4_5837100811439573617.mp3
361.8K
از سری سبکهای تک محرم ۹۹
🏴سبک زمینه یا واحد تند یا زنجیرزنی محرم الحرام ۹۹ احساسی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#زمینه_محرم_۹۹
#واحد_محرم_۹۹
#زنجیر_زنی_محرم_۹۹
#بازم_به_تو_دل_میدم
🏴بند اول
بازم به تو دل میدم...خداروشکر
محرمت رو دیدم...خداروشکر
بازم یه سال دیگه زیر این بیرق
پیرهن سیاه پوشیدم...خداروشکر۲
خداروشکر،،،رسیدم پای علم
خداروشکر،،،منو اینهمه کرم
خداروشکر،،،دستته روی سرم
خداروشکر،،،که به سینم میزنم
خداروشکر،،،وقفته جون و تنم
خداروشکر،،،میبینی چشم ترم
آقام حسین،،،یا اباعبدالله
🏴بند دوم
دل به هوات حیرونه...خداروشکر
چشام برات بارونه...خداروشکر
دوباره غوغا میکنم با ذکرت
منم همون دیوونه...خداروشکر۲
خداروشکر،،،زیر پرچم توام
خداروشکر،،،محزون از غم توام
خداروشکر،،،سایته روی سرم
آقام حسین،،،دل و دلدار منی
آقام حسین،،،تو خریدار منی
آقام حسین،،،به هوات دربدرم
آقام حسین،،،یا اباعبدالله
🏴بند سوم
سلام علی مصباح...الهدا حسین
سلام علی شاهه...کربلا حسین
با ذکر تو این دل من آرومه
سلام علی تسکین...دلا حسین۲
آقام حسین،،،کرمت رو عشقه
آقام حسین،،،حرمت رو عشقه
آقام حسین،،،قطره ام دریایی
آقام حسین،،،علمت رو عشقه
آقام حسین،،،پرچمت رو عشقه
آقام حسین،،،عبدم و مولایی
آقام حسین،،،یا اباعبدالله
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5874998816880462041.mp3
240.1K
از سری سبکهای تک محرم ۹۹
🚩واحد تند و زنجیرزنی قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل العباس علیه السلام
#واحد_محرم_۹۹
#زنجیر_زنی_محرم_۹۹
#واحد_حضرت_عباس_ع
#باب_الحوائج_و
🚩بند اول
باب الحوائج و سقای کربلا
ای هاشمی نصب،ای معدن سخا
ای شاهه علقمه،بر تو سلام ما
شیر حیدر یا عباس
میر لشکر یا عباس
فوق باور یا عباس
هستی محشر یا عباس
یا عباس سیدی...
🚩بند دوم
سردار لشکر و مصداق لافتا
بحر شجاعت و ای معنی وفا
اسطوره ی ادب،بر تو درود ما
با اصالت یا عباس
با صلابت یا عباس
با شهامت یا عباس
کوه غیرت یا عباس
یا عباس سیدی...
🚩بند سوم
شورآفرینی و صاحب لوا تویی
یار حسینی و فرمان روا تویی
بحر کرامت و حجب و حیا تویی
شهریاری یا عباس
با وقاری یا عباس
کهنه کاری یا عباس
سفره داری یا عباس
یا عباس سیدی...
۱۳۹۹/۵/۲۰
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_6026037389158254074.mp3
395K
خادم اهل بیت 🌺:
🏴دوبند سبک واحد سنگین شب تاسوعای قمر بنی هاشم حضرت ابالفضل علیه السلام،زبانحال امام حسین علیه السلام
#واحد_نهم_محرم_۹۸
#واحد_حضرت_عباس_ع
#امیر_لشکر_من
🏴بند اول
امیر لشکر من،پشت و پناهم عباس
ای یار و یاور من،همه سپاهم عباس
چرا شدی زمینگیر،پاشو بریم به خیمه
افتاده دست تو وای،بر سر راهم عباس
برادرم ماه حرم
پاشو بگیر برام علم
چرا شده دستت قلم
برادرم ای دلبرم
پاشو بریم دلاورم
پاشو بریم آب آورم
اگر نشد آبی میّسر
فدا سرت پاشو برادر
عباسم ای امیر لشکر
《عباسم ای امیر لشکر》
🏴بند دوم
ای نور دیدهٔ من،ماه منیرم عباس
ای مه جبین برادر،یل دلیرم عباس
ای همه ی امیدم،بستی تو راه چارم
بالا سر تو دست به،کمر میگیرم عباس
برادرم ای یاورم
تنها امید اصغرم
پاشو امیر لشکرم
برادرم تاج سرم
پاشو که اومد مادرم
پاشو امیر لشکرم
چرا به خاک و خون نشستی
پشتم رو از غمت شکستی
پشت و پناه من تو هستی
《عباسم ای امیر لشکر》
۱۳۹۸/۶/۱۷
🙏التماس دعای خیر
✍️🎵ڪربلایی امیرحسین سلطانی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5841604411066943353.mp3
262.1K
🚩زمینه یا شور احساسی آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#زمینه_امام_حسین_ع
#شور_امام_حسین_ع
#وقتی_میام_تو_هیئتت
🚩بند اول
وقتی میام تو هیئتت
خودم رو پیدا میکنم
با روضه های کربلات
چشمامو دریا میکنم
منم زیر بال و پر تو
رزقمه از صدقه سر تو
جونم فدای اکبر تو۲
سینه زن بزم عزاتم
من خاک پای نوکراتم
من سینه چاک کربلاتم۲
جانم حسین جانم،ارباب
🚩بند دوم
با ذکر زیبای تو من
روحم و زیبا میکنم
واسه محرمت آقا
دل رو محیا میکنم
دلخوشیه نوکرت اینه
امسال محرم و ببینه
تو مجلس عزا بشینه۲
خدا میدونه آرزوشه
برات پیرن سیاه بپوشه
چاییِ روضتو بنوشه۲
جانم حسین جانم،ارباب
🚩بند سوم
وقتی تو کارمه گره
خودت برام وا میکنی
وقتی به تو رو میکُنم
دلم رو احیا میکنی
با مدد تو رو به راهم
به دستای توئه نگاهم
اگه نباشی بی پناهم۲
این تویی که هوامو داری
هیچ موقع تنهام نمیذاری
برای من دار و نداری۲
جانم حسین جانم،ارباب
۱۳۹۹/۵/۸
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
یابن زهرا(س)
حالِ دلِ ما زیرِ پرچم رو به راه است
عمریست گرچه رویمان آقا سیاه است
تغییر ده احوالِ ما را یابن زهرا..
اوضاعِ این نوکر فقط گیرِ نگاه است
با روضه هایت زنده ام اصلاً حسین جان
این روضه ها از بهرِ من چون قبله گاه است
ای وای اگر سستی کنمبینِ مجالس..
در خواستم از محضرِ تو اشک و آه است
(حُرّ ِ پشیمانی حسابم کن که مستم)
(دل را سرِ پرچم سیاهِ توست بستم)
راهم بده خیلی پریشانم حسین جان
عیسای من!لطفی که بی جانم حسین جان
لطفت شود گر شاملِ حالم ..چه غصّه
لطفت رسیده مثلِ بارانم حسین جان
در مجلست شرکت نمودم بی تکلّف..
پیوسته من دنبالِ احسانم حسین جان
عادت شده در هر شرایط هر مصیبت
در زیرِ لب نامِ تو می خوانم حسین جان
(کرببلایی کن مرا با یک براتی)
(الحق که آقاجان تو کشتی نجاتی)
حالا که اینجا آمدم از در نرانی
تنها تو بودی دادی ام نام و نشانی
حالا که اینجا آمدم حالم عوض کن
هم میهمانم آخرش تو میزبانی
غصّه نخوردم ذرّه ای بر خرجی خود
مولا تویی و می دهی هم آب و نانی
در پای مقتل های عمرم به سر شد
شد حاصلِ اش موی سپید و قد کمانی
(من هرچه دارم را به تو مدیونم آقا)
(در روضه های تو چنان مجنونم آقا)
محسن راحت حق
#شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان #شعر_طلیعه_ماه_محرم
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
برگرد
مائیم و شهری که هوایم را ندارد
من نه هوایِ بچههایم را ندارد
نامرد دیدم باز مردی کردم آقا
با این دو کودک کوچه گردی کردم آقا
دیدم که خوشحالند خوشها جمع هستند
مظلومِ من مظلوم کُشها جمع هستند
طوعه در این نامردها یک شیر زن بود
تنها پناهم خانهی یک پیرزن بود
بیرون زدم تا شعله بر معجر نیفتد
مثل مدینه طوعه پشتِ در نیفتد
در راهها و کوچههایش چال کندند
رسم است اینجا ابتدا گودال کندند
گودال وقتی که بیفتی شیر گردند
دستت اگر زخمی شود شمشیر گردند
از پشتِ سر نامرد آمد گیرم انداخت
تیری به پایم خورد در زنجیرم انداخت
شُکر خدا خواهر ندارم تا ببیند
این دور و بَر دختر ندارم تا ببیند
ای آبرویم آبرویم را که بردند
از دور با نیزه گلویم را که بردند
نامِ تو را بردم لبم را چاک کردند
خون ریخت باچکمه زخم را پاک کردند
ای کاش سنگی گوشهای پنهان نمیماند
جای شما از من لب و دندان نمیماند
طفلی اگر مهمان کوفه گردد آقا
سرگرمیِ طفلان کوفه گردد آقا
از راه آمد زجر و خوشها جمع هستند
شمر آمده با زجر کُشها جمع هستند
رویِ زمین بودم که رویم را کشیدند
تا پشتِ بام از کوچه مویم را کشیدند
طوری کشیدند آنقدر مژگان من ریخت
تقصیرِ سنگِ پله شد دندان من ریخت
خورشید جایش در دل شب نیست برگرد
میدانِ کوفه جای زینب نیست برگرد
باخنده میآیند و خوشها جمع هستند
سربسته گفتم بچهکُشها جمع هستند
حسن لطفی
#حسن_لطفی #شعر_روضه #شعر_شهادت_حضرت_مسلم #شعر_شهادت_حضرت_مسلم_ابن_عقیل #شعر_شهادت_سفیر_اباعیدالله_الحسین
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
اعوذ باالله من الکرب والبلا
غصه گرفته تمام پیکر من را
این زمین کجاست حسین آمدم اینجا
می دهد اینجا چه قدَر بوی آشنا
اعوذ باالله من الکرب والبلا
کاش بدانی چه قدَر مضطرم حسین
خیمه در اینجا مزنی دلبرم حسین
کرده سفارش چه قدَر مادرم، حسین
اعوذ باالله من الکرب و البلا
خسته نکن بهر خیمه بازوی خود را
تاب نده بیش از این دو ابروی خود را
یا که نده دست باد ،گیسوی خود را
اعوذ و باالله من الکرب و البلا
شام سیاهش فراق قافله دارد
دشت پر از خار و زخمِ آبله دارد
خولی و شمر و سنان و حرمله دارد
اعوذ و باالله من الکرب والبلا
فکر خودم نه فکر دخترت هستم
فکر تو بعداز علیِّ اکبرت هستم
فکر تو و قتلگاه و حنجرت هستم
اعوذ باالله من الکرب والبلا
