eitaa logo
کانال ‌متن روضه
75.9هزار دنبال‌کننده
762 عکس
430 ویدیو
60 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•سر مستی دل گذشت... بسیار زیبا ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _سیدرضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سر مستی دل گذشت از حد ساقیِ دلِ خراب اومد امشب شب اینجا موندن نیست پاشو دلتو ببر مشهد بگو که حرم امام رضا دلت میخواد؟ آره چرا که نه قرامون باشه ورودی باب الجواد؟ آره چرا که نه مگه مقام خادمیش مقام شاهی نیست؟ آره چرا که نه لباس پادشاهی می پوشم بهم میاد؟ آره چرا که نه باز این دل دیونه پر زد بازم پریده سمت گنبد دل دیوونه رو بردار بریم مشهد یامولا علی علی علی یامولا علی مولا علی مولا... با کاسه طلایی آب خوردم انگار تو حرم شراب خوردم از سفره ی با کرامت تو من روزیِ بی حساب خوردم بذار دل من باشه یه گوشه از حرم، آقام امام رضا نگو سرم رو از رو دامن تو بردارم، آقام امام رضا منی که رو سیاهم میشه تو ضامنم بشی، آقام امام رضا یعنی میخوای بگی من از یه آهو کمترم، آقام امام رضا دیوونه بودن عشقِ لبخند تو برام عشقِ اگر سلطان تویی نوکر شدن عشقِ انگیزه ی نوکریم مشهد ای خونه ی مادریم مشهد یه ماهی فقط تو آب زنده است میمیریم اگه نریم مشهد راه علاج مشکلاتمون به سادگی سفرِ مشهده خدایی خاطرات خوب و خانوادگی سفر مشهده راه فرار از گناه به سمت بندگی سفر مشهده زیباترین سفر برای شروع زندگی سفر مشهده پس راهی شو بگو یاسلطان راهی نیست از اینجا تا سلطان بگو کاری اگه داری تو با سلطان کارِت رو بذار زمین ای دل بارت رو بذار زمین ای دل به کنج حرم بشین ای دل از گنبد و از ضریح رد شو صاحب خونه رو ببین ای دل بگو میخوای همش دور و بر حرم باشی؟ آره چرا که نه چشماتو واکنی جلو در حرم باشی آره؟ چرا که نه رها شی از حرم بری تو آغوشِ خودش؟ آره چرا که نه میخواهی بهتر از کبوتر حرم باشی؟ آره چرا کنه پا رو دلت بذار و پاشو در بستِ خونه ی مولا شو مطیع و نوکر محض این آقاشو یامولا علی علی علی یامولا علی ملا علی مولا... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•سر مستی دل گذشت... بسیار زیبا ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _سیدرضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من به یک خلوت آرام کنار حرمت محتاجم.... قلبم❤ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•ای حرم ، گوشه‌ای از ایوانت.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای حرم ، گوشه‌ای از ایوانت ای بهشت خدا خراسانت ای تمامِ وجود ، سفرۀ جود مَلک و جن و انس ، مهمانت دین و ایمانِ من ولایت توست هرچه داریم از عنایت توست ای ولایت کمالِ ایمانم کلِ توحید و کل و قرآنم «اَکرمو الضَیف»را شما گفتید در به رویم نبند ، مهمانم تو رئوفِ همه رئوفانی هیچ‌کس را زِ در نمی‌رانی دردجان را طبیب کیست؟تویی فقرا را حبیب کیست؟ تویی پدر و مادرم به قربانت آشنای غریب کیست؟تویی که به زوّار خود سلام کند؟ پیش پای گدا قیام کند؟ به حریمِ مطهرت سوگند به قم و صحن خواهرت سوگند به حسین و به عمه‌ات سوگند به جواد و به مادرت سوگند دستِ حاجت به دامن تو زدم تو به رویم نیاوری که بدم مظهرِ رحمتِ خداوندی آرزوی هر آرزومندی دشمنت هم اگر ز در آید به خدا در براو نمی‌بندی همه را زائرت خطاب کنی کی گنهکار را جواب کنی کاهم و کوهِ معصیت بارم روسیاهم بدم گنهکارم آبروی مرا مبر مولا به همه گفته‌ام رضا دارم گرچه بی‌قیمتم اگر چه بدم هیچکس جزشما نمی‌خردم ای دو عالم حریمِ محترمت من و لطف و عنایتُ کرمت بس که آقا و مهربان هستی دلِ آلوده ام شده حرمَت جز تو اُلفت به کس نمی گیرم دلِ خود از تو پس نمی گیرم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•ای حرم ، گوشه‌ای از ایوانت.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _سید مهدی میرداماد*•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر كه غمى از غم‌هاى دنيا را از دل مؤمنى برطرف سازد، خداوند غمى از غم‌هاى آخرت را از دلش می‌زُداید امام رضا علیه‌السلام بحار الأنوار : ج۲۸ ص۲۳۳ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•آمده چشم روشنی دیگر.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج محمد طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آمده چشم روشنی دیگر می‌برم چشم روشنی دیگر باز کن در که شعر آورده ام بیت‌هایی نگفتنی دیگر به رسول خدا خبر بدهید آمده پارۀ تنی دیگر مادر یک امام شد نجمه باب حاجات شد زنی دیگر ماه ذالقعده‌اش خدا بخشید عرش خود را به دامنی دیگر ای بیچارگان کجا ماندید که بنا گشته مأمنی دیگر پره دلشوره‌ام امام رضا در صف حشر با منی دیگر از دل نور نور امده است باز موسی به طور امده است هرچه که شُبه ها فراوان شد پرسش سخت با تو آسان شد عاقبت هم به دست بد خواهت قلۀ علم تو نمایان شد هر که با علم تو جدل کرده آخرش از کرده اش پشیمان شد کافری در مناظره با تو زود با یک نظر مسلمان شد با نگاه تو مرد سلمانی فیض منا گرفت و سلمان شد و خدا مدح خاندانت را انقدر گفت و گفت قرآن شد خواست مامون که پادشاه شود تویی اما کسی که سلطان شد عرش در شأن بارگاهت بود افتخارش نصیب ایران شد عالم آل احمدی آقا به خراسان خوش آمدی آقا با همه عاشقان یک دله ات ما دویدیم پشت قافله ات نسل در نسل ما همه هستند بند در بند اسیر سلسله ات از نشابور رد شدی و هنوز در دل سنگ هاست ولوله ات هر کجای جهان اگر باشم از دلم دور نیست فاصله ات گاه هم ما گناهکاران را یاد کن در قنوت نافله‌ات از تو تنها عبا نمیخواهم که بهشت است کمترین صله ات وقت اذن دخول میمانم و برای تو شعر میخوانم در کنارت کلام یادم رفت بار دیگر دعام یادم رفت بیت دوم مرا ببخش آقا هول بودم سلام یادم رفت امدم پیش تو که درمانی دردهایم تمام یادم رفت نه فقط درد من خودم را هم بین آن ازدحام یادم رفت در حریمت به سجده افتادم در نمازم قیام یادم رفت خیره بودم به نور گنبد تو گردش صبح و شام یادم رفت تو به قولت وفا کن آخر کار من که عهدم مدام یادم رفت کار قبر و قیامتم با توست قول دادی شفاعتم با توست بر سرم منت امام رضا |ما همه رعیت امام رضا ضامن آبرویِ کشور ما کیست جز رأفت امام رضا! باز وا می کتد گره ها را نفس قدرتِ امام رضا ما همه ملت امام حسین ما همه ملت امام رضا رای ما خون حاج قاسم بود رای ما رائت امام رضا کاش از این بعد دولت ما بشود دولت امام رضا بر نگشتند مردم از این راه نوبت دولت است بسم الله ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•آمده چشم روشنی دیگر.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج محمد طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ أَنَّا قَد طَهُرنا بِوِلايَتِهِم یادِ شما، دل ما را پاک میکند، کارهای ما، دل شما را غمگین... 💔 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•به نام قبلۀ ایرانیان.. و توسل به ساحت مقدس حضرت امام رضا علیه السلام اجرا شده 1401_ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به نام قبلۀ ایرانیان به نام حرم به نام خادم و جاروکش و غلام حرم به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش به نام این همه خیر علی الدوام حرم به نام هر که حسادت کند به اقبال ِ کبوتران بهشتی روی بام حرم کسی نبود که ما را دهد پناه اما هزار مرتبه قربان این مرام حرم فدای میکده ی ما تمام میکده ها هزار سال گذشت و پر است جام حرم هزار رنگ عوض کرد روزگار اما حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا تو بیمه کرده ای آقا تمام ایران را خدا نگیرد ازین مملکت خراسان را به روی هر کس و ناکس در حرم باز است نشد که بشکنی آقا غرور مهمان را سلام بر حرمی که میان خود جا داد میان آن همه مومن ، گناهکاران را سلام بر تو همیشه گره گشایی کرد سلام بر تو عوض کرد حال انسان را به جز هوای حرم که به ما نمی سازد به عالمی نفروشیم زیر ایوان را برای عرض ارادت به ما وجود بده برات مشهد ما را تو زود به زود بده حرم پناه امیر و رعییت است آقا همیشه دور و بر تو قیامت است آقا پی علاج به جایی به جز حرم نروم دوای هر غم و دردی زیارت است آقا کنار پنجره فولاد تو همه دیدند رسیدن به محالات ، راحت است آقا میان آن حرمی که پر از ملائکه هست نفس کشیدن ما هم عبادت است آقا خدا کند که بمیرم نبیند این چشمم که روبروی ضریح تو خلوت است آقا کسی شبیه تو با من نکرد همراهی همیشه از حرمت دست پر شدم راهی منم امام رضایی منم خراب شما نیازمند دعاهای مستجاب شما منم همان که شب و روز می خورد غبطه به سنگ های کف صحن انقلاب شما خدا کند بشود قسمتم که جان بدهم شبیه حضرت معصومه در رکاب شما سلام داده ام آقا به سویتان هر شب چه کرده ام نشنیدم شبی جواب شما میان چاه زمانه نشسته ام عمری خدا کند که به دادم رسد طناب شما چه غم ازین همه غربت چه غم ز بی یاری دلم خوش است همیشه تو دوستم داری ندیده ایم کسی را به مهربانی تو فدای این همه الطاف آسمانی تو چشیده آهوی آواره هم مرامت را بگو به کی نرسیده است نان رسانی تو بزرگ و کوچک ایران تمامشان دارند چه خاطرات قشنگی ز میزبانی تو بگیر تا به ابد دست آن جماعت که نداده اند به ما یاد جز نشانی تو بیا و قسمت ما کن لیاقت ریان شویم محرم اسرار روضه خوانی تو شکسته ایم و زمین گیر ،بال می خواهیم دلی محرمی و اشک و حال می خواهیم شاعر : محمد حسین رحیمیان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•به نام قبلۀ ایرانیان.. و توسل به ساحت مقدس حضرت امام رضا علیه السلام اجرا شده 1401_ سید رضا نریمانی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ انقدری که تو اینستاگرام مدافع حرم داریم تو سوریه رزمنده نداشتیم! آبجی! به هرکسی‌ اعتماد نکن اینا اصلا ملاک نیست! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
[ اطعام‌ نیابتی خرداد ماه ۱۴۰۱ ] به همت شما عزیزان و به نیابت از امواتِ بانیان محترم در ایام ولادت امام رضا علیه السلام و ، طرح اطعام نیابتی خرداد ماه ۱۴۰۱ در شهرهای ، ، و توزیع گردید. [ در مجموع بیش از ۸ میلیون تومان ] از بلا به دور باشید ان شاالله🤲 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•گدای سفرۀ مردم‌ شدم... روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ ، وَ أَسْأَلُهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَىَّ تَوْبَةَ عَبد ذَلیل خاضِع فَقیر بائِس مِسْکین مُسْتَکین مُسْتَجیر لایَمْلِکُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاضَرّاً وَ لا مَوْتاً وَ لا حَیاةً وَ لانُشُورا" اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. *امشب رو میخوام با مناجات شروع کنم، چون یقین دارم وقتی مناجات کردیم، توبه و استغفار کردیم، اشکمون هم بیشتر میشه، حالمون بهتر میشه، مگر قرار نیست امشب حضرت زهرا سلام الله علیها به ما نگاه کنه؟...* گدای سفره ی مردم‌ شدم غلط کردم جدا شدم زِدَرَت! گم شدم غلط گردم مرا صدا زدی و رد شدم نفهمیدم تو خوب بودی و من بد شدم نفهمیدم * شهید محسن درودی میگن: ترکش خورده بود گوشه ی چشمش، دکتر بهش گفته بود باید یه مدتی مواظب باشی گریه نکنی، گفته بود: آقایِ دکتر! چشمی که برای حسین گریه نکنه نمیخوام... امشب به این چشمات بگو کمکم کنید، مادرش داره ناله میزنه، من رو خجالت زده ی مادرش نکنید... بگو: زهراجان! من گنهکارم، اما این ناله ام رو خرجِ حسینت میکنم...