eitaa logo
کانال ‌متن روضه
78.8هزار دنبال‌کننده
780 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
Banifateme_Babolharam_net_shab11-2.mp3
6.45M
و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● چون چاره نیست میروم و می‌گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● *با چه عظمتي زينب واردِ كربلا شد، با چه مشكلاتي زينب از كربلا خارج شد، دونه دونه بچه هارو تنهايي، سوارِ بر محمل ها كرد، رقيه رو سوار كرد، سكينه رو سوار كرد، زين العابدين رو سوار كرد، دونه دونه رو سوار كرد، يه مرتبه نگاه كرد ديد كسي نيست كمكش كنه، يه نگاه كرد به سرِ بريده ي برادر...* از سرِ ني حرف ميزنه، نگاهِ تو با دلِ من تو به اين نيزه دار بگو، دور نشه از محملِ من من فدات شم هِلالِ من يه نگاهِ كن به حالِ من دلِ زينب، تو موهات خونه كرده زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده *"همه نوكرا من رو ببخشن" حسين جان! امروز ديدم سرت داره دست به دست ميگرده...* دلِ زينب، تو موهات خونه كرده زُلفِ تو رو، فاطمه شونه كرده *آره موهايِ حسين رو شونه كرده، اما قبلِ در و ديوار، آخه بعد از در و ديوار ديگه دستِ مادر بالا نمي اومد، فقط تو اين دشتِ كربلا، تنها دستي كه يادآورِ دست فاطمه بود برا زينب، دستايِ كوچيكِ رقيه بود...از اون شبي كه از ناقه افتاد...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•نگات کردم... / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم با گریه و ناله حسین! صدات کردم ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم *اسباشون رو نعل تازه زدند...اگه زینب می موند کنارت از دنیا می رفت...رسالتی دارد...منُ ببخش...* چون چاره نیست می روم و می گذارمت ای پاره پاره تن به خدا می سپارمت... *حسین...بگو... شاید محرم سال بعد نباشی...شب آخره.‌‌...شب آخر اَجر میدن...امشب مادرش میخواد امضا کنه...* نگات کردم صورتمو به سمت قتلگات کردم با گریه و ناله حسین! صدات کردم ببخش اگه تو مقتلت رهات کردم غریب بودی بدونِ حر و مسلم و حبیب بودی زیرّ سُم اسبایِ نانجیب بودی برات بمیرم خدُّالتریب بودی یا ثارالله و ابن ثاره... حرمله کرد پیرهنتُ پاره "ما را به سخت جانی خود این گمان نبود ما روضه حسین شنیدیم و زنده ایم" نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله و ابنَ ثاره... حرمله کرد پیرهنتُ پاره یا ثارالله و ابن ثاره... یا ثارالله و ابن ثاره... خداحافظ از کربلای گریه و غمِت رفتم از دهه‌ی اولِ ماتمت رفتم به روستاییا سپردمت رفتم *السلام علی مَن دَفَنَه اهلُ القُری...اهلِ قُری به دادش رسیدن...اهل روستا اومدن کمک...* خداحافظ از کربلایِ گریه و غمِت رفتم از دهه‌یِ اولِ ماتمت رفتم به اهل قریه من سپردمت رفتم... خداحافظ ببین با تازیونه آشنام کردن *اولین باره می بینم...برا خواهرت عجیبه...تا حالا کسی با ما این کار رو نکرده بود...* با سیلی خواهرت رو احترام کردن جدا نشد زینب ازت؛ جدام کردن! *انقدر لگد به ما زدن...انقدر تازیانه به ما زدن...انقدر به دخترات زدن...عباس کجایی؟!حسین...* به جز تو خواهرت کیو داره یا ثارالله و ابن ثاره... چشام فقط برا تو می‌باره یا ثارالله و ابن ثاره... یا ثارالله و ابن ثاره کجا بودید؟! لحظه‌ای که امامتون صداتون کرد هِی گریه کرد و زیرِ لب دعاتون کرد وقتی که دست و پا می‌ زد نگاتون کرد کجا بودید؟! با ناسزا بچه‌ها رو که می‌ بردن... *اینا از گل نازک تر نشنیدن...چرا بهشون فحش میدین؟* کجا بودید؟! با ناسزا بچه‌ها رو که می‌ بردن... سر روی نیزه‌ها رو که می‌بردن... با گریه گوشواره‌ها رو که می‌بردن *اومد سراغ دختر امام حسین...گریه می کرد.‌‌..گوشواره رو که از گوشش می کشید...فقط یه سوالی ازش کرد...تو که داری گوشواره من رو به زور می بری...دیگه چرا داری گریه می کنی؟گفت:دلم می سوزه...گفت:لااقل این کار رو نکن...گفت اگه من نبرم یکی دیگه میاد می بره...حسین....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● کجا بودید؟! با ناسزا بچه‌ها رو که می‌ بردن... سر روی نیزه‌ها رو که می‌بردن... با گریه گوشواره‌ها رو که می‌بردن... گدا مگه جز تو کیو داره یا ثارالله وابن ثاره چشام فقط برا تو می‌باره یا ثارالله و ابن ثاره یا ثارالله و ابن ثاره *روضه من دیگه تمومه...روضه فقط یک کلامِ...آقای ما رو کشتن...خواهرش رو به اسیری بردن...غریب کشتنش...تنها بود...یاوری براش نبود...زنازاده ها کشتنش..." اَلسّلام علی قتیلِ اولادِ بغایا..."شب آخره...نوکری ما رو امضا کن...وگرنه دنیا و آخرت رو با هم باختیم...* چقد خوبه... اگه یه شب حسین منو دعا می‌کرد صداش که میزدم خودش نگاه می‌کرد منو به اسم کوچیکم صدا می‌کرد چقد خوبه دلم پر از تپیدنِ حسین باشه یه شب سرم رو دامنِ حسین باشه نگام به روضه خوندنِ حسین باشه نمونده جز گریه برام چاره یا ثارالله وابن ثاره... میدونم این گریه اثر داره یا ثارالله وابن ثاره... یا ثارالله و ابن ثاره... حسین جانم... ماها کجا و غصّه‌ی تو رو خوردن از سرمون زیاده اسمتُ بردن الهی روزیمون بشه برات مردن حسین جانم از مادرت بخواه قبول کنه از ما خودش اجازه داد که جاری شه اشکا دسمتونُ گرفت و گفت بیاین اینجا *با روضه حضرت زهرا شروع کردیم...با این روضه هم تموم می کنیم...با روضه وداع امیرالمؤمنین..."فَلَمّا نَفَدَی یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی دست از خاکِ زهرا کشید،دست ها رو به هم زد...خاک ها رو از دست افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به دل علی هجوم آورد..."وَ ارسَلَ دُموعَه عَلی خَدَّیه..."شروع کرد های های گریه کردن...همه بگید یا زهرا...* حسین جانم از مادرت بخواه قبول کنه از ما خودش اجازه داد که جاری شه اشکا دسمتونُ گرفت و گفت بیاین اینجا بچه به جز مادر کیو داره؟! یا ثارالله وابن ثاره... اشک مارو مادر خریداره یا ثارالله وابن ثاره... : رضا یزدانی *به یاد اون مادری که امروز عصر آمد گودیِ قتلگاه...صدا زد "بنی‌..بنی‌..قتلوک...ذبحوک‌...و من الماء منعوک..."وقتی که سنان بن انس اراده کرد سر رو بِبُره...آخرین جمله ای که اباعبدالله در این دنیا شنید این بود "وَ اِنّی لَاَحتَضُّ رأسَک..."سر تو رو می بُرم... و می دانم که پدر و مادرت بهترین پدران و مادرانند...حسین...حسین...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سرخی هر غروب، میرم پشت بام بغضم میشکنه، اسم توئه، روی لبام ای باد صبا برسون به حسین، سلام منو سلام بر حسین ای قاصد دل برسون به حسین، پیام منو سلام بر حسین سلام ای غرق نور، سلام از راه دور سلام آقای پر درد صبور سلام ای کربلا، سلام ای نینوا سلام ای خامس آل عبا ای گل وفا حسین معدن سخا حسین می کُـشی مرا حسین سرخی هر غروب، میشم روضه خون خورشیدو میزنن، به روی نی، توو آسمون ای آه رَسا برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای ماه عزا برسون به حسین پیام منو سلام بر حسین سلام ای مهربون، سلام ای بهترین سلام ای چهره ی خونین جبین سلام ای لاله گون، سلام ای شاه دین سلام ای قاری نیزه نشین یار مه لِقاء حسین چشمه ی بقاء حسین می کُـشی مرا حسین سرخی هر غروب، میرم پشت بام سرخی قتلگاهه که میاد جلو چشام ای برگ خزون برسون به حسین سلام منو سلام بر حسین ای اشک روون برسون به حسین پیام منو سلام بر حسین سلام ای تشنه لب، سلام ای بی کفن سلام ای زخمی صدپاره تن سلام ای غرق خون، سلام ارباب من سلام ای کشته¬ی دور از وطن صید نیزه ها حسین شاه سر جدا حسین می كُـشی مرا حسین پرداز و شاعر: سید مهدی سرخان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
Motiei_Babolharam_net_shab11-2.mp3
3.63M
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو شبهای که شمع به دست میگیرید، باد میزنه شمعتونو خاموش میکنه. بعد شمعتون رو میبرید پیش یکی که هنوز شمعش روشنه تا با آتش اون، مال خودتون رو روشن کنید. مشعل روشن، حسین بن علی علیه السلام است هر کسی پیش او بره، خاموشش رو روشن میکنه. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•نفس صبح، شرار است.. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نفس صبح، شرار است، شرار است، شرار آسمان کوه غبار است، غبار است، غبار قـدسیان سوخته‌بال و پرشان چون دلشان عرشیان خیمۀ اندوه شده محفلشان عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟ *چرا عرش خدا عزادار نباشه؟ حسین الان روی خاک کربلا برهنه رها شده .. اولین شبی که بین سر و بدن فاصله افتاده .. سر یه طرف بدن یه طرف .. اصلا گریه‌ی شام غریبان با همه‌ی سال فرق میکنه ..* عرش اعلا به روی خاکِ زمین افتاده یا که جان دو جهان از سر زین افتاده؟ سی‌هزار ابرهه بر جنگ خدا آمده‌اند در پِی قتل امام شهدا آمده‌اند *نمیدونم باور نمیکنم کار به اینجا رسید امروز: * هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای *حسین .. شب آخره ها جا نمونی از این قافله .. حسین .. قربون صداهای گرفتتون .. امشب تو خیمه ها دیگه کسی نفس نداشت بگه حسین* هدف تیر بلا سورۀ رحمان ای وای سم اسب و ورق پارۀ قرآن ای وای کاش خورشید نمی‌تافت به کوه و صحرا ره گودال ببندید به روی زهرا *شب آخرِ این جلسه .. شب اول با نام بی بی شروع کردیم امشبم با اسم بی بی سفره رو جمع کنیم ..* خضر، لب‌تشنه فدا گشت بگو یا زهرا *نه نه .. بهتر اسم مادر ببریم .. آسمانیا این اسم رو میبرن .. این اسم از علی گره گشایی کرده .. امیرالمومنین تو سخت ترین لحظه ها میگفت یا زهرا .. همۀ این خانواده اصلا بی اختیار تو سخت ترین شرایط گفتن یازهرا .. هر بلایی سرشون میومد میگفتن یا زهرا .. حالا بهتون میگم اوج این یا زهرا گفتن امروز کجا بود ..* خضر، لب‌تشنه فدا گشت بگو یا زهرا سر به ده ضربه جدا گشت بگو یا زهرا *رحمت خدا به این ناله ها ..* به خدا گرگ‌صفت بر بدنش چنگ زدند به خدا آب ندادند ولی سنگ زدند *آخ حسین جان بمیرم برات .. یه لحظه ای امروز خواهر اومد تو خیمه دید ابی عبدالله پیشانیش خون آلوده و خاک آلوده .. گفت داداش بمیره زینب تورو اینجوری نبینه گفت داداش خودتو به اینا معرفی کردی شاید بعضیا تو رو نشناسن؟ شاید هنوز تو این سی هزار نفر یه عده ندونن پدر ما کیه شاید ندونن مادر ما کیه میگفتی من کی ام؟.. گریه کرد ابی عبدالله .. گفت خواهر دست به دلم نذار معرفی کردم .. ولی کاش نمیکردم چی گفتی مگه؟.. گفتم ای لشگر منم مکه منی گفتم ای لشگر منم سعی و صفا گفتم ای لشگر ز نسل حیدرم مصطفی از من، من از پیغمبرم من همونی ام که جام تو بغل میغمبر بود.. من همونی ام که جام رو دوش پیغمبر بود .. من همونی ام که پیغمبر نمازشو معطل میکرد تا من از دوشش پیاده بشم .. لیک آتش بر دل تنگم زدند نام زهرا بردم و سنگم زدند* حق پیغمبرِ اسلام ادا شد دیدید؟ سر توحید، لب تشنه جدا شد دیدید؟ تسلیت فاطمه نور بصرت را کشتند به خدا اهل سقیفه پسرت را کشتند *بازم بگو یا زهرا .. امشب روضۀ من روضۀ مادر و فرزندِ .. ابی عبدالله امروز خیلی یاد مادرش افتاد .. چند تا صحنه سراغ دارم یاد مادرش افتاد .. هر بار یاد مادرش افتاد گریه کرد .. ابی عبدالله با همه‌ی بچه های علی فرق داشت یک کاری کرده تو مدینه بی نظیرِ .. اگر مادری نبود اون شب که بابا گفت بیاید خداحافظی کنید با مادر، نمیرفت صورتشو بذاره کف پای مادرش .. از این کارش معلومه چقدر عاطفیه .. هی گفت مادر با من حرف بزن.. اصلا این گریز به کربلا زدن رو حضرت زهرا به ما یاد داده اولین کسی که گریز زده به کربلا فاطمه ست .. اون شب آخر به علی گفت علی جان شب غسلم بده، شب کفنم کن، دونه دونه حرفاشو زد گفت ابد والله ما ننسى حسينا علی جان یه حسین دارم این بچمو تشنه میکشن .. نذار بچه م تشنه بمونه .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
/ و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۹۹ به نفس حاج سید مهدی میرداماد •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امروز ابی عبدالله چند جا به یاد مادر افتاد .. کجا یاد مادرش افتاد؟ اولین جایی که یاد مادر افتاد همون لحظه ای بود که خودشو معرفی کرد .. تا گفت من پسر فاطمه ام سنگش زدن .. خیلی دلش شکست خیلی گریه کرد .. دومین جایی که یاد مادر افتاد اون ساعتی بود که اومد جلو لشکر گفت مگه من حلالی رو حرام کردم؟ مگه از من فسق و فجوری دیدید؟ چرا میخواید منو بکشید؟ یه نانجیبی بلند شد از وسط جمعیت گفت حسین میدونی چرا اومدیم خونتُ بریزیم؟«إِنّا نَقْتُلُكَ بُغْضاً لاَِبِيكَ» چون تو بابات علیِ .. تا اسم امیرالمومنین رو شنید یاد مادرش افتاد .. چرا یاد مادرش افتاد؟ آخه مادرشم به همین گناه بین در و دیوار رفت .. آخه مادرشم به همین گناه لگد خورد .. سیلی خورد تازیانه خورد .. اون نانجیب تو نامه ش به معاویه نوشت گفت معاویه تا صدای زهرا رو پشت در شنیدم یه لحظه لرزیدم گفتم فاطمه پشت درِ ما که با فاطمه کاری نداریم برگردیم .. میگه برگشتم چند قدم عقب یهو یاد علی افتادم چنان لگدی به در زدم .. سومین جایی که یاد مادرش افتاد کجا بود؟ زود میگم و رد میشم، روضه شو شبای قبل خوندم .. یه صحنه ای دید یاد مادر افتاد .. کجا؟ رسید بالا سر علی اکبر .. یه نگاه کرد دید یه نیزه به پهلوش زدن .. آخه هر وقت دلش برای مادرش تنگ میشد به علی نگاه میکرد .. تا دید نیزه به پهلو زدن گفت آخ مادرم .. چهارمین جایی که یاد مادر افتاد اون لحظه ای بود که رسید کنار علقمه دید علقمه بوی فاطمه میده عباسم چه خبر بوده اینجا؟.. اون جمله ای که ابی عبدالله فرمود روضه شو خوندم شب تاسوعا سومین جمله اگر یادتون باشه فرمود: قَلَّت حِيلَتِي .. این جمله رو قبلا یه نفر دیگه گفته بود اونم امیرالمومنینِ .. وقتی میخواست فاطمه رو دفن کنه گفت قَلَّت حِيلَتِي .. صبر از کفم رفت بیچاره شدم .. پنجمین جایی که یاد مادر افتاد وقتی پیراهنُ بالا زد تیر سه شعبه به سینه ش خورد .. لااله الا الله .. بمیرم بعضی از نقل ها نوشتن تیر رو که کشید بیرون هی خون هارو میمالید به محاسنش میگفت من کشتۀ روز دوشنبه ام .. دوشنبه کِی؟ .. آخه دوشنبه مادرشُ بین در و دیوار سقیفه گذاشتن .. دیگه کجا یاد مادرش افتاد؟ ششمین جایی که یاد مادرش افتاد اون ساعتی که عبدالله دستش قطع شد تو بغل عمو افتاد تا تو بغل عمو افتاد گفت وای مادرم تا نگاش به بازو افتاد .. هفتمین جایی که یاد مدینه افتاد (ببین چقدر امروز ابی عبدالله یاد مادر کرده) هفتمین جایی که یاد مادرش افتاد یا صاحب الزمان .. افتاده بود تو گودال بی رمق داشت نگاه میکرد یه مرتبه دید دارن به زینب حمله میکنن .. تا دید دارن حمله میکنن یه لحظه تکیه داد به نیزه یه بار جلو بابام مادرمُ زدید بسه .. بیاید کار حسینُ تموم کنید .. اما آخرین باری که اسم مادر و برد کجا بود؟ سادات ببخشن شام غریبانه .. ببخشید الان نگم کی بگم داد بزنید برا این روضه .. آخرین لحظه ای که اسم مادرُ برد اون ساعتی که شمر خنجر و گذاشت روی گلو .. (کمک میکنی به خدا خوندنش سخته ..) امام رضا فرمود جد مارو با دوازده ضربه کشتن .. هر ضربه ای که میزد ابی عبدالله یه ذکر میگفت (زیر تیغ و شمر ذکر میگه..) یه ضربه میگفت وا محمدا .. دوم وا علیا .. سوم وا عطشا .. چهارم وا غربتا .. آخرین ضربه که زد سرُ جدا کرد گفت وا اماه .. مادر ببین حسینتُ .. ای حسین ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•هر آنکه گریه برای تو کرد... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر آنکه گریه برای تو کرد آقا شد کسی که رنگ شما را گرفت زیبا شد به روسیاه، همیشه تو آبرو دادی همینکه رود به دریا رسید دریا شد مگر نه اینکه شفا با دَمِ حسین رسید گدای خانه ی تو هرکه شد، مسیحا شد دوباره پرچم سرخت بلند شد آقا بساط گریه ی ما باز هم مهیّا شد چه خاطرات خوشی که زروضه ات دارم همیشه حال خوشم بین روضه پیدا شد همیشه نام تو را بردم و دلم لرزید همیشه نام تو را بردم و گره وا شد همیشه بدرقه ی راه کربلایی ها دعای مادر پهلو شکسته، زهرا شد *امشب خیلی زینب، مادر! مادر! گفت... روایت میگه: هر کی میره کربلا، حضرت زهرا سلام الله علیها براش دعا میکنه که میره کربلا، بی بی جان! یه دعایی هم امشب برای ما بکن، اربعین نزدیکه، مزد نوکری ما این ده شب یه سفرِ کربلا باشه... بی بی جان! دست های شکسته رو امشب بالا بیار، برای گریه کن های حسین یه دعا بکن، بگو: خدایا! این نوکرای بچه ام رو ببر کربلا...* مرا ببر، نبری می روم زدست حسین! چه می شود بنویسی برات امضا شد؟ وحید محمدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•همیشه یاد غمت بی بهانه... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ همیشه یاد غمت بی بهانه می بارم به یاد آن لحظاتی که باز غوغا شد به یاد آن لحظاتی که نیزه بالا رفت میان پیکر تو نیزه هایشان جا شد به یاد آن لحظاتی که سنگ ها بارید هزار و نهصد و پنجاه جوی خون وا شد ز بس که زخم بر آن جسم پاره پاره زدند تنت میانه ی گودال چون معمّا شد به یاد آن لحظاتی که روی سینه نشست به یاد آن لحظاتی که با سرت پا شد وحید محمدی * هلال بن نافع میگه دیدم این لبهای حسین مثل دو تا چوب خشک به هم میخوره، هی داره با صدایِ بی رمق میگه: جگرم داره از تشنگی میسوزه...سپری برداشتم، آب داخلش ریختم تا برایِ عزیزِ زهرا آب ببرم، اون نامرد جلوم رو گرفت، برا کی داری آب میبری؟ گفتم: مگه نمی بینی عزیزِ زهرا تشنه است؟ گفت: نمیخواد آب ببری، من خودم الان سیرابش کردم... یه مرتبه نگاه کردم دیدم از لایِ عباش یه سَرِ بریده درآوُرد... بی بی زینب رسید، اما دیر رسید، دید عجب غوغایی است، هی صدا میزد: "أ أنتَ أخی؟"...* به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتربود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدن من ــــــــــــــــــــــــ از صدای اِلیَّ... گفتن تو جگرم از غمت کباب شده چند ساعت شبیه عُمری رفت بدنم را ببین چه آب شده *نشست کنارِ بدنِ برادرش، حالا تصور کن این صحنه رو...* نیزه‌ها را یکی یکی ... ای وای از تنت ای برادرم ... ای وای چند تا تیر، بد قلق اما جانِ شیرینِ مادرم ای وای *کی میگه: شمشیرها و نیزها رو کنار زد؟ نه! همچین که اومد کنار بدنِ داداشش، یکی یکی شمشیرها رو نیزها رو در آوُرد...* سر نداری به پیکرت اما چند جمله ز خواهرت بشنو حرف‌هایی به قلب من مانده که نگویم به هیچکس جز تو خیمه‌ها را یکی یکی گشتم با همین حال زار و پر دردم همه را جمع کردم آخر، وای جز دو تا کودکی که گم کردم دست‌هاشان به هم گره کرده پای یک بوته خار خوابیدند عاقبت ترس ... یا نمی‌دانم آن دم آخری چه می‌دیدند من شنیدم که یک نفر میگفت زدن دختران مباح شده ... سپر کودکان شدم تو ببین صورتم را، چطور سیاه شده شعله‌ها را ز دامن همه‌ی کودکانت گرفته‌ام اما آنقدَر سوخت دستم آخر که ضعف سختی گرفت جانم را به خودم آمدم وَ دیدم که رفته بودم دقایقی از هوش دختری گفت زیر لب با بغض عمه مویم نمی‌کنی خاموش؟ کودکان را چه سخت خواباندم ولی اما رباب را چه کنم هر دقیقه ز خواب میپرد و ناله‌ی آب آب را چه کنم حسین کریمی *امشب این زن و بچه ها همه بدنشون درد میکنه، گوشاشون درد میکنه، آخه هی می دویدن با شلاق دنبالشون، می اومدن جلوی این بچه ها این مردای گنده با دستای سنگین، بی هوا میزدن تویِ صورتِ بچه ها، آخه بچه وقتی یه مرد میبینه، مخصوصاً اگه بابا نداشته باشه، فکر میکنه اومده کمکش کنه... میگه: یکی از این بچه ها دامنش آتیش گرفته بود، هی فرار میکرد، یکی از اینها دنبالش میکرد، تا رسید به اون، گفت: آقا! من گوشواره ندارم، گوشواره ام رو یکی دیگه برده، چیزه دیگه ای هم ندارم، دیدم مثل بید بدنش داره میلرزه، گفتم: کاری بهت ندارم، میخواستم دامنت رو خاموش کنم... میگه:وقتی دید من دلم به رحم اومده، گفت: آقا! شنیدم آب آزاد شده، میشه یه کم آب بهم بدی؟ رفتم یه ظرف آب برداشتم اومدم، فکر کردم تشنه است، دیدم ظرف آب رو گرفت، چرا نمیخوری؟ گفت: اقا شما بلدی گودالِ قتلگاه کدام طرفِ؟کجا میخوای بری؟ برا چی میخوای بری؟ آقا! وقتی دَمِ خیمه بودم، صدایِ بابام رو میشنیدم، هی داره داد میزنه: جگرم داره از تشنگی میسوزه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•مرا به خیر کسی جز حسین .. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد به غیر کشته‌ی عشقت کسی شهید مباد کسی که دل به تو بسته‌است نا امید مباد کسی که مست تو شد دلخوش حرام نگشت کسی که عبد تو شد بنده‌ی یزید مباد برای هر دل دیوانه‌ی محرّم‌پوش بساط عیش حرام و مجال عید مباد کسی که رخت عزای تو را به تن نکند خدا گواه که در حشر روسفید مباد *شب آخره.. میدونی امشب مادرش امضا می کنه.. میدونی امشب مادرش نوکری ها رو قبول می کنه.. انقدر کرم داره؛خجالت می کشم بگم نوکری بعضی ها رو قبول نمی کنه.. ازش بعیده ..* اگر بناست در آتش رَوَم، جهنّمِ من کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد .. *حسین جانم! خدا من رو با اینا یک جا جمع نکنه .. من عاشقتم .. اونا قاتل تو .. یک سو همه عاشق او .. یک سو همه قاتل او .. ما راهمون از اینا جداست ...* اگر بناست در آتش رَوَم، جهنّمِ من کنار آنکه گلوی تو را بُرید، مباد .. به هر که رو زده ام غیرِ شر به من نرساند مرا به خیرِ کسی جز حُسین امید مباد .. شاعر: رضا یزدانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•رباب، بعد تو آب نمیخوره .. / و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر دختری یه جور، مشغول دردشه هرکس یه گوشه‌ای، دلتنگ مردشه من پشت خیمه‌ها، دنبال بچه‌مم که زیر خاک کربلا خوابیده سردشه .. بخواب، که غارتا تموم شده بخواب، که خیمه‌ها آروم شده بخواب، که زندگی برای من، بی تو حروم شده امون، امون از این همه بلا امون، از تشنگی‌ کربلا .. هر دختری یه جور، مشغول دردشه *یکی دامنش آتیش گرفته .. یکی گوشواره هاش رو بردند، گوشش خون میاد .. یکی کنار بدن نیمه جان خواهرش نشسته .. عزیز خواهر دووم بیار ..* هر دختری یه جور، مشغول دردشه هرکس یه گوشه‌ای، دلتنگ مردشه من پشت خیمه‌ها، دنبال بچه‌مم *چرا اونجا ؟! آخه وقتی مثل امروزی علی اصغر رو به خواهر داد، از اسب پیاده شد،رفت پشت خیمه ها .. "وَ رَمَّلَهُ بِدَمِه .." خون زیر گلوی علی رو گرفت .. تمام سر و صورت و بدن بچه رو خونی کرد .. "وَ دَفَنَهُ بِجَفرِ سَیفِه..‌." دیدند پشت خیمه ها نشسته،داره قبر کوچیک میکنه..* هر دختری یه جور، مشغول دردشه هرکس یه گوشه‌ای، دلتنگ مردِشه من پشت خیمه‌ها، دنبال بچه‌مم... که زیرِ خاک کربلا، خوابیده ، سردشه بخواب، که غارتا تموم شده بخواب، که خیمه‌ها آروم شده بخواب، که زندگی برای من، بی تو حروم شده امون، امون از این همه بلا امون، از تشنگی‌ِ کربلا .. الان اگه بودی، خوابونده بودمت با چادر خودم، پوشونده بودمت سیراب میشدی، از شیرِ مادرت آروم با عمه زینبت، خندونده بودمت ولی، تو نیستی و دلم پُره رباب، بعد تو آب نمیخوره ببین، از هرچی سایه‌‌ی خنک، بعد تو دلخوره امون، امون از این همه بلا امون، از تشنگی‌ کربلا .. *چی گفتند به شما تو روضه ها؟! گفتند آب آزاد شد رباب رفت آب خورد... نه... (به شماها چی گفتند؟!) گفتند وای از وقتی که مادر آب خورد .. شیر به سینه مادر آمد .. انقدر زیر آفتاب موند .. صورتش آفتاب سوخته شد .. صورتش سیاه شد .. بچه م زیر آفتاب تشنه بود .. بچه م آب نخورد .. خاک به دهن منِ روضه خوان اگه شان تو بانو رو نشناسم .. آی مردم دنیا یه سال زیر سایه نرفت .. میگفت آقای غریب من سه روز و سه شب بدنش زیر آفتاب بود .. آی! "تسفی علیه ریح الصبا .." باد صبا به این پیکر می وزید؛ خاک رو بلند می کرد؛ روی زخم های حسین بن علی می نشست ..* شاعر: رضا یزدانی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره.. و روضه گودال اجرا شده شب هفتم محرم ۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره حتی ازت دمِ اذان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره غروب شد، خورشید نشست شمر ولی از تنت پا نشد .. اذان شد، نمازش رو بست راهِ حلقت ولی وا نشد .. یک زن تنهام چطور شمرُ ازت جدا کنم ؟! پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم ؟! نیزه رو نیزه .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت با مرکب از روی تنت برادرم گذشت .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت خودم دیدم چیا به مادرم گذشت .. خلاصه ، راحت شدی من بمیرم بهت سخت گرفت می‌دونم این نصف روز قدر یک عمر ازت وقت گرفت نزار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم لب گودال، مادر افتاده ته گودال یک سر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. از روی نیزه، یک سر افتاده از روی نیزه، اکبر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•خيمه هارو هم سوزوندن... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *وقتي نانجيب دستور داد خيمه هارو آتيش زدن، اومدن خدمتِ آقا زين العابدين، دستور رو بايد امام بده، عزيزِ برادرم! چيكار كنيم؟ فرمود: بگيد همه فرار كنن، اينا ميخوان باقيمانده ها از ماهارو بسوزونن، اين ناجيب ها از مدينه و آتيش زدن دَرِ خون ياد گرفته بودن، امروز هم تو گودال دست هاي آتش درست مي كردن، خيمه هارو هم سوزوندن، ميگه: ديدم يه دختر بچه از خيمه داره بيرون ميدوه، دامن عربيش آتيش گرفته، دوان دوان با اسب اومدم به سمتش، تا نزديكش شدم، دامنش داره ميسوزه، دستش رو روي سرش گذاشت، صدا زد: من يتيمم بابا ندارم، ميگه: از اسب پياده شدم، سريع آتيش دامنش رو خاموش كردم، اينا از دشمن لطف و محبت نديدن، ديدم خيره خيره داره منو نگاه ميكنه، يه چيزي ميخواد بگه اما به زبون نميآره، بهش گفتم: چي ميخواي بگو؟ يه نگاه كرد صدا زد: يه مقدار آب داري به من بدي؟ سه روزِ آب به روي ما بسته است... رفتم يه مقدار آب براش آوُردم دستش دادم، ديدم نميخوره، داره اشك ميريزه، مگه تشنه ات نبود؟ چرا آب نمي خوري؟ گفت: بخدا هنوز صداي بابام تويِ گوشمه، هي ميگفت: آه جگرم از تشنگي ميسوزه، هنوز صورت علي اصغر روبرومه، براي يه قطره اش لب ميزد... همه رو عمه ي سادات زيرِ يه خيمه ي نيم سوخته جمع كرد، بچه هارو سر شماري كرد، اينا امانتي هاي حسينن، خيلي از اين بچه هارو موقع فرار از خيمه ها كشتن، نگاه كرد ديد دوتا از بچه ها كم شدن، با اين خستگي دو ليف خرما روشن كردن، اُم كلثوم و حضرت زينب عليهما سلام اومدن دوباره همه جارو گشتن، نگاه كردن ديدن اين دوتا بچه دست گردن هم انداختن، زيري دست و پاي اسبها بودن، بدن هاي بي جونه بچه هارو به دست گرفتن آوُردن... باز هم نگاه كردن، صحاب رحمت اين روضه رو آوُرده، ديدن رقيه ي سه ساله نيست، زينب عمه اش اومد، چقدر دنبال اين بچه گشت، نزديك گودال شد، ديد صداي اين بچه از گودال ميآد، هي ميگه: " اَبَتاه!..." بچه رو برداشت از رويِ بدنِ بابا، داره بر ميگرده، دَمِ گوشش گفت: عزيزِ دلم! رقيه جانم! اين بدن رو چطور شناختي؟ من متحير بودم امروز توي گودال بدن رو نشناختم، صدا زد: عمه! داشتم بابامو صدا مي زدم، ميگفتم:" اَبَتاه!..." بابا! ديدم صداش داره مياد: جونم! دخترم! از حلقومِ بريده صِدام ميزد... باز همه رو عمه ي سادات جمع كرد، همچين كه اومد يه نفس تازه كنه، ديد پشت خيمه ها يكي داره زار ميزنه، هي داره خاك هارو زير و رو ميكنه، ديد عروسِ فاطمه رُبابِ، بي بي به شكايت گفت: رباب! من بچه هارو به سختي آروم كردم، چرا آتيش دلشون رو شعله ور مي كني؟ اينجوري ناله نزن، عرضه داشت: دست خودم نيست بي بي جان، تو اين چند روز كه آب رو بسته بودن، من يه قطره شير نداشتم به بچه ام بدم، امشب كه جرعه اي آب خوردم، شير دارم، اما ديگه بچه ام نيست، صداي گريه هاي علي اصغر توي گوشمه، زينب جان! خودم ديدم پشت خيمه ها بدنش رو دفن كردن، اما مي بينم خاك ها زير و رو شده، هر چي ميگردم، خبري از بچه ام نيست... صداي ناله ات رو آزاد كن، هر چي كار داري با اربابت، ان شاءالله اربعين اسمت رو بنويسه، بلند بگو:حسين!... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•سرت کو سرت کو؟ ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب شام غریبان محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حسين جان! حسين جان!.. سرت کو سرت کو؟ که سامان بگیرم سرت کو سرت کو؟ به دامان بگیرم سراغ سرت را من از آسمانُ سراغ تنت از بیابان بگیرم تو پنهان شدی زیرِ انبوهِ نیزه من از حنجرت بوسه پنهان بگیرم اگر خون حلقومت آب حیات است من از بوسه بر حنجرت جان بگیرم رسیده کجا کار زینب که باید سرت را من از این و از آن بگیرم کمی از سر نیزه پایین بیا تا برای سفر بر تو قرآن بگیرم قرار من و تو شبی در خرابه پی گنج را کنج ویران بگیرم تو گفتی که باید بسوزم بسازم به دنیای بعد از تو آسان بگیرم هلا! می‌روم تا که منزل به منزل برای تو از عشق پیمان بگیرم حسين جان! حسين جان!.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای آبروی چشم ... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ شام غریبان محرم ۱۴۰۱ به نفس حاج میثم‌مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای آبروی چَشم همیشه ترم حسین ای سِرِّ نینوایی تو در سرم حسین «موندم چرا زنده ام مولا؟! ما را به سخت جانی خود این گمان نبود ما روضه حسین شنیدیم و زنده ایم» عَطر شهادت است که دل می‌برد ز من نام تو را همین که به لب می‌برم حسین هرسال بیشتر شده‌ام مَحرم غمت امسال از همیشه شکسته‌ترم حسین لبَیک گوی توست نه تنها لبانِ من لبَیک گویِ توست رگِ حنجرم حسین *سعیدبن عبدالله حنفی شب عاشورا چی گفت به مولا؟وقتی اصحاب یک یک بلند شدند هر کدوم صحبتی کردند.دلدادگی خودشون رو نشون می دادند. هفتاد بار بر سر کوی ِ تو گر مرا آتش زنند، باز در این لشکرم حسین *گفت اگه هفتاد بار من رو بکشند.زنده شم.دوباره من رو بکشند.خدا به خاطر این هفتاد بار کشته شدن رو از تو دور کنه من حاضرم.یک نفر دیگه یه حرف دیگه ای زد.زهیر بلند شدگفت:..* خاکسترم به باد رَود گر هزاربار گوید به شوق و هِلهله خاکسترم: حسین *واقعه تمام شد.همسر زهیر فاصله گرفته بود.زهیر بهش دستور داده بود،دور شو... شاید مثل فردایی غلامِ زهیر رو صدا کرد. گفت:میدونم مولات رو کشتند.میری کربلا مولات رو کفن می کنی برمیگردی.غلام اومد؛نگاه کرد.کفن نکرد برگشت. همسر زهیرگفت:چرا کفن نکردی؟!گفت:خجالت کشیدم.دیدم مولای زهیر کفن نشده.* از پیکرم اگر که سرم را جدا کنند گوید سرم جدا و جدا پیکرم حسین بادا که بارها بِدَرَندم درندگان گر لحظه‌ای ز بیعت تو بگذرم حسین *شب عاشورا قاصد رسید کربلا.محمدابن بشیرِ حضرمی کجاست؟ آمد جلو..پسرت در ری اسیر شده.خبر به گوش آقا رسید.محمد ابن بشیر رو صدا کرد.وقتی رفت خدمت آقا دید کیسه های زر مقابل امام حسینه. اولین جمله ای که ابی عبدالله گفت، فرمود:"أَنْتَ في حِلٍّ مِنْ بَيْعَتي"بیعتم رو از تو برداشتم.این پول ها رو هم بردار ببر پسرت رو آزاد کن.گفت:درنده ها من رو زنده زنده پاره پاره کنند اگه من دست از تو بردارم.بعدش گفت:آقا من دست از شما بردارم،برم.بعد از کاروانا بپرسم چه خبر شده؟!بگن همه رو کشتن.بعد من بگم من یه مولای مهربونی داشتم.میگن مولای تو بود؟هزار و چهارصد و اندی زخم بهش زدند.زجرکُشش کردند... از فردا و پس فردا هر کاروانی از اون نزدیکی رد میشد و میخواست بره کوفه؛میگفتند خبر داری پسر پیغمبر روکشتندخبرتو شهر به شهر پیچید...* از دامن تو دست نخواهم کشید؛ نه نذر تو کرده است مرا مادرم حسین صیقل به تیغ می‌دهی و آه میکشی از مرگ گفتی و نشود باورم حسین پشت و پناه ما! به که خواهی سپردمان؟ با شعله‌ها بگو چه کند این حرم؟ حسین! *خبر داری دامن بچه ها آتیش گرفته بود این بچه ها همه می دویدند صورتاشون سوخته بود...* پناه عالمیان زینبت پناه ندارد به جز تو ای شه خوبان پناهگاه ندارد اگر اجازه دهی صف کشیده از پی ات آییم که این سپاه نگوید حسین‌ سپاه ندارد حسین..واااای.... : دکتر محمدمهدی سیار میلاد عرفانپور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای مصحف ورق ورق.... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام میر باقری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السلام علیک یا ابا عبدالله اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ مقاتل نوشتن حضرت زینب سلام الله در ابتدای شب یه خیمه ی نیم سوخته ی به پا کرد همه رو قریب صد و اندی زن و کودک رو‌ تو‌ خیمه جمع کرد یکی مجروحه یکی غصه داره.از دختر امام حسین علیه السلام نقل شده. من هدف کعب نی دشمن قرار گرفتم بی هوش رو زمین افتاده بودم دیدم سرم تو دامن عمه ام زینبه. همه رو یکی یکی از تو این بیابون جمع کرد آرامشون کرد. سرشماری کرد دید دوتا از بچه ها گم شدند.نقل شده خود بی بی زینب به همراه خواهرشون کمر بستن و در این بیابان نا امن که در معرض خطر دشمنند.جست و جو می کردند. گشت و گشت دید این دوتا آقا زاده دست گردن هم انداختند زیر بوته ی خار از تشنگی، از ترس، از غصه جان دادند. آمد تو خیمه همه رو سراپا کرد به همه رسید احیاشون کرد. وقتی همه رو آرام کرد مشغول به مناجات با خدا شد.. از امام سجاد علیه السلام نقل شده فرموده نماز شب عمه ام شب عاشورا ترک نشدولی نمیتونست سراپا بایسته نمازش رو نشسته خواند. مناجات با خدا کرد عباداتش رو انجام داد. بعضی از مقاتل نقل کردن فرصت کوتاهی پیدا شد دیدن خودش رو به قتلگاه رسانید شب را به صبح رسانید.سر صبح همه رو آماده و مهیا کرد برا سفرِ اسارت. لذا وقتی آمدند کاروان را ببرند دیدند همه آماده اند. بی بی زینب سلام الله فرمود: اگه بناست مهلتی به ما بدین به ما اجازه بدین وداعی با سیدالشهدا و شهدامون داشته باشیم .لذا مسیر کاروان را از کنار قتلگاه قرار دادند وقتی آل الله به کنار قتلگاه رسیدن تعبیر اینه مثل برگ پاییزی خودشون رو از مرکب ها به زمین انداختن... بی بی میگرده تو این گودی قتلگاه بدن را پیدا نمی کند. تا این که ندایی شنید إِلَیَّ..إِلَیَّ خواهرم به طرف من بیا.. حضرت جلو رفت با بدنی مواجه شد قطعه قطعه، عریان، غرقه در خون،"الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ"با تعجب صدا زد.. "اَأنْتَ أَخی.. اَأَنْتَ ابْنَ والِدی"....* ای مصحف ورق ورق ای روح پیکرم آیا تویی برادرم نیست باورم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•غروب بود و تنی... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا غروب بود و تنی روی خاک در صحرا غروب بود و روان خون پاک در صحرا غروب بود و شبی ترسناک در صحرا غروب بود و زمان هجوم و غارت بود غروب بود و شب اول اسارت بود بیا به روضه‌ی قبل از غروب برگردیم که زیر سُم نشده لاله‌کوب، برگردیم نبود روی تنش سنگ و چوب، برگردیم نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم نوشته‌اند مقاتل، دروغ باشد کاش برید خنجر قاتل، دروغ باشد کاش گمان کنیم که او هم زره به تن دارد گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد که جای سالم و بی‌زخم در بدن دارد گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد گمان کنیم که هر قدر غصه و غم هست کنار زینب کبری هنوز مَحرم هست چقدر روضه‌ی جانکاه کربلا دارد چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد برای روضه‌ی زینب بمیر، جا دارد غروب بود و مقاتل که روضه‌خوان بودند مَحارمانِ علی بین ناکسان بودند امام ظهر به نِی بود و آیه بر لب داشت امام عصر دهم بین خیمه‌ها تب داشت اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت هوای معجر خود را همیشه زینب داشت تمام دخترکان را سوار محمل کرد برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد به نیزه‌ی سر عباس خواهری رو زد گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد برای خواهر ارباب ناقه زانو زد گذشت کرب و بلا، روضه‌ها نگشته تمام هنوز مانده مصیبت، بخوان، امان از شام ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•عاشق شدن فقط.. و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...* دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم در کوی یار صاحبِ ‌قیمت نمی‌شدیم این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است *كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة‏"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي  نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...* بعد از حسین روح دمید انقلاب را بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را زنده نمود نهضت ختمي مآب را محكم نمود عفتِ این زن حجاب را خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است *اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد* سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده اوست آثار داغ‌عشق به پیکر رسيده اوست صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست پر خون شده‌ست سینه اگر، زارِ زینب است *اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:"  لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...* قامت کمان نمود که یارش بایستد تا که حسین دار و ندارش بایستد پرچم بلند کرد، شعارش بایستد حقش نبود شمر کنارش بایستد آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟! امیر عظیمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد *مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...* دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد *يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!... خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن، بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ مارو برسان... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•سرها به نیزه رفت.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ راوی نوشته است غروبی غریب بود سرها به نیزه رفت، طلوعی عجیب بود راوی نوشته است که آتش زبانه زد در خیمه گاه گشت و، فقط تازیانه زد زن ها و بچه ها که گناهی نداشتند جز بوته های خار، پناهی نداشتند هر کس دوید از طرفی بین خار و خس خاکستری ز خیمه به جا مانده بود و بس پیچیده بود در دلِ آن دشت، آهشان آتش شبیه شمر شد و بست، راهشان آتش شبیه دست، سوی گوشواره رفت آنگاه سمت غارتِ یک گاهواره رفت اگر گهواره را پس داده بودند دلش خوش بود با طفلِ خیالی... راوی نوشته است که آن جسمِ چاک چاک در آفتاب ماند دو روزی به رویِ خاک وامحمداه ! این کشتهٔ فتاده به هامون حسینِ توست «حسین...» : دکتر محمدمهدی سیار ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره.. و روضه گودال اجرا شده شب هفتم محرم ۱۴۰۱ به نفس کربلایی سیدمهدی حسینی* •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شمر اگه بره، سنان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره حتی ازت دمِ اذان نمی‌گذره تو قتلگاه تو، زمان نمی‌گذره غروب شد، خورشید نشست شمر ولی از تنت پا نشد .. اذان شد، نمازش رو بست راهِ حلقت ولی وا نشد .. یک زن تنهام چطور شمرُ ازت جدا کنم ؟! پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم ؟! نیزه رو نیزه .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت با مرکب از روی تنت برادرم گذشت .. آب از سرت گذشت، آب از سرم گذشت خودم دیدم چیا به مادرم گذشت .. خلاصه ، راحت شدی من بمیرم بهت سخت گرفت می‌دونم این نصف روز قدر یک عمر ازت وقت گرفت نزار جلو نامحرما تو رو بلند صدا کنم پاشو اذونِ مغربِ من به کی اقتدا کنم لب گودال، مادر افتاده ته گودال یک سر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. از روی نیزه، یک سر افتاده از روی نیزه، اکبر افتاده مادر افتاده .. خواهر افتاده .. دختر افتاده .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•وایِ من خیمه ها... و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلم گرفته حاجت مرا روا نمی کنی ؟ در این دل شکسته ام برو بیا نمی کنی ؟ امیر بی قرینه ام، نشسته غم به سینه ام غم فراق را بگو چرا دوا نمی کنی ؟ همیشه خوبی مرا بزرگ جلوه می دهی بدی این خراب را تو بر ملا نمی کنی اگر چه نوکری بدم ولی نمی کنی ردم اگر تو را رها کنم مرا رها نمی کنی منم گدای مادرت، سرم فدای مادرت به خاطر همین مرا ز خود جدا نمی کنی *به احترام مادرت که وساطت کرده دست منو گرفتی، آقا خودم میدونم من وصله ناجوری هستم برا هیئت شما، برای عاشقای شما برا دوستای شما...* منم گدای مادرت، سرم فدای مادرت به خاطر همین مرا ز خود جدا نمی کنی کنم به ناله زمزمه اغثنی یابن فاطمه به حق شاه علقمه، مرا دعا نمی کنی ؟! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وایِ من خیمه ها به غارت رفت گیسویی رویِ نی پریشان شد وسط چند خیمه سوزان خواهری دل شکسته حیران شد وایِ من چادری به یغما رفت بانویی معجرش در آتش سوخت مَردِ بیمار این حرم تنها است نیمی از بسترش در آتش سوخت عاقبت هرچه بود با سختی سر ِ خورشید را جدا کردند مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از دِرهَم و طلا کردند *آه! امشب سر ابی عبدالله رو کجا می‌برن؟* مرد خورجین به دستی آوردند صحبت از دِرهَم و طلا کردند بادِ تند خزان چه سوزی داشت چند برگی ز لاله ای گم شد در هیاهوی زیور زینب گوشوار سه ساله ای گم شد *برا بچه هات بمیرم آقا جانم! امروز دختر ابی عبدالله میگه دشمن دنبال من می دوید منم فرار کردم، چنان با کعب نیزه به من زد که بی هوش رو زمین افتادم نمیدونم چقدر طول کشید دیدم صورتم داره خیس میشه، چشام رو باز کردم دیدم عمه ام زینب بالا سرمه داره گریه می کنه... نگفتم گوشم، نگفتم پاهام، نگفتم بدنم، گفتم عمه یه چادر به من بده... بی بی چی فرمودن:حضرت یه ناله ای زد فرمود: منم مثل تو ام قربونت برم امروز یه اتفاقایی افتاده، در زیر پای اسب دو کودک ز دست رفت همه رو هر جور بود جمع کرد آورد همه ی خيمه ها هم که آتیش گرفته یه خيمه نیم سوخته باقی مونده همه رفتن تو این خيمه نیم سوخته یکی میگه من بابا مو میخوام یکی میگه من عمو عباسم و میخوام یکی میگه پاهام درد می کنه یکی میگه عمه گوشوارمو از گوشم کشیدن یه خانمم یه گوشه می گه علی لای لای چیکار کردن امشب نمیدونم فقط میدونم دل امام زمان خونه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ معجر ندارم عمو عباسم کجاست خبر ندارم گفت بابا دست عدو بزرگتر از صورت من است بابا یک ضربه زد تمام رخم را سیاه کرد مثل یک جوجه کنجی نشسته به گردن او طناب بسته رو خشت دیوار سر میگذاره یتیم زهرا بابا نداره یتیمی درد بی درمان یتیمی یتیمی خواری دوران یتیمی الهی طفل بی بابا نباشد اگر باشد در این دنیا نباشد *الهی اگه طفلی بی بابا شد کتکش نزنن سیلی نزنن... روزی که زهرای مرضیه بین در و دیوار بود اسما گفت اومدیم بالا سرش سر بی‌بی رو برداشتیم فرمود علی رو کجا بردن بلند شد یه دست به دیوار یه دست به پهلو، هی صدا میزنه علی رو نبرید نبرید نَبَرید... اما امروز زینب اومد رو تل زینبیه دستا رد رو سر گذاشت هی صدا میزد: نَبُرید نَبُرید نَبُرید پاشو از رو سینه داداشم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop