#یذَره_کتاب
سیری در زندگی عالم ربّانی
#شیخ_محمّدجواد_انصاری همدانی؛
✍آیت الحقّ و العرفان، آیت الله انصاری همدانی آغاز تحوّل درونیِ خود و شروع سیر و سلوکِ خود را چنین بیان فرمودند:
من به تشویق علمای همدان به دیار قم رهسپار شدم و تا آن زمان به طور کلی با #عرفان و سیر و سلوک #مخالف بودم و مقصودِ شرع را همان ظواهری که دستور داده شده میدانستم تا اینکه برایم اتفاقی پیش آمد؛ 🤔
یک روز در همان سنِ جوانی که به همدان رفته بودم به من اطلاع دادند که شخص وارستهای به همدان آمده و عده زیادی را شیفته خود کرده است.📿💖
من به مجلس آن شخص رفتم و دیدم عده زیادی از سرشناسها و روحانیّونِ همدان، گِرد آن شخص را گرفته اند و او هم در وسط ساکت نشسته بود. 🧎
پیش خود فکر کردم گرچه اینها افراد بزرگی هستند و دارای تحصیلات عالیهای میباشند. اما این تکلیف شرعی من میباشد که آنان را #ارشاد کنم و تکلیف خود را ادا کردم و شروع به ارشاد آن جمع نموده نزدیک به دو ساعت با آنها صحبت کردم و به کلی #منکرِ عرفان و سیر و سلوکِ اِلی الله به صورتی که عرفا میگفتند، گشتم. ⛔️
پس از سکوتِ من، مشاهده کردم که آن #ولیّ_الهی سر به زیر انداخته با کسی سخن نمیگوید.
بعد از مدتی سربلند نمود و با دید عمیقی به من نگریست و گفت: 《عن قریب است که تو خود آتشی به سوختگان عالم خواهی زد》👀 ❤️🔥
من متوجهِ گفتارِ وی نشدم ولی #تحوّلِ عظیمی در باطن خود احساس کردم. برخاستم و از میان جمع بیرون آمدم.🚶♂
در حالیکه احساس میکردم که تمام بدنم را حرارت فرا گرفته است. عصر بود که به منزل رسیدم.
نماز مغرب و عشا را خواندم و بدون خوردن غذایی به بستر خواب رفتم. نیمههای شب بیدار شدم در حال خواب و بیداری دیدم که گویندهای به من میگوید: 👂🌬
《العارِفُ فِینا کَالبَدرِ بَینَ النُّجومِ و کَالجَبرَئِیلِ بَینَ المَلائِکَهِ》
✨شخص عارف در بین ما، همانند قرصِ #ماه است در بین #ستارگان. و همانند فرشته امینِ وحی است در بین فرشتگان.✨
به خود نگریستم دیدم دیگر آن حال و هوا و #اشتیاقی که به درس داشتم در من نمانده است. کم کم احساس کردم که نیاز به چیز دیگری دارم تا اینکه مجدداً به قم آمدم.
تا یک شب این خواب را دیدم!
💫【در عالم رویا یک حوض بسیار بزرگ با رنگهای مختلفی دیدم که دور آن #حوض پُر از کاسههای بزرگی بود که بر آنها اسماء خداوند از جمله این آیه شریفه:
《ذلِکَ فَضلُ اللهِ یُوتِیهِ مَن یَّشاءَ》نوشته شده بود. وقتی من به نزدیک آن حوض رسیدم #جامی لبریز از آب حوض کرده و به من نوشاندند.】💫
که از خواب پریدم و #تحوّل عظیمی در خود احساس کردم.
از آن به بعد،به این طرف و آن طرف زیاد مراجعه کردم که شاید دستم به #ولیّ کاملی برسد و از وی بهره گیری نمایم.
تا اینکه خود را تنها و بیچاره و مضطرّ دیدم.
تا اینکه پس از ۴۰ الی ۵۰ روز تضرّع و #توسّلِ زیاد به ساحت مقدّس معصومین علیه السلام وقتی اضطرار و بیچارگی ام به حدّ اوج خود رسید و یکسره خواب و خوراک را از من ربود، #ناگهان پردهها از جلوی چشم من برداشته شد و مقصدِ خود را بر وجود مقدّس خاتم الانبیا حضرت محمّد (صلی الله علیه و اله) یافتم.
🌱🌹🕋🌹🌱
و متوجه شدم در این زمینه، وجود ایشان دستگیری مینماید. از آن زمان به بعد مرتباً به ساحت مقدّس آن حضرت متوسل میشدم و از حضرت بهرهگیری فراوان مینمودم.
این #آغاز حرکت آیت الله انصاری همدانی بود که از همان ابتدا به خودِ حقایق وصل شد. که در اصطلاح به این گونه عرفا، مجذوبِ سالک میگویند...
برگرفته از کتاب:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
-------،،-------
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
تمرکز فکر در نماز ⁉️
~
جناب استاد کریم محمود حقیقی نقل میکردند که:
روزی از آیت الله محمدجواد انصاری(قدس سرّه) سوال کردم برای تمرکز فکر در نماز دستوری به من بفرمایید. ایشان فرمودند:
✅《نوافل را ترک مکن و حیوانی کم بخور》
برگرفته از کتاب:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
#توحید_عشّاق
✅ تواضع؛🧎
آقای انصاری خود کارهای منزل را انجام میداد. از بازار شخصاً خرید میکرد و اجازه نمیداد که کسی در خرید و حمل کالا او را کمک کند. 🛒
در تواضعِ او این سخن کفایت میکند که یکی از شاگردانش نقل می کردند که با اینکه من بیست سال بیشتر نداشتم و مشغول خواندن کفایه بودم و آیت الله انصاری (قدس سرّه) مجتهدِ مسلّم و بیش از چهل سال داشت، روزی من مشغول نماز شدم یکدفعه متوجه شدم این مردِ الهی در نماز به من اقتداء کرده است.💞
🔹مَرد، آن را دان که خود را بشکند/
🔹مَرد، آن نبود که صف ها بشکند/
برگرفته از کتاب:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
سیری در زندگی عالم ربّانی شیخ محمّدجواد انصاری همدانی(ره)
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
#طبّ_روحانی
سیری در زندگیعالمِربّانی مرحوم
#شیخمحمّدجواد_انصاریهمدانی
🍃تمرکز در نماز 🧎
✍ جناب استاد کریم محمود حقیقی نقل میکردند که روزی از آیت الله انصاری(قدس سرّه)سوال کردم: ❓
برای #تمرکزِ_فکر در نماز دستوری به من بفرمایید. ایشان فرمودند:
⭕️《نوافل را ترک مکن و حیوانی کم بخور》💯
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#یذَره_کتاب
#شیخ_محمّدجواد_انصاری
✍آیتالله انصاری همدانی تقیّد شدیدی به شرع داشت.📿
به همین خاطر، #آیت_الکرسی را با خط زیبای شاگرد خود، آقای همایونی بر بالای دیوارِ اتاقِ خویش در گرداگرد اتاق نوشته بود. وقتی از ایشان پرسیدند در جواب فرمود:
در روایت استکه هرگاه خانهای بلندتر از هفت ذرع ساخته شود، برای دور نمودن شیطان از آن، #آیت_الکرسی بر آن نوشته شود.🖌
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#یذَره_کتاب
#اندر_حکایات
✍حاج احمدآقا فرزند #شیخ_محمّد_جواد_انصاری همدانی(قدسسره) نقل میکردند:
در حدود سال ۱۳۲۵ شمسی در همدان با مرد وارستهای بنام سیّدعلی کاشف آشنا شدم.
ایشان درویش نبود ولی برای اینکه شناخته نشود در کسوت درویشی درآمده بود.
ایشان اصلیّتش از سبزوار ولی بزرگ شده هندوستان بود.👳
یکبار ایشان به من فرمود:
اگرپدرت اجازه دهد من شما را با طیُّالَارض به مکّه و مسجد مدینه ببرم.🕋
حاج احمد اضافه کردند:من آرزو داشتم هم مکّه بروم و هم از نزدیک طیّالارض را ببینم.🚀
ولی وقتی به پدرم عرض کردم، ایشان شدیداً مخالفت کردند و فرمودند:درست نیست.
و اضافه کردند:اگر ازطریق شَرع بروی بهترش نصیب شما میشود.
بعدها آیتالله انصاری به شاگردانش فرمود: نخواستم احمد از کسی که در کسوت درویشی است چنین چیزی ببیند.چون توجهش به آنان جلب میشد.😍
این خاطره را عمومِ شاگردان آیت الله انصاری نقل میکردند.
جناب حاج احمدآقا اضافه فرمودند:
که مرحوم پدرم یکبار فرمود:که این سیّدعلی کاشف را نزد من بیاور.ولی من هرچه به این سیّد پیشنهاد میکردم قبول نمیکرد و میگفت:پدرت خیلی قوی است و خواهد گفت اینها امور بچگانه است.و همه را از دستِ من خواهد گرفت.😳
ولی من به این امور دلم خوش است. ونمیتوانم ازآنها دل بکَنم.😢
آیتالله انصاری مکرّر میفرمودند که:
❌دَراویش با ریاضت، نفسِ خود را قوی میکنند و این غلط است. بلکه باید نفس را تزکیه کرد.💖
《قَد اَفلَحَ مَن زَکّها
بتحقیق رستگار شد،کسی که خودش را تزکیه کرد.》
(الشمس ۹)
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#یذَره_کتاب
سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی
#شهید_دستغیب
📿
جناب حاج آقا محمّدرضا گلآرایش پدر محترم دو شهید میفرمودند: اینجانب به اتفاق شهید آیتالله دستغیب و آیتالله نجابت در حدود سال ۱۳۳۵ هجری شمسی به همدان، خدمت آیتالله انصاری رفتیم.
در یکی از روزها که خدمت آن عارف ربّانی نشسته بودیم. شهید دستغیب از آیتالله انصاری درخواست نمود که او را در رسیدن به #مقام_فنا یاری کند. و در این موضوع هم اصرار فراوان داشت. بعد آیتالله دستغیب جهتِ کاری از اتاق بیرون رفتند. آیتالله انصاری به ما رو کرد و فرمود:
این سیّد برای رسیدن به مقام فنا خیلی اصرار میکند ولی نمیداند که مقامِ فنایِ او باعث #شهادت و کشته شدنش به وسیله دشمنانِ اسلام میشود.
💐
در جلسه دیگر صریحاً به خود #آیتالله_دستغیب چنین میگوید:
شما به مقام فنا میرسی ولی بعد از اینکه به دست دشمنانِ اسلام به شهادت برسید. و خبر شهادت آیتالله دستغیب از جمله اخباری بود که قبل از انقلاب اسلامی ایران بین همه شاگردانش پخش بود.
💚
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#یذَره_کتاب
#شهید_دستغیب
📿
جناب حاج آقا محمّدرضا گلآرایش پدر محترم دو شهید میفرمودند: اینجانب به اتفاق شهید آیتالله دستغیب و آیتالله نجابت در حدود سال ۱۳۳۵ هجری شمسی به همدان، خدمت آیتالله انصاری رفتیم.
در یکی از روزها که خدمت آن عارف ربّانی نشسته بودیم. شهید دستغیب از آیتالله انصاری درخواست نمود که او را در رسیدن به #مقام_فنا یاری کند. و در این موضوع هم اصرار فراوان داشت. بعد آیتالله دستغیب جهتِ کاری از اتاق بیرون رفتند. آیتالله انصاری به ما رو کرد و فرمود:
💐
این سیّد برای رسیدن به مقام فنا خیلی اصرار میکند ولی نمیداند که مقامِ فنایِ او باعث #شهادت و کشته شدنش به وسیله دشمنانِ اسلام میشود.
💐
در جلسه دیگر صریحاً به خود #آیتالله_دستغیب چنین میگوید:
شما به مقام فنا میرسی ولی بعد از اینکه به دست دشمنانِ اسلام به شهادت برسید. و خبر شهادت آیتالله دستغیب از جمله اخباری بود که قبل از انقلاب اسلامی ایران بین همه شاگردانش پخش بود.
💚
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#زندگینامه
سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی
#شیخ_محمّد_جواد_انصاری
قسمتاول
آیتُالحقِّ والعِرفان، شیخ محمدجواد انصاری همدانی (قدس سرّه)، آغاز تحولّ درونیِ خود و شروعِ سِیر و سلوکِ خود را چنین بیان فرمودهاند:
من به تشویق علمایِ همدان به دیار قم رهسپار شدم. و تا آن زمان بطور کلّی با عرفان و سِیر و سُلوک مخالف بودم. و مقصودِ شرع را، همان ظواهری که دستور داده شده میدانستم.
📿
✨تا اینکه برایم اتفاقی پیش آمد؛
یک روز در همان سنّ جوانی که به همدان رفته بودم به من اطلاع دادند که شخصِ وارستهای به همدان آمده و عدّهی زیادی را شیفتهی خود کرده است.
من به مجلس آن شخص رفتم و دیدم عدّه زیادی از سرشناسها و روحانیونِ همدان، گِرد آن شخص را گرفتهاند و او هم در وسط، ساکت نشسته بود.
پیش خود فکر کردم گرچه اینها افراد بزرگی هستند و دارای تحصیلات عالیهای میباشند. اما این تکلیف شرعی من میباشد که آنان را ارشاد کنم.
تکلیف خود را ادا کردم و شروع به ارشادِ آن جمع نموده. نزدیک به دو ساعت با آنها صحبت کردم و به کلّی منکرِ عرفان و سِیر و سُلوکِ أِلَیالله به صورتی که عرفا میگفتند، گشتم.
🗣
پس از سکوتِ من، مشاهده کردم که آن ولیِّ خدا، سر به زیر انداخته و با کسی سخن نمیگوید. بعد از مدتی سربلند نمود و با دیدِ عمیقی بهمن نگریست و گفت:
《عنقریب است که تو خود، آتشی به سوختگانِ عالم خواهی زد.》
♨️
من متوجه گفتارِ وی نشدم ولی تحوّل عظیمی در باطنِ خود احساس کردم. برخاستم و از میان جمع بیرون آمدم. درحالیکه احساس میکردم که تمام بدنم را حرارت فرا گرفته است.
❤️🔥
عصر بود که به منزل رسیدم و شدّت حرارت، بیشتر گشت. اوایلِ مغرب، نماز مغرب و عشاء را خواندم و بدون خوردن غذایی به بستر خواب رفتم.
نیمههای شب، بیدار شدم در حالِ خواب و بیداری دیدم که گویندهای به من میگوید:
《اَلْعارِفُ فِینا کالْبَدْرِ بَیْنَ النُّجُومِ وَ کالْجَبْرَئِیلِ بَیْنَ الْمَلائِکةِ》
شخص عارف در بین ما، همانند قرص ماه است در بین ستارگان. و همانند فرشتهی امینِ وحی است در بین فرشتگان.
🧚♂
به خود نگریستم دیدم دیگر آن حال و هوا و اشتیاقی که به درسِ حوزه داشتم در من نمانده است. کمکم احساس کردم که نیاز به چیز دیگری دارم تا اینکه مجدداً به قم آمدم.
در قم شروع به حاشیه زدن بر کتاب شریف "عُرْوَةُ الْوُثْقی" کردم.
تا یک شب با خود فکر کردم که چه نیازی به حاشیهی من است. بحمدالله به اندازه کافی، علمایی که حاشیه زدهاند وجود دارند، و نیازی به حاشیهی من نیست. و از ادامه کار منصرف شدم در همان شب این خواب را دیدم...
ادامه دارد...انشاءالله👋
#ولادت_حضرت_عبدالعظیم
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
#زندگینامه سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی #شیخ_محمّد_جواد_انصاری
#زندگینامه
سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی
#شیخ_محمّد_جواد_انصاری
📎قسمتدوم
در عالم رؤیا یک حوض بسیار بزرگ با رنگهای مختلفی دیدم. که دور آن حوض پر از کاسههای بزرگی بود که بر آنها اسماءِ خداوند و از جمله این آیه شریفه:
"ذلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتيهِ مَن یَّشاءَ" نوشته شده بود. وقتی من به نزدیکِ آن حوض رسیدم، جامی لبریز از آب حوض کرده و به من نوشاندند.
که از خواب پریدم و تحوّلی عظیم در خود احساس کردم. و آنچنان جذباتِ عالمِ عَلوی و نسیم نفَحاتِ قدسیّهی الهی، بر قلب من نواخته شده بود، که قرار را از من رُبود، وجود خود را شعلهای از آتش دیدم، از آن ببعد به این طرف و آن طرف زیاد مراجعه کردم که شاید دستم به ولیّ کاملی برسد، و از وی بهرهگیری نمایم.
در آن زمان، ولیّ اِلهی، آیتالله العظمی شیخ میرزا جواد ملکی تبریزی رحلت کرده بودند. و هرچه نزد شاگردانش رجوع میکردم عطشِ من فرو نمینشست.
تا اینکه خود را تنها و بیچاره و مضطر دیدم سر به بیابانها و کوههای اطراف قم گذاشتم. صبحها میرفتم و عصرها برمیگشتم تا اینکه پس از چهل الی پنجاه روز، تضرّع و توسّل زیاد به ساحت مقدّس معصومین علیهم السلام وقتی اضطرار و بیچارگیم به حدّ اوجِ خود رسید. و یکسره خواب و خوراک را از من ربود.
ناگهان پردهها از جلوی چشم من برداشته شد و نسیم جانبخش رحمت از حریم قدس الهی وزیدن گرفت. و لُطف الهی شامل حالم گردید. و مقصد خود را در وجود مقدّسِ خاتمالأنبیاء، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله یافتم.
و متوجه شدم در این زمینه، وجود خاتمالأنبیاء، دستگیری مینماید. از آن زمان ببعد مرتباً به ساحت مقدّس آن حضرت متوسل میشدم و از حضرت بهرهگیری فراوان مینمودم.
این آغاز حرکت آیت الله انصاری همدانی (قدسسرّه) بود. که از همان ابتدا، به خود حقایق وصل شد. در اصطلاح به این گونه عرفا #مجذوب_سالک میگویند.
در ابتدای مسیر تنها برای مدتی کوتاه از بعضی اولیاء وارسته استفاده برده که یکی از آنها همان انسان وارستهای بود که آتش اولیه را به قلب ایشان افکند.
بعدها با انسانِ وارستهای دیگر به نام حاج ملّا آقاجان زنجانی، معروف به مجنون که بعدها به عتیق معروف شدند برخورد میکند.
آن انسان وارسته که در زنجان، ایشان را ملاقات میکند خطاب به آیت الله انصاری (قدسسرّه) میفرماید:
ادامه دارد...👋
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
👀 کلبه عشاق 🛖
https://eitaa.com/babarokn
#توحید_عشّاق
#محمّد_جواد_انصاری_همدانی (ره)
✅ تواضع؛🧎
آقای انصاری خود کارهای منزل را انجام میداد. از بازار شخصاً خرید میکرد و اجازه نمیداد که کسی در خرید و حمل کالا او را کمک کند. 🛒
در تواضعِ او این سخن کفایت میکند که یکی از شاگردانش نقل می کردند که با اینکه من بیست سال بیشتر نداشتم و مشغول خواندن کفایه بودم و آیت الله انصاری (قدس سرّه) مجتهدِ مسلّم و بیش از چهل سال داشت، روزی من مشغول نماز شدم یکدفعه متوجه شدم این مردِ الهی در نماز به من اقتداء کرده است.💞
🔹مَرد، آن را دان که خود را بشکند/
🔹مَرد، آن نبود که صفها بشکند/
برگرفته از کتاب:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
#طبّ_روحانی
سیری در زندگیعالمِربّانی مرحوم
شیخ #محمّد_جواد_انصاری همدانی
🍃تمرکز در نماز 🧎
✍ جناب استاد کریم محمود حقیقی نقل میکردند که روزی از آیت الله انصاری(قدس سرّه)سوال کردم: ❓
برای #تمرکزِ_فکر در نماز دستوری به من بفرمایید. ایشان فرمودند:
⭕️《نوافل را ترک مکن و حیوانی کم بخور》💯
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
لطفاً به کتابها هم سر بزنید
👇
#کتابِ_امامحسین_و_ایران
#کتاب_مردان_بیادعا
#کتاب_صمصام
#کتاب_بانو_امین
#داستانهای_شاهنامه
#کتاب_کیمیای_محبت
رجبعلی خیاط
#کتاب_روح_مجرد
سیّدهاشم حداد
#کتاب_ریاضت_سالکین
محیالدین ابن عربی
#کتاب_بیقرار
میرزاجوادآقاملکیتبریزی
#کتاب_خِرمن_معرفت
عبدالقائم شوشتری
#کتاب_صراط_سلوک
علامه حسنزاده آملی
#کتاب_مَشارقُ_اَنوارُالیقین
حافظ رجب بُرسی
#کتاب_معراج_السّعادة
ملا احمد نراقی
#کتاب_حکمت_پهلوانی
علامه مروجی سبزواری
#کتاب_در_کوی_بینشانها
شیخ جواد انصاری همدانی
#کتاب_کهکشانِ_نیستی
سیّدعلی قاضی
#کتاب_مردان_خدا
بابارکنالدین و ملا محمد حسن نایینی آرندی
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
کلبه عُشاق
#زندگینامه سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی #شیخ_محمّد_جواد_انصاری
👆 #زندگینامه
سیری در زندگی سالک و عارف بالله،مرحوم شیخ محمّدجواد انصاری همدانی
📎قسمت سوم
...خطاب به ایشان فرمودند:
"به ما دستور رسیده که به شما اعلام کنیم که باید مقداری از راه را با ما بیایید."
🚶👨🦯
_یکیاز شاگردانِ آیتالله انصاری در اینباره چنین نقل میکند: زمانی که به قم آمدم آتشی از عشقِ الهی در درون خود احساس میکردم. در کتابی به نام مفاتیحالجنان به دعای "نادِعَلیّا مَظهَرَالعَجائِب..." برخورد کردم و شبانهروز این دعا را بر زبان جاری میکردم. و همواره از خدا میخواستم که دست مرا در دست ولیّ کاملی قرار دهد.
تااینکه در حدود سن ۲۰ سالگی در یک کتاب خطی در مورد ختم سوره مبارکه یاسین به مطلبی برخورد نمودم که برای برآوردن حوائج، مفید است.
به مدت چهل روز، این سورهی مبارکه را در وقت خاصی که ذکر شده بود با حضور قلب و اخلاص کامل میخواندم. در روز چهلم از مدرسه فیضیه که در آنجا حجره داشتم به طرف دارالشفا، نزد حاج میرزا حسن مصطفوی که در آنجا در حجره ساکن بودند رفتم. و از ایشان درخواست یک بحث کفایة کردم. ایشان شروع به موعظه کردند که کفایة الان در فصل تابستان که حوزه تعطیل است به چه دردت میخورد؟
بهتر است در این ایام فراغت بدنبال کسب مسائل معنوی باشی. من گفتم: اگر کسی را میشناسی که به من معرفی کنی به سخنت ادامه بده ولی اگر نمیشناسی آتش درون مرا شعلهورتر نکن!
ولی ایشان توجهی نکردند و به سخنان خود ادامه دادند و من ناراحت شدم و سخن ایشان را قطع کردم.
بعد جناب حاجمیرزا حسن فرمود: علّت اینکه من در این رابطه با شما صحبت کردم این بود که قبل از اینکه شما بیایید من داخل حجره خوابیده بودم و در عالم رؤیا، ائمّه معصومین علیهمالسّلام را دیدم که دور تا دور حجره نشسته و این آیه را تلاوت میکنند:
"یُخرِجُ الحَیّ مِنَ المَیِّتِ وَ یُخرِجُ المَیِّتَ مِنَ الحَیّ"
که ناگهان دیدم شما از درب حجره وارد شدید و آن بزرگواران اشاره به شما کردند و فرمودند:
"یُخرِجُ الحَیِّ مِنَ المُصَیِّب" که شما درب زدی و من از خواب بیدار شدم. دانستم که شما دنبال گمشدهای هستی. اما آن ولیِّ کاملی که بدنبالش هستی در همدان است به نام آیتالله انصاری همدانی.
🏔
از دوستان همدانی آدرس گرفتم ابتدا میخواستم به مشهد مقدّس بروم ولی استخاره بد آمد. وقتی برای همدان استخاره زدم این آیه شریفه درآمد:
"سُبحانَالَّذِی أَسری بِعَبدِهِ لَیْلاً مِنَ المَسجِدِ الحَرامِ أِلَی المَسجِدِ الأَقصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُریَهُ مِن ایاتِنا..."
فهمیدم که بسیار خوب است. پس با چندنفر از دوستانِ طلبه از جمله شهیدِمحراب، آیتالله مدنی رهسپار همدان شدیم. از آنجا به سمت مسجد پیغمبر که ایشان نماز ظهر و عصر را در آنجا اقامه میکردند، رفتیم. و نماز خود را به ایشان اقتدا کردیم.
🧎
در نماز متوجه شدم که ایشان انسان عادی نیست و گویی مشافهتاً با خداوند تکلّم میکند. بعد از نماز با ایشان به منزلش رهسپار شدیم.
ایشان وقتی حرکت میکردند گویی مظهرِ حبّالله حرکت میکرد و یکپارچه آتش عشقِ الهی بود. چند روزی در خدمتشان بودیم که متوجه شدم...
ادامه دارد...👋
#ملت
#ایران_همدل
🍃⭕️برای دسترسی به قسمتهای قبلی، لطفاً روی👇
#کتاب_در_کوی_بینشانها بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.🍃
برگرفته از:
#کتاب_در_کوی_بینشانها
شیخمحمّدجواد انصاریهمدانی
👀 کلبه عشاق 🛖
https://eitaa.com/babarokn