#با_معارف_نهج، شماره 4
👈#شوق_به_هدایت_دشمن حتی در میدان جنگ 2
بُرِشی از #خطبه_55 نهج البلاغه 👇
...وَ أَمَّا قَوْلُكُمْ شَكّاً فِي أَهْلِ الشَّامِ فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا...
🌺🌾🍃🌾🍃🌺
اما اين كه مىگوييد در[ پيكار با] مردم شام دچار ترديد شدهام، به خدا سوگند جنگ را حتى يك روز به تأخير نينداختم مگر به آن اميد كه گروهى از مخالفان به من پيوندند تا به وسيله من هدايت شوند و با چشمان كم سوى خود نوری از [وجود] من بگیرند. این که آنان را هدایت کنم برایم دوست داشتنی تر است از آن که انها را در جنگ بکشم...
🌺🌾🌺
شناسنامه خطبه 👇
در آوردگاه #صفین_ ابتدا معاویه بر آب تسلط داشت و لشکر امام را از آب محروم کرد. پس از آنکه نیروهای امام ع آب را از تصرف او خارج کردند و از باب مقابله به مثل میخواستند آب را از شامیان دریغ کنند، حضرت آنان را منع فرمودند و دستور دادند کسی مانع از دسترسی شامیان به آب نشود. پس از این ماجرا دیگر تا چند روز، دو طرف نه جنگ را شروع میکردند و نه مذاکرهای میکردند. لشکریان امام ع به ایشان اعتراض کردند که چرا اذن جنگ صادر نمیشود. حضرت در پاسخ آنان سخنانی ایراد کردند که این 👆سطور برشی از آن سخنان است.
نکتهها: 👇
1. 👈یارگیری از سپاه مقابل دشمن یک ترفند جنگی بوده است اما از #عبارت_ « أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي» برداشت میشود که هدف امام از این تأخیر، آن هم تأخیر همراه با دلجویی از شامیان (در اختیار قرار دادن آب) یارگیری از سپاه شام نبوده است بلکه آنچه امام ع به آن میاندیشیدند، این بود که گمراهان شامی به امام ملحق شوند تا بتوانند به صراط مستقیم علی ع هدایت شوند. (حرف عاطفه #فا_ در جمله « فَتَهْتَدِيَ بِي» مهم است)
2. 👈دومین قرینهای که نشان میدهد حضرت در صدد یارگیری از شامیان نبودند بلکه شیفته هدایت آنان بودند، #عبارت_ زیبای «ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا» است که نشان میدهد اولویت اول امام، #هدایت_دشمن بوده نه کشتن او.
3. 👈به گزارش مورخان، جذبه رحمانی امام موجب شد تعدادی از نیروهای معاویه در این روزها به امام ملحق شوند که یکی از آنها پسر عموی #عمروعاص_ و دیگری خواهرزاده #شرحبیل_ (رئیس ستاد تبلیغات جنگ معاویه) بود!
🌺🌾🌾🌺
تامل: 👇
به نظر شما بین مبانی کلامی امامت و این رفتار جنگی امام ع چه نسبتی وجود دارد؟
@Banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 14
🌾🌴🍃🌻☘🌛
👈#شوق_به_هدایت_دشمن حتی در میدان جنگ 3
#خطبه_55 ...فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا ....
🖊به خدا سوگند جنگ [با شامیان] را یک روز هم به تأخیر نینداختم مگر اینکه طمع داشتم گروهی [از شامیان] به من ملحق شوند به وسیله من هدایت شوند و با نور من راه بیابند. این برای من مطلوبتر از آن است که در حال گمراهی به قتلشان برسانم.
نکته👇
📝علی ع آنقدر به هدایت دشمن علاقه نشان میداد، که یارانش نیز از او الگو گرفته بودند.⏬
✅در یکی از روزهای نبرد #صفین، جوانى از لشكر #شام خارج شد و به سوى لشكر امام عليه السّلام هجوم آورد. مرتّب شمشير مىزد و لعن مىكرد و دشنام مىداد و پیش میآمد.
⬅️ «هاشم مرقال» كه از صحابه معروف على عليه السّلام و در برخی ایام پرچمدار ميدان صفين بود، به او گفت: اى جوان روز قيامت بايد در برابر اين لعن و دشنامی که میدهی پاسخگو باشى و حساب اين پيكار را پس بدهى.
↖️جوان گفت: من به این دلیل با شما مىجنگم كه شنیدهام شما و رئيس شما (على عليه السّلام) نماز نمىخوانید و رئيس شما خليفه ما عثمان را كشته و شما هم او را يارى كرده ايد.
⬅️#هاشم_مرقال، ماجراى قتل #عثمان را براى او شرح داد و براى او روشن کرد كه على عليه السّلام نخستين كسى بوده كه با پيامبر نماز گزارده و از همه مردم به دين خدا آگاهتر است و ياران او شب زنده دارانی کمنظیرند.
سخنان «هاشم» جوان را منقلب كرد، صدا زد 📢اى بنده خدا، آدم صالحی به نظر میرسی. (و سخنانت نور صدق و راستى دارد) آيا راه توبه اى براى من سراغ دارى؟
⬅️گفت: آرى به سوى خدا بازگرد، او توبه تو را مىپذيرد.
جوان دست از جنگ كشيد و به سوی شام برگشت.
مردى از شاميان 👹به او گفت: «اين مرد عراقى فريبت داد» جوان گفت: نه. نصيحتم كرد❗️
بهج الصباغة ج 10، ص 269 تا 272
#تبلیغات_معاویه
@Banahjolbalaghe
بسم الله
در « #با_معارف_نهج، شماره 14» این بخش از نهج البلاغه مورد بحث قرار گرفته است👇
#خطبه_55 ...فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا ....
جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای طالبیان با نگاهی انتقادی به ترجمهای که در ذیل این متن ارائه شده بود، برای بنده نوشتهاند:
✍ برای شمارهٔ 14 ترجمه ای از خود ارایه می کنم که به نظرم ترجمه ای است دقیقتر و وفادارتر به مفاهیمی که به لحاظ لغوی در بطن الفاظ این عبارت خفته اند :
⬅️و روزی جنگ را واننهادم جز در حالی که من امید می بردم گروهی به(دست) من هدایت یافته و در شبانگاه (گمراهی که جایی را نمی بینند) بسوی نور من رو اورند و ان (هدایت که بعید به نظر می رسد ) نزد من محبوب تر از انست که انها را در حال گمراهیشان به هلاکت رسانم.
✔️باید توجه داشت که واو مابعد الا حالیه بوده ذلك اشاره به بعيد دارد. ازدیگرسوبه نظرم در ترجمه ها مفاهیم مستتر در تعشو الی ضويي به خوبي بازتابانده نشده است.
#یادداشتی_از_یک_خواننده #ترجمه
@banahjolbalage