فکر گل هستم ولی به فکر گلابند
فکر ربابم به فکر بستن آبند
فکر تو هستم به فکر بزم شرابند
اعوذ باالله من الکرب والبلا
خوب نگاه کن به قد و قامت عباس
خوب نگاه کن به شور و اینهمه احساس
می رسد از علقمه شمیم گل یاس
اعوذ بااله من الکرب والبلا
می کُشدم ماجرای پیکر و گودال
دیدن شمشیر شمر و حنجر و گودال
می کُشدم غارت انگشتر و گودال
اعوذ باالله من الکرب والبلا
مهدی شریف زاده
#شعر_روضه #شعر_شب_دوم_محرم #شعر_محرم_1400،_مرثیه_1400،_شعر_روضه #شعر_مرثیه،_شعر_جدید #شعر_ورود_به_کربلا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
ای یاورم
ای یاورم شکسته شدی نیست باورم
باید برای پای تو مرهم بیاورم
با اینکه سوختم دو سه جا بین خیمه ها
داغی شبیه زخم تو آتش نزد مرا
دیگر رعایت دل ما را نکن بس است
تو درد داری ، از حرکاتت مشخص است
زارِ سه ساله از چه غمی زار میزنی؟
زودست اینکه دست به دیوار میزنی
هرچند با تمام توان راه میروی
داری شبیه پیرِزنان راه میروی
خاکستر است روی سرت یا که موی توست؟
مویت سفید گشت و کبودی به روی توست
تو آه میکشی جگرم پاره میشود
تسبیح عمر پر خطرم پاره میشود
تو آه میکشی دل من تیر میکشد
اشکت به روی خاک علمگیر میکشد
خاک خرابه سرد تر از قلب دشمن است
سردی این «خورابه» تورا مثل من شکست
شب سرد و خاک سرد و تن زخمی تو سرد
سرما امان نداده بخوابی و یا که درد!؟
تقصیر زجر شد که سرت درد میکند
بال و پرت ، سرت ، کمرت درد میکند
تقصیر زجر شد که صدایت گرفته است
زخم است دست تو ، چه به پایت گرفته است؟
بابا می آید از سفر امشب به هوش باش
خیلی مواظب رگ زیر گلوش باش
رگ های او بریده بریده بریده است
این سر هزار مرتبه سرنیزه دیده است
بابا می اید ای نفس عمه! صبر کن
فکری به حال رویت و این لکه ابر کن
گفته امانتی تو ، خجالت نده مرا
چیزی به او نگو ز غم گوشواره ها
حرفی به او ز حملهی اشرار هم نگو
از گریه هایمان سر بازار هم نگو
اما بگو که معجر عمه تکان نخورد
آری بگو که ابرو از شام و کوفه برد
عماد بهرامی
#شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_سه_ساله_کربلا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
خرابه نشین شدم
حالا که اومدی موهامو ببین
خرابه نشین شدم جامو ببین
کاش میشد به دختر یزید بگم
حالا دیگه بیا بابامو ببین
اومدی آروم جونم مگه نه؟
قراره پیشت بمونم مگه نه؟
یه ذره فقط زبونم میگیره
هنوزم شیرین زبونم مگه نه؟
گریه جوهر صدامو میگرفت
زنجیرا جلوی پامو میگرفت
هرجا حرف بد به ماها میزدن
دستای عمه گوشامو میگرفت
راستی چشمامو دیدی کبود شده؟
صورتم رو شنیدی کبود شده؟
هرجاتو که بوسیدم نیزه زدن
هر جامو که بوسیدی کبود شده
هر جا میرم یکی دنبال منه
خواهرت دلواپس حال منه
چرا شمرو روی سینت جا دادی؟
بغلت آخه فقط مال منه
موقع دوری رسید دلم شکست
هیشکی حالمو ندید دلم شکست
خیزران دیدم لباتو میبوسه
توی مجلس یزید دلم شکست
دیگه روزای خوشایند نمیاد
رو لبام بعد تو لبخند نمیاد
یه جوری گوشواره هامو دزدیدن
که هنوز خون گوشم بند نمیاد
آرش براری
#آرش_براری #شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین
بابا کجایی
بابا کجایی گل تو
شوق بیابان ندارد
گلبرگ کوچک توان
خار مغیلان ندارد
با خیمه می سوزد این دل
از طعنه های اراذل
تا تو کنارم نیایی
این درد درمان ندارد
دیده النگوی من را
هی می کشد موی من را
بابا چرا مرد شامی
بی رحم ایمان ندارد
هر مجلس و محفلی تا
آوردم اسم علی را
سیلی جانانه خوردم
اینجا مسلمان ندارد
از چه برایت بگویم؟
مرگم شده آرزویم
تو روی نی... من خرابه...
این هرگز امکان ندارد
یک تکه نان هم نخوردم
بی تو چگونه نمردم
گیرم که نانی بیاید
طفل تو دندان ندارد
امشب که در التهابم
شاید بیایی به خوابم
ای سر نیا این خرابه
سودای مهمان ندارد
اینجا فقط گرد و خاک است
از تشنگی دل هلاک است
نفرین بر این آسمان و
ابری که باران ندارد
از کینه آباد هستند
با گریه ام شاد هستند
اینجا کسی از غم ما
سر در گریبان ندارد
شامم شده گریه و غم
از بی کسی غصه خوردم
جز روشنی نگاهت
این شام پایان ندارد
مهدی کبیری
#شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_سه_ساله_کربلا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
شبیه مادر
این صحنهها را پیش از این یکبار دیدم
من هر چه میبینم به خواب انگار دیدم
شکر خدا اکنون درون تشت هستی
بر روی نی بودی تو را هر بار دیدم
بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش
من مثل زهرا مادرت آزار دیدم
یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است
سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم
احساس کردم صورتم آتش گرفته است
خود را میان یک در ودیوار دیدم
مجموع درد خارها بر من اثر کرد
من زیر پایم زخم یک مسمار دیدم
سوغات مکه توی گوشم بود بردند
کوفه همان را داخل بازار دیدم
کاظم بهمنی
#شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_سه_ساله_کربلا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
چه معراجی
دلم میخواست معراجت ببینم
چه معراجی عجب رنگین کمانی
نرو دیگر! تو رفتی سنگ خوردم
بیا قولی بده دیگر بمانی
تورا با زخم صورت میشناسم
مرا بشناس با قد کمانی
نمیدانم چرا این زجر نامرد
بدش می آید از شیرین زبانی
عبایت روی دوش نیزه داری
عقیق تو بدست ساربانی
چه مویی داشتی بابا زمانی
چه مویی داشتم بابا زمانی
اگر مال منی پس پیش من باش
چرا دائم بدست این و آنی؟!
نشد غارت پدر جان!چادرم را..
خودم دادم به آن دختر امانی!
نفهمد هیچکس بازار رفتم
بماند بین ما راز نهانی
رخت را سیر دیدم سیر گشتم
تو بودی آن غذای آسمانی
سرت خاکی شده دراین خرابه
شدم شرمنده ازین میزبانی
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
یا بنت الحسین(ع)
می زنی؟..قدری تامّل کن ببین افتاده ام؟
زجر...بدجوری در این صحرا کمین افتاده ام
ضربه ای با پا زدی و سینه ام تنگ آمده..
یک نظر کن بی حیا ..آخر زمین افتاده ام
صبر کن تا که نَفَس تازه کنم ..بعداً بزن
زیرِ پاهایت ببین مثلِ نگین افتاده ام
دست بر معجر نزن بدجور نفرین می کنم
رحم کن نامرد!من که دل غمین افتاده ام
خواب بودم از روی ناقه نمی دانم چه شد؟
گوئیا بر خاک از عرشِ برین افتاده ام
مثلِ بابایم شدم آن لحظه ای که زخم داشت
چون پدر انگار من از صدرِ زین افتاده ام
آمده مادر بزرگم فاطمه ...بر دیدنم
غصّه ها را برده است و دلنشین افتاده ام
لعنتِ هفت آسمان بر تو پلیدِ بی حیا...
می زنی؟..قدری تامّل کن ببین افتاده ام؟
محسن راحت حق
#شعر_جدید #شعر_خرابه_شام #شعر_روضه #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_سه_ساله_کربلا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
مدافع حرمت
به هرکجا بروی میشویم همقدمت
حسین! غصه نخور میشوم شریک غمت
بمیرم و نگذارم زمین خورد علمت
حسین! یک تنه هستم مدافع حرمت
بلاکش توام، امالمصائبت هستم
چه مادرانه برادر مراقبت هستم
هرآنچه را که نگفتی خودم خبر دارم
به جز تو چند برادر دگر مگر دارم؟
اگر اجازه دهی تیغ و نیزه بردارم
نشان دهم به همه مثل تو جگر دارم
ببین که دختر حیدر چه کار خواهد کرد
ببین که شمر چگونه فرار خواهد کرد
نشان دهم به همه اقتدار زینب را
برات خرج کنم اعتبار زینب را
به معرکه ببرم شاهکار زینب را
به رویشان بکشم ذوالفقار زینب را
دوتا پسر نه دوتا شیر بار آوردم
دوتا معلم تفسیر بار آوردم
چقدر خواستهام از خدا قبول کنی
هزار مرتبه خواندم دعا قبول کنی
بگو چه کار کنم باز تا قبول کنی؟
چه میشود پسران مرا قبول کنی؟
بیا و این دو جوان رشید را بپذیر
بیا و خواهش این موسفید را بپذیر
غلامها همه پای امیر میمیرند
به هرکدام بگویی بمیر میمیرند
جوابشان ندهی ناگزیر میمیرند
مرا اگر که ببینند اسیر میمیرند
مخواه تا که نظاره کنند اسارت را
چگونه صبر کنند آنهمه جسارت را
هوای عشق تو هی میکند هواییشان
به دست و پات میافتند هر دوتاییشان
سر دو خواهرزاده فدای داییشان
دلم نسوخته والله از جداییشان
خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
من از تو دور شوم لحظهای؟ خدا نکند
کشیدهای دو شهید مرا به پهلویت
گذاشتی سرشان را به روی زانویت
خجالتم مده شرمندهایم از رویت
عزیز فاطمه زحمت مده به بازویت
تو باشی از پسرانم خبر نمیخواهم
حسین! بیتو من اصلا پسر نمیخواهم
آرش براری
#آرش_براری #امیری_حسین_و_نعم_الامیر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_دو_طفلان_حضرت_زینب
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
نذر روضههایِ حسین
جان من نذر روضههایِ حسین
می تپد قلب من برای حسین
این دو قربانیاَم به جای خود
پدر و مادرم فدای حسین
بچّه های عقیلهیِ سادات
نذر یک موی بچّه های حسین
نیزه و تیر و تیغ حمله کنید
به دو دلبندِ من به جای حسین
غیرتُالله هایِ دامن من
سِپر اهل نینوایِ حسین
بر روی نیزهها سرِ دو شهید
سهم این یار مبتلای حسین
دست و پا می زند تَهِ گودال
می خورم تازیانه پای حسین
همسفر با حریمِ بی حرم است
سارقِ خاتم و عبای حسین
پای سرنیزه سنگ خواهد خورد
ندبهخوان خرابههای حسین
حسین ایمانی
#امیری_حسین_و_نعم_الامیر #حسین_ایمانی #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_دو_طفلان_حضرت زینب
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
امیری حسین و نعم الامیر
با دو طفلانِ خودش خونِ خدا را زنده کرد
کودکانش را فدا کرد و صفا را زنده کرد
زینب است و بی تفاوت نیست اصلاً بر حسین
با قیام و با قعودش..جانِ ما را زنده کرد
البلا ُ للولا ..را معنی و مفهوم داد..
حادثه سازِ دو دنیا شد ولا را زنده کرد
پای عشقِ حضرت ارباب با طفلانِ خویش
در تمامِ عرصه ها..حسّ و وفا را زنده کرد
کودکانش را خود بی بی کفن پوشاند و بعد
با همین کارش تمامِ اقربا را زنده کرد
زندگی یعنی شهادت زندگی یعنی حسین
هستی اش را خرج کرد و مه لقا زنده کرد
یادگاری های عبدالله زینب را زنده کرد
بانوی رزمنده هم آل عبا را زنده کرد
هیچ می دانی که خاتونِ جزا..دختِ علی
با تمامِ کارهایش کربلا را زنده کرد
محسن راحت حق
#امیری_حسین_و_نعم_الامیر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_دو_طفلان_حضرت_زینب #شعر_مذهبی #محسن_راحت_حق
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
یا عبدالله ابن الحسن(ع)
باید عبدالله بود و خدمتِ ارباب کرد
لحظه های نوکری را با محبّت ناب کرد
باید عبدالله بود و زیرِ پای دشمنان..
آب را موّآج گونه مثلِ یک گرداب کرد
باید عبدالله بود و در دلِ تاریکِ کفر...
تابشی بنموده و کارِ دو صد مهتاب کرد
باید عبدالله بود و دل به جانان داد و بس
در رهِ عشقِ حسینی سینه را بیتاب کرد
باید عبدالله بود و از حسن ارثیه داشت
در میانِ رزم کاری پخته و کمیاب کرد
باید عبدالله بود و از سر و جان دست شُست
صورت و پیشانیِ خود را چنان محراب کرد
باید عبدالله بود و نُه فلک مبهوت کرد
نقشه های خصمِ دین را نقشه ای بر آب کرد
محسن راحت حق
#شعر_جدید_محرم #شعر_شهادت_ابن_الحسن #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_قاسم_ابن_الحسن #شعر_شهادت_یتیم_امام_حسن
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
ابن الکریمم
ابن الکریمم وپسرِ شاهِ بی حرم
از خیمه آمدم به تماشایِ دلبرم
من از تبار ِ شیرِ جمل هستم ای سپاه
ده ساله ام ولی ز رگ وخونِ حیدرم
خالی کنید دورِ بزرگِ قبیله را
تعظیم کن سپاه، به این شاهِ محترم
خونِ حسن میانِ رگم موج می زند
گردن زده ز ازرقِ شامی برادرم
از خیمه پابرهنه دویدم به قتلگاه
افتاده شاه رویِ زمین در برابرم
تا استخوانِ بازوی من بی هوا شکست
بی اختیار ناله زدم وای مادرم
تا آمدم بغل کُنمت حرمله رسید
پاشیده شد به ضربه یک تیر،حنجرم
ممزوج شد حسین وحسن زیرِ ضربه ها
اینجا به بعد روضه بخوانم من از شما
باجانِ فاطمه که چنین تا نمی کنند
جان دادنِ غریب تماشا نمی کنند
زهرا نشسته گوشه گودالِ قتلگاه
باحال ِ مادر از چه مدارا نمی کنند
خالی کنید دورِ عمویِ غریب من
دورِ کسی که هلهله برپا نمی کنند
یابن الدعی مکن همه جا نیزه را فرو
پهنایِ نیزه را به گلو جا نمی کنند
بردار پایِ نحس خود از رویِ صورتش
این گونه بغضِ سینه خود وا نمی کنند
در پیش ِ چشم عمه رها کن محاسنش
شیب الخضیب را همه معنا نمی کنند
در بین دنده ها مَشِکَن چوبِ نیزه را
از بهرِ جایزه به تن امضا نمی کنند
آقایِ عالم است برهنه نکن تنش
بر بُردنِ لباس تَقَلا نمی کنند
قاسم نعمتی
#شعر_آیینی #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_عبدالله_ابن_الحسن #شعر_شهادت_یتیم_امام_حسن
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
جانم حسین
خورد در عالم ذر تا نظر ما به حسین
سجده کردیم که شد گرم سر ما به حسین
فاطمه دست کشیدست به چشم تر ما
گره خوردست اگر چشم تر ما به حسین
یک شب آمد پی ما گفت شما مال منید!
دیگر افتاد از آن شب گذر ما به حسین
دل ما وادی امنش شده، فاخلع نعلیک!
بخدا سوخته مردم جگر ما به حسین
صد برابر شده این وسع کم ما به حسن
سود خالص شده حتی ضرر ما به حسین
چهارده قبله خدا خلق نموده اما..
انس دارد نفس بیشتر ما به حسین
پدری کرده برای همه نوکرهایش
بدهی داشت از اول پدر ما به حسین
گریه کردیم و جراحات تنش بهتر شد
جلوه کردست در عالم هنر ما به حسین
درحسینیه همه زائر ارباب شدیم
وصل شد تا که دل یک نفر ما به حسین
کاش در موقع تلقین گدا سر برسد
آن زمانیکه رسیده خبر ما به حسین
اربعین باز میایم حرم ان شالله
منتهی میشود آخر سفر ما به حسین
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#مباهله
وضو بگیرم و در حال روزه با تکبیر
کنم مباهله با دشمنان حی قدیر
زبان حق شوم و آیة مباهله را
به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر
ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه
به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر
محمد وعلی و فاطمه، حسین و حسن
که پنج در عددند و یکی چو حی قدیر
پی مباهله کردند روی در صحرا
یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر
فتاد چشم نصارا به آن خدارویان
که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر
مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند
که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر
همه به خاک قدوم پیمبر افتادند
که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر
به حضرت تو نصاری تمام تسلیم اند
که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر
هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی
که می کنند در این آیه حیله و تزویر
کنند فضل علی را به دشمنی انکار
خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر
چرا شدند فراری از این حقیقت محض
چرا به سلسلة نفس خود شدند اسیر
قسم به جان علی منکر مباهله را
خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر
گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید
کجا به تابش انوار آن کند تأثیر
فضائل علی از حد بود فزون چه زیان
که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر
علی کسی است که در جنگ بدر شد پیروز
خدا به جنگ احد می دهد به او شمشیر
علی است فاتح احزاب و فاتح خیبر
علی است تیرالهی به قلب خصم شریر
علی است بت شکن کعبه روی دوش رسول
علی به بیشة اسلام شد خروشان شیر
علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست
کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر
حدیث منزله چون آفتاب می تابد
به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر
وصی احمد مرسل کسی بود "میثم"
که در تمام فضایل ورا نبود نظیر
#حاج_غلامرضا_سازگار
4_5987921478551602530.mp3
1.29M
#سبک_پیش_زمینه_ماه_محرم
#مجموعه_اشعار_محرم_الحرام_۱۴۴۱🏴
#اجرانشده
بند اول:
باز از سرِ مأذنه ها
میاد صدا آی عاشقا
لباسِ مشکی بپوشید
بیاین به مجلسِ عزا
بیاین عزاداری کنیم
اشکامونو جاری کنیم
پا روضه ی امام حسین
بسوزیم و زاری کنیم
بسم الله
از غمه ابی عبدالله
میکنیم ناله و گریه
هم نوا میشیم همه با
زهرا و بی بی رقیه
حسین واااای
🎵📝: #یاحسین(طاها تحقیقی)
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_حسین_شور
خدا رو شکر یکی هست
که دردمو بدونه
حرف دلامو از تو
اشک چشام بخونه
وقتی که گریه می کنم
آقا بیا منو ببین
تو شور روضه ها بیا
زیر علم منو ببین
هب لی خیرک حسین حسین حسین حسین
من لی غیرک حسین حسین حسین حسین
من لی غیرک .....
..........
خداروشکر یکی هس
که حالمو بپرسه
هوامو داشته باشه
تو اوج درد و غصه
وقتی که گریه می کنم
یعنی دلم حرم می خواد
قسمت کن این گدای تو
بازم یه اربعین بیاد
هب لی خیرک حسین حسین حسین حسین
من لی غیرک حسین حسین حسین حسین
من لی غیرک ....
........
خدا رو شکر یکی هس
که دستمو بگیره
وقتی دلم دوباره
توی گناه اسیره
وقتی که گریه می کنم
هستم پشیمون از گناه
آقا مثه زهیر و حر
بازم به من بده پناه
هب لی خیرک حسین حسین حسین حسین
من لی غیرک حسین حسین حسین حسین
من لی غیرک ....
........
#وحید_محمدی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5787519485636255690.mp3
2.7M
#امام_حسین_شور
#ورود_به_محرم_شور
بهگوشمصداییمیاد ازصحنوسرایحُسین
سلاموصَلواتِخدا بر گریهکُنای حُسین
وَصَلَّیاَللهُعَلیَالبَاکینَعَلیَال---حُسَین۳
یاثارَاللهِ وَ ابنَثاره خدا برا تو روضه داره
سینهزناکهدَم میگیرن اَشکای مادرت میباره
((چراعمّامهای برسرنداری
بمیرم من مگر مادر نداری
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری))
حسینمواحسینمواحسینا
_____________
کتیبهزدنملائک توعرشِخدایِحُسین
سلاموصَلواتِخدا بر گریهکُنایِحُسین
وَصَلَّیاَللهُعَلیَالبَاکینَعَلیَال---حُسَین۳
یاثارَاللهِ وَ ابنَثاره بهیادِ حضرتِ عقیله
دستِدلمباایندوبیتی بازمبهششگوشهدخیله
((گُلیگمکردهاممیجویماورا
بههرگلمیرسممیبویماورا
اگرجویمگلمدراینبیابان
بهآبدیدگانمیشویماورا))
حسینمواحسینمواحسینا
_____________
اشکماروونهمیشه دمِپایینپایِحُسین
سلاموصَلواتِخدا بر گریهکُنایِحُسین
وَصَلَّیاَللهُعَلیَالبَاکینَعَلیَال---حُسَین۳
یاثارَاللهِ وَ ابنَثاره بهعشقشهزادهیلیلا
توشبهشتممُحرّم بازمیخونممثلقدیما
((جوانان بنیهاشمبیایید
علیرا بر درخیمهرسانید
خداداندکهمنطاقتندارم
علیرا بر درخیمهرسانم))
حسینمواحسینمواحسینا
______________
#محمد_قاسمی
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5785109502177053403.mp3
2.01M
زمینه
شب عاشورا
محرم ۱۴۰۰
دلشوره نشسته به جونم، با اشک روونم
میگم کاشکی میشد،کنارت بمونم
هنگام جدایی رسیده،قدم شد خمیده
میترسم که فردا، بشی سر بریده
دیگه روزای خوبمون تموم میشه
جدا میشیم ما دوتا واسه همیشه
بیا و مرهم حال خرابم باش
ببین داغت زده تو قلب من ریشه
چشمای من_رنگ خونه
دردای من_بی درمونه
.....
فردا چی میادش سر تو،ببین دختر تو
دلش غصه داره،واسه حنجر تو
دنیا تیره و تار بی تو،کارم زاره بی تو
مگه دیگه اینجا،صفا داره بی تو
میترسم که مثه قدّم قدت تا شه
عزیزم نیزه ها روی تنت جا شه
برادر جان خدا میدونه میترسم
برای بردن گهواره دعوا شه
عمرم بی تو_میشه کوتاه
رو لبهاته_انا لله
..........
خیمه بی تو میشه هراسون،رقیه پریشون
پر از اضطرابه،با چشمای گریون
بعد از تو شروع میشه غارت،امون از جسارت
بدون تو واسم،چقد سخته غربت
نمیشه باورم این آخره کاره
میدونی که برام دوری چه دشواره
عذابه فکرشم حتی برای من
ببینم روی نی راس علمداره
آتیشه توو_قلب زینب
کاشکی مُرده_بودم امشب
ملودی:محمدجواد رمضانی
شعر:هاشم محمدی آرا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5769514918306909153.mp3
2.01M
زمینه
شب نهم محرم ۱۴۰۰
قمربنی هاشم علیه السلام
ای سقای آب آور من، یل لشگر من
به تو گرمه عباس، دل خواهر من
پاشو دخترم بیقراره،حرم آب نداره
پیچیده تو خیمه، عمو آب میاره
ببین طفلان بی تاب ِ پریشون و..
ببین آب آورم چشمای گریون و..
صدای العطش پُر کرده صحرا رو
توی خیمه ببین طفلان بی جون و..
راهی میشی_تنها با مَشک
خیسه چشما_از سیل اشک
........
اینا رحمی اصلا ندارن،فقط کینه دارن
میخان داغتو رووو، دل من بزارن
دخترهام بهونه میگیرن، به غصه اسیرن
اگه میشه برگرد، وگرنه میمیرن
شده تو خیمه زینب زار و سردرگم
برا چشمات کشیدن نقشه این مردم
میترسم چشم اینا شوره عباسم
توی بارون تیر و نیزه میشی گُم
تا افتادی_قلبم ایستاد
بین خیمه_زینب افتاد
..........
پاشیده شده پیکر تو، چی اومد سرتو
شده مادر من، حالا مادر تو
با یک ضربه فرقت دوتا شد، عزا باز بپا شد
دیگه پای دشمن ، توی خیمه وا شد
چی میشه پا بشی از جات علمدارم
میون دشمنا بی تو گرفتارم
بِنفسی انتَ چشماتو کمی واکن
گره بعد از تو میفته توی کارم
بی تو میشه_زینب اذیت
دیگه خیمه _میشه غارت
ملودی:محمدجواد رمضانی
شعر:هاشم محمدی آرا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5769514918306909152.mp3
2.35M
زمینه
شب هشتم محرم ۱۴۰۰
حضرت علی اکبر علیه السلام
آهسته برو سمت میدون،شدم دیده گریون
ببین خواهراتو، تو خیمه پریشون
رحمی کن میبینی غریبم،بلا شد نصیبم
دخیلم به اشک و ،به اَمّن یُجیبم
عجب دنیای پُر آشوب و نامردی
میگیرم رو سرت قرآن که برگردی
داری میری به جونم لرزه افتاده
ببین آخه با قلب من چها کردی
سرو لیلا_علی اکبر
بی تو میشم _زار و مضطر
................
از اسم علی کینه دارن،به فکر شکارن
میترسم که تنها،تو رو گیر بیارن
بند بندت رو از هم گسستن،همینا که پستن
یه لشگر با خنده، دلم رو شکستن
تو که چشم و چراغ ام لیلایی
چرا صدپاره پیکر روی خاکایی
چجور ای اربا اربا تا دم خیمه؟
برت گردونم آخه من به تنهایی
بین صحرا_تیکه تیکه
دنیام بی تو_چه تاریکه
..............
قرآنم شدی آیه آیه،ندارم گلایه
بُریدم علی جان،دیگه از کنایه
پاشو عمه اومد کنارت،شده بیقرارت
بمیرم برا زخم......ای بیشمارت
شبیه مادرم پهلوت پُر از خونه
دیگه دنیا برام بعد از تو زندونه
چشاتو واکن و حرفی بزن بابا
کسی حال منو آخه نمیدونه
چشمات خونه_لبهات خونه
از فرق سر_تا پات خونه
ملودی:محمدجواد رمضانی
شعر:هاشم محمدی آرا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5785109502177053394.mp3
2.23M
زمینه
شب هفتم محرم ۱۴۰۰
حضرت علی اصغر علیه السلام
لالایی بخواب ای عزیزم،دارم اشک میریزم
تو از تب میسوزی ،منم پات میسوزم
دستات خشک و بی جون وسرده،لبات زرد زرده بمیرم براتو، عطش با(ها)ت چه کرده
میبینی لشگر و تو فکر آزاره
چرا آروم نداری توی گهواره
صدا هل مِن مُعین و تا شنیدی تو...
شدی آماده ی میدان به یکباره
بودی بی تاب_واسه رفتن
گریون تو_حتی دشمن
...........
احساس میکنم دیگه دیره، رو دستم بمیره
چی میشد خدایا،که بارون بگیره
نه یک قطره شیرمونده واسم،اصن نیست حواسم
تو لب تشنه ای من،پُر از التماسم
شدم از گریه ی تو زار و بیچاره
خدا هم پا به پای من عزاداره
بالام لای لای چرا آروم نمیگیری
میترسم حرمله تیر سپر داره
ای شیرخواره _پیرم کردی
من میمیرم_تا برگردی
...........
با تیر سه شعبه بریدن،گلوتو دریدن
تو رو بی هوا از، روی شاخه چیدن
میخندن به اشک تَر من،گل پرپر من
سفر به سلامت،علی اصغر من
بمیری حرمله خون کردی چشمامو
گرفتی از منه بیچاره دنیامو
چی فک میکردم و چی شد دم آخر
به باد دادی تموم آرزو هامو
تو آغوشم _خالیه جات
کاشکی بودم_رو نی همرات
ملودی:محمدجواد رمضانی
شعر:هاشم محمدی آرا
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#رباعی شب سوم محرم
این زندگی بی روضهها لطفی ندارد
دنیای ما بی کربلا لطفی ندارد
تا کربلایت هست بین سینه زنها
طوف حرم، سعیِ صفا لطفی ندارد
دردم تویی، درمان تویی، آقای عالم
بی تربتت حتی شفا لطفی ندارد
باید برای نوکری خالص شد ارباب
این نوکری با ادعا لطفی ندارد
من مدعی عشق بودم تا که بودم
این ادعا بی ابتلا لطفی ندارد
تا یک قدم سوی تو نزدیکم نیارد
میدانم اصلا اشک ما لطفی ندارد
وقتی میان روضهها حرف سه ساله است
این گریههای بی صدا لطفی ندارد
بابا رسید از طشت و دختر ناله میزد:
دیر آمدیای با وفا … لطفی ندارد
حالا که چشمانم نمیبیند رسیدی
ای با وفا حالا چرا؟ … لطفی ندارد
دیر آمدی این آمدن بابای خوبم
حالا که افتادم زپا لطفی ندارد
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
با احتیاط لالۀ ما را پیاده کن
عباس جان، سه سالۀ ما را پیاده کن
با احتیاط بار حرم را زمین گذار
زانو بزن وقار حرم را زمین گذار
با احتیاط تا که نیفتد ستاره ای
می ترسم آن که گیر کند گوشواره ای
چشم مخدرات به سمت نگاه تو
دوشیزگان محترمه در پناه تو
با حوریان رفته به زیر نقاب ها
یک لحظه روبرو نشدند آفتاب ها
این حوریان عزیز خدایند و بس، همین
این دختران کنیز خدایند و بس، همین
این دختر علی ست که بالش شکستنی ست
ناموس اعظم است و وقارش شکستنی ست
از این به بعد ماهِ حرم آفتاب باش
عباس جان مراقب این با حجاب باش
این دختران من که بیابان ندیده اند
در عمر خویش خار مغیلان ندیده اند
یک لحظه هم ز خیمه ی طفلان جدا نشو
جان رباب از دم گهواره پا نشو
تو هستی و اهالی این خیمه راحتند
در زیر سایه ات همه در استراحتند
تو هستی و به روز حرم شب نمی رسد
چشم کسی به قامت زینب نمی رسد
یک عده یوسف اند و یک عده مریم اند
احساس می کنم همه دلواپس هم اند
احساس می کنم که جوابم نمی دهند
با آب آب گفتنم آبم نمی دهند
راضی ام و رضایت یزدانم آرزوست
از سنگ ها شکستن دندانم آرزوست
من راضیم به پای خدا دست و پا زنم
با صورتم به خاک بیفتم صدا زنم
جام بلا به دست گرفتیم ما دو تا
این جام را الست گرفتیم ما دو تا
می خواستیم عبد شدن را نشان دهیم
پیغمبر و علی و حسن را نشان دهیم
...
با احتیاط لاله ی ما را سوار کن
زینب بیا سه ساله ی ما را سوار کن
با احتیاط خسته شدند این ستاره ها
این گوش پاره ها سر گوشواره ها
علی اکبرلطیفیان
#ورودیه
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam