.
#نوحه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
به دعای مادر حسین
اومدیم بر در اهل بیت
مثل حاج قاسم و باکری
کاش بشیم نوکر اهل بیت
در مسیر عاشقی؛ داریم به روی لبها زمزمه؛ فاطمه فاطمه یا فاطمه؛ فاطمه فاطمه یا فاطمه
از عالَم جُدا مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
غرقِ در خدا مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
حاجت سینه زنا همه
حاجت هر دل مبتلاس
ذکر یا زهرا روی لب و
دل ما دخیل کربلاس
مادر سینه زنا؛ لطف کن و امضا کن برات ما؛ به نیابت از امام و شهدا، اربعین حرم کرببلا
نور عالمین مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
گریه کنِ حسین مدد یا زهرا مدد یا زهرا مدد یا زهرا
#فاطمیه
#فاطمیه_۱۴۰۰
#حاج_امیر_عباسی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5875017439858658687.mp3
1.47M
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها
در راه اسلام، شد فدا زهرا
ذکر صبح و شام، زهرا یا زهرا
ای وای، از ظلم آل یهود
ای وای، از در و آتش و دود
ای وای، از غم روی کبود
زهرا فاطمه یا فاطمه...
زهرا در راه، نور و هدایت
جانش را کرده، نذر ولایت
ای وای، از دل زار و خسته
ای وای، از آن دستان بسته
ای وای، از پهلوی شکسته
زهرا فاطمه یا فاطمه...
گفتا علی جان، ای نور عینم
بعد از من گریه، کن بر حسینم
ای وای، از غم دشت بلا
ای وای، از شمر و کرببلا
ای وای، یک سر و طشت طلا
مظلوم یا حسین و یا حسین...
#فاطمیه
#فاطمیه_۱۴۰۰
#حضرت_زهرا
همینکه زود بمیرم بِجای تو ، کافی است
همینکه جان بدهم در عزای تو ، کافی است
برای هر تپشِ من تبسمی بس بود
برای هر نفسِ من هوایِ تو کافی است
قسم به نقطهی فاءِ تو کارِ من گیر است
برای نافلههایم هجای تو کافی است
مدینه سیر شده... شهرِ دیگری برویم
چه غم که گفته اگر هایهایِ تو کافی است
برای ساختنم با غمِ مدینه بمان
برای سوختنم انزوای تو کافی است
بمان که با تو بماند توان به زانویم
بمان که بی کسیِ مرتضایِ تو کافی است
بمان و آه بکش با خیالِ قنداقه
برای محسنم این لای لایِ تو کافی است
برای آنکه بفهمم چه آمده به سرت
لباسِ سرخِ تو کافی است جایِ تو کافی است
صدای آینهی خُرد میدهی ای وای
به شب نشینیِ ما این صدایِ تو کافی است
خجالتم نده با این نَفَس نَفَس زدنت
که وضعِ سینهات از از وای وایِ تو کافی است
نمیرسید به من زورشان و فهمیدند
برای کُشتنِ من ماجرای تو کافی است
تو شیشه بودی و یک سنگریزه هم بس بود
کسی نگفت که حالِ عزای تو کافی است
کسی نگفت که نامرد آتشت بس نیست
کسی نگفت مزن ضربِ پایِ تو کافی است....
کسی نگفت مغیره به تازیانه مکوب
کسی نگفت که برگی برای تو کافی است
کسی نگفت که قنفذ غلاف را بردار
نزن نزن نزن این ضربههای تو کافی است
کسی نگفت به غیر از یهودیِ این شهر
که گفت غربتِ خیبر گشای تو کافی است
تو را زدند و شکستی و من زمین خوردم
تو را زدنت همین هفت جایِ تو کافی است...
