✨
#خاطره
هر سال #فاطمیه ده شب #روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا #چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه..
به جایی که #امام_حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که #بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند #حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد..
#قاسم_بن_الحسن
🆔 Eitaa.com/baghdad0120
چ42:
✨
#خاطره
گاهی اوقات #شهادت تاثیرش از موندن بیشتره
توی #فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود.
با همه رو بوسی و #احوالپرسی میکرد.
نگران شدم! قبل اینکه برسیم پای #هواپیما، همراه شدیم.
توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم. دستش را فشار دادم و گفتم: «#حاجی ! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی میافته برات...»
گفت: «این #مردم خیلی #عزیز هستن»
بعد با لحن شوخی گفت:
«تو که از شهادت نمیترسیدی!»
#قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم:
«حاجی من نگفتم از شهادت میترسم!»
صد تا مثل من فدای شما بشه.
شما الان امید #بچه_یتیمها هستید. شما الان #امید بچههای #مظلوم عراق و.. هستید»
خندید و گفت:
«نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره»
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨
#خاطره
گاهی اوقات #شهادت تاثیرش از موندن بیشتره
توی #فرودگاه دور و بر حاجی شلوغ بود.
با همه رو بوسی و #احوالپرسی میکرد.
نگران شدم! قبل اینکه برسیم پای #هواپیما، همراه شدیم.
توی اتوبوس هر دو از یک میله گرفتیم. دستش را فشار دادم و گفتم: «#حاجی ! مواظب باش، یه وقت خدایی نکرده یکی چاقویی داره، اتفاقی میافته برات...»
گفت: «این #مردم خیلی #عزیز هستن»
بعد با لحن شوخی گفت:
«تو که از شهادت نمیترسیدی!»
#قیافه حق به جانب گرفتم و گفتم:
«حاجی من نگفتم از شهادت میترسم!»
صد تا مثل من فدای شما بشه.
شما الان امید #بچه_یتیمها هستید. شما الان #امید بچههای #مظلوم عراق و.. هستید»
خندید و گفت:
«نه، گاهی اوقات شهادت تاثیرش از موندن بیشتره»
📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨🇮🇷
_حاج قاسم خاکی بود | #خاطره
در منزل شهید حاج #قاسم_سلیمانی پسر کوچکتر #شهید_کاظمی این خاطره را برایم تعریف کرد: ایشون گفتند، سالهای قبل یکبار ایشان میخواستند #کرمان بروند، من هم از ایشان خواستم همراهشان بروم، گویا به یک مراسم #عروسی دعوت بودند ، گفت روی میز پذیرایی ،جلوی ایشان ظرف و پذیرایی ویژه تری نسبت به بقیه گذاشته بودند، که از این کار #حاجی ناراحت شده بود و از صندلی آن میز بلند شده بود.
_راوی فرزند #شهید شیخ شعاعی
#hero
#baghdad0120
#جان_فدا
#ساعت_عاشقی
#لیله_الرغائب
#به_یاد_فرمانده
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قاسم_بن_الحسن
eitaa.com/Baghdad0120