eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.1هزار دنبال‌کننده
721 عکس
388 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦• سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام زیارت مخصوصِ امام الرئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام به نفسِ کربلایی مسعود پیرایش✨ •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾❀🕊✿🕊❀✾••┈┈• «دستام خالیِ ، دستامُ بگیر ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر» منی که عمریه کبوترِ گوهرشادم خاطراتِ حرم دیگه نمیره از یادم تصویرِ گنبدُ این روزا هر کجا دیدم با یه دلِ شکسته به آقام سلام دادم آقاجون نوکرت اومده دوباره پیشِ تو رو زده دستِ خالیه من رو ببین .. ببین اشکِ چشام جاریِ به خدا وقتِ دلداریِ دوباره پایِ حرفام بشین .. «دستام خالیِ ، دستامُ بگیر ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر» سایۀ لطفِ تو افتاده رو سرم آقا پر میگیره دلم دوباره تا حرم آقا حالا که دورم از ضریحِ با صفایِ تو میونِ عاشقا اسمِتُ میبرم آقا تمومِ لحظه هایِ منی تو امامِ رضایِ منی تویی لیلا منم مجنون .. بطلب ای عزیزِ دلم به خدا که مریضِ دلم بده بازم دوا درمون .. عبدِ رو سیام ، هستم سر به زیر اَیها الرضا دستامُ بگیر «دستام خالیِ ، دستامُ بگیر اَیها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر» شبایِ جمعه دل هواییِ حرم میشه روضه بهونه ای برا چِشم ترم میشه شبایی که دلم برایِ کربلا تنگِ اسمِ عزیزِ فاطمه بال و پرم میشه یا حسین میگمُ میپرم دلمُ تا حرم میبرم کنارِ گنبدِ ارباب .. خودمُ تو حرم میبینم که یه گوشه میرم میشینم میخونم با دلِ بی تاب .. شاهِ کربلا یا نعم الامیر اَیها العزیز ، دستامُ و بگیر «دستام خالیِ ، دستامُ بگیر ایها الرئوف ، یا نِعمَ الامیر» ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┅═✧❁۞══۞❁✧═┅┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir
👌باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: ‼️ از استفاده از مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•این چهل سال فقط .. و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس کربلایی مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● پیرمرد بلا کشیده منم پسرِ شاه سربریده منم روضه خوانی که هرچه می گوید با دوچشم کبود دیده منم *چه کردن با این آقا .. فرمود: «یَا لَیْتَنِی لَمْ تَلِدْنِی‏ أُمِّی» .. کاش مادر منو به دنیا نمی آورد .. قربونه قبرِ بی چراغت ..* سر سفره به غذا تا نظرش می‌افتاد فکر اطفال گرسنه به سرش می‌افتاد *حال و هوات اربعینیِ .. ان شالله دیگه راهِ حرم باز بشه .. بریم تو موکبا اونجا روضه بخونیم و ناله بزنیم ..* شیرخواره بغل تازه عروسی میدید یادِ لالایِ ربابُ پسرش می افتاد گله می کرد زِ چشم بدِ بازاریها سر بازار همین که گذرش می افتاد *محملِ عمۀ ما را چقدر هول دادن به خدا از سر بازار بدم می آید ..* گوسفندی جلویش ذبح شد و رفت زِحال به دلش روضۀ ذبحِ پدرش می افتاد این چهل سال فقط سینه زد و گفت حسین یادِ گودال فقط سینه زد و گفت حسین یادِ روزی که زِخیمه نگران زد بیرون با عصا گریه کنان سینه زنان زد بیرون بی رمق جانب گودال نظر می انداخت دید با یک سر آشفته سنان زد بیرون از تنِ شاه لباسِ عربی را بردن نیزه از هر طرف پیکرِ او زد بیرون چادرِ فاطمه را هم به خدا خونی کرد خونِ آن حنجرِ خشکیده چنان زد بیرون دورِ ناموسِ خدا حلقۀ نامحرم بود خواست کاری بکند حیف که‌ فرصت کم بود آنطرف‌ چشم نوامیس بدستانش بود اینطرف برروی دستش گره ای محکم بود هرکه‌ پرسید ز بازار فقط گفت الشام.. گفت‌ آنقدر بدانید که‌ خولی هم بود وسط مجلس می تکیه به زینب دادم چون که بر عرش خدا تکیه زدن حقم بود گذر از شام به جز طعنه و آزار چه داشت سهل ای کاش که همراه خودش پارچه داشت شاعر: دستِ تو رو بستن بینِ بیابونا چقدر کتک خوردی از نامسلمونا بعدِ چهل سالم هنوز زمین گیری از خنجرِ کهنه، چقدر تو دلگیری آخه تو دیدی گوشواره ها رو چه جوری غارت بردن .. یادت می افته که خواهراتُ چه جور اسارت بردن .. از آهِ تو اینها، اصلاً نترسیدن جلو چشم مردم آتیش سرت ریختن چقدر تو رو آزرد بند و طناب آقا کشوندنت بینِ بزم شراب آقا چه ناسزاها شنیدی آخه میدنِ بازار ای وای .. سختِ ببینی تو عمه هاتُ میون انظار ای وای .. مگه یادم میره کعب نی و حمله و غارت مگه یادم میزه ناموسِ حیدر و جسارت مگه یادم میره دروازۀ شام و اسارت ای حسین ..... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•با وضو از دیدۀ تر مینویسم.. و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها _ مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● با وضو از دیدۀ تر مینویسم فاطمه مثل فضه مثل قنبر مینوسم فاطمه باطن الله اکبر می نویسم فاطمه هستی موسی‌بن‌جعفر می نویسم فاطمه تا قیامت آفتاب روشن دین فاطمه ست نور زهرا! صبر زینب! جمع دراین فاطمه ست حضرت‌معصومۀ طاهاست! عصمت را ببین محملش نور است نور الله عزت را ببین *با چه احترام و عزت و مقامی بی بی وارد قم شد .. بهترین نقطه قم بی بی رو اسکان دادن ..* سجده اش را بنگر و اوج عبادت را ببین جان سلطان است این بانو! کرامت را ببین *یا امام رضا یه نگاهی به ما کن اقا .. این مردم به عشقِ شما و خواهرِ بزرگوارتون اومدن .. بعضیا رزق برا فاطمیه‌شون میخوان .. درست اومدید .. هر زمان دلتنگِ زهرا می‌شوم قم می‌روم هر موقع دلم یادِ مادر می‌افته میرم قم حرم این بانو .. من که نمیدونم قبرِ خاکی کجاست .. نقل کردن پدرِ مرحوم آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله چهل شب تو حرم امیرالمومنین چله گرفت، بعد از چهل شب تو عالم مکاشفه مشکل گشای عالم امیرالمومنین رو مشاهده کرد .. حضرت فرموده باشند چی میخوای چهل شب تو حرم بیتوته کردی؟! .. عرضه داشت اگه میشه قبرِ مادرم فاطمه رو بهم نشون بدید .. آقا فرموده باشند این وصیتِ فاطمه سلام الله علیهاست اما اگه میخوای قدر و منزلت فاطمه‌م رو بدونی برو قم قبر دخترم فاطمه معصومه رو زیارت کن .. هر زمان دلتنگِ زهرا می‌شوم قم می‌روم میلِ مشهد میکنم، پا میشوم قم می‌روم چند روزی‌هست تب دارد نگاهش‌بر درست آنقدر غم خورده و غم خورده خیلی لاغرست *به عشق علی ابن موسی الرضا این همه راه از مدینه آمده .. اما بیشتر از همه این دردها، این غم دوری اذیت میکنه:* دردِ دوری از تمام درد و غم‌ها بدترست باز هم یک فاطمه از درد بین بستر است بریم مدینه .. این دردِ فراق و دوری از علی رو داره .. بی بی هم همینطور .. گریه‌کنا، بی بی حتی نتونست یه لحظه صبر کنه .. به خدا اگه یه مرد پشتِ در اونجور مجروح شده بود دیگه بلند نمیشد .. دنبال حیدر میدوید از سینه اش خون میچکید ..* رفته بین هر بیابان در هوای دلبرش روی ناقه بین‌ محمل سایبان دارد سرش شکر! نامحرم ندیده هیچ‌کس دور و برش یا نخندیده کسی بر خاک روی معجرش دردِ پا دارد ولی دردش فراوان نیست نیست پای بی‌بی زخمی از خارِ مغیلان نیست نیست در مسیرش غیر تکریم و ادب دیگر ندید با لبِ تشنه رضای خویش را بی سر ندید دور تا دور خودش چشم بد لشگر ندید غارت چادر ندید و غارت معجر ندید عمه اش زینب ولی زیر لگدها مانده بود بین آن نامردهای پست تنها مانده بود شاعر : سید پوریا هاشمی پا برهنه میدوید و میدوید و میدوید زودتر از شمر آیا به برادر……..؟ ای حسین ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•راهی شد قافلۀ عشق و.. تقدیم به ساحت مقدس شهدای سرفراز و بسیجیان مکتب خمینی(ره) _ مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● راهی شد قافلۀ عشق و امید دل من چرا دوباره نرسید؟ به شهادت نرسید هر کسی که توی زندگی نشد عین شهید بیا دل من بهتر از گذشته‌ها بندگی کن با دیدن عکس شهید احساس شرمندگی کن بیا و کمی هم شبیه شهدا زندگی کن «کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکباران عاشق پرنده‌تر ز مرغان هوایی» «کجایید ای شهیدان خدایی...» چه ندیده‌ها که با دل می‌دیدند چه نگفته‌ها که با دل شنیدند ننشستند بی‌تفاوت مثل ما دویدند و به شهادت رسیدند فهمیده بودند که باید اینجا باشند اهل سفر از معبر دنیا باید گذشت با بالِ چشم تر رزق شهادت می‌گرفتند همه از اشک سحر «بیا ای دل از اینجا پر بگیریم ره کاشانۀ دیگر بگیریم بیا گم‌کردۀ دیرین خود را سراغ از لالۀ پرپر بگیریم» «کجایید ای شهیدان خدایی...» وقت رزم اهل دلاوری بودند با شهامت، همه حیدری بودند نیمه‌شب اهل مناجات و بُکا وقت روضه، همه مادری بودند از غم غربت علی بدجوری دلسوخته بودند رمز فدایی شدن از فاطمه آموخته بودند نگاه امید به دعای فاطمه دوخته بودند «گل اشکم شبی وا می‌شد ای کاش همه دردم مداوا می‌شد ای کاش» خدایا به حق اُمُّ الشُّهدا «شهادت قسمت ما می‌شد ای کاش» «کجایید ای شهیدان خدایی...» شده پیدا پرچمی از راه دور باقی نیست راهی تا قله‌های نور عصر دلتنگی به آخر رسیده دمیده طلیعۀ صبح ظهور ابومهدی و حاج قاسم دارند به دست پرچم نصر به سوی غزّه در خروشند برای شکست حصر شهدا از راه می‌رسند با لشکر ولی‌عصر می‌رسد شب‌های غربت به پایان مشام کوچه دارد عطر باران با سپاهی از شهیدان زنده می‌رسد از راه خون‌خواه شهیدان «کجایید ای شهیدان خدایی...» شاعر: یوسف رحیمی نغمه‌پرداز: سیدعلی‌اکبر حسین‌پور @hajmasoudpirayesh ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•رفت فرمانده و تو ماندی.. و توسل تقدیم به روحِ شهدایِ مقاومت خصوصاً سردار دلها حاج قاسم سلیمانی و همۀ آزادی خواهانِ جهان _ حاج مسعود پیرایش •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ باورش غیر ممکن است ولی فتنه ها باز قد علم کرده اند بی هوا مخفیانه در دل شب دست فرمانده را قلم کرده اند فکر کن امشب آن شب جمعه است نگرانی به احتمال قوی حاجی آمادۀ سفر شده و تو قرار است جانشین بشوی فکر کن زیر آسمان آن شب آن شبِ بی ستاره ی بغداد سر او روی دامنت باشد او که دور از وطن غریب افتاد رفت فرمانده و تو ماندی با این همه بارِ بر زمین مانده با خودت فکر کرده ای آیا کار تو چیست بعد فرمانده مانده ای با هجوم آتش ها در دل جبهه های گوناگون همه بر طبل جنگ می کوبن منتهی با صدای گوناگون جا نمانی از این قیام بزرگ جبهه را بی هیبت نگذاری گوش کن این صدای فرمانده است رهبرت را غریب نگذاری در هجوم هزار ها کوفی کربلایی بمان و عابس باش دم به دم پا به پای فرمانده جا نزن مهدی المهندس باش قلب لشگر اگر ز هم پاشید جنگجویی رجز نمی خواند این نظام این علم اگر افتاد حرمی در جهان نمی ماند فتنۀ عمروعاص را بشکن دل بده دست ذوالفقار علی نکند با خطایت من یا تو بشود کم از اقتدار علی مرد میدان اگر به خاک افتاد عرصۀ جنگ همچنان غوغاست منو تو مرد این مبارزه ایم خنجر انتقام در کف ماست نه بترس از کسی نه سازش کن در هیاهوی جنگ قاسم باش معنی مکتب سلیمانی است اینکه در هر زمان مقاوم باش راه فرمانده تا ابد باقی است رهرو راهِ عشق بسم الله هدف بعد ماست اسرائیل فاتحان دمشق بسم الله خون فرمانده خون ایران بود که به جوش آمده است و بعد از او یک جهان در هوای خونخواهی به خروش آمده است بعد از او دو سه تا ضربه مانده تا مالک خبر فتحِ دیگری بدهد نگذاریم فتنه ی داخل کار را دست اشعری بدهد موسم انتقام نزدیک است کار ظلم اینچنین نخواهد ماند این همه خونِ دل که ریخت به خاک بی گمان بر زمین نخواهد ماند پرچم شیعه چادر زهراست چادری که به روی خاک افتاد هم در آن کوچه هم زمانی که پیش آن جسمِ چاک چاک افتاد ________________ روز روشن میان یک کوچه مادری راه خانه را گم کرد گریه ها در گلوش بوده اما محض روی علی تبسم کرد آی علمدار علی .. دستی که سهم دست تو شمشیر کرده است *امام صادق فرمود ، (می خوام بی مقدم برم تو روضه ..) فرمود می خواید بدونید سبب شهادت مادر ما چیه؟! اون روز تو کوچه ، اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ .. آنچنان با شمشیرِ در غلاف به بازویِ مادر زد ..* دستی که سهم دست تو شمشیر کرده است سهم رقیه را غول و زنجیر کرده است *اون روز تو کوچۀ مدینه تا دستِ علمدارِ علی رو زدن ، دیگه مادر از پا افتاد .. کربلام تا دستِ عباسُ زدن دیگه راه و گم کرد .. "وَقَفَ مُتِحَیرا” مونده بود چه کنه ..* پاشو ابوالفضل پانشی افسوسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل اصغر گلو بوسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل قضیه ناموسی میشه نذار بشه پاشو ابوالفضل شده کولت کنم اخا می برمت پاشو ابوالفضل یا مث اکبر رو عبا می برمت عمودی آمد و بر فرق پاک او اثر کرد صدای استخوانِ سر حسین را در به در کرد *صدای شکستن استخوانِ مادرُ شنیدن بچه ها ..* پیکری پاره سوخت در شعله پشتِ در خطر مادر شعله چند نفر میزدن مادر را بی هوا میزدن مادر را با لگد می زدن مادر را *به آقامون سید الشهدا میگن غریب ، چون دور از خونۀ مادری به شهادت رسید ، حاج قاسمم تو غربت کشته شد .. اما غیرتیا سخت در خونۀ خودت تو خونۀ خودت بکشن مادرت رو .. * بی هوا می زدن مادر را چهل نفر می زدن مادر را پشت در می زدن مادر را یه مادر تو آتیشُ یه لشگر جلو روشه یه دستش به دیوارُ یه دستش به پهلوشِه کاش بارون بباره کاش دشمن بفهمه مادر بار شیشه داره ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•اشک شرمندگیم وقت سحر.. ومناجات با خدا ویژه ماه مبارک رمضان اجرا شده شب 17 رمضان 1401 به نفس حاج مسعود پیرایش •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّل فَرَجَهُم» «اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» اِلٰهی العفو .. اشک شرمندگیم وقت سحر خوب تر است فقر محتاج اگر قرب ندارد ضرر است *اگه میایم اینجا، این دست خالیمونُ نشون می دیم می گیم بیچاره ایم بدبختیم، اگه این حرفا ما رو به تو نزدیک نکنه به چه دردی می خوره خدا ..* آمده طفل گریزان و فراری به سویت پس گنه کاری من را تو نیاور به رویت نگذازی که غلط های اضافی بکنم زود برگشتم این خونه تلافی بکنم ناز کن ناز که دارم به همین ناز نیاز جنگو دعواکه نداریم بزرگی کن باز *هرجا می دیدم دو سه نفر دعوا می کردن مردم می اومدن می گفتن، ببخشش از بزرگانه، تو بزرگی کنه و گذشت کن .. دستم از پشت به دور سرم آویخته است آبرو دار ببین آبرویم رخته است جنس ناجور بدهکار شدن هم دارد مست عصیان شدنم خار شدنم دارد با تمام بدی و با همۀ کاستی ام این تو بودی که به جای همه می خواستی ام روایته :«وقتی یه بنده اشتباهی می کنه، دستور میاد ثبت نکنید منتظرم عذر خواهی کنه، بنده ام غافل بود حواسش نبود، وقت می گذره ، می خوان بنویسن ملائکه، ندا می رسه دست نگه دارید، فرصت نکرده بیاد عذر خواهی کنه، مهلتش بدید. ندا می رسه شرایط محیا نبود جای خلوتی پیدا نکرد باهام حرف بزنه، دست نگه دارید ، دوباره میان ثبت کنن ، ندا میرسه ، آی ملائکه چی کار دارید با بنده ام؟ منو با بنده ام رها کنید ، تو چقد امید داری ما بر گردیم و ما اصلا حواسمون نیست اینقدر این مراحل و دست نگه داشتن ها ، به رو گذاشتن خدا واسه بنده ی بدکار تکرار میشه ، تا یه جایی که امام سجاد فرمود :«من از چشم تو می افتم خدا» خدایا نزار به اونجا برسم ، همین که این لحظه پا میشم میام مناجات یعنی یه امیدایی هست ، یعنی یه فرصت هایی هست ، یعنی یه خبرایی هست* غیر زهرای تو امید ندارم به کسی کاش پیش حسینش به حسابم نرسی *واسه ما خیلی سخته از ارباب که چه عرض کنم ، یه وقت منو از بین این رفقای هیئتی جدا کنی بگی راه تو از اینا سواست، تو ادا در می آوردی اینا تو عشقشون ثابت کردن حسینی هستند ..* گریه بین حرمش برکت اوقات من است کربلایی نشدن جزو عقوبات من است جان به قربان کسی که همه جا گفت حسین مادری در وسط کرب و بلا گفت حسین ته گودال نشستن سرت را ببرن نفس بی رمقو مختصرت را ببرن شمر و سنان با تو خصومت دارن *مادرِ دیگه .. به خدا ی خار دست بچه ش میره آروم و قرار نداره ، تو تب می کنی مادرت خواب نداره شبا، آخ بمیریم واسه مادر سادات ..* بدنت ریخت بهم بسکه خباثت دارن ای برهنه که میان دگران کشته شدی خیره ماندی به حرم دل نگران کشته شدی نگران بود چی به سر زینبش میاد روایت مقتل : «آقامون با هزاران ضربه و تیر تو گودی قتلگاه افتاده ، آخه قرار با صبر بکشنش ، یه عده ام عجله دارن ، زود سراغ غنیمتی ها برن ، گفتن چه کنیم ببینیم حسین زنده اس یا نه؟ ،یکی گفت من میدونم باید چی کار کرد ، صدا زد داریم حمله می کنیم به سمت خیمه ها ، با هر زحمتی بود ، خودشو به یک شمشیری شکسته تکیه داد یعنی من هنوز زنده ام ، کسی به سمت خیمه ها نره» بابا عبدالله مظلوم بودی از آب فرات محروم بودی و تشنه کشتنت ، مظلوم بودی و ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•آمدم باز درِ میکده ات .. و توسل ویژۀ شهادت حضرت حمزه علیه السلام و حضرت عبدالعظیم سلام الله _ حاج مسعود پیرایش •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ .. (سوره الأنبياء/ ۸۳) يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ (سوره يوسف/ ۸۸) آمدم باز درِ میکده ات گریه کنان تشنه ام تشنۀ دیدار، سبویی برسان این طرف آن طرفم جانِ رقیه مکشان بنده ات را به سر سفره زهرا بنشان خواهشاً اشک دو چشمانِ مرا جاری کن کار از کار گذشته تو فقط کاری کن سینه ام وادی طور است پُر از نورِ جلی ست تازه فهمیده ام این گریه چه خیر العملی ست دامن رحمت تو هم ابدی هم ازلیست بندۀ سینه زنت دست به دامان علیست به سرم سایۀ ایوان و امان نجف است دل من تنگ علی تنگ اذان نجف است من بهم ریخته ام کاش که درهم بخری گذری هم که بیایم تو ز من میگذری در شب اول قبرم ز تو دارم اثری آمدم تا که مرا پیش حسینت ببری من خجالت زدۀ تو شدم آبم نکنی جلویِ چشم علمدار خرابم نکنی آمدم تا که فقط دل بسپارم به حسین بگذارید بیفتد سر و کارم به حسین باز افتاده همه کوله و بارم به حسین تک و تنها کس و کاری ندارم به حسین شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست آن لبِ تشنه که می خواند دعا ریخت به هم ته گودال، سری با نوک پا ریخت به هم مادری گفت حسین و همه جا ریخت به هم خیمه ها ریخت به هم، کرببلا ریخت به هم کهنۀ پیرهنی داشت و صیاد کشید سر ناموسِ حسین بن علی داد کشید .. شاعر: تا اومد بدن حمزۀ سیدالشهدا رو دید عبا رو درآورد رو بدنِ حمزه انداخت .. اینجای روضه، روضه خوان متحیره بره کربلا یا مدینه .. آخه این صحنه یه جای دیگه ام تکرار شد .. تا دید فاطمه رو زمین افتاده .. خونه پر از اراذل و اوباشِ .. عبا رو ، رو فاطمه انداخت .. شام رحلت محدث بزرگ حضرت عبدالعظیمِ .. ان شالله به جایی برسیم آقا و مولامون بهمون بگه «أنتَ وَلِيُّنا حَقّاً ..» امام هادی فرمود در مقام حضرت عبدالعظیم که تو دوستِ حقیقی ما هستی .. ان شالله ما هم به اونجا برسیم .. نگاه کرد دید خواهرش داره میاد .. بدن، بدنِ یه علمدارِ رشیدِ هنوز دست و پاهای مُثله شده بیرون مونده .. فرمود خار و خاشاک بیارید بدن رو بپوشانید آخه خواهرش طاقت نداره نمی تونه تحمل کنه .. صلی الله علیک یا اباعبدالله .. اذون گفتن اما، هنوز زیرِ پایی .. سه ساعت تمومه که تویِ قتلگاهی هنوز توی گودال، شلوغه عزیزم خودت بهم بگو اینا دروغ عزیزم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
🔖باتایپ عبارت مورد نظر در جستجو یا کلیک بر عبارات پایین علامتی(↑ و ↓)شکل در پایین صفحه می آید که با ضربه برآن مطالب مرتبط در اختیار شما قرار میگیرد: یا: 👌واعظ و مداح: 👌مناسبت ها: 👌جشن ها: 👌مناجات دعا: ‼️ از استفاده مطالب تا کسب تسلطِ کافی خودداری شود.