eitaa logo
کانال ‌متن روضه
72.2هزار دنبال‌کننده
760 عکس
415 ویدیو
58 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•به هم خورده وضعم ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس کربلایی حسینِ سیب سرخی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بابایی .. به هم خورده وضعم پریشونمُ سوخته موهام منو مسخره کردنم از بس که کهنه ست لباسام واویلا … منو میزدن بی بهونه بابایی .. روی صورتم رد خونِ بابایی .. تو این مدتی که نبودی می خوردم به جایِ غذا تازیونه بابایی .. بابایی .. فضایِ خرابه برایِ رقیه ت عذابه یه گوشه زمین گیرم و گریه هام بی جوابه واویلا … بابایی .. تموم تنم زخمیِ زیر چشمام کبوده اینا یادگاری از اون کوچه هایِ یهوده واویلا … شکستن تو بازار سرم رو بابایی لگد می زدن پیکرم رو بابایی همونی که گوشواره مو کندُ با خنده می گفت کشید از سرم معجرم رو بابایی ز خانه ها همه بوی طعام می آید ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم .. حسین …. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به هم خورده وضعم ... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس کربلایی حسینِ سیب سرخی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مِصباح‌الهُدی و سَفینهُ النجاه تنها تویی که میتوانی مرا به راه راست هـدایت کنی ... ❤ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•بیچاره ام، دل خسته ام ... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم باز آمدم چون ابرِ بارانی ببارم *حالم خرابه، دهه داره تموم ميشه، همه دلخوشيم اينه كه نوكريم رو ديده باشي، ته كاري مادرت فاطمه بياد، يه اي والله بهم بگه برم...همه دلگرميم اينه آخرِ دهه بگي: بيا اينم حرم...قديم چقدر خوب بود، مَردم همه حسيني بودن، قديم ها مُحرم همه ي شهرمون سياه ميشد،اما الان بعضي مسئولين ميگن: ما پارچه سياهي نداشتيم بزنيم. اما مگه ما مُرديم، از خرجيِ زن و بچه هامون مي زنيم، پارچه سياه مي زنيم تويِ شهر...به مولا، امام حسين به ما نيازي نداره، بخدا از هركي بپرسي كه تا حالا امام حسين بدهكارت شده، ميگه: نه والله! من اگه يه شب نيام هيئت مي ميرم، برا هر كسي يه كاري كرده، مريضمون رو شفا داده، اولاد بهمون داده، كربلا بُرده مارو..."رفيقِ روزايِ بي كسي،مي دونم به دادم ميرسي"...* قلبِ سیاه و چشمِ خشک آورده ام من اشکم نمی آید، گره خورده به کارم * اي رفيق! امام حسن خيلي غريبِ، هر جايِ اين ايران الان بري، اسمِ امام حسينِ، الهي بميرم، اسمي از امام حسن نيست...آخ بميرم، روزِ عاشورا، بچه ي امام حسن رو به جايِ گُل بارون،سنگ بارونش كردن...بذاريد از مناجات برم تويِ روضه...* داره ميره به ميدون، مهپاره ي حجازي اشكاتونُ بياريد، بريم يتيم نوازي يك گُل و صد تا گُلچين، خزونه يا بهاره اسباتونُ نياريد، بچه ام زره نداره *اومد كنارِ ابي عبدالله، برا هر سواري كه مي رفت، مي اومد به آقا مي گفت: من كي بايد برم؟ هي شمشيرش رو آماده كرده بود،اومده بود كنارِ آقا، تا قبل از علي اكبر آروم بود، موقعِ رفتنِ علي اكبر اومد كنارِ ابي عبدالله، گفت: بذار من برم، آقا! فرمود: برو خيمه... اكبر رو كه جنازه اش رو پاره پاره آوردن، رفت پيشِ ابي عبدالله، گفت: آقاجان! ديشب قولم داديد. آقا! يه نگاه به قد و بالاش كرد، گفت: چه جور بفرستمت؟ برو پيش مادرت فعلاً...رفت تويِ خيمه، نجمه ديد، الانِ همينجا قلبش بايسته، گفت: چي شده؟ گفت: نميذاره برم... نجمه گفت: مادر! آروم باش، الان جون ميدي...قاسم زد رو پاش، گفت: كاش الان بابام بود، يتيمي همينِ، همه رفتن، من رو نميذاره برم... خانم يادِ وصيت امام مجتبي افتاد، بعضي ها ميگن: كاغذ نامه، بعضي ها ميگن: بازوبند...مهم دست نوشسته ي امام حسنِ،گفت: هر وقت ديدي حالِ بچه ام خرابِ، اين رو بهش بده، نجمه ديد قاسم داره جلوش پرپر ميزنه، گفت: مادر! اين امانتي رو بابات داده، ببين به كارِت مياد؟ گرفت: بدو رفت خيمه ي ابي عبدالله، گفت: عمو! اين رو مادرم داده، گفت: بابام داده به من. ابي عبدالله اين برگه رو ازش گرفت، اين رو بازش كرد، نيزه اش رو زد تويِ زمين، اين كاغذ رو هي به چشماش مي كشيد، كاش بابات بود، كاش حسن بودي، ببين كجا گير كردم،محاصره كردن من رو... نامه رو گرفت: "مِن الحَسَن، اِلَي الحُسِين" گفت: قاسمم آماده شو بري ميدان...خندون اومد توي خيمه ي مادر،گفت: عمو گفته برو...تا گفت، ديدن نجمه مادرش افتاد رو زمين…تويِ كربلا دوتا زن چادر بستن، يكي خانوم رباب،يكي نجمه، چادرش رو بست از اين خيمه به اون خيمه، چي ميخواي نجمه؟ كسي زِره داره؟ علي اكبر كه جوشن داشت آن شد، زره گير نيآوُرد"يا الله..." قاسم اومد راه بيوفته، ابي عبدالله ديد زره اندازه اش نيست، عمامه اش رو برداشت، نصف كرد، آوُرد بر بدن قاسم كرد، گفت: برو مواظبت هستم،حواست به منم باشه، از پشت نزنن تو رو، تا راه افتاد، نجمه و زينب اومدن جلو خيمه، نجمه مي گفت: بي بي جان! چقدر قاسم شبيه حسن شده، زينب ميگفت: "ماشاالله.." نجمه مي گفت: ببن چقدر خوب رزم ميكنه، "لاحول ولا قوة الا بالله" يه وقت گرد و خاك بالا رفت، گرد و غبار نشست، نجمه صدا زد: اون اسبِ قاسم نيست؟زينب گفت: آره نجمه. گفت: خانوم: بچه ام كو؟ بچه اش رو با نيزه زدن...صدا بالا رفت: عمو!عمو!....ياحسين* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بیچاره ام، دل خسته ام ... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● -گفت: «من از شیعیان شما هستم» +فرمود: «اگر مُطیعِ سیره‌ی ما نیستی، با این ادعا بر گناهان خود نیفزا! و نگو از شیعیان شما هستم، بلکه بگو من از دوستداران شما و دشمنِ دشمنان شما هستم». 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دوره اش كرده اند و دورانِ بلا آغاز شد ديگر از هر سمت، كارِ سنگ ها آغاز شد انتقام از قاسم بن المجتبي، آغاز شد مادرش در خيمه افتاد، تا آغاز شد بي زره بودن بلايي بر سرش آورده است يك نفر از مركب بلندش كرده است بر زمین افتاده هر اسبی ز رویش رد شده استخوانهایش اسیرِ عده ای مُرتَد شده آه! با پهلوی قاسم یک قبیله بد شده قد کشیده، قد کشیده، قد کشیده، مَد شده سینه اش مثل ضریح است و دخیلش نیزه هاست هرکجایِ پیکرش را که ببینی جایِ پاست *حسين رسيد بالا سرش، صدا مي اومد، قاسم رو نمي ديد، گرد و خاك نشست، ديد يكي رو سينه اش نشسته، موهاش رو گرفته، الانِ كه سر رو جدا كنه، داد زد: برو كنار، رسيد بالا سرش...پاي قاسم وقتي ميخواست عازمِ ميدان بشه، به لگامِ اسب نمي رسيد، يعني قدش كوچيك بوده..حسينِ پنجاه و هشت سالِ، رشيد، ميگن اومد بالا سرش، وقتي اومد بلندش كرد، سينه به سينه چسبيده بود، پاها رو زمين بود، اين رو دو جور معنا كردن، يا حسين خم شده، واي به دومي، يا اينقدر استخوانهاي قاسم له شده، قدِ قاسم كشيده شد...* بال هايِ اين كبوتر، به آسمون رسيده نجمه بگو: ماشاءالله، عجب قدي كشيده واويلتا، واويلا، واويلتا، واويلا... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● -گفت: «من از شیعیان شما هستم» +فرمود: «اگر مُطیعِ سیره‌ی ما نیستی، با این ادعا بر گناهان خود نیفزا! و نگو از شیعیان شما هستم، بلکه بگو من از دوستداران شما و دشمنِ دشمنان شما هستم». 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•ببار بارون که من... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ببار بارون که من، بارونم امشب پریشونم ، پریشون خونم امشب بیا آقا! بیا دورت بگردم به دنبالِ تو سرگردونم امشب تو این روضه، گرفته ریشه ام آقا بیا اینجا کمی اَبری‌شَم آقا یکم از تشنگی تو، سهمّ من کن بخون روضه، بزن آتیشم آقا بزار از دردِ تنهایی بخونم از این صبر و شکیبایی بخونم گمونم پیشِ گهواره نشستی بذار امشب که لالایی بخونم *علي لاي لاي، علي اصغر...* اگه عباس هم بازوش زمین خورد اگه باضربه‌ای اَبروش زمین خورد اینا سخته ولی نه سختر از این که آقام رو زد، اما روش زمین خورد : حسن لطفي *علي لاي لاي، علي اصغر...* *اونايي كه مريض آوُرديد، اونايي كه دكتر جواب كرده داريد، امشب كار رو با رباب ببند.امشب همه روضه خون باشيد، امشب آب رو بر اهل حرم بستن، از امشب تا عاشورا قول بده سير آب نخوري، تا تويِ روضه بتوني بفهمي عطش يعني چي...* تو خیمه ها، قحطي آبِ عباس، يا عباس، يا عباس بيچاره تر از همه، رُبابِ عباس، يا عباس، يا عباس شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد ستاره دور و برِ عَطرِ خنده هات افتاد همین كه عَطرِ نفسهات در زمان پیچید زمين برای بزرگی به دست و پات افتاد برای دلبری از چشمِ بی قرارِ حسین هُمای عشق به چشمانِ دلرُبات افتاد بزرگِ مردِ قبیله، علی اصغرِ عشق كنارِ نامِ شما راهیِ از نجات افتاد شكوفۀ سحرِ بیتِ حضرتِ ارباب تو آمدی و علی باز در حیات افتاد تو مستجاب ترین ذكرِ هر دعا هستی ضمانِ حاجتِ هر دردِ بی دوا هستی *از امشب آب سهميه بندي شد، همه سهمشون رو مي آوُردن به رباب مي دادن، مي گفتن: رباب! تو بچه شير ميدي، رباب هم خجالت مي كشيد، ببخشيد من رو، زحمت دادم...* تو مثلِ یك گُلِ سرخی كه بال و پر داری برایِ دلبری از دلبران هنر داری اگر چه كودكی اما گواه تاریخ است بزرگی از پَرِ قنداقه ات به سر داری تویی كه یك تنه یك لشگری برای حسین شبیهِ حضرت سقا دل و جگر داری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ببار بارون که من... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوفیان صُلح را برای حسن(ع) و قَتلگاه را برای حسین(ع) رقم زد... سُستی ما برای امام زمان(عج) چـه چیزی را رقـم خواهـد زد!؟ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ابي عبدالله از صبح عاشورا، دو سه باري كه به دلِ دشمن مي زد، يا مي رفت نعشِ بچه هارو مي آوُرد، خستگي كه رويِ صورتش مي نشست، مي گفت: زينب! علي اصغرم رو بيار، بچه اش رو كه مي ديد آقا يه كم آروم ميشد... آي رفيق! به اين فكر كن اگه انگشت بذاري رويِ صورت بچه شيرخواره، جاش مي مونه، بذار يه كم روضه برات بخونم، قربونِ حيايِ شما برم خانوم رباب! مي ديد اوضاعِ حسين رو به راه نيست، بهش نمي گفت: بچه ام آب ميخواد، شير ميخواد، لذا بچه رو داد زينب، گفت: خانوم يه كاريش بكن، بچه رو دادن ابي عبدالله، منتظر بودن برِ سمت ميدان، اما ديدن رفت پشت خيمه، خانوم گفت: كجا ميري؟ گفت:صبر كن، كُلاخُودِش رو برداشت، عمامه ي پيمبر رو گذاشت، زره رو درآوُرد، خانوم گفت: نكن اين كار رو، ميزنن شمارو...گفت: نه وقتي با اين لباس ها برم، كاريم ندارن... عبايِ پيغمبر رو به دوش انداخت"يا الله" نزديكاي ميدون كه رسيد بچه رو آوُرد بالا، يه سري از اين حرومي ها گفتن: ديدي كم آوُرد، بچه اش رو آوُرد آب ببره... ابي عبدالله شروع كرد خطبه خوندن: "اَنَا ابنُ احمدَ مختار، اَنَا ابنُ عَلي وَليُ الله، اَنَا ابنُ فاطمةَ الزهرا... يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفل" روضه ام اينجاست، سپاهِ عُمرِ سعد، ديدن داره راست ميگه، ما با بچه كه جنگ نداريم، شمشيرها رو يكي يكي انداختن، ما فردا جوابِ پيغمبر رو چي بديم، يه حرومي رفت گفت: امير! الان لشكرت بهم مي ريزه.گفت: چرا؟ گفت: چون حسين داره خطبه ميخونه، همه شمشيرها رو انداختن، گفت: برو بگو هلهله كنن صداش نياد، تا من يه فكری بكنم، شروع كردن، هلهله و كِل كشيدن، آقا! داد ميزد: دارم حرف ميزنم...عُمرِ سعد داد زد: حرمله كجاست؟ گفت: امير دستور بده، كدومشون رو بزنم...بذار روضه رو ببرم يه جايِ ديگه،امام سجاد هر كسي رو بهش گفتن كه مختار كشت، گفت: حرمله چي شد؟ يكي گفت: آقا! ما هر كسي رو ميگيم، شما ميگي حرمله؟ گفت: نميدوني كربلا، چند تا تير زد، قلبِ همه ي مارو آتيش زد، يعني چي آقا! يه تير مي زد ده تا مي افتادن. آقا مگه ميشه با يه تير ده تا بيوفتن...؟علي اصغر رو زد: اول رباب افتاد، بعد رقيه افتاد، بعد زينب افتاد، بعد سكينه افتاد،حسين....* در غمت داده ام از دست عنانم چه کنم خنده ی آخرِ تو برده امانم چه کنم یک طرف خنده ی لشگر، طرفی اشکِ رباب مانده ام من بروم یا که بمانم چه کنم تیر را گر بکِشم رأس ز هم می پاشد خار را از جگرم گر نکشانم چه کنم *جنگ تموم شد، تو قافله ها پیچید، هر کسی سر گیرش بیاد، جایزه می گیره، یه قافله سر گیرش نیومده بود، هی می گفتن چیکار کنیم؟ دنبالِ این بودن یه سری بِبَرن، یه حرومی اومد گفت: اگه پولم بدین کمکتون می کنم، من دیدم حسین بچه اش رو بُرد پشتِ خیمه ها، یه وقت شروع کردن نیزه دارها دویدن سمتِ خیمه ها، بی بی زینب فهمید چه خبرِ، گفت:رباب رو ببرید از اینجا نبینه،نیزه دارا نیزه رو می زدن تو خاک، یه وقت یه نیزه ی خونی در اومد، یکی صدا زد:" الله اکبر، الله اکبر،الله اکبر" خاک رو نکندن، با نیزه بچه رو آوُردن بیرون، رباب غش کرد، حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کوفیان صُلح را برای حسن(ع) و قَتلگاه را برای حسین(ع) رقم زد... سُستی ما برای امام زمان(عج) چـه چیزی را رقـم خواهـد زد!؟ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آن کس که سر به مَقدَمِ جز او نمی زند چون کَلبِ راه، پرسه به هر کو نمی زند این نامُرتبىِ مرا سرزنش نکن آشفته حال، شانه به گیسو نمى زند *آقا محرم و صفر يه سري به ما بزن ببين چه وضعي داريم، بعضي ها كه مشكي كه مي پوشن، تا آخرِ صفر در نميآرن...رسيديم به شبِ هشتم، تا حالا كه نگهم داشتي بذار شبِ عاشورا رو هم ببينم...* دل که نسوخت، گریه به هِق هِق نمی رسد شمعِ سحر، نسوخته سوسو نمى زند *مي دوني يعني چي؟ برو تو مقتلِ كربلا ببين، همه رو شهيد كردن، ابي عبدالله هق هق نزد، شبِ هشتمي ها!، يه جا بلند بلند گريه كرد، وقتي رسيد بالا سرِ علي اكبرش، دشمن ديد حسين داره هق هق گريه ميكنه، امشب جَوُونا پاشيد بريد زيرِ بغل هايِ حسين رو بگيريد...* جاروکشِ تَشَرُّفِ گریه است این مُژه بیهوده چشم را مُژه جارو نمی زند با یک نگاهِ تو، جگرى خون شد از دلم زخمى که چشم می زند، اَبرو نمی زند می میرم و ز وصلِ تو حرفى نمی زنم حرفِ وصال را که سیه رو نمی زند "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" ای سراپایِ تو خوبی و کرامات و شرف در تماشای تو صد یوسف مصری است به صف رحم کن بر همه آهسته تر از خيمه برو كه گرفته است قدم هايِ تو صد قلب هدف *اومد داخلِ خيمه ي ابي عبدالله، آقا مشغول بود، صدا زد: بابا! اجازه ميدي برم؟ آقا برگشت، ديد لباسِ رزم پوشيده، بندِ دلش پاره شده، اين چيِ پوشيدي؟ گفت: ميخوام اجازه بدي برم، ديگه طاقت ندارم بمونم...چي بگه؟اگه بگه نرو كه حسين نيست..گفت:اول برو از محارم خداحافظي كن، واويلا، قديمي تر ها يادشونه، زمانِ جنگ وقتي جواني مي خواست برِ جنگ، مادر دل مي كَند، پدر دل مي كَند، اما خواهرِ وِل كن نبود. همه خداحافظي كردن، اما رقيه از بغلِ داداش پايين نمي اومد، هي زنها مي اومدن بگيرنش، دستش رو انداخته بود گردنِ علي اكبر، مي گفت: از صبح هر كي رفته نيومده، من نميذارم بري، هر طوري بود رهاش كردن، اومد، گفت: ميري برو، اما آروم، بذار قشنگ نگات كنم، گفت: علي اكبرم، هر چند يه بار، يه "الله اكبر" بگو من صدات رو بشنوم*... ای عطش بر لبت انداخته صد گونه تَرَک دست بر دامنِ تو آمده یک خیمه مَلَک برو اما نه چنان که پدرت جان بدهد با خبر باش که به زخم نپاشی تو نمک چند لحظه است که رفتی و بدونِ خبرم غمِ دلواپسی ام را به که باید ببرم گفتمت دَم به دَم اِستاده و تکبیر بگو این سکوتِ تو درآورده علی جان پدرم تو کدامین طرفی خاک نشین افتادی یا حواسِ تو نبوده به کمین افتادی اصلاً از هر طرفِ دشت صدا می آید نکند از رویِ مَرکب به زمین افتادی *تا حالا مَردِ هول کرده دیدی؟ هول کرده بود، عمه ی سادات اومد کنارِ ابی عبدالله، گفت: حسین! اون اسبِ علی نیست؟ گفت:آره، گفت: چرا اون وری میره؟ اسبِ رزم دیده بَلَدِ، سوارش افتاد باید برگرده، افتاده بود رویِ یالِ اسب، خون چشمایِ اسب رو گرفت، عوضِ اینکه بیاد سمتِ خیمه ها، رفت سمت خیمه های دشمن، زنهای جراحِ اومدن، شنیدن اسمش علی است، اینقدر تیغ زدن رویِ بدنش، حسین اومد بالا سرش...* باورم نیست علی اکبرِ بابا باشی اینقدر سعی نکن تا که به پایم پاشی تیرها در تنِ تو چون نخ و سوزن شده است تیرها را بِکِشم از بدنت می پاشی چه کسی بر سَرِ تو دست درازی کرده دور تا دورِ تنت حاشیه سازی کرده این بدن کارِ دو تا نیزه زن و اینها نیست نیزه بدجور به پهلویِ تو بازی کرده *حسین!...سوارِ بر مرکب شد، از هولش، یهو از اسب افتاد، دید اگه سوار بشه وقت میره، با زانو خودش رو رسوند بالا سرش...* اصغری مانده زتو، معنیِ اسمت رفته هر که برداشته یک تِکه زجسمت رفته بدنت کم دارد، هر چه که می چینم من یک چهارم زتنت مانده، سه قسمت رفته ای الهی تنِ خود را تو نبینی اکبر کاغذِ خُرد شده رویِ زمینی اکبر رفته اسبِ تو در این بُحبوحه بیراهه چرا سر درآوردی از خیمه ی جَرّاحه چرا تیغ، نوکِ نیزه بریده همه جایِ تنِ تو آب رفته، شده جسمت قَدِ شش ماه چرا *دستش رو انداخت بدنِ علی اکبر رو بیاره بالا، یه طرف دیگه می افتاد، اول دهانش رو پاک کرد، گفت: یه بار دیگه بهم بگو :بابا...دید صدا نمیآد، حسین هی صدا می زد: "وَلَدی! وَلَدی!.." دید صدا از پشتِ سرش میآد، دید زینبِ، زد رویِ شانه های علی اکبرش، پاشو عمه ات داره میاد...* مو می‌کَنم اگر نروی از بَرَش کنار بَردار چهره از رُخِ از خون تَرَش کنار *میگن: اگه زینب نیومده بود، حسین کنارِ بدنِ علی اکبرش جان داده بود...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آنجا که در صحنه است، اگر در صحنه نباشی، هرکجا که میخواهی باش! چه ایستاده به نماز، و چه نشسته بر سر سفره شَراب! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•تو قرار منی، تو نگار منی.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو قرار منی، تو نگار منی به مدار تو من می گردم ای مسیر نجات، ای دلیل حیات پُرِ زخمی و من پُر دردم در عمر کوتاهم دلتنگ یک ماهم ای عشق دیرینم تلخیِّ سالم را حل کرده، این شب ها ای اسمِ شیرینم یاری کن مرا، دستم را بگیر ای نِعمَ النصیر، ای نِعم الأمیر من از این قفس بریدم به هوایِ تو پریدم آبروی من، گریه پای تو آرزوی من کربلای تو «اربابم حسین، اربابم حسین» به تو و عَلَمت، به هوایِ غمت من به روضه‌ی تو، محتاجم افتخارِ من است، اعتبار من است شال نوکریَم شد تاجم کربلا، پرواز و کربلا، آغاز و کربلا، پایان است عشق تو، میزان و عشق تو، ایمان و عشق تو، طوفان است کربلای تو، خاک مادریست خاک تو شدن، رسم نوکریست من بریده از زمینم پر زدم مگر ببینم بین قتلگاه اوج روضه را در پای فرات، موج روضه را «اربابم حسین اربابم حسین» بعد عمری اگر، شده وقت سفر روضه‌ی کوچکی، میگیرم دم مرگم آقا، با دلی بی قرار پای روضه‌ی تو می میرم روزی این، پرچم ها این شور و، ماتم ها دستم را، می گیرد  نوکر اربابش را  آخرین لحظه ها می بیند، می میرد سرباز توام، آقای غریب خون خواه توام، ای شَیبُ الخَضیب منم و دریغ و حسرت نرسد اگر شهادت ذکر یا حسین، از عمق گلو در دریای خون، می گیرم وضو «اربابم حسین اربابم حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•تو قرار منی، تو نگار منی.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس سید رضا نریمانی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آقا پسر هئیتی!! تو این روزای سخت یه جوری عزاداری کن که، افکار عمومی و رسانه های دشمن سوژه نداشته باشن... العاقل یکفی بالاشاره ..😏 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•دور شدم از تو.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی جواد مقدم•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دور شدم ازتو تویِ‌دنیا ولی حوصله کردی تا گره افتاد توی کارم پی چاره میگردی هر چی‌ام دور شم تو به فکر من هستی تو به دنبال دل سینه‌زن هستی حتی تو گودال میدیدن که تشنه لب به تکاپویِ سر به راه کردن هستی داره برکت قدم تو یا اباعبدالله سایبونِ علم تو یا اباعبدالله به بد و خوبا همیشه دادی یک میزان وقف عامِ کرَم تو یا اباعبدالله بابی انت و امی یا اباعبدالله .. هرچی که خیرُ به صلاحه درِ خونه‌ی یارِ از آسمون کرم تو داره روزی میباره چه نیاز داره کسی که با تو باشه کسی که دائم دعای تو همراشه تو مسیر دله میشه مثل مجنون و تو رو که داره بی خیال دنیاشه شده ذکر لب عالم یا اباعبدالله همه شور و هیجانم یا اباعبدالله وسط روضه جانان قلب بی تاب من میگه با هر ضربانم یا اباعبدالله بابی انت و امی یا اباعبدالله .. باز منو گریه منو زاری منو دل بی قراری دل شده تنگ و منو آقا تو خماری نزاری دلم آشوبه چه کنم با این دوری به حرم آقا برسونم یک جوری یه کاری کن که یه حرم تو این روزا زندگی کردن شده واسم مجبوری برسون نور دمت رو یا اباعبدالله نِعَمِ بی رقمت رو یا اباعبدالله دیگه بسه غم دوری یک شب جمعه بنویس باز حرمت رو یا اباعبدالله بابی انت و امی یا اباعبدالله .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دور شدم از تو.. و توسل به حضرت سید الشهدا علیه السلام ویژه ماه محرم به نفس کربلایی جواد مقدم•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو روزای سخت کرونایی برا دستگاه عزاداری سیدالشهدا(ع) باشیم نه ... دشمن شناسی که بلد نیستیم حداقل خیره نباشیم!!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•دردانه‌ی تو.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دردانه‌ی تو، افسرده شده ریحانه‌ی تو پژمرده شده چون مادر تو، شد نقش زمین شد دختر تو ویرونه نشین کل پیکرم بابا، هم کبوده هم نیلی نازمُ خریدن با تازیانه و سیلی .. ای حسین مظلومم .. دستام نداره دیگه رمقی بابایی چرا بین طبقی امشب تو شدی مهمون خودم با سر اومدی شرمنده شدم میکشی منو آخر ای سر پر از روضه داری خون و خاکستر از تنور و از نیزه ای حسین مظلومم ... شد روضه‌ی شام بغض تو گلو یادم نمیره اون مجلسشون تو بین یه تشت من خیره به تو بوسه میگرفت چوب از لب تو جای لطمه‌ی امروز یادگاری اونجاست بد نگاهمون کردن چون نبود عموم عباس ای حسین مظلومم ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دردانه‌ی تو.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی جواد مقدم•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بر منکرِ دارالشفا بودنِ دستگاه سیدالشهدا(ع) لعنت، اما شعور و عقلم خوب چیزی هست .. میفهمی رسانه دشمن دنبالِ خوراکه!!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•خوب شد دردم دوا شد.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد میخوام همه شهرُ چراغون کنم یه شهرُ به خرابه مهمون کنم ببوسمت جلو چشای همه صورتتو ستاره بارون کنم من قهر نبودم که میگی آشتی فقط میگم تو که دوسم داشتی کاشکی منو تنها نمیذاشتی بابا بابایی بیابونا نمیره از یادم من خواب بودم از ناقه افتادم به جون تو صد دفعه جون دادم بابا بابایی خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد آخر امشب گره وا شد خوب شد خب سرت مهمون ما شد خوب شد تنت کجاست که میل آغوش کنم قرآن بخون با جون و دل گوش کنم یه کاری کن همه چی یادم بره کتک های زجرُ فراموش کنم هر روز هُلَم داد و زمین خوردم امروز دیگه طاقت نیاوردم به چادر عمه پناه بردم بابا بابایی پیدام نکرد و حرف بد میزد به چادر عمه لگد میزد به جای هر کس که نزد میزد بابا بابایی خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد آه از دنیا دل من سیر شد این سه ساله از فراقت پیر شد یه دختر و صحرای تاریک کجا؟ دست بزرگ صورت کوچیک کجا؟ بازار شام محله های شلوغ شاپرک و کوچه ی باریک کجا؟ نمیدونم شاید که خواب دیدم سرت رو تو بزم شراب دیدم چه اشکی تو چشم رباب دیدم بابا بابایی هنوز لبت پُر از رد چوبه تو چشمای سکینه آشوبه بذار بمیرم که واسم خوبه بابا بابایی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•خوب شد دردم دوا شد.. و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ... من کبودتر از صورتِ تو بود دست بزرگتر از صورت تو بود 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•دردایی که دارم واسه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دردایی که دارم واسه دوران پیریِ من سه سالمه هنوز دندون هام شیریِ زخمامو مخصوصاً زیر رو سری بردم وقتی گرسنم بود هر بار سیلی میخوردم از خودت بگو اینا فدا سرت عجبه اومدی دیدن دخترت یتیمی ولی حق من نبود حق من نبود صورت کبود بهترین روزای بچگیمُ گرفتن زندگیم رو به راه بود زندگیمُ گرفتن از وقتی که رفتی وسط قیل و قالم هی بی هوا زدنم هی بد میشه حالم راه فراری نیست ببین زخمای پاهامُ بشین تا برات بگم ماجرای موهامُ مو فقط نبود دست و پام و بست یه جوری میکشید همه تنم شکست آره دلم پُره خیلی دلخورم آتیشم زدن زیر چادرم درد من از اینه التماسم و دیدن من شکسته غرورم روسریمُ کشیدن کابوس رگهای تو ترکم نمیکنه به جز عمه هیچکی منو درکم نمیکنه ببین چه بلاهایی بابا سرم آوردن ما رو مثل بَرده ها هر جا که بگی بردن شدیم بعد تو ما خونه خراب جای ما نبود مجلس شراب با اون چوبی که رو لبت زدن میزد قاتلت به پهلوی من کاش مدینه میمردم بین اون در و دیوار ولی رام نمی افتاد بین کوچه و بازار ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•دردایی که دارم واسه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها به نفس کربلایی حسین طاهری•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ... دیگه نمیگم بابایی برام یه گوشواره بخر گوشی که پاره شده، گوشواره دیگه نمیخواد... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
قَتیلُ العَبَرات.pdf
3.4M
|⇦•کتاب قَتیلُ العَبَرات ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده مداحان مشهور کشور در سال99 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. ⚠️روش دسترسی به کل مطالب 📝
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•علی اکبر که جوشن داشت... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب ششم محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "*فَخَرَجَ قاسِمُ ابنُ الحَسَن و هو غلامٌ صَغیرٌ لُم یَبلُغِ الحُلُم.."اومد مقابل عمو ایستاد."فَلَمّا نَظَرَ إلَيهِ الحُسَينُ عليه السلام اعتَنَقَهُ..."برادرزاده رو در آغوش گرفت..." وجَعَلا يَبكِيانِ حَتّى غُشِيَ عَلَيهِما..."عمو و برادرزاده اونقدر گریه کردند در آغوش هم،هر دو بی حال شدند."ثُمَّ استَأذَنَ الغُلامُ لِلحَربِ..."عمو میذاری برم میدون؟" فَأَبى عَمُّهُ الحُسَينُ عليه السلام أن يَأذَنَ لَهُ..."نه...اجازه نمیدم.چه کنه؟چه کسی رو واسطه کنه؟حال اهل حرم خوب نیست....همه عزادارِ علیِ اکبرند..."فَلَم يَزَلِ الغُلامُ يُقَبِّلُ يَدَيهِ ورِجلَيهِ..."انقدر دستاش رو بوسه زد،دید فایده نداره...افتاد به پاهای عمو...عمو اگه شهید نشم جا می مونم...اگه شهید نشم بیچاره میشم... روضه من همین یه جمله:" فَخَرَجَ ودُموعُهُ یَصیلُ عَلى خَدَّيهِ..."بهش اجازه داد...اینم معطل نکرد...همچین که وارد میدان شد،زرهی که به تن نداره..‌کفش جنگی به تن نداره...پاش به رکابِ اسب نمیرسه...با پیراهن آمده...راوی میگه نگاه کردیم،دیدیم داره گریه می کنه...* علی اکبر که جوشن داشت آن شد تو که جوشن نداری،وای بر من.... *فقط همین قدر بهتون بگم:راوی میگه گرد و غبار فرو نشست...دیدیم بالاسرش ایستاده...."فَإِذا بِالحُسَينِ عليه السلام قائِمٌ عَلى رَأسِ الغُلامِ..."بالای سر نوجوان ایستاده اما قاسم هنوز زنده هست..." وهُوَ يَفحَصُ بِرِجلَيهِ..."پاهاش رو به زمین می کشه...هی صدا می زنه "یا عمّاه...! " صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله...آه از آن ساعتی که همه رفتند تنها شد...عزیزفاطمه افتاد گودیِ قتلگاه... "وَالحُسَینُ یَجودُ بِنَفسِه...."دیدند داره پا به زمین می کشه...اینجا که سینه ش سنگین شد...پا به زمین می کشید...یه وقت نفساش به شماره افتاد..‌چندتا صدا شنیده شد...اول منادی از آسمان ندا کرد:" اَلا یا اَهلَ العالَم قُتِلَ الحُسَین بِکَربَلا عَطشانا..." یه صدای دیگه شنیده شد....خواهرش صدا می زد: "وا مُحَمَّداه! واعَلیّاه ! هذا حُسَینٌ بِالعَراء،مُرَمَّلٌ بِالدِّماء،مَسلوبٌ عِمامةِ والرِّداء..."یه صدای دیگه بلند شد...بانویی صدا می زد:"بُنَیَّ..." پسرم.... یه صدای دیگه م شنیده شد...از حلقوم بریده صدا بلند شد:"اُخَیَّ....اِلَیَّ..." زینب بیا...یه صدای دیگه هم شنیده شد...فقط خدا کنه زینب زود از قتلگاه بیرون رفته باشه...اون ملعون صدا زد:"ما تَنتَظِرونَ بِالرَّجُل..."چرا منتظرید...؟! اسب ها آماده اند.جزر و مدّ دریا شد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net