eitaa logo
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
172.3هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
698 ویدیو
13 فایل
داستان زندگی آدمها👥 شما فرستاده ایید⁦👨‍👩‍👧‍👦⁩📚⁦ کانال فروشگاهیمون☘️👇 https://eitaa.com/joinchat/2759983411Cdc26d961b4 تبلیغات پربازده👇✅ https://eitaa.com/joinchat/3891134563Cf500331796 ادمین گرامی کپی از مطالب کانال حرام و پیگرد دارد❌❌❌
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه شهید سید علی اکبر ابوترابی سید على اکبر ابوترابی، در سال ۱۳۱۸ در شهر مقدس قم متولد شد. پدر بزرگوارش آیت الله سید عباس ابوترابی، فرزند آیت الله سید ابوتراب و مادرش دختر آیت الله سید محمد باقر علوى قزوینى است. وی تحصیلات ابتدایى تا پایان دوره دبیرستان را با موفقیت سپرى کرد و در سال ۱۳۳۶، موفق به اخذ دیپلم ریاضى شد. پس از اخذ دیپلم با توصیه پدر بزرگوارش به تحصیل دروس دینى علاقمند شد و در سال ۱۳۳۷ به مشهد مقدس عزیمت نمود و در مدرسه نواب اقامت گزید. دروس مقدماتى و دوره سطح را با جدیت و تلاش شبانه روزى و استعدادى شگرف در حوزه علمیه مشهد گذراند و از اساتید بزرگى چون ادیب نیشابورى و مرحوم آیت الله شیخ مجتبى قزوینى بهره‌هاى فراوانى برد. با آغاز نهضت امام خمینى (ره) در سال ۴۲، همراه با حاج آقا مصطفى وارد جریانات سیاسى شد و در تظاهرات مردم قم در ۱۵ خرداد سال ۴۲، حضورى فعال داشت. در هجوم عوامل رژیم ستمشاهى به مدرسه فیضیه، مورد ضرب و شتم مأمورین شاه قرار گرفت. در پى تبعید حضرت امام (ره) به نجف اشرف، ایشان نیز به نجف مشرف و مشغول تحصیل شد و در محضر امام راحل(ره) از درس خارج فقه و اصول معظم له بهره مند شد. پس از حدود شش سال تحصیل در نجف، هنگامى که اعلامیه هاى امام خمینى (ره) را در کیف خود جاسازى کرده بود تا به ایران بیاورد، در مرز خسروى باز داشت شد و ساواک ایشان را به زندان قصر شیرین، سپس به زندان کرمانشاه و زندان کمیته مشترک و پس از آن به زندان اوین منتقل کرد و او را مورد شکنجه و بازجویى قرار داد. پس از آزادى از زندان، فصل جدیدى در فعالیتهاى سیاسى ایشان آغاز شد و همراه با شهید مجاهد، سید على اندرزگو علاوه برمبارزات سیاسی، به سازماندهى جهاد مسلحانه همت گماشتند و در این دوره بارها مورد تعقیب ساواک قرار گرفتند. مرحوم ابوترابى به واسطه حشر و نشر فراوان با شهید اندرزگو، عمیقاً با خصوصیات اخلاقى و صفات حسنه آن مجاهد فى سبیل الله آشنا شده بود و خاطرات بسیارى از او به یاد داشت. در توصیف شهید اندرزگو فرموده است که: "شهید سید على اندرزگو، از یک اخلاق اسلامى در سطح بسیار بالا برخوردار بود و آن گونه بود که قرآن مى فرماید: "... اشداء على الکفار و رحماء بینهم". مرحوم ابوترابی، با افرادى چون شهید رجایى ارتباط نزدیک و همکارى تنگاتنگى داشت و در جلسات ماهانه شهید آیت الله بهشتى شرکت مى کرد و از نزدیک با آن شهید عزیز در زمینه جذب نیروهاى فعال و تحصیلکرده همکارى داشت. وى همچنین با سایر مبارزان و علماى مجاهد دوران ستمشاهی، از جمله رهبر معظم انقلاب همکارى و ارتباط داشت. با آغاز مبارزات انقلابى مردم ایران، او سر از پا نمى شناخت و خواب را بر خویش حرام کرده بود به طورى که خود ایشان مى گفت: "در آن روزهاى پر التهاب، کار ما سنگین بود و بسیار اتفاق مى افتاد که در طول شبانه روز کمتر از یک ساعت مى خوابیدیم". در جریان پیروزى انقلاب، فرماندهى گروهى از مردم که کاخ سعدآباد را به تصرف در آوردند به عهده داشت و امکانات و وسایل موجود در کاخ را مورد حفاظت قرار داده و تحویل مقامات ذى صلاح داد. ایشان همچنین با همکارى برادرشان حجت الاسلام سید محمد حسن ابوترابی، در تصرف پادگان لشکر قزوین نقش کلیدى داشتند و از خروج اسلحه و ادوات و تجهیزات جنگى ممانعت کردند. پس از پیروزى انقلاب اسلامی، به عنوان رئیس کمیته انقلاب اسلامى قزوین به خدمت محرومان و مستضعفان پرداخت و پس از آن با رأى مردم، به عضویت شوراى شهر قزوین انتخاب و رئیس شورا شد. همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، با لباس رزم به سوى جبهه رفت و در کنار شهید دکتر مصطفى چمران در ستاد جنگهاى نا منظم به سازماندهى نیروهاى مردمى پرداخت و شخصاً به ماموریت‌هاى شناسایى رزمى و دشوار مى‌رفت. آزادى منطقه پر حادثه و خطرناک دب حردان به فرماندهى وى و در رأس یک گروه متشکل از یکصد رزمنده فداکار، یکى از اقدامات ایشان است. مرحوم ابوترابى سرانجام در روز ۲۶ آذر ماه سال ۵۹ در جریان یکى از مأموریتهاى شناسایى که براى تکمیل شناسایى قبلى خویش انجام داد تا نیروهاى ستاد جنگهاى نامنظم آماده یک عملیات گسترده شوند. بر اثر اشتباه یکى از همراهان خود، در حالى که هفت کیلومتر از نیروهاى خودى دور شده و تا ۲۰۰ مترى دشمن پیشروى کرده بود، هنگام بازگشت مورد شناسایى دشمن بعثى قرار گرفت و گرچه مى توانست خود را از دام دشمن برهاند، اما چون قصد داشت همراهان خود را نجات دهد، با تانک و نفربر به تعقیب وى پرداختند و نهایتاً به اسارت دشمن در آمد. مرحوم ابوترابى پانزده ماه اول اسارت را در سلولهاى زندانهاى بغداد و تحت شدیدترین شکنجه‌ها گذراند و در اراده پولادین این مرد خدا خللى ایجاد نشد تا پس از سپرى کردن سختى‌هاى فراوان و دو بار تا پاى چوبه‌دار رفتن با لطف و رحمت الهى و امدادهاى غیبی، ایشان به اردوگاه و جمع اسیران ایرانى منتقل شد.
حجت الاسلام ابوترابى پس از حضور در جمع سایر اسیر ان، با رهبرى حکیمانه خود و با تمسک به ائمه معصومین (ع) و با معنویت و سعه صدر و حلم و بردبارى فوق العاده مکر و حیله دشمنان بعثى را بى تأثیر نمود و شمع محفل ایران شد و در جهت تقویت روحیه مقاومت و ایمان آنان از هیچ اقدام و ایثارى دریغ نورزید. هدف و راه را به آنان نشان مى داد و چون ابرى فیاض، امید و ایمان را بر آنان مى بارید. اردوگاههاى عنبر، موصل۱، ۳، ۴ و رمادیه و تکریت ۵، ۱۷، ۱۸، و نیز سلولهاى زندانهاى بغداد شاهد خوبیها و مجاهدتهاى خستگى ناپذیر آن عارف حکیم هستند. این عارف مجاهد، پس از ده سال اسارت سرانجام در سال ۱۳۶۹، همراه با خیل آزادگان سرافراز به میهن اسلامى بازگشت و به جاى آنکه پس از سى سال مبارزه و تلاش طاقت فرسا به استراحت بپردازد، راهى دشوارتر را در پیش گرفت و همراهى آزادگان و پى گیرى مشکلات آنان را وظیفه خود مى دانست و در این راه تمام تلاش و توان خود را صرف کرد. و در تاریخ ۷/۷/۶۹ با حکم رهبر معظم انقلاب در جایگاه نماینده ولى فقیه در امور آزادگان قرار گرفت و تمام سعى خویش را به کار بست تا آزادگان، مایه عزت و تقویت نظام جمهورى اسلامى باشند. در دوره هاى چهارم و پنجم مجلس شوراى اسلامی، با رأى بالاى مردم قدرشناس تهران به عنوان نفر دوم و سوم مجلس راه یافت و در خانه ملت، با نطق هاى خود، مسئولین و کارگزاران نظام را به رعایت عدالت، توجه به توده مردم و حفظ ارزشهاى دینى نمود. مرحوم ابوترابی، تقویت و دفاع از نظام اسلامى و ولایت فقیه را واجب مى دانست و نسبت به شخص مقام معظم رهبرى ارادت و اعتقاد ویژه اى داشت و اطاعت از ایشان و تقویت معظم له را در هر مجلس و محفلى متذکر مى شد. آن مجاهد خستگى ناپذیر، سرانجام در تاریخ دوازدهم خرداد ۷۹ در حالى که همراه پدر بزرگوارشان عازم مشهد مقدس و زیارت حضرت ثامن الحجج (ع) بودند، در جاده بین سبزوار و نیشابور، براثر تصادف جان به جان آفرین تسلیم کرد و ارواح آن عالمان وارسته از خاک به افلاک پر کشیده و به لقاء الله پیوستند. این بزرگوار در صحن آزادی حرم مطهر امام رضا (ع) غرفه ۲۴ به خاک سپرده شد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🌱 آقا سيدالمظلومين اميرالمومنين حضرت على (ع) فرمود: يكروز من و سيّده زنان عالم حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام ) بر حبيب خدا حضرت پيغمبر اسلام (ص) وارد شديم و آن بزرگوار را در حالى ديديم كه شديدا گريه مى كرد. به آن حضرت عرض كردم : پدر و مادرم فدايت شوند، يارسول اللّه ، چه شده ؟! چه چيزى شما را به گريه درآورده ؟ آن حضرت فرمود: ياعلى شب معراج وقتيكه به آسمان رفتم ، زنان امتم را در عذاب شديد مشاهده كردم . بخاطر آن شدت عذابها گريان و نالان شده ام . حضرت فاطمه زهرا (عليهاالسلام ) فرمود: مگر چه ديديد كه اينقدر متأ ثر و گريان شده ايد؟! حضرت رحمه للعالمين (ص) فرمود: 1 - زنى را ديدم كه بمويش آويزان كرده بودند، در حاليكه مغزش ‍ ميجوشيد. 2 - زنى را مشاهده كردم كه به زبانش آويزانش كرده بودند، و از حميم جهنم در حلقش مى ريختند. 3 - زنى را ديدم كه به دو پستانش آويزانش كرده بودند. 4 - زنى را مشاهده كردم كه دست و پايش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلط كرده بودند. 5 - زنى را ديدم كه گوشت بدنش را با قيچى مى چيدند و مجبورش ‍ مى كردند كه آن را بخورد، و آتش از زير آن زبانه مى كشيد. 6 - زنى را مشاهده كردم كه به صورت كر و لال و كور است ، در حالى كه در تابوتى از آتش مى باشد و مغز سرش از دماغش خارج مى شود و بدن او به صورت جذام و برص است . 7 - زنى را ديدم كه به دو پايش آويزان كرده اند، در حاليكه در تنورى از آتش بود. 8 - زنى را مشاهده كردم كه گوشت بدنش را از قسمت جلو و عقب به وسيله مقراضهايى از آتش جدا مى كردند. 9 - زنى را ديدم كه صورت و دستهايش آتش گرفته ، در حالى كه روده هايش را مى خورد. 10 - زنى را مشاهده كردم كه سرش مثل سر خوك ، و بدنش مثل بدن الاغ و به انواع عذابها شكنجه اش مى دادند. 11 - زنى را ديدم كه به صورت سگ بود، و آتش از عقبش خارج مى شد و ملائكه با گرز آهنى از آتش ، بر سر و بدنش مى كوبند. بى بى دو عالم فاطمه زهرا (عليهاالسلام ) فرمودند: اى حبيب من و اى نور چشم من ، اى پدر بزرگوارم به من بفرمائيد كه اين زنان چه عملى داشته اند و به چه جهت به اين عذابها گرفتار شده اند و راه و روششان چه بوده كه پروردگار متعال آنها را به چنين شكنجه هايى مبتلا نموده ؟! آقا رئيس اسلام حضرت محمد (ص) فرمود: 1 - ((آن زنى را كه به موهايش آويزان شده بود، آن زنى بود كه موهايش ‍ را از مردان نامحرم نمى پوشانيد)). 2 - آن زنى را كه به زبانش آويزان كرده بودند، آن زنيست كه شوهرش را با زبانش اذيت مى كرد. 3 - آن زنى را كه به دو پستانش آويزان بود، آن زنى بود كه از همبستر شدن با شوهرش خوددارى مى نمود. 4 - آن زنى را كه دست و پايش را بسته اند و مارها و عقربها را بر او مسلّط كرده بودند، آن زنى بود كه بدون اجازه شوهرش از خانه خارج مى شد. 5 - ((آن زنى را كه از گوشت بدنش با قيچى مى چيدند و به او مى خورانيدند، زنى بود كه خودش را براى مردان نامحرم زينت مى كرد و بدنش را به آنها نشان مى داد)). 6 - آن زنى را كه كر و كور و لال بود، آن زنى بود كه از راه زنا بچّه دار مى شد و به گردن شوهرش مى انداخت . 7 - آن زنى را كه به پاهايش آويزانش كرده بودند، زنى بود كه در حال نجاست وضو مى گرفت يعنى رعايت نجس و پاكى را نمى كرد، و در وقت جنابت و حيض غسل نمى نمود، و در نمازش سستى مى كرد. 8 - ((آن زنى را كه از گوشت جلو و عقب بدنش با مقراض از آتش جدا مى كردند، زنى بود كه خود را از راه نامشروع به مردان عرضه مى داشت )). 9 - آن زنى كه صورت و دستهايش آتش گرفته و روده هايش را مى خورد، آن زنى بود كه قوّادى مى كرد، يعنى واسطه حرام بود. 10 - آن زنى كه سرش مثل سر خوك و بدنش مثل بدن الاغ بود، آن زنى بود كه سخن چينى مى كرد و زياد دروغگو بود. 11 - آن زنى كه به صورت سگ بود آن زنى بود كه آوازه خوان (و صدايش را براى نامحرم با ناز و كرشمه و مهيّج رها مى كرد) و حسود بود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
❤️🍃 سلام  پسر دانشجویی هستم و به خدا و پیغمبرش ایمان دارم.این از این. در کلاس ما دختر خانم چادری و با ایمانی درس می خوانند. الآن منتظرید بگم عاشقش شدم؟؟؟ نه:) اشتباه فکر کردید!!!! مسئله ای که هست اینه که احساس می کنم این خانم خیلی تنهاست. این دختر تنها دختر چادری هستش که واقعاً سنگینه و اعتقاد داره. و خب توی کلاس ما هم پسر مذهبی به اون صورت پیدا نمیشه. ولی خب ایشون هم یه دختر جوانه و دوست داره یه همدم و عشق داشته باشه و مورد توجه و محبت پسری قرار بگیره.چیزی که حس می کنم اینه که به خاطر پایبندی به اعتقاداتش این تنهایی و انزوای اختیاری رو انتخاب کرده، و خب به این خاطر خیلی تنها و ناراحته ،این رو حتی از بعضی دلنوشته هاش توی شبکه های اجتماعی می تونم درک کنم. هر چی باشه من خودم این جنس غم رو تجربه کردم و میشناسم و درک می کنم آدم به خاطر خدا از بعضی علایقش دوری کنه چه حالی داره!!! این رو هم توی پرانتز بگم که خودش نه تا حالا به من و نه کس دیگه مستقیما چیزی نگفته. من دوست دارم بهش کمک میگم. من توی مسجد و جاهای دیگه زیاد رفت و آمد دارم و دوست و رفیق هم زیاد دارم. می خوام از بین رفقای خوبی که دارم . مومن ترین ،خوش تیپ ترین و با اخلاق ترین شون رو انتخاب کنم و واسطه بشم تا برای ازدواج با این خانم آشنا بشه. یعنی اول با پسره صحبت کنم و دورادور دختره رو بهش نشون بدم. اگه بهتر داد بیام این ور قضیه  و با خانم صحبت کنم و از رفیقم تعریف کنم و نظرش رو بپرسم. این جوری دو تا مومن رو به هم رسوندم. می دونید من خودم به خاطر دینم خیلی سختی کشیدم و تنهایی رو تحمل کردم، دوست ندارم یه بنده خدا مثل من این جوری سختی بکشه، دوست دارم اون دختر خوشحال و خوشبخت بشه و احساس نکنه به خاطر عقاید ارزشمندش احساس بی کسی و متفاوت بودن داشته باشه. خب این نقشه اولیه بنده بود. تا حالا هم تجربه کار واسطه گری رو نداشتم. و راه زیادی دارم تا این رو به مرحله عمل در بیارم. قبلش خواستم از شما عزیزان مشورت و راهکار بگیرم. از خانم های چادری و مذهبی کانال هم می خوام یه خواهری بکنن و مشورت بدن و خودشون رو بذارن جای اون دختر و بگن که ناراحت نمیشن و مثلا بگن به شما چه ربطی داره که برای من دنبال شوهر می گردی؟  اصلاً اگه به مشکلی برخوردن فردا کسی یقه منو نمی گیره؟ یا اصلاً مشکلی هم نبود، ازدواج کردن و ازدواج شون موفق نبود و طلاق گرفتن(خدای نکرده) ممکنه بگن خدا باعث و بانی این ازدواج رو لعنت کنه؟ من نیتم خیره ولی می ترسم.به راهنمایی و مشورت های شما عزیزان نیازمندم. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
✅🌸 🔰حرزمجرب وقوی🔰 👈جهت حفظ از جمیع افات ودافع اجنه وشیاطین «پیامبر خدا صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم این تَعْوِیذ را برای امام حَسَن و امام حُسَیْن عَلَیْهِمَاالسَّلَام به کار بردند و اصحاب را بدان امر می‌فرمودند: 👈بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ أُعِیذُ نَفْسِی وَ دِینِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی وَ وُلْدِی وَ خَوَاتِیمَ عَمَلِی وَ مَا رَزَقَنِی رَبِّی وَ خَوَّلَنِی بِعِزَّةِ اللَّهِ وَ عَظَمَةِ اللَّهِ وَ جَبَرُوتِ اللَّهِ وَ سُلْطَانِ اللَّهِ وَ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ رَأْفَةِ اللَّهِ وَ غُفْرَانِ اللَّهِ وَ قُوَّةِ اللَّهِ وَ قُدْرَةِ اللَّهِ وَ بِآلَاءِ اللَّهِ وَ بِصُنْعِ اللَّهِ وَ بِأَرْکَانِ اللَّهِ وَ بِجَمْعِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ قُدْرَةِ اللَّهِ عَلَی مَا یَشَاءُ مِنْ شَرِّ السَّامَّةِ وَ الْهَامَّةِ وَ مِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ مِنْ شَرِّ مَا دَبَّ فِی الْأَرْضِ وَ مِنْ شَرِّ ما یَخْرُجُ مِنْها وَ مِنْ شَرِّ ما یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما یَعْرُجُ فِیها وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّةٍ رَبِّی آخِذٌ بِناصِیَتِها إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
پاسخ اعضا 🌙🌺 سلام خانوم عزیزی که نوشتی پوستت خشک و چروک شده.عزیزم وازلین دست ساز از عطاریها بگیر شب بزن به صورتت صبح بشور .خیار سالادی بگیر تکه تکه برش بزن بزار تو فریزر روزی ۱۰ دقیقه صورتت را با خیار ماساژ بده بعد روغن بادام تلخ یا شیرین از روش بزن.عالی میشه پوستت .آب زیاد بخور البته آب ولرم .خودم همینجور کم هزینه دارم پیش میرم راضی هم هستم.البته به سنت هم بستگی داره.نتیجه گرفتی برای منم دعا کن . ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 خانم 51 ساله ای ک شوهرت معتاده و شور و توان رابطه نداره شما ب محض اینکه میخای دست ب خودارضایی بزنی سریع برو حمام و فوری دوش اب سرد بگیر ب این مسائل زیاد فکر نکن بشین قرآن بخان برو ورزش پیاده روی فراموشت بشه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 خانم عزیزی ک صورتت جای جوش داره فقط و فقط و فقط برو زالو بزار ی عمر منو دعا میکنی ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 درجواب خانمی که میخوان میل جنسیشون کم بشه حجامت ساکرال انجام بدن درجواب خانمی که پدرشون پاهاش دردمیکنه الان فصلیه که موادزائدمیادسمت اندام تحتانی اززیرپاهاشون حجامت کنند ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام وقت بخیر این دوست عزیزمون که گفتند محجبه و همه لحاظ باوقار و متین هستند و فقط صورتشون جوش میزنه حتما به دکتر متخصص غدد مراجعه کنند و هم اینکه آزمایش و سونو برای چربی کبدشون انجام بدهند اگر مشکل هورمونی باشه دکتر غدد با دارو حلش می کنند ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام عزیزم از مطالب آموزنده کانالت ممنونم 🌸 خواستم به خواهری که خواستگار ۴۴ساله داره وخودشم ۴۲سالشه والان با عدم صداقت ایشون مواجه شده بگم سری که درد نمیکنه چرا دستمال می‌بندی بخدا دنیا به آخر نمی‌رسه اگه شوهرنکنی اونم همچین مردی که تازه قیافش روهم نپسندید قطعا بعدهاپشیمون میشی انشالا یه بخت خوب دیگه برات پیدامیشه چطوراون آقا اعتمادبه‌نفس داره با وجود عقد وطلاق تازه داره منت می‌ذاره که شما بخاطر خوب موندن چهره واندام حتما نقصی داری و شماهم چیزی نمیگی فرا موشش کن مادرت روهم آروم کن همه راهها که به ازدواج ختم نمیشه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام خواهر عزیزی که زندگی میکنی به خاطر دیگران واقعن شرمنده ام برا طرز فکرتون به خاطر پدر شوهرتون طرز فکرش قدیمی هست میخوای دنیا وآخرت خودتون به خاطر مال اموال نابود کنی نطفه بسته بشه تو هر مرحله ای باشه قتل انجام دادی اگه سقط کنی خدا برات برکت ومال بده نه بنده خدا اتفاقن خیلی محکم بگو من دختر زیاد دوست دارم وقتی رو بدی بهشون منتظر باش هر روز یک چیزی بخوان ازت بعدن ببین جاریت پسر آورده کجای این دنیا هست از همین الان برا بچههات ارزش بزار که بزرگتر شدن ازدواج کردن همسرش بهشون احترام بزاره ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 سلام ادمین عزیز لطفا پیام منو بزار برای اون خانمی که به خاطر ارث پدر شوهرش میخاد دختر سقط کنه ، خانم عزیز پول و ثروت رو از خدا بخواهید نه از بنده خدا شاید در آینده صاحب همه چی بشی ولی بدون عذاب وجدان نمیزاره راحت زندگی کنی. رفت و آمدت رو با جاری و خانواده شوهر کم کن با آرامش بچه هاتو بزرگ کن همه چیز را بسپار به خدا که قشنگترین زندگی رو برات بسازه مطمعن باش یه روزی جاری و هر کسی که با طعنه و نیش کنایه اذیتتون کردن یه روزی حسرت زندگی شما و دختراتون رو میکشن... منم باشم دختری از آذربایجان ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 خانم عزیز که حامله هستی حق انداختن بچرونداری وگناه داره پدرشوهرشما هم اگه بین بچه هاش تفاوت بزارگناه میکنه وممکنه چوب کارشوبخوره جاریتم هینطورمن کسایذوسراغ دارم که نوه پسریشون معتا،دزد وآدمای بدردنخورشدن ونوه دختریم دیدم که موفق ودخترای خوب وسالم وباعث افتخاربراخانواده شدن شما فقط نظرت به خدا باشه ☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃☀️🍃 دختر خانمی که شش ماه ازدواج کردی و همسرت مشکل در رابطه نزدیکی داره عزیزم این دوست داشتن شما خیلی خوبه ولی ببینید همسرتون بیرون از خونه رابطه اش با مردم چطور از لحاظ خشونت و دفت کنید قرص مصرف نمی کنه کیف و لباسش بگردید قرص فله ای یا بسته ای ب دو یا ترامادول این دوتا قرص اعتیادشون از هر مواد مخدری بدتره اگر نبود به یک سکس تراب مراجعه کنید. مشاورتون رو هم عوض کنید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 گلناز صدای در اتاق اومد، بلند شدمو درو باز کردم، یکی از مستخدم ها بود، گفت بی‌بی اومده و منتظرمه، خیلی ذوق کردم، فوری برگشتم تو اتاق، رجب به این همه ذوق من می‌خندید، لباسامو عوض کردم و با رجب از اتاق رفتیم بیرون، سفره صبحانه پهن بود و بی‌بی هم یه گوشه نشسته بود و یه سینی بزرگ صبحانه هم کنارش بود که برای من آورده بود، رفتم طرف شو اونم بلند شد، دستشو گرفتمو بوسیدم، دلم براش یه ذره شده بود. گفت برات صبحونه آوردم مادر، خوبی؟ جاییت درد نمیکنه، گفتم نه بی‌بی خوب خوبم... چشماش برق زد، یه خداروشکر از ته دل گفت، رجب هم اومد جلو و به بی بی سلام کرد کنار هم نشستیم سر سفره و چند دقیقه بعد خان و بی‌بی زهرا هم اومدن، همه به احترامشون بلند شدیم بی‌بی زهرا فوری اومد کنار ما و به من گفت خوبی دخترم، من تموم دیشب رو بیدار بودم که اگه مشکلی داشتی کمکت کنم، مشکلی که نداشتی؟ دهنم باز مونده بود، انگار اون زنی که تو باغ دیدم این زن نبود بعد از صبحونه بی‌بی رفت، رجب هم دست منو گرفت و گفت بریم تو باغ میخوام باهات حرف بزنم... تو باغ یه تخت چوبی بود که هردومون روی اون نشستیم، رجب تو چشمام نگاه کرد و گفت گلی میخوام ازت خواهش کنم دورو بر بی‌بی زهرا نگردی، نمیخوام ناراحت بشی،پس رجب هم خبر داشت از رفتار این زن گفتم بالاخره اون مثل مادرت میمونه، اگه حرفی هم میزنه به خاطر خودمونه رجب سرش رو انداخت پایین و گفت، مادر؟! باعث و بانی مرگ مادر من این زنه،من ازش بیزارم، خیلی زود از اینجا میریم، فقط یکم صبر کن نمیفهمیدم منظورشو، گفتم من شنیدم مادرتو مار نیش زده،مگه اینجوری نیست؟ پوزخند زد، گفت چرا، یه افعی بزرگ که بابامو رام کرده بود مامانمو نیش زد، از حرفاش سر در نمیاوردم گفتم یعنی چی مُرَدّد بود ولی آروم شروع کرد به حرف زدن، گفت چند سال پیش مادرم به رفتارای خان شک میکنه، یه روز که خان از خونه میره بیرون مادرم هم دنبالش میره و میبینه میره تو خونه یه زن بیوه، چند ساعت جلوی همون در میشینه تا خان میاد بیرون و وقتی ازش میپرسه چرا اومده اینجا جوابش میشه کتک... من خوب یادمه مادرم شب و روز گریه میکرد، خان رو خیلی دوست داشت،  دو سه هفته گذشت از اون روز، یادمه اومد منو بغل کرد، گریه ش گرفته بود اما جلوی خودشو گرفت، بهم گفت وقتی من نیستم تو باید مواظب برادر و خواهرات باشی، من از دور همیشه مواظبتونم، نمیفهمیدم متظورشو، فکر میکردم میخوادبره سفر و زود برمیگرده ... اما دیگه هیچوقت برنگشت، همون روز تو یکی از گودال های اطراف روستا پیداش کردن، خودشو آتیش زده بود... کفشاشو گوشه گودال گذاشته بود و از رو همون کفشا شناختنش.. صورت رجب خیس بود و صورت من خیس تر... پا به پاش گریه میکردم، درد کمی نبود آخه... از خان خوشم نمیومد و حالا ازش متنفر بودم... می‌فهمیدم وقتی یه نفر رو دوست داری چه حالی میشی اگه با یکی دیگه ببینیش... چقدر مادر رجب عاشق بوده که نتونسته تحمل کنه.. خیلی حالم بد بود. رجب اینو فهمید،  به یکی از باغبونا گفت اسبشو بیارن،گفتم کجا میخوای بری گفت باهم میریم باغمو نشونت بدم... چقدر خوب بود، انقدر خوب که همش فکر میکردم جواب کدوم کار خوب منه... مردی که اسبو آورد فهمید منم میخوام سوار شم ،سرشو انداخت پایین و آروم گفت آقا اگه خان بفهمن خیلی عصبانی میشن که عروس خانم سوار اسب شدن... رجب با مهربونی گفت تو نگران نباش، اگر پرسید بگو هیچی نمیدونی. از اسب می‌ترسیدم، اما وقتی میدونستم رجب کنارمه آروم میشدم، اول خودش نشست و بعد کمکم کرد سوار بشم... ، دستامو دور کمرش حلقه کرده بودم، سرمو از پشت تکیه داده بودم بهش، بودنش آرامش بود، راه افتادیم، وقتی از کنار مردم رد می‌شدیم، همه با تعجب نگامون میکردن، حق داشتن، آخه کدوم مرد تو اون روستا تاحالا با یه زن خوش‌رفتاری کرده بود رسیدیم باغ و از اسب پیاده شدیم، باغ قشنگی بود، یه جوی آب باریکم از وسطش رد میشد، رفتمو کنار آب نشستم، رجبم اومد و رو‌به‌روم نشست دستمو فرو کردم تو آبو خنکیش یه حال خوبی بهم داد، میخواستم راجع به طلعت ازش بپرسم، نمیدونستم چه جوری شروع کنم،گفتم رجب، نگام کرد، گفتم، تو طلعتو میشناسی؟ مستقیم نگاش میکردم که عکس‌العملشو ببینم، عادی بود، گفت اره زیاد با تو دیدمش، تعجب کردم، گفتم کجا با من دیدیش، خندید و گفت همه وقتای خالیمو جلوی در شما میگذروندم... باورم نمیشد، پسر خان با اون ابهتش اینجوری رفتار می‌کرد.. گفت خب حالا منظورت از این سوال چی بود، گفتم هیچی همینطوری پرسیدم... دیگه چیزی نپرسید، یه ساعتی اونجا نشستیمو از هر دری حرف زدیم... رسیدیم دم در  عمارت، دلشوره بدی افتاده بود به دلم... ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
💜🍃 سلام من یه زن ۲۳ ساله و شوهرم هم ۲۹ یه بچه هم داریم. مشکل اصلی من سرد بودن شوهرم در رفتارش هست. در حسرت یه بوسه ، یه پیام عاشقانه ، یه عزیزم ... موندم. از لحاظ رابطه منو تامین نمیکنه در ماه شاید یه بار... باور کنید تا چند روز بعدش اعصابم خورده. چند بار هم تذکر دادم که اینا نیاز یه زنه اما میگه اینا مال نامزداست.وقتی بقیه رو میبینم چه جوری قربون صدقه همدیگه میرن حسرت میخورم. از سر کار که میاد با موبایلشه تا شب.نه حرفی ،نه گپی...خسته شدم به خدا...احساس میکنم همش من باید سرویس بدم و حدمت کنم البته کلن ادم سردی هستند اما الان واسه همه چی وقت میذاره جز من البته ادم کنه ای نیستم. اما اگه برم کنارش هزار تا بهونه میاره مثلا چه قدر گرمی پختم ،خستم ...پاشو و .... . همش باید گدای محبتش باشم .اثنم بگم همه وظایفمو انجام میدم .خونه داری ،خوش اخلاقی ،محبت هرچیزه دیگه. اما اون فکر میکنه فقط باید پول در بیاره. .پیش بقیه میگه‌ میخنده شاده اما پیش ما ... . کمک کنید چیکار کنم. بهش میگم بریم مشاوره میگه دیوونه شدی .خوشی زده زیره دلت. من اخه چیکارکنم .در ضمن بهش مطمعنم که‌خیانت و یا چیزه دیگه ای هم‌در میون نیست. ما رو بیرون نمی بره وسیله هم داریم اما فقط بهونه مثلا سرده،گرمه،ترافیکه، بیرون چه خبره مگه...اما کافیه که یکی از دوستانمون پیشنهاد بده با کله میره...بهش میگم لازمه هر چند وقت یه بار تنها بریم میگه خوش نمیگذره. تا حالا خاطره خوش تو خرید ازش ندارم حوصله گشتن مغازه ها رو نداره مجبورم به مامانم یا دوستام التماس کنم که با من بیان حالا بماند اونا با بچه من با بچه و بدون وسیله...حسرت به دل موندم یه بار ازم تعریف کنه. اگه نظرشو بپرسم تو لباس و ارایش و اینا اصلا نگاه هم نمیکنه میگه هر چی دوست داری. بابا اخه تا کی هر کس تو زندگیش نیاز به عشق و محبت از نظر کلامی داره تو طول سال شاید یه بارم نگه دوستت دارم. تنهام تو همه چی بعضی وقتها بچه و کارای خونه عصبیم میکنه عوض اینکه ارومم کنه میگه وظیفته. قبلنا کافی بود مریض میشدم نمیذاشت دست به سیاه و سفید بزنم اما اگه الان از درد بمیرم اخر شبش میگه میخوای پاشو ببرمت دکتر...حتی یه چند دقیقه بچمو نگه نمیداره برم یه دوش بگیرم کارش شده از سر کار بیا بخوابه بعد تا اخر شب با گوشیش بازی کنه پس من چی دل ندارم منتظرم بیاد بعد استراحت یه‌ دو کلمه باهام حرف بزنه. من دیگه چیکار کنم؟ شما بگید ؟ 💜❓💜❓💜❓💜❓💜 سلام و عرض ادب خدمت دوستان من دختری 22 ساله ام که به لطف خداوند شرایط نسبتا خوبی دارم از همه لحاظ، از نوجوونی دلم میخواست با یه آدم خیلی مذهبی (نه فقط ظاهری)  ازدواج کنم  که چند سال پیش توی بسیج با پسری فوق العاده مذهبی آشنا شدم . بعد ها فهمیدم ایشون دوست پسر خالم هستن واقعا هر چی از خوبی و نجابتشون تعریف کنم کم گفتم  تا چشم به هم زدم دیدم 3 ساله عاشقشون شدم در حالی که شغلی  ندارن و وضعیت مالیشونم زیاد خوب نیست، تقریبا مطمئنم ایشونم بهم علاقه دارن ولی متاسفانه اقدامی نمی کنن . ولی مشکل اصلی پدر بزرگوار من هستن که ملاک های اصلی شون برای ازدواج تک دخترشون شغل ثابت، پشتوانه مالی و از همه مهمتر سرشناس بودن خانواده و فامیلشونه ( که خانواده پسر مورد علاقم کاملا معمولین و ثروت آنچنانی ندارن ولی بسیار شریف و نجیب هستن ) . خیلی بابت این ملاک ها با بابام صحبت کردم ولی قانع نمیشن در حالی که واقعا اینا واسم اهمیتی نداره ، ایشون ایمان و نجابت دارن و عرضه کار کردنم دارن از همه مهمتر  خداوند خودش روزی رسونه ، خود پدر و مادرم اول زندگی هیچی نداشتن ولی با توکل به خدا کم کم با هم پیشرفت کردند. یک ماه پیش یکی از فامیل های همین اقا منو برای پسرشون از بابام خواستگاری کردن و پدرم بهشون جواب رد داد و وقتی پدرم اومد خونه اینقدر عصبانی بود که همش می گفت چطور جرات میکنن لقمه ی بزرگتر از دهنشون برداشتن ( در حالی که این اقا پسر شرایط خوبی داشت ولی فقط چون اصل و نسب دار نبود به بابام برخورده بود )  همه ی اینا رو پسر مورد علاقم میدونه از طریق پسر خالم . چند هفته پیش پسر خالم گفت بهم میگفته خیلی سخته آدم عاشق کسی باشه و نتونه اقدامی کنه . پسر خالمم گفته خب یه کاری بکن ولی اون گفته نمی تونم تحقیر پدر و مادرم رو ببینم، تا الان خواستگارهام رو به بهانه های مختلف رد می کردم . الانم خواستگاری دارم دقیقا مورد پسند بابام تحصیل کرده، ثروتمند و خان زاده ... ولی زیاد مذهبی نیستن چند شبه کارم همش گریه شده و به مامانم گفتم من نمیخوام ولی مامانمم حرفای بابامو میزنه از یه طرفیم واقعا نمی تونم پسر مورد علاقم رو فراموش کنم چون دیگه الان واقعا جزئی از وجودمه . تو رو خدا کمکم کنید ممنون ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
☀️🍃 مراجعه به دندانپزشک غیر همجنس🌸🍃 پرسش :مراجعه زنان نامحرم به دندان پزشکانى که با دستکش پلاستیکى کار مىکنند، و تماس دست آنان با صورت به وسیله دستکش است، چه حکمى دارد؟ پاسخ : در صورتى که همجنس یافت نشود، جایز است. وظیفه پزشک در قبال درمان بیمار غیر همجنس 🌸🍃 پرسش :بعضى ازخانمها براى معالجه به دکتر مرد مراجعه مىکنند. آیا با علم به اینکه این خانم قادر است به دکتر زن مراجعه کند، مىتوان او را معالجه کرد؟ پاسخ : در فرض سؤال دکتر باید او را به طبیب زن راهنمایى کند; مگر اینکه آن زن واقعاً اعتقادى به طبیب زن نداشته باشد، و خود را ناچار بداند. انجام امور بیماران توسط پرستاران غیر همجنس در غیر ضرورت🌸🍃 پرسش :در صورت عدم ضرورت، آیا پرستاران مىتوانند پانسمان بیمارهاى غیر همجنس را بررسى و تعویض نمایند؟ پاسخ :جایز نیست. مراجعه زن به سونوگرافیست مرد 🌸🍃 پرسش :سونوگرافى نسوج نرم، مثل بیضهها، پستان، عروق دست و پا، نیازمند عریان شدن موضع است، و این موضع در معرض دید سونوگراف قرار مىگیرد. با توجّه به اینکه متخصّص سونوگراف زن، بسیار کم، و در برخى از شهرها وجود ندارد، رجوع به مردان چه حکمى دارد؟ پاسخ : تنها در صورت ضرورت براى درمان جایز است. عریان کردن اطراف محل مورد معاینه🌸🍃 پرسش :در موارد ضررورت مراجعه به پزشک یا پرستار غیرهمجنس، غیر از محلّ مورد معاینه، اطراف آن نیز عریان مىشود. عریان کردن اطراف، که در معرض دید قرار مىگیرد، چه حکمى دارد؟ پاسخ :  تنها به مقدارى که لازم است باید عریان شود. عدم تفاوت اعضای مختلف بدن از نظر حرمت نگاه🌸🍃 پرسش : آیا در سونوگرافى از شکم یا پستان خانمها، از نظر حرمت نگاه پزشک غیر همجنس، تفاوتى وجود دارد؟ پاسخ : تفاوتى میان این دو نیست. مشاهده و لمس موهای بیمار 🌸🍃 پرسش :در صورت لزوم، مشاهده و لمس موهاى خانم بیمار، جهت معاینه توسط پزشک مرد چه صورتى دارد؟ پاسخ : در صورتى که مراجعه به پزشک غیر همجنس همچنین لمس یا مشاهده براى تشخیص بیمارى ضرورت داشته باشد جایز است. مرجع تعیین حاذق بودن طبیب 🌸🍃 پرسش :تعیین حاذق بودن طبیب به عهده چه مرجعى است؟ بیمار یا مراجع دیگر؟ پاسخ : بدیهى است حاذق بودن را تنها اهل خبره مىتوانند تشخیص دهند. الزام بیمار به مراجعه به پزشک همجنس🌸🍃 پرسش : آیا مىتوان بیماران را به مراجعه به پزشک هم جنس، حتّى با ادّعاى اضطرار و مجوّز شرعى، ملزم کرد؟ پاسخ : در صورتى که بیمار خود را نا گزیر از مراجعه به غیر همجنس ببیند، مراجعه به غیر همجنس مجاز است. لمس و نظر بیماران غیرهمجنس کودک🌸🍃 پرسش : لمس و نظر بیماران غیر همجنس تا چه سنّى جایز است؟ پاسخ :  مادامى که ممیّز نباشند، لمس و نظر جایز است. و هنگامى که به حدّ تمیز رسیدند نگاه کردن قبل از بلوغ، اگر مفسده خاصّى نداشته باشد، اشکالى ندارد. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
🍎 🆘هشدار!!! واقعا جدی بگیرید🆘 🔵عوارض مصرف ترشیجات از نظر طب سنتی مقدس ایرانی 🔴استاد حمزه سام دلیری پژوهشگر و مدرس طب ایرانی 🔷🔶یکی ازخوردنیهای موجود سرسفره ایرانیان از زمانهای دور تاکنون که جزو جدانشدنی سفره کدبانوهای ایرانی بوده ، انواع و اقسام ترشیجات (هفتابیجار ،سیرترشی ،ترشی لیته ،ترشک،لواشک و ...)است.مصرف ترشیجات به نوبه خود از اصولی برخورداراست که خواندن این مطلب ، میتواند نگرش خوانندگان را تغییر دهد. 🔷🔶ترشیجاتی از قبیل هفت بیجار ،سیرترشی ،ترشی لیته و سایر اقلام دیگر از ترشیجات ، از نظر تقسیم بندی نه جزو غذا محسوب میشوند و نه تاثیر دارویی دارند. بلکه باید بعنوان چاشنی غذاهای مختلف همراه با غذا به مقدار کم مصرف شوند 🔷🔶مصرف زیاده از حد و غیراصولی ترشیجات نه تنها مفید نیست بلکه میتواند منبعث بیماریها و امراض مختلف در مصرف کنندگان آن شود.مصرف غیراصولی ترشیجات اگر در دوران جوانی مشکلی ایجاد نکند قطعا در دوران میانسالی و پیری گریبانگیر خواهد بود. 🔷🔶نکته مهمی که همگان باید به آن اهتمام داشته باشند این است که مصرف ترشیجات از اصول مهمی برخوردار است برای هر غذایی باید ترشیجات متناسب با آن غذا را انتخاب کرد.چون ترشیجات اگر به درستی انتخاب نشوند،نه تنها مفید واقع نمیشوند بلکه میتوانند تاثیرات منفی روی خوراکیها داشته باشند. 🔷🔶از نظر موقعیت زمانی ، زمان مصرف ترشیجات، سه ماهه زمستان و ماه اول بهار است. از خوردن ترشیجات در فصل تابستان و پاییز باید پرهیز کرد.چون از نظر طب سنتی ایران غذاهای فصل زمستان باید دارای طبع گرم باشند.لذا توصیه میشود در کنار غذاهای با طبع گرم و خشک ،مصرف ترشیجات را برنامه ریزی کرد. 🔷🔶از خوردن ترشی کلم و گل کلم و هفتا بیجار که همه این موارد به خودی خود نفخ ایجاد میکنند ،همراه با غذاهای نفاخ از جمله خوراک لوبیا و دیزی آبگوشت پرهیز کنید.چون همراهی این ترشیجات با اینگونه غذاها مراتب نفخ معده و روده را فراهم می آورند. 🔷🔶از خوردن ترشی بادمجان(لیته)همراه با غذاهای بطیءالهضم و دیرهضم باید پرهیز کرد.از جمله این غذاها میتوان کباب جگرسیاه،ماهی،تخم مرغ نیمرو، و سایرغذاهای دیرهضم و کثیف صالح الکیموس یا ردی الکیموس را نام برد. 🔷🔶توصیه و تاکید میکنم در خورشت فسنجان از اضافه کردن شکرسفید به آن که واقعا یک اشتباه آشپزی است، پرهیز نموده و از رب انار بعنوان مصلحش استفاده کنید.در چنین حالتی هضم و جذب و گوارش فسنجان بیشتر و بیشتر خواهد شد. 🔷🔶از خوردن هر نوع ترشی به جز رب نارنج یا آب نارنج همراه با ماهی پرهیز شود.خوردن ترشیجات با ماهی باعث ضعف کبد و سوء مزاج کبدی شده و شرایط را برای بیماریهای سیستم ایمنی از جملهMS ، ویتیلیگو(برص) ،گیلن باره و ...فراهم می آورد 🔷🔶از خوردن ترشیجات در شب پرهیز کنید.خوردن سرکه و ترشیجات در شب ،باعث دفع بیشتر کلسیم از بدن شده و موجب پوکی استخوان و ضعف اعصاب و حتی سکته های مغزی و قلبی میشود. 🔷🔶خوردن زیاده از حد ترشیجات در مردان باعث کاهش توان جنسی و ضعیف شدن اسپرمها و در زنان باعث دردهای شدید ایام پریود و قاعدگیهای نامنظم و دردناک میشود.و در سنین بالا باعث تشدید آرتروز میشود. 🔷🔶یکی از مهمترین عوامل حواس پرتی و کندی حافظه و حتی آلزایمردر ایران ، مصرف زیاده از حد ترشیجات است.چون ترشیجات طبعشان سرد و خشک است و باعث سردی مغز میشوند .از قدیم گفتند "ترشی نخوری یه چیزی میشی " پس اگر نگران کندذهنی و حواس پرتی خودتان هستید دور ترشی و ترشیجات را قلم قرمز بکشید. 🔷🔶در پایان توصیه و تاکید میکنم برای تهیه سیرترشی به ازای هر لیتر سرکه 3 قاشق مصلح آن ، تخم سیاهدانه اضافه کنید.برای تهیه ترشی هفتابیجار به ازای هر کیلو ترکیب آن ،یک قاشق غذاخوری مصلح آن؛ پودر گلپر اضافه کنید. ⚜ومن الله التوفیق ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. بسم الله الرحمن الرحیم 😍 در مــــــورد چی میدونی؟؟ ببین کدومش رو تو اطرافت داری و نمیدونی..! 🔹تک چشم! 🔹ستاره شش پر! 🔸شمعدان هفت شاخه! 🔸کلیدهایی که دست ارباب معبده! 🎥استاد رائفی پور 🔹مار 🔹گونیا و پرگار چسبیده 🔸صفحه شطرنجی بحث پرستی و نمادهاشون خیلی خیلی جالبه و عجیبی به آدم میدهـ....! ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 احلام رفت به زنش گفت اونم گفت من مشکلی ندارم وبرام مهم نیست اینم گفت پس باید همه باهم زندگی کنیم اونم گفت بهتر منم ازتنهای راحت میشم من هیچوقت عاشق تونبودم وکسی دیگه رو دوست داشتم که تصادف کرده ومرده الانم کا اینجوری شد برام فرقی نداره فقط یه جایی باشم که سقف بالا سرم باشه ما رفتیم محله‌ی خیلی خوب اونم با پول من یه خونه ۳خوابه گرفتیم هفته‌ی اول همه چی خوب بود از هفته‌ی بعد خانومش گفت چرا فرق میزاری منم زنتم گفت بهش تو خودت گفتی من فقط یه سقف میخوام واصلا تو برام مهم نیستی ودلشو ما ها شکوندیم ایشون دوام نیاورد ورفت ولی هرچی شوهرم التماسش کرد بالا سر بچه‌هات باش برات دوباره خونه میگیرم گفت نه عمه‌ام بهم قول داده ببرتم آلمان وبا وعده‌ی الکی یه مشت آدم احمق پشت پا زد ورفت وطلاق گرفت وای که بدبختی من الان بود نه اتفاقای گدشته منو گذاشت با دوتا دختر بچه‌ی به شدت عصبی،پیش فعال،بددهن،دوقطبی که هردو دارو مصرف میکردن از قبل این اتفاقا دختر بزرگه ۱۰ ساله بود وکوچیکه ۶ساله وبه شدت بهانه گیری میکردن شوهرم دختر بزرگه رو که خیلی اذیت می‌کرد کشید کنار وبهش گفت من دیگه نمیتونم با مادرت زندگی کنم تا الان هم به خاطرتو وخواهرت صبر کردم زندگی با یکی از ماها رو انتخاب کن وما دیگه طلاق گرفتیم ومنو اگه با اون بری هفته‌ی ۲بار نهایتا ببینی ولی اگه پیشم بمونی برات ال میکنم برات بل میکنم دختر طفل معصوم رو با وعده و وعید الکی گول زد خانمش تو عده بود که پشیمون شد وعمه‌اش پیچوندش ورفت آلمان اینو نبرد از رفتنش وطلاقش۱ماه وخورده‌ای می‌گذشت وبچه کمی بهتر شده بودن که اوایل آذر بود دیدم زنگ بالا رو میزنن دختربزرگه درو باز کرد وبا خوشحالی گفت هدیه مامان برگشته ولی تا ظاهر مامان رو دید از تو بغلش اومد بیرون ایشون با شدت آرایش کرده بود ولباس بدی پوشیده بود وخیلی سرد با این دوتا بچه برخورد کرد اینا هم ازش رنجیدن سلام واحوال پرسی کردیم اومد داخل من میخواستم به شوهرم خبر بدم گفتم حالا که مامانتون اومده من برم تا اینجا یه خرید کنم بیام تا من اینو گفتم زودتراز من لباس پوشیدن گفتن ماهم میخوایم باهات بیایم ما اینجا نمیتونیم مادرشون التماسشون کرد ولی فایده نداشت با من اومدن ومن جریان رو برای شوهرم گفتم ایشونم گفت تواین ۶سال زندگی باهاش زیر یه سقف داشتم قبل ازتو هزاربار رفتیم دادگاه ولی راضی به طلاق نمیشد حالا که رفته دوراشو زده دیده هیچ خبری نیست برگشته گفت چقدر بهش گفتم خانوادت اگه خوب بودن هواتو داشتن نه ولتون کنن شب شد همسرم رسید خونه گفت تو اینجا چیکار داری گفت من هنوز زنتم ومادر بچه‌هات داشتن بحث میکردن من با بچه‌ها داشتیم میوه می‌خوردیم دختر کوچیکه یهو چاقو برداشت یهو یه جیغ زدم ازترس وبا فریاد ازترس ازدست چاقو رو گرفتم من کلا آدم ترسوی هستم وهمش منتظر یه اتفاقم تا این ماجرارو دید شوهرمو هل اومد که منو بزنه مگه بچه‌هات هستن که سرشون داد میزنی وهرچه ازدهنش دراومد بهم گفت ویه عالمه منو پسرمو نفرین کرد وناسزا به پدر مادرم داد دیگه دعوا با شوهرم بالا گرفت واز خونه پرتش کرد بیرون وزنگ زد مامور اومد جلوی مأمورا از بچه‌ها پرسید منو میخوایین یا باباتون هردو گفتن بابا طفلکی ها فکر کردن اینجا خبری هست خبر نداشتن اینجا خر داغ میکردن وبوی کبابی نبوده گذشت ومشکلات من با این دوتا بچه شروع شد هروز سر تکلیف مدرسه،سر بیداری مدرسه،سر ناهار،سر شام،دوتا خواهر همش باهم دعوا داشتن،نوبت دکتر روانپزشک داشتن ودختربزرگه یه جور اذیت می‌کرد مثلا انواع فحش‌های رکیک رو میداد فقط سر اینکه بهش میگفتی ظهر بخواب بعد بلند شو مشقتو بنویس ....وحشتناک ودختر کوچیکه همش لجبازی می‌کرد مدرسه نمی‌رفت تو مدرسه معلمو عاصی کرده بود شبا نمی‌خوابد باید پدره میومد پیشش وای چقدر بدبود شد سال۹۸ همسرم مشکوک میزد ومن اونسال فهمیدم از ارتباط نگرفتن من وبچه‌ها تو خونه عاصی شده رو آورده به شیشه کشیدن اونم با یه خانم ۵۲ساله‌ی داغون ولی پولدار گذشت بهش میگفتم کتمان می‌کرد خیانت رو ولی شیشه رو می‌کشید جلوم ومنم به این ماده معتاد کرد شد سال ۹۹ همینجور هفته‌ها نمیومد خونه خرجی با بدبختی میداد تا فهمیدم با زنه دوستش که میشه برادر دامادمون داره بهم خیانت میکنه با یه زن۱۰۰ کیلویی ۴۰ساله ودرواقع همه‌ی اون اتفاقای که سر همسر اولش آورد بدترش رو سر من آورد در روز با ۵نفر رابطه برقرار می‌کرد منم به شدت داغون ولاغرشده بودم یه روز صبح که بیدار شدم دیدم معده دردی دارم که نمیشه نفس بکشم این درد تا۳روز با من بود واصلا به من اهمیت نمی‌داد وبه کثافت کاری‌اش می‌رسید صبح روز ۴ام پسرم میاد صدام کنه میبینه بیدار نمیشم به پدرش میگه ... ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
پاسخ اعضا🌙🌸 ‌ سلام وادب خدمت خانم میانسالی که دو فرزند 28 و 18 ساله داری عزیزمی وقتی این اقا مراقب سلامتیه خودش نیست بیجا میکنه جسم شمارو به خطر میاندازه اون حالیش نیست شما که ماشاالله خودتون متوجه شده اید بیمارتون کرده چرا تن به این ذلت دهید عزیزم مگه روزه واجب دینی نیست خداوند میفرماید اگه مریضی یا مسافری نباید بگیری چون به نفس وجودیتون اسیب میرسه حفظ سلامتیتون به مراتب اولی تر از فرمان بردن از شوی است نگران نباشید با اقتدار بگویید تا بگویید تا بهبودی کامل از معاشرت معذورم تازه خود اقاتون هم باید تحت درمان قرار بگیرند خداوند سلامتی و طول عمر با عزت به شما عنایت فرماید البته عزیزم درمان خودتون رو کامل کنید گاها درمان ناقص پاپیلوما ویروس باعث سرطان میشود موفق باشید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام وقتتون بخیر در جواب خانمی که جاریتون دوقلو پسر زاییده و مادر شوهرتون گفته مگه عروسم دختر آورده که خجالت بکشه و الان شما دختر حامله ای و قصد داری سقطش کنی....عزیزم شما میخای به خاطر مال و اموال بی ارزش دنیایی با دستهای خودت بچه ت رو بکشی و قاتل بشی . از خیلی ها شنیدم که بچه شون رو سقط کردن و بعد از اون دیگه خوشی ندیدن و زندگیشون به نوعی پر از بدبختی شده...یعنی مال و اموال اینقدر ارزش داره که دست به قتل بزنی خداوند در مورد هر که هر چه صلاح بدونه همون رو بهش میده...مادر شوهرت مطمئن باش از اونجایی که دلت رو شکسته حتما یه روزی .یه جایی .که به ذهن هیچکس نمیرسه خداوند آنچنان دلش رو میشکنه که یادش می افته میگه این آه عروسم هست کاش دلش رو نمیشکستم...و از کجا میدانی که اگه پسر به دنیا بیاری پسر سالمی میشه و معتاد و ...نمیشه...قدر نعمتهایی که خدا بهت داده رو بدان...یه سیب که بالا میره هزار تا چرخ میخوره تا میاد پایین از کجا معلوم ثروت پدر شوهرت همیشگی هست شاید یه جایی یه روزی همه رو از دست بده شما داری برای یه آینده ی مبهم دچار قتل بچه ت میشی...نکن عزیزم قوی باش...حسود نباش..به خدا توکل کن...چند سال بعد همه ی اینهایی که گفتم رو به یاد میاری و اونموقع برام دعا کن.. 🌸🌸🌸 خانمی که مادرتون به خاطر بیماری خ...و...د...ک...شی کرده...توی سمت خدا یه بار شنیدم که اگه شخصی دست خودش نباشه و به علت بیماری به این کار دست زده باشه یعنی اینکه اون لحظه عقل و انتخاب در اختیارش نباشه جایگاهش فرق میکنه ...اما سوره ملک رو براش بخون که نجات دهنده از عذاب هست...و براش استغفار کن و زیاد صلوات بفرست...برای اینکه به خوابت بیاد توی مفاتیح یه دعایی هست برای دیدن خواب اموات هست این دعا شرایط خاص داره پیدا کن و بخوان 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 سلام خدمت ادمین عزیز و دوستان گروه مامان دلارام عزیز و بقیه عزیزانی که مشکل اعتیاد دارن تو رو خدا پیش دکتر ترک اعتیاد و کمپ و این چیزها نرید فقط درمان اعتیاد از هر مخدری در کنگره ۶۰ ،حتما کرمان ویزد هم شعبه دارن اینجا جایی هست که هم برای مصرف کننده کلاس هست و هم خانواده حتی درمان قرصهای مخدر و سیگار به خدا من که جواب گرفتم الان یک سال و خورده ای هست هم خودم و هم شوهرم و هم بچه هام میریم کنگره چقدر هم درس زندگی یاد میدن درمان رایگان هست انشاالله مهندس دژاکام بنیانگذار کنگره ۶۰ سالم باشن خدا خیرشون بده که بانی کار خیر شدن و خانواده ها رو دارن از آتیش اعتیاد نجات میدن ،خواهرهای عزیز از گوگل سرچ کنید و آدرس نزدیکترین شعبه کنگره ۶۰ رو پیدا کنید و برید برای درمان قطعی ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
✅✅✅ ⭕️سهم أجنه ⭕️ ✅درروایات معتبرآمده: استخوان ها را تمیز نکنید(نخورید)همانادراستخوانها سهمی برای اجنه میباشد. اگرشما آن کار را انجام دهید ،بهتراز آن استخوان از خانه شما میرود. 👈متاسفانه امروزه غذاهایی از استخوانها تهیه میکنند وغیر ازطب اسلامی بقیه مکاتب طبی خیلی برآن اصرار دارند مانند قلم گاوی _قلم گوسفندی که طبق روایات این غذاها مکروه هستند 📚الکافی_الفقیه_المحاسن_الوسایل **************** ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❌❌مهم حتما بخونید لطفا❌❌❌ سلام خدمت دوستان عزیز و اعضای بزرگوار کانال ایام به کام دوستان گلم به دلیل حجم بالای پاسخ اعضا و محدودیت در ارسال روزانه یه تصمیمی گرفتیم 👇 پاسخ هایی که شما به سوالات میدین ممکنه چند روز طول بکشه که در کانال ارسال بشه چون باید به جز پاسخ اعضا مطالب دیگه ای هم در کانال بزاریم و به این خاطر که اعضای محترممون زودتر به پاسخشون برسن تصمیم گرفتیم یه کانال دیگه اختصاص بدیم به این قضیه یعنی اونجا فقط مختص پاسخ اعضا باشه پاسخ هایی که توی کانال اصلیمون جا نداریم بزاریم رو اونجا قرار میدیم یعنی یه بخشیش در همین کانال و تعدادی دیگه ش در کانال دیگه ای قرار میگیره فقط دقت کنید عزیزان هردو کانال رو چک کنید حتما ❌❌❌👆👆چون در هر دوکانال پاسخها تکراری نیستند ممنون میشم همگی اون کانال هم عضو باشید برای دسترسی بهتر به پاسخها✅✅✅👇👇👇👇 در ضمن اینجا مخزن میشه برای دسترسی بهتر به مطالبی که میخواید بعدا پیداشون کنید😍✅ https://eitaa.com/joinchat/3518169438Cd5294f4139 عضو بشید همگی🙏👆 کانال خصوصیه دوستان و مختص اعضای خودمونه🌸 🙏🌸
❌ شش ماهی از زایمان ناموفقم گذشته بود ولی نمیدونستم چرا انقدر حالت تهوع دارم همسرم مدام بغلم میکرد و میگفت حتما خبراییه عشقم همیشه م بهم روحیه میداد و میگفت تو دوباره مادر میشی بهترین مادر دنیا هم میشی بعدشم چشمکی بهم میزد و میگفت تو جواب دعاهای مادرمی اما انگار خبری نبود چند بار ازمایش داده بودم منفی بود یه روز رفتم دستشویی که یه دفه مثل چند دفه ی قبل که سقط داشتم همون حالتا برام پیش اومد با وحشت همسرمو صدا کردم تا بیاد کمکم کنه. رنگ به رخسار نداشتم با کمک همسرم سرپا ایستادم بوی خیلی بدی توی دستشویی پیچیده بود جوری که نمیشد نفس کشید وقتی چیزی رو که سقط شده بود دیدیم شاخ دراوردیم . من غش کردم ولی صدای همسرم رو میشنیدم که سریع زنگ زد به پلیس...👇🏻🔞 https://eitaa.com/joinchat/3033399661Cce36688bbf کانال مخصوص میباشد❌❌❌
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه صد و پنجاه و هشت قرآن کریم سوره مبارکه الأعراف ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
Quran-page-158.mp3
2.24M
📢 هر روز بخوانیم 🔹 صفحه صد و پنجاه و هشت قرآن کریم، سوره مبارکه الأعراف با صدای آقای شهریار پرهیزگار بشنوید. ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
🌱 صلوات تفریجیه : هر کسی مداومت به این ورد کند هر روز 11 مرتبه رزق و روزی او زیاد شده و غنی می گردد عقب هر نماز 11 مرتبه بخواند و مداومت کند رزق او قطع نشود و دولت به او روی آورد اللهم صل صلاةً کاملةً و سلّم سلاماً تامّاً علی سیّدنا محمد تَنحَلُّ بهِ العُقَدُ و تَنفَرِجُ بهِ المُکربُ و تُقضی به الحوائِجُ و تُنال به الرَّغایبُ و حُسنُ الخواتمِ و یُستَسقی الغمامُ بوجههِ الکریم و علی آلهِ و صحبهِ فی کلِّ لمحة و نفَس بعدد کلُّ معلوم لکَ خداوندا صلواتی کامل و سلامی تام بفرست بر سرور ما محمد,كه گره ها با آن گشوده شود. رنجها با آن گشایش یابند نیازها با آن براورده شوند.و تمایلات به عاقبت به خیری دست یافته شود و به خاطر وجه ارجمند او ابرها باران گیرند و نیز بر خاندان و یاران او در هر چشم بر هم زدنی و هر نَفَسی به اندازه تعداد انچه که در علم تو وجود دارد. منبع : دعاهای سرازیر شدن رزق و روزی – محمد مهدی کوثری ص 143 و 144 🌿🌺🌿 جهت بزرگی و عزت و طلب جاه و الفت دلها و فراخی روزی و هر آرزویی که دارد هر روز 1001 آیه 19 سوره ی شوری گوید آنچه که مقصود او باشد زودتر از آنکه گمان دارد به وی عنایت گردد . اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ العَزِيزُ ﴿۱۹﴾ منبع : رهنمای گرفتاران ص 170 🌿🌺🌿 هر که چهل روز هر روز 365 بار بخواند حق تعالی اخلاق نیک گرداند و اگر هر روز 41 بار بخواند حق تعالی رفتار بد از او ظاهر نگرداند و نامش به نیکویی گیرند و اگر هر روز 21 بار خبواند پیش پادشاهان عزیز باشد یا حَمیدُ تَحَمَّدتَ بِالحمدَ وَ الحَمدُ فی حَمدِ حَمدَکَ یا حَمیدُ منبع : کونوز لااسرار ج 1 ص 120 ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۲۲ مهر | میزان ۱۴۰۳ 🗓 ۹ ربیع الثانی ۱۴۴۶ 🗓 13 اکتبر 2024 🌹 متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها ▪️25 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️33 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) ▪️53 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️63 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا ذَالجَلالِ وَ اْلاِکْرام "ای صاحب جلال و بزرگواری" ❇️ روز که به اسم امیرالمومنین علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها می‌باشد، می‌شود، روایت شده است که در این روز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها خوانده شود. ❇️  (یا ) ۴۸۹ مرتبه بعد از نماز صبح موجب می‌شود. 📚 شب : طبق آیه ی ۱۰ سوره می‌باشد. ⛔️ برای و دادن روز مناسبی نیست. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ✅ برای روز مناسبی است‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ✅ امشب برای خوب است. ✅ برای رفتن روز مناسبی است. 🔰زمان :از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸امروز برای شروع کارها مناسب است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان پسندیده است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود زود پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن انجام شود. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت بلامانع است. 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود، سعادتمند خواهدشد، اگر خدا بخواهد. 🔸رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن خوب است. 🔹امروز ناخن گرفتن خوب نیست. 🔹حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث درد اعضاء میشود. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در « پشت » است.باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹مسیر رجال الغیب میان شرق و جنوب میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. ☜ صبح 04:46 اذان ظهر 11:51 ☜ مغرب 17:49 طلوع آفتاب 06:10 ☜ آفتاب 17:31 نیمه شب 23:09 🌹 🌹 این آیه سی و شش مرتبه خوانده شود بسیار موثر است اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَ لاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضَ وَ لاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ. 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی عمود ۱۳:۴۴ 🤲 دعا خواندن در زمان ذات الکرسی میشود. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عاقبت "بدن منه انتخاب منه" مشخصه. وقتی خود غرب فهمید چه بلایی سر جایگاه زن آورده چرا ما باید دوباره این غلط رو تکرار کنیم؟ ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
❤️🍃 سلام  راستش من یه حرف هایی راجع به عشق و عاشقی داشتم که دلم می خواد بگم، شاید کمک کنه به یک سری مسائل که حل بشن، نگرانی هایی که از بین برن و در واقع ماجراهایی که تموم بشن با توجه به پست های اخیر که خوندم اینجا.  ببینید من خودم زخم خورده این موضوعم، یعنی عاشق شدن. می خوام تجربه ی خودم رو بگم و دیگه توی اینجا چیزی نمیفرستم ، من حدود دو سه سال پیش عاشق یه فرد نسبتا موقعیت داری شدم، از طریق اینستاگرام و این عشق این شکلی که میگم اتفاق افتاد؛ ابتدا اصلا تصور نمیکردم این جوری بشه، یعنی عاشق بشم، میشناختمش اما عاشق نبودم، خیلی غرور داشتم و دلبری های دخترانه خودم، وقتی پستها و عکس های این فرد رو میدیدم شدیدا احساسی می شدم، تمام ذهنم به هم می ریخت، تمام تمرکزم رو میگرفت، این حس کم کم شدت گرفت به حدی که احساس کردم اونم غیر مستقیم بهم ابراز علاقه میکنه. اولش سعی کردم انکار کنم حس خودم رو، و بگم اصلا اینجوری نیست این علاقه از طرف اون نیست اما عشق اینقدر عجیبه که اصلا منطق نداره، خلاصه من حس کردم اون تمام قد عاشق من شده و منو دوست داره، و منم که خودم عاشق شده بودم، منم براش کامنت های عاشقانه گذاشتم و بشدت ابراز احساسات از انواع مختلفش، و هر رفتار و حرکت این آدم مبنی بر علاقه مندی نسبت به خودم می ذاشتم. اینجا لازمه بگم که فرآیند عشق جوریه که همون طور که از قدیم گفتن عشق از در که وارد میشه عقل و منطق از در دیگه میره بیرون، عشق همش هیجانه، احساسه، تو معشوقت رو اینقدر دوست داری که از هر لحاظ بهش فکر میکنی، هم فیزیکی، هم هیجانی و عاطفی و هم حس برای خودت بودن. خلاصه منم بشدت دچار هیجان شدم و بی محابا ابرازش کردم، تا این که فرد مورد نظر بشدت بهش برخورد و عصبانی و آشفته شد و گرفت منو به فحاشی و تحقیر و توهین و تمسخر و تهدید، که چرا به قول خودش خیال کردم اون عاشقمه و با آبروش بازی کردم و الفاظ بسیار زشت و رکیک که بهم نسبت داد. من کم کم تونستم بفهمم قضیه چیه، اوایل که هیجان عشق هم چنان تو وجودم موج میزد و از طرفی ناراحتی از این رفتار، من دو سه سال تو این عشق درگیر بودم دو سه سال هر حرفی شنیدم ولی حسم از بین نرفت، دلتنگی داشتم، ناراحتی داشتم همه چیز خلاصه ... حتی تا مرز خودکشی رفتم، ولی زمان گذشت و من این عشق رو حس کردم که داره کم میشه، حتی از خدا خواستم از دلم بیرون بره چون فرد مقابلم بشدت ازم متنفر بود و از آبروش می ترسید، البته من هیچ کاری به آبروش نداشتم اما اون بخاطر موقعیتش میترسید. خلاصه خیلی از خدا خواستم و دعا کردم که بتونم این فرد و فراموش کنم، الحمدالله خدای مهربان به من لطف کرد و این اتفاق افتاد و مهر این فرد از دلم رفت، حالا با وجود این که، علاقه از بین رفته ولی هنوز اون فرد مطمئن نیست و نگرانه. من مجردم، حتی نگرانه که اگه ازدواج کنم فراموش نکنم و برم سمتش، من اینجا دلم میخواد بگم که قسم می خورم به همون خدایی که دعای منو اجابت کرد، من به طور کل هیچ وقت سمت این فرد نمیرم و نخواهم رفت. خدا میدونه که دروغ نمیگم، من چند بار رفت و برگشت داشتم تو این مدت اما این بار کاملا متفاوته و به هیچ وجه برگشتی در کار نیست. حالا هدفم این بود که بگم عشق خیلی تلخه، آدم رو تا مرز رسوایی پیش میبره، اگه با آدم عاشقی رو به رو شدید، مهربانانه تر برخورد کنید، چون یه عاشق ضعیف میشه، مثل یه آدم بیمار، مثل یه ناتوان، اگه دوستش هم ندارید حرمت نگه داریم ، یادمون نره امام حسین گفت اگر دین ندارید آزاده باشید، شرف و وجدان و آزادگی کلمات بزرگی هستند بیاین شرافت مون رو زیر سوال نبریم. خدا هر کسی رو یه جوری امتحان میکنه، یکی با قدرت، یکی با ضعف، اگه قدرت دستمونه خیلی به خودمون نبالیم، اگه ضعیفی می بینیم هم ظلم نکنیم، بالاخره شاید همه چیز رو به تمسخر بگیریم، اما دنیا به مسخره کردن مون نگاه نمیکنه، دنیا درسته جنگ داره، برد و باخت داره، اما ورقش هم برمیگرده. حرمت نشکنیم ... همین ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 داروی تمام پریشانی‌های آخرالزمانی ! (خوابهای پریشان/ سحر و جادو/ مشکلات و گره‌های کور مالی و خانوادگی و شغلی / جن‌زدگی/ شکست‌های پی‌درپی/ ناآرامی‌ها و شبهات فرزندان/ و ...) | ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@azsargozashteha 📚🖌 ᯽────❁────᯽