تو را زدند و لبِ تو نکرد نفرینی
که آهی از تو برای خدای تو کافی است
پس از تو دخترِ تو داد میزند نزنید
حسین داغ تو واغربتای تو کافی است
برای آنکه سپاهی غنیمتت ببرند
هزارو نهصد پنجاه جای تو کافی است
گلیم ، پاره عبایی ، حصیر ، زیرانداز
یکی اگر که شود بوریایِ تو کافی است
حسن لطفی
#امام_زمان_عج
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد
درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن
این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا
غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد
فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا
آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد
مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد
چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد
زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد
بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد
روح الله پیدایی#امام_زمان_عج
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد
درد و غم هایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن
این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
خوب کن بدحالی ام ، رو برنگردان از گدا
غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد
فاطمیه تو بیا کرببلایی کن مرا
آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد
مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد
چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد
زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد
بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد
روح الله پیدایی
واحد سنگین - روضه ای فاطمیه
شاعر : حسین بابانیا
قرآن بخون ای همسرم (با دیدهی تر)۳
قرآن بخون برای من (از نور و کوثر)۳
هجده بهار زندگیم (فصل خزونه)۳
گریه نکن دیگه علی (جون پیمبر)۳
اون باغ بی خزون که داشتی (یادته حیدر)۳
دستای مهربون که داشتی (یادته حیدر)۳
دیدم به روت همسایه ها که (در وا نکردند)۳
کیسهی پر زنون که داشتی (یادته حیدر)۳
علی ببین همسایه ها - دیگه براشون گریه هام عذابه
میگن دعاهات تو نماز - نمیذاره که بچمون بخوابه
* وای وای مظلوم عالم علی *
صحابهی نبی ولی (دنیا پرستند)۳
تو شهر علم مصطفی (درو شکستند)۳
باَی ذَنب قُتِلَت (محسنو کشتند)۳
ای کاش میمردم علی (دستاتو بستند)۳
دیدم تموم ناشده حرفام (دور و برم سوخت)۳
در گُر گرفته وُ سرانجام (بال و پرم سوخت)۳
من بودم و غلاف شمشیر (میون مردم)۳
تو بودی و قنفذ بدنام (آخ جگرم سوخت)۳
کی دیده آخه لونهی - پرستو آتیش بگیره بمیره
بال و پرش بسوزه و - یواش یواش رو خاک آروم بگیره
* وای وای مظلوم عالم علی *
دوبیتی های صلواتی مجلسی
در مدح و ولادت حضرت زینب (س)
شاعر : حسین بابانیا
هر آنکه در طلب توشه باشد و حسنات
نیابد از سر خوان کرم بجز برکات
به درب خانه حیدر که آمدی بفرست
به ساحت ملکوتی دخترش صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
شمیم مصطفوی آید از دیار حیات
شکفته نو گل زهرا بخوان تو این نغمات
بیار آینه و گل بریز و زمزمه کن
قدوم حضرت زینب سه مرتبه صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
بر عالمه ی کامل مکتب صلوات
اذکار ملائکهاست امشب صلوات
بر اسوه آزادگی و صبر و وفا
ناز قدم حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
از آسمان خدا گشته منجلی صلوات
بلند گشته ز اعماق هر دلی صلوات
مدافعان حرم بی شمار می گویند
به یمن پا قدم دختر علی صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
ای اهل خدا و دین و مذهب صلوات
بفرست مداوم و مرتب صلوات
امشب همه در عرش خدا میگویند
شادی دل حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد
دهان خویش به عطر نبی معطر کن
قلم بگیر و به لوح دلت مصور کن
ز برکت گل زهرا و حضرت زینب
به نام نیک محمد جهان منور کن
اللهم صل علی محمد و آل محمد
واحد - امام حسین (ع)
شاعر : حسین بابانیا
ای کاشُ من در بند تو بودم اسیر ارباب
دست گدایت را ز لطف خود بگیر ارباب
تندیس الطافی
ما فوق اوصافی
یک شمّه از منبری های تو حاج احمد کافی
غوغای هیئت ها
گنج کرامت ها
میسازه یک نیمه نگاه تو قاضی و بهجتها
درد و دوا ، ذکر شفا ، مشکل گشا تو
آرام جان ، ای مهربان ، درد آشنا تو
درد آشنا تو
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
صد مرده احیا میشود از خاک کوی تو
عالم تماشا میشود با پیچ موی تو
بزم عزا عشقه
این روضه ها عشقه
کرببلا رفته میدونه فقط کربلا عشقه
انوار قرآنی
اسباب ایمانی
جان جهانی و جهانگیر و جان جانانی
ای بهترین ، بالا نشین ، منظومهی شور
ای مه جبین ، ای بی قرین ، نور علی نور
نور علی نور
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
طرز نگاهت لرزه بر کاخ ستم انداخت
آندم که بر میدان زدی دشمن خودش را باخت
فرماندهی لشکر
ای شرزه شیر نر
دشمن عقب نشینی میکنه وقتی میگی حیدر
دلخواه و دلداری
خیلی جنم داری
جرات ندارن سوی خیمه بیان تا علمداری
ای با وفا ، صاحب لواء ، ای ذکر رائج
ای بی نظیر ، دستم بگیر ، باب الحوائج
باب الحوائج
عباس من عباس من باب الحوائج
بسم الله الرحمن الرحیم..:
بدنت سوخت تنت راوسط در دیدم
جای ضرب لگدومشت به پیکر دیدم
چکنم نیست کسی تاکه کنم درده دلی
رفتی وبی تو غم و غصه مکرر دیدم
شده بیتاب دگرازغم گلهابلبل
یاس گلخانه تورا خسته و پرپر دیدم
ماجرای توواین کوچه ی مرا آزرده
تنگی کوچه وشلاق به همسر دیدم
دیدگانم وسط کوچه تورا می نگریست
کی رود زخاطرم،آنچه که آخر دیدم
دیده ام دیده هرآنچه که نبایدمی دید
وسط کوچه خودم رابین لشکر دیدم
دیده ام فاطمه را دروسط کوچه زدند
من خودم رفتن اومیان لشکر دیدم
وای من سختی کوچه، همین بس باشد
قتل صبر همسر و محسن پرپر دیدم
فاطمه بودغمم را همه بر عهده گرفت
لیک حالاپی اوغرق نواگردیدم
آنقد زد وسط کوچه که زهرا افتاد
تنِ بیهوش درآن کوچه ی مضطر دیدم
کاش می مردم ازاین غم که نبینم زهر
چادر سوخته وپاره ی همسردیدم
بین دربود که ناموس خدا خورد زمین
خنده و هلهله در دیار کافر دیدم
سخت تر از همه چشمم به مغیره افتاد
زینبم را همه در حالت مضطر دیدم
سخن از برده حیدر به طناب است ولی
درپی یاری خود به کوچه همسر دیدم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-روضه
دگرازماندنم ای شیرخدا خسته شدم
دگراززندگی وسیل بلاخسته شدم
یا رب از گوشه این خانه دگرخواهم رفت
چونکه از این همه بیداد و جفا خسته شدم
منه، زهرا ز خدایم طلب مرگ کنم
اجلا بر سر من زود بیا خسته شدم
پهلووسینه ی من ازدر و دیوارشکست
من از این در به دری ها به خدا خسته شدم
من براین هق هق وبراشک شب عادت کردم
ولی از دوری محسن بخدا خسته شدم
دل من خون شده از مردم این شهر،خدا
چونکه افتاده ام از شور و نوا خسته شدم
سهم زهرای توشد، سیلی و شلاق و کتک
دگراز سفره و این آب و غذا خسته شدم
ناسزا گفت مرا دروسط کوچه کسی
دگرازقنفذ بی شرم و حیا خسته شدم
ساعد دست مرا دروسط کوچه شکست
من زدیدار مغیره،به خدا خسته شدم
بسکه دنبال علی رفتم خوردم به زمین
بسکه خوردم کتک ازمغیره ها خسته شدم
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#حضرت_زهرا
ای چاره سازه خانه توبیچاره ام مکن
درغربت بدون خود آواره ام مکن
این بارچندم است که حالت شده وخیم
بانوبه غصه های خودت کن مراسهیم
باهرنفس نفس ،زدنت میروی زهوش
ناقوس مرگ تو بخدامیرسدبگوش
خون آیدازنفس زدنت بانوی علی
تاول زده تمام تنت بانوی علی
کس حامی تودروسط کوچه هانبود
دیدم که بازوی توشده فاطمه کبود
این بار چندم است مرامیکنی نگاه
دانی که میشودعلی زار،بی پناه
هنگام غسل پیکره تونازمی
کنم
بااشک دیده من ،کفنت باز می کنم
دارم به این بهانه به تومیکنم نظر
شب راکناره این تن تومیکنم سحر
پلکی تبسمی نفسی یاسخن بگو
دق کرده ام،توبا علی ات کن،بگو مگو
بانو بخواب فاطمه هر طور راحتی
یاچشم واکن و،زعلی کن شکایتی
خواهی بُرو ولی ،توجواب حسن بده
گردیده قلب حیدرت ازعالمی زده
پُشتم شکستهای کمرم راتوخم مکن
بانو توسایه ات زسرخانه ،کم مکن
بایک نگه،توچارهی درد مرا بده
بانوتو دستمالِ نبرد مرا بده
ازبهره لاله زاره خزانم گریستم
با آستینه بین دهانم گریستم
دارم به نیمه شب سره تابوت میکشم
بااشک دیده ،دست به پهلوت می کشم
بابغض سینه ناله به دستت میکشم
دستی به شانه های شکستت میکشم
رفتی وخانه ام همه درهم شکسته شد
گویاکه هفت جای تو باهم شکسته شد
تو رفتی و زداغ توحیدر تمام کرد
بارفتن توفاتح خیبر تمام کرد
آتش میان آن درو دیوار شروع کرد
مسماروخون تازه زمسمارشروع شد
بارفتن تو جان من از دست میرود
دیدم به کوچه قاتل تومست می رود
پیش حسن حسین چقدر زجه میزند
زینب نگر،کناره ی در زجه میزند
زینب به گریه گفت که مادر تمام کرد
آن مادره شکسته پر،آخر تمام کرد
من میروم ،بدون من حیدر چه میکنی
با چوبهای شعلهورِ در چه میکنی
وای از مغیره کارِ خود آخر به سر رساند
باتازیانه ها به سر وپهلویت کشاند
این بار چندم است میکنمت فاطمه صدا
دارم به این بهانه زتو میشوم جدا
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
اشعارکردی-فاطمیه
وقت مرگم هاتیه... حیدر حلالم توبکه
م فدات ای گیانِ پیغمبر حلالم توبکه
دی وه ای گیانم ، له بهره تونتیدن هیچ کار
پهلوانم! فاتحِ خیبر حلالم توبکه
پلکِ م سنگین بیه دیداره تومشگل بیه
شرمسارم مالکِ کوثر حلالم توبکه
وه منِه زهرا هزاران بار، وه گیانت سلام
وه فدایِ غربتت سرور حلالم توبکه
گربمینم ، م علی جز دردسر ، نیرم ارات
فصل چیین هاتیه، دلبر حلالم توبکه
هیشتمه وه دوشِ زینب باره خم ،چیمه علی
خانه دارت زینب مضطر، حلالم توبکه
چیمه تا که ، م بغل بگیرم وه جنّتِ محسنت
حضرتِ مستأصلِ مضطر حلالم توبکه
تا نَفَس دیرم حمایت کم ، م له تویاعلی
ناوه توبردم ، له بین در،حلالم توبکه
حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
🕯سبک زمینه یا شور شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال ایام فاطمیه ۱۴۰۰
#زمینه_ایام_فاطمیه
#شور_ایام_فاطمیه
#ای_مظلومه_علی
بند🕯
ای مظلومه ی علی
ای یاس خمیده قد
ای که پشت در شدی
مجروح از ضرب لگد
(بودی حامیِ ولی
آه ای زهرای علی)
شد بازوی تو کبود
با ضرب غلاف تیغ
اما تو نکردی از
حمایت من دریغ
(بودی حامیِ ولی
آه ای زهرای علی)
بی تو فاطمه،من بی لشکرم
آه ای همسرم،ای تاج سرم
نرو نرو زهرا
بند🕯🕯
ای دلگرمیه علی
تو نه ساله زندگی
جز تو ای بانوی من
باشه خوش دلم به کی
(یاس خوشبوی نبی
آه ای دنیای علی)
با لبخنده توئه که
جون میگیره مرتضی
حرف رفتن و نزن
که میمیره مرتضی
(یاس خوشبوی نبی
آه ای دنیای علی)
از پیشم نرو،ای قامت کمون
ای یار جوون،با حیدر بمون
نرو نرو زهرا
بند🕯🕯🕯
داری میکُشی منو
وقتی میکِشی عذاب
واسه خنده های تو
دل تنگه ابوتراب
(بی تو حیرونه علی
آروم جونه علی)
پاشو کار خونه کن
دستو به پهلو نگیر
زهرا من که محرمم
از من تو که رو نگیر
(بی تو حیرونه علی
آروم جونه علی)
هستی قوته،بازوی علی
ای بانو تویی،نیروی علی
نرو نرو زهرا
۱۴۰۰/۹/۱۹
🙏التماس دعای خیر
✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
4_5884140938237840445.mp3
1.63M
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_5942873555153717617.mp3
462.8K
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
🕯ایام فاطمیه ۹۹
🕯سبک نوحه زمینه یا شور حضرت زهرا سلام الله علیها ایام فاطمیه ۹۹
#نوحه_ایام_فاطمیه
#زمینه_ایام_فاطمیه
#شور_ایام_فاطمیه
#سلام_مابه_فاطمیه
بند🕯
سلام ما به فاطمیه و
به مجلس عزای فاطمه
شده به پا بزم عزا و شد
صاحب عزا خدای فاطمه
فاطمیه شرح غمِ حیدره
شروع فصل ماتمِ حیدره
شهادت یاس خمِ حیدره
ما سینه زن ها
ما گریه کن ها
تحت لواتیم،اُمّاه یا زهرا
اُمّاه یا زهرا
بند🕯🕯
عنایت ویژه ی خالقه
به هر کی شد نوکره فاطمه
تویی که نوکری برا حسین
برای تو مادره فاطمه
واللهِ بی نظیره ام الحسین
ماییم همه فقیره ام الحسین
دستمونو میگیره ام الحسین
بر سینه زن ها
بر گریه کن ها
داری عنایت،مولاتی یا زهرا
اماه یا زهرا
بند🕯🕯🕯
روز قیامتم تو دستاشه
دست جدای شاه علقمه
اونجا سوا میکنه تک تکه
ما نوکرارو بی بی فاطمه
تو اون هیاهو و تو اون همهمه
حق شفاعت داره از ما همه
میبخشه حق ماهارو به فاطمه
ما سینه زن ها
ما گریه کن ها
داریم امید به،امدادت یا زهرا
اماه یا زهرا
۱۳۹۹/۹/۱۷
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#زمزمه_واحدشور_زمینه_فاطمیه
#فاطمیه_اومده
#پیشواز
🌷🌷🌷
✅بنداول
فاطمیه اومده و
دوباره دل غرق غمه
لباس مشکی بپوشید
رسیدعزاے فاطمه
🌹
خدامی دونہ بی بی جون
یہ سالہ که منتظرم
باصاحب الزمان بگم
واے مادرم واے مادرم
🌹
بردنه نام فاطمه
تسکینه چشم ترمه
آے اهل عالم بدونید
که فاطمه مادرمه
🌹
وای مادرم وای مادرم
✅بنددوم
#حتما_حقش_ادا_بشه
یه روزےتوے مدینه
چهل تانامرد اومدن
خونہ ے وحی خدارو
وحشیونہ آتیش زدن
🌹
آتیش زبونه می زد و
شد در خونہ شعلہ ور
یہ بی حیالگد می زد
مادر ماهم پشت در
🌹
مسمار در شدآشنا
باسینه ی یاس کبود😭
مابین اون دیوارو در
مادرما افتاده بود
🌹
واے مادرم واےمادرم
✅بندسوم
#حتما_حقش_ادا_بشه
مادربه زیر دست وپا
نالہ می زد یا ابتا
شدمحسنم سقط جنین
فضه بیا فضه بیا
🌹
دستای مولاعلی رو
بسته بودن بایه طناب
بردن میون کوچه ها
اهل خونه در اضطراب
🌹
فاطمه باحال وخیم
می گفت علی مونبرید
حقشوغصب کردید دیگہ
دست ازسرمابردارید🌹
وای مادرم وای مادرم
✅بندچهارم
#حتما_حقش_ادا_بشه
نامردای پست ولعین
به جای تسکین اومدن
به پیش چشماے علی (ع)
به همسرش سیلی زدند
😭
بشڪنہ دستاش ای خدا
اون مردڪ پلیدو پست
ڪہ باغلافہ شمشیرش
بازوے مادر و شڪست
😭
وای مادرم وای مادرم
#سبک_همه_کاره
#اشعار_ڪربلایے_مجید_مراد_زاده
4_6017004673502806485.mp3
6.56M
#زمینه
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
4_6019084008904721376.mp3
8.3M
#واحدسنگین
ــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
#حضرت_زهرا__س__زمینه
دل من شده پُر ز غم و درد تو که نمی دونی چیا دیدم
میکشم ز دلم من آه سرد تو که نمی دونی چیا دیدم
دیده ام ، گل یاس فسرده
دیده ام ، که تازیانه خورده
دیده ام ، چطور دووم آورده
تو که نمی دونی چیا دیدم
دیده ام ، دو دیده ی تَرِش رو
دیده ام ، زخمای پیکرش رو
دیده ام ، اون حال مضطرش رو
تو که نمی دونی چیا دیدم
منم که سبط اکبرم
حسن غریب مادرم
**
توی کوچه ی هاشمیون من تو که نمی دونی چیا دیدم
به میونه ی اون یَم خون من تو که نمی دونی چیا دیدم
دیده ام ، عدوی بی حیا رو
دیده ام ، ضربات جفا رو
دیده ام ، میزد مادر ما رو
تو که نمی دونی چیا دیدم
دیده ام ، نگار آشنا رو
دیده ام ، صبوری بابا رو
دیده ام ، شروع کربلا رو
تو که نمی دونی چیا دیدم
منم حبیب مادرم حسن غریب مادرم
منم که سبط اکبرم
حسن غریب مادرم
**
با دو چشمای خیس و بارونی تو که نمی دونی چیا دیدم
با دلی پُرِ از نگرونی تو که نمی دونی چیا دیدم
دیده ام ، به پشتِ در و دیوار
دیده ام ، سینه ی زخمی یار
دیده ام ، خونیه رنگ مسمار
تو که نمی دونی چیا دیدم
دیده ام ، نگاه آتشینی
دیده ام ، با ناله ی حزینی
دیده ام ، میگفت فضه خزینی
تو که نمی دونی چیا دیدم
قسم به دیده ی تَرم حسن غریب مادرم
منم که سبط اکبرم
حسن غریب مادرم
شاعر : مجتبی دسترنج
حضرت زهرا (س)
زمینه