eitaa logo
کلبه عُشاق
4.3هزار دنبال‌کننده
782 عکس
444 ویدیو
1 فایل
با دو قبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) 💪...خودمونا بسازیم؛ #بابارکن_الدین شیرازی، بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو... ادامه 👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
کلبه عُشاق
#شرح_داستان_پادشاه_و_کنیزک قسمت سوم #داستانهای_زیبای_مثنوی علت سومی هم در کار است و آن اینکه قرآن،
.....این همه مردمی که در حال کار و کسبند، یکی در مغازه،یکی در اداره،یکی در کارخانه،یکی در مزرعه و بسیاری هم بدنبال کار مناسب میگردند براستی این فعالیتها جز برای اینستکه به جسمشان نان و آبی برسانند و برایش خانه ای تهیه کنند. همسری برایش اختیار کنند و مرکبی مهیّا سازند تا اورا به سفر ببرند؟ کدام از آنان میگوید من کار میکنم که درآمدی کسب کنم و با آن مایحتاج جسمم را فراهم کنم تا جسمم قوت بگیرد و بتوانم عبادت و بندگی خدا کنم .....تا با این عبادت ، نفسم را تزکیه کنم تا نفس بتواند بالا رود و به روحم برسد و سپس در معیّت روح بسوی خدا در حرکت آیند؟ آیا گمان کرده ایم که با چند روز روزه داری که در سال میگیریم ، میتوانیم حیوانیّت نفس را سرکوب کنیم؟ و با چند رکعت نمازی که در روز میخوانیم می توانیم نفس را عروج دهیم؟ خرما نتوان خوردن اَزین خار که کِشتیم/ دیبا نتوان کرد ازین پشم که رشتیم/ ما کشتهِ نفسیم و بس آوخ که برآید/ از ما به قیامت که چرا نفس نکُشتیم/ مگر کسی که بتواند نفس را از مرتبه حیوانیّت و اَمّارگی بگذارند و به مرتبهِ مطمئِنَّه برساند.(سیر در باطن) آنگاه سیر در باطنِ میسر نیست جز با نیرویِ . ادامه دارد انشالله
کلبه عُشاق
#ولادت_و_ولایت قطب العارفین مولا امیرالمومنین حضرت علیّ ابن ابیطالب(علیه السّلام) #مثنوی #شعر_و_شرح
👆👆👆ادامه 👇👇👇 مولوی و را آزاد کننده انسان می‌داند. منتها نبوّت آزاد کننده روحِ انسان از طاغوت‌های مثل فرعون و نمرود و بازداشتن از عبادت ارباب متفرق مثل سنگ و ستاره و گاو و ... است. اما ولایت که نبوت هست آزاد کننده روح انسان از طاغوت‌های نفس است و بازداشتن او از عبادت و عبادت اشیا و افرادی که نفس در آنها ظهور کرده و به آنها تعلق دارد. همانهایی هستند که ما بر آنها پسوندِ می افزاییم. مثل خانه من، مغازه من، مقام و جایگاه من، آبروی من،همسر و فرزندان من،ماشین من، پس انداز من و الی آخر. زیرا نفسِ انسان کمال خودش را در اینها می بیند. ●کیست مولا آن که آزادت کند/ بندِ رقّیت ز پایت وا کند/ برگرفته از؛
✍داستانی بر اساس زندگی آیت الله سیّد علی قاضی 🌷___💫___🌷 ...در همین حال که شاگردانِ آیت الله قاضی غرق توجه در کلامِ او بودند. و در ژرفای کلامش غوطه می‌خوردند، صدایی هولناک از راهِ بخاری بالای سرِ استاد شنیده شد. و گرد و خاک با شدّت از آن خارج شد.🧨 گویا که سقفِ طبقه فوقانی، خراب شده باشد. شاگردان که هول شده بودند به سمت درِ حجره گریختند.هر یک دیگری را عقب می‌زد تا بتواند خود را زودتر نجات دهد. 🏃🏃‍♂ فضای حجره پُر از گرد و خاک شده بود؛ اما استاد همچنان سر جای خود تکیه زده بود و تکان نمیخورد. سیّدمحمّدحسین هم که از جا برخاسته بود و می‌خواست از درِ پا به فرار بگذارد، صورتش را برگرداند و به استاد خیره شد.👀 انگارنه انگار اتفاقی افتاده باشد. گرد و خاک به سرعت خوابید و چهره استاد از انتهای حجره، نمایان شد؛ نشسته بود و لبخندی بر لب داشت. و مثل اینکه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، با صدای بلندی به شاگردان گفت: 📣《 بیایید ای جویندگانِ توحیدِ افعالی!》 🤕 شاگردان که بیرونِ حجره تجمع کرده بودند متوجه شدند این سر و صدا به خاطر خارج شدنِ با شدت گرد و خاک از محفظه بخاری بالای سرِ استاد بوده و آنها همه گمان کرده بودند سقف اتاق در حال شدن است. 🚷 همه با شرمندگی از شکست در امتحانِ درسِ عملیِ توحیدِ افعالیِ استاد،به داخل حجره برگشتند.😓 و با خنده ملیحِ استاد مواجه شدند که دوباره می‌گفت: 📣《ای جویندگانِ توحیدِ افعالی، بیایید بنشینید!》 پس از ساعتی کوتاه،مجلس درس پایان یافت واستاد قاضی از جا برخاست تا به برود. سیّد علی عصا را به دست گرفت و بدون صحبت از میان شاگردان خارج شد. 🧑‍🦯 شاگردان هم که هر کدام در قلبشان طوفانی به پا شده بود و از آن واقعه سر در گریبان فرو برده بودند، چیزی نمی‌گفتند. 😷 استاد از پله‌ها پایین رفت و که جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود و تازه به جمع شاگردان سیّدعلی ملحق شده بود،از روی بدنبالش به راه افتاد. او می‌دانست که استاد قاضی عصرها به سمت مسجد کوفه می‌روند.و با احوالات عجیبش تازه آشنا شده بود‌. میرزا حسن از روی کنجکاوی می‌خواست بداند؛ استاد که هیچ مبلغی در نداشت چطور از نجف به کوفه خواهد رفت؟ برای همین از درِ مدرسه هندی‌ها او را تعقیب کرد استاد قاضی عصا زنان از محله مشراق به سمت شارع امام زین العابدین(علیه السّلام) و از آنجا به سمت دروازه کوفه حرکت می‌کرد.🧑‍🦯 حالا میرزاحسن میخواست ببیند، استاد با این جیبِ خالی و هوای گرم که پیاده رفتن در آن محال بود چگونه خود را به مقصد خواهد رساند؟! 🏇 آرام آرام او را تعقیب کرد تا به انتهای بازار رسید. ناگهان در آخرِ بازار پیرمردی مُعیدی(دهاتی) که چفیه کوفیه(دستمال سربند) به سربسته بود،در مقابل قاضی ظاهر شد و به او یک اسکناس یک دیناری داد و رفت. 💰 در همین لحظه استاد که به ظاهر از حضور میرزا حسن خبری نداشت، صورتش را برگرداند و گفت: 《میرزا حسن دیدی خداوند است!》 میرزا حسن با شرمندگی سرش را پایین انداخت و غرق در شد. 🧘 آری،به همین دلیل است که عارف پس از سالیان متمادی، در تکاپوی کثَرات، آبدیده می‌شود و برای رسیدن به دریچه‌های تجلیِ توحید لازم است سالیانِ مَدید قلبِ خویش را در معرض توجه و قرار دهد. او فهمید در این میانه، نقشِ بی‌بدیلی در تعالی بخشیِ انسان ایفا می‌کنند؛ از این روست که معشوق برای پذیرفته شدگانِ درگاهش، فقرها و بلاها و رنج‌ها و مصیبت‌هاست تا اینکه کورباطنیِ انسان به دست کیمیای ، به چشمانِ تیزبینِ توحید نگر تبدیل شود. هرکه در این بَزم مقرب تر است/ جام بلا بیشترش می دهند/ ===✨💚✨=== برگرفته از: فصل شصتم -------------------------- کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
سِرّ و رابطه‌ی زیارت امام رضا علیه‌السّلام با حجّ کعبه‌ی بیت‌الله الحرام رؤیای صادقه خواهرِ سیّد هاشم حدّاد درباره‌ی ارتباط زیارت ثامن‌الائمه با حجّ و عمره ✍و در این روایت اخیر دیدیم زیارت امام هشتم برای شیعیان خُلَّص و عارفان به‌مقام ومنزلت و حق او، ثواب هزار و یا هزارهزار بر آن مترتّب(ثابت و مستقر) است.و أبداً جای استبعاد (دور دانستن) نیست. زیرا حیاتِ‌کعبه به‌ولایت است. 🕋 بنابراین ، محور و کانون است. و ، درحکم محیطِ پرگار است. نمی‌بینی چگونه مردم دور کعبه‌ای که علیّ در آن متولد شده است دور می‌زنند و طواف‌می‌کنند⁉️‼️ خواهی نخواهی ناچارند تسلیم آن حقیقت و واقعیت شوند.☀️ همه‌مسلمین چه‌شیعه‌، چه‌عامّه بر سرسفره‌ی مولا امیرالمؤمنین نشسته‌اند.🌧 چرا که به‌قدری گسترده است که در برابرش سفره دیگری متصوّر نیست. بلکه همه‌عالم از برکات‌وجودی و از ولایت‌تکوینیّه و وجودیّه‌ی مولا بهره می‌برند. در این صورت مبادا استبعاد (دور شمردن) کنی که چطور می‌شود، ثوابِ یک زیارت حضرت علیه السلام، معادل با ثواب هزار هزار حج باشد⁉️ 💯آنجا کعبه‌ی ظاهر است و اینجا کعبه باطن. 💯آنجا تکلیف است و اینجا محبّت. 💯 آنجا جسم است و اینجا جان. 🔹باری اگربخواهیم در این‌باره سخن‌را گسترش‌دهیم به درازا می‌کشد؛ فقط به‌ذکر یک که از یکی از همشیره‌های خودِحقیر است اکتفا نموده، مطلب را خاتمه می‌دهیم: 😴 چون دروس تحصیلی ما مطالعه اخبار و احادیث نبود، نمی‌دانستم زیارت آنحضرت ثواب حجّ بیت‌الله را دارد. به خصوص در ماه رجب که زیارت مخصوصه است. 🤕 ...تا در اواسط ماه رجب ۱۳۷۸ هجری قمری با چندتن از دوستان سلوکی، بنا به‌تقاضا و دعوت آنها عازم بر تشرّف شدیم. و من تا آن زمان به گوشم نخورده بود که زیارتِ حضرت‌رضا علیه‌السّلام ثوابِ حجّ دارد. و نیز زیارت در ماه‌رجب را دارای خصوصیتی نمی‌دانستم و سفر ما در ماه‌رجب اتفاقی بود نه از روی قصد و انتخاب.🚌 یکی‌دو روز مانده به‌حرکت، حقیر برای خداحافظی به‌منزل همشیره‌ی کوچک برای تودیع رفتم؛ وقتی مطّلع شد که عازم آستان بوسی حضرت‌ثامن هستم، گفت: سبحان الله سبحان الله!☺️ من دیشب تو را در خواب دیدم که دو جامه اِحرام پوشیده‌ای و عازم بیت‌الله الحرام می‌باشی! گفتم: خوب این خواب چه تعجبی دارد؟! گفت: تعبیرش روشن است. شما عازم‌زیارت امام‌رضا علیه‌السّلام می‌باشید. زیرا که در روایت وارد است کسیکه زیارتِ آنحضرت را به‌جا بیاورد کأنَّه حجّ و عُمره را انجام داده است؛ و شما که عازم زیارت امام رضا هستید در عالم رؤیا ملبّس به بوده و مقصد، بیت‌الله الحرام بوده است. من هم از این رؤیا تعجب نمودم و به او گفتم: تا به‌حال من نمی‌دانستم که زیارت آن حضرت، ارتباطی با حجّ و عُمره دارد. 🤦‍♂ 《در صورت تمایل به سرگذشت لطفا روی هشتک بزنید》 🍃برگرفته از: بخش پنجمین کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
