eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.2هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
46 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
گریه نکن ای دخترم زینب از پیشتون باید برم زینب خسته شدم/ تا کی باید/ توی خونه رو بگیرم از شوهرم خسته شدم/ نمیتونم/ که بزنم شونه به موی دخترم &&&&& از درد پهلو بسکه بی تابم دیگه شبا نشسته می خوابم خسته شدم/ نمیتونم/ دیگه از این پهلو به اون پهلو بشم از بس که خون /رفته ازم /مادر ببین هی دم به دم بیهوش میشم &&&& مادر بهت سه تا کفن میدم همراهشون یه پیرهن میدم آتیش نزن/ به قلب من/ نگو چرا حسین من بی کفنه نمیشه که/ کفن بشه/ حسین من از بسکه صدپاره تنه &&&&& مادر پس از من خیلی دلگیری همرا حسینم کربلا میری ای دخترم/ تاج سرم / به جای من برا حسینم گریه کن هر وقت شدی /دل تنگ من /چادر نمازمو سر رقیه کن &&&& بیا باهم گریه کنیم بهره والشمر جالس علی صدره حرامیا/ تو قتلگا /به جای آب نیزه و خنجر میارن هنوز به تن/ جون داره که/پیراهنش رو از تنش در میارن &&&&& من روضه میخونم تو زاری کن گریه به اون زخمای کاری کن گاهی میام/ تو قتلگاه/ بوسه میگیرم از رگای حنجرش گاهی میرم/ کنج تنور /تا بزنم بوسه به زخمای سرش &&&&& میام بگردیم با تو صحرا رو پیدا کنیم با هم یتیمارو خودم میام /با همدیگه /رقیه بی تاب رو اروم کنیم خودم میام/ پشت حرم /با همدیگه رباب رو اروم کن کنیم
4_5891226204052139996.mp3
542.2K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
فاطمیه آمد و آواے غم بر پا شده رختِ غم رختِ عزا بر قامتِ دنیا شده فاطمیه آمد و ارض و سما شد داغدار تیغِ دشمن در کمینِ خانه ی مولا شده فاطمیه آمد و خصمِ غضب در پشتِ در با شرارِ شعله ی دستانِ او در وا شده فاطمیه موسمِ درد و فراقِ مادر است زین مصیبت عالمی در ماتمِ عظمی شده فاطمیه آمد و طفلانِ زهرا(س)بی قرار خانه ی مولا ز اشکِ کوکان دریا شده فاطمیه آمد و زینب نشسته سوگوار باز هم ایّام حزنِ مادرش زهرا شده فاطمیه آمد و وا از دلِ زارِ علی(ع) کلبه ی احزانِ مادر سوگِ غم بر پا شده فاطمیه آمد و چشمِ ملائک اشکبار میخِ سوزان سینه ی آلامِ زهرا جا شده فاطمیه آمد و خاکِ عزا بر سرِ کنید فاطمه در بسترِ غم بی کس و تنها شده فاطمیه آمد و غمهای مولا تازه شد داغِ زهرا تا همیشه در دلِ او جا شده!
مگر که قصد سفر داری ای جوان علی نفس نفس نزن ای جان من به جان علی تو ای قرار دل بی قرار من زهرا نمی شود نروی از کنار من زهرا؟ مرا به رفتن خود امتحان نکن بانو مرا شبیه خودت قد کمان نکن بانو میان خانه ی حیدر به زحمت افتادی چه پیش آمده فکر وصیت افتادی؟ بگو ز هر چه که خواهی نگو خداحافظ به لب نمانده جز آهی، نگو خداحافظ هنوز زخمی دست سیاه شلاقی برای رفتن از خانه ام چه مشتاقی به بی کسیِ علی بعد خود ترحم کن زمان خنده ی قنفذ، مرا تجسم کن هجوم لشکر هیزم نرفته از یادم شرار خنده ی مردم نرفته از یادم سرِ دفاع من از زندگی بریدی تو سه ماه لحظه به لحظه چه ها کشیدی تو قلاف قاتل نامرد، کوچه را لرزاند صدای ناله ات آنجا تن مرا لرزاند تن تو سوخت به شلاق درد در کوچه زمین برای تو خون گریه کرد در کوچه کسی شبیه تو هرگز نسوخت پای علی گذشته ای ز جوانیت در ازای علی 🔸شاعر: _______________________________
جارو نکن عزیز من این خانه را به زور بر دامنت نگیر دو دردانه را به زور بگذار موی دخترمان را چنان که هست دستت نگیر فاطمه جان شانه را به زور بنشین کنار بی کسی ام چون نمی شود آباد کرد خانه ی ویرانه را به زور پژمرده ای و از همه ی اسم های تو یادآور است روی تو "ریحانه" را به زور مردی که کنده بود در قلعه را ز جا وا می کند پس از تو در خانه را به زور ساقی پر است جام نفس بعد فاطمه دیگر نزن تعارف پیمانه را به زور... 🔸شاعر: ________________________
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادری است زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد 🔸شاعر: _______________________
صبحت بخیر! همسر من!هم قطار من! یکروز دیگر است که هستی کنار من.. شکرخدا!گمان کنم امروز بهتری! پیراهن جدید مبارک! بهار من! نان که تو می پزی چقدر مزه میدهد! نان پخته ای که سر برسد انتظار من از آتش تنور کمی فاصله بگیر! آتش بد است با من و با روزگار من.. مثل قدیم باز "علی جان" صدام کن دستی بکش به روی دل بی قرار من زهرا! برات لقمه گرفتم!قبول کن! روزه بس است آب شدی روزه دار من! افتاده ام‌ به پات!بمان!جان من بمان! رحمی بکن به گریه اطفال زار من اسما!برای خانه دوتابوت لازم است.. مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من من‌ بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟! تا عرش رفت آه دل ذولفقار من روز دهم قرار من و تو دم غروب وقتی که خورده است به مقتل گذار من وقتی که شمر رفته روی سینه حسین سر میبرد مقابل چشمان تار من خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند وای از غرور دختر ناقه سوار من 😭😭😭😭😭😭😭
🌹 ✅بنداول امان، ای دل ❸ بسوز، ای دل ❸ 🌹 ای خانومہ خونم یاسِ جوونِ من دلم بدونِ تو میگیره تنهامرو زهرا قامت ڪمونِ من ببین علی ت بی تو می میره مرو ای همه ی بود من مرو ای همه وجودِمن مرو ای یاسِ کبودِ من (زهرا) (س) 🌹 مرواے بودمن ای تاروپودمن مرو از پیش من یاس کبودمن بمیرم که خوردی سیلی زدشمن مروای یارمن صورت کبودِ منِ 🌹 امان ای دل ❷ بسوزای دل ❷ ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بنددوم بگوچه رخ داده میونِ اون کوچه که مجتبی هردم می باره بگوچی شد زهرا رو زمین ا‌ُفتادی چراشدی توبی گوشواره 🌹 فدایِ اشک روون تو می میره زینب بدونِ تو فدای قدکمون ِ تو زهرا (س) 🌹 چرا رنگ رُخِت چون ارغوانه به روی گونه ات داری نشانه بگوباهمسرت از راز کوچه ازآن سیلی که خوردی وحشیانه 🌹 امان، ای دل ❷ بسوز ای دل ❷ ؁؁؁؁؁؁؁ ✅بندسوم وقتی که درمیسوخت از اتیش نمرود بین در و دیوار افتادی میخ گداخته شد تا آشناباتو گفتم که دیگه زهرا جون دادی 🌹 همون جا گفتے یاابتا همون جا گفتی فضه بیا همون جاشد محسنم فدا زهرا (س) 🌹 خودم دیدم که آتش شعله وربود خودم دیدم که زهرا پشت در بود خودم دیدم که بانوی جوانم میان شعله ی دیوارو در بود 🌹 امان، ای دل ❷ بسوز ای دل ❷ 💠💠💠1⃣1⃣4⃣💠💠💠 ؁؁؁؁؁؁؁
4_5893478003865816660.mp3
2M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
🌷🌷314🌷🌷 ✅بنداول الا زهرای من ای همسر پهلو شکسته چرا رو صورتت جای کبودیه. یه دسته چرا چند وقته که از حیدرت تو رومی گیری یه دست داری به پهلو دستی به بازو میگیری مرو ای تارپودم تویی بود ونبودم چراغه شام تارم مرو یاس کبودم تو که در همی. پر ازماتمی بهاره من خزونه همه دلخوشیم داری می کشیم. چراقدت کمونه 😭 مرو فاطمه مرو فاطمه مرو یاس کبودم ______________ ✅بنددوم میاد یادم که افتادی میونه درب و دیوار میاد یادم چقدر دشمن میدادت رنج و آزار میادیادت که دستای علی تو بسته بودن میزدی بال وپر از نوکِ داغیِ یه مسمار 😭 امان از این غم و درد که چل تا مرد نامرد همه ریختن توخونه چهل تا لاتِ ولگرد 😭 ریختن توخونه پیش بچه ها دوتا دستامو بستن برای دفاعِ من اومدی که دستت رو شکستن 🌷 مروفاطمه مروفاطمه مرویاس کبودم ♻️♻️♻️♻️3⃣1⃣4⃣♻️♻️♻️ ____________________
4_6016856832138543657.mp3
5.48M
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
سبک مدینه شهر پیغمبر 🖤😭🖤 پر از دردی و پیش من صدایت در نمی آید دلم میسوزدو کاری زدستم بر نمی آید به شب آهسته گریانی گمانت من نمیدانم شبیه شمع میسوزی ولی شب سر نمی آید به قلبم میزند آتش به چشم خود که میبینم چنان گردیده جسمت آب در باور نمی آید قنوتت را که میبینم به یاد کوچه می افتم زتو شرمنده ام دست تو بالاتر نمی آید چرا اصرار داری تا که برخیزی زجا‌پیشم چرا پا میشوی وقتی به همره سر نمی آید کنارسفره ایم و تو میان بستری زهرا نگاه زینبت گوید چرا مادر نمی آید نفس بادرد میگیری ولی ارام میخندی واین لبخند آرامت به این بستر نمی آید نمیدانم حسن جانت چه زخمی بر جگر دارد از آن روزی که افتادی پشت در نمی آید محمدجواد مطیع ها 🖤😭🖤
12767.mp3
901.8K
فاطمه مادر ساداتی فاطمه مظهر آیاتی فاطمه مددی مولاتی شور عشق تو در سر نور سوره ی کوثر گفته بضعه منی ای تو جان پیغمبر پاره ی قلب رسول الله لقبت انسیه الحورا میگیره شکل واژه ی مادر پیش اسمت حضرت زهرا فاطمه جان مادرم زهرا ..... بند دوم: بانوی آبی و آیینه عشق تو میتپه تو سینه میپره مرغ دل مدینه تازه شده باز داغم دارم میمیرم از غم اشکم میچکه نم نم از این ماتم اعظم شده حیدر زار و افسرده گل یاسش آخه پژمرده تازه فهمید موقع غسلش که نگارش ضربه ها خورده فاطمه جان مادرم زهرا .... بند سوم: کوچه و خنده ای نشکفته کوچه و نفسی آشفته کوچه با یه راز ناگفته اومد مردک نامرد راه مادرو سد کرد با یک سیلی اون شد باغ سبز حیدر زرد لرزه افتاد بر تنش ای وای بی رمق شد بدنش ای وای خیره بر روی زمین چشمش شده مضطر حسنش ای وای فاطمه جان مادرم زهرا ..... ▪️▪️▪️✒️✒️✒️▪️▪️▪️
‍ ‍ . 🔹آه از رسم زمونه🔹 تو این دوره زمونه، هر کی از تو می‌خونه دلتنگ شب قدره، دلتنگ آسمونه عشقت تو دلامونه، که دل زنده می‌مونه هر کی عشقو می‌فهمه، داره از تو می‌خونه «یا زهرا، یا زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه از رسم زمونه، آه از دفن شبونه آه ای دنیای غربت، زهرام خیلی جوونه بی‌تو زندگی یعنی، دنیایی غریبونه مرد تنهای عالم، بی‌تو تنها می‌مونه «یا زهرا، یا زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چشمام کاسۀ خونه، اشکام روضه می‌خونه حال و روز علی رو، بعد از تو کی می‌دونه رفتی، دنیای حیدر، بی‌تو رنگ خزونه خیلی خالیه حالا، جای بانوی خونه «یا زهرا، یا زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این روزا خاطراتت، قلبم رو می‌سوزونه این سجاده و تسبیح، اون اشکای شبونه عطر دستاتو داره، دستاسِ توی خونه بوی یاس تو زهرا، تو این خونه می‌مونه «یا زهرا، یا زهرا» شاعر و نغمه‌پرداز: .............____________________________ .
▪️زمزمه زبانحال زینب (س)_فاطمیه▪️ مادرم تو بستر افتاده خدایا به خودش میپیچه از درد نیمه شبها شبیه پیرزنها قدش خمیده ولی باسختی می ایسته پیش بابا امروز کنارش اومدم بکشه دستی به سرم شونه یهو افتاد زمین از توی دست مادرم سوخت جیگرم ۲ نگاش چقدر پُر شرره انگار شبای آخره که توی خونه مادره وای مادرم ۶ ناله های مادرم چه دلخراشه الهی روزهای آخرش نباشه روی سجادش پُر از گُلای سُرخِ وقتی سُرفه میکنه لاله باهاشه از درد پهلو شب و روز مادر من خواب نداره از غریبی تو خونمون طبیبی پا نمیگذاره همش مصیبت میباره دستش که بالا نمیاد حالش دیگه جا نمیاد خوشی به ماها نمیاد وای مادرم۶ دورهء بی کَسی ما سر نمیشه شبای غمزدگی سحر نمیشه فهمیدم اون روزیکه سرش به در خورد دیگه مادر واسه من مادر نمیشه دستمال میبنده به سرش کاشکی بمیرم من براش هم واسه درد هم واسهء اینه که سوخته گیسوهاش الهی من بشم فداش لاغر شده خیلی زیاد چهرش به سنّش نمیاد رفت عمر مادرم به باد مجتبی صمدی شهاب
زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان ای اذان اشهد انّ علی مولای من میشود تکمیل با دنیای تو دنیای من چند سالی میشود تاج سر زهرا شدی نقطه ی پایین “با ” ای نقطه ی در “فا” ی من یا علی جانم ، فدای عین و لام و یای تو حرف حرفم : فا و آ و طا و میم و های من من خودم فکری به حال دردهایم میکنم جان زهرا تو فقط غصه نخور آقای من صبح تا حالا نشسته ام چند تا گل چیده ام ای بزرگ خانه ام ! تقدیم تو گلهای من هر چه کردم سینه ام نگذاشت ، جان فاطمه چند بار این بچه هایم را بغل کن جای من من نمیدانم هر وقت خوابم میبرد استخوان من میفتد روی هم ، ای وای من دست تو وا شد خدا رو شکر پس من میروم راستی تابوت را آماده کرد اسمای من ؟ بعد از این مسجد برو راحت برو راحت بیا یک سر مویی کم شد ز مویت پای من پیرهن را بافتم یعنی به دردش میخورد ؟ یا خجالت میکشد این زینب کبرای من
زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – حسن لطفی دخترت گریه می کند حالا روی دستش سه تا کفن مانده بین این بقچه ای که وا کرده سه کفن دو پیرهن مانده با نفسهای آخرت گفتیش این کفنها برای خانه ی ماست پدر و مادر و من اما پیرهن ها برای کرببلاست اولین پیرهن که میبینی این که کوچکتر است دخترکم قسمت محسنم نشد اما به تنِ اصغر است دخترکم هدیه کن بر رباب و در بغلش نوه ام را ببوس اصغر را دوّمین اش برای بی کفن است به تنش تا که کرد،خنجر را بوسه ای زن به گودی زیرش قبل تیغ و سنان و سر نیزه قبل از اینکه خنجرش با زور می زند نانجیب بر نیزه بعد غارت حرامیان را دید تبر و دشنه تیز می کردند با لباسی که از تنش کندند تیغشان را تمیز می کردند دید حتی لباس اصغر نیست نخ قنداقه هم به غارت رفت وای دست رباب را بستند بین نا محرمان اسارت رفت
زبانحال حضرت فاطمه(س)وحضرت علی(ع) – علی اکبرلطیفیان یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی از درخت “باردارت” بار میگیرد علی هر چند هم با  احتیاط از پیش در رد میشوم باز رخت من به این مسمار میگیرد علی زودتر از کشتن گل باغبان را میکشد به گلی در باغ وقتی خار میگیرد علی کار من دیگر گذشته از مراقب بودنم در نگیرد به سرم دیوار میگیرد علی فضه زیر بازوی افتاده حالم را، نگیر از رویم در را فقط بردار، میگیرد علی کعبه من! با همین وضعی که دارد دست من دامنت را باز چندین بار میگیرد علی چهل نفر دارند در را سمت من هل میدهند یک نفر از شاخه هایم کار میگیرد علی ***
السلام علیک یا خیرالنساء فی العالمین یا فاطمة الزهرا علیهاالسلام تا صدای نفس فاطمه آمد بد زد با لگد، حوریه را ثانی ِمرتد بد زد دلش از ناله ی ناموس علی نرم نشد یاد بغض علی و کینه ی احمد بد زد چون که می خواست به زور ِلگد و شلّاقش سرو را پشت در از پا بنشاند بد زد درب آتش زده را بر بدنش با این قصد که به روی تن او زخم بکارد بد زد هر که آمد طرف یار علی در کوچه تا که دامان علی را برهاند بد زد وای از لحظه ی امداد ِ غلاف قنفذ تا گذارد به روی بازوی او رد بد زد هرکه زد فاطمه را پیش نگاه حیدر تا که در خاطر کرّار بماند بد زد کاش می گفت کسی چل نفر ملحد را به زن ِ داغ ِ پسر دیده نباید بد زد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
السلام علیک ایتها المضطهدة المقهوره يا زهرا علیهاالسلام دسته گل شکسته ی طاها نفس بکش مادر به خاطر دل بابا نفس بکش تنها انیس و حامی و غمخوار حیدری دار و ندار رهبر تنها نفس بکش بر پای تو حسین ببین سر گذاشته با بوسه ای گرفته تسلّا،نفس بکش بر روی سینه ی تو حسن خون جگر شده بنگر که دیده اش شده دریا ،نفس بکش زود است خانه داری ِ این چارساله ات تو رحم کن به بی کسی ما،نفس بکش پژمرده گیست عاید گلها بدون تو ای باغبان بخاطر گل ها نفس بکش حالا که ما به دور تو هستیم محتضر جانی ببخش این دل ما را نفس بکش ✍ععلی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🕯سبک زمزمه یا واحد سنگین شام غریبان حضرت زهرا سلام الله علیها و گریز به روضه ی کربلا بند🕯 سخته برام غسلت ولی،چاره ندارم فاطمه با اشک من میریزه اشک،اسما کنارم فاطمه سخته برام کفن کنم،پیکر خسته ی تو رو سخته برام باور کنم،باید وداع کنم با تو تا صورتت رو،دیدم شکستم،چشامو بستم تا که رسیدم،به زخم سینت،از پا نشستم چجور بشوره حیدرت آثار زخمه بسترت چجور ببینه شوهرت کبودی های پیکرت زهرا خدانگهدار بند🕯🕯 سخته برام تشییع تو،شبونه و بی سر صدا آخه چجور دلت اومد،بری از پیش مرتضی سخته برام نگاه کنم،به حال زار بچه ها بگو‌ چجور گریه کنم،آروم کنار بچه ها بگو چطور من،وقت وداع با،تو اشک نریزم بگو چجوری،زینب و آروم،کنم عزیزم چادر خاکیتو رو سر کرده و میزنه به سر یه نگاهش به تابوته یه نگاشم به میخ در مادر خدانگهدار بند🕯🕯🕯 زهرا شبونه رفتی و،تنها گذاشتی حیدرو میگه حسن محاله که،تنها بزارم مادرو بالا سر مزاره تو،قرآن میخونم فاطمه خیلی بعیده بعد تو،زنده بمونم فاطمه گفتی حسینم،تنها نمونه،مثل خزونه یه روزی توی،دشته پرازغم،بی کس میمونه روسینشه یه بی حیا میره سرش رو نیزه ها میره تنش به زیره پا واسش علی کردم دعا حسین من حسین من 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی ✍کربلایی مجید آقاجانی
4_6048380629370800585.mp3
444.1K
ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam