#نامه_های_آسمانی 🕊 وصیت نامه شهید علی اکبر صادقی شهید حاج علی اکبر صادقی در ذیل وصیتنامه اش نکاتی را مورد توجه قرار داده که بشرح زیر می باشد: توصیه هایی می کنم که انشاءالله از این بنده قبول کنید: 1- ابتدا سعی نمایید در مسجد کاملا سعی و هدفتان رضای خدا باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه سعی و کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای حسین (ع) و امام زمان (ع) باشید و هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی و بدنبال آن خودسازی است. 2- در برخوردهایتان اخلاق اسلامی و در انجام اعمالتان خدا و در قضاوتهایتان گذشت را سرلوحه قرار دهید و همواره در یادگیری مسائل اسلامی کوشا باشید، از هم و از خطاهای هم بگذرید تا خداوند در روز قیامت از خطاهای شما بگذرد. 3- مبادا در برخوردهایتان با زیردستان ،هوای نفس و قدرت جلوی چشمانتان را بگیرد که با این کار عذاب دنیا و آخرت را برای خود می خرید و خداوند را از خود ناراضی می نمایید و از ریا و عجب که دام خطرناک شیطان که دشمن خلوص است پرهیز نمایید که خداوند فقط و فقط بنده خالص را خریداری می کند. 4- به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید که دنیا جای راحتی نیست و در راه خدا از هیچ چیز نهراسید که عاقبت و نهایت آن شهادت است. 5- مبادا مال و منال دنیا شما را فریب دهد. چشمان دل خویش را باز نمایید و جانان را بیابید و بسوی وی بشتابید. 6- هیچگاه سنگر مسجد را که شهدایی تقدیم انقلاب کرده تحت هیچ عنوان خالی نکنید که این مسجدها و این پایگاه های بسیج است که خداوند پاکترین بندگان خویش را می یابد و عاشقان را برای لقاءالله تربیت می شود و از برادران پاسدار می خواهم که نگذارید برادران بسیجی دلشکسته شوند که اگر دل آنها بشکند دل حسین(ع) می شکند چون علی اکبرها و قاسمهای زمانند. اینان اسامه های دورانند، سفارش می شود نگذارند قدمهای چون گل پرپر شده آنها در بیابانها و صحرا طعمه پرندگان شوند، اینان گلهای محمدی(ص) هستند و این گل جا در جانماز دارد، می دانید که خدا در دلهای شکسته جا دارد، پس دلتان برای آنها بشکند و در تشییع جنازه آنان مانند شهادتشان غریبانه است. 7- همواره طرفدار و دنباله رو خط امام بعنوان نایب امام زمان (ع) باشید و این را بدانید من یقین داشتم که امام در تماس مستقیم با امام زمان(ع) است، رهنمودهایش را به گوش جان بخرید و پذیرا شوید و بدانید سخن امام زمان می باشد و هیچگاه پشت وی را خالی نکنید که با این کار لعنت و نفرین خدا را و تمامی شهدا را برای خویش خواهید خرید که دیگر امید بخشش نداشته باشید و با دشمن «امام» مبارزه کنید زیرا دشمن وی دشمن اسلام است. 8- از انقلاب مواظبت نمایید و نگذارید که خطهای انحرافی خللی در مسیر این انقلاب بوجود آورد و این کار با روشنگری مردم فقط و فقط انجام می پذیرد. 9- به توسلات به ائمه معصومین و ائمه اطهار بیفزایید که با این توسلات است که فقط و فقط می توانید رستگار شوید و در آخرت مورد شفاعت آنان قرار گیرید و حب آنان و عشق را در دل خویش جای دهید. #ادامه_دارد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#نکات_سلامتی 🍏 🔴 افرادی که نباید #لبنیات مصرف کنند ♻️ منظور از لبنیات، کشک و پنیر و ماست و دوغ است، قابل توجه هست که کره محلی و روغن حیوانی کاملا در افراد زیر مفید است. ❌افرادی که از #درد_مفاصل رنج میبرند و یبوست دارند . ❌افرادی که #سنگ ""کلیه، مثانه، کیسه صفرا"" دارند . ❌افرادی که #نفخ معده و باد روده دارند . ❌افرادی که #میکروب_معده دارند . ❌افرادی که لک سفید ""#برص""روی پوست خود دارند . ❌زنانی که عفونت و #ترشح_زنانگی دارند . ❌زنانی که #کیست_تخمدان دارند . ❌زنانی که #درد_قاعدگی و شکم درد دارند . ❌زنانی که دیر به دیر قاعده میشوند . ❌زنانی که سزارین شده‌اند، باید مصرف ماست و دوغ را به حداقل برسانند . ❌بچه هایی که #شب_ادراری دارند . ❌افرادی که #صرع ""تشنج""دارند . ❌افرادی که #افسردگی و ناراحتی اعصاب دارند . ❌افرادی که پر خواب هستند . ❌افرادی که #فراموشکار هستند . ❌افرادی که لرزش بدن ""سر، دست، پا، گردن""دارند . ❌افرادی که #نفس_تنگی و #آسم و #سینوزیت دارند . ❌افرادی که زیاد عرق میکنند . ❌افرادی که کم کاری #تیروئید دارند. 🚨در انتشار این مطالب کوشا باشید😊 ♡اَللهُمّ عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج♡

#یک_نکته_از_هزاران 🌱 در گلستان شهدای انقلاب اسلامی، گل‌های کمیابی وجود دارند که تنها با تفحص و جستجوی فراوان به چشم می‎آیند. شهید کمال کورسل نیز از آن گل‎های نادری است که به نفس حق باغبان انقلاب اسلامی‎، در گلستان اسلام ناب محمدی رویید و در معرکه دفاع مقدس پرپر شد. یک نفر بود مثل آدم‌های دیگر، موهایی داشت بور با ریشی نرم و کم‎پشت و سنی حدود هفده سال. پدرش مسلمان بود و از تاجرهای مراکش و مادرش، فرانسوی و اهل دین مسیح. “ژوان” دنبال هدایت بود. در سفری با پدرش به مراکش رفت و مسلمان شد. محال بود زیر بار حرفی برود که برای خودش،‌ مستدل نباشد و محال بود حقی را بیابد و بااخلاص از آن دفاع نکند. در نماز جمعه اهل سنت پاریس، سخنرانی‌های حضرت امام را که به فرانسه ترجمه شده بود، پخش می‌کردند. یکی از آنها را گرفت و گوشه خلوتی پیدا کرد برای خواندن، خیلی خوشش آمد و خواست که بازهم برای او از این سخنرانی‌ها بیاورند. بعد از مدتی، رفت و‌آمد “ژوان کورسل” با دانشجوهای ایرانی کانون پاریس، بیشتر شد. غروب شب جمعه‌ای، یکی ازدوستانش “مسعود” لباس پوشید برود کانون برای مراسم، “ژوان” پرسید: “کجا می‌ری؟” گفت: “دعای کمیل” ژوان گفت: “دعای کمیل چیه؟! ما رو هم اجازه می‌دی بیاییم!” گفت: “بفرمایید” . چون پدرش مراکشی بود، عربی را خوب می‌دانست. با “مسعود” رفت و آخر مجلس نشست. آن شب “ژوان” توسل خوبی پیدا کرد. این را همه بچه‌ها می‌گفتند. هفته آینده از ظهر آمد با لباس مرتب و عطرزده گفت: “بریم دعای کمیل”. گفتند: “حالا که دعای کمیل نمی‌روند”؛ تا شب خیلی بی‌تاب بود. یک روز بچه‌های کانون، دیدند “ژوان” نماز می‌خواند، اما دست‌هایش را روی هم نگذاشته و هفته بعد دیدند که بر مُهر سجده می‌کند. “مسعود” شیعه شدن او را جشن گرفت. وقتی از “ژوان ” پرسید:”کی تو رو شیعه کرد؟ ” او جواب داد: “دعای کمیل علی(ع)”. گفت: “می‌خواهم اسمم رو بذارم علی”. “مسعود” گفت: “نه، بذار شیعه بودنت یه راز باشه بین خودت و خدا با امیرالمؤمنین(ع).” گفت: “پس چی؟” ـ “هرچی دوست داری” گفت: “کمال” چه اسم زیبایی، برای خودش انتخاب کرد. مسیحی بود. شد مسلمان اهل سنت و بعد هم شیعه، در حالی که هنوز هفده بهار از عمرش نگذشته بود. مادرش، خیلی ناراحت بود. می‌گفت: “شما بچه منو منحرف می‌کنید”. بچه‌ها گفتند: “چند وقتی مادرت را بیار کانون” بالاخره هم مادرش را آورد. وقتی دید بچه‌ها، اهل انحراف و فساد نیستند، خیالش راحت شد. کتابخانه کانون، بسیار غنی بود. “کمال” هم معمولاً کتاب می‌خواند. به خصوص کتاب‌های شهید مطهری. خیلی سؤال می‌کرد. بسیار تیزهوش بود و زود جواب را می‌گرفت، وقتی هم می‌گرفت ضایع نمی‌کرد و به خوبی برایش می‌ماند. یک روز گفت: “مسعود! می‌خوام برم ایران طلبه بشم”. ـ “برو پی کارت. تو اصلاً نمی‌توانی توی غربت زندگی کنی. برو درست را بخوان.” آن زمان دبیرستانی بود. رفت و بعد از مدتی آمد و گفت: “کارم برای ایران درست شد. رفتم با بچه‌ها، صحبت کردم. بنا شده برم عراق. از راه کردستان هم قاچاقی برم قم.” با برادرهای مبارز عراقی رفاقت داشت. مسعود گفت: “تو که فارسی بلد نیستی، با این قیافه بوری هم که داری، معلومه ایرانی نیستی! خیلی اصرار داشت. بالاخره با سفارت صحبت کردند و آنها هم با قم و در مدرسه حجتیه پذیرش شد. سال شصت و دو ـ شصت و سه بود. ظرف پنج ـ شش ماه به راحتی فارسی صحبت می‌کرد. اجازه نمی‌داد یک دقیقه از وقتش ضایع شود. همیشه به دوستانش می‌گفت: “معنا ندارد کسی روی نظم نخوابد؛ روی نظم بیدار نشود.” خیلی راحت می‌گفت: “من کار دارم. شما نشستید با من حرف بزنید که چی بشه! برید سر درستون. من هم باید مطالعه کنم.” یک کتاب “چهل حدیث” و “مسأله حجاب” را به زبان فرانسه ترجمه کرد. همیشه دوست داشت یک نامی از امیرالمؤمنین(ع) روی او بماند. می‌گفت: “به من بگید ابوحیدر، این آن رمز بین علی(ع) و من هست.” #ادامه_دارد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#داستان_زندگی 🌸🍃 یکی دو هفته گذشت و من خیلی نگران اعظم شده بودم و از این طرفم مجید هرشب با پول میومد خونه و کلی خرید میکرد ،میگفت حقوقارو زیاد کردن . یه شب اعظم مارو دعوت کرد خونشون دیدم صادق یه جور خاصی با مجید حال و احوال کرد .کلی تعریفکرد ازش و تحویلشگرفت .اون شبم گفت مجید وام بهت میدم برو ماشین بخر ،منم خوشحال و راضی گفتم اقا صادق دست شما درد نکنه . چندماه گذشت و اعظم هنوز حامله نشده بود ،کار اون دعا نوبسم فایده نداشت ،وضع مام هی بهتر میشد و من پرتوقع تر میشدم دو هفته بود از زمان پریودم میگذشت و ته دلم خوشحال بودم احساس میکردم حامله م یه شب سرم گیج رفت و فشارم افتاد چشمام سیاهی رفت .مجید هول کرد گفتم چیزی نیست نگران نباش احتمالا حامله م مجید باور نکرد و زنگ زد به مامانم . مامانم گفت پاشین بیایین اینجا ،از در خونشون که رفتم تو ، بوی خورشت مامانم دلمو به هم زد مامانم گفت مبارکه پسر میزایی گفتم وا از کجا فهمیدی حالا بزار برم دکتر . گفت دکتر لازم نیست معلومه دیگه حامله ای گفتم از کجا فهمیدی پسره گفت حواست نبود نمک ریختم سرت سیبیلتو خاروندی من و مجید تعجب کردیم وخندیدیم روم نمیشد به اعظم بگم نمیخاستم ناراحت بشه . دوران حاملگیم با مراقبت های مجیدو مامانم گذشت یه بیمارستان خیلی خوب بستری شدم با کمک وام صادق ماشین خریدیم اعظم خیلی غصه میخورد ،روزی که از بیمارستان رفتم خونه میلادو گرفت بغلش و کلی گریه کرد مجید اومد گفت مامانم میخاد بیاد دیدنت بی احترامی نکنیا بهشون. مامانم گفت اکرم کدورتو کنار بزار .بزار بیاد نوه شو ببینه اخه نوه خیلی شیرینه هیچی نگفتم .اومدن دیدن بچه و تا پدر شوهرمو دیدم حالم بد شد یاد اون لحظه افتادم تنم شروع کرد به لرزیدن خودش که اصلا انگار نه انگار .. پاشدن با یه جعبه شیرینی اومدن ،مامانم برگشت گفت حاج خانم نوه م منتظر پلاک طلا و و ان یکاد بود ،شیرینی که نمیتونه بخوره .مجیدم هی سرخ و سفید میشد پشت سرش خواهر شوهرامم اومدن .اونقدر بچه رو این بغل اون بغل کرده بودن که عصبیشده بودم .مجید برام یه سرویس طلا خریده بود که جلوی همه بهم داد خواهرشوهرم گفت خوبه دیگه بخت و اقبالت با داداش من بلند شد منم گفتم اتفاقا بخت و اقبال داداش شما با وجود من و خواهرمو و شوهرش بلند شد تا اینو گفتم اونام پاشدن با اخم و تخم رفتن #ادامه_دارد... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پاسخ_اعضا ❤️🍃 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانمی که برا چروک پوست سوال کرده : ماسک ضد چروک قوی👌 ۳ قاشق سوپخوری برنج را در کمی آب ریخته و آن را بپزید تا به حالت ترد در بیاید. برنج پخته شده را آبکشی کرده و آب آن را با یک قاشق سوپخوری عسل و یک قاشق سوپخوری شیر ترکیب کنید. به مدت ۳۰ دقیقه ماسک را روی پوستتون بزارید. سلام مامان هستی؛ اتفاقا منم همچین حالت هایی برام میاد و خیلی میترسم.مخصوصا برا عزیزانم و اونایی که خیلی دوستون دارم، مثلا مادرم زنده بود همیشه این حالت برام می اومد که مادرم میمیره خیلی ناراحت میشم و اعصابم خورد میشه خیلی دوسش داشتم ، الانم فوت شد و من با خودم میگم همیشه می دیدم میمیره و بالاخره اتفاق افتاد ولی دست خودم نیست.ولی علتشو نمیدونم. الانم تنها مونسم تو زندگیم دوتا خواهرام هستن بعضی وقتا این حالت میاد بهم می‌ریزم ولی دست خودم نیس 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در مورد خانومی که دخترش یک چشمش کوچیکتره بله عزیز حتما باید پیگیر باشی شوخی بردار نیست.. اگه تهران هستید ببرید بیمارستان نور 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 عزیز دل خواهش میکنم پیام منم بزارید پسرم باید جراحی گوش بشه خیلی میترسم..لطفا برای پسرم دعا کنید اگه دوست داشتید یک حمد شفا و امن یجیب بخوانید... تشکر❤️ 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام در جواب خانمی که زیگیل مقعد دارن یا همون زیگیل تناسلی من ۵ سال پیش به این ویروس مبتلا شدم مثل شما مذهبی هستم دکتر گفت شوهرت روابط خارج از خانواده داشته وشما رو درگیر کرده من باور نکردم تا اینکه متوجه شدم یک زن خیابونی رو صیغه کرده وازش بچه دارهم شد بماند می خواستم بگم شما چون سیستم ایمنی بدنت ضعیف هست خودشو نشون داده وهرچه استرس داشته باشی بیشتر میشه پس کاری که من کردم انجام بده من الان سه ساله کاملا خوب شدم اول از همه ورزش کن تا سیستم ایمنی بدنت بالا بره بعد برو پیش دکتر زنان بگو برات قرص ویتامین خارجی برای افزایش سیستم امینی بدن بنویسن و قهوه گانودرما از توی اینترنت من خریدم البته قیمتش کمی زیاده ولی عالیه باید حداقل روزی یک عدد تا یک سال بخورین توی یک اسپری سرکه سیب طبیعی با کمی آب مخلوط کنید و هر روز روی بدنتان اسپری کنید لطفا لباس های خودتون رو جدا بشورید ولباس هامی همسرتون رو جدا مطمئن باشید خوب میشد فقط ورزش و مولتی ویتامین فراموش نکنید وتا می تونید استرس از خودتون دور کنید به امید روزی که هیچ مردی به همسرش خیانت نکنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب اون خواهری که وسواس فکری گرفتن بله برامن پیش میادولی بایدسریع با قدرت جمع کنی وازاون فکرخودت دورکنی اگه نشستی فورابلندشووخودتوبای کاری مشغول کن اگه سرپایی برعکس بشین وذکراستغفارزیادتکرارکن اینهاهمش فکرهای شیطانی متاسفانه😔 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خانما کسانی که میدونن مشکل قلبی دارن بجای مسکن خوردن یا برا معده که دکتر دارو میده مشکل قلبی آنها برطرف نمیشه دکتر تشخیص نمیده فقط دارو میده ...بعد از این همه دارو خوردن میبینی ناراحتی قلبی داشتین که آنوقت دیگه دیر ...پس آخرین تشخیص قلب که سالم یا مشکل داره تست ورزش... یا آنژیو که دکتر میفهمه قلب شما چه مشکلی داره. یا رگها گرفتی داره یا دریچه باید عوض بشه یا رگها باید باز بشن با آنژیو یا رگ پوند بشه والی .....آخر که بعد از این همه راهکارها دکتر میفهمه آنژیو بشین یا عمل باز که خیلی هم سخت نیست سختی آنژیو یه هفته وعمل قلب باز دوماه با مراقبت ویژه به زندگی عادی وتوپ توپ بر میگردین انشاالله همه به سلامت باشین بیمارستان چمران بهترین دکترها وبهترین پرسنل دارن ورسیدگی هم میشه فقط تو اورژانس بیمارستان برید بیمارستان‌های خصوصی هم پول زیاد باید بدین هم با بیمارستان چمران فرقی نمیکنه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام اگر درخواست طلاق با دختره باشه ۴۰ روز تا دوماه طول میکشه که برن دادگاه تا آخرش برن دوماه چون حق را میده به پسره 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 #سوره‌اے_برای_خانمها    🍃🍂 حفظ ازدواج🍃🍂 ✍ اگر زنے شوهرش بہ زنان دیگر میل دارد【سوره مَسَد】را ڪامل نوشتہ و همراه دارد تا هیچ زنے به شوهر او میل نڪند 🌸🍃↬  ↫🍃🌸 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به این خانم بگین توکل به خدا داشته باشه از هیچ کس و هیچ چیز جز خدا نترسه هر روز پنجاه آیه از قرآن با صدای بلند بخونه چهام قل و ایه الکرسی رو بخونه قبل از نماز هاش اذان و اقامه رو بلند بگه به خوندن زیارت عاشورا ادامه بده و بدونه که ناامیدی از رحمت خدا کفر هست برگ از درخت نمیافته مگر به خواست خدا دعا و جادو جمبل برای کسی عملی میشه که از خدا دور باشه همیشه ذکر بگه و یاد خدا باشه هیچ مشکلی پیش نمیاد ان شاالله قبل از خواب حتما آیه الکرسی و چهار قل رو بخونه ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

.” یک روز از “مدرسه حجتیه” زنگ زدند که آقا پایش را کرده توی یک کفش که من زن می‌خواهم. هرچه می‌گوییم حالا اجازه بده چندسالی از درست بگذره، قبول نمی‌کند. مسعود گفت: “حالا چه زنی می‌خواهی؟” گفت: “نمی‌دونم، طلبه باشد، سیده باشد، پدرش روحانی باشد، خوشگل باشد.” مسعود هم گفت: “این زنی که تو می‌خوای، خدا توی بهشت نصیبت می‌کند.” هرچه توجیهش کردند، فایده نداشت. “مسعود” یاد جمله‌ای از کتاب حضرت امام افتاد که توصیه کرده بودند “طلبه‌ها، چند سال اول تحصیل را اگر می‌توانند، وارد فضای خانوادگی نشوند.” رفت کتاب را آورد. گفت: “اصلاً به من مربوط نیست، ببین امام چی نوشته.” جمله را که خواند، کتاب را بست. سرش را انداخت پایین. فکر کرد و فکر کرد. بعد از چند دقیقه سکوت گفت: “باشه”. خیلی به حضرت امام ارادت داشت. معتقد بود فرامین ولی فقیه، در واقع، دستورات اهل بیت(ع) است. هروقت‌ ما گفتیم: “امام” می‌گفت: “نه! حضرت امام”. یک روز رفت پیش مسعود و گفت: “می‌خواهم برم جبهه” ایام عملیات مرصاد بود. مسعود گفت: “حق نداری” . گفت: “باید برم”. مسعود: “جبهه مالی ایرانی‌هاست؛ تو برو درست رو بخوان”. گفت: “نه! حضرت امام گفتند واجب است.” فردای آن روز، رفته بود لشگر بدر و به عنوان بسیجی، اسم نوشته بود و رفت عملیات مرصاد. هنوز یک هفته نشده بود که خبر شهادتش را آوردند. آن موقع، تقریباً بیست و چهار سال داشت. از زمان بلوغش تا شهادت هشت ـ نه سال بیشتر عمر نکرد، ولی هرروز یک‌قدم جلوتر بود. مسیحی بود، سنی شد، و بعد شیعه مقلد امام شد و مترجم و بالاخره رزمنده. چقدر راحت این قوس صعودی را طی کرد، چقدر سریع. کمال، آگاهانه کامل شد و در یک کلام، بنده خوبی شد. یکی از دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه می‌گوید: اگر “کمال کورسل” شهید نمی‌شد، امروز با یک دانشمند روبه‌رو بودیم، شاید با روژه‌ گارودی دیگر! کمال عزیز! ریشه‌های باورت در ضمیر ما، تا همیشه سبز باد! راوی: سید مسعود معصومی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#عارفانه 🌱 در محضر شیخ محمداسماعیل دولابی امیر المومنین فرمود: در شگفتم از کسی که یأس پیشه می کند در حالی که استغفار همراه اوست. هر وقت غصه دار شدید برای خودتان و برای همه ی مومنین و مومنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند امد استغفار کنید. غصه دار که می شوید گویا بدنتان چینمی خورد واستغفار که می کنید این چینها باز می شود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

. 10-از تمامی کسانی که این بنده حقیر را می شناسید و حقی برگردن بنده دارند می خواهم که بنده را عفو نمایند و اگر مسئله ای بود به نزد پدرم رفته و از ایشان درخواست نمایند. 11- مراسم ساده بگیرید و درمراسمم شاد باشید زیرا دنیای فانی وهجرت از این دنیا آن هم با این وسیله و به این شکل جدا سعادت می خواهد. خدایا تو همواره شاهد بودی که این بنده تو از یک نظر خوشحال و از یک نظر ناراحت بودم. اول اینکه این بنده را وسیله ای برای رسیدن به خودت قرار دادی و افرادی را که از نزد بنده به پیش تو آمدند پذیرا شدی و مورد قبول قرار دادی و از این نظر خوشحال بودم که شاید مورد شفاعت این افراد قرار گیرم و از این نظر غمگین بودم که چرا خودم لیاقت دیدن روی زیبایت را ندارم و چرا رسیدن به لقایت را و رسیدن به جوار تو در حد و توان من نیست و تو را شکر می کنم که بالاخره به این بنده کوچک و ضعیف خود نیز لطف کردی ، و در ضمن این بنده حقیر از تمامی کسانی که من حقی برگردن آنها دارم به هرشکل و به هر نحو، می گذرم و حلال می کنم ، خدا انشاءالله از آنان بگذرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار دهد. در ضمن اگر توانستید مرا در کنار قبر برادرم «حاج علی اصغر» دفن نمایید زیرا در دنیا هم با یکدیگر بودیم، اگر هم نشد دیگر در اختیار خودتان. از مال دنیا الحمدلله چیزی نداشتم و باقی نگذاشتم، اگر هم بود ابتدا حقوقی را که افراد نزد من دارند بدهید و اگر هم ماند در راه خدا به هرشکل که خواستید خرج نمایید ، در ضمن با این گفتار نمی توانم هرچه در درونم هست بیرون بریزم و فقط به همین مختصر اکتفا می کنم و از خداوند می خواهم که به لطف و کرم خود قبول نماید. وصیتنامه خودم را روی کاغذ نوشته بودم ولی لازم دانستم که کاغذ را از بین ببرم و با صدای خودم پیام را به گوش شما عزیزان برسانم. از پدر و مادرم مجددا پوزش طلبیده و تقاضا می کنم در مراسم من لباس سیاه نپوشند و همه با لبهاسهای سفید و شاد شرکت کنند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته علی اکبر خدایا خدیا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزا ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

#پرسش_اعضا 🌻🍃 سلام حبیبه خانم و دوستان عزیز من از اول پوستم سبزه بود ولی یک سالی میشه که پوستم خبلی سیاه شده طوری که تو جمع خجالت میکشم پام و دستم رو کسی ببینه برام راهکار بدین لطفا تا پوستم روشنتر بشه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت اعضای محترم کانال دوستان الان ۱۶ سال ازدواج کردم در این ۱۶ سال شوهرم هیچ اختیاری در زندگی ندارد همه ی کارهایمان کنترل می شود هرروز جروبحث ودعوا داریم واین رفتا روی بچه هام تاثیر گذاشته بی خود وبی جهت با خانواده ی من قهر میکند هیچ یک از خانواده ام به خانه ی ما نمی آیند به زور به من وبچه ها خرجی میدهد با پدر وبرادرانش شریک کار میکند ولی درآمدش را به خانه نمی آورد وهربار یک بهانه ای می آورد دخترم وپسرم افسردگی گرفتند خودپ هم کسی را ندارم که بهش پناه ببرم پیشنهادی راهی هست کمکم کنید تا بتوانم کنترل زندگیم را بدست بگیرم و حفظ کنم مدام هم از لای در ودیوار خانه چربی پیدا میکنم اوایل نمی دانستم چیست ولی وقتی پرس وجو کردم گفتند سحر هست ومدام این شخص برای زندگی ما سحر میکند وآرامش برای من وبچه هام نگذاشته هست اگر کسی مشکلی مانند من داشته وحل شده راه حل شدنش را به من هم بگوید خدا گره کار همه ی گرفتاران را باز کند انشاالله ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام من 5ماهه باردارم برای آروم شدن بچه و باهوش شدن واین که قشنگ بشه چیا بخورم چه سوره ای بخونم؟؟؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خواهش میکنم سوال منو بزارین گروه از دوستان کسی هست از محصولات خانه سلامت برا چاق شدن صورت وبدن دارو گیاهی استفاده کرده باشه قرص وپودر ماکا قرص کیم آپ خواهشا زود جواب بدین آیا بدون بازگشت بوده ممنون ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام با تشکر از کانال خوبتون بعضی وقتا بیان تجربیات و راهکارها باعث گره گشایی میشه خواهش میکنم پیام منو اضطراری بزارید اگه کسی تجربه داره کمکم کنه اطراف مقعد یه توده هایی هست که داره بیشتر میشه غیر از خارش عارضه و دردی ندارن اما ضایعه بدجور و حتی وحشتناکن دکتر رفتم معاینه کرد گفت زگیل مقعدی ان باید با عمل جراحی برداشته بشن اگه کسی تجربه زگیل مقعدی داره و درمان شده کمک کنه ممنون میشم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ب حبیبه خانم و کانال خوبشان خسته نباشید من تازه ب این کانال پیوستم و تمام سوال ها وجواب ها را مخونم ولذت مبرم ک از تمام استانها و شهرها در این کانال هستن واز دل و جون جواب میدن سوالی داشتم ک چند سالی هست ک درگیر یه بیماری هستم اونم سر گیجه با فصل بهار و پاییز شروع میشه دکتر رفتم آزمایش دادم ولی چیزی نفهمیدن ودارو دادن ک اونم تاثیری نداشته اگه کسی بوده و این بیماری داشته و رفع شده جواب بده ممنون خدا خیرتان بده ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خسته نباشید من یه سوال داشتم..من پسرم سه تا از انگشتانش به خاطر یه اتفاق متاسفانه قطع شد میخواستم بدونم کسی در مورد پروتز انگشت آگاهی داره ممنون میشم سوال منو بزارین داخل گروه #ایدی_ادمین_جهت_ارسال_پرسش_پاسخ 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽

❌راز خنده دار مرگ های عجیب❌ چند وقتی بود در بخش مراقبت های ویژه یک بیمارستان معروف، بیماران یک تخت بخصوص در حدود ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه جان می سپردند و این موضوع ربطی به نوع بیماری و شدت وضعف مرض آنان نداشت....کسی قادر به حل این مسئله نبود که چرا بیمار آن تخت درست در ساعت ۱۱ صبح روزهای یکشنبه می میرد به همین دلیل گروهی از پزشکان متخصص بین المللی پس از ساعت ها بحث و تبادل نظر بالاخره تصمیم بر این گرفتند که در اولین یکشنبه ماه، چند دقیقه قبل از ساعت ۱۱ در محل مذکور برای مشاهده این پدیده عجیب و غریب حاضر شونددر محل و ساعت موعود، بعضی صلیب کوچکی در دست گرفته و در حال دعا بودند ،بعضی دوربین فیلمبرداری با خود آورده بودند. دو دقیقه به ساعت ۱۱ مانده بود که دیدند در با صدای ناله مانندی باز شد و ....👇🔞 https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c مردم دیوونه شدن😳👆

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #احزاب❤️ جزء #بیستو_یکم 🍃 صفحه ی ۴۲۱🌼 @azsargozashteha💜

🌞روزی یک صفحه قران بخوانیم🌞 سوره #احزاب❤️ جزء #بیستو_یکم 🍃 صفحه ی ۴۲۱🌼 @azsargozashteha💜