سلیمان کتانی:
درآمدن به «آستان سخنان علی بن ابی طالب» کم حرمت تر از درآمدن به محراب نیست.
#با_شیفتگان_نهج البلاغه ۶۱
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵عدالت طلبان در ترازوی عدالت
عدالت طلبان در جستجوی عدالت، حق مردم را از حاکمیت مطالبه میکنند. این کار برای عدالتطلبی لازم است اما کافی نیست چرا که اگر مردم حقوقی بر گردن حاکم اسلامی دارند حاکم اسلامی نیز حقوقی بر گردن مردم دارد. حق حاکم و حریم حاکم اسلامی، حق مهمی است که درباره آن گفته شده است: «یکی از مهمترین مصالح، حفظ حریم امام عادل است» (دراسات فی ولایةالفقیه" ج 2 ص 592).به عبارت دیگر: حق بین حاکم و مردم یک حق دوسویه است.
عدالتطلبان وقتی به یکی از دو سویهی این حق، تأکید و از سویهی دیگرش غفلت کنند، از عدالت دور شدهاند.
🔻نمونههایی از سخنان امیرالؤمنین علیه السلام در تأکید بر دوسویگی حق حاکمیت و مردم:
1️⃣فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً بِوِلَايَةِ أَمْرِكُمْ وَ لَكُمْ عَلَيَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلَ الَّذِي لِي عَلَيْكُم از #خطبه216
(خداوند سبحان از طریق ولایت بر شما حق مرا بر گردن شما نهاده و برای شما نیز چنین حقی را بر گردن من نهاده است).
2️⃣و أُخْصُصْ رَسَائِلَكَ الَّتِي تُدْخِلُ فِيهَا مَكَايِدَكَ وَ أَسْرَارَكَ بِأَجْمَعِهِمْ لِوُجُوهِ صَالِحِ الْأَخْلَاقِ مِمَّنْ لَا تُبْطِرُهُ الْكَرَامَةُ #نامه_53
(... نامه هایی را که در آن تدابیر و اسرار حکومتی ات را درج میکنی، تنها به کاتبی بسپار که بیش از هر کسی جامع صلاحیتهای اخلاقی باشد [یعنی] کسی باشد که وقتی به او احترام مینهی، آنقدر به سُکر و سرمستی نیفتند که جسارت ورزد و در حضور جمع با تو مخالفت بکند).
3️⃣إذَا أَدَّتْ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى الْوَالِي إِلَيْهَا حَقَّهَا عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ ...وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ. #خطبه_167
(وقتی مردم #حق_حاکم را و حاکم [نیز] حق مردم را رعایت کند، حق در جامعه عزت پیدا میکند .... و طمع دشمنان بریده میشود).
چنیین مضمونی در پاسخ امام رضا(ع) به نامه محمد بن سنان، نیز بیان شده است. ایشان نیز علت حرمت فرار از جنگ را استخفاف امام عادل که خود موجب جرأت و اعتماد به نفس دشمن میشود، ذکر فرمودهاند. (حرم الله الفرار من الزحف لما فيه من الوهن فى الدين و الاستخفاف بالرسل و الائمة العادلة و ترك نصرتهم على الاعداء...لما فى ذلك من جراة العدو على المسلمين)
#با_معارف_نهج البلاغه 232
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵راز استناد امیرالمؤمنین به شعر امرؤالقیس در خطبه 162
1️⃣پدرامرؤ القیس در یک جنگ توسط دشمنان کشته شد. خودش از معرکه گریخت. در حال گریز، شترانش را هم غارت کردند و بردند. به رئیس یک قبیله پناه برد. او به امرؤالقیس گفت اسب و راحلهات را بده تا غارتگران شترهایت را تعقیب بکنم و شترانت را پس بگیرم. شیخ رفت ولی بدون اسب برگشت! چون دشمن اسب امرؤالقیس را نیز با ترفندی از شیخ دزدید! یعنی امرؤالقیس هم پدرش را از دست داده بود، هم شترانش غارت شده بود و هم حالا دیگر پیاده بود یعنی اسبش هم از دست رفته بود. در چنین حالتی امرؤالقیس قصیدهای سرود و خطاب به شیخ گفت:
«وَ دَعْ عَنْكَ نَهْباً صِيحَ فِي حَجَرَاتِه... : رها کن غارت آن شتران را که شهرتش در همه جا پیچید»
2️⃣امیرالمؤمنین نیز #خطبه_162 را در پاسخ ابندودان اسدی که در گرماگرم صفین از او درباره سقیفه و غصب خلافت توسط خلفا سوال میکرد، ایراد فرمودند. مشکل سؤال ابندودان این بود که سپاه امیرالؤمنین پر از فرماندهان و جوخههایی بود که شیخین را قبول داشتند! و طرح چنین سؤالی در این موقعیت میتوانست انسجام سپاه را به هم بزند!
حضرت پس از بیان این نکته که اینجا جای طرح این سؤال نیست به این شعر امرؤالقیس تمسک کردند و بعد فرمودند: آن سخنان را رها کن که مشکل امروز ما معاویه است (هَلُمَّ الْخَطْبَ فِي ابْنِ أَبِي سُفْيَان).
3️⃣به نظر میرسد امام با استناد به شعر امرؤالقیس میخواستند اشاره کنند که من با خلفا پدرکشی دارم (شهادت حضرت صدیقه)، شترانم را نیز غارت کردهاند (غصب فدک و خلافت) اما امروز مشکلم معاویه است که میخواهد مرا از کرسی خلافت پیاده کند. مسأله امروز را دریاب و سخن از اموری که امروز در اولویت نیست نگو.
#تقریب
#با_معارف_نهج البلاغه 233
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
19.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپ / صبر برای هدف بزرگ تر✅
✍️صبر امیرالمومنین(ع) و استراتژی ایشان برای حفظ نظام ✅
.
.
🖥 برنامه #بیان_امیر
📅1401.7.17
🗣با کارشناسی #استاد_عشایری
✨✨ کلیپ های تقطیع شده این برنامه در کانال آرشیو شبکه جهانی ولایت در تلگرام به آدرس زیر قابل دسترسی است✨✨
🔹velayattv_archive ✨
🆔@velayattv
♦️لینک برنامه کامل در یوتیوب :
🌐https://youtu.be/0hAfKb9NAz8
♦️لینک برنامه کامل در آپارات :
🌐https://www.aparat.com/v/cFVZ3
بسم الله
🔵علی و ایرانیان
عمر بن خطاب معتقد بود ایرانیها مجوسی و بیدین هستند و نمیشود از آنها جزیه گرفت (جزیه گرفتن مخصوص اهل کتاب است نه کفار) برای همین پس از فتح ایران، میخواست همه ایرانیان را به دلیل مجوسی بودن، به قتل برساند اما علی بن ابیطالب علیه السلام جلوی او را گرفت و به او فرمود: حق کشتن آنان را نداری چون آنها برای خودشان دین و کتاب آسمانی داشتهاند بنابراین باید آنها را نیز اهل کتاب قلمداد کنی.
پس از این سخن علی، عمر ایرانیان را در دین خودشان آزاد گذاشت.
📌و لما فتحت بلاد العجم، أراد عمر بن الخطاب أن يقتل المجوس و أن لا يقبل منهم الجزية. فقال عليّ (ع) انّه كان لهم نبىّ و كتاب، فيجب أن تستنّ فيهم بسنّة أهل الكتاب؛ فأقرّهم حينئذ على ملّتهم. و لو لا أنّ معهم رسم من رسوم الأنبياء (ع) و إن كانوا قد خلطوه بالبدع، لما كان يوجد فى مملكة الاسلام مجوسى.
📚(اعلام النبوة ابوحاتم رازی ص 176)
#با_معارف_نهج البلاغه 234
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵ترجمه کلمه «المتعسف» در حکمت 320
#حکمت_320: وَ قَالَ (عليهالسلام) لِسَائِلٍ سَأَلَهُ عَنْ مُعْضِلَةٍ: سَلْ تَفَقُّهاً وَ لَا تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ الْجَاهِلَ الْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ الْمُتَعَنِّت
«بپرس براى آموختن نه براى به مشكل افكندن، زيرا نادانى كه در صدد فراگيرى است مانند داناست اما عالمى كه به بيراهه رود به سان نادان است».(ترجمه شرح نهج البلاغه ابن ميثم، ج 5 ص 681)
🔻کلمه «تعسّف» را لغویان به «سیر و سفر در بیابانی بینشانه و بیتابلو بدون هدایت و راهنما» برگرداندهاند. «کاری را بدون تأمّل و اندیشیدن به دست گرفتن» (ركُوبُ الأَمْرِ بلا تَدَبُّرٍ و لا رَويَّةٍ) را نیز از معانی تعسّف دانستهاند. از بین لغویان، طریحی «ظلم» را به عنوان معنای دومی برای این کلمه ذکر کرده است.
👈در میان مترجمان نهج البلاغة تعبیر «العالم المتعسف» به «عالم بیانصاف»، «عالم اشکالتراش و بداندیش»، «دانائى كه قصد او ايجاد شور و شر ميباشد» و ... برگردانده شده و کمتر مترجمی معنای دقیق این کلمه را به دست داده است.
📌البته در عربی معاصر کلمه «تعسف» به معنای تکلف و خود را به مشقت افکندن به کار میرود. شاید برای همین هم بوده که یکی از شارحان (توضیح نهج البلاغة ج 4 ص 417) با ابتلا به #مغالطه_تاریخی، کلمه را به معنای عربی معاصرش برگردانده و نوشته است: «و انّ العالم #المتعسّف الملقى نفسه فى العسف و المشقّة بسبب المجادلة و الرياء»
#با_مترجمان_نهج، شماره 76
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵آیا عمل به عهدنامه مالک اشتر موجب شکست حکومتها نمیشود؟
(حاضرجوابی عالم شیرازی در برابر مقام قاجاری)
📢شهید مطهری ره: يكى از علماى فارس آمده بود تهران. در مسافر خانه پولهايش را مىدزدند، او هم هيچ كس را نمىشناخته و مانده بوده كه چه بكند. به فكرش مىرسد كه براى تهيّه پول، فرمان امير المؤمنين به مالك اشتر را روى يك كاغذ اعلا با يك خطّ عالى بنويسد و به صدر اعظم وقت هديه كند تا هم او را ارشاد كرده باشد و هم خود از گرفتارى رها شود. اين عالم محترم خيلى زحمت مىكشد و فرمان را مىنويسد و وقت مىگيرد و مىرود.
صدر اعظم مىپرسد اين چيست؟ مىگويد فرمان امير المؤمنين به مالك اشتر است.
صدر اعظم تأمّلى مىكند و بعد مشغول كارهاى خودش مىشود. اين آقا مدّتى مىنشيند و بعد مىخواهد برود، صدر اعظم مىگويد نه، شما بنشينيد. اين مرد محترم باز مىنشيند. مردم مىآيند و مىروند. آخر وقت مىشود، بلند مىشود برود؛ صدراعظم مىگويد نه آقا! شما بفرماييد. همه مىروند غير از نوكرها. باز مىخواهد برود. مىگويد نه شما بنشينيد، من با شما كار دارم. به فرّاش مىگويد در را ببند هيچ كس نيايد.
بعد به اين عالم مىگويد: اين را براى چه نوشتى؟ مىگويد چون شما صدر اعظم هستيد فكر كردم اگر بخواهم به شما خدمتى بكنم هيچ چيز بهتر از اين نمىشود كه فرمان امير المؤمنين را كه دستور حكومت و موازين اسلامى حكومت است براى شما بنويسم.
صدر اعظم مىگويد: بيا جلو! و يواشكى از او مىپرسد: آيا خود على به اين عمل كرد يا نه؟
عالم مىگويد: بله.
صدراعظم مىگويد: خودش كه عمل كرد جز شكست چه نتيجهاى گرفت؟ چه چيزى نصيبش شد كه حالا تو اين را آوردهاى كه من عمل كنم؟
آن مرد عالم گفت: تو چرا اين سؤال را جلو مردم از من نپرسيدى و صبر كردى تا همه مردم رفتند، حتّى نوكرها را بيرون كردى و مرا آوردى نزديك و يواشكى پرسيدى؟ از چه كسى مىترسى؟ از اين مردم مىترسى. تو از چه چيز مردم مىترسى؟ غير از همين على است كه در فكر مردم تأثير كرده؟ الآن معاويه كجاست؟ معاويهاى كه مثل تو عمل مىكرد كجاست؟ تو خودت هم مجبورى به معاويه لعنت كنى. پس على شكست نخورده، باز هم امروز منطق على است كه طرفدار دارد، باز هم حق پيروز است.
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج3، ص: 442
#با_شیفتگان_نهج البلاغه 62
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
30.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥جذابیت نهج البلاغه✅
✍️ دکتر زکی مبارک؛ استاد مصری که مجذوب کلام امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه شد✅
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵ترجمه کلمه «أمِرَ»
واژهی «أمَرَ یأمُرُ» به معنای فرمان دادن و یک فعل متعدی است اما «أمِرَ یأمَرُ» به معنای فراوان شدن و یک فعل لازم است. (امِرَ القوم: کثروا) این کلمه در خطبه 16 نهج البلاغه به کار رفته است:
«حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِكُلٍّ أَهْلٌ فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِيماً فَعَلَ وَ لَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ فَلَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَيْءٌ فَأَقْبَلَ» #خطبه_16
حقى است و باطلى. گروهى هواداران حقاند و گروهى پيروان باطل. اگر باطل و پیروانش کثرت بیابند، عجب نیست که از دیرباز چنین بوده است و اگر هواداران حق کم شد، ای بسا [روزگاری رسد که افزون گردند] و امید است [که افزون شوند] هرچند کم اتفاق میافتد که آنچه پشت کرده [دوباره] بازآید.
🔻در برخی از ترجمههای نهج البلاغه جمله «فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِيماً فَعَل» که در آن «أمِرَ» به معنای «فراوان شد» به کار رفته، به درستی برگردانده نشده است!! در زیر برگردان برخی مترجمان از جمله «فلئن أمِرَ الباطل» را میبینید:
1️⃣آیتی: اگر پيروان باطل سرورى يابند... ❌
2️⃣مبشری: پس اگر هر آينه امروز باطل فرمانگذارى و حكومت مىكند... ❌
3️⃣دشتی: اگر باطل پيروز شود... ❌
4️⃣آقامیرزایی: اگر پيروان باطل بسيار باشند.... ✅
5️⃣فیض: پس اگر باطل بسيار باشد ... ✅
6️⃣انصاریان: اگر باطل بسيار باشد... ✅
#با_مترجمان_نهج، شماره 77
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
لینک کانال↙️
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵چرا علی علیه السلام از فضائل خودش سخن میگفت؟
1) خلفا بویژه خلیفه دوم، در طول حکمرانی خودشان به بهانه منع کتابت حدیث، جلوی انتشار فضائل علی علیه السلام را گرفتند. جامعه جدید اسلامی به دو دلیل اصلا با فضائل علی علیه السلام آشنا نبود: یکی به این دلیل که قلمرو کشور اسلامی به وسیله فتوحات توسعه یافت و در خراسان و ایران و مصر و شامات و آندلس و عراق، اسلام با قرائت خلفا (که در آن اثری از فضائل علی ع نبود) منتشر شده بود و دوم آنکه در مدینه و حجاز هم، سی سال ممنوعیت نقل احادیثِ فضیلت علی (ع)، موجب شده بود جوانان سی تا چهل ساله که اصلا فضائل علی را نشناسند و قدیمیها هم یا فراموش کرده بودند یا از ترس خود را به فراموشی زده بودند!
2) با اینکه برتریِ اهل بیت، بویژه علی علیه السلام، بر همهی امت، از مقبولات اولیهی عصر پیامبر بود (لا یقاس بأهل البیت احدٌ) ولی با یک برنامه سیساله منزلت علی علیه السلام را در میان مردم در حد یکی از صحابه پایین آورده بودند (قد انزلنی الدهر ثم انزلنی الدهر...)!
3) علی علیه السلام وقتی قدرت را به دست گرفت، برگرداندن اموال بیت المال را به عنوان مهمترین اولویت خودش اعلام کرد. این کار با توجه به اینکه از بالا باید شروع میشد، مشکلات و هزینههای بسیار زیادی داشت. یک مشکل مهم و پرهزینه، برخورد با رانتخورهایی بود که تحت عناوین راست و دروغی مانند صحابه پیامبر، کاتبان وحی، مهاجران حبشه، بدریون و ... پنهان شده بودند! معاویه هم یکی از آنها بود!
برخورد بااین رانتخوارانِ نقابدار خیلی پرهزینه و دشوار بود. مشکل مهمتر، اما، یک مشکل شناختی بود چون مردم باور کرده بودند که رانتهای داده شده کاملا موجّه و مطابق با موازین شرعی بوده چراکه توسط شیخین داده شده بود و سیره شیخین را جامعه معتبر میدانست!!! حالا باید علی ع این مردم فریب خورده را از نظر شناختی نیز مجاب میکرد که جنگ با رانتخورهای مقدسنما بروند و هزینههای آن را نیز بدهند! مجاب کردن کسانی که شیخین را مانند پیامبر میدانستند، برای اینکه برخلاف الگوی شیخین، الگوی عدالت طلبی دولت علوی را همراهی و همدلی کنند، نیاز به یک مقبولیت عمیق و گسترده داشت!
4) علی برای حل این دو مشکل به یک سرمایه اجتماعی قوی و مؤثر نیاز داشت. رانتخورها میگفتند علی یکی از صحابه است آیا میتواند صحابه دیگر پیامبر را بازجویی کند؟ آیا میتواند مناصب و اموالی را که صحابه و کاتبان وحی و ... با تشخیص شیخین به دست آوردهاند، از آنان پس بگیرد؟
علی همه فضائل خودش را میخواست احیاء کند، میخواست مردم بدانند او «هارون محمد» است (حدیث منزلت)! او معیار حق و باطل (علی مع الحق) و پیشوای دین (یعسوب الدین) و ... است.
علی برای جلب اعتماد عمومی و حمایت مردمی، و باورپذیر کردن دیدگاه عدالتطلبانهای که بر خلاف رأی شیخین مطرح میکرد، باید فضائل خودش را احیاء میکرد تا با این سرمایه، اولا مردم را قانع و ثانیا همراهی و همدلی آنان را در جنگ با رانتخواران جلب کند! یعنی: حالا روزِ آن رسیده بود که علی همه فضائلش را یکجا برای عدالتطلبیاش هزینه کند.
#با_معارف_نهج البلاغه 235
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵خونخواهی عثمان توسط معاویه الگوی جاهلی یا الگوی اسلامی
وَ زَعَمْتَ أَنَّكَ جِئْتَ ثَائِراً بِدَمِ عُثْمَانَ وَ لَقَدْ عَلِمْتَ حَيْثُ وَقَعَ دَمُ عُثْمَانَ فَاطْلُبْهُ مِنْ هُنَاكَ إِنْ كُنْتَ طَالِباً نامه ۱۰
ادعا كردهاى كه به خونخواهی عثمان آمدهاى، در حالى كه نيك مىدانى خون عثمان كجا و بر گردن چه كسى افتاده است. پس اگر خواستار آن هستى، از همان جا خون او را بجوى.
🔻یکی از رسوم جاهلی که اسلام آن را ابطال کرد، این بود که اعضای قبیله مقتول به صورت نامنظم و آشفتهای از هر یک از اعضای قبیلهی قاتل میتوانستند انتقام بگیرند اسلام با ابطال این شیوه جاهلی خونخواهی را ویژه اولیای مقتول و سازوکار آن را نیز منظم کرد.
خون خواهی هواداران عثمان از حضرت علی علیه السّلام سبب بروز فشارهایی از دو سو به حکومت نوپای علی علیه السلام شد: از یک طرف عایشه و طلحه و زبیر و از طرف دیگر معاویه به بهانه قتل عثمان به دولت علی علیه السلام فشار میآوردند.
✍ابو الأعلی مودودی اندیشمند نوسلفی هندی میگوید: آن زمان، دیگر هنگامه جاهلیت عرب نبود که هر کسی از هرراهی بتواند خون خواهی کند؛ بلکه زمان برپایی حکومت اسلامی بود و در نظام حقوقی آن، نحوه خون خواهی و قصاص مشخص و محدود شده بود. بنابراین روش خونخواهی معاویه بیشتر به روش خونخواهی قبیلهای مرسوم در زمان جاهلیت، شبیه بود تا روش اسلامی.
📚الخلافة و الملک ص 77
#با_معارف_نهج البلاغه 236
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a