#نهج_البلاغه 🌷
خطبه ۱۴۴
♦️شناساندن گمراهان و خبر از ستمکاری عبدالملک مروان
گمراهان، دنیای زودگذر را برگزیدند و آخرتِ جاویدان را رها کردند. چشمهی زلال را گذاشتند و از آب تیره و ناگوار نوشیدند. گویا فاسقِ آنها (عبدالملک مروان) را مینگرم که با منکر و زشتیها یار است و با آن اُنس گرفته و همنشین میگردد. تا آنکه موی سرش در گناهان، سفید گشته و خُلق و خوی او، رنگ گناه و منکر گیرد.
🖤
در چنین حالی، کف بر لب به مردم یورش آورد، چونان موج خروشانی که از غرق کردنِ هر چیزی بیپروا باشد. یا شعلهای که تر و خشک را بسوزاند و همه چیز را خاکستر گرداند!
🔥
ترجمه:دشتی
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
#تکیه_کازرونی
اصفهان، تختفولاد
#زندگینامه
آیتالله سیّدمحمدباقر درچهای
در حدود سال ۱۲۶۲ قمری در شهر دورچه متولد گردید. پدرش آقا سیّدمرتضی از اَعقاب سیّدمحمد میرلوحی سبزواری از شاگردانِ میرداماد و شیخ بهایی در دوران صفویه بوده است. نسب ایشان با ۳۱ واسطه به امام هفتم میرسد.
در۱۳سالگی وارد حوزه اصفهان شد. در۲۳سالگی استادی ماهر، مجتهدی مسلّم و صاحبنظر در فقه و حدیث و فلسفه و مسلط به علوم جانبی شده بود.
در۲۵سالگی برای مراتب عالیتر و تکمیل دانش خود به نجف اشرف رفت و در ۴۰ سالگی به اصفهان بازگشت. وی پس از آن، حدود ۴۰ سال عمر گرانمایه خود را صرف تربیت مجتهدان و افاضل کرد. سرانجام در سال ۱۳۴۲ قمری با مرگی مشکوک رحلت فرمود.
🌷
🔹مرد، خوابِ زنش را برای پیشنمازِ مسجد تعریف کرد.
زن، خوابّ هفت شمعِ روشن را دیده بود که یک پایه در خانه آنها داشتند و یک پایه در خانه یکی از همسایهها.
نور شمعها کم و زیاد بود اما همه شهر از نور سومین شمع روشن شده بود.
پیش نماز گفت: دختر بیشوهر در خانه داری؟ دخترش ازدواج کرده بود ولی بعد از مرگ شوهرش برگشته بود خانه
_بله
_بزودی برایش خواستگار میآید و ازدواج میکند و بچهدار میشود. سومین بچهاش آینده درخشانی دارد.
آیتالله سیّدمرتضیدرچهای همسرش را ازدست داده بود. مانده بود چکارکند با دو فرزندِ خردسال. یکی از نزدیکان دختر، یکی از همسایهها را برای ازدواج به او پیشنهاد داد.
🎊🎈
میشناختشان؛ اصالت و نجابتشان را.پا پیش گذاشت وصلت سر گرفت. حاصل این ازدواج هفت پسر بود.
سومین پسر که آیندهای باشکوه در انتظارش بود محمّدباقر نام داشت...
کلبه عشاق
@babarokn
4_5953901459211819850.mp3
4.05M
✨«سِرِّ عصمت پیامبران»
💖
#فاطمیه
#ایران_همدل
🎤در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری (دامت برکاته)
🍃برگرفته از جلسهٔهفتم
اسرار روزه
کلبه عشاق
@babarokn
🌷قرآن مجید🌷
✨وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ
همچنین بخشی از شب را به ستایش پاکی مطلق ذات اقدسش مشغول باش و نیز هنگام پشت کردن ستارگان و پدیداری صبح.
الطور(49)
#فاطمیه
#وعده_صادق
#ایران_همدل
👀 کلبه عشاق
@babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۱۳۹۱/۱۱/۳۰
🕯غزلخوانی حضرت استاد علّامه مروّجی سبزواری
از سِرّ وحدت دم زدم هذا جنون العاشقین
کونین را بر هم زدم هذا جنون العاشقین
#علامه_مروجی_سبزواری
http://www.moravejtohid.com
کلبه عشاق
https://eitaa.com/joinchat/1612055109C9004ffddfc
#زندگینامه
#علامه_شیخ_حمیدرضا_مروجی_سبزواری
(دامت برکاته)
#قسمت_چهارم
🆔@moravej_tohid
www.moravejtohid.com
👇👇👇👇👇
کلبه عُشاق
🌿🌿🌿🌿🌿🌿 هوالحکیم #زندگینامه 🍃آشنایی بیشتر با زندگی ِ #علامه_مروجی_سبزواری ☺️ قسم
🍃هوالحکیم🍃
آشنایی بیشتر با زندگینامه #علامه_مروجی_سبزواری
👀 قسمت چهارم
🔍
«حدود ۱۷ یا ۱۸ سال بیش نداشتم که بعضی روزها به منزل عالم بزرگ سبزوار مرحوم آقا سید فخرالدین افقهی رضوان الله تعالی علیه میرفتم. او از ساعت ۹ تا ۱۰ برای طلاب بحثی فقهی داشت و بعد از آن رفت و آمد عمومی بود و در آخر که مردم میرفتند ۸-۷ نفری از خواص مینشستند و صحبتهای خاصتری مطرح میشد. من هم آرام و ساکت در گوشهای مینشستم و به صحبتهایشان گوش میدادم. من میدیدم که پیرمردی لاغر اندام و نحیف در گوشهای مینشیند و با کسی صحبت نمیکند. یک روز فرزند مرحوم افقهی (که مردم سبزوار ایشان را حاج آقا فخر خطاب میکردند) از اصفهان، که در حوزهی علمیهی آنجا تحصیل میکرد، برای تعطیلات به سبزوار آمده بود، و او تعریف میکرد که: در اصفهان استادی دارم به نام آقای اشنی (بر وزن اخوی) که نزد او حکمت و فلسفه میخوانم. چهار سال پیش که به اصفهان رفتم خدمت او مشغول تحصیل شدم، از او درخواست کردم که به من ذکری بدهد، و او دفع الوقت میکرد و حالا بعد از چهار سال به من ذکری داده که «یا حیّ» است. تا این کلمه از دهان او خارج شد ناگاه مثل این که برقی شدید بر بدن آن پیرمرد متصل شده باشد، تکان شدیدی خورد. ولی کسی جز من متوجه تکان او نشد. او به سرعت خودش را جمع و جور کرد و در جای خود قرار گرفت، و من نیز بسیار فکرم مشغول شد که چرا او در اثر شنیدن این کلمه دچار چنین عکس العملی شد. از سوی دیگر فهمیدم که از اهل دل و اهل سِرّ میباشد. و باید قلبش باز باشد، چرا که وقتی قلب باز است تا اسمی از اسماءالله بر او بخورد این طور منفعل شده و بیاختیار عکس العمل نشان میدهد. در حالی که دیگران که در آن جلسه بودند، همه آدمهای متشرعی بودند، ولی شریعتمدارانی که شریعت را با عقلشان دانسته بودند، نه این که با قلبشان چشیده باشند.
آری در وجود هر انسان، عقل، کدخدای وجود انسان است، و قلب، کدبانوی وجود او. عقل جای اسلام است و این که انسان تسلیم شود در مقابل ربّ واحد و تسلیم شود در مقابل حقیقت کلمهی لاالهالاالله، اما قلب جای ایمان است به ربّ واحد، و تا این زن، ایمان به حقیقت کلمه نیاورد، اسلام آن مرد و تسلیم او در مقابل ربّ واحد فایدهی چندانی ندارد. اسلامِ عقل، انسان را تا بهشت جسمانی و حیوانی بالا میبرد، ولی ایمان قلب، او را تا بهشت روحانی و بهشت ذات بالا میبرد و اگر انسانی خوشبخت و بختیار بود که مورد عنایت ولیّی از اولیاء خدا واقع شد و صیغهی طلاق آن کدبانوی قلب را جاری کرد و او را از حبالهی نکاح عقل جزئی و وهم خارج کرد، (که انسان مادام که در مرتبهی طبیعت و حیوانیت زندگی میکند، همین عقل جزئی سلطان و فرماندهی قوای وجود اوست و قلب نیز تحت فرمان این عقل است، و سایر قوا فرزندان این زن و شوهرند) و قلب را از مرتبهی طبیعت بالا کشید و به منزل عقل قدسی وارد کرد و او را به نکاح عقل قدسی درآورد، در اینجاست که قلب ایمان به حقیقت کلمه میآورد و با تمام وجود تسلیم ربّ واحد میگردد و این جاست که: «دین انسان کامل میگردد، و نعمت خدا بر انسان تمام میگردد، و خدا از چنین اسلامی -که اسلام قلب باشد- راضی است».
( اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً )»
[حضرت استاد رسالهای مفصل در مورد همین مسالهی اسلام و ایمان و موقعیت این زن و مرد وجود انسان، و این سیر قلب که جوهر سیال وجود انسان است، در مراتب عقل جزئی و عقل قدسی و روح قدسی و سرّ و خفی و اخفاء که جواهر ثابتهی وجود انسان هستند، نگاشتهاند به نام حکمت حیّ.]
ادامه دارد ...انشاءالله👋
#ایران_همدل
👀 کلبه عشاق
@babarokn
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
4_5809709507185477930.mp3
15.95M
🎙#شرح_حدیث_معراج جلسه چهل و نهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
🔹دقیقه ۲
چگونگی جنگیدن حضرت علی(ع)
✨ حمزه (عموی پیامبر) در زمان جاهلیت با زره به جنگ می رفت،اما بعد از آن (یعنی زمانی که مسلمان شد) بدون زره می رفت.
✨اينها حدّ بالایتوکل استکه..
🔹 دقیقه ۵
قنبر غلام علی(ع)
🔹 دقیقه ۱۰
ماهمیشهوقتیمیگوییم:علم؛
خيالمیکنیم علم همینست که در مدرسه می خوانیم و استاد و کتاب و...علم یعنی همین، یعنی یک مُشت الفاظ.
👈آنچه که انسان از بیرون و از مدرسه و از استاد و از کتاب به دست می آورد، این علم نیست، اينها یک مشت اطلاعات است.
✨علم به کثرتِ تعلیم و تعلّم نیست، بلکه علم نوریستکه..
🔹 دقیقه ۱۴
امام صادق(ع): عالمترین مردم کسی است که راضی ترین آنها به قضای خدا باشد.
نمیفرماید: که عالمترین مردم کسی است که مثلا این قواعد علمی در ذهنش باشد.
میفرمايد: عالمترین مردم کسی است که راضیترین آنهاست، یعنی خودِ مقامِ رضا، این علم است.
🔹 دقیقه ۲۳
ابنعربی احوال ۲۷ نفر از انبیاء را در فصوص می آورد،که...
🔹 دقیقه ۲۶
عالمان واقعی همان پیرزن یا پیرمردی بود که در گوشهی یک روستا در عمرش هم به شهر نیامده بود.
✨...در میان فرقههای اسلامی تنها کسانی که به دنبال این علم میروند، عارفان هستند.
#وعده_صادق
👀 کلبه عشاق
@babarokn
حضرت استاد محمود امامی حفظهالله
اصفهان، نجفآباد
🚩🍃کسیکه مومنی را بدون حاجت (۱) زیارت کند خداوند تبارک و تعالی را در عرش زیارت کرده است. چون مومن ایمان دارد یعنی توحید احدی صمدی دارد و فرد طالب توحید احدی صمدی است و میخواهد آن را زیارت کند.
لذا وقتی مومنی را زیارت می کند خداوند تبارک و تعالی را در عرش زیارت کرده است.
🍃🌷
(۱) رسولُاللّه ِ صلىالله عليه و آله: مَن زارَ أخاهُ المؤمنَ إلى مَنزِلِهِ لاحاجَةً مِنهُ إلَيهِ كُتِبَ مِن زُوّارِ اللّه ِ، و كانَ حَقيقا على اللّه ِ أن يُكرِمَ زائرَهُ:
پيامبرخدا صلىالله عليه و آله: هر كه نه به قصد نياز خواهى بلكه به نيّت ديدن برادر مؤمن خود به خانه او رود ، از ديدار كنندگان خدا انگاشته شود و بر خدا است كه ديدار كننده خود را گرامى دارد.
[بحار الأنوار]
اربعین شهریور امسال
@ tohideahadi
#فاطمیه
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
🕊کبوترخانه چهلبرج
🕊🕊🕊🕊
اصفهان، فلاورجان، پیربکران، روستای کلیسان
پایان مرمت کبوترخانه چهلبرج
واقعدر روستای کلیسان ازتوابع بخش پیربکران در شهرستان فلاورجان
(عکس از گوگل)
👈این سازه طولانیترین کبوترخانه کشور است.
طول این کبوترخانه 132 متر و هشت متر ارتفاع دارد که از 32 برج استوانهای شکل تودرتو ساخته شده است.
اینبرج کهاز نوع بُرجهای چندقلو است از نظر تعدادِ استوانههایی که بهم متصلاند بسیار قابل توجه است. در حالی که عموم بُرجهای چندقلو از چهار، شش یا حداکثر هشت استوانه تشکیل شدهاند، این برج از 32 استوانه و دو قسمت ابتدایی و انتهایی تشکیل شدهاست.
🏰
#فاطمیه
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری
http://www.moravejtohid.com
جلسه بیستوچهارم
مبحث #محبت
⭕️😊همراهان گرامی لطفا جلسات را دنبال بفرمایید.
کلبه عشاق
https://eitaa.com/babarokn
👇👇👇👇👇
4_5933822405498635381.mp3
32.19M
مبحث #محبت
جلسه بیستوچهارم
درمحضر
علامهمروجیسبزواری
@ moravej_tohid
فاطمیه
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 طینتنا و طینتکم واحده
✨ حضرت استاد آیتالله علی فروغی سلمهالله
کانال ۩فروغ توحید۩
#فاطمیه
#وعده_صادق
#ایران_همدل
👀 کلبه عشاق
@babarokn
کلبه عُشاق
#یذَره_کتاب 👆 🍃معرفی شخصیتهای شاهنامه فردوسی #ضحاک 🐍 ➖ادامهی بخشچهارم ... ضحاک، هراسان از خواب پر
یذَره_کتاب
معرفی شخصیتهای شاهنامه فردوسی
➖بخش پنجم
📚
📎پسران فریدون
فریدون در روز اول مهرماه، تاج شاهی بر سرش گذاشت و این روز را جشن گرفت. از آن زمان بهبعد روز اول مهرماه جشنی به نام جشنمهرگان برپا میشد.
🎊🎈
فریدون سرزمین ایران را به سه بخش تقسیم کرد و هر یک از آنها را به یکی از سه پسرش داد.
خاور و روم را به سلَم، چین و توران را به تور و ایران را به ایرج سپرد.
ابتدا هر سه پسر با رضایت به فرمانروایی در آن سرزمینها پرداختند. اما پس از مدتی سلَم و تور به پادشاهی ایرج بر ایران حسادت کردند. نامهای به فریدون نوشتند و خواهان برکناری او شدند.
فریدون موضوع را با ایرج در میان گذاشت ایرج گفت: پیش برادرانم میروم و به آنها حرف میزنم. او به دیدار سلَم و تور رفت اما آنها نه تنها از حرفشان برنگشتند بلکه او را کشتند و سرش را برای پدرشان فریدون فرستادند. لشکر ایرج همراه تابوت او همراه تابوت او به ایران برگشت.
🖤
وقتی فریدون تابوت ایرج را دید شروع به گریه و ناله کرد و پسرانش را نفرین کرد و از خداوند خواست تا چندان به او فرصت دهد تا دلاوری از نژاد ایرج انتقام او را از سلَم و تور بگیرد.
از قضا همسر ایرج بادار بود و دختری به دنیا آورد دختر بزرگ شد ازدواج کرد و پسری به دنیا آورد که نامش را منوچهر گذاشتند.
🤱
منوچهر درمیان دلاوران و جنگاورانِ فریدون پرورش پیدا کرد.و هنرهای رزمی را یاد گرفت.
مدتها گذشت سلَم و تور از وجود منوچهر و دلاوریهای او باخبر شدند و به فکر چارهای افتادند.
پس کسی را همراه با هدایا به سوی فریدون فرستادند تا با چرب زبانی از او عذرخواهی کنند.
فرستاده پیش فریدون رفت. فریدون با شنیدن حرفهای او گفت: سلَم و تور به فکر آشتی نیستند بلکه بدنبال حیله و نیرنگند. برو به سلَم و تور بگو تا وقتی من زنده هستم ناجوانمردی آنها را نمیبخشم. آنان فقط در میدان نبرد میتوانند منوچهر را ببینند.
فرستاده برگشت و پیغام فریدون را به سلَم و تور رساند. آنها با شنیدن حرفهای او ترسیدند و تصمیم گرفتند تا وقتی که منوچهر، جوان و بیتجربه است به ایران حمله کنند.
خبر لشکرکشی سلم و تور به فریدون رسید و او منوچهر را با سپاه بزرگی به مقابله با آنها فرستاد.
دو سپاه با یکدیگر درگیر شدند در این نبرد منوچهر سلَم و تور را کُشت و سرِ آنها را برای فریدون فرستاد. سپس شادمان و پیروز همراه با سپاهیان به ایران برگشت.
✌️
فریدون خسته از پادشاهی، تاج را بر سر منوچهر گذاشت و او را به سامِ نریمان، سردار سیستانیاش سپرد و پس از مدتی به خاطر داغ از دست دادن هر سه پسرش از دنیا رفت.
ادامه دارد...انشاءالله👋
🍃⭕️برای دسترسی به داستانهای قبلیِ شاهنامه، لطفاً روی هشتک👇
#داستانهای_شاهنامه👉 بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.🍃
#وعده_صادق
#ایران_همدل
برگرفته از کتاب:
#داستانهای_شاهنامه
👀 کلبه عشاق 🥀
@babarokn
4_5987870140807517322.mp3
2.95M
🎤در محضر
#علامه_مروجی_سبزواری (دامتبرکاته)
🍃برگرفته از
جلسهٔهجدهمحدیثمعراج
@ moravej_tohid
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
یذَره_کتاب
🍃زندگینامه
کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی
قسمت_چهارم
➖مرگ سیّد
💐
وقتی سیّد به رحمت ایزدی واصل گشت بازار تهران مثل روز عاشورا تعطیل شد و جمیع اهل بازار و کسبه و طُلاب برای تشییع جنازه وی آمده بودند. در میان تشییع جنازه پردهها کنار رفت و سیّد را در عالم معنا مشاهده کردم که هیچ اعتنایی به این جمعیت نداشت.
بعد سیّد سرش را بلند کرد و گفت: این جماعت را میبینی؟
اینها فقط دنبال دنیای خودشان هستند و سپس دوباره سرش را به زیر انداخت.
🍃شیخ رجبعلی خیاط (قدسسرّه)
ملاقات بعدی، دیداری حسرت آمیز و جاودانه است. ملاقاتی با دُردانهی دیار جهد و اُسوهی روندگان طریق نور، حکیم مکتبخانهی عشق و پاکباختگی. ملاقاتی مهم و تاریخی با شیخ رجبعلی خیاط (نیکوگویان) که به حقّ نادرهی دوران بود.
کل احمدآقا دراین باره میفرمودند: بعد از مرگ آقا سیّدیحیی، در مغازهای شاگردی میکردم. روزی به کار خودم مشغول بودم که شخص نورانی و وارستهای که همان شیخ رجبعلی بود، وارد مغازه شد و فرمود:
داش احمد چرا به جلسات ما نمیآیی؟ من هم در جواب، این دو بیت شعر را به عرض رساندم که:
_دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است/
_تعلیم نما، اگر تو را دسترس است!/
_گفتم که الف، گفت دگر هیچ مگو!/
_درخانه اگر کس است، یک حرف بس است/
شیخ فرمود: یعنی چه؟
عرض کردم: ما آمدهایم تا مظهر جمیع صفات و اَسمای الهی شویم، که مجموع همهی آنها الله است. حکمت و مقصود از آمدن ما در این خلاصه میشود که مظهرِ الله بشویم و بس.
شیخ یک نگاهی به قد و بالای من انداخت و گفت: جلّ الخالق! دنبال من بیا! و ما را هم با خودش برد.
_مکندر صیدگاهِ عشق، پای جستجو رنجه/
_که صیدِ این زمین، خود از پیِ صیاد میآید/
ادامه دارد...انشاءالله👋
🍃⭕️برای دسترسی به قسمتهای قبلیِ کل احمدآقا، لطفاً روی هشتک👇
#کتاب_رِندِ_عالمسوز 👉 بزنید.
سپس با استفاده از فِلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.🍃
#وعده_صادق
#ایران_همدل
برگرفته از:
#کتاب_رِندِ_عالمسوز
کربلایی احمد
میرزا حسینعلی تهرانی
کلبه عشاق
@babarokn
4_6026037028381000789.mp3
26.62M
🐧#تفسیر_منطق_الطیر
جلسه چهل و سوم
🦜
در محضر
علامه_مروجی_سبزواری
@ moravej_tohid
🔹 دقیقه ۳
✨ ما همه همين مقامات را داریم،منتهی پنهان است،باید خيلی مجاهدات انجام شود،تا این لایه های ظاهری از بین بروند و انسان به باطن وجود خودش برسد.
🔹 دقیقه ۷
⭕️ قدرت مرتاضان هندی
✨ این راهی است(راه سلوک)که تا آخر شیطان می تواند،بدل سازی کند.
✨ انسان نباید در این راه ،او را غرور بگیرد.
🔹 دقیقه ۱۰
در خلوت به چه اموری فکر کنیم؟
✨ ماجرای ایاز،غلام سلطان محمود غزنوی
🔹 دقیقه ۱۶
نصیحت شیطان به حضرت موسی(ع)
🔹 دقیقه ۳۱
سالک زیرک باید در کنار ریاضت هایی که دارد،توسل شدیدی داشته باشد،توسل بیشتر کار می کند
🔹 دقیقه ۳۴
✨ داستان شاگردِ مغرور جُنِید بغدادی
🔹 دقیقه ۵۳
اشتباه فلاسفه ی غرب در تعریف انسان
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایران_همدل
۶ آذرماه تولد حاجحسینیکتا
🎊🎈
پیام مهم حاج حسین یکتا از لبنان:
صدای منو از لبنان میشنوید، اینجا شدیدا داره بارون میآد. آوارههای لبنانی در مناطق مختلف با حداقل امکانات درحال زندگی هستند. ایشالا خدا توفیق بده بتونیم کماکان کمکها رو ادامه بدیم. پویش ادامه داره.
#فاطمیه
#وعده_صادق
#ایران_همدل
کلبه عشاق
@babarokn
#نهج_البلاغه 🌷
_ترجمه خطبه ۱۴۶
🍃علل پیروزی اسلام و مسلمین
🏹 ⚔ 🚀🛸
پیروزی و شکست اسلام به فراوانی و کمیِ طرفدارانِ آن، نیست.
اسلام دین خداست که آن را پیروز ساخت و سپاه اوست که آن را آماده و یاری فرمود. و رسید به آنجا که باید برسد. در هرجا که لازم بود طلوع کرد. و ما بر وعده پروردگار خود امیدواریم که او به وعده خود وفا میکند. و سپاه خود را یاری خواهد کرد.
➖جایگاهِ رهبر، چونان ریسمانی محکم است که مُهرهها را متّحد ساخته بهم پیوند میدهد.
📿
اگر این رشته از هم بُگسلد، مُهرهها پراکنده و هر کدام به سویی خواهند افتاد. و سپس هرگز جمع آوری نخواهند شد.
عرب امروز گرچه از نظر تعداد اندک اما با نعمتِ اسلام، فراوانند. و با اتحاد و هماهنگی، عزیز و قدرتمندند.
چونان محور آسیاب، جامعه را به گردش درآور و با کمک مردم، جنگ را اداره کن. زیرا اگر تو از این سرزمین بیرون شوی مخالفانِ عرب از هر سو تو را رها کرده و پیمان میشکنند.
چنانکه حفظ مرزهای داخل که پشت سر میگذاری، مهمتر از آن باشد که در پیش روی خواهی داشت.
ترجمه: دشتی
#وعده_صادق
#مرگ_بر_اسرائیل
کلبه عشاق
@babarokn
#صمصام
تکیه_بروجردی
اصفهان، تختفولاد
🍃گوشههایی از زندگی سیّدمحمدصمصام
👳♂
نذر کرد اگر اسبابِ خانهدار شدنش فراهم شود،پانصدتومان بدهد به آقای صمصام.
فردای آن روز پسرعمویش هفتاد هزار تومان آورد و گفت:ما این پول را استفاده نداشتیم شما بگیرید و برای برگرداندنش هم عجله نکنید.
خانهی خوبی خرید وچند روز بعد برای تمیزکردن خانه، با زن و بچهاش به اونجا رفت. هنوز دست بکار نشده بودند که درِ خانه زده شد.در را بازکرد جناب صمصام سوار بر اسب جلوی در بود.
_پانصدتومانِ امام زمان را بده که حسابی سرم شلوغ است و باید چندجای دیگر سربزنم.
هم از صراحت آقای صمصام خندهاش گرفته بود هم مبهوت رقم دقیق! سیّد که دید مرد ازجا تکان نمیخورد، ادامه داد:
یاالله،زودباش نذرت را بیاور وگرنه به اسبم میگویم گازت بگیرد. با این شوخی کمی از بُهت خارج شد.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
درآمد خانوادهی هفتنفری آنها فقط آذوقه و پولی بود که جناب صمصام هردو هفته یکبار برایشان میآورد.
آن روز وقتی به اندازه بیست روز ارزاق آورد اهل خانه فکر کردند سیّد میخواهد جایی برود و کمی بیشتر برایشان مایحتاج آورده است.
آخر هفتهی اول اما مهمانهایی برایشان رسیدکه دست خالی آمدند خانهشان و دو روز تمام خوردند و رفتند. همهشان غصهدار ماندند که حالا چکارکنیم؟!
درست سر پانزده روز آقای صمصام در خانهشان را زد. همانطورکه روی اسب نشسته بود، خورجین را خالی کرد وگفت: مهمانهایتان رفتند؟
⭕️ برای دسترسی به داستانهای قبلی، لطفاً روی هشتک
#صمصام👉 بزنید.
و با فلشهای پایینِ صفحه، به داستانهای قبلی دسترسی پیدا کنید.⭕️
#وعده_صادق
#مرگ_بر_اسرائیل
کلبه عشاق
@babarokn