✍داستانی بر اساس زندگی آیت الله 🌷___💫___🌷 ...در همین حال که شاگردانِ آیت الله قاضی غرق توجه در کلامِ او بودند. و در ژرفای کلامش غوطه می‌خوردند، ناگهان صدایی هولناک از راهِ بخاری بالای سرِ اُستاد شنیده شد. و گرد و خاک با شدّت از آن خارج شد.🧨 گویا که سقفِ طبقه فوقانی، خراب شده باشد. شاگردان که هول شده بودند به سمت درِ حجره گریختند.هر یک دیگری را عقب می‌زد تا بتواند خود را زودتر نجات دهد. 🏃🏃‍♂ فضای حجره پُر از گرد و خاک شده بود؛ اما استاد همچنان سر جای خود تکیه زده بود و تکان نمیخورد. سیّدمحمّدحسین(طباطبائی) هم که از جا برخاسته بود و می‌خواست از درِ حجره پا به فرار بگذارد، صورتش را برگرداند و به اُستاد خیره شد.👀 انگارنه انگار اتفاقی افتاده باشد. گرد و خاک به سرعت خوابید و چهره‌ی استاد از انتهای حجره، نمایان شد؛ نشسته بود و لبخندی بر لب داشت. و مثل اینکه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، با صدای بلندی به شاگردان گفت: 📣《 بیایید ای جویندگانِ توحیدِ افعالی!》 شاگردان که بیرونِ حجره تجمع کرده بودند متوجه شدند این سر و صدا به خاطر خارج شدنِ با شدت گرد و خاک از محفظه بخاری بالای سرِ اُستاد بوده و آنها همه گمان کرده بودند سقف اتاق در حال خراب شدن است. همه با شرمندگی از شکست در امتحانِ درسِ عملیِ توحیدِ افعالیِ استاد،به داخل حجره برگشتند.😓 و با خنده ملیحِ استاد مواجه شدند که دوباره می‌گفت: 《ای جویندگانِ، بیایید بنشینید!》 پس از ساعتی کوتاه، مجلسِ درس پایان یافت و اُستاد قاضی از جا برخاست تا به برود. سیّدعلی عصا را به دست گرفت و بدون صحبت از میان شاگردان خارج شد. 🧑‍🦯 شاگردان هم که هر کدام در قلبشان طوفانی به پا شده بود و از آن واقعه سر در گریبان فرو برده بودند، چیزی نمی‌گفتند. استاد از پله‌ها پایین رفت و که جوانی حدوداً ۲۵ ساله بود و تازه به جمع شاگردان سیّدعلی ملحق شده بود، از روی کنجکاوی بدنبالش به راه افتاد. او می‌دانست که استاد قاضی عصرها به سمت مسجد کوفه می‌روند.و با احوالات عجیبش تازه آشنا شده بود‌. میرزا حسن از روی کنجکاوی می‌خواست بداند؛ استاد که هیچ مبلغی در جیب نداشت چطور از نجف به کوفه خواهد رفت؟ برای همین از درِ مدرسه هندی‌ها او را تعقیب کرد استاد قاضی عصا زنان از محله مشراق به سمت شارع امام زین‌العابدین (علیه السّلام) و از آنجا به سمت دروازه کوفه حرکت می‌کرد.🧑‍🦯 حالا میرزاحسن میخواست ببیند، استاد با این جیبِ خالی و هوای گرم که پیاده رفتن در آن غیرممکن بود، چگونه خود را به مقصد خواهد رساند؟! آرام آرام او را تعقیب کرد تا به انتهای بازار رسید. ناگهان آخرِ بازار پیرمردی مُعیدی(دهاتی) که چفیه کوفیه(دستمال سربند) به سربسته بود، در مقابل قاضی ظاهر شد و به او یک اسکناس یک دیناری داد و رفت. 