eitaa logo
بارنامه | محمد دارینی
51 دنبال‌کننده
10 عکس
5 ویدیو
0 فایل
طلبه‌ام و اهل نوشتن. بارنامه هم بهانه‌ای برای نوشتن است... کاری داشتید اینجا پیام بدید: @darbast313
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 مناظره انتخاباتی 👈 اولش می خواستم یه متن طنز مفصل برای این دوتا مناظره ای که گذشت بنویسم. اما بعدش دیدم اگر به همین یک جمله اکتفا کنیم بیشتر خنده به لب میاره. 🔺 پزشکیان به جلیلی می گفت: نداری! 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
🔸 طفلک روحانی و دولتش! حتی پزشکیان هم راضی نیست اون روزهای شوم رو گردن بگیره. 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
💠 سیاست در میدان میوه و تره بار 🔸 امروز رفته بودم میدان میوه و تره بار. تنور انتخابات آنجا هم خیلی داغ بود. توی هر کدام از غرفه ها چهار پنج نفری را می دیدی که کنار هم ایستاده اند و درباره انتخاب یا بحث می کنند. گویی مناظرات انتخاباتی تا میدان میوه و تره بار هم کشیده شده است. 👈 راستی چقدر مهم است انتخابات. انتخاب یک فرد به عنوان رئیس جمهور مملکت آن قدر مهم است که این جماعت ساده و بی آلایش را که از سیاست و سیاست بازی هیچ نمی فهمند هم درگیر خود کرده و مانند یک تحلیلگر سیاسی نظر می دهند. البته نظراتی که در جایگاه خود بسیار جای تامل دارد. 🔸 چقدر زیادند مردمی که حرف و دغدغه کوچه و بازاری خود را با زبان ساده و صادقانه بیان می کنند و انتظار شنیدن دارند. درست انتخاب کنیم تا این حرف ها شنیده شود... 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
🔸 مدت ها قبل که اینستاگرام فیلتر نبود، آنجا فعال بودم. به واسطه فعال بودنم افراد مختلفی سوال طبی می پرسیدند و جواب میدادم. طب اسلامی هم بستر خوبی است برای ارتباط با عده ای که شاید به طور عادی اطراف ما آخوندها پیدایشان نمی شود. 🔹 در این هیاهوی انتخابات، به ذهنم رسید دوباره با این ها ارتباط بگیرم و جویای نظرشان شوم. به تک تک شان پیام دادم و درباره انتخابات ازشان پرسیدم. تعداد قابل توجهی از آنان اصلا رای نمی دادند. فقط یکی دو نفر بودند که بدون هیچ درنگی گفتند رای شان جلیلی است. بقیه به خاطر مسائل مختلف نمی خواستند رای بدهند. بعضی شان از هر دو نامزد (جلیلی و پزشکیان) دل خوشی نداشتند و مات و مبهوت مانده بودند که چکار کنند. با تک تک شان صحبت کردم و تقریبا قانع شدند که باید رای بدهند. انتخاب اصلح را به عهده خودشان واگذار می کردم و اگر می پرسیدند نظرم را می گفتم. بگذارید گفتگویم با یکی از این بزرگواران را برایتان بگویم. 🔸 خانمی بود که مدتی قبل از طریق پیج شافیه یا حجره سنا آیدی من را گرفته و برای مشکلش مشورت کرده بود. چون یک بار هم حضوری مراجعه کرده بود خاطرم بود که حجاب درست و حسابی هم ندارد و تیپش خیلی به ما و هم کیشان مان نمی خورد. بحثم را با این خانم که شروع کردم انتظار داشتم زمان زیادی طول بکشد ولی... ابتدا گفت که تا به حال رای نداده است و این دوره هم قصد شرکت ندارد. از مشکلات و گرفتاری ها گله داشت و فایده ای در رای دادن نمی دید. چند خطی برایش تایپ کردم و دلایلم را برای رای دادن گفتم. جمله اش جالب بود. گفت: رای بدیم یا ندیم هیچ فرقی نداره. ولی باشه؛ شما میگید میرم رای میدم. 👈 کردن به آدم ها، تاثیرش عجیب و غریب است. گاهی اوقات همانجا اثرش را میبینی و گاهی یک سال بعد و در آستانه چنین اتفاق مهمی در کشور. اگر خادم مردم باشی هیچکس به حزب و لباست نگاه نمی کند. حتی به ریش داشتن یا چادری بودنت هم. مردم ایران قدر دانند. قدر خدمتی که به آنها می کنید را می دانند و خوب قدردانی می کنند. 🔺 درباره خدمت و اثراتش دوست دارم بیشتر از اینها بنویسم. شاید در فرصتی دیگر... 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
🏴 آمار شهدای غزه از 38000 نفر هم گذشت... 👈 کسی را به عنوان رئیس جمهور آینده انتخاب کنیم که به فکر مردم مظلوم باشد. 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
پای صندوق رای | از دو روز قبل انقدر چیزی رو گفتن چک کنید که آدم اونجا دست و پاش رو گم میکنه! خودکارش از اونایی که پاک میشه نباشه. برگه ها مهر داشته باشه. آدمای دور و برت رو چک کنی یه وقت کسی رای خرید و فروش نکنه. پسوند و پیشوند اسم سعید جلیلی رو دقت کنی که یه وقت باطله نشه. کدش رو درست بزنی. توی صندوق که میندازی برگه رو تا کنی یا نه. صندوقش پلمپ داشته باشه. بابا جان! هر صندوق یه ناظر داره و اینها رو بررسی میکنه باور کن. انقدر توی دل مردم رو خالی نکنیم. 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
❗️ما شاء الله به همت مردم 👈 هیچ سالی و هیچ دوره ای از انتخابات مثل امسال پیامک های تبلیغاتی از مردم برایم ارسال نشده بود. آمارها هم نشان می دهد درصد مشارکت در انتخابات از دوره اول افزایش قابل توجه داشته. 🔺الحمدلله. این مشارکت مردم و همت شون برای کشاندن بقیه به پای صندوق جای شکرگذاری داره واقعا. 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
❗️ آمارها مشارکت بالا در انتخابات را نشان می‌دهد. 👈 پیروزی جمهوری اسلامی، پیروزی ماست... 🔺 ان شالله آقای جلیلی هم رأی میاره تا خوشحالی‌مون چند برابر بشه. 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
🔰 چاره‌ای جز بالابردن سطح آگاهی مردم نداریم. 👈 جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی دقیق دینی و اسلامی پایه گذاری شده است. یکی از این مبانی، لزومِ نقش آفرینی مردم در تعیین سرنوشتِ خود است. مردم ایران اسلامی خودشان باید آیندۀ خود را رقم بزنند. نه رهبری و نه هیچ یک از مسئولین حکومتی نمی توانند مردم را مجبور به انتخاب یک گزینه مشخص کرده یا شخصی را بدون انتخاب مستقیم یا غیر مستقیم مردم بر منسبی بنشاند. ❗️حال سوال اینجاست. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که سطح نگاه و عمق اندیشه مردم یکسان نیست. برخی بیشتر می فهمند و عده ای کمتر. لاجرم در این جامعه عده ای که از مبانی انقلاب اسلامی بیشتر می فهمند انتخاب درست تری خواهند داشت و عده ای که آگاهی و عمق نگاه کمتری دارند انتخاب شان سطحی و گاهی بر اساس سلایق شخصی است. در چنین جامعه ای چه باید کرد؟! ❓باید بایستیم و نگاه کنیم تا مردم گزینه ای را انتخاب کنند که هیچ سنخیتی با مبانی انقلاب اسلامی ندارد یا در تضاد با آن است؟ 👈 اینجاست که مبنای مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی گُل میکند. اینجاست که آن عده باید زکات علم خود را بدهند و باقی مردم را در فهم مبانی انقلاب اسلامی یاری کنند. تلاش برای آگاهی مردم همان جهاد تبیین است که ولی امر مسلمین مدتی قبل به آن اشاره کردند. 🔻 بارنامه | محمد دارینی @baarname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 این فیلم خودش روضه مکشوف روز هفتم محرم است. 👈 این پدر، فرزندش را بغل کرده و نوازشش می کند. می خواهم بگویم اگر فرزندت شش ماهه بود چکار می کردی؟! 😭 راستی به فرزندت آب داده بودی؟! لا یوم کیومک یا اباعبدالله... 🔻بارنامه | محمد دارینی @baarname
فردا سالروز شهادت شهید مصطفی مازح است. این شهید را چقدر می‌شناسید؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️این تصاویر مربوط به مترو کهریزک تهران نیست! 👈 اینجا متروی کشوری است نایس، تمیز و پر از امکانات 👈 همانجا که بهشت عده‌ای است... 😏 آواز دُهُل از دور خوش است. 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
👈 این خبر امروز توسط خبرگزاری فارس منتشر شد و آشفته ام کرد. 🔸 حدودا سه سال قبل به صورت اتفاقی با رئیسِ بیمارستانِ زایمانِ سبزوار (بیمارستان شهیدان مبینی) هم صحبت شدم. دربارۀ حضور آقایان در اتاق زایمان و بالای سرِ مادر در حال وضع حمل پرسیدم. جواب داد بله چنین اتفاقی می‌افتد. البته قبلا بیشتر بوده و حالا کمتر شده است. ولی به خاطر اینکه مردها برای مواقع اضطراری آموزش ببینند این کار را می کنیم. البته از خانوادۀ خانم اجازه می گیریم. ❗️صحبتش را قطع کردم و گفتم: چگونه اجازه می گیرید؟! گفت: کاغذی را به او می‌دهیم تا امضا کند! 🔸 یعنی واقعا مردها انقدر بی غیرت شده‌اند؟ البته احتمال قوی تر آنجاست که منظورشان از گرفتن امضاء همان برگه هایی است که موقع پذیرش به همراهان خانم می دهند و بندگانِ خدا با آن همه استرس امضایشان را هم فراموش می کنند چه برسد به اینکه آن بندهای آخرِ صفحه که ریز نوشته شده را بخوانند. 👈 الان دارم به این موضوع فکر میکنم. ما که بهانه‌مان در جذبِ دختران، به دانشگاه های مهندسی و شغل های سخت این است که خب کشور به مهندسِ معدنِ زن هم احتیاج دارد دیگر؛ نمی توانستیم زودتر از اینها نیروهای خانم را برای اورژانسِ بانوان تربیت کنیم تا در این مواقع مردِ نامحرم را نفرستیم بالای سر زن مسلمان ایرانی؟! مگر کشور به زن متخصص مامایی که در قسمت اورژانس باشد نیاز ندارد؟! 🔺 جالب اینجاست؛ وقتی سرِ صحبت این مسائل باز می شود اولین واکنشِ بعضی ها این است که آقاجان! چرا کاسه داغتر از آش شده اید؟! مراجع اجازه داده اند که در مواقع اضطراری چنین اتفاقی بیفتد. ‼️ اگر هم فرض بگیریم مراجع چنین اجازه ای داده باشند به این معنا نیست که مردان را رها کنیم توی بخش زایمان بیمارستان ها تا بروند آموزش ببینند و به این مسئله هم افتخار کنیم و انتظار داشته باشیم برایمان کف بزنند. علاوه بر آن، اصلا اضطرار یعنی چه؟! می توانیم تبیین کنیم؟! یعنی همین که الان دارد اتفاق می افتد؟! دو تا مرد رفته اند بالای سر زن مسلمان و بچه‌اش را گرفته اند. بعد هم با بچه سلفی می گیرند و دهان شان تا بناگوش شان باز است که چه کار پر افتخاری کرده ایم! زمانی که به بهانه مواقع اضطراری، ضرورت ها را رها کنیم باید هم شاهد چنین اتفاقاتی باشیم... 👈 سعی میکنم ادامه داشته باشد... 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
2aaceb5171146bb6461587d88acb4d94.mp3
5.07M
🎙 مو ازم بچگیام زنجیری و دیونتوم... 👈 چقدر خوبه این شعر و این مداحی 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
❗️رسالۀ ذهبیه سند معتبر دارد. علامه عسگری رحمةالله علیه آن را تأیید کرده اند. 👈 رسالۀ ذهبیه نامه ای است که حضرت امام رضا علیه السلام به درخواست مأمون لعنةالله علیه نوشته و توصیه های مختلفی را در این قالب به او کرده است. این نامه که حالا به شکل کتاب های مختلفی در آمده است در کتابخانه اکثر مادربزرگ ها و پدربزرگ های ما پیدا می شود و بسیاری از توصیه های طبی که از پدربزرگ ها و مادر بزرگ هایمان شنیده ایم مستند به همین کتاب شریف است. 🔸 اما نسبت به اعتبار این روایت اشکال هایی شده است. اشکال هایی که متاسفانه دقیق نبوده و عالمان درجه یک شیعه هم جوابش را برایمان به یادگار گذاشته اند. 👈 سند این روایت توسط عالم برجستۀ شیعه، حضرت علامۀ عسگری رحمةالله علیه تایید شده است و حتی ایشان شرحی بر این روایت نیز نوشته اند. ❓اما دلیل این اختلاف که برخی رسالۀ ذهبیه را جعلی و برخی منتسب به امام رضا علیه السلام می دانند چیست؟! 👈 یکی از اصلی‌ترین دلیل ها این است که ظاهراً این روایت از دو راوی نقل شده است. یکی ابن جمهور و دیگری نوفلی. آقای ابن جمهور از نظر اهالی علم و حدیث اعتبار ضعیفی دارد اما راوی دیگر آن یعنی آقای نوفلی اعتبار بالا و قوی در حدیث دارد تا جایی که نجاشی (متخصص علم رجال) آن را به تعابیری چون عالم، جلیل القدر و مورد اعتماد وصف می کند. 👈 شأن و مقام علمی علامه عسگری آنقدر بالاست که بندۀ حقیر نمی توانم توصیفش کنم و لازم است اهالی علم از ایشان برایمان بگویند. 🔗 اینجا را بخوانید | آیت الله جاودان از علامه عسگری می گویند. 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
چقدر خوبند... خودشان تلنگرت می‌زنند؛ خودشان دعوتت می‌کنند؛ خودشان پاکت می‌کنند؛ خودشان هوایت را دارند و حمایتت می‌کنند؛ و ما باز هم می‌کنیم... 🔻بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
سفرم رو شروع کردم... چند وقتی است که کمتر سفر می‌روم. واقعاً سفر خونم پایین آمده است. رفقای دیگر دیروز سفرشان را شروع کرده اند. من و مصطفی و سید جلیل و صادق هم امروز. داریم می‌رویم تا را هم ملحق شود. 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گیلانه و جنگل‌هاش... 👈 شمال را بیشتر به خاطر جنگل‌هایش دوست دارم تا دریایش. راستش را بخواهید اصلا رغبتی برای رفتن به دریای شمال ندارم. چرخیدن داخل جنگل‌ها و دیدن گیاهان و حیوانات مختلف بیشتر برایم جذاب است. این سری که قسمت نشد برویم داخل جنگل ها و جوج بزنیم! منظورم از جوج همان چای آتشی خودمان است. ما اوج عشق و حال‌مان کباب کردن بادمجان در وسط جنگل است. ما را چه به جوج؟! 🔻بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
بارنامه | محمد دارینی
گیلانه و جنگل‌هاش... 👈 شمال را بیشتر به خاطر جنگل‌هایش دوست دارم تا دریایش. راستش را بخواهید اصلا ر
از اینکه یک دفعه از گیلان شروع کردم و سفرنامهٔ دو سه روز قبلم را که از شهرهای تهران و قم و قزوین گذشته ام، برایتان نذاشتم تعجب نکنید. به قول این مسئله دو علت دارد: یکی اینکه همیشه در اوایل سفر نوشتنم نمی‌آید. دوم هم اینکه تنبلی کرده‌ام همین روزمرگی های ساده را هم ننوشته‌ام. البته شاید آیندگان از این اتفاق برداشتِ یک خلاقیت هنری کنند و تصور نُمایند که شاهکاری ادبی خلق شده. ولی شما باور نکنید! 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 چقدر خوبه به هرجا نگاه می‌کنی درخت زیتون ببینی... 👈 ما تو شهرمون این طرف رو نگاه می‌کنیم کاج می‌بینیم. اون طرف رو نگاه میکنیم زیتون تلخ! 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
📌 امشب رسیدم 👈 جاده سختی بود از فومن تا زنجان. بعداً بیشتر می نویسم. 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
❗️همه برنج را به قد بلندش می‌شناسیم. اما... 👈 از ویژگی های سفر این است که با اقلیم‌های مختلف و محصولاتش آشنا می‌شوی و گاهی چیزهایی می‌بینی که تا به حال از وجودش بی خبر بوده‌ای. 📌 امشب بعد از پشت سر گذاشتن جاده عجیب و غریب بین فومن و بالاخره به خانه آقای نصیری رسیدیم. از آقای نصیری همین‌قدر برایتان بگویم که برنج‌کار هستند و مشغول در تعاون روستایی. 🔺 «گِرده برنج» را آقای نصیری بهمان معرفی کرد. این محصول ذاتش این است که قد نمی‌کشد و همینطور گرد می‌ماند. منظورم این است که ظاهراً دستکاری نشده است. خدا خواسته همینجور گرد و ریز باشد. 🔺عطر و طعمش ظاهراً خوب است و ترکیبش با شیر هم خوشمزه. 🔻شما نظرتون دربارهٔ «گِرده برنج» چیه؟! @darbast313 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname
🔰 دستور مصرف کماج این شکلی هست: برنج گرده را خیس می کردند بعد میذاشتند آبش بره و یک مقدار نم داشته باشه. با دستگاه یک دو سهٔ قدیم یکی دو تا می‌زدند تا نرم بشه ولی به آرد نرسه و تقریبا برنج درشتی هست. با زردچوبه درون تابه تفت میدادند و این برنج و درون کیسه نخی نگه می‌داشتند برای وقتی که می خواستند کماج درست کنند. بعد با شیر گرم خیس میدادند و میذاشتند یک مقدار نرم بشه و نمک و تخم مرغ می‌زدند. درون تابهٔ خاصی که داشتند سرخ می کردند و یادمه ماه رمضون ها مادرم کماج درست می کرد با فرنی و در طول سال خیلی کم پیش می آمد که کماج بخوریم. طعمش رو ما خیلی دوست داشتیم و مزهٔ نمکی کماج و با فرنی عالی بود. هر چند گویا هر شهر شمال یک مدل کماج رو دست می کنند ولی مادر من اهل بهشهر بودند و این مدلی درست می کردند. فقط سرخ کردنش مثل کوکو زمان بر هست. برنج گرده برای خود مازندرانیها مصرف خاص خودشون و داشته. 🔻 شما هم اگر دستور پخت دیگری از کماج بلدید، برای من بفرستید: @darbast313 🔻 بارنامه | یادداشت‌های محمد دارینی @baarname