eitaa logo
|بهارنارنج|
171 دنبال‌کننده
464 عکس
59 ویدیو
7 فایل
🔆 بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 ✨‌مطالب این کانال، نذر سلامتی و ظهور حضرت حجت (عج) است فاطمه‌ام افــضـــلی مادر| نویسنده| کتــــــاب‌خوار| کارشناس‌ارشد فلسفه| مشغولِ عکاسی‌وتصویرگری‌وجهادِفرهنگی| 🔰 @mrs_faaf
مشاهده در ایتا
دانلود
|بهارنارنج|
‌ و ما، تکه‌ی بزرگی از قلب‌مان را نمی‌دانیم کی و کجا خاک کرده‌ایم... ‌
🪴 کتاب به مثابه‌ی میراث ۲۴/آبان/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌
|بهارنارنج|
🪴 کتاب به مثابه‌ی میراث ۲۴/آبان/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌
🪴 کتابی که ریحان از کتابخانه محل امانت گرفته بود را تحویل دادیم و تا رسیدیم خانه نزدیک اذان بود. ریحان شنل و روسی و جورابش را وسط راهرو درآورد و ولش کرد همانجا. رفتم توی اتاق. پیچ رادیو را چندبار چرخاندم. موج رادیو فارس سخت پیدا می‌شود. یک قفسه بردمش بالاتر. بالاخره گرفت. آقای سقاچی با آن لهجه‌اش که بالاخره نفهمیدم کجایی‌ست داشت احکام می‌گفت. ریحان از توی کلبه‌ای که تازه برایش خریده‌ایم داد زد: -مامان کجایی؟ -توی اتاق کتاب. به اتاق وسطی که دوتا کتابخانه و دوتا شلف و سه تا صندوقِ چوبیِ میوه پر از کتاب تویش است می‌گوییم اتاق کتاب. بقچه‌ی ترمه‌ی جانمازها را هم عمدا گذاشته‌ام همانجا. توی یکی از قفسه‌های شلف سه‌طبقه. می‌خواستم ریحان بفهمد اگر نماز بخواند و کتاب نخواند، یا اگر کتاب بخواند و نماز نخواند، همیشه یک جای کار زندگی‌اش لنگ می‌زند. یک جایی زمین می‌خورد. یک جایی وا می‌ماند. حالا نمی‌دانم بچه‌ای که فلسفه نمی‌فهمد، فلسفه این کار را درک می‌کند یا اینکه نتیجه‌اش می‌شود «الکی مثلا من می‌خوام بچه کتابخون بار بیارم». صدای اذان مثل بوی گلاب فِر گرفت توی خانه. ریحان آمده بود سراغ بقچه ترمه. چادر سفید را انداختم سرم. رادیو مثل هر روز بعد از اذان حدیث کسا پخش کرد و مثل هر روز یادم آورد چقدر خوشبختم که می‌توانم حدیث کسا را بخوانم و آخرش بابا علی (ع) مثل هربار بگوید «سوگند به پروردگار کعبه که شیعیان ما نیز رستگار شدند.» آقای مجریِ خوش‌صدای برنامه می‌خواست خداحافظی کند که یادآوری کرد امروز روز کتاب و کتابخوانی است و می‌خواهد به همین مناسبت هدیه‌ای تقدیم شنوندگان کند. گفت توی الكافی، جلد ١، صفحه ٥٢ نوشته امام صادق (ع) فرموده‌اند: «بنويس و دانش خود را در ميان برادرانت منتشر كن و چون مُردى، كتاب‌هايت را به فرزندانت ميراث ده؛ زيرا روزگارى پرآشوب بر مردم فرا مى‌رسد كه در آن جز با كتاب‌هایشان انس نمى‌گيرند.» چشمم روی کتاب‌های کتابخانه چرخید و ذهنم رفت لابلای روزگارِ پرآشوبِ این روزها. ریحان چادر گل‌گلی آبی‌اش را انداخته بود روی سرش و داشت پشت به قبله، رو به حرم امام رضا (ع) نماز می‌خواند. حدیث چرخ خورد توی سرم. «بنویس» را می‌فهمیدم. خوب هم می‌فهمیدم. همان روایت کن خودمان است. مثلا منظور امام (ع) این باشد که روزگارت را روایت کن و ثبت کن و بعد که بچه‌ات بزرگ شد نشانش بده و بگو ما این‌ها را پشت سر گذاشتیم. سخت هم پشت سر گذاشتیم. ذهنم اما روی «میراث» و «انسِ روزهای پرآشوب» گیر کرده بود. دوباره چشم انداختم توی قفسه‌ها. کتاب‌هایی که قرار است برای ریحان به ارث بگذارم، چقدر می‌توانند انس روزهای پرآشوبش باشند؟ چقدر می‌توانند دستش را بگیرند و از فتنه بیرونش بکشند؟ اصلا تا حالا به کتاب به عنوان میراث فکر کرده بودم؟! ریحان داشت تسبیح می‌چرخاند. چقدر از این به بعد کارم برای خرید کتاب سخت‌تر شده بود. چقدر وسواسی‌تر شدم. ۲۴/آبان/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌
🪴 بیست‌وششمین کتاب صفرسه ۲۶ از ۶۰ «عشقی آتشین، عزمی پولادین، و ایمانی راستین چهره‌نگار زندگی این دو جوان است که با نگارشی زیبا و رسا در این کتاب تصویر شده است. این نیز از همان روایات صادقانه است که شنیدن و خواندن آن امثال این حقیر را خجالت‌زده می‌کند و فاصله‌ی نجومی‌شان با این مجاهدان واقعی را آشکار می‌سازد.» این را آقا سید علی گفته است. درمورد «پاییز آمد». و من «روایت صادقانه» را توی این کتاب، آنجایی خوب می‌فهمم که شهید یوسفی هروقت دلش می‌گرفته به خانمش می‌گفته برایش آواز بخواند. ما به این روایت‌های صادقانه از شهدا نیاز داریم. و از تکنیک که بگذریم، کتاب خوبی بود. ۲۶/آبان/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌
🪴 بالاخره برق ما هم رفت. جدول خاموشی‌های منظم! را نگاه کردم. گروه جیم هستیم. چند روز پیش توی یکی از این گروه‌ها و کانال‌ها خواندم هر بار که برقتان می‌رود صلواتی بفرستید هدیه به روح شهید رئیسی که سرش رفت اما نگذاشت برق خانه‌های مردم برود. اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم ۳۰/آبان/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌
🪴 ما هی می‌گوییم رژیم صهیونیستی، محتضرِ مفلوکِ گندیده‌ای بیش نیست، بعضی‌ها هی نمی‌خواهند قبول کنند. ما سید حسن و سید هاشم صفی‌الدین و فرماندهان بزرگ‌مان را نداشتیم. آن‌ها دولت بی در و پیکر فرانسه و پادشاهیِ بریتانیای صغیر و وزرای هیتلرنشانِ آلمانی و پیرمرد پرحاشیه آمریکایی و این آخر کاری دیوانه‌ای مثل ترامپ داشتند و بعد از چند ماه نتوانستند حتی یک روستا را بگیرند. ۷/آذر/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌
🪴 از امروز. شیراز|باغ ارم ۸/آذر/۱۴۰۳ 🔰 @baahaarnaranj ‌‌‌