💰 در همین لحظه استاد که به ظاهر از حضور میرزا حسن خبری نداشت، صورتش را برگرداند و گفت: 《میرزا حسن دیدی خداوند قادر است!》 میرزا حسن با شرمندگی سرش را پایین انداخت و غرق در تفکر شد. 🧘 آری،به‌همین دلیل‌استکه پس از سالیان متمادی، در تکاپوی کثَرات، آبدیده می‌شود و برای رسیدن به دریچه‌های تجلیِ توحید لازم است سالیانِ مَدید قلبِ خویش را در معرض توجه و قرار دهد. او فهمید در این میان، نقشِ بی‌بدیلی در تعالی بخشیِ انسان ایفا می‌کنند؛ از این روست که معشوق برای پذیرفته شدگانِ درگاهش، فقرها و بلاها و رنج‌ها و مصیبت‌ها میفرستد تا اینکه کورباطنیِ انسان به دست کیمیای ، به چشمانِ تیزبینِ توحیدنگر تبدیل شود. ✨هرکه در این بَزم مقرب تر است/ ✨ جامِ بلا، بیشترش می دهند/ ===✨💚✨=== برگرفته از: فصل شصتم -------------------------- کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
فی حَقایقِ اَسْرار اَمیرَالمُؤمنین علیه‌السّلام 🌹سابقه نور ایشان علیه‌السّلام و دیگر مناقبشان ☀️ و به این مطلب اشاره دارد سخن خداوند متعال: 《خَلَقَ الْأرْضَ فی یَوْمَیْنِ》 یعنی فی محمّد و علیّ علیه‌السّلام. و مراد از یَومَیْن؛ یومِ و است. که طبقات زمین و آسمان را در ظرف وجودی نبوّت و ولایت آفرید و هستی آنها را دائر مدارِ هستیِ نبوّت و ولایت قرار داد. رسول خدا صلّی‌الله علیه وآله فرمود: 《اوَّلَ مَا خَلَقَ‌اللهُ نوری ثُّمَ فَتَقَ مِنه نورُ عَلِیَّ...》 یعنی اول چیزی که خداوند خلقت فرمود، نورِ من بود. و از نورِ من، نورِ علی را برآورد. پس دائماً ما در عالمِ نور، گردش می‌کردیم تا رسانید ما را به عظمتِ خود در هشتاد هزار سال. سپس خلق فرمود تمام خلایق را از نورِ ما. پس ماییم صنایع و ساخته و پرداخته‌ی خدا. و دیگران ساخته‌ی ما هستند. یعنی ما اصل تمام مکوّناتیم و سایر خلایق، فروع هستند. و بواسطه‌ی ما به وجود آمده‌اند... برگرفته از: فی حَقایقِ اَسْرار اَمیرَالمُؤمنین علیه‌السّلام حافظ رَجَب بُرسی متوفی ۸۱۳ هجری قمری 🌱《مدفون در استان اصفهان》 💐 حافظ و مفسر قرآن، محدث و عارف شیعه در قرن هشتم شهرتش بیشتر در علوم غرببه بود. 🍃🍃🍃🍃🍃 🔹دیدگاه علامه عبدالحسین امینی نجفی معروف به: : 💐 «استاد حافظ رضی‌الدّین رجب بُرسی حِلّی، از دانشوران عارف مشرب امامی و از فقیهانی است که در دانشهایی چند دست داشته. با آن برتری آشکارش در هنر  و پیش‌روی در ادبیات و سخن‌سرایی‌های نیکو و چیرگی در  و رازهای آن و بیرون کشیدن سودهایش. ازاین‌رو می‌بینی نوشته‌هایش سرشار از پژوهش‌ها و موشکافی‌هاست. در عرفان و حروف روش‌های ویژه‌ای برگزیده و هم در دوستی پیشوایان معصوم علیهم‌السّلام برداشت‌ها و نگرش‌هایی دارد که برخی نمی‌پسندند و او را تندرو می‌شمارند؛ ولی جایگاه‌هایی را که وی برای معصومان ـ علیهم‌السلام ـ شناخته، در همه جا، به تندروی نمی‌انجامد».  👀 کلبه عشاق 🛖 https://eitaa.com/babarokn https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc