eitaa logo
کانال ‌متن روضه
70.6هزار دنبال‌کننده
721 عکس
389 ویدیو
50 فایل
رهبر انقلاب: ما به‌ همه میگوییم‌ که از روی متن،روضه بخوانید 🎤بابُ‌الحَرَم«پایگاه متن روضه» 👈راه ارتباطی @OnlySeydALi ☝️تبادل و تبلیغ نداریم 🔸فروشگاه باب‌الحرم↶ @babolharam_shop 🔸کانال کتیبه ↶ @babolharam_katibe 🔸سایت↶ www.babolharam.net
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦🕊شعر خوانی و توسل جانسوز _ ویژۀ بازگشت خاندان آل الله به شهر مدینه _حاج حسین رجبیه ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┅═══••↭••═══┅┄ نمی دانم چه بر سر خامۀ عنبر فشان دارد که خواهد سّری از اسرارِ پنهانی عیان دارد به مدح دخترِ زهرا مگر خواهد سخن گوید که با نغمات منصوری انا الحق بر زبان دارد به آهنگِ حسینی مدحِ بانویِ حجازی را به صد شور و نوا خواهد بر عالم رایگان دارد چه بانو آن که او را نورِ حق در آستین باشد چه بانوآنکه جبریلش سرش در آستان دارد حیا بندِ نقابِ او ، بُوَد عفت حجابِ او ز عصمت آفتاب او مکان در لا مکان دارد بیا عصمت تماشا کن که از بهرِ خریداری در این بازار یوسف هم کلافُ و ریسمان دارد نبوت شانِ پیغمبر ولایت در خوره حیدر نه این دارد نه آن اما نشان از این و آن دارد تکلّم کردنش را هر که دیدی فاش می گفتی لسانِ حیدری گویا که در طیِ لسان دارد نگویم من بُوَد مریم کنیزِ مادرش زهرا اگر راضی شود او مریم ش منت به جان دارد ای که اخلاص درآمیخته با ایمانت صبر و ایثار درآویخته از دامانت روحِ روحانیِ تو از دم روح القدسیس نفسِ رحمانیِ تو از نفسِ رحمانت ای خدایِ عظمت قبلۀ مردانِ خدا بانویِ هر دو جهان جانِ جهان قربانت زینبی "زینِ اَبی" عالمۀ فاضله ای تو که هستی که ستوده ست تو را یزدانت چه مبارک سحری داشت علی با زهرا شبِ قدری که درخشید رُخِ تابانت شبِ میلادِ تو آنگاه که خندید حسین تازه شد روحِ شفاعت زِ لبِ خندانت هر کرامت که علی داشت بُوَد در خورِ تو هر فضیلت که حسن داشت بُوَد شایانت گفت مولا به نمازِ شبت از من کن یاد چه نمازیست تو را اهلِ دعا قربانت آن شب که در خرابه نمازِ نشسته خواند آن شب که ریخت خونِ دل از دیدۀ ترش آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را با گریه خاک ریخت بر اندامِ لاغرش آن شب که کرد صرفِ نظر از غذایِ خویش تا کودکان گرسنه نخوابند در برش هفت آسمان خروش برآورد کیست این؟ این زینب است یا که پدر یا که مادرش گردون به یادِ فاطمه افتاد تا که دید زینب نماز خواند و خاکی ست معجرش سوغات از برای پیمبر ز شهرِ شام مویِ سپید بود و کبودیِ منظرش از بس در آتش غم آب گشته بود آمد برای دیدن و نشناخت شوهرش گفت عبدالله: مویِ سپید را فلکم رایگان نداد این رشته را به خونِ حسینم خریده ام .... عبدالله نبودی از بالا تل نگاه کردم ... دیدم نیزه دار با نیزه داره میره تو گودی .. بی نیزه بر می گرده ... شمشیر دار با شمشیر می رفت .. بی شمشیر بر می گشت ... صدا زد حسین : ...... بی حیایی که بر آن سینۀ پاکِ تو نشست ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ☑️ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
🕊⚜️ ذکر توسل جانسوز ویژۀ شهادت امام موسی ابن جعفر علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه⚜️ ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت به وجد و عشرت و شادیِ خویشتن پرداخت مغنّیان خوش آواز و مطربان ، در آن به گرد مسند وی پای کوب و دست افشان کنیزکانِ خوش آواز جام می در دست خلیفه خود شده چون چشم مطربان سرمست در آن سرور و شعف خواست شاعری خوش ذوق که آورد همگان را زشوق بر سر ذوق بگفت تا که بیاید ابوالعطا به حضور ز شعر ناب فزاید بر آن نشاط و سرور ابوالعطاء که بر شعر و شاعریش درود زبی وفائی دنیا زبان به نظم گشود زمرگ و قبر و قیامت سرود اشعاری که اشک دیدۀ هارون به چهره شد جاری چنان به محفل مستان به هوشیاری خواند که شعر او تنِ هارون مست را لرزاند زبان گشود به تحسین، که ای بلند مقام کلام نغزِ تو شعر و شعور بود و پیام خلیفه را سخنانِ تو داد آگاهی زما بگو صلۀ شعر خود چه می خواهی؟! بگفت گنج و درم بر تو باد ارزانی مرا به حبس بوَد یک امام زندانی مراست یار عزیزی که چهارده سال است گهی به حبس و گهی گوشۀ سیه چال است ضعیف گشته به زیر شکنجه ها تن او بود جراحت زنجیرها به گردن او من از تو هیچ نخواهم مقام و مکنت و زر به غیر حکم رهائیِ موسی جعفر چو یافت خواهش آن شاعر توانا را نوشت حکم رهائیِ نجلِ زهرا را نوشته را به همان شاعر گرامی داد بگفت صبح ، امامت شود زحبس آزاد ابوالعطاء زشادی نخفت آن شب را گشوده بود به شکرانه تا سحر لب را بدان امید کز او قلبِ فاطمه شاد شد به وقتِ صبح ، عزیزش زحبس آزاد است علی الصباح روان شد به جانبِ زندان لبش به خنده و چشمش زشوق اشک افشان اشاره کرد به سندی که طبقِ این فرمان عزیزِ ختم رسل را رها کن از زندان به خنده سندی شاهک جواب او را داد که غم مدار امامت شود زحبس آزاد ابوالعطاء نگاهش به جانب در بود در انتظارِ عزیز دل پیمبر بود که در گشوده شد و شد برون چهار نفر به دوششان بدنی بود رویِ تختۀ در هزار جان گرامی فدایِ آن پیکر که بود پیکرِ مجروحِ موسی جعفر گشوده بود ستم پیشه ای به طعنه زبان که هست این بدنِ آن امام رافضیان امام، موسی جعفر که جان فدای تنش اگر چهار نفر شد مشیّع بدنش مشیّعین تنِ پاک یوسف زهرا شدند ده تن ، هنگام ظهر عاشورا به اسب ها زره کینه نعل تازه زدند چه زخم ها که دوباره بر آن جنازه زدند چنان زکینه عدو اسب بر تن او تاخت که در میانۀ مقتل سکینه اش نشناخت شاعر : استاد غلامرضا سازگار ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
⚜️🕊 توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس کربلایی حسین رجبیه⚜️ •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• اي كه باشد زِشرف عرش الهی حرمت قاف تا قافِ جهان سايه نشنينِ علمت ريزه خوارند همه خلق ز خوان كرمت ای شه كشور جان!جان به لب آمد ز غمت چه شود بر سر ما رنجه نمايی قدمت ای سلاطينِ جهان پيش تو كمتر زخدم بر درت از پی خدمت همه قد كرده علم چه سليمان و چه دارا و چه كاووس و چه جم هست در سايۀ لطفِ تو عرب تا به عجم آفتابِ عربت خوانم و ماهِ عجمت يوسف از نور تو شد صاحبِ رخسار صبيح بود موسی زتو سرگرم مناجات فصيح فارغ از كشته شدن شد به وجودِ تو ذبيح زنده می كرد اگر مرده زاعجاز مسيح تو همانی كه بُوَد زنده مسيحا به دَمَت شاعر : *وقتی که در محضرِ سلطانِ سریرِ ارتزاق امام رئوف علی ابن موسی الرضا علیه السلام یه کسی از حجتِ آخر پرسید ؛ تا اسمِ امام عصر اومد دیدن ولی نعمتِ همۀ عوالم وجود امام رئوف ، تمام قد ایستاد دست به عمامۀ مبارک سلام داد : یا اباصالح المهدی ادرکنی ... اونی که پرسیده بود گفت آقاجان ایشان که هنوز به دنیا نیامده اند ، حضرت فرمود مهدیِ ما انقدر مهربانِ ، هرکی هرجایِ عالم صدا بزنه یا اباصالح المهدی ادرکنی ، پسرم مهدی برمیگرده نگاهش میکنه .. ان شالله امشب صدقه سرِ امام صادق یه توجهی بفرمایند به این جمع * ما را به جبر هم که شده سربه زیر کن خیری ندیده ایم از این اختیارها باید برای دیدن تو «مهزیار» شد یعنی گذشتن از همگان «محض یار»ها... این دست ها به لطف تو ظرف گدایی اند یا ایّها العزیز تمام ندارها شاعر: بتگران در عزّ توحیدش ذلیل بی تبر آید از او کار خلیل با نگه کار مسیحا می کند بی عصا اعجاز موسی می کند پیرِ کنعان عاشقِ دیدارِ او ماهِ کنعان برده در بازارِ او از همه محبوب ها ، محبوب تر وز همه خوبانِ عالم خوب تر هر چه دارند انبیا و اولیا در وجودش آفریده کبریا ای خوش آن روزی که آن خورشید نور از کنار کعبه فرماید ظهور قلب ها را مهر هم عهدی زند وز حرم بانگ اناالمهدی؟زند یاورانش گِرد او گَردند جمع همچنان پروانه ها بر گرد شمع ذوالفقار حیدری در مشت او خاتم توحید در انگشت او پرچم ثاراللَّهی گیرد به دوش یالثارت الحسینش دُرِّ گوش مکه مست عطر و مست بوی او کعبه می گردد به دور کوی او چاه زمزم را بود این زمزمه مرحبا لبیک یابن الفاطمه شاعر : ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ________________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
⚜️🕊 توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس کربلایی حسین رجبیه⚜️ •┈┈••✾••✾••┈┈• ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• ای چراغ دانشت گیتی فروز تا قیامت پیشتازِ علم روز آفرینش را کتابِ ناطقی اهل بینش را امام صادقی صدق از باغ بیابانت گلی مرغِ وحی از بوستانت بلبلی نور دانش، از چراغ علم تو لاله می روید ز باغ حلم تو اهل دانش، سائل کوی تواند تشنه کامانِ لبِ جویِ تواند خضر در این آستان هوئی شنید بوعلی زین بوستان بوئی شنید نیست تنها شیعه مرهونِ دمت ای گدایِ علم و عرفان عالمت قلب هستی شد منیر از این چراغ بو بصیر آمد بصیر از این چراغ مکتب فضلت مفضّل ساخته شورها در اهلِ فضل انداخته شعله در دست غلامت رام شد صبح باطل از هشامت شام شد آسمان معرفت خاک درت سائل درس زُراره پرورت آفتاب از ظلِ استقلالِ تو است علم همچون ذره در دنبالِ تو است ای وجود عالمی پا بست تو ای چراغِ عقل ها در دست تو ای فروغت تافته در سینه‌ها روشن از تصویر تو آئینه‌ها تا تو هستی پیشوایِ مذهبم ذکر حق آنی نیفتد از لبم ذرّه ای از نور خورشید تواَم هر چه‌ام در معرض دید تواَم مذهبم را بر مذاهب برتری است ایده و مشی و مرامم جعفری است کیستم نه شافعی نه حنبلی نیستم جز پیرو آلِ علی ... شاعر : ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com
|⇦• ذکر توسل بسیار جانسوز به باب الحوائج حضرت علی اصغر علیه السلام و حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها ویژۀ شب جمعه به نفسِ برادر عزیز کربلایی حسین رجبیه اجرا شده دی ماه 1397 حسینیۀ انصارالعباس تهران •✾• ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═❁•○◉♡◉○•❁═┅ ای آب جهان مهریۀ مادر تو ای خنجرِ خصم خسته از حنجر تو صدها گره بزرگ را بگشاید یک ناخنِ کوچکِ علی اصغر تو ___________ دُرة التاجِ گرامی گوهران آن سبک در وزن و در قیمت گران اَرفع المقدار من کل الرفیع الشفیع بن الشفیع بن الشفیع گرمی آتش ، هوای خاک ازو آب کار انجم و افلاک ازو کودکی در دامن مهرش بخواب سه ولد با چارمام و هفت باب مایۀ ایجاد ، کز پر مایگی کرده مهرش ، طِفل دین را دایگی وه چه طفلی! ممکنات او را طفیل دست یکسر کاینات او را به ذیل گشته ارشاد از رهِ صدق و صفا زیر دامانِ ولایش ، اولیا شمه‌یی، خُلد از رخ زیبنده‌اش آیتی ، کوثر ز شکر خنده‌اش اشرفِ اولاد آدم را ، پسر لیکن اندر رتبه آدم را پدر از علی اکبر بصورت اصغرست لیک در معنی علی اکبرست ظاهراً از تشنگی بیتاب بود باطناً سر چشمۀ هر آب بود شاعر : ___________ شیر، اَر به پنجه میشِکند پُشت دشمنش این شیرخوار با نگهش می کند شکار ___________ روزِ عاشورا در اُوج التهاب تا که شد از دست ، هستیِ رباب دل زداغ محنتش آکنده شد پشتِ خیمه قبرِ او تا کنده شد روحِ آن شهزادۀ نیکو سرشت پر گشودُ رفت تا باغِ بهشت غنچه بود و پیشِ گل ماوا گرفت جا به رویِ دامنِ زهرا گرفت دید آنگه نزدِ زهرا لاله گون کودکِ شش ماهه ای را غرقِ خون با سلامش گفت ای گل پوشِ عشق کیستی ای زینتِ آغوشِ عشق؟ گفت نورِ دیدۀ پیغمبرم محسنم من ، هست زهرا مادرم هم پسر بهرِ علیِ مرتضی هم برادر با حسین و مجتبی یادگارِ آه و دردِ مادرم من شهیدِ بینِ دیوارُ و درم ___________ نایِ ناله نمانده است مرا جان ندارم به مرگ بسپارم مَنعم از گریه کرده اند ولی کم نشد اشک هایِ بسیارم آه سلمان چقدر دلگیرم بیقرارم عجیب بی تابم صورتم درد میکند سلمان مدتی هست که نمیخوابم آه سلمان تو محرم مایی گوش کن ماجرایِ درد مرا باز شد بابِ زن زدن وقتی بست تقدیر دستِ مرد مرا آه سلمان چه روزِ تلخی بود عشق آن روز مُرد در کوچه رازِ دستار بستنم این است به سرم ضربه خورد در کوچه آه قنفذ چه بی ادب شده بود سخنش نیشدار بود و درشت دومی یک لگد به در کوبید پسرِ سوم علی را کشت آه این روزها به رویِ علی طعنه شمشیر میکشد سلمان تا که نام مغیره می آید بازویم تیر میکشد سلمان آه سلمان علی غریب شده است من چگونه بدونِ غم باشم هدف زندگیِ من این بود پیش مرگش فقط خودم باشم ___________ آبرویِ مدینه را برده چادرِ خاکیِ عیالِ علی شوهرم دید که کتک خوردم من بمیرم برایِ حالِ علی به خدایِ علی قسم که من از غاصبین سقیفه بی زارم حقمان را چه ساده ناحق کرد سخت از آن خلیفه بی زارم نه که امروز تا قیامت هم دلخور از ساکنانِ این شهرم جز کسانی که با علی ماندن من درین شهر با همه قهرم ↫ ﴿بابُ الْحَرَم اولین پایگاهِ متنِ روضه﴾ ____________ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد (تهیۀ جزوه و سی دی و نرم افزارهایِ پولی) از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• ✅ وبلاگ↶ babolharam.mihanblog.com ✘سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam.ir ✘ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_ir ✘تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_mihanblog_com ✘اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam.ir