* به آن زبان که تو دادی چه ها نکردم‌ من مرا ببخش شمارا صدا نکردم من رفیق بودی و من نارفیق! شرمنده شکسته ام دلتان را! رفیق! شرمنده بیا و دیده خود را ز من ندید بگیر مرا گناه زده! تو نزن ندید بگیر مرا ببخش تو حالا بخاطرِ زینب بغل بگیر گدارا بخاطرِ زینب مرا زجمع فقیرانِ خود جدا نکنی تو را به جانِ رقیه مرا را نکنی هزار شُکر که زهرا حسابمان کرده برای نوکری ات انتخابمان کرده *اگه بهت گفتن: به دعوتِ کی اومدی؟...بگو:...* به دست سینه ‌زنان برگِ دعوت زهراست به روضه آمدن ما عنایتِ زهراست کسی ز بزم تو تعدیل می شود !؟ هرگز مگر عزای تو تعطیل می شود ؟! هرگز چقدر مرگ برایِ غم تو مطلوب است در این حسینیه ها خاکمان کنی خوب است اگرچه جنسِ دلِ نوکر تو از سنگ است برای دیدن کرب و بلا دلم تنگ است دوباره فاطمه دارد بُنَیَّ می ‌خواند گرفته زمزمه دارد بُنَیَّ می‌ خواند بُنَیَّ ! مویِ سرت را که چنگ زد مادر؟ به صورتِ تو عزیزم که سنگ زد مادر؟ لباس دوخته بودم کجاست پیرهنت؟! گرفت‌ پهلوی من، وقت دست و پا زدنت ! سید پوریا هاشمی بردیا محمدی *اما از امشب بخونم، شبِ سفیرِ ابی عبدالله، مسلم بن عقیل، امشب باید برا این غریب خیلی گریه کرد....ابی عبدالله وقتی کربلا داشت شهید میشد دخترش داشت نگاش میکرد، اما مسلم غریب و تنها تویِ کوفه هیچ کسی رو نداره، هیچ محرمی کنارِ خودش نداره...* کاش می شد باز برگردی به شهرِ مادرت تا که راحت جان دهد این کفترِ نامه برت من نوشتم که بیا، ای کاش دستم می شِکست کاش می شد پیکِ من هرگز نیاید محضرت نامه هاشان را نخوانده پاره کن، آتش بزن هیچ کس اینجا نخواهد ماند، یار و یاورت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•کاش می شد باز برگردی... روضه و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *مظلومیتِ این آقا همین بس، که به عمر بن سعد وصیت کرد، آدم وصیتش رو به امینش میکنه، به مَحرمش میکنه، هر چی مسلم نگاه کرد دور و برش کسی رو ندید...* یک کمی هم رحم کن بر دلخوشی های رباب جانِ من برگرد، تا زنده بماند اصغرت نیزه داری نیزه اش را تیزِ تیزِ تیز کرد تا بیفتد با تمامِ آن به جانِ اکبرت مشک هایت را حسابی پُر کن اینجا آب نیست رحم کن بر آبرویِ حضرت آب آورت *اما این غصه داره مسلم رو میکُشه...* لااقل اَهل و عیالت را ببر یک جای امن گُنگ و سربسته بگویم، وای! مویِ دخترت رضا قاسمی *قربان مسلم برم که تمامِ زندگیش رو برا ابی عبدالله گذاشته، دوتا پسر بزرگاش روز عاشورا به شهادت رسیدن، دو تا کوچیکترا یک سالِ بعد نوشتن فدایِ ابی عبدالله شدن، بعضی از اربابِ مقاتل نوشتن: دخترش حمیده، روزِ عاشورا زیرِ دست و پایِ اسبا موند...یه خانوم داشت که چند وقت بعد از واقعه ی کربلا تو مدینه دق کرد، وقتی برگشت مدینه، دید والیِ مدینه خونه ی سیدالشهدا، خونه ی قمر بنی هاشم، خونه ی مسلم رو همه رو با خاک یکسان کرده، این خانوم آواره بود، چند رو خونه ی زینب، چند روز خونه ی امام سجاد، روایت میگه: ماتمکده داشت، اما حرف از مسلم نمیزد، همش میگفت: "وا ذَبیحا، وا عَطشانا، وا حسینا" عُبیدالله پلید ترین آدم هارو فرستاد برای دستگیریِ مسلم، مُحمّد بن اَشْعَث رو فرستاد، این نانجیب توی کربلا هم مامور طبل ها بود، سیصد یا چهارصد طبل رو جمع کرده بود، با هم میکوبیدن، دلِ زینب خالی میشد، اینقدر این نانجیب دلِ بچه هارو تویِ کربلا لرزونده... این نانجیب وقتی اومد برا دستگیریِ مسلم، به عبیدالله هی پیغام می فرستاد: آدم بفرست، سرباز بفرست، تا دوهزار نفر نوشتن برای دستگیری مسلم فرستاد، عبیدالله صداش در اومد: یک نفر رو میخوای بگیری این همه نیرو میخوای؟ گفت: فکر کردی من رو به جنگِ یک بقالِ کوفه فرستادی؟ نه! اینها از بچگی شجاعت رویِ پیشونیشون نوشته شده، مگه ما حریفش میشیم؟ آخرش نیرنگ کردن، یه چاله ای کندن، رویِ این چاله رو با نی پوشوندن، مسلم که حمله کرد تویِ این چاله افتاد، مردمی که چند روزِ پیش از هم سبقت میگرفتن که مسلم بره خونشون، مردمی که وقتی اسمِ ابی عبدالله می اومد همه گریه می کردن، این مردم همه پشتِ بام ها جمع شدن، تا مسلم افتاد تویِ گودال، همه با این نی های آتش گرفته رویِ سرِ مسلم میریختن، یه عده سنگ میریختن...با این وضعیت مسلم رو دستگیر کردن، وقتی رسید به دارلاماره، از در که میخواست وارد بشه، یه سرباز با لگد به پشت مسلم زد، با صورت رویِ زمین افتاد، صورت پُرِ خون شد، این لبِ بالایی با خنجر پاره شده، با این وضعیت اومد بالایِ دارالاماره، یه نانجیبی دلش سوخت، یه ظرف آبی برا مسلم آوُرد، مسلم این ظرفِ آب رو کنارِ دهان آوُرد، تا دوسه مرتبه خواست آب نوشِ جان کنه، این ظرف پُرِ خون میشد، ظرف رو رویِ زمین میریخت، دفعه ی دوم و سوم، یه نگاه کرد، گفت: قرار نیست من آب بخورم...اگه قرارِ اربابم با لبِ تشنه جون بده منم باید تشنه جان بدم... شباهت هایی داره مسلم به ابی عبدالله، غربت یکیشه، بی سر شدنش یکشیه، تشنه شهید شدنش یکیشه، اما وقتی از بالای دارالاماره بدنِ بی سرش رو انداختن رویِ زمین، روایت میگه: همه ی استخوانهای مسلم خورد شد، این هم یه شباهت به ابی عبدالله، کربلا هم گفتن: اسب هارو نعل تازه بزنیم، بر بدنِ ابی عبدالله...اهل فن میگن: اسب رو نعلِ تازه بزنی هی پاش رو رویِ زمین میزنه، اینقدر بر بدنِ ابی عبدالله زدن، وقتی زینب اومد تویِ گودالِ قتلگاه، هی فریاد میزد: گلی گم کرده ام میجویم او را... حالا شبِ اولی از بی بی زهرا مدد بگیریم...* تو شهر غربت، طوعه! پناهم دادی درا رو بستن امّا تو راهم دادی ای پیرزن! نذاشتی مُسلم صدای غربتش بپیچه چی میشد تو مدینه بودی تویِ اون کوچه کسی پناه نداد به خیرُالنساء مسیر و بست با خنده یک بی حیا به رویِ زهرا حسن میگفت: بی هیچ دلیلی می‌زد قبل از لگد دیدم که سیلی می زد به رویِ زهرا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•گدای سفره ی مردم‌ شدم... و توسل به باب الحواج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم۱۴۰۰به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ [آقا سید علی خامنه‌ای❤️] : «نگذارید به مردم القا کنند که کشور به بن بست رسیده و مردم را مایوس کنند.» پی نوشت: انتقاد در عین امیدوار کردن به آینده میخواهد سربازِ جنگِ نرم ..! 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•قرار بود به پروانه ها امان... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلی العَظیمِ ،حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیر" "أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ، الرَّحْمنُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ ، وَ أَسْأَلُهُ اَنْ یَتُوبَ عَلَىَّ تَوْبَةَ عَبد ذَلیل خاضِع فَقیر بائِسٍ مِسْکینٍ مُسْتَکینٍ مُسْتَجیر لایَمْلِکُ لِنَفْسِهِ نَفْعاً وَ لاضَرّاً وَ لا مَوْتاً وَ لا حَیاةً وَ لانُشُورا" بِالحسینِ الهی العفو... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. قرار بود به پروانه ها امان بدهید برای سوختن امشب کمی زمان بدهید قرار بود که خاکسترِ مرا فوراً به دستِ باد، همان پایِ شمعدان بدهید بنا نبود که اینگونه زابراه شویم بنا نبود که اینگونه زجرمان بدهید به روی بامِ حسینیه یا کنارِ حیاط به این کبوترِ پر خسته آشیان بدهید قسم به چادرِ خاکیِ مادرش زهرا مُحرم آمده، لطفاً پناهمان بدهید نیاز نیست، به وللهِ راضی ام َدمِ در به من میان همین کفش ها، مکان بدهید *این شب و روزا این ناله ات رو خرجِ اربابت کن، خرجِ جلساتِ ابی عبدالله کن، یه وقتی میاد میخوای بگی حسین، دیگه زبانت نمیچرخه، دهانت باز نمیشه...حسین...* هنوز میوه ی چشمانِ من نیفتاده درخت عاطفه ام را کمی تکان بدهید تنورِ اشکِ مُحرم دوباره داغ شده به این گرسنه ی گریه، دو تکّه نان بدهید خدا نیاورد آن روز را که لال شوم برای بُردن نامش به من زبان بدهید چِقَدر گفتنِ نامِ حسین شیرین است حلاوتِ عسلش را به هر دهان بدهید *شبِ دومِ، شب ورود این کاروان به کربلاست، از الان میخوای برای کجا گریه کنی؟...* بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد بلند مرتبه شاهِ مرا امان بدهید چه خوب می شد اگر قبلِ عصرِ روز دهم نگین خاتم خود را به ساربان بدهید بردیا محمدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•من از لبت شنیدم ... و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *گفت: داداش!...* من از لبت شنیدم تا اسم کربلا را دادند دستِ روحم، درد و غم و بلا را روز ده مُحرّم، روز قرارتان بود تو زود آمدی تا راضی‌کنی خدا را گفتند میهمانید امّا چه میهمانی؟ فعلا که تا به امروز، با ما نشد مدارا *اینا ادعای مسلمانی میکردن، اصلا اگر حسین مسلمان نبود، مهمان شما که بود...* در ابتدا که یا ربّ، مهمانِ نیزه‌هاییم ختم به خیر فرما، پایان ماجرا را *چندتا از آدابِ مهمانی رو برات بگم، میگه: وقتی مهمان اومد به استقبالش برو، وقتی مهمان اومد خوب ازش پذیرایی کن، با هر چی میتونی، کمترینش با یه لیوانِ آب ازمیهمان پذیرایی کن، بعد میگن: هدیه بده به مهمان موقع رفتن، مهمانت رو بدرقه کن موقعِ رفتن..* اینها که راهِ ما را در کربلا گرفتن دیروز در مدینه بستن راهِ ما را من عهد بستم با مادر که با تو باشم بفرست شان مدینه زنها و بچه ها را لب تر کنی عزیزم، سر میدهم بجایت تغییر میدهم من، تقدیر را، قضا را بر دوشِ تو شهادت، بر دوشِ من اسارت بسپار دستِ زینب اولادِ مصطفی را *وقتی ابی عبدالله روضه هارو خوند برا زینب...ببین زینب کجارو داره میبینه...* صد قطعه ازتنِ تو، در چشمِ زینب آمد وقتی نگاه کردم هرجایِ نینوا را ای کاش بینِ گودال عصر دهم، عزیزم حداقل ندزدن از پیکرت عبا را *آدابِ مهمانی رو رعایت کردن کوفیان، عجب آدابی رعایت کردن، وقتی رسیدن نزدیکِ کربلا، یه وقت یکی صدا زد: "الله اکبر" حضرت صدازد: چرا داری تکبیر میگی؟ گفت: آقاجان! دارم نخلستونها رو می بینم...بعضی ها گفتن: اینجا نخلستانی نداره، وقتی دقت کردن، گفتن: نه! نخلستان نیست، اینها همه نیزه هستن...اینطور اومدن به استقبال ابی عبدالله... حضرت فرمود: یه جایی پناه بگیرید، اگرجنگی شروع شد، از یک سمت با دشمن بجنگیم، یه جایی پناه بگیرید که زن و بچه در امان باشن...همینطور هزار نفر، دوهزار نفر،چهار هزار نفر همینجور داشت می اومد به استقبال ابی عبدالله...این از استقبالشون...پذیرایی کردن ازمهمان... دستور داد عُبیدالله ملعون به عمر بن سعد: هر کاری میکنی بکن، آب رو به رویِ اینها ببند، بین اینها و آب فاصله بنداز، اینها دسترسی به آب نداشته باشن، یه قطره از این آب به اینها نرسه...* از آب هم مضايقه کردند کوفيان خوش داشتند حُرمت مهمان کربلا *به مهمانتون هدیه بدید، نه اینها هدیه که ندادن، غارت کردن این خیمه هارو، از کجاش برات بگم؟ از خودِ ابی عبدالله شروع کنم؟ که حتی کهنه پیراهن هم به تنش نذاشتن...از کجا بگم؟ از انگشترش بگم؟ انگشترش رو هم نذاشتن، نه تنها به ابی عبدالله، به خیمه ها هم رحم نکردن...دخترِ ابی عبدالله ست، میگه: وقتی حمله کردن به خیمه ها، من یه خلخال به پام بود، هی میدویدم، خلخال از پای ما کشیدن، میگه: حتی چادر از سر زنها کشیدن... اما عجب بدرقه ای کردن این خانواده رو، وقتی مثل فردا رسید به زمینِ کربلا، حضرت زینب سلام الله علیها، با چه عزتی از بالای ناقه پیاده شد، عباس جلو اومد رکاب گرفت، زینب پاش رو گذاشت رویِ زانوی عباس از بالای مرکب با احترام پیاده شد، جوانهای بنی هاشم دورش رو گرفتن، خیمه ی حضرت زینب اولین خیمه کنارِ ابی عبدالله بود، مثل پروانه دارن دورِ زینب میگردن، اما عصرِ روزِ یازدهم این زن و بچه رو سوارِ بر ناقه کرد، یه لحظه نگاه کرد، دید شمر ملعون داره میاد سمتِ محملها، فریاد زد: نانجیب از ما دور شو، ناقه نشست، زینب سوارِ بر ناقه شد، اما یه نگاه کرد سمتِ علقمه، گفت: عباس جان! این امانت رو داری دستِ کی می سپری؟ ببین حرامزاده ها دورِ زینب حلقه زدن، یه مَحرم کنارِ زینب نمانده...ای حسین! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب دوم محرم و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم۱۴۰۰به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ جوانی عکس خودش را نزد حضرت امام (ره) فرستاد و گفت: آقاجان ؛ یک نصیحتی برای دنیا وآخرت به من کنید تا برایم کافی باشد، حضرت امام(ره) نوشت : « اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیه راجعون » ما مال خدائیم آدم مالِ کسی را صرف دیگری نمی کند ... 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دستم ز دامن تو نگردد رها ... / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیرِ نوکرِ بی دست و پا حسین حُبِّ تو ترسِ معصیتم را زیاد کرد ای مظهرِ تجلیِ خوف و رجا حسین هر کس مسیرِ عاشقی اش را سوا نکرد فردای حشر میکند او را سوا حسین حکم قبولِ بندگی ماست با خدا حکم قبولِ نوکری ماست با حسین آدم برای گریه به تو آفریده شد بانیِ خلقتِ همه ی انبیا حسین دم نوشِ روضه ات، دَمِ عیسی بن مریم است هر چایخانه ات شده، دارالشفا حسین ذکرِ تو را به رویِ لبم مادرم گذاشت سرمایه ی محبتِ زهراست یا حسین دلشوره ی زیارتِ تو میکشد مرا این اربعین برسان کربلا مرا حسین مقتل نوشته است: نفس میزدی هنوز وقتی که بست نیزه دهانِ تو را حسین جسمت به راحتی نشود جمع و جور آخر کشید کارِ تو بر بوریا حسین در کشتیِ نجات رقیه است ناخدا ما را همین سه ساله رسانده است تا حسین *امشب به چشمات التماس کن، بگو: من رو خجالت زده ی رقیه نکنین، به چشمات بگو: قسمت میدم به سری که بریده بود و از گوشه ی چشمش برایِ این سه ساله گریه می کرد...* عطر خوش سیب از دلِ صحرا وزیده عمه گمانم میهمانِ من رسیده شامِ جدایی شد سحر الحمدالله آخر رسیدی از سفر الحمدالله رفتی بدونِ بوسه های یادگاری اصلاً نگفتی دختری داری نداری؟ خیلی برایت پایِ نیزه غصه خوردم شب تا سحر زخمِ سرت را می شِمُردم هر شب شبیه شمع، کارم سوختن بود آمارِ زخمِ صورتِ تو دستِ من بود بینِ من و تو نیزه داری گاه سد شد سهمِ من از اصرارِ دیدارت لگد شد در هر کجا با نیتِ آزار میزد این زجر تقریباً مرا هر بار میزد *مرکب می ایستاد من رو میزدن، کسی می افتاد زمین من رو میزدن...* در کوفه ما را مردمی گمراه گفتند خیلی به بابایت بد و بیراه گفتند دیدی عمو بالایِ نیزه غیرتی شد؟ دیدی به ما در کوچه ها بی حُرمتی شد؟ این حرمله دور و برِ ما تاب می خورد این حرمله پیشِ ربابت آب می خورد ما را میانِ خنده ی انظار بردن ما را شبیه برده ها بازار بردن یک عده وحشی سمت سرها می دویدن یک عده معجر از سرِ ما می کشیدن بگذار من از تو سئوالی را بپرسم باید که این موضوع را حالا بپرسم آن شب چه شد که خواهرم افتاد از پا؟ اصلاً بگو کارِ کنیزان چیست بابا؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•بسه هر چی صحبت کردم... / و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بسه هر چی صحبت کردم از دور با تو میخوام از نزدیک دیگه بگم حرفامو من همه عُمرم و بابایی، به رویِ ماهِ تو خندیدم سه سال با خنده تویِ آغوشت، شبا خوابیدم جایِ تمومه اون بغل کردن ها ببین تو رو بغل گرفتم حالا لالایی بابا... شبیه اون شبایی من دوست دارم چشاتو وا کنی شده یک بارم بخونم لالا... چه جمعِ خوبی داشتیم، قدیما اما تو رفتی خیلی چیزا، عوض شد بابا پرده نشینی مون یادته؟ جاشو به کوچه و بازارداد خیراتِ یک کنیز تو کوفه، مارو آزار داد می بینی رو گوش به جا گوشواره خون مردگی دارم رو گوشِ پاره عیبی نداره... **بابا جان! مگه پیغبردرباره ی ما نفرمود:"أَوْلاَدُنَا أَكْبَادُنَا" فرزندان ما جگر گوشه هاى ما هستند...باباجان! ببین با جگرگوشه های پیغمبر چه کردن...کار به یه جایی رسید، حضرتِ زینب رو کرد به اون ملعون، گفت:" یَابْنَ الطُّلَقاء!" آیا این عدلِ، این انصافِ، زن و بچه ی خودت رو پوشیدی از نامحرم، اما اهل و عیالِ پیغمبر، وسطِ کوچه و بازارن؟... کار به جایی رسید برایِ این خانواده صدقه آوُردن، زینب این صدقه ها رو از بچه ها می گرفت، میگفت: صدقه بر ما حرامِ... حضرت زینب سلام الله علیها، گفت: این سرهارو از بینِ محمل ها ببرید، کمترِ به اهل و عیال پیغمبر نگاه کنن، ما رو از جای خلوت ببرید... نانجیب با زینب لج کرد، گفت: از محله ی یهودیا ببرید این اُسرا رو...گفت: سرها رو بین محمل ها تقسیم کنید... باباجان! مارو تویِ خرابه ها بردن، یه خرابه ای که اینها خودشون بیم داشتن نکنه دیوارِ خرابه رویِ سَرِ ما خراب بشه، نه از سرما در امان بودیم، نه از گرما... نیمه های شب دیدن اون نگهبانِ رومی داره با یکی حرف میزنه، میگه: این دیوار رویِ سَرِ اینها خراب میشه، همه زیرِ آوار می میرن... اینقدر آفتاب به این صورتها خورده بود، پوست صورت ها پوسته پوسته شده بود... دیدید وقتی یه دختری، برادر از دست داده باشه، پدر از دست داده باشه، اگر بدن زخمی و متلاشی شده باشه، نمیذارن به اون جنازه یا شهید نگاه کنه، میگن: بدن رو زود دفن کنید...اما چهل منزل شب ها سرها تویِ صندوق قرار می گرفت، روز بالا نیزه، هر روز کارشون این بود، شب ها که می ایستاد کاروان، این خانواده ی عزادار می دیدن اینها دارن هلهله می کنن، میرقصن، دارن پای کوبی میکنن، دارن شراب میخورن... بابا جون! حالا که اومدی کنارم، چقدر من و تو با هم شباهت داریم، می بینم پیشونیت شکسته، به منم سنگ زدن، گوشه ی چشمت کبود شده، لبات می بینم خشکیده، لبِ منم خشکیده، اما بابا! باید شبیه تو بشم، می بینم با چوبِ خیزران اینقدر به لب و دندانت زدن، لب و دندانِ تو خونی باشه، لب و دندانِ من سالم باشه، اینقدر رقیه تو صورتش زد... بابایِ من! موهات سوخته، موهای منم سوخته، اینقدر گریه کرد، اینقدر ناله زد، یه وقت دیدن سر یه طرف، سه ساله یه طرف، یه صدایی از حلقومِ بریده بلند شد:" إليَّ إليَّ، هَلُمّي فَأنا لَك بِالانْتظار" دخترم بیا، من چشم انتظارتم.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب سوم محرم و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خوش اخلاق باش مومن !! گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد علامه طباطبائی (ره) کیش مهر، صفحه ۲۴۰ 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•شب جمعه کنار شش گوشه... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" شب جمعه کنار شش گوشه دل من حالتِ عجیبی داشت می شنیدم صدای قلبم را چشم من حس بی شکیبی داشت حرمش از ملائکه پر بود انبیا در طواف شش گوشه و ثوابِ هزار حج را داشت به خدا هر طوافِ شش گوشه *شب های جمعه همه میان کربلا، اهلبیت، انبیاء، شهدا، همه مهمانِ سفره ی ابی عبدالله هستن...اما...* شبِ جمعه ضریحِ اطهر او غرقِ نورِ حضورِ فاطمه بود به خودم آمدم و فهمیدم بر لبم این نوا و زمزمه بود: «شب های جمعه فاطمه ، با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا ، گردد به دور قتلگاه گوید حسین من چه شد؟ نور دو عین من چه شد ؟ کو اکبرم؟ کو اصغرم؟ » سمت پائین پا که می رفتم ناگهان چشم‌های من تر شد آنقدر اشک ریخت تا آخر روضه خوانِ علی اکبر شد یک به یک گفت روضه ها را تا پایِ شش‌گوشه از نفس افتاد آه گویا کنارِ پیکر او حضرتِ عشق ناله سر می‌داد: «جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید ... خدا داند که من طاقت ندارم علی را بر دَرِ خیمه رسانم * ما به پدرهای شهدا سر سلامتی میدیم، بهشون امید میدیم، اما ابی عبدالله که بالا سَرِ علی اکبر گریه می کرد، هلهله می کردن، همه کف میزدن...* ریشه ی نخل امیدم کندند حال استاده به من می خندند» از نگاهِ پر از تلاطم من زمزمِ عشق و اشک جاری شد آه! از خیمه تا کنار فرات عطش و داغِ مشک جاری شد خنکایِ شریعه هم می‌خواند دم به دم از غریبیِ سقا هم نفس با صدایِ موجِ فرات مادری دم گرفته بود آنجا: «سقای دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل ... » آن طرف تر نگاه می‌کردم شکوه و اشک و ناله و گله را می شنیدم کنار غربت تَلّ دم به دم ضجه های سلسله را ناگهان در حوالیِ گودال محفلِ گریه های زینب شد زینب آمد کنارِ شش‌گوشه کربلا کربلای زینب شد رفت قلبم کنار بالا سر آه! انگار سر به پیکر نیست همه‌ي کائنات می‌لرزند گوش کن این صدایِ خواهر نیست؟ «این کشته‌ي فتاده به هامون حسین توست این صید دست و پا زده در خون حسین توست ... » یوسف رحیمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•از خجالت نذار مو سفید بشم... / و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *امشب شبِ بچه های حضرتِ زینبِ سلام الله علیهاست، روضه ی امشب رو تقدیم کنیم به مادران شهدا، مخصوصاً مادران مدافعِ حرم، همه ی دل نگرانیِ زینب اینه نکنه شرمنده بشه، رباب قربونیش رو آوُرده، نجمه قربونیش رو آوُرده، اُم البنین چهارتا جوانهاش رو فرستاده، اُم لیلا علی اکبر رو فرستاده...گفت: داداش!...* از خجالت نذار مو سفید بشم نمیذاری تا که نا امید بشم این دو تا قربونی ها مو بپذیر تا جلو فاطمه رو سپید بشم نذاری اگه برن بی تاب میشن مثلِ زینب اسیرِ طناب میشن وقتی تشنه ای خجالت میکشن قطره قطره جلو چشمام آب میشن میمیرن به تو اهانت که بشه بعد تو موقع غارت که بشه به غرور جفتشون بر میخوره یه موقع به من جسارت که بشه *بچه ها اومدن ناراحت محضرِ مادر، مادر! رفتیم اذنِ میدان بگیریم، دایی مون اجازه ی میدان رفتن به ما نمیده، حضرت زینب بهتر از هر کس تویِ این عالم، برادر رو میشناسه، گفت: یه رمزی بهتون یاد میدم، برید رد خور نداره، برید گردنتون رو کج کنید بگید: جانِ مادرت فاطمه...آقاجان! جانِ مادرت مارو هم بخر، مارو هم قبول کن.. رفتن اذنِ میدان گرفتن، روضه ی این دو تا نوجوان، بچه های عبدالله بن جعفر، وقتی اومدن روانه ی میدان بشن، حضرت زینب فرمودن: عزیزانِ من! اینجا تویِ خیمه هرچی میخواهید من رو ببینید، ببینید... هر چه میخواهید وداع کنید همین جا تو خیمه، من دیگه بیرون نمیآم... همون جا وداع کردن از خیمه بیرون رفتن، زینب نشست...حالا به برادر چی میگه زینب؟...* حرفی از بیا زدن، خودت برو منو که صدا زدن، خودت برو دوست دارم رو دامن تو جون بدن اگه دست و پا زدن خودت برو یاسین قاسمی *لذا وقتی محمد و عون، پشتِ سَرِ هم به شهادت رسیدن، صداشون اومد، فهمید ابی عبدالله اینهارو داره میآره، زینب از خیمه بیرون نیومد، همون طور تویِ خیمه نشست، شروع کرد گریه کردن.... وقتی بعد از واقعه ی کربلا برگشت مدینه، هرچی عبدالله شوهرش تو این محمل ها میگشت، زینب رو پیدا نمی کرد، اومد محضرِ زین العابدین، گفت: آقاجان! تو کربلا زنی هم به شهادت رسیده یا نه؟ حضرت فرمود:نه! چطور؟ گفت: هر چی میگردم زینبم رو پیدا نمی کنم... یه وقت زینب سرش رو بلند کرد، عبدالله! بیا من زینبم..خانومم چرا اینطور شدی؟ گفت: عبدالله اون چیزی که من کربلا دیدم اگه تو دیده بودی جان داده بودی، عبدالله خودم دیدم دورِ حسینم حلقه زدن، نیزه دار با نیزه میزد، شمشیردار با شمشیر میزد، اونی که شمشیر و نیزه نداشت، سنگ به بدنِ حسین میزد، پیرمردها با عصا به بدنِ حسین...* دشمنِ، دلاورِ برا خودش یا یَلِ نام آورِ، برا خودش یه زمون فکر نکنی غریب شدی زینبت یه لشکرِ برا خودش *بحقِ حضرتِ زینب سلام الله علیها، بحقِ حضرت زینب، همه ی رفیقامون، همه ی مدافعین حرم، همه ی شهدایِ هشت سال دفاع مقدس، از ساعه سر سفره ی حضرت زینب دعا گوی ما و مملکت ما و رهبر ما، فرزندانمون و ملت عزیزمون قرار بده...ناله بزن بگو: یاحسین! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب چهارم محرم و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کتاب خوندن، فیلم دیدن، همصحبتی با رفقا، پیگیری اخبار و .. اگه با نباشه، آدم رو زمین میزنه! آدم اگه مقصد نداشته باشه؛ با این چیزا نه حالش خوب میشه نه رشد میکنه! فقط‌و فقط دور خودش میچرخه و سرگرم میشه 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•عاشق که باشی وضع من را... / و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" عاشق که باشی وضع من را تازه می فهمی اینگونه‌ سرگردان شدن را تازه می فهمی پروانه را از نیمه شب زیرِنظر داری وقتی سحر شد، سوختن را تازه می فهمی وقتی گناهانِ تو را با گریه می بخشند آن‌ لحظه لطفِ پنج تن را تازه می فهمی *همه ی امیدم اینه که گریه کنِ حسین هستم، همه پشتوانه ی من اینه چند سفر اربعین کربلا رفتن، همه امیدم اینه شب های جمعه ای کربلا بودم، وقتی زائر حرکت میکنه میرسه به حرمِ ابی عبدالله، میان ملائک به استقبالش، میگن: مثل روزی که از مادر متولد شدی پاک شدی، عملت رو از سر بگیر، وقتی هم که زائر بر میگرده بدرقه اش میکنن، میان تا خونه اش... زائر ابی عبدالله وقتی مریض بشه میان تو هیئت بجاش گریه میکنن، میگن: اگر این بیمار نبود الان تویِ هیئت بود، وقتی هم که از دنیا میره همه میان تویِ تشییع جنازه اش، نوکرِ حسینِ، باید با عظمت تشییعِ جنازه بشه، آقاش تشییع نشد بسه، نوکرای حسین باید خوب تشییع جنازه بشن...* زهرا برای روضه ها ما را سوا کرده است ماه مُحرم حرف من را تازه می فهمی شور حسین از شَرِّ معصیت خلاصت کرد پس قدر این سینه زدن را تازه می فهمی محشر لباس مشکی ات وقتی شفیع ات شد خاصیّتِ این پیرُهن را تازه می فهمی *شبِ پنجمِ محرم، راهی نشونت بدم کسی نباشه چشمش گریون نشه، کسی نباشه برا ابی عبدالله اشک نریزه، یه راهش اینه، همین الان نیت کن، از اینجا که رفتی یتیمی که دیدی دستِ نوازش به سرش بکشی، دل رو آماده میکنه، زنگار از دل میکنه، چشمارو بهاری میکنه، امشب هم که شبِ یتیم نوازیِ، بریم دَرِ خونه ی امام حسنِ مجتبی، دَرِ خونه ی یتیمِ حسن، دست نوازش به سَرِ این یتیم بکشیم...* در کفن و دفن یک مسلمان، خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را تازه می فهمی گفتم "مُرَمَّل بِالدِّما"دادِ تو در آمد چون بعد از آن وضع بدن را تازه می فهمی آنجا که در تشخیصِ او زینب به مشکل خورد تاثیرِ سُم ها روی تن را تازه می فهمی یک مشت نامحرم که وقتی دوره ات کردند انگار حال چند زن را تازه می فهمی بردیا محمدی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•حسرتی ماند بر دلِ پدرم... / و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ * از کجا شروع کنم، روضۀ امشب روضۀ سختیِ، گره خورده روضۀ امشب به گودالِ قتلگاه، ان شاءالله یه شب کنارِ گودالِ قتلگاه باشیم، اونجا روضه بخونیم... اربابِ من و تو از جنگیدن خسته شد" فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ سَاعَةً وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَال" خسته شد آقا"فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ " همین که ایستاده"إِذْ أَتَاهُ حَجَرٌ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِه" سنگی به پیشانیِ ابی عبدالله خورد"فَأَخَذَ الثَّوْبَ لِیَمْسَحَ الدَّمَ عَنْ جَبْهَتِهِ"این پیراهن عربی رو بالا زد، خونِ پیشانی رو پاک کنه"فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِه" یه تیر سه شعبه به قلبِ مبارک خورد... حضرت فرمود:"بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّه"... اگه بخوام روضه امشب بخونم باید از اینجا شروع کنم...* نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سیدالشهدا بر جدال طاقت داشت هوا زجور مخالف چو قیر گون گردید عزیز فاطمه از اسب … سرنگون گردید بلندمرتبه شاهی ز صدرِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد *هر کاری کرد ابی عبدالله تیر رو از جلو در بیاره نشد"ثُمَّ أَخَذَ السَّهْمَ فَأَخْرَجَهُ مِنْ وَرَاءِ ظَهْرِهِ فَانْبَعَثَ الدَّمُ کَأَنَّهُ مِیزَابٌ" حالا این منظره رو زینب داره نگاه میکنه، هیچ خواهر شهیدی جان دادنِ برادر شهیدش رو ندیده، دست یتیمِ امام حسن هم تویِ دستِ زینبِ، بچه هنوز به سنِ بلوغ نرسیده، تا این منظره رو دید، دوید وسطِ میدان، ابی عبدالله تویِ اون حالت همه توانش رو جمع کرد، فریاد زد؟ نه، همه توانش رو جمع کرد، گفت: زینب! بچه رو نگه دار...* حسرتی ماند بر دل پدرم بین کوچه نشد سپر بشوم کار نیمه تمام او باید ختم با دست این پسر بشود ایستادیم غرقِ دلشوره من و عمه به سمت یک گودال چقدر ازدحامِ شمشیر است عمه گه گاه میرود از حال همه رفته اند و مانده ام تنها ماندم اینجا اسیرِ غصه و غم همه ی مردها شهید شدن همه حتی علیِ اصغر هم وقت تنگ است زودتر باید نزد بابام رو سفید شوم بروم در پناهِ آغوشش پیشِ پایِ عمو شهید شوم آی اهلِ سقیفه گوش کنید پسرِ فاتحِ جمل آمد مثل قاسم به کامِ من هم مرگ سهل و شیرین تراز عسل آمد آمدم تا که جان دهم پیشت ای پناهی که بی پناه شدی چه کسی گفته است تنهایی من نمردم که بی سپاه شدی به تلافیِ کوچه آمدم که برایت عمو سپر بشوم تا نبینم به خاک افتادی نکند باز بی پدر بشوم *رسید کنارِ بدنِ ابی عبدالله، تا رسید، دید حرمله شمشیر رو بالا برده، میخواد بر بدنِ ابی عبدالله فرود بیاره، صدا زد:" یابن خبیثه!" میخوای عمویِ من رو بِکُشی؟ دستش رو جلو آوُرد، نانجیب شمشیر رو فرو آوُرد...* دستم افتاد آخ افتادم یادِ دستِ شکسته ی زهرا من کنار توام اما آن روز مادرت بود بی کس و تنها بارش سنگ بر سرت ای وای خواهری در برابرت ای وای ضجه و آهِ مادرت ای وای خنجرِ کُند و حنجرت ای وای *چیزی نگذشت، ای کاش کسی بود جلویِ چشم زینب رو بگیره، یه وقت نگاه کنه...* سری به نیزه بلند است در برابرِ زینب خدا کند که نباشد سَرِ برادرِ زینب *صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا مَظلوم یَا أَبَاعَبْدِ اللَّه .. به نیابت ازهمه ی شهدامون با همۀ وجودت ناله بزن، بگو: یاحسین!... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
|⇦•شب پنجم محرم و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اگر دیدید جایی داره غیبت کسی میشه ساکت نباشید، از اون کسی که غیبتش میشه دفاع کنید! حتی اینکه مثلا بگید: "نه اینطور نیست من که ازش فلان کار رو ندیدم.." 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•دست ما و عطای کرب و بلا... / و توسل به حضرت قاسم سلام الله علیه اجرا شده شب ششم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دست ما و عطای کرب و بلا درد ما و دوای کرب و بلا مینویسم نمیرسد هرگز شأنِ مکه به پایِ کرب و بلا *وقتی زمینِ مکه تفاخر کرد گفت: خونه ی خدا در من بنا شده، هیچ زمینی به عظمت من نیست، ندا رسید آرام باش، فضیلتِ تو در برابرِ کرب و بلا، مثل سوزنی است که به آبِ دریا بزنی، چقدر این سوزن آب میگیره؟ عظمتِ تو در مقابل کرب و بلا مثل قطره ای است در برابر دریا...* انبیاءِ بزرگ می باشند دوره گرد و گدای کرب و بلا *هر کدام ازانبیا یه جور تویِ کربلا امتحان شدن، آدم اززمین کربلا داره عبور میکنه، افتاد زمین سرش زخم شد، صدا زد: خدایا! خطایی کردم؟ گفت: نه! خواستم یه قرابتی ایجاد بشه، یه روزی در این زمین نوه ی پیغمبرِ آخرالزمان از بالایِ مرکب رویِ زمین میوفته... نوح یه جور، ابراهیم یه جور، اسماعیل یه جور امتحان شده، اسماعیل گوسفنداش رو آوُرده کربلا، رسیدن کنارِ فرات گوسفندا لب به آب نزدن، متعجب شد، اینا تشنه هستن باید کنارِ آب هجوم ببرن به آب، چرا آب نمیخورن؟ ندا رسید: آخه اینجا حسین تشنه لب سر از بدنش جدا میشه...* سِیر یعنی قدم‌ زدن بینِ کوچه پس کوچه های کرب و بلا دستشان را قدیم می دادند با چه عشقی به پای کرب و بلا *مانع میشدن مردم برن کربلا، قانون گذاشته بودن هر کسی بخواد بره باید دستِ راستش رو بده، طرف داشت رد میشد دست چپش رو گذاشت جلو، گفت: نه! دستِ راستت رو بذار، گفت: نه پارسال دستِ راستم رو قطع کردی...* وقت مردن مرا بگردانید دور صحن و سرای کرب و بلا به نگاه رباب مدیونند همه ی آب های کرب و بلا کاشفُ الکربِ سیدالشهدا چه کشید از بلای کرب و بلا چهارده قرن گریه می گیرد روضه ی بوریای کرب و بلا مادری هی بُنَیَّ میگوید میرود هر کجای کرب و بلا شد سرازیر سمت یک گودال دشمن از جای جای کرب و بلا *این شبا گریه کنید، آخه کربلا اربابِ مارو غریب گیر آوُردن... شبِ عاشورا همه توی خیمه نشستن، ابی عبدالله خیمه رو تاریک کرد، هرکی میخواد بره، بره... اینا با من کار دارن، عباس جان! دستِ زن و بچه ام رو بگیر و برو... همه تون برید، هر کسی بلند میشد یه جوری ابراز محبت و اردات و وفاداری به ابی عبدالله میکرد، یکی گفت: آقاجان! اگه صد بارمن رو بکشن، قطعه قطعه ام کنن دست از تو بر نمیدارم، یکی گفت: اگه من رو بسوزونن، خاکسترم رو به باد بدن، دوباره زنده بشم، دوباره میگم: حسین!... یه گوشه عباس بلند شد، آقاجان! من اگرهم برم چه فایده، زندگی بی تو معنا نداره، اصلاً میخوام زندگیِ بعد از تورو چیکار کنم، یکی بلند شد گفت: برم جوابِ مادرت رو چی بدم؟... یه وقت قاسم بلند شد، عمو جان! آیا فردا من هم به شهادت میرسم یا نه؟ ابی عبدالله خودش این بچه رو بزرگ کرده، فرمود: قاسمم! مرگ در ذائقه ی تو چطوره؟ یه نگاه کرد فرمود: عموجان!" أحلَی مِنَ العَسَل" از عسل شیرین ترِ... خودِ ابی عبدالله ذبحِ عظیمِ، اما گفت: قاسمم! تو به بلایِ عظیمی دچار میشی... گفت: قاسمم! نگران نباش، نه تنها تو به شهادت میرسی، بلکه به علی اصغرم هم رحم نمیکنن... عبدالله داداشت رو هم به شهادت میرسونن... یه نگرانی تویِ وجودِ قاسم موج زد، یعنی اگه کاربه من، به عبدالله، به علی اصغرمیکشه، یعنی پایِ دشمن به خیمه ها باز میشه... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net