اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره سالروز تخریب بقیع و روضهیِ امام حسن مجتبی علیه السلام
دیروز میانِ کوچه امروز بقیع
این غربت و غمهایِ تو بیپایان است
دیروز غمِ سیلی و رویِ نیلی
امروز حرم خاکی و سرگردان است
آقایِ غریب و بیکسِ خاکِ بقیع
حتّی غمِ کوچه مانعِ صبرت نیست
آهسته بگویم دلِ زهرا خون است
یک شمع و چراغ هم رویِ قبرت نیست
یک روز میانِ کوچهای تنگ کسی....
با ضربهیِ سیلی بدنت لرزانده
حالا تویی و حریمِ خاکی اِی وای
در صحن خودِ فاطمه روضه خوانده
اِی وای خدایِ من حسن وای حسن
در قلبِ گلم غصّه و غم جا دارد
او دیده چه آمد به سرم در کوچه
او حکمِ عصایِ دستِ زهرا دارد
دیروز جگر سوخته و پاره شده
تیر و تن و تابوت و کفن و خونین بود
امروز کسی که صحنِ او ویران کرد
میگفت خرابیاَش به نفعِ دین بود
بازیچهیِ دنیا شده دین واویلا
سهم حسن و حسین و زینب شد درد
اِی منتقمِ غصّهیِ زهرا مهدی
جانِ حسن و حسین و زینب برگرد
#چهارپاره #تخریب_بقیع
#امام_حسن_علیه_السلام
#روضه #مدینه #کربلا
#روزی_برایت_شیعه_میسازد_حرم_غصه_مخور
.
ـــــــــــــــــــ
«کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم»
@babollharam
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره وفات شهادتگونهیِ حضرت اُمِّکلثوم سلاماللّهعلیها
روضه میخوانْد و گریههایش را
هدیه بر شاهِ بیکفن میکرد
گاهگاهی حسین وایْ حسین
گاهگاهی حسن حسن میکرد
روضه میخوانْد و گریههایش را
هدیه بر روحِ مادرش میکرد
گاه با روضههایِ کوچهیِ غم
گاه گودال خوانده غش میکرد
روضه میخواند و پایِ هر روضه
رنگِ او میپرید و تب میکرد
یادی از خیمههایِ سوخته و ....
غیرتِ فارسُالعرب میکرد
روضه میخواند و اشکِ چشمانش
رویِ گونه چو لاله گل میکرد
یادی از اکبرِ زمینگیر و ....
هِقْهِقِ خاتمِ رُسل میکرد
روضه میخواند و با نوایِ خود
آسمان و زمین پریشان کرد
العجل گفت و روضهخوانها را
بر سرِ خوانِ ندبه مهمان کرد
روضه میخواند و یادِ آن روزی
که حرم پابرهنه شد را کرد
مثلِ زینب دعا برایِ فرج
نالهها از فراقِ آقا کرد
#وفات_شهادت_گونه #چهارپاره
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#مدینه #کربلا #کوفه #شام
#اخت_الشهدا_حضرت_ام_کلثوم
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
#وفات_سیدالکریم_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#چهارپاره
السلام ای فدایی اسلام
بنده ی پاک ومهربان خدا
یاوربی مثال پیغمبر (ص)
ای ملقب به سیدالشهدا ع
مردغیرت مدار شهرحجاز
تو در اعراب پهلوان بودی
بعد پیغمبر و علی، حمزه
درشجاعت یل یلان بودی
در تمامی جنگهای نبی
ای عموی رشید پیغمبر(ص)
هیچ کس جرات نبرد نداشت
تا که بودی امیر آن لشکر
من چه گویم نبی تو راخوانده
ای عموجانِ فاعل الخیرات
ای فدایی راه حق حمزه
اسدالله کاشف الکربات
دشمنانت همه به میدان ها
متواری ز آن رشادت تو
دین احمد اگرکه پا برجاست
شده مرهون آن حمایت تو
بین صحرا چو دوره ات کردند
از روی کینه وجفا زدنت
عده ای گرگ درپس میدان
بی محابا و بی هوازدنت
آن غلام سیاه سفیانی
سینه ات را چه بی هوا بشکافت
جگرت را که شرحه شرحه نمود
بدنت رابه زیر پا انداخت
خوب شد در میان آن مقتل
مادر خویش را صدا نزدی
بدنت غرق تیغ و نیزه نشد
پیش خواهر تو دست و پا نزدی
#مجید_مرادزاده
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
@babollharam