eitaa logo
|بهارنارنج|
171 دنبال‌کننده
464 عکس
60 ویدیو
7 فایل
🔆 بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 ✨‌مطالب این کانال، نذر سلامتی و ظهور حضرت حجت (عج) است فاطمه‌ام افــضـــلی مادر| نویسنده| کتــــــاب‌خوار| کارشناس‌ارشد فلسفه| مشغولِ عکاسی‌وتصویرگری‌وجهادِفرهنگی| 🔰 @mrs_faaf
مشاهده در ایتا
دانلود
|بهارنارنج|
✨✨✨ 🔆بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 بعضی آدم‌ها دوبار زندگی می‌کنند. و ما، با مبنا، دو بار زندگی کردیم. مثلا تا قبلش نمی‌دانستیم تجربه زیسته چیست. قورمه سبزی دقیقا چه طعمی دارد. فراز و فرود صدای شکستن تخمه‌های مختلف چه تفاوتی دارد. عطر حرم، رایحه تلخ و سرد دارد یا شیرین و گرم. لکه رب گوجه‌فرنگی روی لباس نوزاد که با صابون فیروز شسته شده، چه رنگی می‌شود. بعضی آدم‌ها دوبار زندگی می‌کنند. و ما، با مبنا، دو بار زندگی کردیم. مثلا تا قبلش این همه آدم خوب، رفیق بامرام، همراه دل‌سوز ، استاد بخشنده‌دل، استادیار بزرگ‌دل را یکجا ندیده بودیم. ما در دوره نویسندگی مبنا، مخصوصا سه ماه حرفه‌ای‌اش، بیشتر از اینکه نوشتن بیاموزیم، مهر آموختیم. با پیام‌های آقای محمودی که «بیایید راس ساعت ۹ شب حدیث کسا بخوانیم برای سلامتی چندتا از مبنایی‌ها و خانواده‌شان.» تعدادش را یادم نیست اما چند شب جمعه هم زیارت عاشورا خواندیم برای رفتگان مبنایی‌ها. یا وقتی خانم آرایش بسم‌الله گفت و پول جمع کرد برای بچه‌های شیرخوارگاه شبیر تا مرهم دل رنجور خانم «ط» شود. همان خانم «ط»، استادیار دوره پیشرفته‌ام که نوزادش آسمانی شد. یا وقتی لیست هدایای معنوی استادیارها بیرون آمد، معلوم شد همه، حواس‌شان به مرحوم پدر خانم رباط‌جزی هم بوده. یا همین آخر کاری، وقتی آقای شمشیری ختم حمد شفا گرفت برای سلامتی خانم «کاف»، توراهی‌اش و پدرهمسرش. قرار بر ۱۱۰ بود اما خب مبنایی‌ها همیشه سنگ تمام می‌گذارند، ۲۱۷ تا جمع شد. یا متن پر از بغض استاد جوان که بعد از مراسم غافلگیری آخر دوره فرستادند توی گروه. و منی که هنوز نمی‌دانم این حجم از تواضع، چطور در آدم جا می‌شود. مبنا -و مشخصا دوره نویسندگی حرفه‌ای‌اش- مدرسه مهارت‌آموزی نیست، نوعی سبک‌زندگی‌ست. شیوه جدیدی از مهربانی‌ست. و ما، این رسم جدید زندگی و جهان‌بینی‌مان را مدیون مبناییم ممنونیم از شما که این همه خوبی را یک‌جا جمع کرده‌اید آقای ناخدای مبنا آقای استاد محمدرضا جوان‌آراسته راستی امشب راس ساعت ۲۱، خانم عطارزاده و رباط‌جزی و دبیرها، از گروه‌های زیرمجموعه خارج می‌شوند و پرونده حرفه‌ای ۳، رسما بسته می‌شود. می‌دانم دریای حرفه‌ای قرار است به اقیانوس باشگاه نویسندگی ختم شود. اما دل است دیگر، می‌گیرد. آن هم غروب جمعه. ما شیرازی‌ها هم که دست به «حافظ»مان خوب است. تفالی زدم. حضرت حافظ هم که همیشه ثابت کرده، استاد پاسخ‌های شگفت‌انگیز است: شب وصل است و طی شد نامه هجر سلامٌ فیهِ حَتّی مَطْلَعِ الفَجْر دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر من از رندی نخواهم کرد توبه و لو آذَیتَنی بِالهَجرِ و الحَجر پ‌ن: عکس‌ها، گزیده‌ای از سفر مبنایی‌ام هستند. از ۷ دی ۱۴۰۱ که با خلاق شروع کردم، تا ۲۹ بهمن ۱۴۰۲، روز جشن غافلگیری پایان دوره حرفه‌ای. (و مایی که روز جشن، از قاب گوگل‌میت همراه بچه‌ها بودیم) ۴/اسفند/۱۴۰۲ 🍃🍃🍃 ☕️دعوتید به یک فنجان عطرِ |بٰاهٰارْنارَنج| 🔰 @baahaarnaranj 🔰 @mrs_faaf
✨✨✨ 🔆بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 بیا امشب تا صبح، نه، تا هروقت توانستی به ضرب و زور چای و قهوه خودت را بیدار نگه داری، به این سوال فکر کن: تو دقیقا کجــــــای جهانِ پـَساظهور ایستاده‌ای؟! خودمانی‌اش می‌شود اینکه حضرت (عج)، فردای ظهورش، کدام بخش از را می‌تواند به تو بسپارد؟! پ‌ن۱: دو رکعت نماز حضرت زهرا (س)* بخوان. هدیه کن به حضرت موعود (عج). خودش برای یافتن پاسخ این سوال کمک‌ت می‌کند. می‌دانی که، پسرها مامانی‌اند *دو رکعت مثل نماز صبح، با این قنوت: اَللهُمَّ بِفاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بِفاطِمَةَ وَ بَعْلِها وَ بِفاطِمَةَ وَ بنَیها وَ بِفاطِمَةَ وَ اَلسِّرِّ اَلْمَسْتَودَعِ عَلَیْها اِقْضِ حاجَتی وَ صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‏ مُحَمَّدٍ پ‌ن۲: امشب، برایمان، پدری کنید، آقا ۵/اسفند/۱۴۰۲ 🍃🍃🍃 ☕️دعوتید به یک فنجان عطرِ |بٰاهٰارْنارَنج| 🔰 @baahaarnaranj 🔰 @mrs_faaf
🪴🪴🪴 🔖 🔰 @baahaarnaranj 🔰 @mrs_faaf
🌾🌾🌾 🪴از خوبی‌های بچه‌های 🇮🇷قرارمان باشد امشب ساعت ۲۱ پای سجاده و فردا ساعت ۸ پای صندوق‌های رای 🔰 @baahaarnaranj 🔰 @mrs_faaf
✨✨✨ 🔆بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 🇮🇷ما زنده به آنیم که آرام نگیریم... رأی، به چای‌شیرینِ کنار نان و پنیر صبحانه می‌ماند. باید داغ داغ سر کشید، اول صبح. رأی‌ت سرد نشود رفیق! اگر داری می‌گویی «حالا تا شب وقت داریم»، «لعنت بر شیطان» را بلند بگو و «یا علی» را بلندتر. وضو و نیت یادت نرود :) ۱۱/اسفند/۱۴۰۲ 🍃🍃🍃 ☕️دعوتید به یک فنجان عطرِ |بٰاهٰارْنارَنج| 🔰 @baahaarnaranj 🔰 @mrs_faaf
✨✨✨ 🔆بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر🔆 -مامان این چیزِ؟ انگشت سبابه دست راستم را گرفته بود و با تعجب به رنگ آبی‌اش نگاه می‌کرد. -این رنگه. انگشتمو رنگ زدم و ایرانو نقاشی کردم. نگاهی به انگشت سبابه خودش انداخت. رنگی نبود. چند دقیقه قبلش اما، با همین دستان کوچک، تجربه جدیدی به دست آورده بود. تجربه‌ای از جنس سیاسی، تمرین اجتماعی، نوعی زلال. حالا ریحان می‌داند کوچکی و بزرگی دست مهم نیست. رنگی بودن و نبودن انگشت مهم نیست. نداشتن سن قانونی و رای‌چندمی بودن مهم نیست. مهم است که این دستان را به حرکت وا می‌دارد و می‌کارد. امروز ریحان فهمید با دستانش، به جز خمیربازی و توپ بازی و درست کردن کاردستی، می‌تواند کارهای دیگری هم بکند. مثلا می‌تواند را بسازد. امروز ریحان، اولین پای صندوق رای را تجربه کرد و بعد، برای این «اولین»، گرفتیم و «شـُـکـُـکـُـلات» خریدیم و دست زدیم. ۱۱/اسفند/۱۴۰۲ 🍃🍃🍃 ☕️دعوتید به یک فنجان عطرِ |بٰاهٰارْنارَنج| 🔰 @baahaarnaranj 🔰 @mrs_faaf
🪴🪴🪴 🔖 🔰 @baahaarnaranj
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪴🪴🪴 🍃 دنیا تماشایی‌ست اما زندگی اینجا ... --------------------- 🔰 @baahaarnaranj
🪴🪴🪴 🍃بــِســـمـِ الـلّـــهـ وَ هُــوَ الـــمُـــصَـوِّر زمان شن‌بازی و خمیربازی ریحان، از معدود مواقعی که سکوت در خانه ما برقرار است! و منی که درحال با هستم. همان‌که می‌گوید «باید تمام شرایط برای مطالعه و نوشتن و یادگرفتن جور باشد تا شروع کنی و ادامه دهی». فقط هم یک مادر می‌داند که این شرایط ایده‌آل، «هیچ‌وقت» مهیا نمی‌شود! حالا هم تمام کتاب‌های درحال مطالعه‌ام را از کنج دنجم بیرون کشیده‌ام و توی تمام خانه پخش کرده‌ام تا به محض برقراری سکوت و فراغت، دست دراز کنم و یکی‌شان را ورق بزنم. ولو نصف صفحه! 🌲 🌦 ۱۴/اسفند/۱۴۰۲ 🍃🍃🍃 ☕️دعوتید به یک فنجان عطرِ |بٰاهٰارْنارَنج| 🔰 @baahaarnaranj