eitaa logo
کلبه عُشاق
3.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
670 ویدیو
2 فایل
با دوقبله در ره توحید نتوان رفت راست یا رضای دوست باید، یا هوای خویشتن (سنایی) ⚘️کپی حلال ⛔تبلیغ نداریم #بابارکن_الدین شیرازی،بابایی که دستِ فرزندِ ناخَلفش را گرفتو..ادامه👇 https://eitaa.com/babarokn/2600 💌کانال احراز هویت شد @babaroknodin1400
مشاهده در ایتا
دانلود
در ذکر بعضی از اسرار و معجزات نور دیده‌ی رسول صلی‌الله علیه و آله و سلّم و پاره‌ی جگرِ بتول سلام‌الله علیها، مسمومِ ممتحن، حضرت علیه‌الصلاة و السّلام ✍در اینجا سه روایت از کراماتِ امامِ‌ثانی و معدنِ‌اسرارِ ربانی، نوشته شده که یکی از آنجناب علیه‌السلام اینکه: 🍃ازحضرت امام‌باقر علیه‌السّلام روایت شد که: 《جماعتی از اهل کوفه خدمت حضرت علیه‌السّلام مشرف شدند و درخواست نمودند از عجایب و اسراری که امیرالمومنین علیه‌السّلام در زمان حیاتِ خود به ما می‌نمایاند شما هم به ما بنمایید! امام‌حسن علیه‌السّلام فرمود: آیا می‌شناسید پدرم امیرالمومنین علیه‌السّلام را؟ عرض نمودند: آری! آن حضرت علیه‌السّلام پرده‌ای که به درِ خانه آویخته بود را بالا زد و فرمود: نگاه کنید. چون نگاه کردند گفتند: امیرالمومنین علیه‌السلام است در میانِ خانه. و شکّی در او نداریم و شهادت می‌دهیم بر آنکه تو به حقّ و راستی جانشین او و حجّت خدا بر خلق می‌باشی. برگرفته از: فی حَقائِق ع مؤلف: عارفِ ربّانی، حافظ رجب بُرسی (قرن ۸ قمری) کلبه عشاق https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
...و نیز پدرم می‌فرمودند: شبی از شب‌های ماه رمضان، مرحوم حاجی سیّدمرتضی کشمیری به افطار، مهمان کسی بود. پس از مراجعت به مدرسه، متوجه می‌شود که کلیدِ درب را با خود نیاورده است. و نزدیک بودن طلوع فجر و کمی وقت و بسته بودن درِ اتاق، او را به فکر فرو برد، اما ناگهان به یکی از همراهان خود می‌فرماید: معروف است که نام مادر حضرت موسی علیه‌السّلام، کلید قفل‌های درِ بسته است. پس چگونه نامِ نامی حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها چنین اثری نکند؟ 🔓 آنگاه دست روی قفل بسته گذاشت و نام مبارک ایشان را بر زبان راند که ناگهان قفلِ در، گشوده شد. برگرفته از کتاب: جلد اول ص۱۷ مؤلف:علی مقدادی اصفهانی کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn@babarokn
کلبه عُشاق
# یذَره_کتاب #رِندِ_عالم‌سوز 🔍 #زندگینامه کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی، معروف‌به کل‌احمدآقا ➖
🔍 کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی، معروف‌به کل‌احمدآقاقسمت دوازدهم 🔹ما روزی خودمان‌را خوردیم 🫕 شخصی سفره اطعامی پهن کرده بود و میرزا_تقی هم در آن مجلس دعوت داشت. بعد از پایان مراسم، صاحبخانه به خاطر این سفره و تشکیلاتش، قدری باد به غَبغَب خود انداخته بود. میرزا به محض آنکه این موضوع را فهمید همانجا با صدای بلندی گفت: فلانی، ما روزی خودمان را خوردیم. خداوند حواله کرده بود که در اینجا به ما روزی دهد. تو این وسط چه کاره هستی که خودت را باد می‌کنی؟!... و صاحبخانه با این داد میرزا، آنچیزی را که باید بفهمد، فهمید. 🔹میرزامحمدحسن‌(قدس‌سرّه) 👳‍♂ ایشان نیز یکی از رندانِ پنهانِ روزگار بود. که اگر نگوییم، بر جناب شیخ رجبعلی خیاط و میرزا تقی چیزی اضافه داشت یقیناً چیزی هم کمتر نداشت. کل احمد آقا در خصوص میرزا محمد حسن می‌فرمودند: میرزا داشت و در هرلحظه به هرجایی که اراده می‌کرد، می‌توانست برود. قدرت‌هایش آنقدر زیاد بود که دیگر با هواپیماها می‌گذاشت. مثلاً در ایران خود را به زائران نشان می‌داد و بعد با طی‌الأرض خود را به مکه می‌رساند؛ و با همان زائران دوباره برخورد می‌کرد. اینگونه باعث حیرت آنها می‌شد. چندین بار این کار را تکرار کرد. ✈️🚀 اما به محض آنکه مزه این کار زیر زبانش رفت خداوند این قدرت را از او گرفت. و در عالمِ معنا حسابی او را توبیخ کردند. مدتی پس از آن ماجرا از برزخ به او گفتند که: فلانی ما به تو طی‌الأرض ندادیم که با آن تفریح کنی!... از آن پس میرزا قدرت‌هایش را وقف امور خیریه و خدمت به مردم کرد. دریا دلی میرزا محمد حسن 💙 خداوند تعالیٰ گاهی به بعضی از بندگان و دوستانش لطف‌هایی چون غیب‌گویی، طی‌الارض، اسم اعظم و یا علم کیمیا را مبذول می‌دارد. که درظاهر، چونان وسیله‌ای برای رفاه و تسهیلِ به نظر می‌آیند. اما در واقع، حقیقتِ امر چیز دیگری است. بعنوان مثال... میرزا محمدحسن هم در فقر و فشار زیادی به سر می‌برد حتی آن اواخر، خانه‌اش را نیز از او گرفته بودند. در عین حال، علم کیمیا می‌دانست و اسم اعظم نیز داشت. ولی اجازه نداشت که از آنها به نفع خودش استفاده کند. 📛 و یادم هست که روزی یکی از رفقا، در حالی که سینی چایی در دستش بود به میرزا حسن با حالت تمسخر گفت: آمیرزا اگر این سینی پُر از طلا بود، با آن چه می‌کردی؟😍 درهمان لحظه میرزا حسن تصرّفی کرد و سینی تبدیل به طلا شد. سپس دوباره سینی را به همان حال اول برگرداند؛ و با اینکار دریادلیِ خودش را نشان داد، که چگونه با داشتن اسم اعظم و علم کیمیا، بارِ فقر را به دوش می‌کشد. 🪄 یک بار هم شیخ رجبعلی به میرزا محمّدحسن سفارش کرد که با که در اختیار دارد، خانواده‌های فقرا را تحت کفالت خود بگیرد. میرزا حسن هم تا زمانی که در قید حیات بود، پانصد خانواده‌ی فقیر را سرپرستی می‌کرد. 🍃⭕️ برای دسترسی به داستانهای‌قبلیِ کل‌احمدآقا،لطفاً روی هشتک👈 بزنید. سپس با استفاده از فِلش‌های پایینِ صفحه، به داستان‌های قبلی دسترسی پیدا کنید.🍃 برگرفته از کتاب: کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی 👀 کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn
کتاب و کتابخوانی مشارقُ انوارالیقین از عالم ربّانی، حافظ رجب بُرسی (قرن۸قمری) 🔰 🪄از و اَسرار حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام ☀️ محمد بن مسلم گفته که: من در خدمت پنجم حضرت ابوجعفر علیه السلام بودم. ناگاه دو کبوتر صحرایی فرود آمدند نزدِ آن حضرت، و به آواز درآمدند. آن دانای همه زبان‌ها، جوابشان داده پرواز کردند و رفتند. 🕊🕊 عرض کردم: فدایت گردم حکایت این پرنده‌ها چه بود؟ فرمود: یکی از این‌ها نر بود و نسبت به جفت خود، گمان خیانت بُرد پس جفت او قسم یاد کرده بود که من خیانتی نکرده‌ام. و جفت نر گفته بود که: من از تو راضی نمی‌شوم مگر اینکه به مولایم امام محمّد باقر علیه السّلام قسم یاد کنی. پس آمد و به ولایت ما قسم یاد کرد که خیانت نکرده است و زوج او تصدیقش نمود.🤝 و هیچ اَحدی قسم یاد نمی‌کند به ولایتِ ما، مگر به راستی. بجز انسان، که او قسم خورنده‌ی سُست‌رأی است. (الهدایة الکبری ۲۴۱) 🤦‍♂ 📚برگرفته از کتاب: فی حَقایقِ اَسْرار اَمیرَالمُؤمنین علیه‌السّلام مؤلف: حافظ رجب بُرسی متوفی ۸۱۳ هجری قمری کلبه عشاق https://eitaa.com/babarokn