eitaa logo
باب الحرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
11.2هزار دنبال‌کننده
63 عکس
247 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شیعه باید نیمۀ شوال را از بر کند عبرتِ جنگِ اُحد را ذرّه ای نوبر کند با مُروری جِدّی از تاریخِ دوران ، خویش را در کنار مصطفی روحی فِدا ، یاور کند از غنائم، لحظۀ بُحبوحه باید دست شُست ورنه کِی دفعِ خطر از جانِ پیغمبر کند الگوی رزمندۀ اسلام ، اخلاصِ علی است حمزه در جنگ اقتدا بر شیوۀ حیدر کند “لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار” برترین مدحی است، کز مولای ما، داور کند شد علی شیر خدا و حمزه شد شیر رسول تا تهاجم بر سپاهِ مشرک و کافر کند شیعه باید از جناب حمزه گیرد درسها سینۀ خود را سپر ، در یاریِ رهبر کند حکمِ پیغمبر زمین ماند و غنیمت اصل شد خصم باید هم که دستِ خویش را برتر کند وای بر قومی که از تکلیف خود غافل شود در همین هنگامه، دشمن بر دلش خنجر کند حمزه چون از پا درآمد، مصطفی از پا نشست کاش فکری از برای حالتِ خواهر کند *صدا زدن یا رسول الله ، زهرایِ مرضیه و عمۀ ها گرام دارن میان سمت اُحد ، با سرعت میومدن .. چون اول گفتن پیغمبر به شهادت رسیده بعد بین راه پیغام دادن عمویِ پیغمبر به شهادت رسیده .. زهرا سراسیمه میومد ..* جسمِ سالارِ سپه را ساخت پنهان در عبا کاش فکری هم برای زینبِ مضطر کند *عبا رو بدن انداخت بدن رو پوشاند .. بقیۀ بدنُ با خار و خاشاکُ و علف هایِ بیابان پوشانده شد .. صفیه خانم آمد ، ناله میزد اومد دست ببره به عبا که صورت حمزه رو ببینه ، پیغمبر فرمود به جانِ من نگاه نکن .. قبول کرد .. یا رسول الله کجا بودی دخترت زینب سلام الله علیها وقتی اومد تو قتلگاه .. همه شنیدید سنگ ها و نیزه شکسته ها و شمشیرها رو کنار زد .. دست برد زیرِ بدن صدا زد خدایا این قربانی رو از آل محمد قبول کن ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
توسل ویژۀ ایام شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام به نفس حاج حسن شالبافان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ نورِ چشم پیمبری حمزه چقدر مثلِ حیدری حمزه اسدالله دیگری حمزه به خداوند، محشری حمزه ای مُلقّب به سیّدالشهدا حامیِ مُخلص رسول خدا هم عمو هم برادرش بودی همه جا یار و یاورش بودی تو علمدارِ لشکرش بودی جنگجویِ دلاورش بودی تا نظر بر سپاه می کردی روزشان را سیاه می کردی بین لشگر وجود تو لازم بین میدان، حریف تو نادم افتخارِ قبیلۀ هاشم می نویسم برایِ تو دائم می نویسم کمال داری تو مثل جعفر دو بال داری تو بی سبب نیست این که "سرداری" به علی رفته ای جگر داری وقتِ حمله به سینه پر داری همه دیدند که هنر داری با دو شمشیر حمله می کردی وَ دمار از همه در آوردی بیعتت با نبی چه دیدن داشت اَشهدت آن زمان شنیدن داشت عطر اسلام تو وزیدن داشت رنگ بوجهل هم پریدن داشت با کمانت سرش ز هم پاشید از تو و نام حمزه می ترسید ما پیاده ولی سواره، شما یکی از راه های چاره، شما روضه هایِ پر از اشاره ، شما تکّه تکّه و پاره پاره ، شما اهل بیت از تو یاد می کردند بر تو گریه زیاد می کردند شاعر : محمد فردوسی یه اشاره کنم و از همه التماسِ دعا .. وقتی اون زنِ نانجیبه وحشی رو اسیر کرد گفت تو فقط کارت این باشه حمزه رو از پای در بیاری ؛ لذا وقتی رو زمین افتاد یه عده هجوم بردن سمتِ پیغمبر دیدن یه نفر یه تنه جلو رسولِ خدا ایستاده .. ذوالفقار به دستِ علی بود .. انقدر از پیغمبر مراقبت کرد نوشتن فقط تو این جنگ نود زخم به بدنِ علی نشست .. بعضی ها نوشتن بی بیِ دو عالم فاطمه زهرا خودشُ رسوند به این سزرمین .. (یکم حرفِ ذوقی بزنم..) مادر سادات دید علی همه بدنش با زخم یکی شده .. هی زخم هایِ علی رو می بست میگفت ان شالله یه روز جبران کنم .. ان شالله یه روز زهرا برات جبران کنه .. کجا مادر جبران کرد؟ اون روزی که چهل نفر دستایِ علی رو بستن .. دیدن اومد دست انداخت کمربندِ علی رو گرفت .. میگن طوری بدنِ حمزه رو مُثله کرد (مُثله کردن یعنی نشست سر و صورت و تکه تکه کرد .. گوش ها و بینی حضرت رو برید .. سینه ش رو شکافت .. ) میگن هرکی می اومد نزدیک بدن میشد نمی تونست خبر برا پیغمبر ببره .. آقا رسول الله که رسید نوشتن انقدر کنارِ این بدن گریه کرد پیغمبر .. اما یه مرتبه گفتن یا رسول الله خواهرش داره میاد .. آقاجان صفیه خواهر حمزه داره میاد .. پیغمبر فرمود جلوش رو بگیرید نزارید بیاد .. گفتن آقا هرکاری میکنیم میگه باید بدنِ برادرمو ببینم .. لذا نوشتن پیغمبر خدا عبایِ مبارکُ درآورد انداخت رو سر و صورتِ حمزه .. گفتن آقا چرا اینکارُ کردید؟ فرمود این خواهرِ شهیده .. طاقت نداره .. به سمتِ گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود ، پیرهنُ بردن دیر رسیدم من ، سرِ تو بردن ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
مناجات با امام زمان (عج) روحی له الفدا به نفس حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ عمرم گذشت در تب و تاب ندیدنت جان را به لب رساند سراب ندیدنت از روزگار دیدم و چشمم ضعیف شد اما گذاشتم به حساب ندیدنت آتش فشان به سینه ی من موج می زند بر گونه ام چکید مذاب ندیدنت از بس به راه مانده و از بس ندیدمت چشمم به خواب رفته به خواب ندیدنت هر چند تا به حال ندیده ام تو را ولی عادت نمی کنم به عذاب ندیدنت می خواهم ببینمت اگر چه به من دهند صد تا بهشت را به ثواب ندیدنت من ساده گفتم و به من ساده رحم کن از دیده ام بگیر حجاب ندیدنت •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ سید رضا نریمانی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ انقدر روضۀ امام صادق با روضه مادرمون گره خورده... یکی از اصحاب چند روزی غیبت داشت ، آقا سوال کردن کجا بودی؟ چند روزی پای درس ما نیومدی! گفت آقا از شما چه پنهون بچه‌دار شدم ، خدا بهم دختر داده ، آقا یه نگاهی بهش کرد گفت خدا بهش سلامتی بده ، ان‌شاءالله عاقبت به‌خیر بشه ، حالا اسمشُ چی گذاشتی؟ گفت آقاجان چه نامی بهتر از نام مادر شما زهرا ... تا این حرف رو زد امام صادق شروع کرد گریه کردن ... گفت آقاجان نکنه بی‌ادبی کردم! چرا گریه می‌کنید؟ فرمود آخه نام مادر مارو رو بچه‌ت گذاشتی ..؛ یه‌وقت نکنه بهش بی‌احترامی کنی .. یه‌وقت نکنه سرش داد بزنی .. یه‌وقت نکنه کتکش بزنی ... کشید بند طناب و تو را زمینت زد میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد همین که پا شدی از جا دوباره افتادی دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد *یه پیرمرد اگه تند راه بره نفسش زود میگیره ، باید یه‌ کم بایسته استراحت کنه .. اما آقای من و تو رو نذاشتن استراحتی بکنه ...* بلند شو که دوباره جسارتی نکند چه‌ها نگفت به تو هر کجا زمینت زد رسیده‌ای وسط کوچۀ بنی هاشم صدای نالۀ خیرالنسا زمینت زد *یه وقته یه مرد زمین می‌افته ، زود بلند میشه ، یاعلی میگه ، سریع خودش رو جمع‌و‌جور میکنه .. اما نوکرا یه‌وقته یه زن زمین می‌افته .. وقتی یه زن زمین می‌افته خیلی خجالت میکشه ، دور‌و برش‌ُ نگاه میکنه کسی ندیده باشه .. تازه مادر ما باردار بوده .. همچین که زمین افتاد ، امام حسن دستش رو گرفت : پاشو مادر .... یازهرا.... شاعر : خدا لعنت کنه ابن ربیع نانجیب رو ، یه جوری آقامونُ تو کوچه‌ها میبرد ، این آقای من و تو زمین می‌افتاد پا می‌شد .. همه روضه ها باید ختمه به کربلا بشه .. بریم کربلا .. این‌جا گرچه آقا امام صادق زمین می‌افتاد ، آقا رو رو زمین می‌کشیدن ، ولی آی نوکرا دیگه کسی آقای من و تو رو نزده ... همچین که رسید ، منصور دوانقی ملعون سه بار شمشیر رو برد بالا تا آقا رو به شهادت برسونه نتونست ، بعدها ازش سوال کردن پس چرا نکشتی؟ گفت آخه هرباری که شمشیر رو از نیام درآوردم دیدم پیغمبر ایستاده ، هی داره میگه اگه آسیبی به این آقا برسه زنده‌ت نمیذارم .. از غضبِ پیغمبر ترسیدم ... معذرت خواهی کرد از امام صادق گفت آقاجان ببخشید شما رو تا اینجا آوردم ، اگه کاری با من داری بفرما؟! فرمود من کاری باهات ندارم، آدمای تو منو اینجا آوردن، حالا به من میگی کار داری؟ گفت نه منم باهات کار ندارم ، اگه درخواستی داری بهم بگو ، فرمود منو زود برسونید خونه‌م .. الان زن و بچه‌م تو خونه نگرانن .. آخه با این وضع منو از خونه بیرون آوردید اینا الان دلشون بهم ریخته ، تازه درِ خونه‌م رو آتیش زدید می‌دیدم بچه‌ها هی دارن این‌طرف و اون‌طرف میدَوَن ، مضطربن ، نگرانن ... فقط یه جمله بگم .. اینجا امام صادق خیلی نگران زن و بچه‌ش بود ، آقای من و تو هم همچین که تو گودال افتاد .. یه‌مرتبه نگاه کرد دارن سمت خیمه‌ها حمله‌ور میشن .. با یه نیزه شکسته خودشو آروم آروم بلند کرد ، صدا زد هنوز حسین زنده‌ست داره نفس میکشه ، چرا به خیمه‌ها حمله‌ور شدین ... حسین .. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج حنیف طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ گویی مدینه رسم شده خانه سوختن این رسم و شیوه هیچ به شهر دگر نبود آتش اگر به خانۀ من زد هزار شکر .. *اومدن گفتن آقا جان ؛ علت گریه چیه ؟ خانه سوخته ولی الحمدلله کسی آسیبی ندیده .. چرا اینقدر گریه میکنید ؟! چرا اینقدر بی‌تابی ؟!* آتش اگر به خانۀ من زد هزار شکر گر خانه سوخت ، فاطمه ای پشت در نبود می‌سوخت دَرُ فاطمه پشت در بود .. *بارک الله به غیرتتون .. درستم همینه .. دلشو میخوای به دست بیاری برای مادرش گریه کن... آی مادر ..* می‌سوخت در و فاطمه پشت در بود دل از درِ آتش‌زده سوزان‌تر بود چون شمع علی بر سر پروانه رسید ..(اما) شمعی که نبود ، دگر خاکستر بود بر فاطمه فضه بود نزدیک ولی نزدیکتر از کنیز میخِ در بود *شاید بعضیا تعجب کنن شب شهادتِ ، درسته . ولی فرمودند امام صادق نبود ولایت نداشتیم ، کربلا نداشتیم ، گریه نداشتیم روضه نداشتیم .. گفت چند وقته پیش ما نیومدی ! گفت خدا یه دختر بهم داده . سریع پرسید اسمشو چی گذاشتی ؟.. دختر برکته .. صدا زد آقا اسمشو فاطمه گذاشتم .. دید آقا سرشو پایین آورد .. شروع کرد گریه کردن .. اینقدر گریه کرد صورت مبارک رسید نزدیک به زمین ... آقا جان کار بدی کردم ؟!!! گفت بهترین اسمارو گذاشتی اما مراقب باش یه وقت تو صورتش نزنی ، با صدای بلند باهاش حرف نزنی ، بهش پرخاش نکنی ..* آتش اگر به خانۀ من زد هزار شکر گر خانه سوخت فاطمه ای پشت در نبود (ببرمت کربلا ... یه بیت هم بریم کربلا گریزمون باشه ..) بردند اگر به بزم عدو نیمه شب مرا آنجا یزید و چوب تر و تشت زر نبود ... *بارک الله ... دستتو بیار بالا ... هرچی دستت خالیه بگو حسین...* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج مهدی رسولی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شب آخره بی تابم چشای ترم بیداره بغضِ آسمون سنگینه انگاری داره میباره بالا میگیره گریه و ماتم من نمیشه سحر تاریکیِ شب من رسیده دیگه جونِ من به لب من از این زمونه سیرم مدینه کرده پیرم کجایی مادر امشب دیگه دارم میمیرم «غریب امام صادق ...» حالا که دارم میسوزم حالا که تمومه کارم یه غصه ای تو سینه م که داره میده آزارم کسی ندیده اشکای سحرمُ کسی ندیده زخمایِ جیگرمُ واسه کی بگم روضه مادرمُ کوچه پر از مردم شد دستِ گلا هیزم شد دست یکی بالا رفت گوشواره مادر گمشد ... «غریب امام صادق ...» دیگه دارم از حال میرم شده موقعه ی پروازم یه عمریه روضه خونم دلم روضه میخاد بازم میخام روضه ی کربلا رو بخونم روضه ی لب بچه هارو بخونم روضه ی سر و نیزه هارو بخونم با هر نفس با هر آه میگم که یا ثارالله لایومک یومک حسین اباعبدالله •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
با امام زمان (عج) ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ غرقِ در ظلمتیم ما بیا تو که راه آمده دلت با ما با دلِ ما دوباره راه بیا حتم دارم هماره میشنوی دادِ ما را زِ قعرِ چاه بیا رو سیاهم ولی دلم پاک است محضِ این قلبِ بی گناه بیا جان همچون منی که قابل نیست حق این بیرقِ سیاه بیا تا بگریانی ام در این روضه *حضرت دنباله بهانه میگشت مجلس روضه به پا کنه .. دیر اومد ، مدتی نبود گفت کجا بودی ؟! گفت آقا خدا یه دختری بهم عنایت کرده درگیر او بودم ، حضرت فرمود مبارکه ، اسمشُ چی گذاشتی ؟! عرضه داشت با اجازه شما اسم مادرتون فاطمه .. دیدن حضرت رو پا ایستاد شروع کرد گریه کردن ، هی میگه فاطمه .. فاطمه .. فاطمه .. گفت آقاجان جسارت کردم انقدر حالتون دگرگون شد؟! حضرت فرمود نه " آقا اسم بدی گذاشتم ؟! نه هر کسی رو بهش اجاره نمیدن نام فاطمه رو رو دخترش بزاره .. اما حالا که اسم مادر ما رو رو دخترت گذاشتی نکنه یه وقت سیلی تو صورتش بزنی ..* تا بگریانی ام در این روضه تا بسوزانیم زِ آه بیا تا که گردد بقیع همچون قبل باز آباد و رو به راه بیا *ان شالله زنده باشیم ببینیم آقامون همه مونُ صدا میزنه ، برا قبر حضراتِ مظلوم بقیع .. بریم یه قبری یه حرمی مثه امام رضا درست کنیم ..* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج محمد طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ غم می نشست و قلب تو در سینه می گداخت آمد شرارِ زهرُ تو را رو به قبله ساخت آتش زپای تا سرت از بس که آب کرد دیگر کسی ز چهره شما را نمی شناخت ای لحظه لحظه از نفست خِیر دیده شهر تا دیده است دیده تو را قد خمیده شهر اصلا خودت بهانۀ این بارِ روضه ای *تا حالا بهانۀ روضه ، یا برا مادرت یا برا جد غریبت درست میکردی ..* اصلا خودت بهانۀ این بارِ روضه ای پا بر زمین مکوب محاسن سفیدِ شهر شیخ الائمه غصه تو را پیر کرده است این زهر بد به جانِ تو تاثیر کرده است از پیله های روضه که بر تن تنیده ای حالا نفس به سینۀ تان گیر کرده است جانِ به لب رسیده چرا گریه میکنی؟! بر حال شیعه گرم دعا گریه میکنی این آخرین روضۀ بعد از وصیت است بر سر جدایِ کربُبَلا گریه میکنی *امشب تو میگی حسین ، امام صادق هم باهات میگه حسین .. خوب گوش بدی مادرش زهرا هم میگه حسین .. اصلا همه روضه ها منتهیِ به روضۀ ابی عبدالله میشه ..* غیر از تو هم و غم کسی دین نمیشود این قدر صورتش پُرِ از چین نمیشود خیلی شُدید پیر ولی وقتِ احتضار با چکمه سینۀ تو که سنگین نمیشود در بستری ولی تنِ تو پا نمی خورد خواهر ز دیدنِ بدنت جا نمی خورد در آفتاب تشنه رهایت نمی کنند بر پهلوی تو نیزۀ اعدا نمی کنند *اصلاً آقا دوست داره اینجوری روضه بخونیم .. مشغوله درسِ امام صادق (ع) (بشکنه اون دهانی که به اصلِ روضه کار دارن نه به روضه خوان ..) حضرت بالای منبرِ یه وقت دید روضه خوان ابی عبدالله وارد شد حضرت اومد پایین فرمود برو بالا منبر روضه بخوان .. شروع کرد روضه خواندن ، هی مدارا میکنه مقابلِ امامِ .. حضرت فرمود نه ؛ همونطور که بینِ خودتون روضه میخوانید .. شروع کرد روضه خواندن دیدن آقا به پهنایِ صورت داره اشک میریزه ..* وقتی چراغ عمر تو خاموش می شود خاکِ بقیعِ غم به تو آغوش می شود ناموسِ داغ دارِ تو هم مثلِ جدتان با ضرب تازیانه سیه پوش می شود *گفت بعد از همون شبی که آمدن درب خانۀ امام صادقُ آتش زدن ، اومدم خدمت حضرت دیدم سر سجاده نشسته ، خیلی بی قراره خیلی داره گریه میکنه .. گفتم آقا شما مظهرِ صبرید ، الحمدالله کسی آسیب ندید که .. حضرت فرمود تو گمان میکنی من برا خودم گریه میکنم؟! دیشب این بچه هام از ترس هی از این هجره به آن هجره میدویدن .. یادم افتاد بچه های جد مظلومم حسین .. وقتی خیمه ها رو آتش زده بودن ..* حسین .... بر پیکرِ تو زخم مکرر نمیرسد یک بوسه از لب تو به خواهر نمیرسد انگشتر و عمامه و پیراهن و عبا دختر که هست بر کس دیگر نمیرسد ای آسمان به حسرت به اشک شبانه ات سجاده بود و زمزمۀ عاشقانه ات آتش گرفت خانه ات اما تکان نخورد یک لحظه رو سری به سرِ اهل خانه ات شمشیر بر گلوی تو کاری نمی شود بر پیکر تو اسب سواری نمی شود در کوچه هایِ دلهره انگیزه سنگ و چوب بر روی نی سر تو که قاری نمی شود پا برهنه .. یه پیرمردُ دنباله مرکب شبونه بردن باز دوباره .. هیزم به دستا سمت یه خونه هجوم آوردن آه ، سجاده رو از زیر پاش کشیدن و دستاشُ بستن ... همونایی که با لگد زدن به در پهلو شکستن ... رویِ دستام .. جایِ طنابِ شبیه حیدر خیلی غریبه بس که تو راه .. افتاده رو خاک شبیه جدش خد التریبِ آه ، آقایی که دشمن براش سه مرتبه شمشیر کشیده ... پیش زن و بچه ش کسی از بدنش سر نبریده ... *هر جا نشستی صدا منو میشنوی دستور امام صادقِ به ابابصیر ، فرمود اگه میخوای مادرم زهرا رو یاری کنی راهش اینه برا مصیبت جد غریبم ناله بزنی و بگی حسین ، هرچقدر کار باهاش داری زن و مرد یا حسین ....* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ من از نگاه تو دورم ولی تو چشم خدایی چه میشود که دمی دیده ای به من بگشایی تمام عمر کنارِ تو بودم ای دلِ غافل نیافتم که که بودی ، ندیدمت که کجایی چنان که جد تو می رفت در سرای فقیران چه میشود به سرایِ منه فقیر بیایی دم و نفسم خسته شد ندیدمت آخر بیا بگو چه دعایی کنم که رخ بنمایی دلم به دست و لبم در دعا و دیده به راهت مگر به فیض نگاهی دلم زکف بربایی دلِ مریض مرا ای مسیحِ آلِ پیمبر تو نسخه ای تو طبیبی تو مرهمی تو دوایی بیا که خاک قدم هات را به دیده گذارم بیا که زنگ زِ آیینۀ دلم بزدایی به دورِ کعبه که گشتم به یاد رویِ تو گشتم تو کعبه ای تو مقامی تو زمزمی تو صفایی تو سجده ای تو رکوعی تو نیتی تو قیامی تو ذکری و تو قنوتی تو حمدی و تو قیامی بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ که هست به قرآن به شان توست تو تنها بَقِيَّتُ لَه مایی ای چو خورشید سرتاپا نور چشم بد باد از جمالِ تو دور ای که در بین چهارده صدیق شد به صادق وجودِ تو مشهور گر کسی را بُوَد هزاران چشم بی چراغِ تو کور باشد کور با ولایِ تو در حیات ، حیات بی وجودِ تو آفرینش گور تو سلیمان و علم رانِ ملخ خلق عالم در آستانت مور عالمی را دهد بصیرتِ علم بوبصیرت اگر شود مامور از زبانِ مقدسِ تو شنید آنچه موسی شنیده بود به طور هم تویی هفت بحر را گوهر هم تو خورشید شش فروزان نور وحی پیش از ولادتِ جبریل بوده در سینه ی شما مستور گر اشارت کنی چو مورِ ضعیف پای مالِ تو میشود منصور چهره ت را صلابتِ نبوی ست بازویت را شجاعتِ علوی ست دشمنی با تو خشم نِیران (جمع نار) است دوستی با تو روحِ ایمان است دانشِ خلق پیشِ دانشِ تو قطره ای در کنارِ عمان است به اروپا دگر نیازش نیست هرکه شاگردِ این دبستان است یکی از پیروانِ مکتبِ تو پیرِ ما جابربن حیان است پدرِ شیمی اش همه خوانند سیزده قرن اینست عنوانش علم را گفته اند از آغاز علم ادیانُ و علم ابدان است به خدا این دو علم را زِ ازل ریشه در خاندانِ قرآن است پیرِ آن خاندان تویی که وجود از کلام تو نور باران است بار بردارِ کوی جهل شود هر کزین خاندان گریزان است سخنِ تو همه