eitaa logo
کلبه عُشاق
4.7هزار دنبال‌کننده
792 عکس
448 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
احوالات و بیانات آیت‌الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) حضرت آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی درخانواده‌ای از اعیان و تجار تبریز، دیده به جهان گشود. پدرش،مرحوم حاج میرزا شفیع، عامل مضاربه‌ی ناصرالدّین شاه بود.اما توفیق الهی شامل حال او شد و توانست در خدمت مرحوم حاج میرزا علی‌نقی همدانی، مراتب تزکیه نفس و تهذیب اخلاق را طی کند و به مقامات عالی نایل شود. پس از گذراندن مقدمات علوم حوزوی در تبریز، با سری پرشور رهسپار دیار نجف شد‌. اصول را نزد آخوند خراسانی و علم حدیث و درایه را از حاج میرزا حسین نوری آموخت و در محضر شیخ آقا رضا همدانی و دیگر فقهای عظام به رسید. روح بی‌قرارش تنها با این علوم قرار نمی‌گرفت بدنبال گمشده‌اش به محضر جمال‌السّالکین، مرحوم آخوند ملا حسینقلی همدانی بار یافت و ۱۴ سال در محضر آخوند همدانی زانوی ادب بر زمین زد. 🧎 همان عارف عظیمی است که می‌گویند ۳۰۰ مرجع تقلید با تربیت او به مراتب بالای عرفان راه یافتند. نفس گرمی داشت. از اهل گناه ولیّ‌ خدا می‌ساخت؛ عبد فرّار یکی از اوباشِ نجف بود که مردم از ترس به او احترام می‌گذاشتند. یک شب که مرحوم از حرم امیرالمومنین علیه‌السّلام برمی‌گشت، بی توجه از کنار عبد فرّار گذشت. خیز برداشت تا او را تنبیه کند: 🔺هی آشیخ! چرا به من سلام نکردی؟! 🔹مگر تو کیستی که باید به تو سلام می‌کردم؟ 🔺من عبد فرّارم! 🔹از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا(صلی الله علیه و آله)؟ آخوند همدانی حرف دیگری نزد و راهش را کشید و رفت. فردا بعد از درس به شاگردانش گفت: یکی از اولیاءِ خدا فوت کرده، هر کس مایل باشد به تشییع جنازه او برویم. بعضی شاگردان همراه شدند با تعجب دیدند آخوند به طرف منزل عبد فرّار رفت و متوجه شدند که او از دنیا رفته است. احوال عبد فرّار را از همسرش جویا شدند. گفت: دیشب زودتر از همیشه به خانه آمد تا صبح نخوابید.در حیاط قدم می‌زد و مدام به خودش می‌گفت: عبد فرّار! از خدا فرار کرده‌ای یا از رسول خدا؟ و سحر هم تمام کرد! آقای شخصی را دیده بود که شبیه آدمی راه می‌رود که انگار اختلال حواس دارد. از یکی پرسیده بود: این آقا اختلال فکر و حواس دارد؟ جواب شنیده بود: نه الان از جلسه درسِ اخلاقِ آخوند ملاحسینقلی همدانی درآمده. هروقت آخوند صحبت می‌فرماید در حضار اثری می‌گذارد که از کثرت تاثیر کلام و تصرّف روحیِّ آن جناب، بدین صورت از محضر او بیرون می‌آیند. آب همان آب است اما، ببین از چه کوزه‌ای می‌تراود؟حرف‌های قشنگ را هم خیلی‌ها بلدند اما ببین از کدام گلو خارج می‌شود؟ تا کسی پاک نباشد نمی‌تواند پاک کند. 🔹آن نفس‌خواهد زباران پاک‌تر 🔹از فرشته در روش درّاک‌تر 🔹عمرها بایست تا دم پاک شد 🔹تا امین مخزن افلاک شد 【برای مطالعه مطالب قبلی میرزا جواد آقا ملکی‌تبریزی لطفاً روی هشتک بزنید.】 برگرفته از: کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
احوالات و بیانات آیت‌الله حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی (ره) ✍دو سال از زمانی که میرزا جواد به محضرِ استادش، راه یافته بود میگذشت. اما انگار تاثیری احساس نمی‌کرد.😔 خدمتِ آخوند عرض کرد: من در سِیر خود به جایی نرسیدم! آقا در جواب از اسم و رسمش پرسید. میرزا جواد با تعجبِ بسیار گفت: مرا نمی‌شناسید؟من جواد ملکی تبریزی هستم. 🤕 آقا پرسید: با فلان ملکی‌ها در تبریز بستگی دارید؟میرزا جواد هم چون آن طایفه از ملکی‌ها را شایسته نمی‌دانست، از آنان انتقاد کرد. 😵 آخوند نگاهی کرد و فرمود: هر وقت توانستی کفش آنها را که بد می‌دانی، پیش پایشان جفت کنی من خود به سراغ تو خواهم آمد.👞👞 از فردای آن روز در کلاسِ درس، میرزا جواد پایین‌تر از بقیه‌ی شاگردان می‌نشست. 🧎 آرام آرام طلبه‌های آن طایفه از ملکی‌ها را که در نظر او خوب نبودند، مورد محبّتِ خود قرار می‌داد. تا جایی که کفششان را پیش پایشان جفت می‌کرد. خبر به ملکی‌های تبریز رسید و همین امر،باعث رفعِ کدورتِ فامیلی شد. 💓 آخوند به ملاقات میرزا جواد آمد و گفت:دستورِتازه‌ای نیست باید حالِ تو اصلاح شود تا از همین دستورات شرعی،بهره‌مند شوی. 💦 ... 🍃عرفان و معنویت، قبل‌از هرچیز باید اثرِخودش را در و منشِ آدم نشان بدهد. 💖 معنویت فقط پُرشدنِ فاصله تا خدا نیست. بلکه فاصله‌ی انسان با خانواده و انسان‌های دور و بر، هم که مظاهرِ خداوند هستند، باید پُر شود. 👨‍👩‍👦‍👦 【برای مطالعه مطالب قبلی میرزا جواد آقا ملکی‌تبریزی لطفاً روی هشتک بزنید.】 برگرفته از: کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc