eitaa logo
کانال ‌متن روضه
75.8هزار دنبال‌کننده
762 عکس
426 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•تا آيه آيه سورۀ كوثر.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تا آيه آيه سورۀ كوثر مقدس است شأن تو ای مليكۀ محشر مقدس است بال بهشت فرش قدمهات می شود يعنی مقام عصمت مادر مقدس است قلبی كه فاطميۀ غمهات می شود نذر نگاه تو شده ، ديگر مقدس است تا روضه روضۀ تو و گريه برای توست اين اشكهای پاک و مطهر ، مقدس است "مادرم حالش خرابه دیدن مریض ثوابه" *دیگه مادرم خیلی بدحال شده.‌‌... مادرم برای همه دعا می کنه ولی برای خودش دعا نمی کنه...ای مادر...ای مادر...* بانو به احترام تو و عطر نام تو گلهای ياس سبز و معطر مقدس است وقتی كه ريخت بال و پرت بين كوچه ها ديگر گل بنفشۀ پرپر مقدس است. *ای مادر...حسنت پیر شد مادر...* "این کودکت چه دیده که هی زار می زند هی دست مشت کرده به دیوار می زند دور و برِ بقيعِ تو بانوی بی نشان حتی غبارِ بالِ كبوتر مقدس است *این بیت رو باید آروم خوند، دور و بر بقیع باید آروم گریه کرد، اصلا رسم مدینه اینه...اگر کسی بلند بلند گریه کنه،مردم مدینه زود خسته میشن.... "یا ابالحسن! اِنَّ فاطمَة تَبکِی اللَّیلِ و النَّهار..."یا ابالحسن! زهرا هم شب گریه می کنه هم روز...."وَما لَنا قَرارٌ عَلی اَشغالِنا..."علی! ما آرامش نداریم...بگو یا روز گریه کنه یا شب...قانون مدینه اینه... باید آروم آروم گریه کنی.‌‌... لذا این یه بیت رو باید آروم خوند...* خونت نوشت بر تن تاريخ تا ابد هر كس شود فدايیِ رهبر مقدس است. دور و برِ بقيعِ تو بانوی بی نشان حتی غبارِ بالِ كبوتر مقدس است : یوسف رحیمی *حاج قاسم فیض ببر...از شما چه پنهون این یه بیت رو که خوندم...گفتم:غبار بال کبوتر...یه لحظه دلم رفت حرم امام رضا...اگه مدینه نداریم...اگه کربلا نداریم...امام رضا رو داریم...* آی کبوتر که نشستی روی گنبد طلا هر کجا پر می کشی تو حرم امام رضا من کبوتر بقیعم با تو خیلی فرق دارم جای گنبد سرمُ به روی خاکا می ذارم اونجا خادما با زائرا مهربونن اینجا زائرا رو از رو خاکا میرونن... تو که هر شب می سوزه، صدتا چراغ دور و برت به امام رضا بگو غریب تویی یا مادرت... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•تا آيه آيه سورۀ كوثر.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ میثم مطیعی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● . می‌رسد از خشت خشت خانه بویِ فاطمه کرده پیدا زینب اندر شانه موی فاطمه..! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•جایی برای کوثر و زمزم.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● جایی برای کوثر و زمزم درست کن اسماء برای فاطمه مرهم درست کن تابوت کوچکی که بمیرم درونِ آن با چند تخته چوب، برایم درست کن *آخه می گفتند نمیخندید این روزای آخر...اینقدر از این پهلو به اون پهلو می شد... "ما زالَت بعدَ اَبیها ناحِلةَ الجِسم،باکیَةَ العَین،مُنهَدَّةَ الرُّکن،حَتّی صارَت کَالخَیال"(1) دیگه مثل مُرده متحرک شد ... اما یه وقت یه تابوت براش آماده کردند،شروع کرد خندیدن...* تا داغ این شقایق زخمی نهان شود تابوتی از لطافت شبنم درست کن مثلِ شروع زندگیِ مرتضی و من بی زرق و برق و ساده و محکم درست کن از جنسِ هیزمی که در خانه سوخت ،نه از چند چوب و تخته ی مَحرم درست کن طوری که هیچ خون نچکد از کناره اش مثلِ هلالِ لاله کمی خم درست کن... *بمیرم علی غسل می داد...دوباره کفنش خونی می شد...* : رضا جعفری 1_ منبع: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص: 362 ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•جایی برای کوثر و زمزم.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● امام محمد باقر علیه السلام: «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَاللّه‏ِ اَشَدُّكُمْ اِكْراما لِحَلائِـلِهِمْ» گرامى‏ ترين شما نزد خداوند، كسى است كه بيشتر به همسر خود احترام بگذارد وسائل الشيعه: ج ۱۵ ،ص ۵۸ ،ح ۶ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•انگار نه انگاری عزادار بودی.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید مهدی حسینی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● انگار نه انگاری عزادار بودی، خانم انگار نه انگاری که غمخوار بودی، خانم خیلی گرفتار بودی ماهِ شبِ تار بودی خانم خانم خانم .. فضه برات بمیره که اُفتاده بودی بین درب و دیوار غصه شدی ، آب شدی دیگه برات جونی نمونده انگار ناله شدم، آه شدم کاش نمیدیدمت شمارو اینطور کُشتی منو تا پشتِ در دادی بهم یه چیزی زیر چادر تا گفتی آه، فضه دوید گریه م گرفت، قدم خمید آه از هجوم، آه از حَدید شکر خدا حیدر ندید .. آه و واویلا واویلا، واویلا واویلا .. انگار نه انگاری که میسوخت پهلوت، خانم انگار نه انگاری که اُفتاد در روت، خانم شکسته شد رو آبروت ضربۀ بد خورد بازوت خانم خانم خانم .. در که شکست، کسی نگفت فاطمه بارِ شیشه داره بابا فضه براش، بمیره که هنوزم اون چشاش به راه بابا علی داره یه گوشه‌ ای برای محسن میسازه گهواره دلم گرفت دَمِ غروب میگفت یعنی فاطمه دوستش داره یاسِ علی، خوردی نظر بغضِ علی شد دردسر ریختن سرت هر چهل نفر ای وای امان از میخِ در آه و واویلا واویلا، واویلا واویلا .. انگار نه انگاری که کوثر بودی، خانم انگار نه انگاری که اطهر بودی، خانم تو خونه مادر بودی مونسِ حیدر بودی خانم خانم خانم .. یه شب حسین میگفت بهم فضه ببین بابامُ پیرش کردن اشک میریخت، ناله میزد میگفت که از زندگی سیرش کردن از حسنین نمیشه گفت میترسه از سایه‌شم این چند روزه نیمه شبا، یه گوشه ای نمیدونم از چی داره می سوزه تو کوچه ها، چی دید حسن که هی تو خواب، میگه نزن میگه شبا هی با محن ای کاش بلند بود قدِ من آه و واویلا واویلا، واویلا واویلا .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•انگار نه انگاری عزادار بودی.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید مهدی حسینی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● ما با روضه و اشک بر امام حسین جانمان زندگی میکنیم .. قطعاً فهم این موضوع برای و سخت هست!! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. . 📲 دو تا از خواهرامون منتظر تامین و خرید جهیزیه هستند تا ان‌شالله برن خونۀ بخت! : پدرِ خانواده ، و تو تلاطم زندگی عرق شرم به پیشانی داره و منتظر تامین جهیزیه پارۀ وجودش _ ساکن تهران : مادری پا به سِن گذاشته با دو فرزندِ دم بخت! گرفتار و ساکن در یکی از شهرهای استان مرکزی پی نوشت: معتمدین مجموعه تحقیق کامل کردند، اگر مقدور هست یه بخشی از هزینۀ رو به این موضوع اختصاص بدیم و وسیلۀ خیر باشیم. پیش حضرت‌ زهرا(س) چیزی کم و گم به حساب نمیاد .. اگر دست و بالتون خالیه حداقل نیت کنید، حساب میشه! 🕰فرصت مشارکت تا فردا شب؛ https://idpay.ir/babolharam
6273817010150831

↜به نام گروه جهادی بابُ الحَرَم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•گفتم نیا، مغیره‌ها حیا ندارن.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید محمد جوادی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● گفتم نیا، مغیره‌ها حیا ندارن گفتم نیا داغتُ رو دلم میزارن اومدی هی که خسته دیدمت سروِ علی شکسته دیدمت، آه .. زخمیه دستِ یه نامردی تو مُردم تا به خونه برگردی تو همیشه روضه‌خوان‌ها اینجوری گفتن و خواندن و ما شنیدیم و فهم کردیم .. که سیلی یه طرفِ صورت خورده !! .. اما تعبیر اون نانجیب اینه؛ آخر فرازِ نامه‌ای که به معاویه لعنت الله نوشت گفته : «فَصَفَقْتُ صَفْقَةً عَلَی خَدَّیهَا مِنْ ظَاهِرِ الْخِمَارِ فَانْقَطَعَ قُرْطُهَا وَ تَنَاثَرَتْ إِلَی الْأَرْضِ»(۱) معنی: (از روی مقنعه طوری بر دو گونه اش زدم که گوشواره ها پاره شد و به زمین ریخت ..) عرب به سیلی صدا دار میگه صَفْقَةً .. خَدَّیهَا یعنی هر دو طرف صورت .. جوری زده که گوشواره ها شکسته .. یه سیلی وقتی تو صورت میخوره یه مقدار از گونه رو میگیره .. دیگه گوشواره رو نمیگیره .. یا باید گوشواره رو بکشن .. یا نانجیب انقدر دستش بزرگ بوده که لاله‌ی گوش پاره شد .. لذا اینجا باید گفت: دست عدو بزرگتر از صورتِ من است .. به کی بگم گرفته بغض راهِ گلومُ .. با یه قلاف از من گرفتن آرزومُ شعله زده آتیش به جونِ من حرف دلِ من و تو حسن پیش یه مرد، زن رو نمیزنن .. کاری کردن دیگه خانم پشتِ در نفسش بالا نمیومد .. یه جمله بگم و بریم کربلا .. دومی دید غلامش با تازیانه داره فاطمه رو میزنه .. گفت تازیانه رو بده .. من هم از علی عقده دارم ‌.. «فَأخَذَ عُمَرُ السَّوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی! فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی»(۲) معنی :(ناگهان عُمَر تازیانه را از دست قنفذ ـ غلام ابوبکر ـ گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام تازیانه دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب لگد زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد ـ و من در آن هنگام باردار بودم ـ پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند ..) یه جوری زد این تازیانه دورِ دست بی بی پیچید .. مادرِ ما با صورت به زمین افتاد .. یا زهرا .... منابع: ۱_بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۲_بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•گفتم نیا، مغیره‌ها حیا ندارن.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید محمد جوادی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● لقمۀ حرام یه روزی ، یه جایی خودش رو نشون میده قطعاً .. ای کشتۀ شیوخ مقدس نما حسین .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•می نویسم به چشم تر مادر .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمد حسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَرشِدنا اِلَی الطَریق یااَباصالِحَ المَهدی" می نویسم به چشم تر مادر می نویسم به روی در مادر با همین پاره ی جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر می نویسم مرا ببر مادر خواهرم نام مادر آورده چادر گریه برآورده غم من باز هم سر آورده کوچه دادِ مرا درآورده باز رفتم به آن گذر مادر کوچه بود و عبور بانویش کوچه و یک بهشت در کویش مادری و فرشته هر سویش باد حتی نخورده بر رویش من در آن کوچه بی خبر مادر کوچه بود و غروب غم بارش کوچه بود و دو تا عزادارش کوچه ی سنگی و دو دیوارش کوچه و سنگ های بسیارش کوچه پر شد زِ رهگذر مادر دیدم آنجا هزار مشکل را بسته بودند راهِ منزل را جمع نامحرم و ارازل را دیدم آن روز دستِ قاتل را وای از چشمِ خیره سر مادر چشم خود را که بست زد سیلی دید بی حیدر است زد سیلی وای با پشتِ دست زد سیلی گونه ای را شکست زد سیلی سنگ دیوار بود و سَرِ مادر می زدم داد که نزن نامرد کُشتی پیشِ من نامرد جایِ مادر مرا بزن مادر یک نفر بین چند تن نامرد از غرورم شکسته تر مادر او زد و هر دوتا زمین خوردیم هر دوتا بی هوا زمین خوردیم پیشِ نامردها زمین خوردیم خنده کردند تا زمین خوردیم چادر و خون و خاکِ تر مادر *گفت: امام حسن مجتبی در عالم رؤیا فرمودند عبدالزَهرا! روضه‌ی ما رو نمی خونی؟ گفت آقا روضه خونه شما هستم .. همین چند روز نگذشته روضه تشت و پاره‌های جگر رو خوندم .. فرمود عبدُالزَهرا اینا روضه های ما نیست .. از این به بعد روضه ما رو اینطور بخوان: روضه‌ی ما روضه‌ی تَحَیُّره .. تو کوچه خوشحال قباله‌ی فدک میان دست، با مادرم داریم بر میگردیم طرف خانه، یه وقت کوچه تاریک شد .. هر قدمی که جلو می اومد مادرم عقب عقب .. صدا زد عبُدالزَهرا! نانجیب چنان با سیلی به صورت مادرم زد ..* باز غمِ کوچه، روضه نفس گیر شد اینجا همونجاست که امام حسن پیر شد کوچه شده تیره و تار، ببخشن سادات پُر شده از گرد و غبار، ببخشن سادات امام حسن سوخت جگرش ببخشن سادات سیلی زدن به مادرش ببخشن سادات امام حسن داد زد بسه نزن نامرد دستش و بالا برد سیلی محکم زد یه کودک زار و حزین ببخشن سادات مادرش افتاده زمین ببخشن سادات ناموس حیدر و زدن تو کوچه مادر و زدن همین قدر بدونید مادرم با دست دنبالم می گشت .. به سختی از زمین بلندش کردم .. خاکهای چادرش رو تکاندم .. یا صاحب الزمان .. عرض روضه‌ی من .. مادر رو تو کوچه ها زدن .. یه امام حسنی بود گرد و غبار چادر رو تِکوند .. اما یه ساعتی رسید دخترش میانِ گودال ...کسی مَحرم نبود دور تا دورش نا محرم ها .. صدا زد حسین ..* تو کَس و کارِ منی شمر جلودار شده با سَرت راهنمایِ من و طفلان شده ای تو همین ظهر خداحافظی از من کردی وقتِ مغرب نشده رمل بیابان شده ای دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد دستی که روی مادرمان را کبود کرد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•می نویسم به چشم تر مادر .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمد حسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● مشکل نانجیب‌هایی مثل اشک های جریان سازی هست که فتنه‌ها خاموش کرده !!! ۸۸ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
/ میزان مشارکت ۱۹ میلیون تومان خیرتان قبول و دعایِ این دو نوعروس در حق همه کسانی که به هر نحوی واسطه خیر شدند مستجاب باد ان‌شالله🤲 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج حیدرخمسه •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته سياه كرده جهان را سفيديِ مويش فدايِ چادرِ آتش گرفته ات زهرا درونِ شعله چه آمد به روزِ گيسويش *روضه بخوانم: هيزم رو ريختن پايِ در، در شعله ور شد، با همه ي زورش فاطمه، در رو گرفت، شعله بالا رفت، يه صدايي مدينه رو پُر كرد: سوختم…* چه ضربه اي، چه صدايي، چه دستِ سنگيني سه ماه فاطمه پوشيه بسته بر رويش شبيه كِشتيِ پهلو گرفته مي ماند شكسته شد به لگد، دنده ها و پهلويش “رويِ گُل كه با پا نميزنن چهل نفري يك زن رو تنها نميزنن اي قنفذ! بس كن، با تهِ غلاف اينجوري رويِ بازويِ زنها نميزنن مادرم رو كُشتيد، ولش كنيد اي حروميا چي سرش آوُرديد، كه يهو داد زد: فضه بيا با چه دستي زده كه جايِ كبودي از گوش يكسره تا به لبِ توست، خدا رحم كند” و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد همين غلاف گرفته توانِ بازويش فدايِ دخترِ مادر، گريزِ روضه زدم ببين به دستِ زنِ حرمله، النگويش   *با اسب رفتن تو خيمه ي زنها، زنها مي دويدن، با اسب دنبالِ دختر سه ساله كرد، گوشواره ي بچه رو كشيد، حسين…* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•كبوديِ بدنِ مادرم مرا كشته... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج حیدرخمسه•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● آیت الله شیخ جعفر توسلی(ره): دشمنان سلام الله به این عبارت: «لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَة الزهراء»، از هم بالاتر است، خیلی راهگشا و پر برکت است. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•مادر اَزم راضی هستی یا نه .. روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄● مادر اَزم راضی هستی یا نه ؟ آیا بَرات فرزند خوبی بودم ؟ اصلاً تا حالا ،کاری واسَت کردم؟ یا بيهوده ام...؟ اگه غلام خوبی بودم ، الحمدلله اگه به دَردت نمی خورم، استغفرالله اگه بگی راضی ام اَزت ،الحمدلله اگه بگی از تو دلخورم ،استغفرالله تو راضی باشی خدا هم راضیِ تو راضی باشی پیمبر راضیِ تو راضی باشی علی هم راضیِ این اوج سرفرازیِ... هر چی بگی حق داری ، حق داری اونجور نبودم که تو میخواستی اما حالا میخوام که برگردم راستی راستی اگه قبولم می کنی که الحمدلله اگه اَزم دلخوری هنوز استغفرالله اگه بازم می زاری بیام الحمدلله اگه بگی اَز دوری بسوز استغفرالله تو راضی باشی مَنم آروم میشم تو راضی باشی دلم روشن میشه تو راضی باشی اَزم دیگه چی بهتر از این بَرا من میشه خانم جان ، خانم جان .... سُفرَت چقدر برکت داشته واسَم عمری نمک گیرت بودم مادر مدیونتم، هستم ارادتمندِ آلِ حیدر بَرا حسن گریه می کنم الحمدلله اگه یه روز گریه نکنم استغفرالله بَرا حسین سینه می زنم الحمدلله اگه یه روز سینه نزنم استغفرالله تو راضی باشی حسنم راضیِ تو راضی باشی حسینت راضیِ تو راضی باشی عقیله راضیِ این اوج سرفَرازی...... *گفت:..* هلالِ یک شبِ زینب! فدایت چرا دیگر نمی آید صدایت؟ اگر کنجِ تنور جایِ تو بوده زِ تو خولی پذیرایی نموده صدورِ انقلابت ببین چِها کرد تَنم با تازیانه آشنا کرد *بِاَبی اَنتَ وَ اُمی یا اَبا عبدالله ....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•مادر اَزم راضی هستی یا نه .. روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄● به فرزندان خود؛ و را بیاموزیم!! اسب‌ سواری و شنا را خودشان یاد خواهند گرفت .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•نظر نما که گرفتاری‌ام .. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● نظر نما که گرفتاری‌ام زیاد شده زِ دست تو طلبِ یاری ام زیاد شده چقدر واسطه گشتی خدا مَرا بخشد ببخش توبه ی تکراری ام زیاد شده بزرگواری و نگذاشتی زمین بخورم به رحمت تو بدهکاری ام زیاد شده به چشم خلق گناه است گریه کردن ما چه خوب شد که گنهکاری ام زیاد شده زِ درد روضه دِگر شب نمی برد خوابم شبیه فاطمه بیداری ام زیاد شده قسم به غربت حیدر زدند فاطمه را به این دلیل عزاداری ام زیاد شده مرو که کوچه برای پَرت خطر دارد مرو که رد شدن امروز دردسر دارد مگر نگفت خداوندِ خلقتت، حتی برای صورت تو، برگ گُل ضرر دارد گمان نمی کنم این مرد بی حیا اینجا بدونِ حادثه دست از سر تو بردارد زِ روی پوشیه زد اینچنین شده ای که چشمهات فقط دید مختصر دارد بزرگ بانوی این شهر باورت میشد زِ خاک کوچه حسن گوشواره بردارد؟ ماه خوابیده، ولی خورشید بیداره ابر دلگیره، ولی چشمام میباره از روزی که مادر رو زدن شب و روز خونه معلوم نیست از روزی که مادر رو زدن دیگه دلِ زینب آروم نیست با چشم خودش دیده درِ چوبی با لگد وا شد الفِ قَدِّ مادر تا شد هی زمین خورد، دوباره پا شد *خدا غرورِ هیچ مردی رو جلو زن و بچه اش نشکنه، دو جا بَرا علی خیلی سخت گذشت، یه جا وقتی داشتن از خونه کشون کشون می بردنش، نگاه کرد دید خانومش بین در و دیوار رو زمین افتاده، یه جا هم تو مسجد وقتی شمشیر برهنه رو سر فاتح بدر و خیبر نگه داشتن، نگاه کرد دید خانومش جلو در ایستاده داره نگاه میکنه، وقتی اومد از مسجد بره بیرون، فاطمه که بدون علی بر نگشت، چشمش به چشم فاطمه افتاد، سرش رو انداخت پایین... خجالت زده شد، فاطمه این صحنه رو دید فهمید علی خجالت کشیده ... گفت: آقا جان "روحی لِروحِکَ الفِداء، نَفسی لِنَفسِکَ الوِقاء..." آقاجان! خجالت نکشید...نکنه ببینم سرت رو پایین انداختی... خدا هیچ مردی رو خجالت زده ی زن و بچه اش نکنه، بدون مقدمه روضه بخونم، گفت عمه جان! چرا سر عمو میاد بالای نیزه کنارِ محملِ ما چشماش رو می‌بنده...؟ گفت: عزیزِ دلم عموت هنوز خجالت زده است. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•نظر نما که گرفتاری‌ام .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج مهدی سلحشور •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● به فرزندان خود؛ و را بیاموزیم!! اسب‌ سواری و شنا را خودشان یاد خواهند گرفت .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•غروب جمعه‌ها، که اشکا جاریه.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● غروب جمعه‌ها، که اشکا جاریه تموم لحظه‌هاش، که بی‌قراریه کار دلم فقط، لحظه شماریه آخه یکی بگه که این، چه روزگاریه؟ کجاست، پناه بی‌کسی ما ؟ کجاست، همون غریبه‌ی آشنا ؟ کجاست، توو این شبا صاحب عزا ؟ کجاست، پناه ما ؟ شاید نمیرسه، به تو صدای ما توو سینه حبس شده، شاید دعای ما آقا بیا دعایی کن، خودت برای ما بیا، ببین که غرق آهم و بیا، ببین که بی‌پناهم و بیا، به روم نیار گناهم و آقای مهربون این روزا روزای، غربت حیدره این شبا رو لبت، روضۀ مادره شاید نگاه‌تو، هنوز به اون دره کدوم دلی از اون کوچه، میتونه بگذره؟ بیا، برا دلای بی‌قرار بیا، آوای مرهمی بیار بیا، همین روزا با ذوالفقار یاابن الحسن بیا! این روزای غریب، عجب روزاییه مدینه این روزا، برو بیاییه میون کوچه‌ها، سر و صداییه نکنه باز حکایتی، از بی‌وفاییه میان، آتیش بیاره فتنه‌ها میان، بازم یه عده بی‌حیاء میان، سمت بهشت مصطفی با تازیونه‌ها... ــــــــــــــــــــــ یار ما هرشب که بر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکر زاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست ما نمی‌خواهیم ور نه لطف او آماده است گریه‌هایم کم شده یعنی که بی‌برکت شدم بی‌حیاییِ من آخر کار دستم داده است به دل‌سنگی من این حرف‌ها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است ؟ امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا عبد بودن ساده است در تمام سال‌ها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است فاطمیه جمع را یک کربلا مهمان کنید قلب ما سینه‌زنان دربه‌درِ آن جاده است شاعر: ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•غروب جمعه‌ها، که اشکا جاریه.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● من برایِ آن پدر و جدی که اول بار مذهب تشیع را پذیرفته‌اند هر روز فاتحه می‌خوانم و به این وسیله از آنان قدردانی می‌کنم چرا که زحمت ما را از این جهت کم کرده‌اند.. «آیت‌اللّٰه کوهستانی» 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بوی دود از خانۀمولا به.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● «بوی دود از خانۀ مولا به عالم می رسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است» پشت در خونه صدای ناله‌ش بلند شد، دو سه‌تا ناله زده همه رو بیچاره کرده... اول ناله‌ش بلند شد صدا زد:« بابا! بیا ببین با دخترت دارند چه می‌کنند؟!» نالۀ آخر صداش بلند شد:« مهدی جان پسرم!...» اما نالۀ دوم، یه مرتبه همه دیدن صدای ناله‌ش بلند شد:« یافضّه! بیا محسنم و کشتن...» دیدی یه نفر پهلوش درد می‌کنه یا بازوش درد می‌کنه، یا سرش درد می‌کنه؛ میخواد به رو خودش نیاره؛ همه می‌بینند هی لبش و می‌گزه. یه وقت نکنه یه آهی بکشه کسی متوجه بشه... حالا امیرالمومنین داره به زهراش میگه: زهرا جان! « با گزیدن‌های لب این درد را پنهان مکن هرچه خواهی کُن ولی این خانه را ویران مکن یا که جارو می‌زنی یا که غذا را می‌پزی جانِ زینب این مکن، جان حسینت آن مکن من‌ که می‌دانم که از این زخم می‌پیچی به خود تا که می‌آیم به زور این چهره را خندان مکن» تا منو می‌بینی می‌خندی. یه وقت نکنه به چهره‌ی علی اخمی بیاد. یه‌وقت علی نفهمه... سلمان اومده عیادت این خانم؛ عرضه داشت:« بی‌بی‌جان حالتون چه طوره؟!» تا این حرف و زد شاید بی‌بی دورش و نگاه کرد ببینه کسی توو حجره نباشه. میخواد یه حرف خصوصی به سلمان بزنه تا دید بچه‌ها نیستند، علی نیست صدا زد:« سلمان چی داری میگی؟! شبا از درد پهلو خوابم نمیبره. سلمان شبا این پهلو به اون پهلو میشم. اما نکنه یه وقت علی بفهمه، یه وقت بچه‌هام نفهمند.» « زینبت را می‌کُشی وقتی که خود را می‌کِشی مردِ خود را بیش از این شرمنده از طفلان مکن سرفه‌هایت را رها کُن لااقل آهی بکش شیشه‌ام می‌پاشی از هَم سینه‌را زندان مکن بر تَرک‌هایت ضرر دارد بغل وا می‌کنی با بغل واکردنت این جمع را گریان مکن بشکند دستِ کسی که‌دستِ او دستت شکست هیچ‌کس آنجا نگفت اینگونه با قرآن مکن چهره پنهان‌کن وصیت کن شکایت‌کن ولی با فشردن‌های دندان درد را پنهان مکن» شاعر: ـــــــــــــــــــ تو را فاطمه‌ بی‌هوا می‌زنند برای رضای خدا می‌زنند اگر مرد خانه غرورش شکست زنش را همه مردها می‌زنند مرا چندتایی کشیدند و بعد بمیرم تو را چندتا می‌زنند صدا گم شده در صدا همهمه‌ست تو را بین این سرصدا می‌زنند تو را در مدینه زدند این همه حسین تو را کربلا می‌زنند گروهی زدند و گروهی دگر فُرادیٰ، فُرادیٰ جدا می‌زدنند تو را با غلاف پُری کشته‌اند حسین تو را با عصا می‌زنند همان آتشی که به در گُر گرفت پس از ظهر بر خیمه‌ها می‌زنند اگر نیزه‌ها مانده در قتلگاه سپر‌ها همه عمه را می‌زنند ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•بوی دود از خانۀمولا به.. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ سید رضا نریمانی •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● من برایِ آن پدر و جدی که اول بار مذهب تشیع را پذیرفته‌اند هر روز فاتحه می‌خوانم و به این وسیله از آنان قدردانی می‌کنم چرا که زحمت ما را از این جهت کم کرده‌اند.. «آیت‌اللّٰه کوهستانی» 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•نفس ها ناله های زار شد.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ حاج حسن شالبافان •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اَللهُّمَ صَلِّ عَلی مُحَّمد وَ آلِ مُحَّمد وَ عَجِّل فَرَجَهُم اَستغفِرُاللهَ الذی لا ِالهَ اِلّا هُو، اَلحُی القیّوم اَلرحمنُ الَرحیم، ذوالجلالِ وَ اِلاکرام، بَدیعُ السَماواتِ وَ الاَرض، مِن جَمیعِ ظُلمی وَ جُرمی وَ اِسرافی عَلی ََنَفسی وَ اَتوبُ اِلیه .. «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ،و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ،وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا» نفس ها ناله های زار شد، آقا نمی آیی؟ جگرها شعله های نار شد، آقا نمی آیی؟ پناهِ مؤمنین! از مؤمنین حالی نمی پرسی؟ به شیعه زندگی دشوار شد آقا نمی آیی؟ به جرم شیعه بودن، ای بسا بی پا و دست و سر هزاران میثم تمّار شد، آقا نمی آیی؟ جهانّ کفر از بابی و از صهیون و وهّابی فقط با شیعه در پیکار شد، آقا نمی آیی؟ چه سرها که یزیدی ها بریدند از حسینی ها دوباره کربلا تکرار شد، آقا نمی آیی؟ به شیعه چارده قرن آنچه شد تا دامن محشر میان آن در و دیوار شد، آقا نمی آیی؟ فزون از برگ های نخل ها و ریگ صحراها ستم با حیدر کرّار شد، آقا نمی آیی؟ تو می دانی چرا در روز روشن بین آن کوچه جهان در چشم زهرا تار شد، آقا نمی آیی؟ پس از قتل شه آزاد مردان، عمّه ات زینب اسیر کوچه و بازار شد، آقا نمی آیی؟ به دشواری غم های علی از فتنة امّت به شیعه زندگی دشوار شد، آقا نمی آیی؟ به قرآن چارده قرن است از آل ابوسفیان به آل فاطمه آزار شد، آقا نمی آیی؟ شُریحانی دگر، فتوای قتل شیعه را دادند قلم ها، چوبه های دار شد، آقا نمی آیی؟ شرار آه "میثم" از دل ابیات جانسوزش به پا تا گنبد دوّار شد، آقا نمی آیی؟ شاعر: استاد غلامرضا سازگار @hasanshalbafan ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•نفس ها ناله های زار شد.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا _ حاج حسن شالبافان •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● [یا صاحِبَ كُلِّ مُسافِرٍ يا حافِظَ كُلِّ غَرِيبٍ ..] چه جوان هایی که پیر شدن و چه پیرهایی که از دنیا رفتن و شما رو ندیدن !!! «دعای شب عرفه» 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•همین که بهتری الحمدلله... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج میثم مطیعی•ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● همینکه بهتری الحمدلله جدا از بستری الحمدلله همین که در زدم دیدم دوباره خودت پشت دری الحمدلله شنیدم بسترت را جمع کردی و با سختی پرت را جمع کردی شنیدم آب دادی به حسینم حواس دخترت را جمع کردی تو دیگر با حجابت خو گرفتی به چندین علت از من رو گرفتی گمان کردی ندیدم زیر چادر چطوری دست بر پهلو گرفتی؟! جواب حرف هایم شد همین!«نه؟!» غریبه بودم اما اینچنین نه! ببینم!قصد رفتن که نداری؟ نرو!جان امیرالمومنین،نه! حسین رستمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net ✓اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net