eitaa logo
کانال ‌متن روضه
73.6هزار دنبال‌کننده
756 عکس
414 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•طاقت بیار علی..... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت علی اکبر دوبار به میدان رفت .. بار اول ابی عبدالله با حسرت نگاش کرد دست به محاسنش گرفت. حسین هی بلند میشد هی مینشست.. هی دستاش رو‌ فشار میداد هی میرفت خیمه.. علی اکبر رفت‌ میدان ..بعضیا نوشتن صد و بیست نفر رو به هلاکت رسوند..اما یهو متوجه نکته ای شد. دید داره شمشیر میزنه ولی شمشیر نمی خوره، نیزه میزنه ولی زخم‌ها بهش اثر نمی کنه..دلیلش چیه ؟ همین‌جور که داشت می جنگید برگشت پشت سر نگاه کرد دید باباش داره میدون رو‌ نگاه می کنه...فهمید هنوز حسین دل نکنده. فهمید باباش می خواد یه بار دیگه بغلش کنه.. گفت الان میام بابا... عطش رو بهانه کرد برگشت. مگه نمی دونست تو‌خیمه آب نیست چرا گفت : "الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي..؟!" می خواست یه بار دیگه باباش رو ببینه و بغل کنه، می خواست دل بکنه. آمد، ابی عبدالله رو بغل کرد. ابی عبدالله فرمود: "هاتَ لِسانَک" ابی عبدالله زبانش رو‌ تو‌دهانش گذاشت. یهو اومد عقب قربون لبای تشنه ات بابا. تو‌ که از بچه ات تشنه تری.. برا بار آخر فرستادش میدان. مقتل نوشته دیگه نگاه حسرت نبود. "نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْهُ"دیگه حسین نا امید شد.. علی اکبر دوباره رفت میدان. مرحوم مقرّم نقل می کنه تو‌ نبرد دوم هفتاد، هشتاد نفر رو به درک‌ واصل کرد. گفتن این یه نفری همه ی لشگر رو به خاک انداخت. چیکار کنیم؟ محاصره اش کردن، گفتن باید غافلگیرش کنیم. اسمش علیِ باید مثل علی فرقش رو بشکافیم.. یه شمشیر به فرقش زدن دستش رو انداخت گردن اسب، اسب تعلیم دیده است، بلدِ چیکار کنه، تو عرب اگه سوار زخمی بشه دست میندازه گردن اسب، اسب میفهمه سوار زخمیه برمی گرده عقب..علی اکبر دست انداخت گردن اسب، خون سرش چشمای اسب رو گرفت، اسب برنگشت اشتباهی رفت وسط لشگر دشمن.. حسین داره نگاه می کنه دید وسط میدون‌ گردو خاک شد..شمشیرا بالا میره پایین میاد.. راویِ اینجا سکینه است. مرحوم شیخ مفید میگه: سکینه خانم گفت کنار بابام ایستاده بودم دست بابام رو گرفته بودم. بابام هی میرفت تو‌ خیمه هی میومد بیرون، یهو از وسط میدون صدای علی بلند شد"يا ابَتا عَلَيكَ مِنّى السَّلامَ" سکینه میگه دیدم‌چشمای بابام سفید شد مثل محتضر می لرزید..حسین... ابی عبدالله سریع رفت طرف میدان ..* طاقت بیار علی یه کم دیگه زنده بمون، بابات داره میاد طاقت بیار علی از زیر تیغ و نیزه ها، صدات داره میاد از خیمه هم صدای خواهرت داره میاد *عبارت مقتل میگه:"اِرْباً اِرْبا" برای علی اکبر اومده .."اِرْباً اِرْبا" برا ابی عبدالله نیومده برا ابی عبدالله "مُقَطَّعُ الاَعْضاء" اومده. معنای فارسی هر دو قطعه قطعه شده است. اما چرا "اِرْباً اِرْبا" رو‌ عرب آورده؟! چون‌ معناش میشه قطعه قطعه شده ی نامنظم.. یعنی پخش شده تو‌ صحرا ..اما "مُقَطَّعُ الاَعْضاء" یعنی قطعه قطعه، منظم .. چه جوری علی اکبر پخش شد؟ وقتی ابی عبدالله رسید دید همه دارن میزنن.. هر تیکه ی بدن‌ یه جا افتاده.. برا علی اکبر وقت نداشتن چون‌ عباس می رسید، حسین می رسید.اما کربلا تو‌گودال برا ابی عبدالله این نبود برا حسین‌ وقت داشتن سه ساعت نشستن دونه دونه، قطعه قطعه اش کردن...* علی اکبرم‌! دیگه نداره میوه ای درخت آرزوم علی اکبرم‌! وقتی که‌ جسم بی جونت افتاده روبه روم چی اومده سر تو؟ چی اومده سر من؟ داره میخنده دشمن به اشکِ خواهرِ من سرت یه‌ جا افتاده تنت یه جا افتاده چقدر علی اکبر تو‌ کربلا افتاده قطعه قطعه بدنت موی مرا کرد سفید عمر سعد به زمین‌ خوردن من میخندید می خواستم عالم‌ پُر از نامِ علی باشد حالا به روی خاک یک‌ عالم علی دارم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شبِ هشتم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت علی اکبر(ع) اولین شهید بنی هاشم در صحنه ی کربلا بود. حضرت علی اکبر(ع)چنان مقام ویژه ای نزد امام حسین (ع) داشت که هیچ گاه نفرین نکرده بودبعد از شهادت حضرت علی اکبر(ع) بر لشکریان یزید نفرین کرد و فرمود:قَطَعَ اللّهُ رَحِمَكَ! .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای زخم‌های پیکرت... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبنا بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ‏. السَّلامُ عَلَيْكَ یا قَمَرَالعَشیرَه. یاحامِلَ اللِواء.السّلام عَلیکَ یا ساقِیَ العَطاشا ای زخم های پیکرت آیات محکمه و ای داغدار داغِ لَبت نهرِ علقمه «آن‌ که رفت و برنگشت ساقی حرم‌ نبود آن که رفت و برنگشت آبروی آب بود» پرواز کرده دور سرت حاجت همه بابُ الحسین، نخلِ امید دو فاطمه توکیستی که گفت وَلیّ خدایِ تو عباس! ای امام تو بادا فدای تو عاشورا فقط حسین به عباس پناه نیاورد هشتاد وچهارتا زن و بچه همه میگفتن‌: عباس! همه می گفتن: "بِنَفْسِی أَنْتَ"... بی دستی و دل همگان پای بست توست وقف خدا و خون خدا بود و هستِ توست در وصف تو هر آنچه بگویم شکستِ توست روز ظهور پرچم مهدی به دستِ توست *فکر نکنی عباس فقط کربلا علمداربود، روز ظهور مهدی هم علمداره... سه نفر تو‌ تاریخ علمدار بودن یکیش جناب جعفر طیار برادر امیرالمؤمنینِ، در رکاب پیامبر دستش از تنش جدا شد. برا همین‌ شد جعفر طیار.دستش رو زدن چون عَلَم دستش بود. یکی هم خودِ امیرالمؤمنینِ تو‌جنگ اُحد برا پیغمبر علمدار بود تو یه روز تو اُحد نود تا زخم خورد. امیرالمؤمنین دستش شکست، بازوش شکست..اما نذاشت عَلَم بیفته میدونست همه نگاهها به این عَلَمه. عَلم رو‌ دست کسی میدن‌ که همه ی لشکر ببینن، برا همینه که همه هجوم‌میبرن علمدار رو بزنن که اگه عَلَم بیفته لشکر از هم‌ میپاشه. برا همین وقتی عباس می خواست بره میدان ابی عبدالله فرمود:"أنْتَ صَاحِبَ لِوَائِی" تو علمدار منی. سومین علمدار عباسِ، عباس هم از پدرش یادگرفت که باید تا لحظه ی آخر علم‌ تو‌ دستش بمانه و میمانه. به ظاهر افتاده ..* پرچم به دوش یاری دین خدا کنی پشت سر امام زمان اقتداکنی *شب تاسوعاست ..همه دارن عباس رو صدا میزنن..سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل...* دریا به پیچ و تاب تو را میزند صدا قرآن در آفتاب تو را میزند صدا تا روز حشر آب تو را میزند صدا شش ماهه ی رباب تو را میزند صدا دستِ تو را چهار ولی بوسه داده اند خون خدا، حسن، دو علی بوسه داده اند *دستش رو بوسیدن چون‌ میدونستن این دست قراره چیکار کنه کربلا .. میدونستن این دست میخواد گره باز کنه.. همون دستایی که فردای قیامت مادرش بغل می کنه.. باهمون دستا، دستمون رو‌میگیرن. میدونستن این دستا کاشِفَ الْکَربِ، میدونستن این دستا محافظ حرمه .. عباس غیر از علمداری سه تا وظیفه ی مهم‌ داشت..اولین وظیفه اش محافظت از جان خود امام بود. دومین وظیفه اش حافظُ الخیام بود یعنی محافظت از خود امام و زن‌ و بچه اش. و سومین وظیفه اش سقایی بود."أَبو الْقِربَه"یعنی پدر مشک بود. لذا تو‌ داستان عطش همه سوختن. اما عباس به اضافه ی سوختن شرمنده هم بود. آخه بچه ها هر وقت عمو رو‌ میدیدن ،میگفتن تا عمو‌ هست آب هست. تا عمو‌ هست تشنگی محاله. همین باعث شد دیگه نتونست رو‌ پای خودش بند بشه. وقتی صدای العَطش رو‌ شنید.. «زان تشنگان هنوز به عَیّوق میرسد فریاد العطش ز بیابان کربلا» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر صلوات الله علیه و علی آله به مولا علی علیه السلام می فرمایند که به زهرا بگو ، برای شفاعت و نجات امت چه داری ؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که : دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست.  📚معالی السبطین ، جلد 1 ، صفحه 452 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دست من‌ خورد به آبی.... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ابی عبدالله دید همه یاراش افتادن اصحابش یه طرف، شهدا یه طرف، کسی براش نمونده از طرفی هم‌ گوشش به خیمه هاست صدای بچه ها داره میاد بریده بریده میگن العطش. دل حسین داره می لرزه یه مرتبه دید عباس پشت سرشه. با ادب اومد پشت سرآقا یه سؤال کرد." يَا أَخِي هَل مِن رُخصَه؟"یعنی آقا اجازه دارم‌ من برم‌. تو‌ همین فاصله ای که حسین برگشت صاحب صدا رو ببینه. نوشتن تمام‌ محاسنش پر از اشک‌ بود.اینقدر گریه کرد..تو هم‌ میخوای بری داداش..؟ عباس گفت آقا سینه ام تنگ شده دیگه طاقت ندارم حضرت فرمود: تو‌صاحَب لِوای منی. تو علمدار منی. اگه میخوای بری، برو، اما "أُطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ"...میخوای بری برو، اما برا آب برو. بعضی نقلها نوشتن باهم زدن به دل میدان .. اومد مشک برداشت با هیچ‌کس خدا حافظی نکرد.. بعضی از نقلها هم‌ نوشتن عباس رفت. اما رفتنش حماسه داشت. رجز میخوند می رفت به دل لشگر... ابی عبدالله هفت تا وداع داشت. وداع با علی اکبر خیمه رو بهم ریخت. شهدا وداع دارن. اصحاب وداع دارن. اما برای عباس هیچ‌ گزارشی نیومده.چرا وداع نکرد؟! اصلاً بچه ها نیومدن خداحافظی کنن..چون باورشون نمیشد عمو برنگرده. میگفتن عباس بره با آب میاد نمیشه بره نیاد. لذا رفت به سمت شریعه. رسید کنار شریعه همه مطمئن هستند عمو میاد، نشست کنار آب، دست رو برد زیرخُنکای آب، آب رو آورد بالا یه دفعه دستش رو از آب بیرون‌ کشید... خدا رحمت کنه استادحسان لطیف آورده‌ میگه دستش رو برد زیر آب دست رو از آب بیرون کشید گفت...* دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حج من و تقصیرم *دیگه این دستی که به این آب خورده رو نمی خوام. چشمم‌خورد به آبی که بچه هات دارن براش میمیرن این چشم رو‌ دیگه نمی خوام. لذا بلند شد"رَمَی المَاءَ عَلَی المَاءِ"آب رو روی آب ریخت. سوار اسبش شد. تصمیم‌عباس قطعیه باید برسه حرم.. همه ی حواسش به خیمه هاست..کاربلده میدونه نباید مستقیم نره، مارپیچ باید بره. جوری که برسه. چهار هزار تیرانداز نشستن رو‌ کُنده ی زانو هدف یه نفره. تیراندازا تیر زدن اما همه ی حواس عباس به مشکه مثل پدری که بچه اش رو بغل میکنه، مشک رو بغل کرد. تو‌ خیمه همه منتظرن. رفتنی لحن عباس حماسی بود اما برگشتن لحنش عوض شد یه دفعه دیدند یه صدا بلند شد "وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا یَمینی" همه دلا لرزید، گفتن چی شده دستش قطع شده؟ اما عباس میاد، عموش جعفر طیار هم یه دستی تونست بیاد، تونست بجنگه. اومد جلوتر دوباره یه صدا بلند شد... صدا ضعیف تره فهمیدن دست دیگرس رو هم زدن.. چیکار کنن عباس رو‌ متوقف کنند؟ راهی نداره عباس بی دست می تازه یه هدف داره اونم رسوندن آبه. یه مرتبه مشک آبش رو زدن.. "فَوَقَفَ العَباس مُتَحیّرا"... متحیر شد.جلو بره آب نداره برگرده دست نداره چی کار کنه؟ تو همین‌ حال آب داره می ریزه همه امیدش داره می ریزه.. مقتل مقرم‌ نوشته همه ی لشگرفهمیدن دست نداره دیگه نمی تونه دفاع کنه . عمر سعد گفت دسته دسته بریزید از اسب پایین بندازیدش. عده ای میومدن، دور عباس، همه فرار می کردن هی رفتن واومدن. شمر یقه ی یکی رو‌گرفت گفت کجا فرار می کنی؟ مکه نمیگید عباس ابن علی دست نداره .گفتن آره دست نداره اما دوتا چشم داره بیچاره می کنه. گفت من کارش رو تمام می کنم حرمله کجاست؟ یه‌جوری چشم رو زد... آدم یه خار تو‌ چشمش بره با دست باید خار رو درآره اما عباس دست نداره هرکاری کرد نشد. سر رو‌تکون داد تیر بیرون‌ نیومد. دوتا زانوش رو آورد بالا سر رو‌ خم‌ کرد سرش برهنه شد. کلاه خودش از سرش افتاد، دشمن گفت تنها جای سالم‌ عباس سرشه..بدنش پر از زخمه، سر سالمه، ریختن دورش یه نانجیبی دو‌ دستی با عمود آهنی به فرق عباس زد. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گریه ام‌ میگیره... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تیر به‌ چشم‌ خورد هرکاری کرد نتونست در بیآره، عمود آهن رو زدن، نوشتن با صورت به زمین‌ خورد... نوشتن ابی عبدالله سر هر شهیدی می رسید با یه دست تن رو بغل میکرد اما نشست بالاسر عباس دو دستی آروم سر رو برداشت.. نشست دید یه چشم‌ پُره خونه یه چشم پُره اشکه خونا رو‌ پاک‌ کرد. ابی عبدالله تا دید عباس داره گریه می کنه بهم ریخت فرمود "مَا یُبکِیکَ یَا أخا" من بی برادر شدم تو داری گریه می کنی. صدا زد حسین‌ جان گریه ام برای الان نیست. گریه ام برای یه ساعت دیگه است، تو الان سر من رو برداشتی اما یه ساعت دیگه هیچ کسی نیست سرت رو برداره.. سرت رو‌خاک می مونه... عباس نگرانیت جا داشت. نگران بودی سر داداشت روی زمین نمونه نگران بودی کسی هست سرش رو برداره یا نه؟ آره به جا یه نفر لشگر سرش دعوا کردن.. هرکی می گفت بزار من برم سر رو بِبُرَّم... زودتر از زینب رسیدن.. ابی عبدالله دوتا حرف آهسته درِ گوش دو نفر گفت..اولیش رو‌ درگوش عباس گفت... گفت بلکه بلند شه بیاد چی گفت؟..* گریه ام میگیره از تو طاقت بره زنده باشی تنت به غارت بره *هنوز اون‌ حرف آهسته رو‌ نگفته* عباس! سکینه بی آب هم ازت راضیه راضی نشو زینب اسارت بره *پاشو دارن به خیمه ها نگاه میکنن، روشون به حسین وا شده* میبینی تو‌حرم اشک رقیه رو بعد تو بسپارم به کی ناموس حیدر رو *همه منتظرن ابی عبدالله برسه بچه ها از خیمه ریختن بیرون ..همه دیدن بابا داره میاد با این آستیناش هی اشکاش رو‌ پاک می کنه..اومد جلو.. همه شنیدین رفت عمود خیمه عباس رو خوابوند اما یه نقل دیگه هم هست نوشتن رفت به طرف زینب، آروم سرش رو آورد کنار گوش خواهر گفت: زینبم‌ بگو‌ گوشواره هارو درآرن...بگو‌ معجرها رو‌ محکم‌ کنن.. ای حسین ..... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شبِ نهم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت عباس علیه السلام در کلام امام زمان (عج) سلام بر ابوالفضل، عباس بن اميرالمؤ منين، همدرد بزرگ برادر كه جانش ‍ را فداي او ساخت و از ديروز بهره فردايش را برگزيد، آنكه فدايي برادر بود و از او حفاظت كرد و براي رساندن آب به او كوشيد و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش را لعنت كند. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•نمیشه باورم که وقت.. و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نمیشه باورم؛ که وقتِ رفتنه… تمومِ این سفر، بارش رو شونه ی منه   کجا می خوای بری؟ چرا منو نمیبری؟  حسین! این دمِ آخری؛ چقدر شبیه مادری *مادرم رفت دلم به تو‌ گرم بود داداش. بابام رو با فرق شکافته آوردن چشمم به تو بود داداش.. برادرم حسن از دست رفت همه تگیه‌گاهم تو بودی داداش..* باید جوابتو با نفسم بدم بدون من نرو تو رو به کی قسم بدم قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم حسین! هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم داداش! کجا میخوای بری؟ چرا منو نمی‌ بری حسین! این دم آخری چقدر شبیه مادری من روی خاک و تو سوار مرکبی من توی قلبِ تو اما، تو چشم زینبی آهسته تر برو بزار منم باهات بیام حسین! دیگه نمیکشه پاهام که پا به پا به بیام *رسید به برادر، دو نفری با هم وداع کرد «مَهلاً مَهلا، یَابنَ الزَهرا» کار خودش رو کرد، بذار وصیت مادرم رو‌ عمل کنم، زیر گلوت رو ببوسم. شاید زینب داره می بینه..* دل نگرونه خواهرت باش به فکر اشک‌ دخترت باش فردا بلا سرت میارن داداش خیلی مراقب سرت باش باشه برو‌ ولی زینب فدا بشه راضی نشو روی تنت برو بیا بشه تنهای بی سپاه، مظلوم‌ بی گناه جلوی مادر دست و پا نزن تو قتلگاه *هرجوری بود و به هرکیفیتی بود باخواهر وداع کرد..حالا دیگه میخواد بره اما نوشتن تو‌همه ی وداعهای ابی عبدالله این وداع آخر صدای گریه ی حسین رو بلند کرد... دختر دارا میدونن وقتی بخواب بری سفر دخترا تو شلوغی اصلاً جلو‌ نمیان.. سکینه خاتون هم‌ گذاشت همه ی مخدَّرات اومدن، ام‌کلثوم آمد، زنها آمدن، عمه اش زینب آمد وداع کرد.. گذاشت همه خداحافظی ها رو‌ کردن اون لحظه ی آخر ابی عبدالله دید ذوالجناح حرکت نمیکنه دید این خانم‌ دستای اسب رو‌گرفته نمیذاره حرکت کنه..بابا بیا پایین باهات کار دارم. همچین‌ که بابا از اسب اومد پایین یه نگاه کرد گفت"اِسْتَسْلَمُتَ لِلْمَوْت؟" آیا داری به سمت مرگ‌میری؟ یه حرفی زد جیگر حسین رو‌ کباب کرد. گفت بابا! ما رو‌ وسط این نامحرما تنها میذاری "رُدَّنا إِلی حَرم جَدِّنا "ما رو برگردون بابا.... حسینه کوه عاطفه است چه جوری به سکینه بگه نمیتونم‌. بغلش کرد. صدا زد: سکینه جان! اینقدر بابا رو آتیش نزن، اینقدر جیگرم رو‌ کباب نکن. یه‌ جوری بغلش کرد دختر همه چی رو فهمید. ابی عبدالله یه حرفی هم آروم آروم بهش زد گفت: سکینه جان یه توصیه بهت می کنم..صدا زد دخترم چند ساعت دیگه به عمه ات خیلی سخت میگذره، ازت میخوام‌ عمه ات رو تنها نذاری . اگه عمه ات اومد تو‌ گودال باهاش بیا ..تنهایی براش سخته.. به‌ حرف باباش عمل کرد عمه اش رو‌ تنها نذاشت یه ساعتی اومد تو‌ گودال یه نگاه کرد دید عمه اش داره دنبال یه بدن می گرده.. چه‌ جوری یه بدن رو‌شناسایی می کنن؟ برا شناسایی بدن‌ چی لازمه؟ یا سر میخواد یا صورت میخواد یا پیراهن میخواد یا انگشتر میخواد..اگه صورت نباشه اگه پیراهن نباشه اگه انگشتر نباشه یه علامت دیگه هم‌ هست که بشناسی، از کجا؟ از حجم بدن..حجم بدن رو ببینن میشناسن..اما کدوم حجم بدن؟! ده تا اسب سه بار رو بدنش رفتن یه بار روی سینه اش، یه بار رو‌ی پهلوش، یه بار رو‌ی کمرش... ای حسین.... دید عمه اش یه بدن رو بغل کرده" اللّهُمَ تَقَبَّلْ مِنَّا هَذَا الْقَلِیلَ الْقُرْبَانَ" خدایا این قربانی ‌اندک رو از ما قبول کن. سکینه دوید گفت عمه صبر کن. این بابای منه؟! خودش رو روی بدن بابا انداخت.. زینب تو گودالِ، شمر هم اومده توی گودال، سکینه هم تو گودالِ، یکی لگد میزنه یکی بچه رو‌ میکِشه.. چادر رو‌ میکِشه..حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عبدالرحمان شرقاوی (نویسنده مصری) حسین (ع)، شهید راه دین و آزادگی است. نه تنها شیعه باید به نام حسین ببالد، بلکه تمام آزاد مردان دنیا باید به این نام شریف افتخار کنند 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•غریب گیر آوردنت... و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگه امام زمان نگفته بود کسی جرأت نمی کرد بگه. امام زمان تو‌ زیارت ناحیه مقدسه فرمودن: وقتی اسب بی صاحب اومد "وَ أَسْرَعَ فَرَسُک َ شارِداً ، إِلى خِیامِک َ قاصِداً ، مُحَمْحِماً باکِیاً" اسب اومد همه ریختن بیرون. نوشتن " بَرَزْنَ مِنَ الخُدُور"زن و بچه ریختن بیرون" بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ لِلشُّعُورِ نَاشِرَاتٍ وَ لِلْخُدُودِ لَاطِمَاتٍ وَ لِلْوُجُوهِ سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ" رسیدن بالای بلندی نگاه‌ می کنن گرد و خاکه چه خبره؟!بچه ها رو‌ پنجه ی پا بلند شدن. کی اون‌ وسطه؟ نگاه کردن دیدن " وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ" تا حالا کسی تو‌ حرم کفش بُرده... اگه بخواد ببره جلوش رو‌می گیرن میگن‌اینجا حُرمت داره، حرم‌حسینه کفش نبر... اما روز عاشورا شمر ملعون با دوتا چکمه اومد..امام زمان (عج)میگه نشست "قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِیَدِهِ" محاسن حسین رو گرفت..زانوش رو‌ گذاشت تو‌ گودی گلوش ... * غریب گیر آوردنت جلو‌ چشای مادرت نیزه میزد تو دهنت نیزه میزد تو‌کمرت غریب گیر آوردنت بریدن از قفا سرت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ دهم محرم ۱۴۰۱ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مرحوم میرزای شیرازی در مکاشفه ای حبیب بن مظاهر سلام الله علیه را دیدند و از ایشان پرسیدند که: شما می خواهید برای چه به دنیا برگردید؟ فرمود: «برای سه کار: شرکت در مجلس عزای امام حسین علیه السلام، آب بدهم و صلوات بفرستم»! 📚روزن‍ه‌ه‍ای‍ی‌ از ع‍ال‍م‌ غ‍ی‍ب‌، ص ۱۸۷.‬ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بی بی، سلام .... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ السَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللّٰهِ، السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمِّ السِّبْطَین الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ،.السَّلامُ عَلَيْكِ یَا فاطِمَةُ الزَّهْراء... بی بی سلام، ماه محرم شروع شد بازاین چه شورش است و چه ماتم شروع شد شکست عهد من و گفت: هر چه بود گذشت به گریه گفتمش آری ولی چه زود گذشت سر زهرا رو به دامن گرفت...صدا زد: "یا فاطِمَه! يَا بِنْتَ رَسُولِ اللّٰهِ..فَلَم تُکَلِّمُه"جوابش رو نداد...چشا رو باز نکرد..."یا بِنتَ مَن حَمَلَ الزَّکاتْ بِطَرفِی الرِّدائه،فَلَمْ تُکَلِّمُه..."جواب نداد...یه وقت صدا زد:"یا فاطِمَه! کَلِّمینی؛فَأَنا اِبنُ عَمِّکَ علی..."من علیِ مظلومم..." فَفَتَحَت عَینَیها.."چشما رو باز کرد..."وَ بَکَت وَ بَکی..." *مدینه ،بعضی حاجی ها گریه می کردند،این جور می گفتند:مادر! اگه پا روی قبرت گذاشتم و نفهمیدم،من رو ببخش...اگه دارم مدینه راه میرم، پا روی تربتت میگذارم،بی ادبی میشه،من رو ببخش...* زهرای من! خورشیدِ خانه ی من! بهار بود و تو بودی و عشق بود و امید بهار رفت و تو رفتی و هر چه بود گذشت... *یه وقت بچه هاش رو صدا کرد،گفت بلند بشید،الان مردم مدینه بیدار میشن...این دو سه تا بچه دور و برش می دویدند... اومد وارد کوچه بنی هاشم شد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بی بی، سلام .... #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج‌میثم‌مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حجت‌الاسلام بنیانیان: توفیق شرکت در مجالس اهل بیت(ع) به اجازه حضرت زهرا(س) انجام می‌گیرد 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•باید از سر بشنوی ... و توسل به باب الحوائج حصرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین.. بشنو از نِی ناله هایی سوخته ماجرای نینوایی سوخته بشنو از نی رسمِ خاکستر شدن همسفر با یک گلِ پرپر شدن باید از نو بنگری در کارِ نِی باید از سَر بشنوی اسرارِ نِی آه، یارب نِی کجا و سر کجا؟ ای خدا حنجر کجا خنجر کجا؟ بر سر نِی زلف او دل می برد تا خدا منزل به منزل می برد تا قیامت دلربایی می کند سالکان را رهنمایی می کند برلبش آیاتِ قرآن کریم هر خَم مویش صِراطُ المُستَقیم شست و شو کن دیده و دل را به اشک نیست ره در این حرم الّا به اشک *شب اولِ محرم بیا به چشات التماس کن؛بگو یه عمری من به حرف شما گوش کردم،هر صحنه حرامی رو دیدم..امشب شما بیاید به حرف من گوش کنید.ای خدا به خون قلب اباعبدالله:الهی العفو....* گوش کن این بانگ هَلْ مِنْ ناصِر است بار بربندد هر آن کس حاضر است من که می دانم می آید پیکِ تو می دمد از هر رگم لبیکِ تو من که می دانم مرا هم می خری می بری تا کربلایت، می بری... یک نگاهِ تو شهیدم می کند گر شَقی باشم سعیدم می کند *سفیر امام حسین آمد کوفه راوی نوشته از مسجد کوفه بیرون آمد یه نگاه به پشت سرش کرد،دیدکسی نیست..."فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ مُتَلَدِّداً فِي أَزِقَّةِ الْكُوفَةِ" همین جور سرگردان تو این کوچه ها می چرخید."لایَدری أیْنَ یَتَوجَّه..."نمی دونست باید کجا بره... مسلم باب امام حسینه.یکی از ویژگی های مسلم اینه که گریه کنِ امام حسینه... در اوج سختی،در اوج خطر گریه کنِ امام حسینه یکی بهش گفت:مسلم گریه نکن گفت:ملعون! "واللهِ ما بِنَفْسی بَکَیتُ"من برای خودم گریه نمی کنم. "وَ لَا لَهَا مِنَ القَتْلِ أرْثِي" من برای خودم مرثیه نمیخونم..."وَ لَکِن أبکِی لِلحُسَینِ وَ آلِ الحُسَینِ"من دارم برای حسین گریه می کنم. "وَ لَکِن أبکِی لأهلِی المُقبِلِینَ إلَیَّ"من دارم برای خانواده و دخترها و زن ها و اهل حرمی که دارند میان سمت کوفه گریه می کنم. مسلم ابن عقیل از بالای دارُالاماره بر روی زمین افتاد. اندکی گذشت...راوی میگه:نگاه می کردم به حسین بن علی؛وقایع رو می نوشت این جمله رو برکاغذ جاری کرد" وَبقِیَ الحُسَینُ فَردًا وَحیِدًا"میگه دیدم حسین تنهایِ تنها شد میدونی چی کار کرد؟"فنَظَرَ یمیناً و شِمالا" یه نگاهی به راست وچپ کرد "فَلَمْ یرَی مِنْ أصحابِه اَحَداً»دیگه کسی رو ندید.اینجا شروع کرد صدا زدن... "یا مسلمَ بنَ عقیل...یا هانی بنَ عُروه...یا حبیب بنَ مَظاهر..."دونه دونه همه رو صدا کرد بعد فرمود:"فَقُومُوا مِنْ نَوْمَتِکُمْ، أَیُّهَا الْکِرام"از این خواب ابدی بلند شید.، "وَ ادْفَعُوا عَنْ حَرَمِ الرَّسُولِ الطُّغاةَ"مگه نمی بینید دارند به خیمه های من نگاه می کنند؟صدای غریبی اینجا بلند کرد"هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنیِ هَلْ مِنْ ذَابٍّ یَذُبُّنی"راوی میگه هر چی دور و برم رو نگاه کردم صدایی از لشگر عمرسعد بلند نشد...کسی نگفت من یاریت می کنم...یه وقت شنیدم یه صدا از پشتِ سرش شنیده شد..."فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِیلِ وَ الْبُکاء"زن ها شروع کردند داد زدن دخترا شروع کردند گریه کردن... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•باید از سر بشنوی.... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ در واقعه بیعت شکنی مردم کوفه و شهادت مسلم آن چه بیش از همه چشم گیر است، ایثار و از خود گذشتگی مسلم است تا آن جا که در سخت ترین لحظات در فکر حمایت از امام حسین (ع) بود. تفاوت عمیق مسلم با بقیه بزرگان عرب در نوع نگرش آنان به دنیا است. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ماه محرم‌ اومد... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سیدرضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ماه‌ محرم اومد قراره قلب زارم اومد، چه شوری باز تو عالم اومد! دوای هر چی دردم اومد… دعوتیه امسالم دارم بازم به خود میبالم، که فاطمه منو دعوت کرد خوشا به حالم! ممنونم ازت که دوباره منو توی روضه آوردی، شرمندتونم چقدَر تو یه ساله تو غصمو خوردی… راستی بی بی ممنون که منو تو کربلا بردی، همه زندگیمو تو دادی منو دست هیچکس ندادی! قیامت که چشم انتظارم، همونجا بکن از ما یادی «امون ای دل از این غریبی» سیاه زدیم شهرارو بیا ببین چشه دریارو، دم ورودی هیئت ها دیدیم همه بی بی زهرارو… نفس تو سینه حبسه دیگه فراق و دوری بسه، خدا میدونه آقا جونم برام یه نعمته این غصه! تو عرش خدا زده میشه یه پرچم خونی دوباره، پیراهنیه یادگاری اون قوم نیزه داره زینب اونو برا سوغاتی، توی مدینه میاره! همون که تو گودال تنش بود کار دستای مادرش بود! همونم دیگه رفت به غارت ولی دنبالش خواهرش بود… «امون ای دل از این غریبی» «حسین جانم حسین جانم حسین جانم» حسین آقا حسین مولا حسین تا به ابد پرچم تو بالا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ماه محرم اومد.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مرحوم حاج اسماعیل دولابی می‌فرمودند: سینه زدن برای امام حسین (ع) بدن را سبک و تمیز و زیبا می‌کند تا جایی که عکس خوبان خدا در آن پیدا می‌شود. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•نیا منو از این خجالت... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم به نفس سیدمهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نیا نیا، نیا منو از این خجالت آب نکن این همه شهر کوفه رو انتخاب نکن تا اینجا شرمنده شدم از این به بعد دیگه منو شرمندهٔ رباب نکن اگه داری میاری اصغرت رو شِبح پیمبر علی اکبرت رو دیگه نیار سه ساله دخترت رو داری کجا میاری خواهرت رو بیا ولی نیار انگشتـرت رو داشته باشی اینجا هوای سرت رو «حسین‌ من‌ حسین ضیاء هر دو عین‌ من» کوفه نگو یه درد بی دوا بگو از مردم بی خبر از خدا بگو از شمر بگو سنان بگو خولی بگو از حرملـــه از زُجر بی حیا بگو اینا میخـوان صبرتو سر بیارن لشگر سی هزار نفر بیارن برا گلهات تیغ و تبر بیـارن کاشکی میـشد برات خبر بیارن بگی زَنـا گوشواره در بیارن معجرها رو اضافه تر بیارن «حسین‌ من حسین من..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•نیا منو از این‌ خجالت... و توسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده اولِ محرم به نفس سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام خمینی (ره)فرموده‌اند: عزاداری و سینه‌زنی برای سید مظلومان از افضل اعمال است. 📚پیام عاشورا ص 48 و 49 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•اول بسم‌الله .... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب اول محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اول بسم الله سلامٌ علیک یا اباعبدالله سلامٌ علیک  دو سه خط دردِ دل دارم  یا حبیبی قلبی لدیک دار و ندار قلبم  پرِ دردم  الهی من دورت بگردم  بیا و با دست های گرمت  بگیر تو این دست های سردم دلواپسم همین الانشم من بی کسم امون از اون دمی که توی قبر دیگه بی جونم امیّدمه قدم بذاری رو چشمای من  همه کسم تویی آقای من آرومه جونم یه گوشهٔ نگات برای این گدا بسه  آقا نذار بگن که نوکر تو بی کسه  ممنونم تو بهم اجازه دادی که برات گریونم ای سر و سامونم من دارم رو به حرم سلام میدم می خونم آقا جونم  سلام ای سلطانِ کربلا  سلام ای آقای سرجدا  سلام سلام سلام بر حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•اول بسم الله... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب اول محرم به نفس کربلایی حسین سیب سرخی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام صادق علیه السلام «خدا را سپاس که در میان مردم، کسانی را قرار داد که به سوی ما می‌آیند و برما وارد می‌شوند و ما را مدح و مرثیه می‌گویند». 📚وسائل الشیعه: ج 10، ص 469 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•شاید امسال به این بادیه... و توسل ویژهٔ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شاید امسال به این بادیه باران برود شاید امسال به این دشت، بهاران برود شاید امسال خدا را تو چه دیدی، شاید یوسف گمشده ای نبار به کنعان برود مسلم ای کاش قیامش به ثمر بنشیند کوفه ای کاش دلش بر سر پیمان برود شاید امسال حسین از سفر کرب‌وبلا منصرف گردد و شاید به خراسان برود *ابی عبدالله گفت:شما نامه نوشتید!سردار توبه کار گفت:من نامه ای ننوشتم. گفت اگر من رو خوش ندارید من بر می گردم گفت:اجازه نمیدم.ابی عبدالله فرمود:میرم جاهای دیگه...حر گفت اجازه نمیدم..یه وقت نگاه کرد فرمود:"ثَکَلَتکَ اُمُّک؛ما تُرید مِنّی..."مادرت به عزات بنشینه.از من چی میخوای؟! یه لحظه صبر کرد گفت یا ابا عبدالله اگه از عرب کسی اسم مادر من رو می برد همون جور جوابش رو میدادم...چه کنم مادرت،زهراست...یعنی من هنوز اینقدر بی ادب نشدم... حر جنگ نمایانی کردبه زمین افتادروش نشد آقا رو صدا بزنه...من کجا پسر فاطمه کجا؟ابی عبدالله سر رو بلند کرد روی دامن گذاشت."فَجَعَلَ یَمْسَحُ التُّرَابَ عَنْ وَجْهِهِ"خاکا رو کنار زد...صدا زد :"أَنْتَ الْحُرُّ کَمَا سَمَّتْکَ أُمُّکَ.."عجب مادر خوبی داشتی... عجب اسم قشنگی برات انتخاب کرد... امام زمان (عج) تو‌ زیارت ناحیه فرمود :اگه اشک چشمم خشک بشه،من برات "بَدَلَ الدُّموعِ دَما..."خون گریه می کنم.همه ش صدا می زنم:حسین....* شاید امسال کسی آب نبندد به کسی یا اگر بست، از این کرده پشیمان برود *آخه اینا پشیمون نبودند...هلهله می کردند شاید امسال علی‌ اصغرِ آغوشِ حسین سوی گهواره‌ی خود با لبِ خندان برود *علی لای لای آب آزاد شده..مادرت شیر داره بچه نداره...* شاید امسال حبیب و وَهب و جُون و زُهیر نگُذارند که آتش سوی طفلان برود *عمه! دامنم آتش گرفته بگو‌ چه کنم؟من فقط به ذهنم رسیده بدوم اما آتش شعله می کشید...مثل مادرت زهرا که فرمود:"والنّارُ تَسعُر وَ تَسفَعُ وجهی..."آتش زبانه می کشید صورتم می سوخت...* شاید امسال نه از گوش کسی خون آید و نه در پایِ کسی خارِ مغیلان برود خیزران شرم کند از همه شاید امسال چه رسد اینکه به سوی لب و دندان برود باید امسال به خون خواهی او برخیزم چون بنا نیست که این قصّه به پایان برود : مهدی جهاندار *یه وقت زینب صدا زد:دست نگه دار! "مهلاً یا یزیدمُنتَحیاََ عَن ثَنایا ابی عبدالله" دختراش دارند نگاه می کننداینقدر به این سر و دهان نزن... رسید کربلا"مَااسْمُ هذِه الاَرض ؟"اسم این سرزمین چیه؟آقا اینجا غاضریه است اسم دیگه رو بگید...اینجا نینواست...اسم دیگه چیه؟به اینجا کربلا میگن..."فَبَکَت حسین"شروع کرد گریه کردن"اللّهُمَّ إنِّی اأَعوذُ بِک مِنَ الْکَربِ وَ البَلاء"پیاده بشید...هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا وَ مُذْبَحُ أَطْفالِنا" اینجا بچه هامو سر می برند... ابی عبدالله گریه کردیه جای دیگه هم تو این سرزمین آقای ما گریه کرد.از کنار خیمه ها آرام آرام بیرون اومد دختراش نبیننش رفت سمت علقمه "فَلَمُا رَآهُ الحُسين علیه‌السلام مَصْروعا عَلى شَطِّ الفُرات، فَبَکی"دید برادر افتاده بلند بلند گریه می کرد...چهارهزار نفر"کانوا مُوَکَّلینَ بِالفُرات " چهارهزار نفر موکل فرات ایستادند،به اشکش خندیدند...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شاید امسال به این بادیه.. و توسل ویژهٔ ورود خاندان آلُ الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام‌حسین علیه السلام وای بر شما ای آل ابی سفیان اگر دینی ندارید و از معاد و روز قیامت نمی ترسید پس لااقل در دنیا ازاده و جوانمرد باشید. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•سخت است وقتی روضه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سخت است وقتی روضه وصف دختری باشد حالا تصور کن به دستش هم سری باشد حالا تصور کن که آن سر، ماهِ خون رنگی در هاله‌ای از گیسویی خاکستری باشد دختر دلش پر می‌کشد، بابا که می‌آید موهای شانه کرده‌اش در معجری باشد *موهای دخترت رو سوزوندن بابا!...* ای کاش می‌شد بر تنش پیراهنی زیبا یا لااقل پیراهنِ سالم‌تری باشد سخت است هم شیرین زبان‌ باشی و هم فکرت پیش عمویِ تشنه‌ی آب آوری باشد *بابا من خیلی منتظر موندم عموم‌نیومد...* با آن‌همه چشم انتظاری باورش سخت است سهمت از آغوشِ پدر تنها سری باشد *بابا دخترتو ببخش باهات حرف دارم... دردِ دل دارم * شلّاق را گاهی تحمّل می‌کند شانه امّا نه وقتی شانه‌هایِ لاغری باشد *همه‌ جام‌ درد میکنه بابا!... * اما نه وقتی تازیانه دستِ دَه نامرد دور و برِ گم گشته‌یِ بی‌یاوری باشد *تنها بودم، بی کس بودم، دختر بچه بودم...* خواهرتر از او کیست؟ او که، هرکه آب آورد.. چشمش به دنبال علی اصغری باشد *داداشم علی اصغر تشنه بود، بهش آب ندادن...* لالا لا یه کم دیگه دَوُوم بیار یه کم دیگه دندون روی جیگر بذار مشک‌ُ یکی برده که بر میگرده زود وقتی میرفت همش به فکر خیمه بود وای از دل زینب که باید روز وشب انگار در پیش چشمش روضه هایِ مادری باشد بابا ! مرا با خود ببر ، می‌ترسم آن بدمست در فکر مهمانی و تشتِ دیگری باشد باید بیایم با تو، در برگشت می‌ترسم در راه خار و سنگ‌هایِ بدتری باشد باید بیایم با تو، آخر خسته شد عمه شاید برای او شبِ راحت تری باشد *قطب راوندی نوشته در الخرائج والجرائح:" لمّا اتي بعليّ بن الحسين عليهما السّلام يزيد بن معاوية عليهما لعائن اللّه .."وقتی زین العابدین وخاندان پرپر امام‌حسین رو‌آوردن اینارو ‌داخل یه خرابه ای جا دادن كه دیواراش سست بود . بعد میدونی چیکار کردن ؟ اهل بیت صدا زدن"فقال بَعضُهُم بَعض "بعضیشون به بعضی دیگه میگفتن: "إنَّما جُعِلنا فی هذا البیت لِیَقَعَ عَلَینا فَیَقتُلُهُم"اینامارو ‌تو این خرابه جا دادن که این دیواراش رو سَرِ ما خراب بشه ..‌. بابامن‌گناهی نکرده بودم من فقط دلم برات تنگ شده بود، من فقط صدات کردم همین من‌کار بدی نکردم ، دخترای شام هرچی به من دشنام دادن بدی نکردم، هرکی اومد‌جلوی ما نون پرت کرد ما به روی خودمون‌نیاوردیم، رو سرمون آتیش ریختن، سنگ زدن مارو، ما به روی خودمون نیاوردیم، ما گناهی نکردیم... یه وقت بهانه بابا رو‌گرفت، اون‌ ملعون‌گفت چه خبره؟! گفتن یه دختر خردسال یاد باباش افتاده، گفت: کاری نداره سرِ باباشو براش ببرید، سربابارو آوردن مقابلش گذاشتن، پارچه ی طبق رو کنار زد... متحیر به این سر نگاه میکرد صدا زد: "هذا رأس مَن؟" این سرِ کیه؟گفتن: " هذا رَأسُ أبیك، فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةً لَه "سر رو آروم بلند کرد نیمه شب چی برا این بچه آوُردن، دستاش کوچیکِ میلرزه، غذا نخورده، همش مواظبِ این سر از بین این دستا نیفته ..سر رو به سینه چسبانید" يا أبتاه ! مَن ذا الذي خضّبك بدمائك؟مَن ذا الذي قطع وريدك؟ "بابا کی رگ های گردنت رو ‌برید؟ "مَن ذا الذي أيتَمني عَلى صغر سنّي ؟"بابا چه‌کسی تو این بچگی منو یتیم‌کرد ؟ "يا أبتاه ! مَن بقي بعدك نرجوه ؟"بابا بعد از تو ما به چه کسی امید ببندیم ؟ تا سر باباش رو دید نگفت چی به سرمن اومده، نگفت منو‌کجاها بردن، نگفت حال منو‌ ببین، نگفت ‌من سه سالمه پهلوم‌شکسته،گفت بابا چه‌کسی این کار رو با تو ‌کرد؟! اون یزید ملعون رو رسواکرد... دوسه‌جمله هم راجع به دیگران‌گفت راجع به خودش نگفت،گفت :"یا أبتاه! مَن لِلنِّساء الحاسرات" این زنها چه کسی رو‌دارن ؟!زنهای بی پناه... " يا أبتاهُ، منْ لِلْأَرامِلِ المسْبيّات"بعد گفت:" يا أبَتاهُ، مَنْ لِلْيتيمة حَتّي تَكْبُر؟"دختر یتیم اگه بخواد بزرگ بشه چی میشه؟ "ثمّ إنّها وضعت فمها على فمِهِ الشّريف" لبهارو به لبهای اباعبدالله الحسین گذاشت "فلمّا حَرّكوها , فَإذا بها قد فارَقت روحَها الدُنيا" یه وقت دیدن رقیه جان داده، ای حسین... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•سخت است وقتی روضه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آیت الله مکارم شیرزای وجود حضرت رقيه سلام الله عليها از مسلّمات تاريخي است و اگر شبهه اي هم هست در اصل وجود ايشان نيست و بعضي از شبهات در نام مبارك او وجود دارد ولي اين مسئله كه دختري از امام حسين عليه السلام در شام مدفون است، هيچ گونه شك و شبهه اي در آن وجود ندارد 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net