~نام اثر: چند وقته ... #سبک_جدید💯
#زمزمه_مناجاتی + #روضه_گودال
ــــــــــــــــــــ
💢 کانال مشق حرم 💢
ــــــــــــــــــــ
✍ #بنداول 📝
سرم به سنگ خورده ۲
بیا وُ منو از زمین _ "بلندم کن"
دلم مرده آقا بیا _ "تو زندم کن"
واسه خادمی حرم _ "پسندم کن"
بدجور دلتنگتم_ای شاه عالمین
کل عمرم میگم_لبیک یا حسین
ناز تو رو میخرم : کربلا
خواهش چشم ترم : کربلا
ایشالله اربعین برات جون میدم
آرزوی آخرم : کربلا
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
کرببلا(کربلا*۲*)اللهمالرزقنا(کربلا*۱*)
💢ــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍ #بنددوم 📝
میمیرم از دوری۲
من ایرانم و تو عراق _ "چقد سخته"
کسی که نیاد کربلات _ "نگون بخته"
نتونستم آقا بیام _ "یه چند وقته"*
کرببلا فقط _ مال آدم خوباست
امید این بَدِت _ به همین روضههاست
فدای این بزم عزات _ ثارالله
قربون کل نوکرات _ ثارالله
چشممو که میبندم _ میبینم
خودم رو توی کربلات _ ثارالله
💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
کرببلا(کربلا*۲*)اللهمالرزقنا(کربلا*۱*)
💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍ #بندسوم 📝 #روضه_گودال
نگاه میکرد زینب(۲)
شده گودیه قتلگاه _ "پر از دجال"
غریب گیر آوردن تو رو _ "توی گودال"
تنت زیر سم ستور _ "شده پامال"
رویسینهتنشست _ اون شمر بی حیا
استخونات شکست _ به زیر مرکبا
تو قتلگاه غوغا شد : واویلا
سرت رو نیزه جا شد : واویلا
بر سر غارت لباسای تو
بین عدو دعوا شد : واویلا
💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
واویلا علی الحسین (واویلا۲) علیالحرم
💢ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ💢
✍شعروسبک : #علی_حاجیان_فر
ظهر پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۰
➣﷽➣
~ نام اثر : انا سائلکم #جدید💯
#تک_زمینه_احساسی_محزون
#درددل_با_امام_حسین_و_فراق_کربلا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️علی حاجیان فر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✏️ #بنداول 🎼
یکبارم نشده
بدیامو بروم بیاری
یکبارم نشده
که رهام کنی تو بی قراری
یکبارم نشده
توی غصه تنهام بزاری
تنهام نزاری
بخدا از همه جا رونده میشم
تنهام نزاری
تو دو روز دنیا درمونده میشم
تنهام نزاری
وسط آتش سوزونده میشم
بیا و دست منه بدو بگیر
سوختم و گفتم اجرنا یامجیر
اگه من نوکر ناسپاستم
ولی تو بودی برام نعم الامیر
ارباب منی دلم مبتلاته
عیسایِ مسیح فقیرو گداته
آرزوم اینه ببینم که آقا
وقت مردنم سرم روی پاته
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✏️ #بنددوم 🎼
غصه رو دلمه
طعم دوری از تو رو چشیدم
غصه رو دلمه
آقا میدونی چیا کشیدم
غصه رو دلمه
آخه یکساله حرم ندیدم
کارم صبوریه
فقط امسال به فکر اینم
کارم صبوریه
یعنی باز کربلا رو میبینم؟
کارم صبوریه
کاش بگم زائر اربعینم!!!
بخدا دوری به من نیومده
تو که میدونی چقد دوری بده
گم شدم تو منجلابِ معصیت
تویی اونکه راه عشقو بلده
ارباب منی/تویی سرپناهم
جون مادرت/بِکن یک نگاهم
یکساله حرم/نشد قسمت من
آقا تو بگو/ چی بوده گناهم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️ارباب منی/ انا سائلکم♦️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#از_زبان_حضرت_زینب
#گودال
ای شاه کم سپاه
چه خبر شده میون قتلگاه
ای شاه کم سپاه
افتاده اینجا چقد خورشید و ماه
ای شاه کم سپاه
دیگه زینب ببره به کی پناه
گریَم در اومده
بالای تنت یه مادر اومده
گریم در اومده
شمر نانجیب با خنجر اومده
گریم در اومده
قصه ی کربلا به سر اومده
الهی بمیره نوکرت برات
پره خون شدی میون قتلگات
همونایی که تو گودال بودن
خندیدن به اشکای مخدرات
زینب اومده/روی اون بلندی
میگفت نانجیب/لباسش رو کندی
میگفت هی حسین /برو زینبِ من
چی میشه فقط/ چشاتو ببندی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
♦️ای وای / شهیدِ بی سرم♦️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍شعروسبک : #علی_حاجیان_فر
شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۰
شور شب عاشورا
محرم ۱۴۴۴ ه.ق
#شور
#لطمه
تو اوج غربت کشتن تورو
به قصد قربت کشتن تورو
دم غروب زیر دست و پا
رو خاک تربت کشتن تورو
خواهرت دید/توی گودال/ موهاتو کشید قاتل
خواهرت دید/که چطوری /سرتو برید قاتل
ناله میزد /مادرتو /ناله شو شنید قاتل
دل نگران خیمه ها بود
ای وای ای وای
چشاش به سمت خیمه وابود
ای وای ای وای
یکی عمامه ات رو میبره
یکی نگاش به انگشتره
یکی میره سمت خیمه گاه
تو فکر خلخال و معجره
دست پر از/قتلگاهت /شمر رو سیاه میره
وقت غارت/شده لشگر /سمت خیمه گاه میره
دست مردی/سمت گوش/ طفل بی پناه میره
رسیده لحظهی جسارت
ای وای ای وای
رسیده موعد اسارت
ای وای ای وای
حامد محمدی
۱۴ تیر ۱۴۰۱
سبک👇👇👇
#شور_گودال_قتلگاه
#امام_حسین_علیه_السلام
#اشعار_محرم
#عاشورا
#گودال
#مناجات
#غزل
قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی
قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی
تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق
درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی
تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال
به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی
هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی
عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی
هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند
که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی
رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست
که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی
همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست
تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی
قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی
غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی
#علی_اصغر_یزدی
مناجات با امام زمان عجل الله فرجه الشریف
شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم
از این خراب تر آقا نمی شود حالم
هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون
به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم
گذشت فرصت عمرم، سپید شد مویم
بدون رؤیت رویت گذشت هر سالم
مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم
ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم
فدای تار عبایت، بگیر دستم را
بگیر دست دلم را، مریض احوالم
به غیر روضه و گریه، به غیر نور شما
که هیچ نور امیدی نمانده در عالم
میان روضه ی گودال این دلم گیر است
شبیه جد غریبت اسیر گودالم
هنوز هم که هنوز است دل پریشان
صدای نعل جدید و شروع جنجالم
هنوز هم که هنوز است در تب و تابم
هنوز گریه کن روضه های خلخالم
وحید محمدی
۱۴۰۰/۸/۲۸
#عاشورا
#مناجات_با_امام_زمان (عج)
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#امام_زمان_عج
#عاشورا
علامه امینی در شب و روز عاشورا ؛
برای امام زمان عج صدقه کنار میگذاشتند و میفرمودند:
"امشب قلب امام عصر عج ، در فشار ست."
#صدقه_فراموش_نشود
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
.
#عاشورا
#شام_غریبان_امام_حسین
#سبک_کنار_قدمهای_جابر
بساط عزا گشته بر پا
ز داغ عزیزان طاها
خزان شد گلستان حیدر
ز جور و ستمهای اعدا
تنِ کودکان ،، سوزد از تب
شده روزشان تیره چون شب
امان از دل ،، عمه زینب
امان از دل ،، عمه زینب
واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا
ز آه و فغان یتیمان
بود حال زینب پریشان
شده روی نیزه نمایان
سر بی تن جان نثاران
رباب از غم ،، داغ اصغر
کند شیون و ،، می زند سر
رقیه ز هجران بابا
توانی ندارد به پیکر
واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا
شده کاروان اسیران
روان جانب شام ویران
رود دخت حیدر رساند
به عالم پیام شهیدان
دلش پر ز خون ،، گشته از غم
بود دیده تر،، قامتش خم
ز بعد حسین و ،، ابوالفضل
شده خسته و سیر از عالم
واویلا ، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا
ز لبهای محبوب یزدان
رسد صوت آیات قرآن
غبار غریبی و ماتم
نشسته به رخسار طفلان
بود روی نی ،، ماه زینب
چراغ شب ،، راه زینب
شده «سیدش» دیده گریان
ز درد و غم و آه زینب
واویلا، واغربتا ، یابن الزهرا یابن الزهرا
#سیدحسین_همایونی
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.
#شور_گودال
#لطمه_زنی
#محرم۹۹
#یک_سپاه_و_بدنی
#جدید
🔘🔘🔘73🔘🔘🔘
بند1⃣
یک سپاه و بدنی پر از خون
امان از گودال
ته گودالِ حسینم بی جون
امان از گودال
روی ماهش شده از خون گلگون
امان از گودال
نیزه زد تو دهنش یک ملعون
امان از گودال
شمر لعین؛ تا که رسید
با خنده هاش؛ قلبم درید
رو سینه ی؛ آقام نشست
چَن ضربه زد؛ سر رو برید
صلو علیک ملیک السماء
ای کشته یِ فتاده به هامون
صلو علیک ملیک السماء
زخم از ستاره بر تنش افزون
😔ای وااای حسین😔
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند2⃣
مبر آب به سمتِ گودال هِلال
امان از گودال
که شکسته اند از او پر و بال
امان از گودال
آخ حسینم داره میره از حال
امان از گودال
الفِ قامتِ زینب شد دال
امان از گودال
راس تو رفت؛ بر نیزه ها
جسمت زیرِ ؛ آفتاب رها
یه عده پست؛ با مرکبا
بر پیکرت؛ کردن جفا
صلو علیک ملیک السماء
ای صیدِ دست و پا زده در خون
صلو علیک ملیک السماء
از خونِ تو زمین شده جیحون
😔ای واااای حسین😔
💠💠💠7⃣3⃣💠💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_مشترک
#سیدناصر_اسماعیل_نسب
#علیرضا_عباس_بیگی
هدیه به قلب حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
روضه رسیده به گودیه قتگاه
می خونه خواهری با سوز و اشک اه
دیدم با نیزه اش بر سینه ات نشست
انقدر تکیه داد تا نیزه اش شکست
ای حسینم. ای حسینم. ای ضیا هر دو عینم
هر کس یه قطعه ای از این تنت رو برد
گرگی رسید حسین پیروهنت رو برد
دیدم مقابلم بر سینه ات نشست
موی تورا گرفت ای وای میون دست
ای. حسینم. ای حسینم. ای ضیا هر دوعینم
دستامو بستنش بعد از تو با طناب
بردن من و حسین در مجلس شراب
دور و برم حسین یک مشت حرامی بود
کی جای خواهرت بازار شامی بود
رضا نصابی
چنین نوشته به مقتل .حسین راکشتند
فغان وناله بر آن روزگارتان میرفت
نوشته ظهر دهم شدشروع آه و نوا
مصیبت توچنین بود بر زبان میرفت
برای کشتن اصغر.سه تیر ه زهر آلود
سه بار حرمله هربار با کمان میرفت
ز صدر زین به گمانم که شاه افتاده
اگر غلط نکنم عرش در فغان میرفت
لهوف گفته که درعصر روزه عاشورا
بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان میرفت
چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی
برای کشتن تو گوییا سنان میرفت
چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر بی امان میرفت
چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی
میان هروله خواهر دوان دوان میرفت
به جسم پاره ی تو تیغ ونیزه ها میخورد
یکی به قصد تنت با عصازنان میرفت #ای_وای
چنین نوشته مقاتل. تنت به خاک افتاد
رسیدخولی و برکشتنت دوان میرفت
برای غارت انگشتر غنیمتی ات
چنان که غائله خوابید ساربان میرفت..
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#قطعه
#روضه
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#روضه_امام_حسین
بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود
شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود
بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست
که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود
بنویسیدميان لشكری بلوا شد
سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود
بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند
شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود
بنویسیدکه غارت شده پیراهن او
مادری شاهداین واقعه در آنجا بود
به سرنعش حسین بود که آمدمادر
ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
-گودال قتلگاه
در زیر پای مرکب اعدا بهم مریز
خورشید خانواده ی زهرا، بهم مریز
چشم انتظاری من ه خواهر کفایت است
تنهاترین مسافر دنیا بهم مریز
شمروسنان سرازتن نازت ربوده اند
ای سربریده ی دل صحرابهم مریز
گویاکه چشم ودست وسرت جابجاشده
من که نمرده ام زبلایا بهم مریز
خاکی به سر کنم که تنت راکشیده اند
جسمی نمانده برتنت آقا بهم مریز
شال تورا ز گو دی گودال برده اند
غارت نموده پیکرت اعدا بهم مریز
حال وهوای خواهرتو دیدنی شده
ازمردنم میانه ی صحرا بهم مریز
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
حسین جان..
سرتوبرفرازنیزه هابود
لبانت قاری طشت بود
سرت زخمی زسنگ کوفیان شد
سرت مجروح چوب خیزران بود
سرت از بهرمن دریای نور استسرتو سرتوسوخته ی کنج تنوراست
لبانت بوسه گاه بوتراب است
سر توشاهدبزم شراب است
چودیدم نیزه ی روزخیانت
بدیدم جای چوبی برلبانت
عدومیزدمراباصدجسارت
ببین اموال مارا کرده غارت
تنت راپیش مامسلوب کردند
سرت آویزه بریک چوب کردند
طلای دختران غارت نمودند
ببین(مجنون)که معجر می ربودند
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
اشعار جانسوزمقتلی..
سروده ی جدید۳/۸/۹۴___۱۱محرم
________________________
دم گودال سری را مثله کردند
پی غارت پری رامثله کردند
برای کشتنش شرمی نکردند
شه جان پروری رامثله کردند
فرو اندر گلویش رفت نیزه
که قلب خواهری رامثله کردند
سر ساقی عالم رابریدند
تن آب آوری رامثله کردند
جنایت رابه حدخود رساندند
گلوی اصغری رامثله کردند
سکینه داد می زندبین خیمه
که عمه چادری رامثله کردند
کجایی ای تمام هست زینب
لباس دختری رامثله کردند
ز شرم ناله هل من معینت
صدایی، حنجری رامثله کردند.
اگر(مجنون )برایت اشگ دارد
دلیلش! پیکری رامثله کردند
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
#مقتل
✍از کتاب سرور المومنین نقل شده است : حضرت رقیه سلام اللّه علیها هر بار هنگام نماز ، سجاده پدر را پهن می کرد ، و آن حضرت بر روی آن نماز می خواند .
ظهر عاشورا نیز ، طبق عادت ، سجاده پدر را پهن کرد و به انتظار نشست . ولی پس از مدتی ، ناگهان دید شمر وارد خیمه شد .
حضرت رقیه سلام اللّه علیها به او گفت : آیا پدرم را ندیدی ؟ شمر بعد از آنکه آن کودک را در کنار سجاده ، چشم به راه پدر دید ، به غلام خود گفت : این دختر را بزن .
غلام به این دستور عمل نکرد . شمر خود پیش آمد و چنان سیلی به صورت آن نازدانه زد که عرش خداوند به لرزه در آمد .
📚منبع:
حضرت رقیه سلام اللّه علیها( تالیف علی فلسفی) ص7
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
یک روح واحدند، ولی از بدن، جدا
در اتحاد نیست “تو” از “او” و “من” جدا
این دو، دو نیستند، تجلی وحدتند
پس باطناً یک اند ولی ظاهراً جدا
جسمش کنار خیمه و روحش کنار عرش
این گونه هیچ کس نشد از خویشتن جدا
می برد با خودش همه اهل بیت را
پس داشت می شد از همه پنج تن، جدا
حال غریب بهتر ازین که نمی شود
این است آخر عاقبت از وطن جدا
از نیزه ها بپرس چرا هر چه می کشید
اصلاً نمی شد از بدنش پیرهن جدا
در غارتش کسی به کسی پا نمی دهد
یا می شود لباس جدا، یا بدن جدا
افتاده است گوشه ی گودال سر جدا
افتاده است گوشه ی گودال تن جدا
این کشته هم حسین هم انگار زینب است
این دو، دو نیستند، ولو ظاهراً جدا
«علی اکبر لطیفیان»
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
غریب مادر حسین مظلوم چگونه بر تو عزا بگیرم
توفقی کن کـه جای اکبر رکاب اسب تو را بگیرم
دلـم میکشد پـر بـه سویت برادر
مرو مرو مرو تا ببوسم گلویت برادر
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
مـرو بـرادر کـه بــار دیگـر به قـامت تو کنم نظاره
بـده اجـازه ز اشـک دیـده نثار راهت کنم ستاره
دعا کن دعا کن که زینب نباشد
ز هجر تو صورت به ناخن خراشد
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
مـرو بـه سـرعت کـه همرهت من دویـدم و از نفس فتادم
بـرس بـه دادم ز پـا فتـادم دو دست خـود را به سر نهادم
به دنبــال اسبت دویدم برادر
فتادم شکستم خمیدم برادر
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
اجــازهام ده کـه پیـش رویــت روان بکــام خطــر شــوم من
به حفظ جانت به پیش شمشیر و تیر و نیزه سپر شوم من
دعا میکنم از دل پرشراره
الهی به خیمه بیایی دوباره
حسینم، حسینم، حسینم، حسینم
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5814281753275139111.mp3
256.8K
نوحه شام غریبان
مادر بیا در کربلا
پرپر شده گل های ما
آتش گرفته خیمه ها
مادر بیا، مادر بیا
جانم از سوز غم رسیده بر لب
برس ای مادرم به داد زینب (۲)
حسین جان، حسین جان، جانم حسین جان(۲)
خونین بدن ها را ببین
افتاده بر روی زمین
سرها شده از تن جدا
مادر بیا، مادر بیا
جانم از سوز غم رسیده بر لب
برس ای مادرم به داد زینب (۲)
حسین جان، حسین جان، جانم حسین جان(۲)
مادر ببین گل های من
افتاده بی غسل و کفن
در سرزمین کربلا
مادر بیا، مادر بیا
جانم از سوز غم رسیده بر لب
برس ای مادرم به داد زینب (۲)
حسین جان، حسین جان، جانم حسین جان(۲)
حاج مهدی خرازی
شب یازدهم محرم
شام غریبان
روز عاشورا
دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را
دیدم به حرا اربا اربا پیکرت را
دیدم به سرعت آمدند و دوره کردند
دیدم گرفتند اشقیا دور و برت را
دیدم نشسته شمر روی سینه ی تو
دیدم تمام لحظه های آخرت را
بالا سرت بودم - گریبان می دریدم
وقتی که با پا بر زمین میزد سرت را
آقای من هرکار می کردم نمی شد
بیرون کشم از بین مقتل مادرت را
سر را برید و برد و ... من ماندم همان جا
زانو زدم بوسه بگیرم حنجرت را
علیرضا خاکساری
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
روز عاشورا
تير از بس كه خورده بود حسين
بر تنش مثل پيرهن شده بود
نيزه هاشان تمام شد كم كم
موقع سنگ ريختن شده بود
نفسش بين راه بر ميگشت
موقع دست و پا زدن شده بود
بودم اما جلو نمي رفتم
شمر آنقدر بد دهن شده بود
تكه اي را ربود هر كس كه
روبه رو با حسين ِمن شده بود
هرچه كردند رو به قبله نشد
يعني آنقدر پاره تن شده بود
زير انداز خانه هاي دهات
كفن شاه بي كفن شده بود
علی اکبر لطیفیان
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم