.
#مناجات
اینجا گناه بخشند کوهی به کاه بخشند
بیچاره من که با خود ناورده پّر کاهی
ای وای اگر برای افشای هر گناهم
گردند روز محشر هر عضو من گواهی
هر چند روسیاهم با آنهمه گناهم
مشتاق یک نگاهم مولای من نگاهی
یارب چگونه سوزد آن کو در آستانت
رخسار خویش سوده بر خاک گاه گاهی
بار گناه سنگین ره منتهی به بن بست
در پیش رو ندارم جز باب تو به راهی
از من گنه بود زشت از تواست عفو، زیبا
ای عفو از تو زیبا العفو یا الهی
تن خسته پا شکسته درها تمام بسته
جز باب رحمت تو نبود مرا پناهی
عمری گناه کردم دل را سیاه کردم
من اشتباه کردم یارب چه اشتباهی
آلودگی دل را با اشگ تو به شویم
تا در دلم نماند آثاری از گناهی
با کثرت گناهم مپسند روسیاهم
کاورده ام علی را در عین روسیاهی
😭😭😭
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام
هر که بودم هر که هستم برکسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آورده ام
#حاج_فیروز_زیرککار
#روحش_شاد
@babollharam
#روزنهم
ناگهان دید، عمو رفت شریعه پی آب
دل عباس، فدای دل پر خون رباب
ناگهان دید،عطش ،کرب وبلا ،آب فرات
دل فدای لب عطشان قتیل العبرات
نهم ماه شدومن و نهم حساسم
زین سحر یاد لب خشک عمو عباسم
توابوفاضلی این دل ما پر احساس
روزنهم گره زد دل، به ضریح عباس(ع)
شاعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#اللهم_العن_الجبت_و_الطاغوت_و_النعثل.
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
#مهدی_شریف_زاده
عمریست مهرت جا در این دلها گرفته
دستان ما را مادرت ، زهرا گرفته
از روز اول گریه کن های شمائیم
قطره همیشه دامن دریا گرفته
شکر خدا ما سینه زنهای حسینیم
در زیر پرچم نوکری معنا گرفته
باب الحوائج حضرت باب الحسین است
با لطف او شور حسینی پا گرفته
ما دامن باب الحوائج را گرفتیم
تا مشکلی در کارمان بالا گرفته
دارد تعلق به همه، که اَرمنی ها
حتی مسیحی حاجت از آقا گرفته
پس خوش به حال هر که شد عبد ابالفضل
هر که مُراد از حضرت سقا گرفته
هر کس که می گیرد برات کربلا را
رفته است قبلش علقمه امضا گرفته
جز این نبوده نوکرش هر چه بخواهد
از حضرت عباس تاسوعا گرفته
@babollharam
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5802930360870241595.mp3
9.65M
نماهنگ | اگه بره سرم رو نیزه ها...
📂 شب نهم محرم الحرام
🎤 بـا نـوای : حاج محمود کریمی
📌 هیئت رایة العباس (ع)
@majmaozakerine
❣﷽❣
🌾#سینه_زنی_حضرت_عباس ع
🍂#آقای_کریمی
یه قلب مبتلا تواین سینه ست مریضمودوام ابالفضله
سینه ماسینه زناوقف موقوفه آقام اباالفضله
اون که چشیده طعم این عشق و غیرتو هیچ کس ونمیشناسه
حک میشه روی سنگ قبرم این سینه زنه رایت العباسه
🌾سرم مال ابالفضله
🍂دل تنگم دنبال ابالفضله
💔ابوفاضل
چه نعمتی بالاتر ازاین که گدای خونه علمدارم
من از تو چیزی نمیخوام آقامن به تو تاابد بدهکارم
برای این گدافقط این که باتو بمونه بهترین اجره
هر شب من باتو شب قدره ذکر تو
حتی مطلع الفجره
🌾شب قدرم ابالفضله
🍂چراغ نور قبرم ابالفضله
💔ابوفاضل
ارمنیا میان درخونت بس که تو دردا رو دوا کردی
هر چی گره به کارمون افتادبا دستای بریده واکردی
فقط تویی که پرچمت قده پرچم شاه کربلابالاست
ما کی باشیم وقتی به تو ارباب میگه بنفسی انت یا عباس
🌾مینابم ابالفضله
🍂علمدار اربابم ابالفضله
💔ابوفاضل
رفتی ستون خیمهها افتاد رفتی و موج علقمه خون شد
شبیه چشم غرق در خونت دل حسین فاطمه خون شد
تو رفته بودی و تک و تنها برادرت میون اون گودال
حسین دست و پا زد و زینب رو تل زینبیه رفت از حال
🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
او مادر زهراست، پس طُهر طهورا است
او ترجمان نور بین اهل معناست
سوغاتی معراج سهم دامن اوست
آغوش او گهواره عرش معلاست
عنقای مغرب عاجز از درک عفافش
قاف مقاماتش ز بس عالی و والاست
قدرش نهان باشد شبیه لیله ی قدر
در چشمهایش عالم لاهوت پیداست
او مادر انسیه حوری سرشت است
او مادر آیات نور و قدر و طاها ست
حُسن تمامی که سراپایش حَسن بود
آیینه ای که مادر اسماء حُسنا است
آن مریم مکه که بانوی عفاف است
فخر تمام دختران نسل حوا است
الله اکبر از جلال و از وقارش
او باطنا اذکار تسبیحات زهرا است
او تاجر عشق است بعد بذل مالش
هر چه بلا آید سرش با جان پذیراست
آنکس به واقع شخص ام المومنین است
که در حقیقت مادر ام ابیهاست
او از ازل دلداده شهر نجف بود
او از ازل سرمست صهبای تولاست
هر روز را دلواپس در بود و کوچه
آری بساط گریه اش هرشب مهیاست
شد سوگوار رفتنش چشمان زهرا
پس سوگوارش از ثری تا به ثریاست
بین مزارش روضهدار کربلا شد
بین عبا گریان جسمی اربا ارباست
مرثیه خوان یک کفن از خاک و خون شد
مرثیه خوان پیکری در زیر گرماست
مادربزرگ ماه های روی نیزه
دلواپس حوریه های بین صحراست
@babollharam
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
#وحید_قاسمی
یار نام آشنایِ پیغمبر
ذوق و شوقِ صدای پیغمبر
حضرت نور، حضرت پاکی
مَحرم رازهای افلاکی
رب سبحان تو را رسانده سلام
مادر یازده امام هُمام
اسوه ی بی بدیل همسرها
ای بزرگ تبار هاجرها
پاک دامن ترینِ مادرها
دخترت، بهترینِ دخترها
در نجابت، زبان زدی بانو
گل سرخِ محمدی بانو
بی تو اسلام بی ظفر می ماند
نخل توحید بی ثمر می ماند
بعثت مصطفی نتیجه نداشت
در کنارش اگر خدیجه نداشت
سیره ی تو روایت عشق است
سندی از قداست عشق است
واژه هایت نسیم رحمت بود
تاجر گوهر محبت بود
دست بخشنده ی تو حاتم ساز
عصمت چادر تو مریم ساز
از شُکوهت، وقار جاری بود
جوهر ذوالفقار جاری بود
صبح امید عاقبت شب شد
نفس خسته ات معذب شد
گریه ات روضه ی بهار گرفت
دلت از دستِ روزگار گرفت
دلت از رنج ها لبالب شد
صبر تو، سهم الارث زینب شد
رفتی و داغ ها عظیم شدند
پدر و دختری یتیم شدند
دخترت ماند و چشم های ترش
گریه های شبانه ی پدرش
دخترت ماند و بی تسلایی
غم بی مادری و تنهایی
کاش در خواستگاری اش بودی
فکر چشم انتظاری اش بودی
بی تو روز خطر چه کار کند!؟
بین دیوار و در چه کار کند!؟
بی تو با آن بلا چه کار کند!؟
وسط شعله ها چه کار کند!؟
@babollharam
#ماه_رمضان #وفات_حضرت_خدیجه
سه سال آخر عُمرش شکستهتر شده بود
بلی شکستهتر از فـرطِ دردِ سـر شده بود
تمام بال و پر او کبود و زخمی بود
که پیــش موج بلا بارهـا سـپـر شده بـود
بـلایِ شِعْب به پایان رسیـده بود امّــا
خدیجه بیشـتر آمادهی خطر شده بود
چه قدر دیر به محبوبه اش رسـید نبی
چه قدر زود گُلش عازمِ سفر شده بود
زنی که پیـک اَجَل تحت امرِ مَردش بـود
به اختیار خودش بود مُحتضر شده بود
نبی به فکـر وصـایایِ همسـرش بود و
غمش به خاطرِ زهراش بیشتر شده بود
شبیه فاطمه اش بود و در سه نوبتِ تلخ
خدیجه صاحب عزای سه تا پسر شده بود
چه قـدر جَـدّه این خاندان اذیّت شـد
چه قدر مادر سادات خونْ جگر شده بود
چگونه بگذرم؟ از اینکه بین شعله و دود
به قلب فاطمه اش داغ حمله ور شده بود
خدیجه سنگ ز. کُـفّـار خورد و دخـتر او
سرش شکستهی بی حُرمتیِ در شده بود
نداد فاطمه رُخصت، وگرنه در آتــش
بنا به سوختـن آن چهل نفر شده بود
🔸شاعر:
#محمد_قاسمی
_______________________
@babollharam
#ماه_رمضان #وفات_حضرت_خدیجه
@babollharam
دلم می خواست امشب اشک چشمم را خبر می کرد
دلم می خواست دستم خاک عالم را به سر می کرد
دلم میخواست پایم امشب از ماندن حذر می کرد
به قبرستان دلگیر ابوطالب گذر می کرد
دلم می خواست خیس از گریه های ابرها باشم
دلم می خواست امشب زائر آن قبرها باشم
بهشتی بازهم از از جنس خاکی نازنین آنجاست
مزار پاره های قلب ختم المرسلین آنجاست
یقینا قطعه ای از جنت حق در زمین آنجاست
چرا که مرقد خاکی ام المومنین آنجاست
شدم سرمست از شهدی که شیرین کرد کامم را
به بانویم خدیجه عرض کردم تا سلامم را
سلام ای مادر اسلام ای خانوم ای بانو
سلام ای بیقرارت چارده معصوم ای بانو
سلام ای سنگ خارا در کفت چون موم ای بانو
سلام ای مظهر یا حی و یا قیوم ای بانو
تو حیی، زنده خواهی ماند تا وقتی که دین زنده است
تو قیومی و با تو پرچم اسلام پاینده است
قدم هایت ندیده هیچ گاه از پا نشستن را
نکردی صرف، ای سرو سهی فعل شکستن را
چگونه می توان فهمید اینسان چشم بستن را
به سودای یتیم مکه از دنیا گسستن را
برای تاجری چون تو که در مکه سرآمد بود
همه دیدند که سرمایه ات عشق محمد بود
الا یا کاشف الکرب محمد سیب لبخندت
سلامت داده جبرائیل از سوی خداوندت
به جنت هاجر و حوا و مریم آرزومندت
تو را کافیست بشناسیم از اوصاف فرزندت
جز اینکه خواجه ی لولاک، احمد همسرت باشد
گواه عصمتت این بس که زهرا دخترت باشد
الا ای یاد تو آرامش پیغمبر مکه
الا ای ترتبت تو قبله گاه دیگر مکه
الا ای سایه ی دست کریمت بر سر مکه
یتیمان تو از راه آمدند ای مادر مکه
قرار دل! دلم را عاری از هر بیقراری کن
کریمه! باز مهمان آمده پس سفره داری کن
میان بستر افتادی و باری مانده بر دوشت
پر از فریاد بی تابی ست بر لب های خاموشت
صدای گریه ای گویا طنین افکنده در گوشت
ببین زهراست که بی تاب افتاده در آغوشت
نگاهت حس تلخ لحظه های واپسین دارد
وصیت هایت امشب حرف هایی آتشین دارد
گمانم در نگاه دخترت آزار میبینی
و داری خانه ای با آتش بسیار می بینی
کسی را آشنا بین در و دیوار می بینی
میان پهلوی گل تیزی یک خار می بینی
ببین که دست های تازیانه می رود سویش
همینکه دخترت افتاد در افتاد بر رویش
🔸شاعر:
#محمدعلی_بیابانی
_______________________
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور (زمزمه) - وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها - سبک به سمت گودال...
شبِ دهم روضهَم
شبیهِ عاشوراست
حرفِ کفن پیشِ...
مادرمون زهراست
کفن برا جسمِ...
مادرش آوُردن
به یادِ گودال و...
مقطّعُالاعضاست
خدارو شکر داری
قبر و کفن مادر
خدارو شکر روضه
میگیره پیغمبر
غروبِ عاشورا
عریان میشه پیکر
چنگی میره سمتِ...
گوشواره و معجر
آئینه یِ رویِ...
خدیجه زینب بود
پیشِ چشاش پیکر
چه نامرتّب بود
پای سرِ بر نی
رُخش شده نیلی
وارثِ زهرا بود
بدجوری خورد سیلی
مدینه و مکّه
نجف و سامرّا
مشهد و کاظمین
بقیع و کربلا
محرّم و ماهِ...
خدا میگن یارب
کِی میرسه از راه
منتقمِ زینب
زینبی که دیده
بسترِ زهرا رو
میبینه بر نیزه
سرِ عزیزاشو
بیتاب و گریونه
خیلی پریشونه
میدَوه تو صحرا
نوحهَتو میخونه
به سمتِ گودال از
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود
ناله کشیدم من
سرِ تو رو بردن
دیر رسیدم من
دیر رسیدم من (۴)
#وفات
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
@babollharam