شهیدمهدیباکری به #روایت_همسر :
.
#قسمت_هفدهم
.
#اهواز بیشتر اوقات خانه بودم،با خانم جعفری؛همسایه ی پایین اُخت شده بودم کار شوهرش طوری بود که شب می آمد خانه،چون خانه مان نزدیک به راه آهن بود، بسیجی ها که با قطار میرسیدند اهواز، یک سر می آمدند،استراحت میکردند یا یک شب می ماندند. فاطمه و پسرش احسان امده بودند پیشمان...
عملیات فتح_المبین شروع شده بود و خانه پر رفت وآمد بود...
آخرهای عملیات خبر رسید برادر صاحب خانه شهید شده،از این طرف حمید آقا و آقای طریقت آمدند وگفتند"ما میخواهیم بریم دزفول"
من تک و تنها میشدم. باهاشان رفتم مراسم برادر دوستم، مهدی آمد؛ #پیشانی ترکش خورده اش را بسته بود...با هم رفتیم ارومیه،شب توی راه بودیم، از سحر منتظر بودیم ماشین بایستد، #نماز_صبح بخوانیم،میخواست به قهوه خانه ای جایی برسد. جاده بود وبیابان، تا میرسیدیم به خوی، نماز غذا میشد
#مهدی جوش میزد،آخر بلند شد و به راننده گفت همانجا نگه دارد، #کُتش را پشت و رو کرد که من روی آن بایستم و خودش روی #خاکها نماز خواند...
#مهدی_آدم_مقیدی_بود. .... یادم هست برای یکی از آشنایان که به خاطر دیدن عملکردهای غلط بعضی از آدمهای که دست اندر کار بودند، در #نمازش کاهل شده بود، نامه نوشت برایش نوشت که نماز ارتباط انسان با خدا است و هیچ ربطی به #مسائل_سیاسی و _اجتماعی ندارد، در هیچ شرایطی نباید ترکش کرد... #ادامه_دارد
#سردارجاویدالاثرمهدیباکری #نماز #نمازاولوقت #رابط عاشق ومعشوق #عبادت #اخلاص
.
#نکته: برای عبادت خالصانه وعاشقانه بامعبود نباید هیچ چیز درما تاثیر بذارد همانطور که آقامهدی فرمودن ربطی به مسائل سیاسی واجتماعی ندارد ودر هرشرایطی ماباید نمازبخونیم وتحت تاثیردیگران قرارنگیریم وکوتاهی نکنیم.خدایاعاقبت ماراختم بخیرکنه ان شاءالله. التماس دعای فرج
#شادی_روح_شهدا صلوات
@bakeri_channel