eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
163.8هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال تعبیر خوابمون 👇🤍 https://eitaa.com/joinchat/1319240024C241ce5aee0 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️🍃 سلام مینویسم از اونایی که با یه تصمیم اشتباه زندگی رو به کام خودشون و چند نفر دیگه تلخ کردن این تصمیم دوتا شدن شلوار بود و بس! توی شهرستان ما،اون قدیما زن و مردی زندگی میکردن که ستا دختر بچه ی قد و نیم قد داشتن ،7ساله،4ساله و دوساله البته یکی هم توراهی داشتن و مرد برای اینکه چهارمین فرزندش پسر بشه له له میزد برخلاف میل مرد فرزند چهارم هم یه دختر بود،بله! یروزی این آقایی که چهارتا دختر داشت و همه ی تلاشش برای پسر داشتن ،نتیجه نداد زنش و چهارتا بچه ی قد و نیم قد و کوچیکو به امون خدا که نه!همینطور به دست روزگار سپردشون و رفت یه زن دیگه گرفت زن اول این آقا حالا از هر غریبه ای برای مرد غریبه تر شده بود نه خرجی چهارتا بچه و زنشو میداد و نه بهشون سر میزد ببینه مردن یا زنده پیش سوگلیش ینی زن دومش بود و لحظه شماری میکرد برای پسر دار شدن😐 برادره زنٍ اول خونه ای داشت که یک زیر زمین نقلی و کوچیک داشت و مجبور شد اون جارو بده برای اینکه خواهر و چهارتا خواهر زادش اونجا زندگی که نمیشد اسمشو گذاشت،بهتره گفته که عمرشونو به سر برسونن !🙁 زن دوم که باردار شد و زایمان کرد بچه چی بود؟پسر بود اما نبود این پسر بهتر از بودنش بود چون فلج و بیمار بدنیا اومده بود همیشه مریض بود و گوشه ی بیمارستاناو مثل یه تیکه گوشت همیشه از این بیمارستان به اون بیمارستان میبردنش مرد کلی دوا و درمونش کرد،چه بیمارستان هایی که نبردتش ولی زد و این پسر بچه ی فلج فوت کرد انگار آه بی کسی و یتیمی بود که دامان مرد رو گرفت الان چهارتا دختر، همه بزرگ شدن،یکیشون مدافع سلامته اما خب چه فایده، وقتی وجود یه پدر رو حس نکردن و از دور عین غریبه ها نگاهش میکردن و باورشون نمیشد که این آقا واقعا پدرشون باشه، و اصلا معنی کلمه ی "بابا"رو لمس نمی کردن این آقا حالا دستش از دنیا کوتاهه و اوایل کرونا بود که فوت شدن مادر چهارتا دختر هم همین چند وقت پیش بر اثر کرونا فوت کردن و حالا نه پدری که شلوارش دوتا شده بوده باشه درکاره و نه مادری که چهل سال از عمرشو توی زیر زمین یه خونه ی کلنگی با چهارتا بچه گذرونده باشه درکاره فقد و فقد حسرته که توی وجود و ظاهر این چهار خواهر موج میزنه اما ماجرا تنها به اینجا ختم نمیشه! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام به همه هم گروه‌های عزیز و اونهای که این گروه رو زدن. برا اون خانمی که نمیتونه بچشو درست بشوره عزیزم اول بچه رو با دستمال کاغذی تمیز کن بعد بچه رو ببر بشور اگه تو حموم ببری راحت‌تر میشه اول ابو تنطیم کن بعد بگیرش زیر آب ببخشید طولانی شد در ضمن بیشتر اریک بار در روز نشورش جون چربی بدنش کم میشه وپاهاش خشک میشن 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خدمت دوست عزیزی که سوزش ادرار دارن شما شربت آبلیمو با لیمو تازه روزی چهار لیوان بخورید ودم گیلاس یعنی چوبی که به میوه گیلاس وصل هست ده گرم بجوشان وبخور سریع خوب میشی 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام خسته نباشید در جواب ان خانم که بچه کوچیک دختر دارن ، برا شستنش از لگن و یک افتابه کوچیک استفاده کن، لگن را بذار داخل هال یا راهرو یا حمام هر جا راحتی، پاهای بچه را بزار رو ساق دست ها ، پای راست روی ساق دست راست ، پای چپ رو ساق دست چپ بذار، با دست راست آب بریز با دست چپ بشور، من دو تا دختر اینجور شستم و بزرگ کردم، خدا را شکر مشکلی هم پیش نیومد همیشه حواسم به تمیزی هم بود، و نمازهام را هم اول وقت میخوندم موفق باشید🌸🌸🌸 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 برای خواهری ک دیسک کمر و گردن اذیتشون میکنه...و اطراف اصفهان هستن...تو منطقه رهنان یک پیر مردی هستش بنام عمو تقی ک اول میرید پیششون معاینتون میکنه...بعد بسته به مشکلتون به شما میگه ک یک مرغ یا خروس خانگی یا یک تکه گوشت دنده اماده کنید...و خودتون باید برید ببریدشون منزلتون تا پوست مرغ را میکنند و ب کمر یا محل مورد نظر میبندن و مدت زمانی مثلا یک رو یا دوروز بعد میان بازش میکنن...من شنیدم کسانی ک حتی از شدت درد نمیتونستن راه برن هم خوب شدند...شفای همه مرضا صلواتشمارشون را میفرستم تا خودتون باهاشون تماس بگیرین🙏🙏🙏🌹🌹🌹 ۰۹۱۳۷۹۰۹۱۰۳ شماره عمو تقی برای مشکلات دیسک گردن و کمر...بگید نجمه خانم معرفی کردن...داخل شهر اصفهان...منطقه رهنان 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام‌برای خواهری ک درباره کمیته امداد سوال کرده بودن شوهر من کارمند اونجا هستش...کمیته مخصوص بی سرپرستان هستش...اما برای امثال شما ک ب مشکل خوردید هم کمک میکنن شما اول باید یک در خواست بنویسید و مشکلتون را بنویسید اونا تحقیق میکنن...اگر درست گفته باشید یا مستمری موقت براتون میدن یا وام اشتغال...موفقیت تمام دوستان مجازی را از خدواند متعال خاهانم🌹🌹🌹❤️❤️❤️ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام وقتتون بخیر. در جواب اون خانمی که ۳۷سالشونه ولشون زیارت آقا جانم امام رضا رو میخواد.عزیزم ماجرای شما رو خوندم یاد خودم افتادم من بیشتر میخونم تا جواب بدم ولی دلم نیومد جواب شما رو ندم .یکساله همش به همسرم اسرار میکردم منو ببره پابوس آقا جانم ولی همسرم میگفت ندارم ،چک دارم منم شب شهادت آقا تلوزیون روشن کردم با صدای بلند گریه کردم دلم عجیب گرفته بود همسرم سکوت کرده بود.یه قرعه کشی بود کمک هزینه سفر مشهدکه منم شمارمو فرستادم اون موقع ونوشتم آقا جان فقط میخوام بطلبی .چند دقیقه بعد شمارمو وپیاممو خوندم توی تلوزیون😭😭😍 گفتم ممنون آقا جان شما آگاهید به دل شکسته واز دلتنگیهام آقا خیای مهربونه از دلت اگاه😍😍،موند تو مسجد مون یه قرعه کشی دیگه کردن اسمم در اومد.😍😭😭 دیگه طاقت نداشتم دلتنگ آقا جانم بودم رفتم حرم حضرت معصومه بلند بلند گریه کردم وگفتم واسطه بشن برم پابوس برادرشون گفتم تا ۴۰هفته میرم ۳۹هفته رفتم پولم جور شده بود دیگه برا مشهد نوشتم اسممو هفته ۴۰مشهد هستم انشاالله، 😭😭😭قربون آقا جانم برم خیلی مهربونه از دل همه آگاه شما هم بخواه حتما انشاالله میشه .الان چند روز دیگه راهی هستم انشاالله خیای بیقرارم خیای دلتنگم مگه میشه آقا صدای ما رو نشنوه آقا غریب پرسته .کمتر از آهو که نیستیم 😭😭منم محال بود برم ولی خواستم وباور داشتم درست شد کارم ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#یک_نکته_از_هزاران 🌱 سید مجید سید مجید چهارمین فرزند سید حبیب‏ الله و سیده بتول در اواخر مهر ۱۳۲
🌱 سید مجید نوجوان در سال ۱۳۴۵ برای ادامه تحصیل در دانشگاه در آزمون سه دانشکده فنی دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی تهران و دانشکده نفت دانشگاه آبادان شرکت کرد و در هر سه دانشگاه رتبه اول و دوم به دست آورد. اگرچه تمایل بالایی به درس خواندن در دانشکده نفت آبادان را داشت اما به دلیل رد شدن در آزمون مصاحبه شفاهی از رفتن به این دانشگاه باز ماند. او برای ادامه تحصیل دانشگاه صنعتی آریامهر را انتخاب کرد و در تیر ۱۳۴۹ در رشته مهندسی برق فارغ‌التحصیل شد. درخشش سید مجید در دوره دانشجوی موجب تقدیر اسدالله عَلَم، نخست‌وزیر و وزیر دربار محمدرضا شاه و محمد باهری، معاون وزارت دربار از وی شد. سید مجید جوان پس از پذیرفته شدن در دانشگاه صنعتی آریامهر به فعالیت‏‌های سیاسی و مذهبی خود افزود. او در این دانشگاه هم از دانشجویان فعال انجمن اسلامی بود. جلسات قرائت و تفسیر قرآن را با حضور اساتیدی چون خلیفه سلطانی، چیت ساز و مهندس ذوالعلم در خوابگاه دانشگاه برگزار می‌کرد همچنین از اساتیدی هچون دکتر علی شریعتی برای افتتاح کتابخانه دانشگاه دعوت کرد. او در برگزاری گردش‏های ورزشی، علمی – دانشجویی و برپایی جلسات مباحثه و ارشاد دانشجویان و تاسیس فروشگاه تعاونی دانشگاه صنعتی آریامهر نقش موثری داشت. ماجرای سرباز فراری سید مجید در تیر ۱۳۴۹ در رشته مهندسی برق فارغ‌التحصیل شد و به خدمت سربازی رفت و پس از انجام دوره آموزشی و گذشت چند ماه از آغاز خدمت برای انجام بقیه خدمت سربازی در سال ۱۳۵۰ به اداره برق منطقه فارابی تهران منتقل شد اما دوره سربازیش را با فرار از اداره برق، ناتمام گذاشت. ماجرا از این قرار بود که سید مجید پس از ورود به دانشگاه صنعتی آریامهر و تاسیس انجمن اسلامی دانشگاه، با دانشجویان عضو سازمان مجاهدین خلق (سازمان منافقین) آشنا شد و به زودی به آنان پیوست و با ارتقاء در سلسله مراتب سازمانی به یکی از رهبران میانی این سازمان تبدیل شد. او بعد از عضویت در گروهک تروریستی منافقین برای اعتصاب در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه برنامه‌ریزی کرد، همچنین در اعتراضات اجتماعی علیه شرکت هواپیمایی اسرائیلی ال عال در سال ۱۳۴۸ شرکت داشت و با این کار موجب باز شدن پای دانشگاه صنعتی آریامهر به مسئله ضدامنیت ملی شاهنشاهی شد. مسئله‌ای که موجب ناخرسندی موسسان دانشگاه و سازمان اطلاعات و امنیت کشور – ساواک – شد. چند ماه بعد از شروع سربازی سید مجید در ساختمان اداره برق فارابی تهران، یکی از خانه‏ های تیمی سازمان منافقین توسط ساواک شناسایی شد و سید مجید لو رفت و ماموران ساواک به دنبال دستگیریش برآمدند. ماموران ساواک به این منظور به اداره برق واقع در خیابان امیریه تهران رفتند اما سید مجید را که آن روز به دلیل غیبت رییس اداره به جای او نشسته بود، نشناختند و با او به تصور این که رییس اداره است، صحبت کردند و خواستار بازداشت سید مجید شدند، او هم که متوجه مسئله شده بود خود را معرفی نکرد و با فریب ماموران، از محل کار فرار کرد و به سرعت به دانشگاه رفت و تعدادی از دوستانش را که احتمال می‌داد اسامی آنها هم لو رفته باشد با خبر کرد و مانع دستگیری آنان شد. حساسیت ساواک به سازمان منافقین پس از انجام سه عملیات تروریستی بیشتر و بیشتر شد. بمب‌گذاری در کارخانه صنایع الکترونیکی تهران، ربودن یک فروند هواپیمای مربوط به شرکت ایران ایر و عملیات شهریور ۱۳۵۰ از جمله عملیات‌هایی بود که منافقین برای مبارزه بر ضد رژیم پهلوی در دهه اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ ترتیب دادند. در عملیات ضدپاتکی که ساواک علیه منافقین انجام داد هسته اولیه سازمان و بسیاری از کادرهای اصلی آن از جمله ۵۲ مدیر ارشد این سازمان در اوائل دهه ۱۳۵۰ دستگیر و اعدام شدند. بعد از آن مدیریت سازمان در اختیار سه خط فکری متفاوت قرار گرفت. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 مواردی که شکستن نماز واجب جایز است پرسش :در چه مواردی می توان نماز واجب را شکست؟ پاسخ :شکستن نماز واجب عمداً بنابر احتیاط جایز نیست، ولى براى جلوگیرى کردن از ضرر قابل توجّه مالى یا بدنى مانعى ندارد، مثلًا اگر جان نمازگزار یا کسى که حفظ جان او واجب است به خطر بیفتد و بدون شکستن نماز رفع خطر ممکن نباشد باید نماز را شکست، همچنین براى حفظ مالى که نگهدارى آن لازم است، امّا براى مالى که اهمّیّت چندانى ندارد، مکروه است. تنگی وقت و در خطر بودن آبروی مومن پرسش :زمانی که وقت نماز تنگ شده است و آبروی مومنی نیز در خطر است کدام یک واجب تر است؟ پاسخ :اگر مساله مهمی باشد نماز را در حالی که به دنبال آن می رود می خواند. شکستن نماز برای ادای دین پرسش :آیا شکستن نماز برای ادای دین جایز است؟ پاسخ :هرگاه مشغول نماز باشد و طلبکارى طلب خود را مطالبه کند، چنانچه بتواند در بین نماز طلب او را بدهد و صورت نماز به هم نخورد بهتر است در همان حال بپردازد، ولى اگر بدون شکستن نماز ممکن نیست صبر کند تا نماز تمام شود و این مقدار تأخیر منافات با فوریت اداى دین ندارد مگر این‏که ضرورت خاصى داشته باشد، مثل این‏که همراهان وهمسفران طلبکار مى‏روند واو به زحمت مى‏افتد. بنابراین شکستن نماز براى پرداخت بدهى مردم، در صورتى که بعد از نماز دسترسى به او پیدا نمى کند، واجب است. شکستن نماز برای تطهیر مسجد پرسش :آیا شکستن نماز برای تطهیر مسجد جایز است؟ پاسخ :هرگاه در اثناء نماز بفهمد مسجد نجس شده و تطهیر مسجد نماز را به هم نزند آن را تطهیر کند، در غیر این صورت بعد از نماز اقدام به تطهیر مسجد نماید و احتیاط واجب آن است که نماز خود را طولانى نکند. شکستن نماز جهت تدارک اذان و اقامه فراموش شده پرسش :اگر اذان و اقامه را فراموش کرده و نماز را شروع نماید آیا می تواند نماز را به هم بزند و اذان و اقامه گفته و دوباره نماز را شروع کند؟ پاسخ :اگر پیش از رکوع رکعت اول متوجّه شود اذان و اقامه را فراموش کرده چنانچه وقت وسعت داشته باشد بهتر است نماز را بشکند و اذان و اقامه را بگوید و دوباره شروع کند.(البته باید هردو فراموش شده باشد.) شکستن نماز به علت ورود نامحرم پرسش :چنانچه موقعی که نمازگزار مشغول نماز است نامحرمی وارد شود آیا نماز صحیح است؟ پاسخ :در صورتی که صدق خلوت با اجنبیه داشته باشد نماز را رها کند. شکستن نماز به علت صدق مجلس گناه پرسش :چنانچه در حین اقامه نماز، دیگران مشغول غیبت شوند وظیفه نمازگزار چیست؟ پاسخ :هرگاه در همان اتاق که مشغول نماز است مشغول غیبت باشند باید نماز را رها کند و جای دیگر نماز بخواند زیرا حضور در مجلس گناه جایز نیست. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 راجع به قبولی در آزمون تیز هوشان پایه هفتم اگه کسی تجربه ای داره لطفا بگه بیشتر چه منابعی رو باید بچه ها بخونن دخترم خیلی تلاش میکنه و علاقمند هست ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ عزیز جان پسر کوچولوی سه ساله ای دارم که نزدیک چهل روز هست از پوشک گرفتم اما اگه اجابت مزاج داشته باشه اصلا نمیگه و دوست نداره لباس زیر تنش کنه در صورتی که بنده مقید هستیم و جلوش لخت نبودیم ، هر چه روش کار میکنم باز دستشوییش رو داخل شلوار میکنه یا داخل منزل از بی بشور بشور کردم ضعف اعصاب گرفتم دوستان کسی راهنمایی داره ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام به هم گروهای عزیز اول تشکر میکنم بابت گروه به این خوبی کف دستها وپاهام گز گز وسوزنی سوزنی میشه خیلی زیاد که باید آب سرد بریزم رو دست وپاهام پنج دقیقه که آب میریزم خوبه دوباره شروع میشه چهل ودو ساله هستم وپریدهای دو ماه وسه ماهه دارم اونم با دارو رفتم دکتر گفته یا ئسگی زود رس اگر راهکاری دارید لطفا راهنمایی کنید با تشکر ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ 96103: سلام خدمت تمام بانوان محترم ببخشید کسی هست عمل زانوی پرانتزی کرده باشه میخواستم ببینم دوران نقاهت ان چقدره؟ و چه کارهایی بعد از عمل باید انجام بدهند تا زودتر بهبودی پیدا کنند؟ ویه دکتر خوب برای ابن عمل در اصفهان اگه کسی سراغ لطفا معرفی کنه؟ مچکرم اجرتون با صاحب الزمان(عج) ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم عزیز لطفا مشکل منو که خیلی جدیه تو کانال بزارید شاید فرجی بشه ما عروس کوچیکمون قهر کرده رفته خونه پدرش بدون دلیل و دعوا ،داداشم مرد آرومیه، چند بار باشیرینی رفتیم خونه مادرش بیاریمش ولی عروسمون مهریشو گذاشته اجرا میگه من طلاق میخوام بدون دلیل یعنی زندگیشون دعا جادو شده؟پس مشکل از کجاس توروخدا هرکی میدونه ‌کمک کنه ،عروسه ۲۳ سالشه، معلمه ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام حبیبه خانم عزیزودوستان گل.دختری قدبلندولاغرهستم گودی کمردارم شکمم بزرگ بدنم بدفرم شده ازمسخره کردن دیگران به خداخسته شدم به خودکشی واینچیزهااصلافکرنمیکنم فقط ازتون خواهرانه میخوام راه درمان یاراهکاری بهم پیشنهادبدین اجرتون باسیدالشهدا ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وخسته نباشید خواستم بپرسم من از موقع ای زایمان کردم الان یک سال ونیمه پریودنشدم تا امروز یه لکه فقط دیدم دوباره قطع شدخواستم چندتا گیاه یا داروی قاعده آوراگه میدونستین بهم معرفی کنید ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت همه ی دوستان عزیزان مشهدی برای خرید مانتو و لباس با کیفیت و قیمت مناسب کجا باید برم لطفاً راهنمایی کنید 🌹🌹 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ با سلام خدمت شما دوستان عزیزم اگر پزشک متخصص پوست مجرب در شهر اراک می شناسید معرفی کنید سپاسگزارم ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام عزیزان پسر من ۷سالشه سی پی هست آب دهنش میره هرچی میپوشونم ۵دقیقه بعد جلوش خیس تو رو خدا یه راه حلی بگید؟ ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام ی سوال اورژانسی دارم واقعا خیلی برام مهمه که هرچه زودتر سوالمو تو کانال بزارین میخاستم تجربیات دوستان رو من باب شیاف ماریانا بدونم که آیا واقعا خواصش درسته و واقعیه؟؟؟مشکلی ب وجود نمیاره در دراز مدت؟؟!عفونت رو کامل ریشه کن میکنه؟؟؟لطف خیلی سریع بزارین تو کانال مرسی🌻 ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام خدمت دوستان عزیزم من خانمی هستم ۴۵ ساله چند وقته ک ران هام خیلی درد شدید میگیره مخصوصا شبا خیلی وقت هم هست که آزمایشی هم ندادم ممنون میشم از دوستان گلم اگه راهنماییم کنند ❓❓❓❓❓❓❓❓❓❓ سلام وعرض ادب از دوستان قمی گروه میخاستم اگه دکتر طب سنتی که در درمان بیماریهای روحی وروانی تبحر داره میشناسن لطفا به من معرفی کنن با تشکر فراوان 👇❤️ @adminam1400 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🔴 داستان زیبای توبه 🔴 سلام من به زور و اصرار بابام تو سن کم ازدواج کردم ،همسرم ده سال ازم بزرگتر بود .موهاش جا به جا ریخته بود و با اینکه سنی نداشت ولی قیافش مثل مردای چهل ساله شده بود.منم به خاطر این چیزا ازش بدم میومد و حسرت به دل بودم. کم کم از سر بچگی و حماقت با یه پسری توی کوچمون اشنا شدم بدجوری عاشق و شیفته اش بودم ولی یه مدت که گذشت خواسته های عجیب غریبش شروع شد ،من از خدا و از شوهرم میترسیدم هر روزم شده بود گریه و التماس ولی اون بدتر اذیتم میکرد‌.یه روز بهم گفت یا فردا هر چی میگم گوش میکنی یا میام به شوهرت همه چیو میگم...منم محکم گفتم نه...نمیدونم تو قلبم چی احساس کردم فقط گفتم خدایا خودت نجاتم بده 😭،اخرش یه شب اومد در خونه و یه پاکت نامه رو انداخت توی حیاط و فرار کرد.شوهرم رفت بیرون و پاکت به دست اومد و نامه رو خوند ،منم مثل گوسفند قربونی نشسته بودم و نگاش میکردم .بعدشم بدون اینکه چیزی بگه با عجله رفت بیرون.میتونستم تو این فاصله در برم ولی پاهام انگار خشک شده بود .هنوز نیم ساعت نگذشته بود که یهو دیدم چند نفر با لگد دارن میکوبن به در...👇⛔️ https://eitaa.com/joinchat/2311979298C8b0197e42c ماجرای زندگی این خانم دلتونو میلرزونه 😭
💜🍃 سلام عزیزم میشه پیاممو بزارین تو کانال چون واقعا بهش نیاز دارم.. من و همسرم دنبال کار در منزل میگردیم ک درامد خوبی داشته باشه.. اگ از دوستان توی کانال جایی رو یا کسی رو میشناسن ک بتونیم پیدا کنیم خیلی ممنون میشم کمکمون کنن🙏❤️ اجرتون با شهدا🥰 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت حبیبه خانم و دوستان گلم عزیزانی که بی خوابی دارید یا استرس طبیب طب سنتی برای من قطره لاویگل را دادند که خیلی خوب هست هرشب ۱۵ تا ۲۰ قطره بخورید بجای لاویگل شربت اعصاب هم خوبه که هم می تونید سفارش بدید از داروخانه های طب سنتی براتون بیارند دم خونه وهم می تونید برید بگیرید ی سرچ کنید میبینید 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام وقت همگی به خیرو شادی.در مورد خانمی که بچه یک سالشو نمیتونه بشوره.عزیزم من تجربه خودمو برات میگم .دوفرزند دارم اولی پسر که ۸ سالشه روزی ۴بار ۵ بار هم برای تعویض پوشک میشستمش.برای دخترم هم که الان ۱۰ ماهشه میشورم.اوایل که بچهام کوچیک بودن توی روشویی دسشویی ولی کمی بزرگتر شدن توی حمام.اول خودت برو داخل حمام دمای گرم و سرد اب و اماده کن.بعد پاچه شلوار یا شلوارکتو قشنگ بالا بده که نجس نشی.بعد بچه رو توی دست راستت بگیر ببر تو حمام با دست چپ بشور با دست راست سفت نگهش دار.پاهاتو اب بکش بیا بیرون و پوشکش کن 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خواهر 43 که گفتن بعضی موقع ها فراموشی دارن علتش از سردی مغز هست پس باید سرتون رو گرم نگه دارید باروغن سیاهدانه وبابونه پیشانی وجلو سرتون رومالش بدین بیشتر اوقات روسری بپوشید کندر خوراکی هم درطول روز ی کم بذار تو دهنت وبجو صبح ناشتا ی قاشق چای خوری سیاه دانه همراه باعسل بخور نزدیک غروب اسپند با زاغ وکندر دود کن ونفس عمیق بکش ودرمان تمام دردها باقرآن هست آیت الکرسی هرروز از روی قرآن بخون بسیار موثر هست ب امید شفای تمام بیماران اسلام 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام خدمت خانمی که گفتن واسه محبت بین زن و شوهر سدر و کافور بریزن داخل کفش تو رو خدا اگه میشه بهتر توضیح بدین 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خانم که ناف بچه شون ترشحات داره من نمیدونم مشکلشون درچه حدهست ولی نوه خودم نزدیک دوماهه بود هنوز نافش خشک نشده بود وترشحات داشت دکترفوق تخصص بردیم گفت باید عمل بشه ولی ما پیش یک دکتر دیگه بردیم گفت تا سه روز کمی نمک توی ناف بریزید روزی یکبار اگه خوب نشد سونوگرافی کنید خدا خیرشون بده دو روزهمین کارو انجام دادیم خوب شد 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام به مدیر عزیز کانال و خوبان همراه عزیزان برای کم کردن وزن بدون دردسر و پیاده روی و بدون لاغر شدن صورت دو راهکار دارم برا شما امیدوارم براتون مفید باشه راه اول :مقداری جعفری رو پاک کنید و بشویید بعد با دو تا سه لیوان آب در مخلوط کن بریزید و میکس کنید تا خوب له شود بسته به مقدار جعفری میتونید آب رو کمتر یا بیشتر کنید سپس داخل پارچ بریزید و آب دو تا سه لیمو رو داخل جعفری بریزید لیموها تازه باشند داخل یخچال بگذارید هر صبح یک استکان از این معجون لاغری رو کمی گرم کنید و ناشتا بخورید تا تیم ساعت هیچ چیزی نخورید دو هفته که شد یک هفته ترک کنید و استراحت بدید به بدن مجدد اگر خواستید لاغرتر بشید انجام بدید انشاالله خیلی زود مانکن میشید😀😀من انجام دادم همه میگفتن چکار کردی خوش اندام شدی امیدوارم نتیجه بگیرید دوستتون دارم راه دوم :در یک‌پارچ یک خیار حلقه کنید دو لیمو با پوست حلقه حلقه کنید یک دسته نعنا و یک و نیم قاشق زنجبیل بریزید پارچ رو پر از آب کنید بگذارید داخل یخچال دوازده ساعت بمونه گاهی این مخلوط رو هم بزنید روزی دو بار هر بار یک استکان کوچک بعد غذا بخورید اگر در کنارش پیاده روی کنید بعد مدتی مجبورید دنبال راه چاق شدن بگردید موفق باشید خانمای خوش اندام 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 سلام درجواب خانم 43ساله ک گفتن دچار فراموشی شدن ...به دکترمراجعه کن تا براتون آزمایشات هورمونی بنویسن انجام بدین احتمال هورمون فیش بدن شما داره بالا میره ک اینجوری شدین حتمن ازمایش انجام بدین اگه موردی باشه واستون داورمیدن ان شاالله مشکلی نباشه 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 درمورد خانمی که میگن دندون هاشون درد میکنه و عکس و معاینه چیزی نشون نمیده، احتمالا درد شون عصبیه ، ایشون هم اگر به طبیب سنتی مراجعه کنن حتما نتیجه میگیرن. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌿 جنس زن را بهتر بشناسید! امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند، رنج می کشند، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند. ,شناخت زنان, جنس زن, توانای زنان,پیش نیازهای ازدواج شناخت زنان, جنس زن, توانای زنان یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد. به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند. -یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار، عشق می ورزد. -زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است. -وقتی زنی عاشق می شود، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد. -نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید. -یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود. -پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد، به احساس عشق، نوازش و ملاطفت نیاز دارد. -زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند. -لحظاتی که مرد، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد. -هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است. -هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد، در عرش سیر خواهد کرد. -یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند. -یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید. -وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند. -مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند. دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد. -هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند. -به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند. یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است.اما وقتی آن زن لبخند می‌زند، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد -زن درست مثل یک موج است، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد. -هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند. -مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند. -این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد. -وقتی زنی از موضوعی می رنجد، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند. -دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان، عدم پذیرش، قضاوت نادرست و ترک شدن است، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست. -ماهیت یک زن، درخواست تایید امور است. -در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد. ولی در این زمان احساس می کند که مرد به او احترام نمی گذارد. -بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند، نیازهایشان را انکار می کنند. -حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی، اشتباه بزرگی است. ,شناخت زنان, جنس زن, توانای زنان,پیش نیازهای ازدواج -یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد♨️🚫
#مسافر_بهشت ❤️ مراسم شب هفت محمدرضا ناگهان خانم دانش دست من را گرفت و گفت: این دختر نامزد علیرضا
❤️ . قبل از جنگ هم چون در شمیران مدرسه می‌رفت بیشتر خانه مادربزرگش می‌ماند و گاهی تعطیلات خانه می‌آمد. در واقع زمانی که من حاجی را خوب برانداز کردم زمانی بود که وارد سپاه شده و از کردستان برگشته بود. خوب یادم هست که به خاطر قطع دستش تازه از بیمارستان مرخص شده بود و من آمدنش به خانه را از پشت پنجره دیدم. خوب خیلی هم خودم دنبال این مسائل نبودم که حالا بخواهم روی یک پسری دقت کنم که چه شخصیت و یا قیافه‌ای دارد. *به یاد شهید محمدرضا موحد دانش پدر و مادرش به شدت علی را دوست داشتند. حاج علی در فامیل بسیار خوش‌زبان و خوش برخورد بود و مورد علاقه تمام فامیل به خصوص عمه و عموهایش بود. خانم دانش همیشه می‌گفت: علی بسیار شجاع است. گاهی هم از شیطنت‌هایش تعریف می‌کرد که چگونه محمدرضا برادرش را می‌ترساند. محمدرضا یک خصوصیتی داشت که مثلا وقتی ماشینی را تعمیر می‌‌کرد آخر سر یک کاسه پیچ جا می‌ماند علی هم سر به سر او می‌گذاشته. من این‌صحبت‌ها را در مورد آنها می‌شنیدم ولی هیچ وقت توجهم به اینکه بخواهم خودم او را ببینم جلب نشد. *۲۲ بهمنی که حاج علی به راهپیمایی نرفت من نمی‌دانستم قرار است برای حاج علی زن بگیرند. یک روز خانم دانش به من گفت: بین دوست‌هایت دختر خوب می‌شناسی؟ من هم دوست خودم را معرفی کردم و گفتم: دختر خوبی است. حاج خانم گفت: پس عکسش را بگیر بیاور بدهم علی هم ببیند که اگر خوب بود برویم خواستگاری. دو روز بعد عکس را آورد و بعد از مدتی از ایشان پرسیدم: چه شد، پسندیدید؟ خانم دانش گفت: یک چیزی می‌خواهم به تو بگویم. گفتم: بفرمایید. گفت: اگر علی خود تو را بخواهد چه؟ با تعجب گفتم: من را؟! بعد با همان دستپاچه‌گی گفتم: حالا که دارم درس می‌خوانم. ایشان خندید و گفت: باشه. وقتی عکس دوستم را بهش برگرداندم پرسید: چه شد؟ گفتم: هیچی عکس را داد و گفت: انشاءالله خوشبخت شود. این قضیه گذشت و چند وقت بعد پدرشوهر یکی از همسایه‌هایمان فوت کرد. آن دوره اگر برای همسایه‌‌ها مراسمی پیش می‌آمد بقیه از دل و جان کمکش می‌کردند. مثلا برای شهادت سیروس مادر علی چند روز برای کمک به خانه ما می‌آمد. دیدیم خانم دانش می‌آید و می‌‌رود و کارهایم را نگاه می‌کند. مدتی بعد روز ۲۲ بهمن شد و ما می‌خواستیم برویم راهپیمایی. دیدم خانم دانش من را صدا زد و گفت: می‌شود شما امروز راهپیمایی نروی؟ من با مادرت صحبت‌هایی کرده‌ام. می‌خواهم تو با علیرضا صحبت کنی. امروز خانه‌تان کسی نیست و پدرت هم بهتر است متوجه نشود. به مادرم گفتم: خانم دانش اینطوری می‌گوید. ایشان گفت: خبر دارم، با فیروز هم صحبت کردم. قرار شد همه بروند راهپیمایی و من و مادرم بمانیم خانه. خواهرم لیلا که می‌دانست من چقدر رفتن به راهپیمایی برایم مهم است وقتی دید در رفتن تعلل می‌کنم با تعجب گفت: چه شده؟ تو همیشه اولین نفر می‌آمدی بیرون! مادرم گفت: تو برو من و ام‌سلمه بعدا می‌آییم. وقتی همه رفتند خانم دانش با علی آمدند منزلمان. *اگر به من بگویی جبهه نرو، می‌روم! وقتی آمدند یک ترسی در دلم حس می‌کردم. علی هم سپاهی بود و هم انقلابی اما نمی‌دانستم قرار است چطور و چقدر با او زندگی کنم. روی هم رفته کسی که می‌خواستم شبیه حاج علی بود. شهید موحددانش وقتی شروع کرد به صحبت لحنش بسیار جدی و حتی کمی خشن بود. گفت: در عین اینکه می‌گویند خوش‌اخلاق هستم اما وقتی عصبانی‌ شوم کسی جلودارم نیست. من در جنگ و کردستان بودم و دوستان و همرزمانم زیاد در کنارم به شهادت رسیدند، گورهای دسته جمعی دیدم، رزمندگانی که زمین را با دست می کندن تا بتوانند درد را تحمل کنند و فریاد نزنند، اینها همه در روحیات من اثر گذاشته و در زندگی عادی‌ام خودش را نشان می‌دهد. علی‌ای که مادرم تعریف می‌کرد با علی‌ای که الان هستم یکی نیست. انگیزه اصلی من برای ازدواج حفظ نصف دینم است. اما ممکنه دخترها از ازدواج تصورات دیگری داشته باشند و شما هم همینطور اما من نتوانم آنها را برآورده کنم. آرزویم شهادت است. شما به من بگویید جبهه نرو، من این کار را نمی‌‌کنم. بچه و ازدواج من را پایبند نخواهد کرد تا به جبهه نروم. از همه مهمتر دست راستم قطع شده و خیلی کارها را نمی‌توانم بکنم. بعدا دیدم که مثلا بستن یک دکمه لباس و پوشیدن یک جوراب برایش خیلی مشکل است اما به من اجازه نمی‌داد برایش انجام دهم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 هجوم به خانه امام هادى عليه السلام مردكى به نام بطحايى پيش متوكل عباسى از امام هادى سخن چينى كرد كه اسلحه و پول و نيرو فراهم آورده و قصد قيام دارد. متوكل به سعيد حاجب دستور داد شبانه به خانه امام هجوم ببرد و هر چه پول و اسلحه بيابد ضبط كرده ، بياورد. سعيد مى گويد: شبانه به خانه آن حضرت رفتم نردبانى نيز همراه خود بردم ، به وسيله آن خود را بالاى پشت بام رساندم . سپس از پلكان پايين آمدم ، شب تاريك بود در اين فكر بودم كه چگونه وارد اتاق شوم ، ناگهان از داخل اتاق مرا صدا زد، فرمود: سعيد! همانجا بمان ! تا برايت شمع بياورند. فورى شمع آوردند، داخل اتاق شدم ديدم امام جبه اى از پشم به تن دارد و شب كلاهى بر سر گذاشته و جانماز را روى حصير گسترده و مشغول مناجات است . به من فرمود: اين اطاقها در اختيار شماست مى توانى همه را بگردى ! وارد اتاقها شدم همه را بازرسى كردم ولى چيزى در آنها نيافتم . تنها كيسه اى كه به مهر مادر متوكل مهر خورده بود پيدا كردم و كيسه اى مهر شده ديگر نيز با آن بود. هر دو را برداشتم . آنگاه امام فرمود: زيرا اين جانماز را نيز نگاه كن ! جانماز را بلند كردم ، شمشيرى كه داخل غلاف بود ديدم ، آن را نيز برداشته ، همه را نزد متوكل بردم . هنگامى كه چشم متوكل بر مهر مادرش روى كيسه افتاد، مادرش را خواست و جريان كيسه را از او پرسيد. مادرش گفت : آن وقت كه بيمار بودى نذر كردم هرگاه تو بهتر شدى ده هزار دينار از مال خودم به ابوالحسن (امام هادى ) بدهيم . پس از بهبودى شما آن را در همين كيسه گذاشته به او فرستادم كه ابوالحسن حتى باز هم نكرده است . متوكل كيسه دومى را باز كرد. آن چهارصد دينار بود. آنگاه به من دستور داد يك كيسه ديگر روى كيسه زر مادرش گذاشته ، هر دو كيسه را با آن شمشير به ابوالحسن باز گردان . سعيد مى گويد: من كيسه را با آن شمشير به ابوالحسن باز گردان . سعيد مى گويد: من كيسه ها و شمشير را به خدمت امام بازگرداندم . اما از حضرت خجالت مى كشيدم ، از اين رو عرض كردم : سرورم ! بر من گران بود بدون اجازه شما وارد خانه شوم اما چه كنم كه ماءمور بودم و توان سرپيچى از فرمان امير نداشتم . امام عليه السلام فرمود: ((و سيعلم الذين ظلموا اى منقلب ينقلبون )) : به زودى ستمگران خواهند فهميد به كجا برگشت مى نمايند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