#اندر_حکایات
#سیّد_حسن_مسقطی
#توحید
...حاج #سیّد_هاشم_حدّاد بسیار از آقاسیّدحسن مسقطی یاد می نمود؛ و میفرمودند: آقاسیّدحسن آتش قوی داشت و توحیدش عالی بود و در بحث و تدریسِ حکمت، استاد بود.
سیّدحسن درصحنِ مطهّر امیرالمومنین علیه السّلام در نجف اشرف می نشست و طلّاب را درس حکمت و عرفان میداد و چنان شور و هیجانی برپا نموده بود که با دروس متین و استوار خود، روحِ توحید و خلوص و طهارت را در طلّاب میدَمید، و آنان را از دنیا اعراض داده و بسوی عالم توحیدِ حق سوق میداد.
اطرافیانِ مرحوم آیه الله سیّدابوالحسن اصفهانی(قدّه) رئیس وقت حوزه علمیه نجف ، به ایشان رساندند که اگر سیّدحسن به دروس خود ادامه دهد، حوزه علمیه را منقلب به حوزه ی توحیدی (عرفانی) مینماید.
لهذا او تدریس علم حکمت الهی و عرفان را در نجف تحریم کرد؛ و به آقا سیّدحسن هم امر کرد تا به مسقط برای تبلیغ و ترویج برود.
آقا سیّد حسن ابداً میل نداشت از نجف اشرف خارج شود و فراق مرحوم قاضی برایش مشکل بود. بنابراین به خدمت استادش قاضی عرض کرد: اجازه میفرمائید به درس ادامه دهم و اعتنایی به تحریم سیّد ننمایم و در این راه توحید مبارزه کنم؟!
مرحوم آیه الله قاضی به او فرمود: طبق فرمانِ سیّد، از نجف بسوی مَسقط رهسپار شو! خداوند با تُست، و تو را در هرجا که باشی رهبری میکند، و ...
سیّدحسن که اصفهانیُّ الاصل بوده و به اصفهانی مشهور بود، بسوی مَسقط به راه افتاد؛ و لهذا وی را #مسقطی گویند.
و در راه ،در میهمانخانه و مسافرخانه وارد نمیشد، در مسجد وارد میشد. چون به مسقط رسید ، چنان ترویج و تبلیغی نموده که تمام اهل مسقط را مومن و موحّد ساخته، و همه وی را به مرشدِ کلّ شناختند.
او در آخر عمر ،پیوسته با دو لباس احرام زندگی مینمود. تا وی را از هند خواستند؛ او هم دعوت آنانرا اجابت نموده و در راه مقصود رهسپار آن دیار گشت؛ که باز در میان راهها در مسافرخانه ها مَسکن نمی گزید، بلکه در مساجد میرفت و بیتوته مینمود.
در میانِ راه که بین دو شهر بود با همان دو جامه ی احرام در مسجدی وی را یافتند که در حال سجده جان داده است.
برگرفته از:
#کتاب_روح_مجرد
#احکام_عشّاق
#توحید
.....و از آنجا با همراهی رفقای کاظمینی به سامرّاء مشرّف شدیم.
روزی در حرم مطهّر پس از فریضه ی ظهر که در آنجا به جماعت خوانده میشد، و ایشان هم در صف آخر ضلع شمالیِ رواق مطهّر نشسته بودند و حقیر هم پهلو دست ایشان بودم،به یکی از همراهان که در این سفر از توحید پرسیده بود. حضرت آقا در حالیکه دست بردند و تربتِ مُهر را از روی زمین برداشتند و به او ارائه نمودند ، پرسیدند : این چیست؟!
گفت:این مُهر است!این تربت است دیگر!
حضرت آقا فرمودند: تو این اسمِ مُهر و تربت را بر روی آن گذاشته ای و آنرا وجودی مستقل و ذی اثری پنداشته ای.
این اسم را بردار ، غیر از اصلِ وجود، چیزی نیست.
آیه شریفه ۲۳ سوره النّجم:
《ان هِیَ الّااَسماءُ....
نیستند آنها مگر اسمهایی که شما و پدرانتان آنها را بدین اسم ها نام نهاده اید! خداوند بدین اسمها حجّت و برهانی را فرود نیاورده است.ایشان پیروی نمی نمایند مگر از پندار و ..... .》
شما میگوئید مُهر، و با اسم و تعیّنِ مُهر و تربت، آنرا جدا کرده و استقلال میدهید و از آن اثر میطلبید.
استقلال و عزّت ،اختصاص به ذات خدا دارد.
.....علتِ شرک مردم ، دوئیّت و دوبینی است که به این اعتبارهای بی پایه و ریشه ،لباس عزّت پوشانده است.
مساله بسیار ساده و واضح است. یعنی به هر چیزی که می نگری، اول باید خدا را ببینی نه آن چیز را.
《آن》که میگوئی آن، چشمت را کور کرده و نمیگذارد خدا را ببینی. لفظ آن را از آن بینداز ، خدا میماند و بس.
#کتاب_روح_مجرد
#سیّدهاشم_حداد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بیزار گردند از شهی شاهان اگر بویی برند
🔹زان بادهها که عاشقان در مجلس دل میخورند…
#توحید
#کلیپ_تصویری
🆔 @moravej_tohid
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
👆👆ادامه داستان👇👇 #یذَره_کتاب 📑 برشی زیبا و خواندنی از کتاب کهکشان نیستی #توحید_عشّاق
👆👆ادامه داستان👇👇
#یذَره_کتاب 📑
بُرشی زیبا و خواندنی از کتاب کهکشان نیستی
#توحید_عشّاق
📝📚🟣
فصل ۵۶ از قولِ #شیخ_عدنان
#قسمت_سوم:
...😤(شیخ عدنان) درحالی که اخمهایم را در هم کرده بودم گفتم: بگو تا بدانیم با چه موجودی طرف هستیم شیخ ثامر!🤔
او گفت من به این قاضی بسیار #شک داشتم از طرفی هم واقعاً دلم میخواست بدانم او که دربارهاش میگویند #صوفی و منحرف است چه احوالی دارد.😏
تا اینکه روزی نجف را به مقصد #مسجدکوفه ترک کردم.
نزدیکیهای مسجد، قاضی را دیدم دل را به دریا زدم و با او شروع به صحبت کردم. بعد از اینکه مدتی از صحبتمان گذشت، روی زمین نشستیم تا پس از رفع خستگی به مسجد برویم.🧎♂
قاضی شروع کرد به سخن گفتن از #اسرار_الهی و داستانهای اولیاء و مقام اِجلال و عظمتِ #توحید و لزوم قدم گذاشتن در راه #سلوک و اینکه یگانه هدف از خلقتِ انسان، رسیدن به مقامِ بندگی و معرفت الله است.
شک و شُبهه من از بین نمیرفت و با خود میگفتم:
نمیدانم که واقعاً در عالم چه خبر است؛ اگر صحبتهایی که این سیّد میکند حقیقت داشته باشد #عمرِ من تا به حال تلف شده و دیگر نباید اجازه دهم سرمایهام از دست برود.✊
از طرف دیگر نمیتوانستم به او اعتماد کنم. تا اینکه ناگهان #مارِ بزرگِ سیاه رنگی از سوراخی که روی زمین بود بیرون آمد.و جلوی ما شروع به خزیدن کرد. 🐍
قاضی که گویا ابداً نترسیده بود، وقتی دید من از #ترس در حال زَهره تَرَک شدن هستم، با دست اشارهای کرد و گفت:
مُت بِاذنِ الله !
تا این کلام از دهان او خارج شد مار درجا خشکش زد،و بیجان روی زمین افتاد. قاضی هم انگار نه انگار که اصلاً اتفاقی افتاده است.
و به صحبتهای قبلیش ادامه داد. و از من خواست بلند شویم تا به مسجد برویم.🕌
😤(شیخ عدنان)من از شدت عصبانیت و اینکه #علما تا چه اندازه میتوانند ساده و خام باشند،با غُر و لوند گفتم :
شیخ ثامرِ نادان! این هم همان #سِحر است.جادوگر در خیال تصرف میکند!💥🎭
شیخ ثامر در حالی که ریشهایش را میخاراند گفت:شیخ عدنان من طرفِ تو هستم.
اما آن مُدرسِ #حوزه میگفت: پس از آنکه از قاضی جدا شدم و شروع به اعمالِ مسجدِ کوفه کردم، از خاطرم گذشت که آیا این مار واقعی بود یا قاضی برای من سِحر و #چشم_بندی کرده؟😎🧐
اعمالم را انجام دادم و فورا بیرون آمدم. و به جایی که نشسته بودیم رفتم، تا ببینم اثری از مار هست یا نه؟
در کمال تعجب دیدم #مار به همان شکلِ خشک شده روی زمین افتاده است. حتی با پایم به آن لگدی زدم اما حیوان مثل چوب خشک شده بود.😳🤭
دوباره به سمت مسجدِکوفه برگشتم و با خود فکر کردم:
اگر این مسائل واقعاً حقّ است، پس ما چرا تا این حد از این امور(توحید) #غافل هستیم. تا اینکه دوباره کنار درب مسجد به قاضی رسیدم. و او را دیدم که لبخندی بر لب دارد.😊 قاضی خندهای زیرکانه کرد و گفت:
خوب آقا جان #امتحان هم کردی؟!
من که شرمنده شده بودم صدای قاضی را دوباره شنیدم که با خنده میگفت: الحمدالله امتحان هم کردی.
😤(شیخ عدنان)من که دیگر کلافه شده بودم، در حالی که از شدت خشم نفسم بند آمده بود، فریاد زدم:
این #افسانهها چیست که میگویی شیخ ثامر! #مرگ و #حیات فقط و فقط به دست خداست. محال است کسی چنین قدرتی داشته باشد!...👋
ادامه دارد...انشاالله 🔜
برگرفته از:
#کتاب_کهکشانِ_نیستی
#سید_علی_قاضی
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
کلبه عُشاق
#ملا_محمد_حسن_نائینی_آرندی ---------------‐------ مدفون در تخت فولاد، ایوانِ ورودی ب
#مشاهیرتخت_فولاد
#ملا_محمد_حسن_نائینی_آرندی
------------------
مدفون در تخت فولاد،ایوانِ ورودی بابارکن الدین
------------------
#قسمت_ششم
🫂ملاقات قائم مقام فراهانی با ملا حسن آرندی
〰 〰 〰
حاجی درویش، کیفیت دیدار صدر اعظم، قائم مقام فراهانی با ملا حسن را چنین نقل میکند:
پس از آنکه #صدراعظم، مغضوبِ محمد شاه واقع شد. به اصفهان آمد و چندین مرتبه در مدرسه نیماورد رفت که خدمت ملا حسن برسد.
ملا حسن راهش نداد و دربِ حجره خود را بسته بود و به هیچ وجه بر او باز نکرد.
صدراعظم از این گونه امورات منصرف نشده و فقط به همین راضی شده که یک روز در مدرسه توقف نماید که لااقل هیکل #آخوند را ببیند. 👀
در حال، آخوند ابریق دست گرفته از پلهها فرود میآید و پس از وضو و تطهیر وقتی برمیگردد مقابل صدر اعظم که میرسد، آب دهن به جانبِ او میاندازد و میگوید:
بگیر! این صدارتی(صدر اعظمی) که از دست تو رفته و برایش #افسرده هستی. آب دهنی بیش نیست! بگیر. دو مرتبه صدارت را به سوی تو رد کردیم. 🗣
پس از این حرکت در حجره رفته و دربِ حجره را به روی خود بسته.
صدر، در عقبِ وی رفته که دست بوسی از او حاصل کند.
ملا می گوید: مردیکه برو شاد باش! همان که میخواستی به تو دادیم.!
صدر، برگشته و این حرکت را آثار جنون فرض نمود.تا آنکه یک هفته از این قضیه میگذرد که چاپارِ #طهران میرسد. و فرمانِ عفوِ او را با قلمدانِ صدارت و حکمِ منصب صدارت را از برایش آورده تقدیم میکند. 👑
پس از آنکه صدر اعظم می بیند این مطلب که از ملا حسن شنید، دیوانگی نبوده. بلکه #مکاشفه و #کرامتی است که از جنابش به ظهور رسیده است. 🎩
برای عذرخواهی از آن سوءظن که در ذهنش حاصل کرده، در پشتِ دربِ حجره ملا حسن رفته.
به محضی که صدای پای او بلند میشود ملا حسن میگوید:
برگرد و دیوانه آن کس است که عالمِ #توحید را به آب دهنی فروخت.
و دیگر تکلم نمیکند.🤭
ادامه دارد ...انشاالله👋
#تخت_فولاد
برگرفته از:
#کتاب_مردان_خدا
https://eitaa.com/babarokn
4_5774048861878225874.mp3
11.87M
💡اگر ما دعا میکنیم امام زمان (عج)تشریف بیاورند،برای دنیایمان است…
⚪️ کیست که انتظار فرج را بکشد برای اینکه ایشان بیایند تا روحش را آزاد کنند؟!
⚪️ غدیر خم
برگرفته از جلسه ۱۸ اسماءالحسنی
#توحید
#غدیر
#علامه_مروجی_سبزواری
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
4_5774048861878225874.mp3
11.87M
💡اگر ما دعا میکنیم امام زمان (عج)تشریف بیاورند،برای دنیایمان است…
⚪️ کیست که انتظار فرج را بکشد برای اینکه ایشان بیایند تا روحش را آزاد کنند؟!
#امام_زمان
⚪️ غدیر خم
برگرفته از جلسه ۱۸ اسماءالحسنی
#توحید
#غدیر
#علامه_مروجی_سبزواری
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بیزار گردند از شهی شاهان اگر بویی برند
🔹زان بادهها که عاشقان در مجلس دل میخورند…
#توحید
#کلیپ_تصویری
@moravej_tohid
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn