eitaa logo
کانال ‌متن روضه
74.1هزار دنبال‌کننده
756 عکس
415 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•از بس که شکستند تو را... / و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حالا شده روزِ عاشورا، اصحاب رفتن، بنی هاشم، از علی اکبر شروع شده... کم کم شرایط داره سخت تر میشه، مادرش اومد پشتِ خیمه ها، دید قاسم زانوهاش رو بغل گرفته، داره گریه میکنه، عزیزِ دلم! چرا داری گریه میکنی؟ گفت: مادرجان! دیشب عموم قولِ شهادت به من داد، اما امروز اجازه ی میدان به من نمیده، بر خلافِ علی اکبر که تا رفت اذن بگیره، ابی عبدالله بی معطلی گفت: علی جان! برو، اما وقتی قاسم خواست بره میدان، ابی عبدالله هی معطلش کرد، خیلی امانت داری سخته... تا قاسم این حرف رو زد مادرش گفت: من میدونم باید چیکار کنی، یه امانتی دارم از بابات برای روزِ مبادا، یه دست نوشته ای داد دستِ قاسم، تا دست خطِ بابارو دید دوید رفت سمتِ عمو، تا این دست خط رو نشانِ عمو داد، عمو به چشمش میکشه، هی می بوسید، جانم حسن!... اینقدر قاسم شوقِ داره به شهادت، وقتی اومد سمت میدون دیدن بندِ کفشش رو نبسته، همین جور دوید، ابی عبدالله میخواد با این نوجوان وداع کنه، عجب وداعی، عمو و برادر زده دست گردنِ هم انداختن، اینقدر حسین اونجا گریه کرد"فَغُشیَّ عَلَیهِما" قاسم رو روانه ی میدان کرد... اما یه وقت شنید یه صدایی از وسطِ میدان میآد: وای عمو! بازم برخلاف علی اکبر که حسین زانوهاش رمق نداره راه بره، اینجا میگن: مثل باز شکاری خودش رو رسوند وسطِ میدان...* از بس که شکستند تو را برگ و بری نیست خون تو به جا مانده ولی بال و پری نیست هر چند برایت پدری کرده ام اما صد شکر کنارِ بدن تو پدری نیست نیمی ز غم اکبر و نیمی ز غم تو یک گوشه ی بی داغ به روی جگری نیست *یه نانجیبی اومد کنار قاسم، ابی عبدالله دستش رو قطع کرد، لشکرِ این نانجیب اومدن نجاتش بدن، بدنِ قاسم موند زیرِ دست و پای اسبا، وقتی گرد و غبارخوابید، ابی عبدالله کنار بدنِ قاسم مُتحَّیر موند...* گفتم که تو را جمع کنم از دل این دشت عطر تو می آید ولی از تو اثری نیست باید خبرت را ز سم اسب بگیرم جای دگر انگار ز جسمت خبری نیست * حالا بچه ای که موقع میدان رفتن، راوی میگه: پاش به رکاب اسب نمیرسه... حالا ابی عبدالله میخواد بدنش رو به خیمه ها برگردونه، میگه: دیدم سینه به سینه ی حسینِ، اما پاها داره روی زمین کشیده میشه، چه کردن با بدنِ قاسم؟ بدن رو ابی عبدالله آورد به خیمه ها، روایت میگه: دیدم ابی عبدالله نشسته داره گریه میکنه، زن و بچه دارن گریه میکنن، حضرت داره دعوتِ به صبر میکنه، صدای گریه تون بلند نشه، اینجا بود که ابی عبدالله از خیمه ها بیرون آمد، یه نگاهی کرد به دور و برش، صدا زد: " هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟ هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّه؟" تو خیمه ها ولوله شد، برگشت دید دارن علی اصغر رو دست به دست میکنن... زینب جان! چه خبر شده؟ فرمود: داداش! تا صدایِ غربتت بلند شد علی اصغر گهواره رو یه تکان داد، خودش رو بیرون انداخت، یعنی بابا! رویِ من هم حساب کن...* شدم پیش مرگت آقا! کفن پوشیدم لباسی مثلِ بابام حسن پوشیدم اذنِ میدان بده آقاجون! چون شهادت برام شیرینه بخدا پیشِ عمه زینب سرم پایینه زدن اسبا به تنم نشونه این یادگاریها برام می مونه عمویِ خوبم! قد کشیدم مثلِ عمو عباسم باید دیگه زره بگیری واسم عمویِ خوبم! *خدایا! به قاسم بن الحسن قسمت میدم، به این سیزده ساله ی امام حسن مجتبی، مرگِ همه ی مارو شهادتِ در راهِ خودت رقم بزن... بحقِ یتیم امام حسن مجتبی با نابودیِ وهابیتِ ملعون، این جمع به زودیِ زود کنار قبرستان بقیع مهمان بفرما، همه ناله بزنن بگن: یاحسین!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب ششم محرم و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نیاز نیست همۀ ما اهداف بزرگی مثه تغیــیــر دنیـــا داشته باشیم !! کافیه فقط قدم‌های بزرگی برداریم برای خوب‌بودن، خوبی‌کردن، خوبی‌ها رو دیدن! همیــن چیزها باعــث میشه دنیا به اهداف بزرگی برسه! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•از غمت ذرّه ذرّه آبم کن... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ از غمت ذرّه ذرّه آبم کن *شبِ هفتم مُحرم شد، دیگه چیزی به عاشورا نمونده، تا به خودت بیایی سَرِ حسین بالا نیزه است، تا به خودت بیایی دستایِ زینب رو بستن...* از غمت ذرّه ذرّه آبم کن نیستم گُل ولی گلابم کن *بعضی ها دنبال دنیا هم هستن، اونم عیبی نداره، چون گفتن: نمکِ غذاتون رو هم از ما بخواهید، اما ما امشب چیزهایِ بزرگی رو بخواهیم، بگو: آقاجان!..* جز نگاه تو را نمی خواهم *یکی دونه از اون نگاهایی که از زیر این پلک های خون گرفته به زینب کردی به منم بکن، یکی دونه از اون نگاها که به زُهیر کردی و اون رو زیر و رو کردی به منم بکن، یکی دونه از اون نگاهایی که به حُر کردی به منم بکن...* جز نگاه تو را نمی خواهم گُلِ زهرا تو انتخابم کن *اگه چشمِ عزیزِ زهرا یکی رو بگیره کار تمامه، امشب برا علی اصغرش خوب گریه کن، آقا بگه امشب برا علی اصغرم سنگِ تمام گذاشت... خودت به ما یاد دادی گره های بزرگ رو با واسطه قرار دادنِ علی اصغرت برطرف کنیم...* دستِ من را بگیر آقا جان کج اگر رفته ام عتابم کن *یه چیزی به من بگو، ببینم حواست به من هست...الحمدالله...* من سیه پوش ماتمت هستم *مادرمون فاطمه، با همون دستی که پیرهن کهنه رو تنِ حسین کرد، این پیرهن مشکی ها رو تنِ ما کرد، ممنونتم مادر!...* من سیه پوش ماتمت هستم هست جز این اگر جوابم کن خواب دیدم که کربلا هستم اربعینِ زائرت حسابم کن دم مرگم بیا و خوبی کن خالی از هول و اضطرابم کن لطف کن، پیش روی آن دو ملک نوکر خویشتن خطابم کن حالم امشب ببین دگرگون است گوشه چشمی به اشک نابم کن به دلم امشبی قرار نده بی قرار غم ربابم کن وحید محمدی *خدا هیچ مادری رو به حال و روزِ رباب نندازه، این جور مُضطر نشه، این طور درمانده نشه... تا علی اصغر رو دادن دستِ ابی عبدالله، یه نگاه به صورتِ علی کرد...گفت:..* لبخند آخرت جگرم را کباب کرد انگار عرش را به سَرِ من خراب کرد با صد امید رو به حرامی زدم ولی با تیر، خواهشِ پدرت را جواب کرد فهمیده ام بزرگ شدی چون که دشمنت تیرِ تو را شبیه عمو انتخاب کرد یک شعبه هم برای تو بس بود...مانده ام! این حرمله چگونه حساب و کتاب کرد...؟! کم دست پا بزن روی دست پدر... علی! این دست پا زدن پدرت را عذاب کرد می میرد از فراق تو باید که زودتر فکری برایِ حال خراب رباب کرد من مانده ام چگونه به سمت حرم روم؟! این داغ سهم قلب مرا اضطراب کرد... محمد صادق ابراهیمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب هفتم محرم و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دل اگر صیقل نباشد مُهر پیشانی چه سود؟ / 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
«إنّا لله وإنّا إليهِ رَاجعُون» ☑️ |اطلاعیه| با نهایت تاسف و تاثر به اطلاع می رساند روح استاد خالق اثر ماندگار «آمدم ای شاه پناهم بده» به لقا الله پیوست .. این ضایعه را خدمت خانوادۀ محترم آن مرحوم تسلیت عرض نموده و برای آن عزیز سفر کرده علوِ درجات را از خداوند منان خواستاریم. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•تمام عمر نهم سر به... / و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تمام عمر نهم سر به خاک این درگاه که لحظه ای تو کنی زیر پای خویش نگاه *حواست جمع باشه، یه لحظه گذرش نیوفته اینجا، تو حواست جایِ دیگه ای باشه، اگه نگاه کرد ببینه همه امشب کربلایی هستن، همه امشب دلشون کنارِ حرمِ...* به دامنت ز ازل چنگِ من گره خورده بر آن مباش که دستِ مرا کنی کوتاه تو و کشیدنِ دامن ز دست من؟ هیهات! من و جدایی از این آستان؟ معاذالله *به تو پناه می برم یه لحظه اگه بخوام جایِ دیگه ای برم، آقاجان! من رو دَرِ خونه ات تحمل کن...* اگر تمام زمین را نهند بر دستم گر از سپهر به جنگم بیاورند سپاه نه دست می کشم از دامنِ محبّت تو نه رو نَهَم به دَرِ دیگری از این درگاه *آقاجان! خودتون با خوبی هاتون من رو به طمع انداختی، مَنِ کوچیک گفتم: این بزرگ دست رویِ سَرِ من هم امشب میکشه...* سفید رو چون تو نشنیده و ندیده کسی که روی خویش نهد، بر روی غلام سیاه حاج غلامرضا سازگار *آقاجان! لحظه ی آخر بالایِ سرِ ما هم بیا...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب هشتم محرم / و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رسولُ الله ( ص ) : لکُل شَییء وَجه، و وَجهُ دینکُمُ الصلاة هر چیزی چهره ای دارد، و چهرۀ دین شما است 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•همیشه محضر ارباب روضه ات... / و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ همیشه محضر ارباب روضه ات سخت است به عزت و شرفِ لا اله الا الله *سخته بخدا روضه علی اکبر خوندن، پیامبرِ اکرم صلوات الله و سلامه علیه وقتی فرزندشون به رحمتِ خدا رفت، همه کارِ بچه رو خودش انجام داد، اما وقتی میخواست بدن رو تویِ خاک بذاره، گفت: علی جان! تو بدن رو بذار، امیرالمؤمنین فرمود: مگه ایرادی داره؟ حضرت فرمود: نمیتونم چهره ی بچه ام رو ببینم... اما کربلا برایِ ابی عبدالله خیلی سخت بود، صورت به صورت علی اکبرش گذاشت، برایِ یه پدر خیلی سخته،روضه سخته، بله، ابی عبدالله با دستِ خودش خاک و خون رو از صورتِ علی اکبرش پاک کرد...* تو تنت تا شده و تا شده من هم کمرم مثل تو درد گرفته همه بال و پرم گرچه من عینِ حَسَن زهر نخوردم اما پاره پاره شده حالا همه جایِ جگرم ترسم این است که زن های حرم جان بدهند گر ببینند که افتاده ای از پا پسرم چشم من تار شده یا تو کوچک شده ای؟ علی اکبر! علی اصغر شده ای در نظرم خبرش پخش شده، پخش شدی رویِ زمین خبرش پخش شده، ریخته ای دور و برم من از این چند برابر شدنت فهمیدم چقدر کینه به دل داشته اند از پدرم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب هشتم محرم / و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رسولُ الله ( ص ) : لکُل شَییء وَجه، و وَجهُ دینکُمُ الصلاة هر چیزی چهره ای دارد، و چهرۀ دین شما است 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای کاش که در مقدمت ای یار ... / و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" *یه ذکری رو میخوام ابتدای جلسه با هم زمزمه کنیم، ذکر زیبایِ اون آقایی رو که فرمود: هر جا روضۀ عموم عباس رو بخونن سراسیمه میام...از آقامون دعوت کنیم: "یَا صَاحِبَ الزَّمَان! الْغَوْثُ الْأَمَان..." اجازه بدید اول با آقامون درد و دل کنیم، اظهار عجز و نیاز کنیم دَرِ خون ی اربابمون، بعد با اربابمون روضه بخونیم...* ای کاش که در مقدمت ای یار بمیرم صد بار شَوَم زنده و صد بار بمیرم من طاقت نادیدن روی تو ندارم مگذار که در حسرت دیدار بمیرم پروندۀ اعمالِ مرا پاک کن امشب مگذار سیه روی و گنهکار بمیرم در راه ظهور تو به دردی که نخوردم ای دوست! زمن بگذر و بگذار بمیرم ای یوسف زهرا تو بده رزق شهادت مپسند که در بستر و بیمار بمیرم حالا که تویی صاحب عزا، کاش که من هم در روضۀ عباسِ علمدار بمیرم آنجا که دو دست از بدنش قطع شد و خورد یک تیر به آن چشم گهربار، بمیرم ما بینِ نوای دو دمِ پیر غلامان: "سقای حسین سید و سالار..." بمیرم عباس احمدی ای اهل حرم، میر و علمدار نیامد سقایِ حسین، سید و سالار نیامد امید در میان حرم پا گرفته است دریا دوباره جانب دریا گرفته است باب الحسین بوده و باب الحوائج است هر کس هر آنچه خواست رسد باز گرفته است *آیت الله قاضی رحمت الله علیه میگه: دیدم باب الحسین عباسِ، هر کی میخواد بره محضرِ ابی عبدالله پیشکارش عباسِ...* لبیک گفته است همۀ عُمر بر حسین با او وفا و عاطفه معنا گرفته است *لذا وقتی مرحوم نجفی قوچانی در کتاب سیاحت شرقش هست، میگه: گوشِ دلم شنوا شد، تویِ کربلا شنیدم صدایِ زنگِ حرم ابی عبدالله بلندشد، ده بار صدای زنگِ حرمِ حسین میگه:" هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی" میگه: بدنم داشت میلرزید، خدایا! کسی هست جوابِ حسین رو بده، میگه: شنیدم صدایِ زنگِ حرمِ عباس بلند شد:" لَبَّیْک..."* گیرد اگر علامتِ عصمت عجیب نیست هم آنچنان که زینبِ کبری گرفته است *برای اون عالم سئوال بود: آیا مقامِ سلمان بالاترِ، یا مقام عباس...؟ میگه: در عالم رویا بهم نشون دادن، گفتن: چی میگی؟ عباس با نگاهش سلمان درست میکنه...* با آنکه دست در بدنش نیست باز هم دستِ تمامِ گریه کنان را گرفته است *آقاجان! شما مرده زنده می کنید، منم زنده کن امشب... در خاطرات شهید برونسی هست، میگه: قبلِ عملیات تیر خورد به بازوم، برای عمل و در آوُردن این تیر، من رو آوُردن بیمارستان، من نگران، آیا به عملیات میرسم یا نه؟ دکترا اصرار دارن باید عمل کنی، اما من اصلاً درد حالیم نیست، همه فکرم اینه به عملیات برسم... تا اینکه در عالم خواب یا بیداری، دیدم آقا قمرِ بنی هاشم اومد عیادتم، میگه: به آقا گفتم: آقاجان! دستم تیر خورده، میترسم به عملیات نرسم، حضرت یه دست کشید به دستم، انگار گلوله رو درآوُرد، گفت: تموم شد... به خودم اومدم دیدم هیچ دردی ندارم، دکترا اومدن گفتم: من باید برم، هیچ دردی ندارم، یه نفر اهل راز بود،مَحرم بود، بهش گفتم: تا زنده ام حق نداری به کسی بگی، بذار خیالت رو راحت کنم، عباس کار رو تمام کرد، عکس گرفتن دیدن هیچ علامتی از تیر تویِ بدن نیست... یا باب الحوائج!... بخدا قسم دست میگیره، شهید محمد ذاکری خیلی اباالفضلی بود، وقتی اومدن بالا سرش دیدن دو تا دستاش از بدن جدا شده، شهید صدر زاده رو دیدید فیلمش رو، شبِ تاسوعا میگه: فردا مهمونِ اباالفضلم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•هر گرفتاری سراغ آستانش... / و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت *هر سال می اومد دَرِ خونه ی اباالفضلِ عباس، رزقِ سالش رو می گرفت و می رفت، سالِ بعد ازعاشورا اومد دَرِ خونه ی قمر بنی هاشم، در زد، اُم البنین در رو باز کرد، گفت: چیکار داری؟ گفت: من گدایِ هرساله هستم، اومدم رزقِ سالم رو بگیرم، اُم البنین رفت، خودش رزقِ سالش رو داد، دید گدا هنوز ایستاده داره نگاه میکنه، گفت: چرا نمیری؟ گفت: اینها بهانه است، من میخوام عباس رو ببینم، چهره ی قشنگِ عباس رو ببینم، من میخوام با دستایِ عباس به رزق برسم، دید صدایِ اُم البنین بلند شد، گفت: اون دستایی که میگی، اون چشمایِ قشنگی که میگی، کربلا فدایِ حسین شد...* روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت *به شمر گفت: نانجیب! به من داری امان میدی؟ اما پسرِ فاطمه امان نداره...* چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت از بغل تا که سرش را بر سَرِ نیزه زدن اشک و آهِ ناتمامی خواهرانش را گرفت *اومد محضرِ ابی عبدالله، سیدی و مولای! این سینه ی من داره تنگی میکنه، اجازاه میدی من برم میدان؟ ابی عبدالله فرمود: تو پشت و پناهِ من هستی، عباس جان! تو بری لشکرم میپاشه، اما اگه میخوای بری اول برو آب برا بچه هام بیار... با ابی عبدالله اومدن به خیمه، دیدن این بچه ها دامن های عربی رو بالا زدن، رویِ این زمینِ نمناک قرار دادن تا یه خورده از تشنگی شون کم بشه، حالا عباس روانه ی میدان شده، یه مرد جنگی مثل عباس، قصد جنگیدن داره، اما عباس فقط باید آب برسونه به خیمه، هر جور بود اومد سمتِ شریعه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•به جانِ فاطمه هرگز تو را... / و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یه روز تویِ جنگِ اُحد پیغمبرِ اکرم، امیرالمؤمنین رو روانه کرد، علی جان! کسی عُرضه اش رو نداره، به سمت چاهایِ بدر برو، آب بیار برایِ این لشکر، همه تشنه شدن، امیرالمؤمنین رفت، مشکِ آب رو پر کرد، داره حرکت میکنه، دید یه باد شدیدی وزید، امیرالمؤمنین نشست تا این باد آرام بگیره، دوباره حرکت کرد، هر بار این اتفاق می افتاد، تا سه بار، مثل طوفانی علی رو زمین گیر میکرد، تا رسید به پیغمبر، یه کم دیر کرده بود، دید پیغمبر داره گریه میکنه، گفت: علی جان! نگران شدم، چرا دیر اومدی؟ قصه رو توضیح دارد برا پیغمبر، پیغمبر فرمود: علی جان! این سه بادی که دیدی، جبرائیل بود، اسرافیل بود، میکائیل بود، هر کدوم با هزار مَلَک اومدن برایِ یاریِ ما... یارسول الله! نگرانِ علی شدی؟ اما تویِ کربلا به جای این سه هزار مَلَک، سه هزار تیرانداز اومدن، همه به سمتِ عباس نشانه رفتن... عباس هر جوری بود خودش رو رسوند به کنارِ آب، مشک رو پر از آب کرد، مُشتی از آب رو پر کرد بالا آوُرد، یه نگاهی به آب کرد، گفت: اینقده موج نزن...* به جانِ فاطمه هرگز تو را نمی نوشم که در تو، عکسِ لب خشک سیدالشهداست *آب رو ریخت رویِ آب، داره برمیگرده، با سرعت داره میاد سمت خیمه ها، کمین کردن، دستِ راستش رو از بدن جدا کردن، دستِ چپش رو از بدن جدا کردن، ولی داره با همون سرعت به سمت خیمه ها دوباره میاد، مشک رو به دندان گرفت، خدایا! کمکم کن این مشک رو به خیمه ها برسونم، اما تا تیر به مشک خورد، گفت: دیگه فایده نداره به خیمه ها برم، برم خیمه ها به سکینه چی بگم؟ اینجا بود یه تیر به سینه اش خورد، یه تیر به چشمِ قشنگش خورد، خودش به اون روضه خون گفت: چرا روضه ام رو درست نمیخونی؟ به مردم بگو: اگه از بالایِ بلندی بخوان بخورن زمین چیکار میکنن، اول دستاشون رو جلو میارن با صورت زمین نخورن، اما من که دست در بدن نداشتم، تیر به چشمم خورده بود، هر کار کردم تیر رو بیرون بکشم نشد، تیر رو گذاشتم بینِ دو تا زانوهام، تیر رو در بیارم، یکی با عمود آهن به فرقم زد، ازبالای مرکب با صورت زمین خوردم.... حسین هر کدوم از شهدا رویِ زمین می افتاد، ابی عبدالله میرفت تویِ خیمه ها یه جولانی میداد، زن و بچه حسین رو میدیدن، همه رو آرام میکرد، ازخیمه بیرون می اومد، اما عباس که افتاد، کنارِ زینب خودش زانوهاش رو بغل گرفت... یکی صدا زد: حسین! چی شده کنارِ زن ها نشستی؟ داری گریه میکنی؟ گفت: زینب جان! من رفتم، اما یه چشمش به خیمه هاست، یه چشمش به میدانِ...بلند و یکصدا بگو: یااباالفضل.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب تاسوعا و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب نهم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ولی اگه چارتا "دورت بگردم" و "عزیزم" و "جانم" و "من به فدات" و مابقی این قربون صدقه‌ها رو به خانمت، پدرت، مادرت و .. بگی چیزی ازت کم نمیشه مومن!! والا که زندگی همینه! ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•بی سایه لطف تو نه امنی .. / و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" "یَا صَاحِبَ الزَّمَان! الْغَوْثُ الْأَمَان..." بی سایه لطف تو نه امنی، نه امانی بی پرتو رویت نه بهاری نه خزانی عادت نشود غیبتِ تو کاش برایم ای آنکه بدون تو یتیم است جهانی بد جور شدم بندۀ دنیا، کمکم کن ما را به خودش دوخته این عالمِ فانی *امشب دنیا زده ها، حسین رو رها کردن...* یک بار دگر ماه محرم شد و افسوس از دوست ندیدیم نه نامی نه نشانی ماییم شریکِ غمِ تو، آجرک الله ازجدّ تو داریم به دل، داغِ عیانی ای وای به چشمی که نشد خیس ز اشکی وان شانه که از گریه نخورده است تکانی ساعاتِ وداع است، امان از دلِ زینب دارد بخدا میکُشدَت دل نگرانی نزدیک شده ساعتِ سوزاندن خیمه نزدیک شده غارتِ این لشگرِ جانی درخیمه نمانده است دگر قطره ی آبی اطفال ندارند به کف، تکه ی نانی زین بعد نبینند به جز غارتِ معجر زین بعد نگیرند به جز زخمِ زبانی ای کاش که خون گریه کنم مثلِ تو یک روز آن روز خودت باشی و ناحیّه بخوانی "أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِـرِّهِ وَ عَلانِـیَـتِـهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاجابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ ،أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتِمِ الاَ نْبِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَوْصِیآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ.... أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ... أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآء... أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلات*سلام به اون لب های خشکیده* أَلسَّلامُ عَلَى الاَجْسادِ الْعارِیات... أَلسَّلامُ عَلَى الاَعْضآءِ الْمُقَطَّعات" *عصر امروز لشکرِ عُمر بن سعد، به سوی خیمه ها حرکت کردن":ثُمَّ نَادَى عُمَرُ بْنُ سَعْد، یا خَیْلَ اللّهِ ارْكَبی وَ بِالْجَنَّةِ اَبْشِری" ای لشکرِ خدا بروید بهشت منتظرِ شماست... باید از این داغ مُرد، حسین رو قربةً الی الله کشتن... سپاه حرکت کردن سمت خیمه ها، امام جلویِ خیمه نشسته، به شمشیرش تکیه داده، چشمان مبارک رویِ هم رفته، حضرت خوابش برده، یه وقت حضرت زینب اومد گفت: داداش! صدایِ پایِ مرکب میاد، دارن به خیمه ها نزدیک میشن، امروز دلِ زینب خیلی لرزید، بلند شد ابی عبدالله، سرش رو بلند کرد، داره زینب رو آماده میکنه، گفت: زینب جان! الان خوابِ پیغمبر رو دیدم، پیغمبر فرمود به زودی پیشِ من میایی... تا این حرف رو ابی عبدالله زد، روایت میگه: زینب تویِ صورتِ خودش زد، شروع کرد گریه کردن، ابی عبدالله، عباسش رو صدا زد، عباس جان!" بِنَفْسِی أَنْتَ یا أَخِی" قربونت برم، برو به سمت این نانجیبا، ببین برای چی به خیمه ها نزدیک شدن، چیکار دارن، اباالفضل العباس با بیست نفر جنگجو رفت مقابل اینا ایستاد، برا چی اومدید؟ گفتند: چاره ای ندارید، یا جنگ، یا تسلیمِ امیر بشید... اباالفضل فرمود:همین جا بایستید من پیغام شمارو به آقام برسونم، پیغام رو رسوند به ابی عبدالله، حضرت فرمود: عباس جان! امشب رو برو مهلت بگیر، من عاشقِ نمازم، من عاشقِ قرآن خوندنم، من عاشقِ استغفارم، بذارید امشب ما یه خورده نماز بخونیم، یه خورده قرآن بخونیم... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
/ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امشب مشغول نماز شدن، صدایِ قرآن می اومد، صدایِ گریه می اومد، خیمه رو امشب ابی عبدالله تاریک کرد، فرمود: باوفاتر از شما تویِ عالم سراغ ندارم، بعد فرمود: اینها با من کار دارن، دستِ زن و بچه هارو بگیرید، از این تاریکی شب استفاده کنید، هرکی میخواد بره، بره... هر کسی یه جوری ابراز ارادت و وفاداری کرد به ابی عبدالله، یه کی گفت: اگه بدنم رو صد بار بسوزونن، خاکسترم رو بر باد بدن، دوباره زنده بشم، دست از تو بر نمیدارم، دوباره برایِ تو کشته میشم... یکی گفت: من زندگیِ بی تو رو نمیخوام، یکی گفت: برم جوابِ مادرت رو چی بدم؟ اینقدر با این حرفا دلِ زینب خوشحال شد، ابی عبدالله پرده ها رو کنار زد، جایگاهشون رو در بهشت نشونشون داد... امشب اصحاب خوشحال بودن، با هم شوخی میکردن... یه جمله ای سیدحسن نصرالله داره، میگه: امروز خیمه ی حسین ایران است، یزیدیان خیمه را محاصره کردن، حسینِ زمان، شخصِ امام خامنه ای است، خطاب به او میگویم، آقایِ من! اگر کشته شویم و سپس سوزانده شویم، خاکسترِ مارو به باد بدهند، و هزاران بار این کار با ما انجام شود، دست ازتو نمیکشیم، ای پسرِ فاطمه! حاج قاسم چی می گفت: والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید، مهمترین محور محاسبه این است. لذا رفقا اطاعتِ بی چون و چرا از رهبری لازمه، در زمان دفاع مقدس، عملیات خیبر، وقتی جهنم شده بود، وجب به وجب رو دشمن میزد، توی اون شرایط و فشاری که به رزمنده ها می اومد، نزدیک بود که بچه ها جزایر رو خالی کنن، یه پیام از امام خمینی رسید که امام سلام رسونده و فرموده اند که جزایر رو نگه دارید... همه گفتند: امام فرموده، به روی چشم... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
/ و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ برگردیم تویِ روضه، یه وقت شنید زینب، ابی عبدالله داره آروم آروم راه میره، داره زمزمه میکنه:...* یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ *امام سجاد میگه: من متوجه شدم منظورِ بابام رو، زینب عمه ام هم متوجه شد، دنبال برادر حرکت کرد، داداش! این حرفا چیه داری میزنی؟ گفت: زینب جان! جدم از من بهتر بود، از دنیا رفت، بابام علی ازمن بهتر بود از دنیا رفت، مادرم از من بهتربود از دنیا رفت، داداش حسنم رفت... یه وقت زینب گفت: داداش! یعنی تو هم میخوای بری؟ چقدر خانوم زینب بی تاب شد امشب، حالا این زینب لحظاتی رسیده که دید ابی عبدالله، در اوجِ غربت اومد دَرِ خیمه اصحاب و یاران، پرده ی خیمه رو کنار میزد، علی اکبر رو صدا میزد، پرده ی خیمه رو کنار میزد، بچه های عقیل رو صدا میزد، بچه های اُم البنین رو صدا میزد، یِکّه و تنها که موند، دیدن ابی عبدالله اومد سمتِ خیمه ی زنها، دید زین العابدین در تب داره میسوزه، حضرت حالش خیلی بده، حضرتِ زینب داره پرستاری میکنه، تا ابی عبدالله واردِ خیمه شد، شروع کرد امام زین العابدین با بابا صحبت کرد، باباجان! چه خبر؟ کار به کجا رسیده؟ از عموم عباس چه خبر؟ ابی عبدالله فرمود: عباسم رو کنارِ علقمه کشتن، دستاش رو از بدن جدا کردن... گفت: بابا! از برادرم علی اکبر چه خبر؟ یکی یکی اسم شهدارو آوُرد، ابی عبدالله گفت: عزیزِ دلم، خیالت رو راحت کنم، به جز من و تو مردی تویِ خیمه ها نمونده... تا این حرف رو زد زین العابدین فرمود:عمه جان! شمشیرم رو بده... من زنده باشم بخواد آسیبی به ولیِّ خدا برسه! حضرت زین العابدین رو آرام کرد، ای بهترین ذریّه من، ای جانشینِ من، تو باید این زن و بچه رو سرپرستی کنی، تو باید اینها رو تا شام و کوفه ببری، سایه ی یک مرد رو باید بالا سرشون ببینن، اما عزیزِ دلم، سلامِ من رو به شیعیانم برسون" إِنَّ أَبي ماتَ غَريباً فَانْدُبُوهُ وَ مَضى شَهيداً فَابْكُوهُ" به اونا بگو: پدرم غريبانه به شهادت رسيد پس بر او اشك بريزيد... اونجا بود گفت: لباس کهنه رو بیارید، این لباس رو پاره پاره کنید، زیر همه لباسام بپوشم، کسی این لباس رو غارت نکنه... علامه مجلسی تویِ حرم امیرالمؤمنین، آخرِ درسِ، میخواد روضه بخونه، یه کسی اومد یه پیغامی براش آوُرد، علامه رو بهم ریخت، بعداً به خواصش گفت، گفت: این پیک از طرفِ حضرت زهرا سلام الله علیها بود، خانوم تویِ حرم هستن، فرمودن: به علامه بگید روضه ی وداعِ حسینم رو بخونه... کاراش رو کرد، وداعش رو کرد، یه وقت دید سکینه خیلی داره گریه میکنه، بچه رو بغل گرفت، گفت:" لَا تُحْرِقِی قَلْبِی" قلبم رو نسوزون، قلبم رو آتش نزن... همه رو آرام کرد، تا اومد بره سمت میدان دید زینب هم پشتِ سرش داره میگه: "مَهلاً مَهلا"... زینب رو هم آرام کرد، اما گذشت تا فردا، سکینه خودش رو انداخت رویِ بدنِ ابی عبدالله، اینقدر گریه کرد، اینقدر ناله زد، اومدن گفتن: امیر! این دختر رو نمیشه از پدرش جدا کنیم، گفت: یه راهی داره، بچه رو بزنید... گفتن: بابا بچه رو بغل گرفته، دستاش دورِ بچه حلقه شده، گفت: اگه بچه رو بزنید دستاش باز میشه، بچه رو رها میکنه، تا با تازیانه زدن، دستایِ حسین بازشد... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦• شب عاشورا و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب عاشورا محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من میگم باید خوب بود، نه فقط واسـه خودمون؛ بخاطر همــه کسایی ‌کــه رو خوب بودن ما حساب کردن .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•میترسم این چهل روزُ.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ میترسم این چهل روزُ دووم نیارم سیصد و شصت و پنج روزِ لحظه شمارم خدا نکنه غلام سیات زنده نمونه نتونه امسال برا تو روضه بخونه دیشب خواب سیاهی دیدم، سیاهیِ روی کتیبه یه کمی بو بکش دقیقاً، این بوی خوب عطر سیبه صدایی که میرسه گوشم، صدا نالۀ امن یجیبه تو که تا اینجا گذاشتی من، زیر علم روزی بگیرم یه‌کم دیگه مهلتم بده، محرم تو رو ببینم کاش بشه که توی اربعین، وسط صحن تو بمیرم بمیرم ، بمیرم ، بمیرم «امیرم 'بگو دستتو میگیرم ..'» رسمه که از صاحب عزا رخصت بگیرن تا که بیان به مجلس عزاش بشینن یه عده دست به دامن حضرت زهرا یه عده دست به دامن ام البنینن پیرهن سیاهمو بیارید، که از الان پیشم باشه خدا نیاره روزی گدات، وسط میوندارات نباشه هنو چهل روز مونده ولی، نوکرت نگران آقاشه بزار فقط برسه محرم، سنگ تموم میزارم آقا صدقه سر بی‌بی رقیه‌ست، همه دار و ندارم آقا به جون پدر مادرم قسم، خیلی دوسِت دارم آقا آقا ، آقا ، آقا «امیرم 'بگو دستتو میگیرم ..'» چه حالی داره واسه تو چله‌نشینی میدونم که بین گریه‌هام منو میبینی نه که بی‌بی فاطمه فقط تو مجلساته خودت حتما یک سری میای روضه میشینی دست میکشی روی این سرم، ولی نمی‌بینمت افسوس تو بی‌کرونی و من فقط، قطره‌ای‌ام از اقیانوس چه ارتباط قشنگیه، تو با من و من با تو مأنوس حاجت من از شما اینه، که بمیرم تو راهت آقا جنازه‌مُ دست به دست یه روز، برسونن هیأتت آقا سر و جون و کل پیکرم، فدا سر رقیه‌ت آقا آقا ، آقا ، آقا «امیرم 'بگو دستتو میگیرم ..'» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•میترسم این چهل روزُ.. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفس سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستِ ما را به محرم برسانید فقط .. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ذکر یا رضا دارم .. و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس حاج امیر عباسی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ذکر یا رضا دارم به دلِ پریشونم شبایی که دلتنگم زائر خراسونم صحنِ با صفای رضا سقاخونۀ کربلاست دل همۀ عاشقا کبوترِ گنبد طلاست یا ابا الحسن یا رضا .. دل می بره از عالم مسجد گوهرشادش آسمون حاجت هاست پنجره فولادش یاد اون شهیدا بخیر که زائر مشهد شدن لحظۀ شهادت همه مسافر مشهد شدن یا ابا الحسن یا رضا .. تا ابد به دل داریم حسرت شهادت را بر زمین نیندازیم بیرق ولایت را ما فدایی رهبریم چشم ما و امر ولی خون ما فدای حسین جان ما و سید علی یا ابا الحسن یا رضا .. @amirabbasi_net ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ذکر یا رضا دارم .. و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس حاج امیر عباسی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لطفی کن ای کریم! به فریاد ما برس .. امام رضا جانم ❤️ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•رسیدم دوباره به درگاه شاهی.. و توسل به حضرت امام رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صلی الله علیک یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی .. رسیدم دوباره به درگاه شاهی چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی سلام ای غریبی که در صبح محشر ندارم به جز مُهر مِهرت گواهی شلوغ است دورت ولی شد فراهم عجب خلوتی خلوت دلبخواهی چو آیینه از بس که دل نازکی تو توان تا حریمت رسیدن به آهی تو آیینه آیینه نوری و نوری تو مهری چه مهری تو ماهی چه ماهی تو را مهر گفتم؟ تو را ماه خواندم؟ عجب کسر شأنی عجب اشتباهی که مهر است در محضرت مرده شمعی که ماه است پیش رخت روسیاهی تویی شرط توحید و بی تو یقینا همه نیست توحید جز لاإلهی اگر ابر لطفت به محشر ببارد نماند ثوابی نماند گناهی به لطف تو کاه ثواب است کوهی به بذل تو کوه گناه است کاهی لب درۀ نفس لغزیده پایم نگه دار دست مرا با نگاهی منم آن گنهکار امیدواری که دارد به لطف تو پشت و پناهی ــــــــــــــــ مثل آهوی بیابان به بیابان زده ام چون شنیدم گذرت باز به صحرا خورده من از اینجا بروم زود زمین می افتم این گدا چیزی اگر خورده همینجا خورده ــــــــــــــــ پسر فاطمه بدجور بهم ریخته ام پسر فاطمه در کار گره ها خورده ما نگرانیمون اینه عاشورا بیاد و محرم رو نبینم .. کارمون به جایی برسه رفیقامون برام دعا کنن بگن خدا کنه محرم رو ببینه .. یا امام رضا .. شما فرمودید به خانواده جلو جلو برا شما گریه کنن .. آی امام رضایی که جلو جلو اجازه دادی بچه هات برات ناله بزنن .. زهری که به امام رضا دادن نوشتن دفعتاً جگر آقا آب شد .. با یه وضعیتی از کاخ مامون خودش رو رساند به خانه .. فرشای حجره رو کنار زد صورت گذاشت رو خاک وفاة الإمام الرضا از اباصلت نقل میکنه هی زیر لب صدا می زد حسین ، حسین .. یه نفس عمیقی کشید روح از بدن مفارقت کرد .. اینجا امام رضا لحظۀ احتضار هی صدا زد حسین .. اما نوبت به ابی عبدالله که رسید صدا زد یا غیاث المستغیثین .. لحن ابی عبدالله عوض شد دید میخوان بریزن سمت خیمه .. صدا زد اول بیاید کارِ حسین رو تمام کنید .. جایت کم است پیکر خود را تکان مده مادر رسیده، تشنه لب اینگونه جان مده خواهر بميرد آه دگر دست و پا نزن تنگ است جات مادرمان را صدا نزن چشم تو روشن محرم ندارم قول داده بودی باشی کنارم دیدی غریبم گفتی اُخیَّ گفتم کجایی گفتی إلیَّ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•رسیدم دوباره به درگاه شاهی.. و توسل به حضرت رضا علیه السلام ویژۀ ایام زیارت مخصوص به نفس سید مهدی حسینی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به دختر پسری که تو این شرایط سخت میخوان ازدواج کنن به جای اینکه صد تا گره بندازید جلوی پاشون،‌ کمکشون کنید! رونوشت: پدر مادرهای محترم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. / . طرح اعزام «زائر اولی‌ها» به حرم امام رضا علیه‌ السلام از مناطق جنوبی به مشهد مقدس به همت شما خیرین محترم❤️ امام رضا جان دستگیرتون باشه🤲 میزان مشارکت «۲۸ میلیون تومان» «منتظر گزارش در ایام غدیر باشید» ══════ ✘مشارکت از طریقِ ↶ ➠
6273817010150831
↜به نام گروه جهادی بابُ الحرم 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
. مومنین گرامی در شب زیارت مخصوص امام رضا جانمان❤️ از خیر جانمونید ..