eitaa logo
کلبه عُشاق
4.7هزار دنبال‌کننده
791 عکس
448 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
رهنمودهای اخلاقی_عرفانی از حضرت استاد علّامه حسن‌زاده آملی کلینی نقل می‌کند امام مجتبی علیه السّلام برای مردم خطبه‌ای خواند و در آن فرمود: ای مردم بیایید تا شما را خبر دهم از برادری که داشتم. برادری که او بزرگترین انسان‌ها نزد من بود. آنچه او را نزد من بزرگ می‌کرد کوچکی دنیا نزد او بود. او از تحتِ حکومتِ شکمش خارج بود. و اسیرِ شکمش نبود. پس آنچه را نمی‌یافت اشتهایش را نداشت و زمانی که به آن می‌رسید زیاده‌روی نمی‌کرد. از اسارتِ شهوت به در آمده بود. هیچگاه به چیزی اشتهاء نداشت. در جدال واردنمی‌شد و ازدرگیری‌ها دوری می‌کرد. از برادرانِ دینی اش غافل نبود. و هیچگاه خویشتن را به چیزی اختصاصی بر دیگران ترجیح نمی‌داد. همیشه ضعیف و مستضعف بود. 《ضعیف بود= یعنی در اثر زیادی عبادت مثل نماز و روز بدنش ضعیف شده بود. مستضعف بود= یعنی به خاطر پرهیز از جدال برای غلبه بر رقیب، مردم او را ضعیف می‌پنداشتند در حالی که او در حقیقت قوی بود اما ضعیف می‌نمود. به نقل از شرح ملا صالح مازندرانی بر اصول کافی》 و اگر کاری جدی به میان می‌آمد همچون شیری غرّان می‌خروشید. هیچگاه کسی را نسبت به کاری که انجام داده بود و جای پذیرشِ عذر بود قبل از شنیدن عذرش ملامت نمی‌کرد. آنچه می‌گفت انجام می‌داد و همه کارهای انجام داده‌اش را نمی‌گفت. وقتی دو کار برایش پیش می‌آمد که نمی‌دانست کدام یک بهتر است هر کدام را که به خواهش نفسانی نزدیک‌تر بود رهایش می‌کرد. هیچگاه از درد و مرضی که داشت نزد کسی شکایت نمی‌کرد مگر اینکه به او امید بهبودی داشت. با کسی مشورت نمی‌کرد مگر اینکه انتظار نصیحت از او داشت. هیچ وقت از کسی منزجر و غضبناک نمی‌شد. از کسی شکایت نمی‌کرد. به چیزی اشتهاء نداشت. از کسی انتقام نمی‌گرفت. و از دشمن غافل نبود. پس ای مردم بر شما باد به مثل این اخلاقِ خوب و کریمانه. اگر می‌توانید به همه آنها متخلق شوید و اگر نمی‌توانید پس بدانید: آنجا که تخَلق به همه‌اش ممکن نباشد عمل به قلیل بهتر از رها کردن کثیر است. و لا حول ولا قوه الا باللّه اصول کافی باب المومنین ج۲، ص۱۸۶ برگرفته از: علامه حسن‌زاده آملی کلبه عشاق @babarokn
بریده‌های‌از گفتارمحمدحسین شوشتری درباره مرحوم آیت‌الله ✍پدرم به من گفت: اگر می‌خواهی متفاوت از هم سن و سالهای خودت بشوی، باخودت بخوان. گفتم من که بلد نیستم. آن وقت دو تا پشتی روی هم گذاشت و گفت: برو روی آن بنشین. تو از روی کتاب بخوان و من می‌شوم، پامنبریِ تو. من می‌خواندم و پدر اشک می‌ریخت. آقای‌محسن‌قمی می‌گوید: من به تشویق آقای‌شوشتری آمدم قم و طلبه شدم. از همان ابتدای کار، تربیت این نوجوان 12ساله را بر عهده گرفت. 👨‍🎓 یادم است اولین‌باری که من‌را دید. بند کفش هایم را که باز بود، بست. ایشان بجای تدریس دروس عالیِ حوزه، تمرکز خودشان را روی اصلاح سنین پایین می گذاشتند. امروز کسی که بحث نظری کند، بسیار داریم اما کسی که روی کارکرده باشد کم داریم. 👌😮 کسی که با یک نگاه و با نفسِ او و نه با حرف هایش، انسان تغییر کند. 👀 نمی توان بگوییم که استادِ راه، خودش تربیت نشده باشد و بخواهد دیگران را هم اصلاح کند. باید اول مربی، خودش، نفْسَش را اصلاح کرده باشد. 💖 🚿 از خصلت های پدر، بلند نظری بود. این که کسی کند. مریض شفا دهد یا باطن ببییند، . تعجب آن است که چرا بقیه مردم این توانایی ها ندارند. 🤦‍♂ در سه اصل همواره برقرار بود: ادب، محبت و اطاعت 《مرحوم شوشتری تحصیلات عالیِ خودرا در قم،نزد _سیدمحمدحسین طباطبایی _سیدرضا بهاءالدینی _و محمدتقی بهجت ادامه داد. و در سال ۱۴۰۲ شمسی در سن ۷۷ سالگی در ، تکیه‌ی فاضل اصفهانی (هندی) مدفون گردید.》 کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
🍃مختصری از بیانات حضرت آیت‌ا... حاج میرزا جوادآقا ملکی تبریزی (ره) سنجش خلوص نیّت ⚖ کتابی نوشته بود. ولی پیش از چاپ، متوجه شد مرحوم هم کتابی در همین موضوع دارد. 📚 به تردید افتاد که آیا چاپ کتاب صلاح است یا نه؟ میرزا روزه گرفت و به امام صادق علیه‌السّلام متوسل شد.💫 میرزا جواد، حضرت را در خواب دید و سوالش را پرسید. حضرت سکوت کردند. میرزا جواد عرض کرد: آیا کسی چون شما سائل را ناامید می‌کند؟! آنگاه حضرت فرمودند: کتابِ فیض‌کاشانی بهتر است. میرزا جواد هم کتاب خودش را محو کرد. 🌬💖 برگرفته از: زاهدان و عارفانِ الهی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
❤️‍🔥 آنان که مسیرشان در راه خدا و سیره‌شان بر لطف و حُسن و ملاحت بوده است. آنانکه عارف هستند و عاشق، مکتوم هستند و مکنون . و آن همه معرفت و شعور و عشق را در درون سینه خود پنهان کرده و رندانه مُهر خاموشی بر لب زده‌اند. 💐 آنانکه در تمام عمرِ پُربرکتشان، زنجیری از تعلقِ نفس و دنیا به پای دلشان نپیچیدند. و سرخوش و مست، پای بر فرقِ دنیا نهادند و از آن گذشتند. و به راستی: 🍃مردانِ خدا پرده‌ی پندار دریدند 🍃یعنی همه‌جا غیرِ خدا، یار ندیدند 🥀🙏🥀 کلبه عشاق @babarokn
قیمت تو به اندازه خواست توست،اگر خدا را بخواهی قیمت تو بی نهایت است و اگر دنیا را بخواهی قیمت تو همان است که خواسته ای. 💰 هِی نگو دلم اینطور میخواد،دلم آنطور میخواد،ببین خدا چی میخواد. تاوقتی پیرو خواهش های دل باشی به جایی نمیرسی،دل خانه خداوند است. ازحضرت علیه السّلام سوال شد از کجا به این مقام رسیدید؟ فرمود: درِ دروازه دل نشستم و غیر خدا رو راه ندادم. ⛔️ برگرفته از: شیخ رجبعلی خیاط کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
👆↖️ شرحی بر دیوان حافظ ۲۷۷ شیخ علی پهلوانی(سعادت‌پرور) از قول علامه طباطبایی می‌فرماید: از پریشان‌گوییِ خواجه در این غزل خوب روشن می‌شود که به دردِ هجران مبتلا گشته و عشقِ دیدارِ دلدار، او را افسرده خاطر ساخته و بدین گونه سخن گفتن واداشته است که می‌گوید: 🍃اگر به باده مشکین دلم کِشَد، شاید/ 🍃 که بوی خیر، ز زُهد و ریا نمی‌آید/ یعنی ای آنکه مرا از باده‌نوشی و توجّه به دوستِ حقیقی مانع می‌شوی! می‌دانی چرا دل من همواره متوجّه جمالِ حیات‌بخشِ محبوب می‌باشد و بسوی آنها کشیده می‌شوم؟ ♦️علت آن است که از و عباداتِ ظاهری و بهشت و نعمت‌های آن، بی‌آنکه توجّهم به محبوب باشد، بوی خیر استشمام نمی‌کنم. آری اگر خیری در آن و ظاهری می‌بود امام علیّ علیه‌السّلام نمی‌فرمود: 1_بدرستی که گروهی خدا را از روی میل و شوق به نعمت‌های بهشتی عبادت می‌کنند که این و بازرگانان می‌باشد. 2_و دسته‌ای خدا را به جهت ترس از عذاب جهنم عبادت می‌کنند که این است. 3_و البته گروهی خدا را از روی شکر و سپاسگزاری می‌پرستند که این می‌باشد. ⛓ 🍃جهانیان‌همه گر منعِ‌من کنند از عشق/ 🍃من آن کنم، که خداوندِگار فرماید/ فطرت و سرشتِ خدایی که همه مردم را بر آن آفریده، مرا دعوت به دوستیِ محبوبِ حقیقی می‌کند. حال من چگونه دست از راهنماییِ فطرتِ خویش بردارم و به سخنِ جهانیان که مرا از به محبوبم منع می‌کنند، گوش فرا دهم؟ و در جایی می‌فرماید: 🌱چرا از کوی‌ِخرابات روی برتابم/ 🌱کزین بِهَم به جهان، هیچ رسم و راهی نیست/ 🍃چمن‌خوش‌است‌وهوا دلکش است و مِی، بی‌غش/ 🍃کنون بجز دل خوش هیچ در نمی‌یابد/ یعنی حال که وسایل عیش و نوش با دلدارِ حقیقی مهیّا است. و می‌توان از او بهره‌مند شد، و خوش دل بود. شایسته نیست با غیرِ دوست اُنس گرفتن. 🍃جمیله‌ای‌است‌عروس‌جهان، ولی هشدار/ 🍃که این مخدّره، در عقدِ کس نمی‌پاید/ در حقیقت زندگانیِ دنیا، بازیچه و غفلت و زینت و آرایش و تفاخر و به هم نازیدن و به زیادی اموال و فرزندان بالیدن می‌باشد. و هر کس سرگرمِ زر و زیور و مال و منال و اولاد گشت، خسارت و زیان دیده. ولی بندگان بیدار دل، چون می‌دانند که عروسِ زیبا و فریبنده‌ی دنیا، در عقدِ هیچکس باقی نمی‌ماند، لذا دل، بدان نخواهند داد. که خداوند در آیه ۹ سوره منافقون می‌فرماید: 《ای کسانی که ایمان آورده‌اید! مبادا اموال و فرزندانتان، شما را از یادِ خدا غافل سازد. زیان دیدگان آنانند که چنین کنند.》 برگرفته از: برگرفته از جلسات اخلاقی علامه سیّدمحمّدحسین طباطبائی تألیف و تدوین: شیخ علی سعادت‌پرور کلبه عشاق 🌱 https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
مردهایی که تبدیل به زن شدند!! دکترحاج حسن توکلی نقل میکند: 🦷 روزی از مطب دندان سازی خود حرکت کردم که جایی بروم، سوار ماشین شدم، میدان فردوسی ماشین نگه داشت، جمعیتی آمد بالا، سپس دیدم راننده زن است، نگاه کردم دیدم همه زن هستند، همه یک شکل و یک لباس! 👩‍🎤 دیدم بغل دستم هم زن است! خودم را جمع کردم فک کردم اشتباهی سوار شده ام این اتوبوس کارمندان است. اتوبوس نگه داشت و خانمی پیاده شد، آن زن که پیاده شد همه مرد شدند!! 🧟‍♂ پیاده که شدم رفتم پیش مرحوم شیخ، قبل از اینکه من حرفی بزنم شیخ فرمود: دیدی همه مردها زن شده بودند! چون مردها به آن زن توجه داشتند، همه زن شدند! بعد گفت: وقت مُردن هرکس به هرچه توجه دارد ، همان جلوی چشمش مجسّم میشود، ولی محبّت امیرالمومنین علیه السلام باعث نجات میشود. بعد فرمود: چقدر خوب است که انسان محوِ جمال خدا شود... تا ببیند آنچه دیگران نمی بینند و بشنود آنچه دیگران نمی شنود. (نکوگویان) کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
📿شیخ مکرّر میفرمود: اینها می آیند پیشِ من، سراغ پیرزنه را فقط میگیرند (اشاره به درخواست راهی برای حلّ مشکلاتِ زندگی)،هیچ کس نمی آیدو بگوید که من با خدا قهرکرده ام مرا با خدا آشتی بده!💔 برگرفته از: شیخ رجبعلی خیاط رحمت الله علیه کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
با سلام، به آرشیو کانال عشّاق خوش آمدید. لطفا برای دسترسی به هر موضوع روی آن کلیک کنید تا به آرشیو کامل آن منتقل شوید. پس از کلیک کردن بر روی موضوع مورد نظر می‌توانید فایل یا جلسه مورد نظرتان را با استفاده از فلش های بالا و پایین انتهای صفحه جستجو و پیدا کنید. صوتی صوتی صوتی لطفا در نشر حداکثری مطالب کانال را به دوستان در ایتا پیشنهاد بدید👇👇👇 آدرس کانال کلبه عشّاق در ایتا؛ https://eitaa.com/babarokn https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc 🌷🙏🙏🙏🌷التماس دعا ➖➖➖➖➖
🍃حکایت فیل در تاریکی 🦣🐘 .....اما یک جور اختلاف ِ دیگر هم در درون دین بوجود آمد آنهم توسط علمای دین. بطوری که هیچ موضوعی در دین را سراغ نداریم که درآن اختلاف نکرده باشند.🤔 منشاء این اختلاف در خود دین را که از سوی خود علمای دین ایجاد میشود ناشی از ظلمی میداند که در نفسهای این عالمان کامن است. که همان ظلم به نفس است و به خودشان ظلم کرده اند.😳 _پیل اندر خانه ی تاریک بود/ _عرضه را آورده بودندش هنود/ _از برای دیدنش مردم بسی/ _اندر آن ظلمت همی شد هرکسی/ _دیدنش با چشم چون ممکن نبود/ _ اندر آن تاریکیش کف می بسود/ حکایت اینها حکایت آن آدمهایی است که فیل ندیده بودند و شب هنگام فیل را به شهرِ آنها آورده و در خانه ای برده بودند. مردم شهر که مشتاق دیدن فیل بودند همان شبانه هجوم آوردند برای دیدن فیل. و چون با چشم امکان دیدن فیل نبود، با کفِ دست خواستند ببینند فیل چه شکلی است.🥺 _ آن یکی را کف به خرطوم افتاد/ _گفت همچون ناودانست این نهاد/ _آن یکی را دست بر گوشش رسید/ _ آن برو چون بادبیزن شد پدید/ _آن یکی را کف چو بر پایش بسود/ _گفت شکل پیل دیدم چون عمود/ _آن یکی بر پشت او بنهاد دست/ _گفت خود این پیل چون تختی بُدست/ _همچنین هر یک به جزوی که رسید/ _فهمِ آن میکرد هرجا می شنید/ 🤕 کسی که به خرطومش دست میکشید، فیل را بشکل یک لوله تصور کرد. کسی که بر گوشِ فیل دست می کشید، فیل را بصورت بادبزن تصور کرد. کسی که دست به پای فیل میگذاشت، فیل را بشکل ستون مجسم کرد. فرد دیگری دست روی کمر فیل کشید و فیل را به شکل تخت تجسم کرد. ظلم به نفس یعنی اینکه نفس خودرا در همان حالت نازل و پست و حیوانی نگه داشتند و آن را تزکیه نکردند و انوار ملکوت را در جلوه گر نساختند و از راه عقل دنیایی (عقل جزئی) به سراغ فهمِ دین رفتند و از راه بسراغ شناخت آموزه های دینی نرفتند و نفسشان در مقابل روحشان حجابی سخت شده بود.😵‍💫😢🥺 از نظرگه گفتشان شد مختلف/ آن یکی دالَش لقب داد این الف/ علّت اختلاف آنها این بود که در تاریکی بسراغ شناختِ رفتند و در تاریکی با حسّی بسیار ضعیف خواستند فیل را بشناسند. چرا که حسّ لامسه بر همه فیل احاطه نمیتواند داشته باشد. اما اگر آنها با حس بینایی یا روشنایی بسوی فیل می رفتند دیگر درباره فیل دچار اختلاف نمی شدند.☺️😊 در کفِ هر یک اگر شمعی بُدی/ اختلاف از گفتشان بیرون شدی/ چشمِ حس همچون کف دست است و بس/ نیست کف را بر همه ی آن دست رس/ چشمِ دریا دیگرست و کف دگر/ کف،بِهِل و ز دیده ی دریا نگر/ همچنین عالمان دین میخواهند در ظلمتِ نفسِ خود با قوه ی عقلِ جزیی بسراغ شناخت خدا و ماوراءطبیعت بروند. اگر آنها در فضای روشنِ باطن و قلبشان و با نورِ قدسیِ خود بسراغ شناخت خدا می رفتند دیگر اختلافی پیدا نمیکردند. اینستکه چنین عالمانی نمیتوانند طبیبان نفوس باشند😔 این مطالب در وصف طبیبانی که از درمان کنیز در داستان پادشاه و کنیزک درمانده بودند مولانا فرمود: جمله گفتندش که جانبازی کنیم/ فهم آریم و اَنبازی کنیم / هریکی از ما مسیح عالمیست/ هر اَلَم را در کفِ ما مرهمیست/ گر خدا خواهد، نگفتند از بَطَر/ پس خدا بنمودشان عجز بشر/ این چنین عالمانی چون از نفس نگذشته اند چه بسا دچار و خودخواهی هم بشوند نیز در مقابلِ انبیاء ایستاده و به آنها گفتند: ما با علوم خودمان برای خود قانون درست میکنیم و نیازی به علوم الهیِ شما نداریم و به علم خودشان مغرور شدند. امّا علیه السّلام با هم هیچ اختلافی نداشتند. دلیلش این بود که اختلاف در جایی است که چیزی را نبینیم و بخواهیم با رجوع به قرائن و شواهد ی درباره ی آن قضاوت کنیم. مثل ماجرای فیل در خانه ی تاریک☺️❤️ علّامه شیخ حمیدرضا مروجی سبزواری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
... یک‌وقتی آقا سیّدهاشم‌حدّاد ( ره ) به مرحوم آقای مطهری ( رضوان الله علیه ) گفته بود که: چطور نماز میخوانی؟ مرحوم مطهری هم گفته بود که: توجّه به عبارات و معانی دارم. که آقا سیّد هاشم در جواب گفته بود: پس کی نماز میخوانی ؟ این که نماز نشد . 🤕 شما وقتی با کسی حرف میزنید ، چنان غرق در او هستید که به کلمات توجه نمیکنید ( توجه دارید و ندارید ) و آنچنان غرق در او هستید و صحبت میکنید که جملات را ناخودآگاه در ذهنتان دارید و میخواهید به او القاء بکنید ، منتها دیگر به کلماتش توجّه نمیکنید . فرض کنید وقتی با دوستتان شروع میکنید به صحبت کردن هِی به کلمات و معانی توجّه بکنید ، این که نمیشود ، دوستتان میگوید با من هستی ، انگار با من نیستی . اینست که آقا سیّد هاشم درست گفته است ، یک عارف میفهمد که پس تو کی نماز میخوانی ! تو که حواست به معانی جملات هست ، پس کی حواست به نماز است ... برگرفته از جلسات محبت @moravej_tohid کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🍂 برگی که از درخت بر زمین می‌افتد در عالم تاثیرگذار است. چطور فکر می‌کنید گناه کردن در عالم بی‌اثر باشد! علامه‌سیّدمحمّدحسین‌طباطبایی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🤱 دخترک خردسالش دور مادر می‌چرخید و زبان می‌ریخت.کودکِ دیگرش هم زیرِ سینه‌ی مادر آرام گرفته بود. قلبش ضعف می‌رفت برایشان. ساعتی بعد اما صدای گریه دو کودک از خانه بلند بود. تَب‌دار بودند و زرد و نیمه جان. بانو به سینه می‌چسباندشان در حالی که هر لحظه حالشان بدتر از قبل بود. ساعتی بعد نوزادش در بغلِ مادر، جان داد. و چند روز بعد دخترِ خردسالش. قلب بانو سنگین بود و خسته. اشکِ چشمش تمامی نداشت انگار. پشت پنجره نشست و زُل زد به حیاط. صدای گریه‌های بی‌امانِ کودکش توی گوشش بود هنوز. خانه آرام بود و بی‌صدا. قلبش سنگینی می‌کرد هنوز. 💞 قرآن را توی دست گرفت و باز کرد آیه‌ی مبارک را خواند: "اِذْ قَالَ لَهُ رَبُّه أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبّ الْعَالَمِین" این‌پرسش‌وپاسخِ‌حضرت‌ابراهیم علیه‌السّلام‌بود.کلام‌خدای‌ابراهیم به‌جانش نشست. گفت: "اگرقلبِ‌توجایگاهِ خداست جایی برای کس دیگر نمی‌ماند!" دستش را روی سینه گذاشت و آیه را تکرار کرد. آرام گرفته بود. چشم‌هایش دیگر خیس نبودند. 💖 ✨با دو قبله در رهِ توحید نتوان رفت راست/یا رضای دوست باید،یا هوای خویشتن/ حکیم‌سنایی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
✍داستانی بر اساس زندگی آیت الله 🌷___💫___🌷 ...در همین حال که شاگردانِ آیت الله قاضی غرق توجه در کلامِ او بودند. و در ژرفای کلامش غوطه می‌خوردند، ناگهان صدایی هولناک از راهِ بخاری بالای سرِ اُستاد شنیده شد. و گرد و خاک با شدّت از آن خارج شد.🧨 گویا که سقفِ طبقه فوقانی، خراب شده باشد. شاگردان که هول شده بودند به سمت درِ حجره گریختند.هر یک دیگری را عقب می‌زد تا بتواند خود را زودتر نجات دهد. 🏃🏃‍♂ فضای حجره پُر از گرد و خاک شده بود؛ اما استاد همچنان سر جای خود تکیه زده بود و تکان نمیخورد. سیّدمحمّدحسین(طباطبائی) هم که از جا برخاسته بود و می‌خواست از درِ حجره پا به فرار بگذارد، صورتش را برگرداند و به اُستاد خیره شد.👀 انگارنه انگار اتفاقی افتاده باشد. گرد و خاک به سرعت خوابید و چهره‌ی استاد از انتهای حجره، نمایان شد؛ نشسته بود و لبخندی بر لب داشت. و مثل اینکه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، با صدای بلندی به شاگردان گفت: 📣《 بیایید ای جویندگانِ توحیدِ افعالی!》 شاگردان که بیرونِ حجره تجمع کرده بودند متوجه شدند این سر و صدا به خاطر خارج شدنِ با شدت گرد و خاک از محفظه بخاری بالای سرِ اُستاد بوده و آنها همه گمان کرده بودند سقف اتاق در حال خراب شدن است. همه با شرمندگی از شکست در امتحانِ درسِ عملیِ توحیدِ افعالیِ استاد،به داخل حجره برگشتند.😓 و با خنده ملیحِ استاد مواجه شدند که دوباره می‌گفت: 《ای جویندگانِ، بیایید بنشینید!》 پس از ساعتی کوتاه، مجلسِ درس پایان یافت و اُستاد قاضی از جا برخاست تا به برود. سیّدعلی عصا را به دست گرفت و بدون صحبت از میان شاگردان خارج شد. 🧑‍🦯 شاگردان هم که هر کدام در قلبشان طوفانی به پا شده بود و از آن واقعه سر در گریبان فرو برده بودند، چیزی نمی‌گفتند. استاد از پله‌ها پایین رفت و که جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود و تازه به جمع شاگردان سیّدعلی ملحق شده بود، از روی کنجکاوی بدنبالش به راه افتاد. او می‌دانست که استاد قاضی عصرها به سمت مسجد کوفه می‌روند.و با احوالات عجیبش تازه آشنا شده بود‌. میرزا حسن از روی کنجکاوی می‌خواست بداند؛ استاد که هیچ مبلغی در جیب نداشت چطور از نجف به کوفه خواهد رفت؟ برای همین از درِ مدرسه هندی‌ها او را تعقیب کرد استاد قاضی عصا زنان از محله مشراق به سمت شارع امام زین‌العابدین (علیه السّلام) و از آنجا به سمت دروازه کوفه حرکت می‌کرد.🧑‍🦯 حالا میرزاحسن میخواست ببیند، استاد با این جیبِ خالی و هوای گرم که پیاده رفتن در آن غیرممکن بود، چگونه خود را به مقصد خواهد رساند؟! آرام آرام او را تعقیب کرد تا به انتهای بازار رسید. ناگهان آخرِ بازار پیرمردی مُعیدی(دهاتی) که چفیه کوفیه(دستمال سربند) به سربسته بود، در مقابل قاضی ظاهر شد و به او یک اسکناس یک دیناری داد و رفت. 💰 در همین لحظه استاد که به ظاهر از حضور میرزا حسن خبری نداشت، صورتش را برگرداند و گفت: 《میرزا حسن دیدی خداوند قادر است!》 میرزا حسن با شرمندگی سرش را پایین انداخت و غرق در تفکر شد. 🧘 آری،به‌همین دلیل‌استکه پس از سالیان متمادی، در تکاپوی کثَرات، آبدیده می‌شود و برای رسیدن به دریچه‌های تجلیِ توحید لازم است سالیانِ مَدید قلبِ خویش را در معرض توجه و قرار دهد. او فهمید در این میان، نقشِ بی‌بدیلی در تعالی بخشیِ انسان ایفا می‌کنند؛ از این روست که معشوق برای پذیرفته شدگانِ درگاهش، فقرها و بلاها و رنج‌ها و مصیبت‌ها میفرستد تا اینکه کورباطنیِ انسان به دست کیمیای ، به چشمانِ تیزبینِ توحیدنگر تبدیل شود. ✨هرکه در این بَزم مقرب تر است/ ✨ جامِ بلا، بیشترش می دهند/ ===✨💚✨=== برگرفته از: فصل شصتم -------------------------- کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
🍃حکایت فیل در تاریکی 🐘 .....اما یک جور اختلاف ِ دیگر هم در درون دین بوجود آمد آنهم توسط علمای دین. بطوری که هیچ موضوعی در دین را سراغ نداریم که درآن اختلاف نکرده باشند.🤔 قرآن، منشاءِ این اختلاف در خودِ دین را، که از سوی خودِ علمای دین ایجاد میشود، ناشی از ظلمی میداند که در نفْسهای این عالمان است. که همان ظلم به نفس است و به خودشان ظلم کرده اند.😳 🔹پیل اندر خانه‌ی تاریک بود/ 🔹عرضه‌را آورده بودندش‌هنود/ 🔹از برای دیدنش مردم بسی/ 🔹اندر آن‌ظلمت همی شد هرکسی/ 🔹دیدنش‌با چشم،چون ممکن نبود/ 🔹اندر آن تاریکیش کف می بسود/ حکایت اینها حکایت آن آدمهایی است که فیل ندیده بودند و شب‌هنگام، فیل را به شهرِ آنها آورده و در خانه‌ای برده بودند. 👀 مردم شهر که مشتاق دیدن فیل بودند همان شبانه هجوم آوردند برای دیدن فیل. و چون با چشم امکان دیدن فیل نبود، با کفِ دست خواستند ببینند فیل چه شکلی است. ✋🤚 🔹آن یکی را کف به خرطوم افتاد/ 🔹گفت‌همچون ناودانست این نهاد/ 🔹آن یکی را دست بر گوشش رسید/ 🔹آن برو چون بادبیزن شد پدید/ 🔹آن یکی را کف، چو بر پایش بسود/ 🔹گفت شکلِ پیل دیدم چون عمود/ 🔹آن یکی بر پشتِ او بنهاد دست/ 🔹گفت خود این پیل چون تختی بُدست/ 🔹همچنین هر یک به جزوی که رسید/ 🔹فهمِ آن میکرد هرجا می‌شنید/ کسی که به خرطومش دست میکشید، فیل را بشکل یک لوله تصور کرد. کسی که بر گوشِ فیل دست می کشید، فیل را بصورت بادبزن تصور کرد. کسی که دست به پای فیل میگذاشت، فیل را بشکل ستون مجسم کرد. فرد دیگری دست روی کمر فیل کشید و فیل را به شکل تخت تجسم کرد. ظلم به نفس یعنی اینکه نفْسِ خود را در همان حالت نازل و پَست و حیوانی نگه داشتند. و آنرا تزکیه نکردند. و انوار ملکوت را در قلب جلوه‌گر نساختند و از راه عقلِ دنیایی، به سراغ فهمِ دین رفتند. و از راه ، بسراغ شناخت آموزه های دینی نرفتند. و نفسشان در مقابل روحشان حجابی سخت شده بود. 🌫 🔹 از نظرگه گفتشان شد مختلف/ 🔹آن یکی دالَش لقب داد این الف/ علّت اختلاف آنها این بود که در تاریکی بسراغ شناختِ رفتند و در تاریکی با حسّی بسیار ضعیف خواستند فیل را بشناسند. چرا که حسّ لامسه بر همه فیل احاطه نمیتواند داشته باشد. اما اگر آنها با حس بینایی یا روشنایی بسوی فیل می رفتند دیگر درباره فیل دچار اختلاف نمی شدند.☺️😊 🔹در کفِ هر یک اگر شمعی بُدی/ 🔹اختلاف از گفتشان بیرون شدی/ 🔹چشمِ حس همچون کف دست است و بس/ 🔹نیست کف را بر همه ی آن دست رس/ 🔹چشمِ دریا دیگرست و کف دگر/ 🔹کف،بِهِل و ز دیده‌ی دریا نگر/ 🕯 همچنین عالمان دین میخواهند در ظلمتِ نفسِ خود با قوه ی عقلِ جزیی بسراغ شناخت خدا و ماوراءطبیعت بروند. اگر آنها در فضای روشنِ باطن و قلبشان و با نورِ قدسیِ خود بسراغ شناختِ خدا می‌رفتند دیگر اختلافی پیدا نمیکردند. اینستکه چنین عالمانی نمیتوانند طبیبان نفوس باشند😔 این مطالب در وصف طبیبانی که از درمان کنیز در درمانده بودند مولانا فرمود: 🔹جمله گفتندش که جانبازی کنیم/ 🔹فهم آریم و اَنبازی کنیم / 🔹هریکی‌از ما، مسیح‌ عالمیست/ 🔹هر اَلَم‌را درکفِ ما، مرهمیست/ 🔹گر خدا خواهد، نگفتند از بَطَر/ 🔹پس خدا بنمودشان عجز بشر/ این چنین عالمانی چون از نفس نگذشته‌اند چه بسا دچار و خودخواهی هم بشوند. نیز در مقابلِ انبیاء ایستاده و به آنها گفتند: ما با علوم خودمان برای خود قانون درست میکنیم و نیازی به علوم الهیِ شما نداریم و به علم خودشان مغرور شدند. ✨امّا انبیاء علیه‌السّلام با هم هیچ اختلافی نداشتند. دلیلش این بود که اختلاف در جایی است که چیزی را نبینیم و بخواهیم با رجوع به قرائن و شواهدی درباره‌ی آن قضاوت کنیم. مثل ماجرای‌فیل در خانه‌ی تاریک. 🕶🐘 علّامه شیخ حمیدرضا مروجی سبزواری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
👈⭕️ (ره) 🍃غفلت از خدا، سبب وسوسه شیطان 😴 پس ای‌جانِ برادر! از این دشمن(شیطان)، مطمئن مَشو و گمان مکن که دلی از دستِ آن، فارغ است. بلکه مانند خون در بدنِ انسان، جاری می‌باشد. و همه آن را مانند هوا در قدح (ظرف) فرو گرفته است. اگر خواهی قدَحی(ظرفی) را از هوا خالی نمایی، نمی‌توانی تا آنرا از چیزِ دیگری پُر نسازی. 🧊 بلکه مثلاً به قدری که از آب پُر گردد، از هوا خالی می‌شود. پس ظرفِ دل نیز چنین است؛ اگر آن را مشغول به یاد خدا و فکرِ امری از امور الهی کردی، ممکن است که آمد و شدِ شیطانِ لعین، از آن کم شود. و الّا هرلحظه که از خدا غافل ماند در آن دَم، شیطان با وسوسه‌اش در آنجا حاضر می‌شود؛ 🧟‍♀🧟‍♂ همچنان که خداوندمتعال در کتاب کریم فرموده: 《وَ مَن یَعشُ ذِکرِ الرَّحمنِ... . یعنی هرکه از یاد خداوندِ رحمان، باز ماند، برانگیزانیم شیطان را که همنشینِ او باشد.》 و رسول‌خدا صلی الله علیه وآله‌ فرمود: 《اِن‌ّالله یُبغِضُ الشّابُّ الفَارِغ. یعنی خداوند، دشمن دارد جوانی را که بیکار باشد.》 🧔‍♀ زیرا کسی که مشغول عمل مُباحی نباشد، که دلِ او را مشغول سازد، شیطان فرصت نموده، داخل خانه‌ی دلش می‌گردد. و در آنجا آشیانه می‌سازد. و توالد و تناسل می‌کند. و از اجتماع نسلِ او نیز نسل‌های دیگر متولد می‌شود. 😵‍💫 🔹پس در دفع وسوسه‌های شیطانیّه و خواطر نَفسانیّه، علاجی نیست مگر؛ ⛓ قطع همه‌ی علایقِ ظاهریّه و باطنیّه، و ترکِ جاه و مال و اهل و عیال، و فرار از یار و رفیق و دوست و شفیق، و در کُنج تنهایی نشستن و در به روی آشنا و بیگانه بستن‌. و همین‌هم کفایت‌نمی‌کند تا آدمی را... 💖 و بعداز قطعِ‌علایق و گوشه‌نشینی، به وِردْها و اَذکار و مناجات با پروردگار و نماز و دعا و عبادت و تلاوت قرآن با حضور قلب بپردازد؛ زیرا ذکرِ ظاهری را بی‌حضورِ قلب، در دل اثری نیست... برگرفته از: باب چهارم، اخلاق و شرافت... نوشته: ملّا احمد نراقی کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
کلبه عُشاق
👈⭕️ #یذَره_کتاب #ملّا_احمد_نراقی (ره) #توحید_عشاق 🍃غفلت از خدا، سبب وسوسه شیطان 😴 #طبّ_روحانی پس
(ره) 🍃غفلت از خدا، سبب وسوسه شیطان 😴 ادامه؛ ...و شیطان را تشبیه کرده‌اند به سگی گرسنه، و صفات ذمیمه را به غذاهای سگ، از گوشت و نان و امثال آن، و ذکرِ خدا را به راندن سگ از دست و زبان؛ و مادامی که غذا حاضر است سگ از دنبالِ تو دست بر نمی‌دارد. و اگر قدمی پس رَوَد، باز برمی‌گردد. پس فایده‌ی ذکر، هنگامی ظاهر می‌گردد که دل از شوایب و هوا و هوس پاک، و از انواع وَرَع و تقوا تابناک باشد؛ همچنان که خدا می‌فرماید: 《اِنّ الَّذینَ اتَّقَوا اِذا مَسَّهُم طائِفُ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا فَاِذاهُم مُبصِروُن.》اعراف_ ۲۰۱ یعنی کسانی که متّقی و پرهیزکارند، هرگاه وسوسه‌ای از شیطان به ایشان برسد، هوشیار و متذّکر خدا می‌شوند‌؛ پس بواسطه تذکر، دیده‌ی بصیرتِ ایشان، بینا می‌گردد. و از چنگ وسوسه‌ها رها می‌شوند. 🍃ذکر قلبی مانع وسوسه‌ها و خواص 👅 مخفی نماند آن ذکری که دفع کننده‌ی وسوسه‌های شیطانیّه و مانع خواطر نفسانیّه است. ذکر قلبی است که مشغول ساختن دل است به یاد خدا، و.. و تفکر در صنایع و عجایبِ مخلوقاتِ آسمان و زمین؛ و هرگاه با آن، ذکر زبانی نیز جمع شود، فایده‌اش کامل و اَتَمّ می‌گردد. و در دفع شیطان اثر دارد. اما ذکر زبانی به تنهایی اگرچه خالی از ثواب نیست ولی مقابله با لشکر شیاطین و وسوسه‌های آن لَعین، نتواند کرد. و اگر وسوسه شیطان به ذکر زبان رفع می‌شد هر کسی را در نماز، حضورِ قلب حاصل می‌گردید. و خیالات فاسد و وسوسه‌های باطله به خاطر او نمی‌آمد. زیرا منتهای هر ذکر و عبادتی در نماز است؛ با وجود اینکه هر که ملاحظه حال خود را نماید در می‌یابد که افکار باطل(ردّیه) در حال نماز بیشتر است، بلکه آنچه از فضول دنیا گم شده، در نماز پیدا می‌شود. و آنچه فراموش گشته در آن وقت بخاطر می‌رسد. 🔦 و این مسئله آن است که؛؛ چون نماز بالاترین عبادات و مشتمل بر سجده است که شیطان به واسطه‌ی ترکِ آن، مطرود و مردود درگاه الهی شده، در آن وقت عداوت و حسَدِ شیطان به هیجان می‌آید و لشکرش اطراف دل را فرو می‌گیرند و از چپ و راست هجوم می‌آورند. و از پیش و پَس حمله می‌کنند. و حجره و بازار و دُکان و انبار و محاسبه‌ی شرکا و جواب خُصما(دشمنان) را بر دل القا نموده و عَرضه می‌کنند. تا مبادا چنین عبادتی از او به درجه قبول و وصول برسد. و سجده‌ای که موجب لعن او شد، از او مقبول گردد. 🧎 ولی همچنان که مذکور شد چنان نیست که ذکر زبانی مطلقاً بی‌ثمر باشد و آن را برای ذاکر، اثر نباشد، بلکه بر آن ثواب مترتّب می‌شود. 🔹چهار مرتبه ذکر 📿 اهل ذکر گفته‌اند که برای ذکر چهار مرتبه است که همه آنها نافع هستند لیکن در مقدار نفع مختلف‌‌اند: اول: فقط ذکر زبانی. دوم: ذکر زبانی و قلبی؛ با هم که ذکر در دل مستقر نباشد بلکه قرارِ آن موقوف به توجهِ ذاکر باشد، و چون دل را به خود واگذارد، از ذکر خدا غافل شود و به خواطر و وسوسه‌ها مایل گردد. 😴 سوم: ذکر قلبی؛ که در قلب متمکّن(مُقیم) و بر آن مستولی(چیره و غالب) باشد. بنحوی که صَرفِ دل به غیر ذکر، محتاج به التفات(توجهِ) ذاکر باشد و هر وقت که دل را به خود گذارد، در ذکر خدا باشد. چهارم: ذکر قلبی که خدا در دل باشد و بس؛ و دل، بالمَرّه(بطور کامل و بی‌نقص)، از خود غافل باشد. بلکه از اینکه در ذکر هم هست، ذاهل(غافل) باشد. و کاملا مستغرقِ مذکور و محو او باشد. و اهل این مرتبه، التفاتِ به ذکر را حجاب از وصول به مطلوب و مقصود می‌دانند. و این مرتبه، مطلوب و مقصودِ حقیقی، و باقیِ مراتب، بالعَرَض مطلوب‌اند. بِالمَرّه:بطور کامل و بی‌نقص بِالعَرَض:نیازمند دیگری برگرفته از: باب چهارم، اخلاق و شرافت... نوشته: ملّا احمد نراقی کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
🤦‍♂علّت اينكه انسانها از عبادات متنفّر و گريزانند⁉️ 🧎‍♂ ✍اين است كه؛ انسانها در عالم حيوانيت و لذّات و مانده‌اند و عبادات مي‌خواهند حيوانيت انسانها را بگيرند تا آنها بتوانند به سوي خدا پرواز كنند. 🍃مثلاً صبح، خواب را كه يك عمل حيواني است از انسان مي‌گيرد. نمازهاي ديگر،لذّت نگاه كردن تلويزيون يا مجالست با رفقا را از انسان مي‌گيرند. 🍃، لذّتِ خوردن و آشاميدن و لذّتهاي جنسي را كه همه لذّتهاي حيواني هستند از انسان مي‌گيرد. 🍃، لذّتِ داشتن پول را مي‌گيرد. 🍃 به معروف و نهي از منكر، لذّتِ شخصيت‌پرستي را مي‌گيرند. زيرا چه بسا كه امر كردن كسي به معروف يا نهي كردن كسي از منكر باعث شود كه او برآشفته شود و آن را به بادِ ناسزا و دشنام بگيرد و در نتیجه شخصيت اجتماعي او آسيب ببيند. 🗣 برگرفته از: شیخ حمیدرضامروجی‌سبزواری کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
👀 🌷امروز پنجشنبه ۲۶ مهرماه ۱۴۰۳ شمسی ✨آنان که مسیرشان در راه خدا و سیره‌شان بر لطف و حُسن و ملاحت بوده است. آنانکه عارف هستند و عاشق، مکتوم هستند و مکنون . و آن همه معرفت و شعور و عشق را در درون سینه خود پنهان کرده و رِندانه مُهر خاموشی بر لب زده‌اند. 💐 ✨آنانکه در تمام عمرِ پُربرکتشان، زنجیری از تعلقِ نفس و دنیا به پای دلشان نپیچیدند. و سرخوش و مست، پای بر فرقِ دنیا نهادند و از آن گذشتند. 💖 و به راستی: 🍃مردانِ خدا پرده‌ی پندار دریدند 🍃یعنی همه‌جا غیرِ خدا، یار ندیدند 🥀🙏🥀 کلبه عشاق @babarokn
(ره) ✅ تواضع؛🧎 آقای انصاری خود کارهای منزل را انجام میداد. از بازار شخصاً خرید میکرد و اجازه نمیداد که کسی در خرید و حمل کالا او را کمک کند. 🛒 در تواضعِ او این سخن کفایت میکند که یکی از شاگردانش نقل می کردند که با اینکه من بیست سال بیشتر نداشتم و مشغول خواندن کفایه بودم و آیت الله انصاری (قدس سرّه) مجتهدِ مسلّم و بیش از چهل سال داشت، روزی من مشغول نماز شدم یکدفعه متوجه شدم این مردِ الهی در نماز به من اقتداء کرده است.💞 🔹مَرد، آن را دان که خود را بشکند/ 🔹مَرد، آن نبود که صف‌ها بشکند/ برگرفته از کتاب: کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
هدایت شده از کلبه عُشاق
📿شیخ مکرّر میفرمود: اینها می آیند پیشِ من، سراغ پیرزنه را فقط میگیرند(اشاره به درخواست راهی برای حلّ مشکلاتِ زندگی)،هیچ کس نمی آیدو بگوید که من با خدا قهرکرده ام مرا با خدا آشتی بده!💔 برگرفته از: شیخ رجبعلی خیاط رحمت الله علیه کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🌷 🍃سلطان و درویش 👑 📜 گویند روزی سبکتگین بر سر مزارِ سلطان العارفین بایزید بسطامی، درویشی را دید که نشسته و سر در جیب تفکّر و مراقبه فرو برده بود.🧎 با تمسخر گفت: شنیده‌ام می‌گویند شیخت بایزید گفته است: هر کس مرا ببیند آتش دوزخ او را نمی‌سوزاند ! ❗️ وی گفت:چنین است سلطان. سلطان گفت: چطور شد ابوجهل رسول را دید ولی در آتش می‌سوزد؟! ♨️ درویش گفت: ابوجهل رسول را ندید سلطان! ابوجهل رسول را ندید. 🕶 🔹 اینکه بایزید گفت اگر کسی مرا ببیند آتش او را نمی‌سوزاند. یعنی روحِ مرا ببیند. و از آنجا که روحِ انسان، نورِ وجودِ اوست پس اگر به روحِ بایزید رسیدی به نور رسیده‌ای و کسی که به نور برسد، نار(آتش) بر او تاثیری ندارد. 👀 🕯 بنابراین فایده و نتیجه کامل در جایی است که انسان ابتدا در درونِ خودش، از مقامِ نفسش به راه افتد و یک سِیر انفُسی نماید تا به روحِ خودش برسد. 🚶‍♂ چون روحِ هر انسانی، پرتویی و شعاعی از روحِ امام است. پس رسیدن به روحِ خود، رسیدن به روح امام است. 🌹 💚🌹 برگرفته از: نویسنده: (طال عمره) کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
🌷 به آرشیو کانال عشّاق خوش آمدید. لطفا برای دسترسی به هر موضوع روی آن کلیک کنید تا به آرشیو کامل آن منتقل شوید. پس از کلیک کردن بر روی موضوع مورد نظر می‌توانید فایل یا جلسه مورد نظرتان را با استفاده از فلش های بالا و پایین انتهای صفحه جستجو و پیدا کنید. صوتی صوتی صوتی لطفا در نشر حداکثری مطالب کانال را به دوستان در ایتا پیشنهاد بدید👇👇👇 آدرس کانال کلبه عشّاق در ایتا؛ https://eitaa.com/babarokn https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc 🌷🙏🙏🙏🌷التماس دعا ➖➖➖➖➖
4_5969554596371108221.mp3
14.03M
👈🍃 (س) جلسه پنجم در محضر تاریخ - 1390/9/19 عناوین: 🔻 🔹دقیقه ۱: ادامه بحث چهار نهری که حضرت زهرا س است 🔹دقیقه ۷: در عالم توسط حضرت زهرا س 🔹دقیقه ۱۱: یازده در بهشت 🔹دقیقه ۲۴:سرّ عدد 🔹دقیقه ۳۸: سرِّ تدبیرِ عالمِ آفرینش، توسطِ (زن) 🔹دقیقه ۴۱: تدبیر عالم آفرینش توسط چهار زن بهشتی کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
📿شیخ مکرّر میفرمود: اینها می آیند پیشِ من، سراغ پیرزنه را فقط میگیرند(اشاره به درخواست راهی برای حلّ مشکلاتِ زندگی)،هیچ کس نمی آیدو بگوید که من با خدا قهرکرده ام مرا با خدا آشتی بده!💔 برگرفته از: شیخ رجبعلی خیاط رحمت الله علیه کلبه عشاق @babarokn https://eitaa.com/babarokn