چراغِ دل است دم تو عیسی تن و جان است من اتاکم نجا به شانِ شماست انما نیز شاهدِ آن است هرکه او جانبِ شما آرد چهارده مشعلِ هدی دارد ای تمامیِ دین ولایتِ تو وی کتابِ خدا حکایتِ تو طاعتِ جن و انس و حور و ملک همه هیچ است بی ولایتِ تو نیست راضی خدای عزوجل هرگز از بنده بی رضایتِ تو علم جهل است بی چراغِ شما عقل کور است بی هدایت تو میدرخشد به صفحه ی تاریخ همچو مه بر فلک روایتِ تو دانشِ اهلِ مشرق و مغرب نمی از بحرِ بی نهایتِ تو هوی منصور برد زخشم سیاه نعره میزد میانِ فوج سپاه که من امروز امام صادق را میکشم میکشم خداست گواه دادجلاد را چنین دستور که چو برداشتم ز فرق کلاه باید از تیغِ تو شود خاموش در همان لحظه نورِ پاکِ اله بود در این سخن که آوردند مظهر الله را به قربانگاه با ورود ولیِ حق منصور جست از جایگاهِ خود ناگاه بوسه بر مقدم‌امام نهاد جای دادش به تختِ عزتُ و جاه گفت‌ یا سیدی فدات شوم سرِ منصور خاکِ این درگاه بزم گردید خلوت و منصور کرد یارانِ خویش را آگاه گفت دیدم یک اژدهای عظیم کرد بر من به خشم و کینه نگاه خواست قصرِ مرا فرو ببرد که چه میخواهی از ولی الله من به خود همچو بید لرزیدم دست و پایِ امام بوسیدم ای فدای لعلِ گوهر بارِ تو هرچه گردد کهنه جز آثارِ تو از تو دل دریای نور داور است چون بهارِ مجلسی پر گوهر است شیعه را از تو زلالی صافی است کافیِ شیخِ کلینی کافی است شیعه باشد تا قیامت روسفید کز تو اش پیریست چون شیخ مفید مشعل تقوا و دین داری ز توست شیخ طوسی شیخ انصاری ز توست گوهر بحرالعلوم از بحر توست ابن شهر آشوب ها از شهرِ توست مکتبت شیخِ بها می پرورد سیدِ طاووس ها می پرورد در ریاض فضل تو شاخه گلی ست کیست آن گل شیخ حر عاملی ست ما ازین مکتب کتاب آموختیم ما ازین مشعل چراغ افروختیم این شعارِ ما به هر بام و دری ست اهل عالم مذهب ما جعفری ست •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
روضه و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ حاج حسین رجبیه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای فروغت تافته در سینه ها روشن از تصویر تو آیینه ها تا تو هستی پیشوای مذهبم ذکر حق آنی نیفتد از لبم ذره ای از نور خورشیدِ توام هرچه ام در معرضِ دیدِ توام مذهبم را بر مذاهب برتری ست ایده و مشی و مرامم جعفری ست کیستم؟ نه شافعی ، نه حنبلی نیستم جز پیرو آل علی .. گفتنِ یک یا علی به صدق و ارادت بِه بُوَد از صد هزار سال عبادت *هر کی میتونه با تمام وجود اسم امیرالمومنین رو ببره مثه اون خانمی که صدا میزد اهل مدینه : گر همه باشید خصم جان او من به جان باشم بلا گردانِ او من امیرالمومنین می دانمش پیشوای مسلمین می خوانمش هر چه آید پیش زهرا و علی ست اول و آخر کلامش یا علی ست ـــــــــــــــــ عشقِ منو تو چه ماجرایی دارد این قصه چه شاهی و گدایی دارد من بین و صفا و مروه هم میگویم ایوان نجف عجب صفایی دارد ـــــــــــــــــ باید که تو را حضرت منان بنویسد در حد قلم نیست که قرآن بنویسد هر دستِ گدایی که به سویِ تو دراز است مفهون قنوتی ست که در بینِ نمازست سمتِ حرم توست دم باز روانه ای تیر غمت را دلِ عشاق نشانه ایوان دلم خاک ، طلایی بده مولا قدری به منه خسته بهایی بده مولا آن چیز که در حج و طواف است ؟ نشانه ست مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه ست تکفیر نما عقربۀ قبله نما را چون اوست که سمتِ تو نشان داده خدا را احمد به خدا غیرِ علی یار نمی خواست پیغمبرِ ما همسفرِ غار نمی خواست رفتند به بیراهه و خوردند به بن بست تا بوده علی بوده و تا هست علی هست شاعر : گرچه در خاک رفت پیکرِ تو دیگر از تن جدا نشد سرِ تو دود و آتش ز خانه ات برخاست اما ، پشت در جان نداد همسرِ تو *امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اونایی که برا مادرِ ما بلند بلند گریه میکنن .. گفتن اقا چرا؟! فرمود آخه مادرِ ما رو جوان مرگش کردن ..* رنگ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد فاطمه ظرفیت کل ولایت را داشت وقت افتادنِ او ایل و تباری افتاد انقدر ضربۀ پا خورد به در تا که شکست آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد بعد یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم فضۀ خادمه آخر به چه کاری افتاد خواست تا زود خودش را برساند به علی پی این خواستنِ خود دو سه باری افتاد ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند به رویِ مسجدیان گرد و غباری افتاد غیرتِ معجرِ او دست علی را واکرد همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد وقتِ برگشت به خانه همه جا خونی بود چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد شاعر : علامۀ امینی تو مجلس نشسته بود ، منبری گفت آی مظلوم حسین .. دیدن رگایِ گردنِ امینی متورم شد ؛ بلند شد گفت چرا نمیگی آی مظلوم علی ؟!.. گفت علامه آخه هیچ کسی مثه امام حسین مظلوم نیست" امینی گفت با یه سند ثابت میکنم یعسوب‌ الدین عین الله از پسرشم مظوم تره .. میگه وقتی امینی سندش رو گفت همه عمامه برداشتند شروع کردن به غربتِ حضرت امیر گریه کردن .. امینی گفت سید ابن طاووس مینویسه : تو گودیِ قتلگاه تا رمق به بدنِ ابی عبدالله بود کسی متعرضِ خیام ابی عبدالله نشد .. یه وقت یه ولدالزنایی داد زد حسین زنده ای؟! .. ما داریم‌ میریم سمتِ خیمه هات ... دیدن به یه نیزۀ شکسته ای تکیه کرد گفت یا شیعه آل ابی سفیان اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید .. تا من زنده ام سراغِ زن و بچه ام نرید .. ولدالزنا به اسبش زد گفت حسین راست میگه ما عربیم ، برگردید .. امینی گفت اینجا اینجوری بود (اونایی کا اهلِ لطمه اید ) اما تو کوچۀ بنی هاشم .. دست انداخته بود به قلاب کمربند علی .. چهل نفر از یه طرف مادرِ ابی عبدالله از یه طرف .. چهل نفر حریف نشدن .. حرام زاده رو کرد به قنفذ ، گفت دستشُ کوتاه کن .. جلو امیرِ خیبر چنان با قلاف ... •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
عرض توسل ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد الصّادِقِ، خازِنِ الْعِلْمِ، الدّاعى اِلَيْكَ بِالْحَقِّ، النُّورِ الْمُبينِ، اَللّهُمَّ وَكَما جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلامِكَ وَوَحْيِكَ وَخازِنَ عِلْمِكَ وَلِسانَ تَوْحيدِكَ، وَوَلِىَّ اَمْرِكَ وَمُسْتَحْفِظَ دينِكَ، فَصَلِّ عَلَيْهِ اَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَصْفِيائِكَ وَحُجَجِكَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ از غربتت چشمان ما را اختیاری نیست بر رویِ قبرِ خاکی ات سنگ مزاری نیست کاشانه ام آباد باشد ، قبرِ تو خاکی! جانم به قربانت مرا دیگر قراری نیست با این همه شاگرد ماندم از چه در کوچه در شام فتنه عاشقی و جان نثاری نیست اشرار یثرب ناسزا و هیزم و آتش این رسم رسمِ بردنِ پرهیزکاری نیست افتاده ای بر خاک کوچه ، بهتر از صحراست حداقل در معبرت تیزیِ خاری نیست خاکی شده پیشانی ات اما به رخسارت از ضربِ سنگی تیز خونِ تازه جاری نیست عمامه ات افتاد از رویِ سرت اما دورت برایِ غارتت داد و هواری نیست *گفت منصور دوانقی (لعنت الله علیه) بعد ازین هر کسی رو میخواستی بفرستی دنبالِ من هر ساعتی خواستی بفرست اما دو تا چیز و رعایت کن ... یکی این که خانۀ من در داره اگه درب بزنید بیدارم .. چرا از دیوار اومدن .. دوم ، این بد دهنُ دیگه نفرست سراغ من .. میخوام بگم امام صادق یه نفر یه حرف زد ، خیلی ناراحت شدی .. بمیرم برا اون بچه هایی که از کربلا تا شام همش ناسزا شنیدن ...* •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
و توسل ویژۀ شهادت حضرتِ امام صادق علیه السلام به نفسِ استاد شیخ حسین انصاریان ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ما که امروز نبودیم‌ مدینه ، امروزی که میگم یعنی هزار و چهارصد سالِ پیش .. اگه بودیم خب میرفتیم تو حیاط خانۀ امام صادق علیه السلام می ایستادیم ، گریه میکردیم ، میدیدم موسی ابن جعفر با برادرش بدنِ حضرتُ دارن میارن برا غسل دادن .. گریه میکردیم یقیناً تحملش رو نداشتیم اماممون رو کشته بودن ، بدنشُ میدیدم ، میدیدیم هیچ زخمی هم نداره آثاری هم از زهر در پوست بدن نیست ، ولی دلمون می سوخت ناراحت بودیم ، قلبمون آتش می گرفت .. گریه مون اون وقت بیشتر میشد که بدن رو کفن میکردن دیگه میخواستن از چشم ها دور بکنند ؛ دنبالِ جنازه میومدیم قبرستانِ بقیع میدیدم موسی ابن جعفر خودش رفت تو قبر .. بدنِ بابا رو خواباند رو به قبله .. بندِ کفنُ باز کرد صورت رو خاک گذاشت بنی هاشم و فرزندانِ دیگه اومدن زیرِ بغلِ موسی ابن جعفرُ گرفتن از قبر آوردن بیرون ؛ اینجا یه پسر پدرُ دفن کرد .. مردم طاقت نیاوردن بزارن پسر بمونه کنار قبر گفتن این داغ دیده ست نباید بدنِ بابا رو ببینه .. قبرُ پوشاندن و بستنُ موسی ابن جعفرُ آوردن خانه . طبیعیِ زیرِ بغلِ داغ دیده رو بگیرن ، طبیعیِ داغ دیده رو تسلیت بدن .. اینجا پسر کنار بدنِ بابا بود کربلا برادر کنارِ بدنِ برادر بود .. قبر هم نبود ، اجازه ی دفن هم نمیدادن ، یعنی حتی لشگر یزید حق دفن کردنِ قمرِ بنی هاشمُ از ابی عبدالله صلب کرده بود .. با بدنی روبرو شد که فرق شکافته بود .. دست راست و چپ از بدن جدا شده بود .. فرقِ شکافته رو ، رویِ دامن گذاشت .. دیده بگشا که طبیبت سرِ بالین آمد دیده بگشا که حسین با دلِ غمگین آمد •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
ایران تحت فرامین علیست.. |⇦• زیبا ویژۀ دهۀ کرامت و میلاد حضرت امام رضا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ ایران ، تحت فرامین علیست ایران ، عزتِ آیین علیست سلطان در همۀ دهر رضاست ایران ، عرصۀ شاهین علیست مشهد دُّر شرف دنیاست مشهد دُّر صدف زهراست ایران خاک کف پای عشق مشهد دُّر نجف مولاست شَمسُ الشُّموس حضرت مُولَا المَوالی و سلطان زمین و آسمانی روحُ النُفوسِ عالَمِ عشق و معانی و مصداق امام مهربانی افلاک در تب باران شهاب در خاک بارش باران گلاب آمد رایحه ی خاک بهشت ماه سلسلۀ ابوتراب عبد دربار خراسانیم پای این بیعت و پیمانیم این عشق تا بوده همین بوده تا هست ما رعیتِ سلطانیم در میزنم، بر خاک تو، سر میزنم، از جام حیدر میزنم پر میزنم تا ملکوت طلایی هوای گنبد تو عاشق منم که می تپد این دل به سینه ام به شوق مشهد تو ایران ، تحت فرامین علیست ایران ، عزتِ آیین علیست سلطان در همۀ دهر رضاست ایران ، عرصۀ شاهین علیست شاه با اصل و نسب تویی سلطان در عجم و عرب تویی شور شیعۀ اِثنی عَشري نور سلسلةُ الذهَب تویی کشور یعنی به هوای تو پرواز در صحن و سرای تو خورشید هر آینه می گردد دور گنبد طلای تو ... صاحب الزّمان زائر و تو میزبان او و احمد و موسی و مسیحی چه آسمان و چه حرم با شکوهی و چه شوری و چه صحن و چه ضریحی!! عزّت به خاک ما داده رضا اینجاست کشور آباده رضا اینجا درد همه دوا شده... پیش پنجره فولاده رضا دربار، درباره امامه عشق زوار در بیت الحرامه عشق روح انقلاب اسلامی اینجاست چشمۀ قیامه عشق آقای من، دست فقیرم به دامنت بیا و این درده مرا دوا کن مولای من بیا و دوباره دل مرا از این حرم راهیه کربلا کن... جانم حسین ... شاعر: •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam