🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
📅 #تقویم_روز
🗓 #شنبه ۲۳ دی | جدی ۱۴۰۲
🗓 ۱ رجب ۱۴۴۵
🗓 13 ژانویه 2024
🌹حلول ماه رجب بر همه مؤمنين مبارک باد🌹
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
🗞 وقایع مهم شیعه:
🔹ولادت امام محمد باقر علیه السلام، 57ه-ق
🔹لیلة الرغائب
📆 روزشمار:
▪️2 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
▪️9 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
▪️12 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️14 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
▪️24 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
❇️ #ذکر روز شنبه ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان"
❇️ این #ذکر که مربوط به روز #شنبه است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم میباشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند #بی_نیاز می شود و در این روز #زیارت حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود.
❇️ #ذکر (یا #غنی) ۱۰۶۰ مرتبه بعد از نماز صبح موجب #غنی و #بی_نیاز شدن میشود.
⛔️ برای #حجامت و #خون دادن روز مناسبی نیست.
⛔️ برای #اصلاح #سر و #صورت روز مناسبی نیست.
⛔️ برای گرفتن #ناخن روز مناسبی نیست.
✅ برای #ازدواج و #خواستگاری روز مناسبی است.
✅ برای #زایمان روز مناسبی است.
⛔️ برای #برش و #دوخت #لباس روز مناسبی نیست.
✅ امشب برای #مباشرت خوب است.
✅ برای #مسافرت رفتن روز مناسبی است.
🔰 زمان #استخاره :از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
🔸امروز روز خوبی است.
🔸امروز جهت شروع کارها مناسب است.
🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان پسندیده است.
🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود سلامتی خود را به دست می آورد.
🔹کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. ان شاء الله.
🔹قرض دادن و قرض گرفتن با احتیاط صورت گیرد.
🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است.
🔹خرید و فروش و تجارت انجام شود.
🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است.
🔸کسی که در این روز متولد شود، روزیش زیاد و پاک و پربرکت خواهد بود.
🔸رسیدگی به ایتام ونیازمندان و بیچارگان خوب است.
🔸صدقه دادن خوب و نیکو است.
🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 کف دست و پا 》 است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد.
🔹تعبیر خواب در این روز درست نیست.
🔹مسیر رجال الغیب از میان شرق و جنوب میباشد.
❤بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد.
🔹 #اوقات_شرعی_به_افق_تهران
🔹 اذان صبح ۵:۴۵:۲۶ طلوع آفتاب ۷:۱۴:۱۰
🔹 اذان ظهر ۱۲:۱۲:۲۰ غروب آفتاب ۱۷:۱۰:۴۷
🔹 اذان مغرب ۱۷:۳۰:۴۱ نیمه شب شرعی ۲۳:۲۸:۰۷
🌹 #دعابرای_جلب_دوستی_ومحبت_دیگران
🌹 برای جلب دوستی و محبت دیگران هر روز بعد از نماز صبح این دعا را بخوان که مجرب است و برخی از اهل ذکر این دعا را به سلطان عصر خویش می دادند که قلوب مردم را به آنان متمایل کند
🌹اَللَّهُمَّ اِقْذِفْ فِي قُلُوبِ اَلْعِبَادِ
🌹مَحَبَّتِي وَ ضَمِّنِ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ
🌹رِزْقِي وَ أَلْقِ اَلرُّعْبَ فِي قُلُوبِ
🌹أَعْدَائِكَ مِنِّي وَ اُنْشُرْ رَحْمَتَكَ لِي
🌹وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ عَلَيَّ وَ اِجْعَلْهَا
🌹مَوْصُولَةً بِكَرَامَتِكَ إِيَّايَ وَ أَوْزِعْنِي شُكْرَكَ
🌹وَ أَوْجِبْ لِيَ اَلْمَزِيدَ مِنْ لَدُنْكَ وَ لاَ تُنْسِنِي
🌹ذِكْرَكَ وَ لاَ تَجْعَلْنِي مِنَ اَلْغَافِلِین
🗓 #ذات_الکرسی مخصوص روز #شنبه است.
⏰ ذات الکرسی عمود ۸:۳۶ #صبح
🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی #مستجاب میشود.
#یاد_یاران 🕊
شهید مصطفی احمدی روشن ❤️
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#زندگینامه 🌸🍃
زندگینامه شهید مصطفی احمدی روشن
زندگينامه شهيد مصطفي احمدي روشن
مصطفي احمدي روشن در 17 شهريور 1358 چشم به جهان گشود.
در سال 1377 در رشته مهندسي شيمي وارد دانشگاه صنعتي شريف مي شود.
وي از بسيجيان فعال بود و در دوران دانشجويي به عنوان معاون فرهنگي بسيج دانشجويي دانشگاه شريف فعاليت مي نمود.
شهيد احمدي شخصي ولايتمدار و از شاگردان آيت الله خوشوقت استاد اخلاق تهران بوده است.
در سال 1381 در رشته مهندسي شيمي موفق به دريافت مدرك كارشناسي گرديد.
وي دانشجوي دكتراي دانشگاه صنعتي شريف و از نخبگان اين دانشگاه به شمار مي رفته است. اين شهيد كه به عنوان استاد دانشگاه نيز فعاليت مي كرد داراي چندين مقاله ISI به زبان هاي انگليسي و فارسي بوده است.
شهيد احمدي روشن عضو هيئت مديره يكي از شركت هاي تامين كالاي نيروگاه هسته اي نطنز اصفهان بود كه در زمينه تهيه و خريد تجهيزات هسته اي فعاليت داشت.
اين شهيد بزرگوار در هنگام شهادت معاون بازرگاني سايت نطنز بوده است. معاون بازرگاني سايت نطنز شخصي شوخ و باصفا و در عين حال در مديريت جدي و قاطع بوده است.
به گفته دوستان وي، شهيد احمدي روشن فردي ولايتمدار، اخلاق مدار و شوخ طبع بود، شهادت آرزوي شهيد احمدي روشن بود، او از شهادت نمي ترسيد و امروز به آرزويش رسيد.
شهيد احمدي هميشه مي گفت دعا كنيد تا من شهيد شوم و اگر شهيد شديد دست من را هم بگيريد.
شهيد احمدي داراي روحيه بسيجي و جهادي بود. او فردي خاص بود و دشمنان خوب فهميدند كه چه كسي را ترور كنند.وي اهل نماز اول وقت بود.
ايشان داراي پشتكار بالا، پرتوان، پرتلاش، پرانرژي و توانمند در عرصه اجرايي و علمي بود.او در خط ولايت
سرسپرده بود، هميشه مي گفت دعا كنيد مثل ابراهيم مالك اشتر نشوم و مختار را تنها نگذارم.
شهيد احمدي در راهپيمايي عظيم 9 دي حضور داشت و يك ولايتمدار به معناي واقعي بود، او شيفته رهبر معظم انقلاب اسلامي بود
شهيد احمدي روشن صبح چهار شنبه 21 دي ماه 90 بر اثر انفجار يك بمب مغناطيسي در خودروي خود در ميدان كتابي ابتداي خيابان گل نبي تهران بدست عوامل استكبار به شهادت رسيد.
باران می بارید (خاطره ای از شهید احمدی روشن )🌸🍃
سر قبر نشسته بودم باران می آمد.
روی سنگ قبر نوشته بود : شهید مصطفی احمدی روشن
از خواب پریدم.مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.
زد به خنده و شوخی
گفت : بادمجون بم آفت نداره
ولی یه بار خیلی جدی پاپی اش شدم که :کی شهید می شی مصطفی؟
مکث نکرد،گفت :سی سالگی
باران می بارید شبی که خاکش می کردیم...
قانون قد و وزن ( خاطره ای از شهید احمدی روشن )🌸🍃
خواستگاری که آمد، نه سربازی رفته بود، نه کار داشت. خانواده ام قبول نکردند.
گفتند«سربازیت را که رفتی و کار پیدا کردی ، بیا حرف بزنیم
دو سال آن قدر رفت و آمد و با پدر و مادرم صحبت کرد تا راضی شان کرد
کمی بعد از ازدواج، با قانون قد و وزن معاف شد؛ بس که لاغر بود و قد بلند
توی سازمان انرژی اتمی هم مشغول شد. مهریه را خانواده ها گذاشتند؛ پانصد تا سکه
ولی قرار بین من و مصطفی چهارده تا سکه بود. بعد از ازدواج هم همه ی سکه ها را به م داد
مراسم عقد و عروسی را خانه ی خودمان گرفتیم ؛ خیلی ساده.
پوست کلفت! (از خاطرات شهید احمدی روشن)🌸🍃
از در مدرسه آمد تو.
رفتم طرفش. دست دادم.
پوستش زبر بود، مثل همیشه.
درس و بازیمان که تمام می شد، می رفت پای مینی بوس کمک پدرش.
همه کار می کرد؛ از پنچرگیری تا جاروکردن کف مینی بوس.
تک پسر بود، ولی لوس بارش نیاورده بودند.
از همه مان پوست کلفت تر بود.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#درد_دل_اعضا ❤️🍃
سلام وقتتون بخیر
من دردودلی دارم که تاحالا با هیچکس درباره اش حرفی نزدم و الان برای اولین بار میخوام با شما حرف بزنم
من خانمی هستم که ۹سال پیش بچه دار شدم و قبل ازینکه بچه دارشم خیلی ایمانم رو حفظ میکردم که حتی غیبت هم نکنم وقتی زایمان کردم به خدا گفتم حالا که دیگه گناهام پاک شد با زایمان و دردی که خیلی سخت بود نمیخوام دیگه گناه کنم و اگه روزی گناهی انجام دادم تو با بچم امتحانم کن و سلامتیش رو میذارم وسط و اگه تونستم گناه نکنم خیلی ببرش بالا و موفقش کن
سرزنشم نکنید من اون موقع واقعا قصدم این بود که اصلا گناهی نکنم خیلی هم سعی کردم ولی این غیبت لعنتی باعث شد زیر قولم بزنم و بنده ی خوبی برای خدا نباشم تا اینکه بعد از چند سال بچم سرطان گرفت خیلی گریه کردم به خدا گفتم من ادم نمیشم قولمونو فراموش کردم تو به بچم رحم کن و دیگه آسیبی بهش نرسون و دیگه بیخیال اون حرفم شو و استغفار کردم و چند سال درگیر بیماریش بودیم تا خداروشکر خوب شد ومن کم و بیش این وسطا گناهایی مثل غیبت و قضاوت رو انجام دادم تا اینکه شوهرم شروع کرد منو ازار دادن و خیلی اذیتم میکرد کتکم میزد چون سر کار اعصابشو بهم میریختن اونم میومد خونه و منو میزد زنگ زدم مشاوره گفت باید به کسی بگی وگرنه هیچکس متوجه نمیشه که تو داری تو این خونه چی میکشی و همه تورو مقصر میدونن من هم رفتم به خواهرش و مادرم گفتم متاسفانه اونا هم به بقیه گفتن و دعوامونم بدتر و بزرگتر شد بهتر نشد بلکه بدترم شد چند وقت بعدش بچم دوباره مریض شد اینبار ناراحتی قلبی گرفت
حالم خیلی بده واقعا از خودم حالم بهم میخوره که نمیتونم گناه نکنم نمیتونم غیبت نکنم بخاطر سلامتی بچم هرچی سعی میکنم باز فایده نداره دارم زجر میکشم و خودمو عامل اصلی بیماری و زجر کشیدن بچم میدونم عذاب وجدان داره منو میکشه که تو اگه اون حرفو به خدا نمیزدی بچت اینجوری نمیشد و الان بخاطر تو داره زجر میکشه از خودم حالم بهم میخوره و هزار بار توبه کردم ولی نمیتونم نگهش دارم تا یکی از دوستام یا خواهرام درباره مادرشوهرشون حرف میزنن گوش میکنم و وقتی هم دفاع میکنم از اون طرف مقابل یهو ناراحت میشن و میگن ما فقط خواستیم حرف بزنیم ،لعنت به من
با خودم میگم روز قیامت بچم جلومو میگیره و میگه تو عامل اصلی بدبختی و سختی من بودی توی دنیا من نباید همچین قولی به خدا میدادم واقعا هرروز دارم گریه میکنم ولی جلوی خودمو نمیتونم بگیرم شما بگید علت اصلی بیماری های بچم همون قول من به خدا بوده؟چیکار کنم که گناه نکنم مهمترینش غیبته بقیه رو ترک کردم ولی این لعنتی رو نمیتونم ترک کنم مگر اینکه رابطمو با همه ی ادما قطع کنم که نمیشه چون وقتی ناراحتن باهام حرف میزنن اروم میشن اونا هم وقتی حرف میزنن حرفشون حقه ها مثلا بهشون ظلم شده یا کسی اذیتشون کرده ولی اخرش غیبته و بچه من همش مریضه همه ی ماه ها ی سال مریضه سرما خوردگی و انواع بیماری هارو داره خودمو نمیبخشم و هرروز عذاب میکشم که چرا من اون حرفو به خدا زدم که بچم همیشه مریض باشه
استغفارم کردم توبه همکردم و یه مدت حدود یکسال دیگه ارتباطمو با بقیه خیلیی کم کردم که غیبتی نشنوم ولی دوباره ادامه دادم هرروز دارم بخاطر اینکارم زجر میکشم و اعصابم بهم میریزه جوری که سر درد میگیرم از حرص
بگید چکار کنم بنظرشما
#ایدی_ادمین_پاسخگو 👇❤️
@adminam1400
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#پرسش_اعضا 💜🍃 سلام خسته نباشین ممنون از کانال خوبتون وراهنمایی های همگروهی عزیزان کمال تشکر را د
#پاسخ_اعضا 💜🍃
سلام،خواهری که گفته بودن برای لک صورت لیزر ۷لایه کردن،ولی لکه هاشون برگشته ،شنیدم میگن ۶ماه مراقبت داره وبا روبنده باید بیرون بری ،مگه شما مراقبت نکردین؟،میشه لطف کنید بگین چند وقته این کار لیزر رو انجام دادن،وکدوم شهر وپیش چه کدوم دکتر بوده؟, لطفاً حتما جواب بدین چون منم قصد دارم این کارو انجام بدم
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت خواهری که گفتن پرش پلک دارن ،منم چند مدت پیش پرش پلک گرفتم به دکتر که گفتم،گفت از استرس وضعف اعصاب هس باید آرامش خودتو حفظ کنی ،حالا اینکه شما هم به دکتر مراجعه کنید تا چکتون کنه ،اگه لازمه براتون دارو آرام بخش بنویسه.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که خواهراشون ۴۶ سالشونه و مشکل فک دارند در اصفهان فقط دکتر امیر رضا امنعی اگه الان دیر نشده باشه میتونند کمکشون کنند .آدرس کامل مطب را در گوگل بیابید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام🌷
اورژانسی✅
در مورد خانومی که عکس پوست دخترشون را گذاشته بودند و گفتند گوشت اضافه اورده
سرکه کهنه یعنی چهار پنج ساله را با روغن گل سرخ مخلوط کنند و روی موضع بزنن
ان شاالله برطرف میشه🌹
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خدمت همه،میشه یه لطفی کنید اسم پسرونه بگیدکه به هیراد بیاد یابه عمادرضا ممنون همه همراهان🌸
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که گفتند پشت معده احساس سوراخی میکنن برای من هم این حالتی بود رفتم داروخانه بهم چند تا قرص دادم مصرف کردم بهتر شد
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که گفتن نماز میخونم ولذت نمیبرم مسجد محلتون کلاس های احکام شرکت کنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام خانمی که خواهرشون به خاطر تب بالا اذیت میشه هر روز خاکشیر و تخم شربتی و چیزای خنک بدن بخوره
خواهری هم گفته بودن به دختر هشت ساله شون حرف بد و حتی کتک می زنه عزیزم با معذرت خواهی و ناراحتی چیزی درست نمیشه شما باید خودت رو درمان کنی می دونی با این کارتون چه بلایی به سر دختر گلت میاری اون بچه است فردای قیامت چطور می خوای جواب خدا رو بدی درسته دخترته اما اون یه امانته
می دونی چند سال دیگه وارد جامعه بشه هزار تا کار به خاطر رفتار ناشایست شما انجام می ده تو روخدا یه کم منطقی باشید و برای خودتون یه فکری بکنید
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام جواب اون طرفی ک گفته بود من نماز میخونم اما نمیتونم لذت ببرم بهش بگو قرآن توخونش تلاوت کنه حدیث کسا بخونه عالیه وهمیشه دائم باوضو باشه واینکه شکرگذاری کردن خودش بهترین را براحل مشکل نمازشه ومثبت اندیش باشه توزندگیش ومثبت های زندگیشو بنویسه وهرروز باخودش تکرار کنه وببینه چقدر مثبت داره واینکه ذکرهای یونسیه همش بخونه واینکه غذای خونش باذکر وقرآن توی غذاش فوت کنه بخوره وحتماحتما حدیث کسا هروز وزیارت عاشورا توخونش تلاوت بشه
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
سلام روز شما به خیر در رابطه با اون خانمی که گفتن خواهرشون ۴۶ سالش ومشکل فک دارند یکی از اشناهای ما این مشکل را داشت و متاسفانه پدر و مادرش در حقش کوتا هی کردن چون دکتر نبرده بودن وقتی ازدواج کرده خانواده پسر بردنش بیمارستان شهید رجایی شیراز اونجا فکش را عمل کردن بعد از عمل هم دکتر گفته بود باید ارتودنسی کنید که دیگه به همون عمل بسنده کردن چون هزینه بالا بود توی بیمارستان رجایی هم همون پرسنلی که اونجا کار میکردن بهش ون گفته بودن نگو برای عمل زیبایی اومدیم بگو مشکل در صحبت کردن وبلع غذا دارم اگه بگی برای زیبایی اومدم بیمارستان هزینه عمل زیبایی از شما میگره ولی بگی این مشکلات دارم تحت پوشش بیمه عمل میکنند بیمارستان شهید رجایی شیراز این مدل عمله ها زیاد انجام میدن اگه کسی مشکل فک داشته باشه سن کم با ارتودنسی مشکل حل میشه بعضی مواقع فک بیش از اندازه جلو آمده باشد فقط تنها راه عمل کردن هست
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
برای عزیزی که درباره حرز امام جواد علیه السلام پرسیدن عزیزم اینه شنیدی در روزها و ساعات خاص مینویسند احتمالا منظورشون اینه که حرز امام جواد در ایام قمر در عقرب نباید نوشته بشه و نباید برای دفعه اول که میخواهی استفاده کنی قمر در عقرب باشه ،باید نمازش حتما خونده بشه که یک نماز خاص هستش که از هر کجا حرز تهیه کنی بهت میگن نمازش چطوری خونده میشه،اگه بچه هات بزرگ هستند که میتونن خودشو نمازش بخونن بهتره خودشون بخونن ولی شما هم میتوانید به نیابت از آنها بخونید ودر نیت نماز باید قید کنید که نماز حرز امام جواد به نیابت از فلانی میخونم هم میتونی به بازو راست بببندی هم به گردن آویز کنی فرق ندارد و لی بهتر اینه که به بازو بسته بشه و حتما اول باید توجه داشته باشی قمر در عقرب نباشه بعد نمازش رو بخونی بعد استفاده کنی
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#نکات_سلامتی 🍏
🩺🦷 #دندانپزشکی_طب_اسلامی
🌀#محکم_کردن_لثه
👈🏻مالیدن خردل ، عاقرقرحا ، سرکه با نمك دریا
👈🏻معجون اراك
👈🏻خوردن پیاز
👈🏻مسواك زدن ناشتا با هلیله زرد
👈🏻 مسواك با چوب اراك
👈🏻حنا مالیدن
🌀#عفونت_لثه و #فساد
⚠️نشانه : #قرمزی_لثه همراه با #ضربان
👈🏻مضمضه کردن سرکه
👈🏻نوشیدن آب ولرم
👈🏻جویدن کندر
👈🏻مصرف یک گردو ناشتا
👈🏻مالیدن سرکه حنظل
👈🏻معجون اراك
👈🏻روغن حنظل
👈🏻شافیه یك ماهه
👈🏻روکش دندان با طلا
👈🏻استفاده از شانه عاج
👈🏻خلال کردن
👈🏻حجامت زیر چانه
👈🏻رقیه مخصوص
👈🏻پرهیز از خرما و شیرینی در آن ایام
🌀#آب_پایه_لثه
⚠️علت: #بلغم
👈🏻خوردن آب آسمان
👈🏻بلغم زداها
👈🏻دستور آب نیسان
👈🏻معجون طریفل
👈🏻داروی امام صادق (علیه السلام)
🌀#خونریزی_لثه
⚠️اگر خونریزی در جاهای دیگر هم هست بخاطر #پلاکت_خون میباشد
👈🏻مسواك چوب زیتون و اراك
👈🏻مالیدن جوشاندهی حنظل با سرکه
👈🏻آب و نمك دریا
👈🏻خوردن تره
👈🏻معجون مقل ازرق
👈🏻داروی اگیر ترکی
👈🏻مالیدن معجون اراك
👈🏻غرغره کردن آب نمك
👈🏻پرهیز از ماهی و سرکه و سبزیجات
🌀#کج_شدن_دندانها و #ورم_صورت(#ارتودنسی)
⚠️علت : غلبهی #ریح و بستن دهان موقع خواب
👈🏻معجون ریح
👈🏻بستن دندانها بخصوص موقع خواب
🌀#درد_لثه و #دندان
👈🏻مضمضه سرکه و عسل
👈🏻آسیاب کردهی میخک را به دندان مالیدن
👈🏻مالیدن نمك
👈🏻شافیه یک ماهه
👈🏻مسواك چوب زیتون و اراك
👈🏻#حجامت_زیر_چانه
👈🏻پرهیز از خوردن ماهی و تخم مرغ باهم
🌀#عصب_کشی_دندان
👈🏻تا سه روز #روغن_حنظل دو قطره داخل گوش سمتی که درد دندان هست ریخته شود
👈🏻پرهیز از مصرف خرما و شیرینی در آن ایام
🌀#فساد_لثه و #لق_شدن_دندان
👈🏻خوردن پیاز
👈🏻سرکه
👈🏻مالیدن نمك اندرانی
👈🏻سرکه حنظل
👈🏻مسواك با چوب اراك و زیتون
👈🏻مالیدن حنا به لثه
👈🏻خلال کردن
👈🏻#حجامت_زیر_چانه
👈🏻شانه زدن با عاج
👈🏻روکش طلا
👈🏻جویدن کندر
🌀#استحکام_ریشه_دندان
👈🏻نوشیدن آب آسمان
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
#داستان_زندگی 🌸🍃 مهسا از رو در رو شدن محسن و منصور میترسیدم محسن فوری اومد یقه ی منصور رو گرفت
#داستان_زندگی 🌸🍃
مهسا
به مامانم نگاه کردیم که دیدیم حمیدم پشتشه در حالی که اخم کرده !
بازم شاهد ابراز علاقه های منو منصور بود !
اینقدر از دست حمید عصب.ی بودم که حد نداشت !
سریع خودمو جمع و جور کردم بی توجه به مامانم و منصور گفتم اومدی حمید خان !...اومدی که ببینی واسه خبر چینیت چه بلایی به سر مهسا اومده ؟
حمید یه لحظه شو ...که شد !
چشماش رو گرد کرد و گفت چی میگی ؟...چه خبر چینی؟
گفتم تو به محسن گفتی که من باردارم...اونم پشت سرم اومد و نزاشت کار رو تموم کنم !
حمید گفت مهسا به جون مادرم قسم من نگفتم !...کار من نبود!
با اینکه حرفشو باور نکردم ولی ش.ک توی دلم افتاد !....اگه حمید نگفته بود پس کی به محسن گفته بود ؟
نگاتمو به زمین دوختم و دیگه چیزی نگفتم !
مامانم که حسابی احترام منصور و حمید رو داشت گفت خب ببخشید کامتون تلخ شد بیایین بریم پایین یه چایی بخوریم مهسام استراحت کنه !
که حمید گفت لطفا شما برید من با مهسا حرف دارم !
منصورم که مثل چشماش به حمید اعتماد داشت منو با حمید تنها گذاشت و با مامانم رفت پایین !
حمید اومد پیشم و گفت مهسا ...راستش خیلی وقته که میخوام یه چیزیو بهت بگم !
ضربان قلبم رفت بالا ...نمیدونستم چرا وقتی یکی میخواست یه چیزیو بهم بگه ضربان قلب میگرفتم !
شاید بخاطر تجربه های تلخی بود که توی زندگیم داشتم
ولی فقط این نبود !...باخودم میگفتم نکنه حمید میخواد بهم بگه دوست دارم !...با اینکه تقریبا مطمعن بودم حمید حسی به من نداره ولی نمیدونم چرا این احساسو داشتم !
منی که عطش شنیدن دوست دارم از سمت حمید رو داشتم اون لحظه خدا خدا میکردم حرف حمید این نباشه ...میگفتم بهم نگه!...استرس میگرفتم!
سررخ شده بودم که حمید با چشمایی که سرشار از غم بود بهم نگاه کرد و گفت خواستم بهت بگم که من !
تررسیده تر شدم !
با چشمای درشت شده و ترسیده ام بهش زل زدم !
تا یه لبخند غم آلوده زد و سرش رو آورد پایین و گفت مهسا من خواستم بهت بگم که من از ته قلبم برای تو و منصور آرزوی خوشبختی میکنم!
وقتی این حرف حمید رو شنیدم یه نفس راحت کشیدم !
ولی با اینکه دیگه سعی داشتم فراموشش کنم و فکر میکردم عشقم نیست بهش ...هوو..س بوده یکم ناراحت شدم !...نه برای خودم !...برای حمید !...چیزی که توی کلامش بود انگار توی چشماش نبود !
از حمید تشکر کردم و گفتم امیدوارم توهم با مرجان به خوشبختی و آرامش برسی!
که حمید فورا چشماش رو ازم دزدید و خودش رو با آبی که روی میز بود سر گرم کرد و یه لبخند غم انگیز دیگه زد و زیر لب آروم گفت منو مرجانی دیگه وجود نداره!
یه لحظه هنگ کردم !...مگه میشد ؟...حمیدی که به خاطر مرجان حرف بارم کرد و غرورم رو شکست الان میگفت مرجان وجود نداره !
با خودم گفتم حتما مرجان ولش کرده !
در گیر فکر کردن و حل کردن معماهای توی سرم بودم
از یا طرف میخواستم بدونم کی یه محسن گفته !
از یه طرف دلیل جدایی مرجان و حمید رو !
که دوتا زن آشنا به گوشم خورد !
سرم رو که برگردوندم این دوتا زن کسایی نبودن بجز مادر محسن و بیتا !
رنگ از صورتم پرید !
آخه این چه روزی بود !
از یه طرف منصور و محسن و حمید اومدن !
حالا هم مادر شوهرم و بیتا !
اینقدر از بیتا و مادر محسن میترسیدم که حد نداشت !
ولی در عوض حضور حمید بهم آرامش میداد!
به حمید پناه بردم و آروم ازش تمنا کردم که تورو خدا به اینا بگو برن که بیتا اومد سمتم و گفت مهسا جون داریم دوتایی باهم مامان میشیم آخه من کجا برم ؟...بچه ی شوهرم توی شکمته!...بازم قراره باهم تو یه خونه باشیم از اون طرف مادر محسن با خوشحالی اومد و گفت دلمو شاد کردی مهسا خدا دلتو شاد کنه !...بالاخره زن علی داره برامون نوه میاره !
اينقدر جو اون فضا برام سنگین بود که نفسم داشت بند میومد
چشمام پر از اشک بود و بیتا و مادرشوهر همینجوری به ریز حرف میزدن
یه نگاه به حمید انداختم و حمید فهمید چقدر حالم بده
گفت بیتا...
ولی بیتا و مادرشوهرم همچنان بی توجه بودن که یهو حمید کفری شد و گفت بسه دیگه ...برید بیرون !
دوتاشون شو..ک زده به حمید خیره شدن
آخه حمید خیلی مرد با متانتی بود و دیدن همچین رفتاری ازش عجیب بود !
که بیتا گفت وا چیه داداش ؟...تو اومدی دیدن هووم و باهاش حرف میزنی من نزنم ؟
تا اینو گفت حمید سرخ شد و گفت بیتا زود برو بیرون !
ولی بیتا که تا دیروز از حمید حساب میبرد خواست ساز مخالف بزنه و گفت چیه ؟...نکنه عاشق شدی ؟...عاشقشی که بخاطرش سر خواهرت داد میزنی؟
اینو که گفت حمید سرخ تر شد و از طرفی قلب منم به تند تند زدن افتاد !
مادر شوهرم گفت وا ...دختر این چه حرفیه !... مهسا زن علی بود الانم عروس محسنه !...درست صحبت کن ...زشته مردم حرف در میارن !
#ادامه_دارد....
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#همسرداری 💜
#آقایون_بخوانند
رازهایی که هر مردی باید درباره زنان بداند...
🔹روزی چند بار همسرتان را در آغوش بگیرید.
🔹او را برای شام بیرون ببرید و غافلگیرش کنید.
🔹 از او بخواهید فهرستی از کارهایی که دوست دارد شما انجام دهید تهیه کند؛ البته اگر زیادی بلندبالا بود تعجب نکنید
🔹با مناسبت و بی مناسبت برایش گل بخرید تا خوشحال شود.
🔹بعد از شام با هم پیاده روی کنید.
🔹هرازگاهی بدون بچه ها با او تنها باشید.
🔹گاهی برایش یادداشت عاشقانه بگذارید.
🔹به او بگویید که چقدر دوستش دارید.
🔹بعضی وقت ها برای نظافت منزل از مستخدم استفاده کنید تا او هم استراحت کند.
🔹شب ها کمی به او کمک کنید تا فرصت کند دوش بگیرد و خستگی روز کاری اش را رفع کند.
🔹شب ها قبل از خواب دراز بکشید و کمی با هم صحبت کنید.
🔹بعضی اوقات پشتش را بمالید تا آرامش بگیرد.
🔹از محل کار به او تلفن بزنید.
🔹وقتی با او حرف می زنید به چشم هایش نگاه کنید.
🔹 وقتی از دست کسی ناراحت است طرف او را بگیرید.
🔹تاریخ تولد او و سالگرد ازدواجتان را فراموش نکنید.
خانمها بخونن👇✅
این جملات را هرگز به همسرتان نگویید!
مردها از زنان غرغرو متنفرند. بعضی از زن ها زبانشان چون نیش عقرب مایه تخریب مرد است.
زنان از مردهای داد و فریاد زن، فحاش و منت گذار متنفرند.
این جملات چه از زن شنیده شود و چه از مرد، شکننده است:
👈 ما هیچوقت بیرون نمی رویم.
👈 همه به من بی محلی می کنند.
👈 می خواهم همه چیزرا فراموش کنم.
👈 خیلی خسته ام، هیچ کار نمی توانم بکنم.
👈 خانه همیشه کثیف است.
👈 هیچ کس دیگر حرف مرا گوش نمی دهد.
👈 من در این خانه ارزشی ندارم، فقط یک کارگرم.
👈 دیگر دوستم نداری.
👈 من که از تو خیری ندیدم.
👈 تو گولم زدی، خواستگاران زیادی داشتم.
👈 حرف هایت برای من دیگر ارزشی ندارد.
👈 زن زیاد است، از تو بترها هم وجود دارد.
👈 نمی خواهی برو طلاقت را بگیر.
👈حوصله ات را ندارم.
👈 من طلاق می خواهم، از تو متتنفرم.
👈 در خانه پدرت به تو چیزی یاد ندادن.
👈 عجب آدم زبان نفهمی هستی.
👈 خرت که از پل گذشت، دیگر ما را آدم به حساب نیاوردی.
👈 تو هیچی نداشتی، من تو را به اینجا رساندم.
👈 حیف خوبی، حیف از این همه زحمت و تلاش، تو 👈 لیاقت نداری، لیاقت تو همین است.
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽
#یک_نکته_از_هزاران 🌱
حاج ميرزا جواد ملكى ، در نامه اى كه به عنوان پاسخ نامه علاّمه محمد حسين كمپانى اصفهانى ، فيلسوف و اصولى مشهور نگاشته ، دستوراتى به نقل از استاد خود، مرحوم ملاحسينقلى همدانى ذكر كرده كه قسمتى از آن را انتخاب كرده در اينجا مى آوريم .
((... مرحوم مغفور مى فرمودند: بايد انسان يك مقدار زياده بر معمول تقليل غذا و استراحت بكند تا جنبه حيوانيّت كمتر و روحانيّت قوّت بگيرد و ميزان آن را هم چنين مى فرمودند، كه انسان اوّلاً: روز و شب زياده از دو مرتبه غذا نخورد حتى تنقّل مابين الغذائين نكند.
ثانياً: هر وقت غذا مى خورد بايد مثلاً يك ساعت بعد از گرسنگى بخورد آنقدر بخورد كه تمام سير نشود اين درْ كمّ غذا، و امّا كيفش بعد از آداب معروفه ، گوشت زياد نخورد به اين معنى كه شب و روز هر دو نخورد و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را، يعنى ، هم روز و هم شب را ترك كند و يكى هم اگر بتواند للتكيّف [براى كيف كردن و لذّت بردن ] نخورد و لامحاله آجيل خور نباشد... و اگر بتواند روزه هاى سه روزه هر ماه را ترك نكند.
و امّا تقليل خواب ، مى فرمود: شبانه روزى شش ساعت بخوابد.
اينها در تقليل حيوانيّت كفايت مى كند. و امّا در تقويت روحانيّت اوّلاً: دائماً بايد همّ و حُزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
ثانياً: تا مى تواند ذكر و فكر را ترك نكند، كه اين دو جناح سير آسمان معرفت است . در ذكر عمده سفارش به اذكار صبح و شام ، است اهمّ آنها كه در اخبار وارد شده و اهمّ تعقيبات صلوات [نمازها] و عمده تر ذكر وقت خواب كه در اخبار مأ ثور است لاسيّما متطّهراً در حال ذكر خواب برود، و شب خيزى مى فرمودند: زمستانها سه ساعت ، تابستانها يك ساعت و نيم ، و مى فرمودند كه من در سجده ذكر يونسيّه [لا إِله إِلاّ أ نت سبحانك إِنّى كنت من الظالمين ] خيلى اثرها ديدم .
بنده خودم هم تجربه كرده ام چند نفر مدّعى تجربه اند، يكى هم قرآن كه خوانده مى شود به قصد هديه به حضرت ختمى مرتبت (صلوات اللّه عليه و آله ) خوانده شود)).
🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃
درباره آيت اللّه سيد احمد كربلايى رحمه الله عليه - از شاگردان ملاّ حسينقلى همدانى رحمه الله عليه - مى خوانيم كه عارف بزرگ ، آقا على قاضى فرمود: شبى از شبها را به مسجد سهله مى گذرانديم ، به نيمه شب يكى در آمد و به مقام ابراهيم عليه السلام مُقام كرد و از پى فريضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشيد، آن گاه برفتم و ديدم : آقاى سيد احمد بكّاء است و از شدّت گريه ، خاك سجده گاه را گِل كرده است .
علاّمه آقا بزرگ تهرانى هم درباره مرحوم كربلايى مى فرمايد: به هنگام نماز بر وجود خود تسلّطى نداشته و اشكهاى او همانند ابر بهاران فرو مى باريد. او كثير البكاء بود... من چندين سال همسايه او بودم ، در اين مدّت كارهاى شگفتى از او ديدم ... در نماز به ويژه به هنگام نوافل ليليّه ، عنان اختيار از كف مى داد و از خود بى خود مى شد.
يكى ديگر از معاصرين ايشان مى گويد: يگانه كسى بود كه بصر او به بصيرت تبديل شده بود و پرده هاى ضخيم طبيعت را به واسطه كثرت عبادت و توغّل در ادعيه و اوراد و مواظبت دايمى بر اداى نوافل از جلوى چشم خود برداشته بود و كسى را بدان مقام نديدم .
سيّد السالكين آيت اللّه سيّد احمد كربلايى سرانجام در يك نماز عشق - نماز عصر - به قرب حق نايل شد و به وصال جانان رسيد و مشاهد ابدى محبوب خويش گرديد.
🍃🔹🍃🔹🍃🔹🍃
در يكى از نشريه ها از قول فرزند امام خمينى آمده است :
1 - شبى كه از پاريس عازم ايران بوديم ، امام در هواپيما براى نماز شب برخاستند و چنان مى گريستند كه خدمه ارفرانس ، تعجّب كرده بودند و شنيدم كه پرسيده بودند: آيا امام از چيزى ناراحت هستند؟ من گفتم كه كار هر شب امام است .
2 - وقتى امام را از قم مى بردند براى زندان [در عصر طاغوت ] امام با حالتى نماز شب خواندند كه يكى از همراهيان بعداً به من گفت : كه ما تحت تأ ثير شديد نماز امام واقع شديم و يكى از آنها تا تهران گريه كرده بود.
3 - روزى كه از نجف عازم كويت شديم از صبح ساعت چهار حركت كرديم و شايد هم زودتر، درست بعد از اذان صبح و بعد از آن همه گرفتاريها ساعت دوازده و شايد بيشتر، سرانجام امام در هُتل بصره استراحت كردند.
دو ساعت نخوابيده بودند كه ساعتشان زنگ زد و بيدار شدند و نماز شب خواندند و بعد هم نماز صبح ...
᯽────❁────᯽
@azsargozashteha 📚🖌
᯽────❁────᯽