eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 انتخاب غلط فساد آورد .. |⇦• اشعار بسیار زیبا و حماسی خوانده شده قبل از اقامه نماز جمعه توسط رهبر شجاع و دلاور جهان اسلام حضرت امام خامنه ای حفظه الله توسط سید رضا نریمانی •✾• ┅═•┄◉⊰↭⊱◉•┄═┅ جمعه ی دیگری رسید از راه باز با عشق بسته‌ام عهدی با تمام وجود میگویم‌ السلامُ علیکَ یا مهدی پسر فاطمه!نگاهی کن فاطمیّه است و دل پر از غوغاست دلمان خون شد از ندیدن تو دل ما خوش به ذکر یا زهراست دوره‌ی آخر الزمان شده است فتنه ها باز قد علم کردند شمرها باز هم در این میدان دست عباس را قلم کردند یابن زهرا ! مقابل دشمن شیعه این‌بار هم مقاوم بود پرچم کربلای این جبهه همه جا دست حاج قاسم بود سرد و گرم چهل بهار و خزان درس آمادگی به ما داده ست مرد میدان علم و ایمانیم لشکر حاج قاسم آماده ست گام دوم شروع شد با خون حاج قاسم به شاهدان پیوست چِقَدَر آشناست این قصه یک زمینی به آسمان پیوست دشمنان بی هوا زدند او را رفتنش نیز مثل فاطمه بود دست افتاده ی دلاور ما راوی روضه هایِ علقمه بود تشنه ی انتقام بودیم و باز با داغ امتحان دادیم با شهیدان آسمانیمان همه جا لحظه لحظه جان دادیم بین آغوش یک هواپیما هم وطن‌های ما شهید شدند ما که شرمنده ی شهیدانیم ولی آنها چه روسفید شدند به خدا امتحان سختی بود وسط این همه پریشانی چه بگویم که در دل ما نیست داغشان کمتر از سلیمانی داغ‌ اگر هست یادمان نرود نقشه‌ی جبهه‌ی مقابل چیست؟! خونِ هم‌نوع ماست روی زمین خوب دقت کنیم! قاتل کیست؟ گیرم آن اشتباه هم رخ داد ما نباید که اشتباه کنیم ما نباید سپیدی حق را با ذغال عدو سیاه کنیم جبهه‌ی خصم را بکوب ولی جبهه‌ی بچه‌های خود را نه ریشه‌ی خصم را ببُر اما شاخه‌ی زیر پای خود را نه زلزله، سیل، جنگ، آبادی امنیت، اقتدار، آرامش... هرکجا کار بر زمین مانده هم سپاه آمده‌است هم ارتش گرچه غمگین داغ هموطنیم گرچه این داغ، سخت و جانفرساست آتش جنگ را که روشن کرد؟ بانی این جنایت آمریکاست بوی بال فرشته می آید این نفسهای آخر دیو است سیلیِ محکمی زدیم اما هدف بعدمان تلاویو است سیلیِ آبدارِ آن شب، بود تازه آغازِ باءِ بسم الله انتقامی که گفته شد یعنی شرّتان از زمین شود کوتاه راهتان جز فرار ازینجا نیست با سپاه علی در افتادید آی سگ‌های هار! این دفعه گیر شیران حیدر افتادید خون فرمانده کار خود را کرد همه جای جهان پر از غوغاست کوریِ چشم دشمنان وطن روزهای زوال آمریکاست روزگار افول شیطان است آخرِ قصه این نخواهد بود مطمئنیم شیعه خواهد دید این جهان را بدونِ آل سعود کور شد چشم دشمنان امروز انقلاب از همیشه پویاتر پرچمی که همیشه بالا بود می‌رود لحظه لحظه بالاتر سبز و سرخ و سفید ، یک‌رنگیم زیر یک پرچمیم ، یک‌دستیم حرف قوم و نژاد و مذهب نیست ما به یک انقلاب دل بستیم عده‌ای از خواص همواره نان این انقلاب را خوردند در بزنگاه فتنه‌ها اما سر از اردوی کین در آوردند هم وطن ! یاور علی ! برخیز لحظه ی انتخاب را دریاب انقلابی بمان و با هر رأی جبهه ی انقلاب را دریاب حیف از این آسمان آبی که در پسِ ابر آفتابی نیست زخم‌ها خورده‌ایم پی در پی از مدیری که انقلابی نیست ما علیه فساد جنگیدیم باید این نکته را به یاد آورد انقلاب امام سالم بود انتخاب غلط فساد آورد با تمام فسادها اما مانده است انقلاب پاینده اندکی صبر ، صبح نزدیک است بی‌گمان مال ماست آینده نکند باز یادمان برود همه در بیعت ولی هستیم قاتل دشمن است وحدت ما همه فرمانبر علی هستیم نهضتی که به ما رسید امروز از مدینه شروع شد، از در پشت در مادرم زمین افتاد تا بماند قیام پیغمبر فتنه گرها به صحنه آمده اند آی یاران مسیر گم نشود در دل هرم آتش فتنه خُنکای غدیر گم نشود فتنه از هر طرف هجوم آورد خانه‌ام باز در خطر افتاد شیعه هربار بی تفاوت ماند آتش آمد به جان در افتاد گفتم از در ، چه شد که چشمانم مثل ابر بهار می بارند شهدا روزیِ شهادت را از همین فاطمیه ها دارند غم از این بیشتر؟! که جان رسول دلش از جور دشمن آزرده ست دست حیدر طناب پیچ است و فاطمه پشت در زمین خورده است چه بگویم که بغض ، سنگین است آنچه باید نمیشد آخر شد غم از این بیشتر؟! که در خانه رو بگیرد زن از محارم خود شاعران: _______ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•قرارِ زندگی هامون.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ●•┄༻↷◈↶༺┄•● قرارِ زندگی هامون، همش دور و ورت باشه مرام و باورم مثلِ، مرام و باورت باشه نشد بشناسمت آقا، حالا این نوکرت گیره یه کاری کن حسینی شم، که دیگه واقعاً دیره فدای خونوادت شم، کمک کن خونوادم رو یکم بهتر شده حالم، نگیر از من محرم رو یه چندوقته که دلگیرم، من از زندونِ این دنیا تو که دلواپسم بودی، پَرُ بالم بده حالا قرار این بود و میمونه، که با برنامه ترباشم برای بچه هام باتو، یک الگو یک پدر باشم تا وقتی با توام مولا، توخونم آشنادارم یه عمره توی این خونه، یه عکس از کربلا دارم دلم سنگه ولی حتما، یه روزی باتو دُر میشه یه روزی اخرش این بد،میاد پیش تو حُر میشه شاعر: من حقم که، لایق نشدم من حقمِ چون، عاشق نشدم مثه فردایی کاروان رسید کربلا .. همه خیالشون راحته چون نگهبانی مثه عباس داره از خیمه ها محافظت میکنه .. رقیه راحت بخواب .. ــــــــــــــــــ نگرونم به جون خودت قسم چه کنم خیلی برات دلواپسم وقتی گفتی کربلا، دلم گرفت جوری که بالا نمیاد نفسم گله از این دلِ عاشق می‌کنم میشنوی صدامو هق‌هق می‌کنم یه چیزی بگو دلم، آروم بشه یه چیزی بگو دارم، دِق می‌کنم نمیدونم چه خاکی سرم کنم خیمه‌هامونو باید علم کنم باید از جلوی پای بچه‌ها دونه‌دونه سنگ و تیغ و جمع کنم قول بده مراقب خودت باشی زبونم لال اگه افتادی پاشی بلایی سرت بیاد من چه کنم جز تو هیچکی و ندارم داداشی قول بده به سمت درگیری نری طرفِ مسیر هیچ تیری نری دم گوش ذوالجناح اینو میگم قول بده سمت سرازیری نری آروم آروم توی ازدحام بزن اگه افتادی زمین صدام بزن حرمله به جای سینه‌ی حسین تیرتو به سمت بچه‌هام بزن ــــــــــــــــــ یک دم تصورکن، که زینب بی‌تو باشد اکبر نباشد، تازه سقا هم نماند برگرد تا زخم گلوی خشک اصغر تشنه برای جرعه‌ای مرهم نماند نزد رقیه باش تا آرام باشد درسینه‌اش یک ذره درد و غم نماند برگرد تا اینکه زبانم لال، زینب وقت شلوغی بین نامحرم نماند انگشترت دستت نمی‌ماند رَدش کن تا ساربان در فکر این خاتم نباشد ــــــــــــــــــ خدا رو شکر که خیمه سیرابه حالا که مشکامون پُر از آبه رقیه رو دوش اباالفضل و علی رو دست مادرش خوابه ولی دلم یه دنیا غم داره دلشوره آرومم نمیزاره جای گلای باغ زهرا نیست تو این بیابون که پر از خاره اشکم می‌ریزه داداش به احوالت زخمی نشه یه وقت پَر و بالت بری ازم جدا بشی و من بخوام بگردم اینجا دنبالت نمیزدی حرف جدایی کاش تو رو خدا فکر دل من باش حتی واسم سخته می‌بینم که خاکی شده صورت تو داداش میدونم اینا نقشه‌ها دارن میخوان تو رو جدا کنند ازمن دلواپسیام میشه بیشتر با صدای پای مرکب دشمن از تیغ و نیزه‌ها نشی سیراب نمونی تشتۀ جرعه آب لباس کهنه رو تنت کن که نسوزونه تنِ تو رو آفتاب ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
|⇦•بنا چه بود؟ بیاید به او... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده روز عاشورا محرم ۱۴۰۱به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *يه گوشه حضرت زينب نشسته داره نگاه ميكنه:...* بنا چه بود؟ بیاید به او سلام کنند بنا چه بود؟ که همراهی امام‌ کنند رسید آن همه نامه، از آن همه لبیک بنا چه بود؟ که همراه او قیام کنند بنا چه بود؟ بجنگند با فسادِ یزید که در رکابِ ولی کار را تمام کنند حسین با زن و‌ فرزند راه کوفه گرفت بنا چه بود؟ به ناموسش احترام کنند بنا نبود بیاید به قتلگاه، حسین که دور او‌ ته گودال ازدحام کنند *تاريخ نوشته چهارصد پيرمردِ كه به اصطلاح مُفتي و صاحبِ فتوا هم بودند، به صف شده بودن، قربةً الي الله مي زدن...* بنا نبود که پیران بر او عصا بزنند چنین به زخم‌ قدیم خود التیام کنند *از اينجا به بعد رو خودِ امام زمان گريه ميكنن و داد مي زنند...* بنا نبود که از کوفه تا خرابه ی شام نگه به خواهر او از فرازِ بام کنند بنا نبود به اجبار نیزه و شمشیر ورود عائله در مجلس حرام کنند شاعر: من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد دیدم که جای آب لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد خیلی نگاهشان به من اذیت کننده بود دور و بَرِ تو، دور و برم ازدحام شد کارم کجا کشیده که پرده نشین شهر با شمر بد دهن، سَرِ تو همکالم شد حسين...اي تشنه لب حسين حسين...عشقِ زينب حسين حسين...اي بي كفن حسين حسين...بي پيرُهَن حسين آن دَم بريدم من از حسين دل كآمد به مقتل شمرِ سيه دل او مي دويد و من مي دويم او سويِ مقتل من سويِ قاتل *اي واي حسينم... چقدر امروز زينب اين مسير رو مي دَويد، يا كنارِ بدنِ علي اكبر، يا كنارِ بدنِ قاسم، هي مي اومد بالايِ تَل...* او مي نشست و من مي نشستم او روي سينه من در مقابل * وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِك... وَالشِّمرُ جالِسٌ، نَفَسِ مادرم گرفت...* او مي كشيد و من مي كشيدم او خنجر از كين، من آه از دل *صداي هلهله داره مياد، يه عده دارن كف ميزنن، يه عده دارن تكبير ميگن، زمين كربلا داره ميلرزه، حضرت زينب سلام الله عليها اومد پيش امام سجاد، آقا داره توي تب ميسوزه، پرده ي خيمه رو كنار زدن، نگاه كردن... سري به نيزه بلند است در برابر زينب... هلال بن نافع ميگه: ديدم لب هاي حسين داره بهم ميخوره، نزديك اومدم، مي دونستم حسين نفرين كنه همه زير و رو ميشن، گفتم: بذار خيالم راحت بشه، اما ديدم داره ميگه: جگرم داره از تشنگي ميسوزه، تشنگي داره منو ميكشه... گفت: دلم سوخت رفتم سپرم رو پر از آب كردم، به سختي همه رو كنار زدم، نزديك گودال شدم، ديدم شمر با لباس هاي غرق خون از گودال بيرون اومد، گفت: هلال كجا داري ميري؟ گفتم: دارم برا حسين آب مي برم، گفت: دير اومدي كار تموم شد... دامن عربيِ شو كنار زد: ديدم سر حسينِ، گفتم: نانجيب! بالاترين جنايت رو كردي، چرا تن و بدنت داره ميلرزه؟ گفت: هلال! لحظه هاي آخر حسين، گوشه ي گودال هيچ زني نبود، اما يه صدايي ميشنيدم، يه خانومي هي مي گفت: "بُنَيَّ!" مادر!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop