کرده است: من آخرین بچه از شش بچه ی یک خانواده معمولی بودم. مادرم هوای بچه هایش، مخصوصاً ما دخترها را زیاد داشت. سعی کرد که ما تا دیپلم گرفتن راحت باشیم و به چیزی جز درسمان فکر نکنیم، آن هم در قم آن زمان که تعداد کمی از دخترها دیپلم می گرفتند. خرداد سال شصت و یک خانواده زین الدین، مادر و یکی از اقوامشان به خانه ما آمدند. از یکی از معلم های سابقم خواسته بودند که دختر خوب به ایشان معرفی کند. او هم مرا گفته بود. آمدند شرایط پسرشان را گفتند که پاسدار است. بعد هم گفتند به نظرشان یک زن چه چیزهایی باید بلد باشد و چه کارهایی باید بکند. با من و خانواده ام صحبت کردند و بعد به آقا مهدی گفته بودند که یک دختر مناسب برایت پیدا کرده ایم. قرار شد آن ها جواب بگیرند و اگر جواب ما "بله" است جلسه بعد خود آقا مهدی بیاید. در این مدت پدرم رفت سپاه قم پیش حاج آقا ایرانی. گفته بود چنین شخصی آمده خواستگاری دخترم. می خواهم بدانم شما شناختی از ایشان دارید؟ او هم گفته بود که مگر در مورد بچه های سپاه هم کسی باید تحقیق بکند؟ پدرم پیغام داد خود آقا مهدی بیاید و ما دو تایی با هم حرف بزنیم. دیگر همه خانواده مان سر اصل قضیه ازدواج ما موافق بودند. مردها معمولاً در این کارها آسان گیرتر هستند. ایرادهای مادرم را هم خوشرویی و تواضع آقا مهدی جبران می کرد. مادرم می گفت: «چطور می شود دو هفته منیر را بگذارید و بروید جبهه؟» او می گفت: «حاج خانم ما سرباز امام زمانیم، صلوات بفرستید.» و همه چیز حل می شد. مادرم می خندید و صلوات می فرستاد. داماد به دلش نشسته بود. مراسمی در کار نبود. لباس عقدم را هم خواهرم آورد. بعد از عقد رفتیم حرم. زیارت کردیم و رفتیم گلزار شهدا، سر مزار دوستان شهیدش. آن شب یک مهمانی کوچک خانوادگی برای آشنایی دو فامیل بود. برای من آن روزها بهترین روزهای زندگیم بود. فردای همان روز که عقد کردیم او رفت جبهه. بعد از مدتی که رفت و آمد، گفت: «اگر شما اهواز باشید، زودتر می توانم بیایم پیشتان. منطقه کاریم الان آن جاست. یکی از دوستانم که تازه ازدواج کرده، یک خانه می گیریم. یک طبقه ما باشیم، یک طبقه آن ها که تنهایی برایتان زیاد مشکل نباشد. به یک محلی هم می گویم که بیاید و در خرید و این کارها کمکتان کند.» این حرف را من که عاشق دیدن مناطق جنگی بودم زود می توانستم قبول کنم؛ ولی اطرافیان به این راحتی نمی توانستند. شهریور همان سالی که خردادش عقد کرده بودیم رفتیم اهواز. مادرم آن قدر از رفتن بدون تشریفات و عروسی من ناراحت بود که تا چند روز لب به غذا نزده بود. اهواز برای من جایی جدید و قشنگ بود. اثاثمان را ریخته بودیم توی یک تویوتای لندکروز. خودمان هم نشستیم جلو. چند روز اهواز ماندم. قبلاً با آقا مهدی در این باره حرف زده بودیم که اگر دلم خواست، برای این که حوصله ام سر نرود آن جا در مدرسه ای درس بدهم. با خواهرش برگشتم قم تا مدارکم را بیاورم. بعد از چند روز به اهواز برگشتم تا دیگر زندگی مشترکمان را شروع کنیم. بعضی وقت ها دو هفته می رفت شناسایی، ولی تلفن می زد و می گفت که فعلاً نمی تواند بیاید. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
. ❤️ تو مسیر برگشت به این فکر کردم که اصلا لباس مناسبی ندارم .. برای خودم دو تا تی شرت و تاب و شلوار خریدم .. مدتها بود که برای خودم خرید نکرده بودم و همین چند تکه لباس کلی حال دلم رو خوب کرد .. از جلوی مغازه ی لباس زیر فروشی رد میشدم که بی اختیار ایستادم .. وضع لباس زیرهام خیلی بد بود حتی از لباسهای بالایی بدتر... امشب ... با یادآوری اتفاقی که قراره امشب بیوفته طپش قلبم تندتر شد و تو یه لحظه تصمیم گرفتم خرید کنم .. دو تا ست رنگی خریدم .. درسته ازدواجمون موقته ، ولی مرد جوونی که امروز برای اولین بار دیدم برخلاف انتظارم مرد خوشتیپ و جذابی بود و نمیخواستم برای همیشه با یادآوری من حالش بهم بخوره .. با قدمهای تند خودم رو به خونه رسوندم .. قبل از رفتن به طبقه ی خودم ، آقا موسی رو صدا کردم و سه میلیون پول رو بهش دادم و قرار شد دوباره قرار دادمون رو واسه یکسال تمدید کنیم ... آقا موسی تشکر کرد و گفت خیلی خوشحال شدم تونستی پول جور کنی و باز با هم همسایه هستیم .. تو دختر آروم و بی آزاری هستی .. مجبور بودم ماجرای عباس رو بهش بگم ..رسرم رو پایین انداختم و گفتم راستش من .. شوهر کردم و اون پول رو داده .. آقا موسی کمی مکث کرد و بعد از چند لحظه گفت انشالله عاقبت بخیر بشی دخترم.. از خوشحالی اینکه قرار نیست جابه جا بشم تمام غذایی که دیشب دست نخورده مونده بود خوردم و کمی خوابیدم .. چشمهام رو که باز کردم غروب شده بود .. سریع بلند شدم و کمی خونه رو مرتب کردم و یه دوش گرفتم .. موهام رو سشوار کشیدم .. خواستم کمی آرایش بکنم ولی خجالت میکشیدم .. موهام رو از پشت ساده بستم و یکی از تیشرتهایی که ظهر خریدم رو پوشیدم .. از ساعت هشت بیکار نشستم و تلویزیون نگاه کردم .. چشمهام تلویزیون رو میدید ولی هواسم به قدری پرت بود که نمیفهمیدم چی نشون میده .. تو دلم رخت میشستند .. نکنه حامله نشم و بخواد پولی که داده رو پس بگیره .. نکنه حامله بشم و یه وقت مامان بیاد تهران و بفهمه .. نفهمیدم کی زمان گذشت .. با صدای زنگ از جا پریدم ....👇👇👇👇👇 ادامه در اینجا👇👇👇❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/2674983167C1a6cf754d5 داستان زندگی مریم و عباس 👆🏻😍 همون که ایتارو ترکونده😍😍 تموم شده ها کاملشو برید بخونید👆🌸