┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•بیچاره ام، دل خسته ام ...
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
بیچاره ام، دل خسته ام، زارم، نزارم
باز آمدم چون ابرِ بارانی ببارم
*حالم خرابه، دهه داره تموم ميشه، همه دلخوشيم اينه كه نوكريم رو ديده باشي، ته كاري مادرت فاطمه بياد، يه اي والله بهم بگه برم...همه دلگرميم اينه آخرِ دهه بگي: بيا اينم حرم...قديم چقدر خوب بود، مَردم همه حسيني بودن، قديم ها مُحرم همه ي شهرمون سياه ميشد،اما الان بعضي مسئولين ميگن: ما پارچه سياهي نداشتيم بزنيم. اما مگه ما مُرديم، از خرجيِ زن و بچه هامون مي زنيم، پارچه سياه مي زنيم تويِ شهر...به مولا، امام حسين به ما نيازي نداره، بخدا از هركي بپرسي كه تا حالا امام حسين بدهكارت شده، ميگه: نه والله! من اگه يه شب نيام هيئت مي ميرم، برا هر كسي يه كاري كرده، مريضمون رو شفا داده، اولاد بهمون داده، كربلا بُرده مارو..."رفيقِ روزايِ بي كسي،مي دونم به دادم ميرسي"...*
قلبِ سیاه و چشمِ خشک آورده ام من
اشکم نمی آید، گره خورده به کارم
* اي رفيق! امام حسن خيلي غريبِ، هر جايِ اين ايران الان بري، اسمِ امام حسينِ، الهي بميرم، اسمي از امام حسن نيست...آخ بميرم، روزِ عاشورا، بچه ي امام حسن رو به جايِ گُل بارون،سنگ بارونش كردن...بذاريد از مناجات برم تويِ روضه...*
داره ميره به ميدون، مهپاره ي حجازي
اشكاتونُ بياريد، بريم يتيم نوازي
يك گُل و صد تا گُلچين، خزونه يا بهاره
اسباتونُ نياريد، بچه ام زره نداره
*اومد كنارِ ابي عبدالله، برا هر سواري كه مي رفت، مي اومد به آقا مي گفت: من كي بايد برم؟ هي شمشيرش رو آماده كرده بود،اومده بود كنارِ آقا، تا قبل از علي اكبر آروم بود، موقعِ رفتنِ علي اكبر اومد كنارِ ابي عبدالله، گفت: بذار من برم، آقا! فرمود: برو خيمه...
اكبر رو كه جنازه اش رو پاره پاره آوردن، رفت پيشِ ابي عبدالله، گفت: آقاجان! ديشب قولم داديد. آقا! يه نگاه به قد و بالاش كرد، گفت: چه جور بفرستمت؟ برو پيش مادرت فعلاً...رفت تويِ خيمه، نجمه ديد، الانِ همينجا قلبش بايسته، گفت: چي شده؟ گفت: نميذاره برم...
نجمه گفت: مادر! آروم باش، الان جون ميدي...قاسم زد رو پاش، گفت: كاش الان بابام بود، يتيمي همينِ، همه رفتن، من رو نميذاره برم...
خانم يادِ وصيت امام مجتبي افتاد، بعضي ها ميگن: كاغذ نامه، بعضي ها ميگن: بازوبند...مهم دست نوشسته ي امام حسنِ،گفت: هر وقت ديدي حالِ بچه ام خرابِ، اين رو بهش بده، نجمه ديد قاسم داره جلوش پرپر ميزنه، گفت: مادر! اين امانتي رو بابات داده، ببين به كارِت مياد؟ گرفت: بدو رفت خيمه ي ابي عبدالله، گفت: عمو! اين رو مادرم داده، گفت: بابام داده به من. ابي عبدالله اين برگه رو ازش گرفت، اين رو بازش كرد، نيزه اش رو زد تويِ زمين، اين كاغذ رو هي به چشماش مي كشيد، كاش بابات بود، كاش حسن بودي، ببين كجا گير كردم،محاصره كردن من رو...
نامه رو گرفت: "مِن الحَسَن، اِلَي الحُسِين" گفت: قاسمم آماده شو بري ميدان...خندون اومد توي خيمه ي مادر،گفت: عمو گفته برو...تا گفت، ديدن نجمه مادرش افتاد رو زمين…تويِ كربلا دوتا زن چادر بستن، يكي خانوم رباب،يكي نجمه، چادرش رو بست از اين خيمه به اون خيمه، چي ميخواي نجمه؟ كسي زِره داره؟ علي اكبر كه جوشن داشت آن شد، زره گير نيآوُرد"يا الله..."
قاسم اومد راه بيوفته، ابي عبدالله ديد زره اندازه اش نيست، عمامه اش رو برداشت، نصف كرد، آوُرد بر بدن قاسم كرد، گفت: برو مواظبت هستم،حواست به منم باشه، از پشت نزنن تو رو، تا راه افتاد، نجمه و زينب اومدن جلو خيمه، نجمه مي گفت: بي بي جان! چقدر قاسم شبيه حسن شده، زينب ميگفت: "ماشاالله.." نجمه مي گفت: ببن چقدر خوب رزم ميكنه، "لاحول ولا قوة الا بالله" يه وقت گرد و خاك بالا رفت، گرد و غبار نشست، نجمه صدا زد: اون اسبِ قاسم نيست؟زينب گفت: آره نجمه. گفت: خانوم: بچه ام كو؟ بچه اش رو با نيزه زدن...صدا بالا رفت: عمو!عمو!....ياحسين*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام شب ششم محرم ۹۹به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
دوره اش كرده اند و دورانِ بلا آغاز شد
ديگر از هر سمت، كارِ سنگ ها آغاز شد
انتقام از قاسم بن المجتبي، آغاز شد
مادرش در خيمه افتاد، تا آغاز شد
بي زره بودن بلايي بر سرش آورده است
يك نفر از مركب بلندش كرده است
بر زمین افتاده هر اسبی ز رویش رد شده
استخوانهایش اسیرِ عده ای مُرتَد شده
آه! با پهلوی قاسم یک قبیله بد شده
قد کشیده، قد کشیده، قد کشیده، مَد شده
سینه اش مثل ضریح است و دخیلش نیزه هاست
هرکجایِ پیکرش را که ببینی جایِ پاست
*حسين رسيد بالا سرش، صدا مي اومد، قاسم رو نمي ديد، گرد و خاك نشست، ديد يكي رو سينه اش نشسته، موهاش رو گرفته، الانِ كه سر رو جدا كنه، داد زد: برو كنار، رسيد بالا سرش...پاي قاسم وقتي ميخواست عازمِ ميدان بشه، به لگامِ اسب نمي رسيد، يعني قدش كوچيك بوده..حسينِ پنجاه و هشت سالِ، رشيد، ميگن اومد بالا سرش، وقتي اومد بلندش كرد، سينه به سينه چسبيده بود، پاها رو زمين بود، اين رو دو جور معنا كردن، يا حسين خم شده، واي به دومي، يا اينقدر استخوانهاي قاسم له شده، قدِ قاسم كشيده شد...*
بال هايِ اين كبوتر، به آسمون رسيده
نجمه بگو: ماشاءالله، عجب قدي كشيده
واويلتا، واويلا، واويلتا، واويلا...
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_ششم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•ببار بارون که من...
#قسمت_اول_روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ببار بارون که من، بارونم امشب
پریشونم ، پریشون خونم امشب
بیا آقا! بیا دورت بگردم
به دنبالِ تو سرگردونم امشب
تو این روضه، گرفته ریشه ام آقا
بیا اینجا کمی اَبریشَم آقا
یکم از تشنگی تو، سهمّ من کن
بخون روضه، بزن آتیشم آقا
بزار از دردِ تنهایی بخونم
از این صبر و شکیبایی بخونم
گمونم پیشِ گهواره نشستی
بذار امشب که لالایی بخونم
*علي لاي لاي، علي اصغر...*
اگه عباس هم بازوش زمین خورد
اگه باضربهای اَبروش زمین خورد
اینا سخته ولی نه سختر از این
که آقام رو زد، اما روش زمین خورد
#شاعر: حسن لطفي
*علي لاي لاي، علي اصغر...*
*اونايي كه مريض آوُرديد، اونايي كه دكتر جواب كرده داريد، امشب كار رو با رباب ببند.امشب همه روضه خون باشيد، امشب آب رو بر اهل حرم بستن، از امشب تا عاشورا قول بده سير آب نخوري، تا تويِ روضه بتوني بفهمي عطش يعني چي...*
تو خیمه ها، قحطي آبِ عباس، يا عباس، يا عباس
بيچاره تر از همه، رُبابِ عباس، يا عباس، يا عباس
شبی كه آمدی و عرش در هوات افتاد
ستاره دور و برِ عَطرِ خنده هات افتاد
همین كه عَطرِ نفسهات در زمان پیچید
زمين برای بزرگی به دست و پات افتاد
برای دلبری از چشمِ بی قرارِ حسین
هُمای عشق به چشمانِ دلرُبات افتاد
بزرگِ مردِ قبیله، علی اصغرِ عشق
كنارِ نامِ شما راهیِ از نجات افتاد
شكوفۀ سحرِ بیتِ حضرتِ ارباب
تو آمدی و علی باز در حیات افتاد
تو مستجاب ترین ذكرِ هر دعا هستی
ضمانِ حاجتِ هر دردِ بی دوا هستی
*از امشب آب سهميه بندي شد، همه سهمشون رو مي آوُردن به رباب مي دادن، مي گفتن: رباب! تو بچه شير ميدي، رباب هم خجالت مي كشيد، ببخشيد من رو، زحمت دادم...*
تو مثلِ یك گُلِ سرخی كه بال و پر داری
برایِ دلبری از دلبران هنر داری
اگر چه كودكی اما گواه تاریخ است
بزرگی از پَرِ قنداقه ات به سر داری
تویی كه یك تنه یك لشگری برای حسین
شبیهِ حضرت سقا دل و جگر داری
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#قسمت_پایانی_روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ابي عبدالله از صبح عاشورا، دو سه باري كه به دلِ دشمن مي زد، يا مي رفت نعشِ بچه هارو مي آوُرد، خستگي كه رويِ صورتش مي نشست، مي گفت: زينب! علي اصغرم رو بيار، بچه اش رو كه مي ديد آقا يه كم آروم ميشد...
آي رفيق! به اين فكر كن اگه انگشت بذاري رويِ صورت بچه شيرخواره، جاش مي مونه، بذار يه كم روضه برات بخونم، قربونِ حيايِ شما برم خانوم رباب! مي ديد اوضاعِ حسين رو به راه نيست، بهش نمي گفت: بچه ام آب ميخواد، شير ميخواد، لذا بچه رو داد زينب، گفت: خانوم يه كاريش بكن، بچه رو دادن ابي عبدالله، منتظر بودن برِ سمت ميدان، اما ديدن رفت پشت خيمه، خانوم گفت: كجا ميري؟ گفت:صبر كن، كُلاخُودِش رو برداشت، عمامه ي پيمبر رو گذاشت، زره رو درآوُرد، خانوم گفت: نكن اين كار رو، ميزنن شمارو...گفت: نه وقتي با اين لباس ها برم، كاريم ندارن...
عبايِ پيغمبر رو به دوش انداخت"يا الله" نزديكاي ميدون كه رسيد بچه رو آوُرد بالا، يه سري از اين حرومي ها گفتن: ديدي كم آوُرد، بچه اش رو آوُرد آب ببره...
ابي عبدالله شروع كرد خطبه خوندن: "اَنَا ابنُ احمدَ مختار، اَنَا ابنُ عَلي وَليُ الله، اَنَا ابنُ فاطمةَ الزهرا... يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفل" روضه ام اينجاست، سپاهِ عُمرِ سعد، ديدن داره راست ميگه، ما با بچه كه جنگ نداريم، شمشيرها رو يكي يكي انداختن، ما فردا جوابِ پيغمبر رو چي بديم، يه حرومي رفت گفت: امير! الان لشكرت بهم مي ريزه.گفت: چرا؟ گفت: چون حسين داره خطبه ميخونه، همه شمشيرها رو انداختن، گفت: برو بگو هلهله كنن صداش نياد، تا من يه فكری بكنم، شروع كردن، هلهله و كِل كشيدن، آقا! داد ميزد: دارم حرف ميزنم...عُمرِ سعد داد زد: حرمله كجاست؟ گفت: امير دستور بده، كدومشون رو بزنم...بذار روضه رو ببرم يه جايِ ديگه،امام سجاد هر كسي رو بهش گفتن كه مختار كشت، گفت: حرمله چي شد؟ يكي گفت: آقا! ما هر كسي رو ميگيم، شما ميگي حرمله؟ گفت: نميدوني كربلا، چند تا تير زد، قلبِ همه ي مارو آتيش زد، يعني چي آقا! يه تير مي زد ده تا مي افتادن. آقا مگه ميشه با يه تير ده تا بيوفتن...؟علي اصغر رو زد: اول رباب افتاد، بعد رقيه افتاد، بعد زينب افتاد، بعد سكينه افتاد،حسين....*
در غمت داده ام از دست عنانم چه کنم
خنده ی آخرِ تو برده امانم چه کنم
یک طرف خنده ی لشگر، طرفی اشکِ رباب
مانده ام من بروم یا که بمانم چه کنم
تیر را گر بکِشم رأس ز هم می پاشد
خار را از جگرم گر نکشانم چه کنم
*جنگ تموم شد، تو قافله ها پیچید، هر کسی سر گیرش بیاد، جایزه می گیره، یه قافله سر گیرش نیومده بود، هی می گفتن چیکار کنیم؟ دنبالِ این بودن یه سری بِبَرن، یه حرومی اومد گفت: اگه پولم بدین کمکتون می کنم، من دیدم حسین بچه اش رو بُرد پشتِ خیمه ها، یه وقت شروع کردن نیزه دارها دویدن سمتِ خیمه ها، بی بی زینب فهمید چه خبرِ، گفت:رباب رو ببرید از اینجا نبینه،نیزه دارا نیزه رو می زدن تو خاک، یه وقت یه نیزه ی خونی در اومد، یکی صدا زد:" الله اکبر، الله اکبر،الله اکبر" خاک رو نکندن، با نیزه بچه رو آوُردن بیرون، رباب غش کرد، حسین...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_هفتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
#روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
آن کس که سر به مَقدَمِ جز او نمی زند
چون کَلبِ راه، پرسه به هر کو نمی زند
این نامُرتبىِ مرا سرزنش نکن
آشفته حال، شانه به گیسو نمى زند
*آقا محرم و صفر يه سري به ما بزن ببين چه وضعي داريم، بعضي ها كه مشكي كه مي پوشن، تا آخرِ صفر در نميآرن...رسيديم به شبِ هشتم، تا حالا كه نگهم داشتي بذار شبِ عاشورا رو هم ببينم...*
دل که نسوخت، گریه به هِق هِق نمی رسد
شمعِ سحر، نسوخته سوسو نمى زند
*مي دوني يعني چي؟ برو تو مقتلِ كربلا ببين، همه رو شهيد كردن، ابي عبدالله هق هق نزد، شبِ هشتمي ها!، يه جا بلند بلند گريه كرد، وقتي رسيد بالا سرِ علي اكبرش، دشمن ديد حسين داره هق هق گريه ميكنه، امشب جَوُونا پاشيد بريد زيرِ بغل هايِ حسين رو بگيريد...*
جاروکشِ تَشَرُّفِ گریه است این مُژه
بیهوده چشم را مُژه جارو نمی زند
با یک نگاهِ تو، جگرى خون شد از دلم
زخمى که چشم می زند، اَبرو نمی زند
می میرم و ز وصلِ تو حرفى نمی زنم
حرفِ وصال را که سیه رو نمی زند
"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه"
ای سراپایِ تو خوبی و کرامات و شرف
در تماشای تو صد یوسف مصری است به صف
رحم کن بر همه آهسته تر از خيمه برو
كه گرفته است قدم هايِ تو صد قلب هدف
*اومد داخلِ خيمه ي ابي عبدالله، آقا مشغول بود، صدا زد: بابا! اجازه ميدي برم؟ آقا برگشت، ديد لباسِ رزم پوشيده، بندِ دلش پاره شده، اين چيِ پوشيدي؟ گفت: ميخوام اجازه بدي برم، ديگه طاقت ندارم بمونم...چي بگه؟اگه بگه نرو كه حسين نيست..گفت:اول برو از محارم خداحافظي كن، واويلا، قديمي تر ها يادشونه، زمانِ جنگ وقتي جواني مي خواست برِ جنگ، مادر دل مي كَند، پدر دل مي كَند، اما خواهرِ وِل كن نبود.
همه خداحافظي كردن، اما رقيه از بغلِ داداش پايين نمي اومد، هي زنها مي اومدن بگيرنش، دستش رو انداخته بود گردنِ علي اكبر، مي گفت: از صبح هر كي رفته نيومده، من نميذارم بري، هر طوري بود رهاش كردن، اومد، گفت: ميري برو، اما آروم، بذار قشنگ نگات كنم، گفت: علي اكبرم، هر چند يه بار، يه "الله اكبر" بگو من صدات رو بشنوم*...
ای عطش بر لبت انداخته صد گونه تَرَک
دست بر دامنِ تو آمده یک خیمه مَلَک
برو اما نه چنان که پدرت جان بدهد
با خبر باش که به زخم نپاشی تو نمک
چند لحظه است که رفتی و بدونِ خبرم
غمِ دلواپسی ام را به که باید ببرم
گفتمت دَم به دَم اِستاده و تکبیر بگو
این سکوتِ تو درآورده علی جان پدرم
تو کدامین طرفی خاک نشین افتادی
یا حواسِ تو نبوده به کمین افتادی
اصلاً از هر طرفِ دشت صدا می آید
نکند از رویِ مَرکب به زمین افتادی
*تا حالا مَردِ هول کرده دیدی؟ هول کرده بود، عمه ی سادات اومد کنارِ ابی عبدالله، گفت: حسین! اون اسبِ علی نیست؟ گفت:آره، گفت: چرا اون وری میره؟ اسبِ رزم دیده بَلَدِ، سوارش افتاد باید برگرده، افتاده بود رویِ یالِ اسب، خون چشمایِ اسب رو گرفت، عوضِ اینکه بیاد سمتِ خیمه ها، رفت سمت خیمه های دشمن، زنهای جراحِ اومدن، شنیدن اسمش علی است، اینقدر تیغ زدن رویِ بدنش، حسین اومد بالا سرش...*
باورم نیست علی اکبرِ بابا باشی
اینقدر سعی نکن تا که به پایم پاشی
تیرها در تنِ تو چون نخ و سوزن شده است
تیرها را بِکِشم از بدنت می پاشی
چه کسی بر سَرِ تو دست درازی کرده
دور تا دورِ تنت حاشیه سازی کرده
این بدن کارِ دو تا نیزه زن و اینها نیست
نیزه بدجور به پهلویِ تو بازی کرده
*حسین!...سوارِ بر مرکب شد، از هولش، یهو از اسب افتاد، دید اگه سوار بشه وقت میره، با زانو خودش رو رسوند بالا سرش...*
اصغری مانده زتو، معنیِ اسمت رفته
هر که برداشته یک تِکه زجسمت رفته
بدنت کم دارد، هر چه که می چینم من
یک چهارم زتنت مانده، سه قسمت رفته
ای الهی تنِ خود را تو نبینی اکبر
کاغذِ خُرد شده رویِ زمینی اکبر
رفته اسبِ تو در این بُحبوحه بیراهه چرا
سر درآوردی از خیمه ی جَرّاحه چرا
تیغ، نوکِ نیزه بریده همه جایِ تنِ تو
آب رفته، شده جسمت قَدِ شش ماه چرا
*دستش رو انداخت بدنِ علی اکبر رو بیاره بالا، یه طرف دیگه می افتاد، اول دهانش رو پاک کرد، گفت: یه بار دیگه بهم بگو :بابا...دید صدا نمیآد، حسین هی صدا می زد: "وَلَدی! وَلَدی!.." دید صدا از پشتِ سرش میآد، دید زینبِ، زد رویِ شانه های علی اکبرش، پاشو عمه ات داره میاد...*
مو میکَنم اگر نروی از بَرَش کنار
بَردار چهره از رُخِ از خون تَرَش کنار
*میگن: اگه زینب نیومده بود، حسین کنارِ بدنِ علی اکبرش جان داده بود...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•از آسمان هفتم اگر سر ...
#روضه و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیهما سلام اجرا شده شب نهم محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم”
“اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صاحبِ الدَّعوَهِ النَّبویَّه،وَ الصَّولَهِ الحَیدریَّه، و العِصمَهِ الفاطِمیَّه، و الحِلمِ الحَسَنِیَّه،و الشّجاعَهِ الحُسَینِیَّه”
از آسمانِ هفتم اگر سر بر آورم
اعلام می کنم که فقط خاک این درم
مِهر تو بود، شیره ی جان در وجودِ من
از لحظه ای که شیر به من داد مادرم
*حرف مالِ امروز و دیروز نیست، من قدیمی ام،جد و آبادم نوکریت رو کردن، نگاه به این وضع من نکن، قبلاً خیلی با تو بودم، قدیمی ها اسمت می اومد عالم رو بهم میزدم…*
من از دَرِ سرای تو جایی نمی روم
حتی اگر جواب کنی باز نوکرم
گیرم که خاکِ پایِ مرا کیمیا کنند
خاک درت اگر نشوم خاک بر سرم
*روز عاشورا اباعبدالله داشت با برادرش اباالفضل حرف میزد، یهو شمرِ حرامی تا نزدیکی هایِ خیمه ها اومد، صدا زد: کجایند بچه هایِ خواهرم؟ عباس رو صدا زد، چقدر خجالت کشید اباالفضل..
مدینه وقتی راه افتادن، کاروان که کمی راه رفت، یکی اومد گفت: آقاجان! اُم البنین، عباس رو کار داره، ابی عبدالله فرمود: سریع برو ببین مادر چیکارت داره، قمر بنی هاشم برگشت سمتِ دروازه شهر،دید اُم البنین دستاش رو باز کرده، بغلش گرفت، گفت: جلو حسین نتونستم باهات خداحافظی کنم، حسین مادر نداره، مادر! با حسین میری با حسین برگردی، عباس! نشنوم جلوتر از حسین راه رفتی، عباس! نشنوم بچه های زهرا نشستن تو هم بشینی، لذا شبِ عاشورا پاسبانِ خیام عباسِ، عمه ی سادات اومد تویِ تاریکیِ شب. عباس صدا زد: کیِ اون طرفِ خیمه ها؟ گفت: آرام باش زینبم. دست ادب عباس رویِ سینه اش گذاشت، جانم خواهر! چرا دل نگرونی؟ گفت: میخوام باهات حرف بزنم، عباس! می دونی تویِ خیمه ها چی پیچیده؟ میگن: برات امان نامه آوُردن. عباس دستاش رو گذاشت رو سرش، گفت: خانوم! من قربونیِ شمام، من نذرِ شمام. گفت: عباس! بچه ها ترسیدن، میگم: یعنی عمو میره؟…
شمر وقتی صدا زد: کجان بچه هایِ خواهرم؟ آقا فرمود: عباس! برو ببین چی میگه.عباس با یه غضبی اومد جلوش، نرسیده بود داد زد: چیِ؟ نانجیب اول طعنه زد. گفت: عباس! شنیدن آب آور شدی؟
“منصبی نبود آب آوری، لذا جبهه رفته ها می دونن، پیرمردهایی که ازشون جنگ بر نمی اومد، می گفتن: برو به رزمنده ها یه آبی بده…”
عباس! بیایی این طرف فرماندهی لشکر رو بهت میدن، تا رکابِ اسبت رو طلا می گیرن.عباس نگذاشت حرفش تمام بشه، گفت: برو رَدِ کارِت، من مادرم اُم البنینِ، من شیرِ اُم البنین رو خوردم، من یه تارِ مویِ بچه هایِ حسین رو به همه عالم نمیدم…*
گیرم که خاکِ پایِ مرا کیمیا کنند
خاک درت اگر نشوم خاک بر سرم
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
*سقای دشتِ کربلا اباالفضل، دستش شده از تن جدا اباالفضل…*
رفتی و بی سر و پاها همگی شیر شدند
با من و عمه، سَرِ پوشیه درگیر شدند
فاطمیاتِ حرم یک شبه تحقیر شدند
دختران پایِ سر تو همگی پیر شدند
نیزه از حنجرِ آشفته ی تو کار کشید
رفتی و کارِ عقیله سَرِ بازار کشید
*با دست، دخترِ علی رو نشون میدادن، اون دخترِ علیِ، الهی بمیرم….بچه های علی رو نامحرم ها زدن….*
“زجر ولکن نبود؛ حرمله میزد
دخترک را بدونِ فاصله میزد”
رفتی و خون به دلِ دخترِ زهرا کردن
گره ی روسریِ دخترکان وا کردن
دَمِ دروازه عجب هلهله بر پا کردن
محملِ عمه ی سادات تماشا کردن
نوه ی فاطمه دنبالِ جواب است عمو
جایِ ما در وسطِ بزم شراب است عمو !؟
حسین….
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•یارالی یعنی...
#روضه و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۹۹ به نفس حاج حیدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
یارالی یعنی:
همه جایِ بدنت زخمی بود
ذره ذره ی تنت زخمی بود
حتی کُنجِ دهنت زخمی بود
آخرش کار رو به شمر مُحوَّل کردن
یامظلوم،یامظلوم
تو رو با خنجرِ کُند مُعطَّل کردن
یامظلوم،یامظلوم
یارالی یعنی:
نیزه رو نیزه زدن نامردا
همه با هم اومدن نامردا
همه با لگد زدن نامردا
به تو پیشِ مادرت جسارت کردن
یامظلوم،یامظلوم
به تو با ضربه ی پا جسارت کردن
یامظلوم،یامظلوم
*نمی دونم از کجا روضه بخونم؟ شبِ عاشوراست…*
داغ یعنی جوانِ رعنایت
تشنه لب رویِ خاک جان بدهد
نانجیبی میانِ سینه ی او
نیزه اش را تکان تکان بدهد
*حسین…”اگه امروز و فردا راه داره صدقه ای برا امام زمان بده، بخدا قلبِ آقا در فشارِ، تو هم امشب نباید ساکت باشی، باید بهم بریزی…..”*
بدونِ آب بریدن حنجرِ او را
کشانده اند به گودال مادرِ او را
عصا زدن به او پیرمردها
بلکه در آورن نَفَس های آخرِ او را
*بذار روضه بخونم:
هلال میگه اومدم دَمِ گودال، دیدم صدا خس خسِ نفس هاش میاد، سپرم رو آب کردم، اومدم گودال، دید شمر داره بیرون میاد، سر تا پاش خونیِ، کجا میری هلال؟ آب می برم براش، یه لبخندِ بدی زد، گفت: دیر اومدی، الان سیرابش کردم، گفتم: تو که کارِ خودت رو کردی، چرا دست و پات میلرزه، گفت: هلال! داشتم می بریدم، صدایِ ناله ی زنی رو شنیدم، داد میزد: ” بُنَیَّ! قَتَلُوکَ،ذَبَحُوکَ وَ مِنْ الْمَاءِ مَنَعُوک”….عرضم تمام، شبِ آخرِ، مُزدم رو بگیرم…*
هر کی هرچی شد، داره می بَره
یکی داره پیرُهَنِ پاره می بَره
زینب میگه: وای، از دلِ رباب
زیرِ عباش، حرمله گهواره می بَره
مادرت بمیره، نبینه انگشتر نداری
خودم رو رسوندم، کسی نگه مادر نداری
آه!غریبِ مادر حسین
دیر اومد زینب، تا به پیشِ تو
افتاده بود تو پنجه های شمر، ریشِ تو
کارِ دنیارو، می بینی داداش
باید ببوسم رگ هایِ ریش ریشِ تو
گفتم که بلند شو از رو سینه اش جواب نداد
خدا خدا کردم، رقیه از خیمه در نیاد
*اگه یه دونه از شما نگران باشید که زن و بچه هاتون حال و اوضاعشون خوب نیست، درنگ نمی کنی،بدو میری میگی به زن و بچه ام برسم…شمرِ نانجیب داشت کارش رو می کرد، اباعبدالله حواسش به خیمه ها بود، زیر چشمی خیمه ها رو نگاه می کرد، یهو داد زد: نیا…مگه نگفتم: نیا…با سپر میزدن زینب را….*
نگرانی کشتنت عزیزِ دلم
نگرانی که حال ِ خوبی نیست
پیش چشمانِ داغ دیده ی تان
موقعِ رقص و پایِ کوبی نیست
* همه ی مجلس، دستات، رو به آسمان، صدات حرم برسه: حسین…..*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#حاج_حیدر_خمسه
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج حیدرخمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته
سياه كرده جهان را سفيديِ مويش
فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا
درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش
*روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…*
چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني
سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش
شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند
شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش
“رويِ گُل كه با پا نميزنن
چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن
اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف
اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن
مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا
چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا
با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش
يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند”
و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد
همين غلاف گرفته توانِ بازويش
فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم
ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش
*با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_حیدر_خمسه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
🔖باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد:
#شب_اول_محرم
#شب_دوم_محرم
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#شب_پنجم_محرم
#شب_ششم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#شب_هشتم_محرم
#شب_نهم_محرم
#شب_دهم_محرم
یا:
#شب_تاسوعا
#شب_عاشورا
#شام_غریبان
#دودمه
#سینه_زنی
👌واعظ و مداح:
#استاد_شیخ_حسین_انصاریان
#حجت_الاسلام_علوی_تهرانی
#حجت_الاسلام_سيد_حسين_مؤمني
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#حجت_الاسلام_رفیعی
#حجت_الاسلام_میرباقری
#حجت_الاسلام_پناهیان
#حجت_الاسلام_دارستانی
#حجت_الاسلام_حامد_کاشانی
#حجت_الاسلام_قاسمیان
#حاج_مهدی_توکلی
#استاد_حاج_منصور_ارضی
#مرحوم_حاج_احمد_دلجو
#مرحوم_حاج_حجت_کسری
#حاج_محمد_نوروزی
#حاج_محمود_كريمی
#حاج_حسین_سازور
#حاج_سعید_حدادیان
#سید_مهدی_میرداماد
#حاج_محمد_طاهری
#حاج_حسن_خلج
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#سید_محمد_جوادی
#حاج_یونس_حبیبی
#کربلایی_حسین_سیب_سرخی
#حاج_حیدر_خمسه
#حاج_مهدی_سماواتی
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#حاج_احمد_واعظی
#حاج_میثم_مطیعی
#کربلایی_حنیف_طاهری
#حاج_مهدی_سلحشور
#کربلایی_جواد_مقدم
#سید_رضا_نریمانی
#حاج_کاظم_غفارنژاد
#کربلایی_مهدی_رسولی
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#حاج_امیر_عباسی
#حاج_مجتبی_رمضانی
#حاج_محمد_بذری
#حاج_مهدی_صالحی_کرمانی
#کربلایی_نریمان_پناهی
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#حاج_عباس_خرم
#کربلایی_مسعود_پیرایش
#حاج_محمدرضا_غلامرضازاده
#حاج_اسلام_میرزایی
#حاج_حسن_شالبافان
#حاج_محسن_عرب_خالقی
#حاج_ابوالفضل_بختیاری
#کربلایی_حسین_رجبیه
#کربلایی_حسین_طاهری
#کربلایی_سید_مهدی_حسینی
#کربلایی_محمدحسین_پویانفر
#کربلایی_حامد_خمسه
👌مناسبت ها:
#روضه_حضرت_مسلم_ابن_عقیل
#روضه_ورود_به_کربلا
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#روضه_دوطفلان_حضرت_زینب
#روضه_حضرت_حر_علیه_السلام
#روضه_اصحاب_علیهم_السلام
#روضه_حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#روضه_حضرت_قاسم_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#تنور_خولی
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_خدیجه_کبری_سلام_الله
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_عبدالعظيم_الحسني_علیه_السلام
#روضه_حمزه_سيدالشهداء_عليه_السلام
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_امیرالمومنین_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
#روضه_امام_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت_امام_جواد_علیه_السلام
#روضه_امام_هادی_علیه_السلام
#روضه_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌جشن ها:
#پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#مبعث_پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_وآله
#میلاد_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#میلاد_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
#میلاد_امام_حسن_علیه_السلام
#ميلاد_امام_حسين_عليه_السلام
#ميلاد_امام_سجاد_عليه_السلام
#میلاد_امام_باقر_علیه_السلام
#میلاد_امام_صادق_علیه_السلام
#میلاد_امام_کاظم_علیه_السلام
#میلاد_امام_رضا_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_جوادالائمه_علیه_السلام
#میلاد_امام_هادی_علیه_السلام
#میلاد_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#میلاد_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#ميلاد_اباالفضل_العباس_عليه_السلام
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#ميلاد_علي_اكبر_عليه_السلام
#میلاد_حضرت_رقیه_سلام_الله
#میلاد_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#عروسی_حضرت_زهرا_و_امام_علی_علیهم_السلام
#آغاز_امامت_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
👌مناجات دعا:
#زیارت_جامعه_کبیره
#فرازهای_دعای_کمیل
#زیارت_عاشورا
#دعای_توسل
#زیارت_آل_یاسین
#حدیث_کساء
#زیارت_امین_الله
#زیارت_وارث
#دعا_سمات
#دعای_ندبه
#دعای_ام_داوود
#روز_عرفه
#مراسم_گذاشتن_قرآن_بر_سر
#مناجات_شعبانیه
#دعای_ابوحمزه_ثمالی
#دعای_افتتاح
#دعای_مجیر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حکایت_توبه_مناجات
#مناجات_دعا
#ارتحال_امام_خمینی
#راهیان_نور
#کرامات_شهدا
#مدافعان_حرم
#نه_دی
#تخریب_بقیع
#هفته_عفاف_و_حجاب
#عید_غدیر_خم
#اربعین
#فاطمیه
#لیله_الرغائب
#ویژه_ایام_محرم
#ویژه_ایام_صفر
#ماه_مبارک_رمضان
#روضه_شب_جمعه
#پرسش_و_پاسخ_مداحی
#گزارش_خیریه
‼️ از استفاده مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
|⇦•باز آسمونا...
#سرود وتوسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر اجرا شده۱۴۰۱ به نفس حاج حیدر خمسه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
باز آسمونا آیینه بندونه لب تموم عاشقا خندونه
ملک تو بیت احمدی مهمونه دلم میخونه
شب سوروساته، عاشقای مادر
گل خنده وا شد، روی لبِ حیدر
بود سایهی شما بر سرم
اینه دلخوشیم تویی مادرم
«یا فاطمه ام ابیها»
اومد دلیل خلقت ما فیها
تمومِ دلخوشی قلبِ مولا
دوباره گل کرده به روی لبها
مدد یا زهرا.....
یه عمره که به زیر دِینَم
نگاهِ تو بوده، خادمِ حسینم
بُود بر لب همه زمزمه
که احمد شده ابَالفاطمه
«یا فاطمه ام ابیها»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
#حاج_حیدر_خمسه
#روزمادر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•هرچه در بسته شده....
#سرود وتوسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر اجرا شده۱۴۰۱ به نفس حاج حیدر خمسه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
هرچه در بسته شده خانهی مادر باز است
این دری هست که در سورهٔ کوثر باز است
درِ این خانه به روی احدی بسته نشد
از همان روز ازل، روز مقدَّر باز است
همه ی اهل جهان هم که بیایند اینجا
سوخته گرچه ولی چند برابر باز است
ننویسید درِ خانهی زهرا بستهاست
بنویسید درِ خانهی حیدر باز است
دل مولاست همان قلعهی محکم که درش
به روی هرکه که دل بسته شود در باز است
اندرون دل او جای همین است ولی
روبه سمت دل سلمان و ابوذر باز است
چنگ بر در زدو افکند به سویی آن را
بعد از آن روز در قلعهی خیبر باز است
سفرهی فاطمه و نان نمکگیرانش
به روی هرکه شود مالک اشتر باز است
از غلامان علی معجزه برمیآید
به دلیلی که در خانهی قنبر باز است
خانه اش بیشترین فوج کبوتر دارد
دلما نیز به این عشق، کبوتر باز است
دلما شیشهی سرخیست پر از عطر حرم
درِ این شیشهی زیبای معطر باز است
ای که درهای زمینی، به رویت بسته شده
غم مخور چونکه در خانهی مادر باز است
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست...
#تقديم به ساحت مقدس #امام_زمان روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، #شیعیان و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و #مادحيني كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم #صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#سرود_حضرت_زهرا_سلام_الله
#حاج_حیدر_خمسه
#روزمادر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://splus.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ روبیکا ↶
https://rubika.ir/www_babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
🛒 فروشگاه فرهنگی↶
https://eitaa.com/babolharam_shop