بسم الله
نقد ارسالی از حجت الاسلام و المسلمین استاد طالبیان از اساتید سطح عالی
در «#با_مترجمان_نهج، شماره 9» در بررسی کلمه غرور آمده است:
👈حضرت درباره بنی امیه فرمودند: زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُور» (آنان گناه کاشتند و با فریب دادنِ [جامعه] آن را آبیاری کردند و هلاکت و زیان درو کردند) ( #خطبه2 )
در این ترجمه عبارت « وَ سَقَوْهُ الْغُرُور» را بهتر است اینجوری ترجمه اش کنیم:
«آب فریبش دادند» تا ترجمه به متن مبدأ نزدیکتر باشه. چون ترجمه ارائه شده صراحتی در این نداره که «مشروب»ّ خود «فریب» بوده بلکه ظاهرش اینه که مشروب خود ابه!
حتی مطابق ترجمه موجود -لوسلمناه- بهتربود ازحاصل مصدر (فریب) استفاده میشد ونه مصدر.
از حسن توجه جناب استاد طالبیان متشکریم.
#یادداشتی_از_یک_خواننده ، شماره6 #کلمه_الغرور #نقد #ترجمه
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره 10
🌾🌺💐🌺🍃
إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِمْ دُونَ طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِيمُ #خطبه124
خطبه 124 را امام ع در آموزش مهارتهای جنگی و راز و رمزهای روحی روانی جنگ ایراد کردهاند. این جمله در میانه آن خطبه است و بسیاری از مترجمان گمان کردهاند که جمله اول (إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِم) به معنای این است که«آنها از باورهایشان دست برنمیدارند ...»
برای مثال مرحوم #آیتی نوشته است:✍
«ايشان از باورهاى خود بازنگردند، مگر آن گاه كه، ضربتهاى پى در پى نيزهها بدنهايشان را سوراخ كند، چنانكه نسيم از آنها بگذرد...» مرحوم فیض و بسیاری دیگر از مترجمان نیز همینگونه ترجمه کردهاند اما دقت در سبب صدور این خطبه نشان میدهد که منظور از « لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِم» تغییر ندادن باور نیست بلکه تغییر ندادن مکان است.
سبب صدور خطبه:👇
چنانکه #شیخ_مفید در #ارشاد و #نصر_بن_مزاحم در گزارش واقعه نوشتهاند:
✍ «در آوردگاه صفین، حضرت پرچم شامیان را دید که پرچمدار و گروه حمایت کنندهاش از کنار پرچم دور نمیشوند و با تحمل مشقات فراوان، در جای خود ایستاده و محدوده اطراف پرچم را رها نمیکنند. در اینجا بود که حضرت درباره ایشان فرمود: « إِنَّهُمْ لَنْ يَزُولُوا عَنْ مَوَاقِفِهِمْ دُونَ طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِيم...» یعنی اینها تا چنان ضربات مهلکی نخورند از کنار پرچم جنگی تکان نمیخورند.
خوب است در فهم متن نهج البلاغه به سبب صدور روایت نیز توجه داشته باشیم.
🏌درباره ترجمهی ادامهی این عبارت (طَعْنٍ دِرَاكٍ يَخْرُجُ مِنْهُمُ النَّسِيم) هفته آینده نکاتی به عرض خواهد رسید.
#ترجمه #سبب_صدور #صفین
@banahjolbalaghe
بسم الله
در « #با_معارف_نهج، شماره 14» این بخش از نهج البلاغه مورد بحث قرار گرفته است👇
#خطبه_55 ...فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي وَ ذَلِكَ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَقْتُلَهَا عَلَى ضَلَالِهَا ....
جناب حجة الاسلام و المسلمین آقای طالبیان با نگاهی انتقادی به ترجمهای که در ذیل این متن ارائه شده بود، برای بنده نوشتهاند:
✍ برای شمارهٔ 14 ترجمه ای از خود ارایه می کنم که به نظرم ترجمه ای است دقیقتر و وفادارتر به مفاهیمی که به لحاظ لغوی در بطن الفاظ این عبارت خفته اند :
⬅️و روزی جنگ را واننهادم جز در حالی که من امید می بردم گروهی به(دست) من هدایت یافته و در شبانگاه (گمراهی که جایی را نمی بینند) بسوی نور من رو اورند و ان (هدایت که بعید به نظر می رسد ) نزد من محبوب تر از انست که انها را در حال گمراهیشان به هلاکت رسانم.
✔️باید توجه داشت که واو مابعد الا حالیه بوده ذلك اشاره به بعيد دارد. ازدیگرسوبه نظرم در ترجمه ها مفاهیم مستتر در تعشو الی ضويي به خوبي بازتابانده نشده است.
#یادداشتی_از_یک_خواننده #ترجمه
@banahjolbalage
بسم الله
📝📝نقد ارسالی از یک خواننده کانال
در پست قبلی (#با_مترجمان_نهج، شماره 14) عرض شده بود که در جمله «فَرَضَ اللَّهُ...مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّة» کلمه عفت به معنای پاکدامنی نیست بلکه به معنای «خودداری از دست درازی به مال دیگران» است. در همان جا این نکته نیز بیان شده بود که در بین مترجمان نهج البلاغه مترجمی که حدیث را دقیق ترجمه کرده باشد، یافت نشد.
جناب آقای جواد لطفی، از خوانندگان کانال، لطف کردهاند و از سه نفر از مترجمان، ترجمه هایی فرستاده اند که ظاهرا در ترجمه خود به این نکته دقت داشته اند:
1⃣مترجم نخست: کتر مهدی جعفری که چنین ترجمه کردهاند:
برکنارداشتن دزدی را برای پایدارکردن پاکدستی
2⃣ و 3⃣مترجمان دوم و سوم آقایان استادولی و دکتر گرماردوی هم نوشتهاند:
دوری از دزدی را برای رعایت خویشتنداری
💐از ایشان و دیگر خواننده های محترمی که درباره محتوای کانال احساس مسئولیت یشتری دارند، قدردانی میشود.
#یادداشتی_از_یک_خواننده شماره 11 #ترجمه
@Banahjolbalaghe
بسم الله
#با_شیفتگان_نهج، شماره 25
🌻🌾🍃🌴💐🌷🌸🌾🌛🌝
🔷فلسفه ترغیب به زهد در نهج البلاغه
این که نهج البلاغه پر از #زهد و ترغیب به زهد است، چه چیز را نشان میدهد؟ بله، [یک] بیماری را نشان میدهد، این نسخهی امیرالمؤمنین که این قدر راجع به دنیا گرم و پرشور و پرهیجان و زیبا و بلیغ حرف میزند، نشان میدهد که مردم بدجوری گرفتار دنیا شده بودند. بیست و سه سال #پس_از_رحلت_پیامبر مردم بدجوری اسیر شده بودند و [حضرت علی علیه السلام با] این دست گرهگشا سعی میکند گرههای این کمند را از دست و پای آنها باز کند.
در نهج البلاغه وقتی ما به ذکر #دنیا میرسیم اوجی میبینیم، احساس میکنیم کلام امیرالمؤمنین در باب دنیا اصلا یک لحن و لَون دیگر است، البته از صدها نمونه که در این زمینه وجود دارد من نتوانستم که این چند سطر را یادداشت نکنم و اینجا نخوانم از بس زیباست.« فَإِنَّ الدُّنْيَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا رَدِغٌ مَشْرَعُهَا يُونِقُ مَنْظَرُهَا وَ يُوبِقُ مَخْبَرُهَا غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا وَ اطْمَأَنَّ نَاكِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَ قَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَ أَقْصَدَتْ بِأَسْهُمِهَا وَ أَعْلَقَتِ الْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِيَّةِ قَائِدَةً لَهُ إِلَى ضَنْكِ الْمَضْجَعِ وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِعِ ». (#خطبه_غراء)
ببینید چقدر #زیبا است، البته قابل #ترجمه نیست، باید بلغا و شعرا بنشینند کلمه کلمه اینها را بسنجند و ترجمه کنند. آن که ... توجه من را جلب کرد این بود که وقتی در باره دنیا صحبت میکند میفرماید: « غُرُورٌ حَائِلٌ وَ ضَوْءٌ آفِلٌ وَ ظِلٌّ زَائِلٌ وَ سِنَادٌ مَائِلٌ». بعد نکتهای را ذکر میکند « حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا» آن چنان دنیا با جلوههایش و فریبندگیهایش خودنمایی میکند که [حتی]آنان که از دنیا میگریختند و از آن وحشت داشتند، به آن انس میگیرند «إطْمَأَنَّ نَاكِرُهَا» آنها که حاضر نبودند به دنیا دست بزنند، در کنار دنیا احساس آرامش میکنند. این همان بیماری است، یعنی همان انسانهایی که در دوران پیغمبر خانه و زندگی و باغهای مکه و ثروت و تجارت، و حتی زن و بچه را رها کردند و برای اسلام در کنار پیامبر به مدینه آمدند، با گرسنگی ساختند، با سختی ساختند، همینها ... پس از رحلت پیامبر وقتی از دنیا میروند طلاهایی را که از اینها مانده برای تقسیم بین وارث باید با تبر بشکنند، اینها مصداق «حتی اذا آنس نافرها و اطمأن ناکرها» است. این اوج سخن امیر المؤمنین است. ( #آیت_الله_خامنهای شماره 2)
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=23350
https://telegram.me/banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵استعاره در «وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّة ...» چنانکه در مطلب قبل (#با_
👆👆👆👆👇👇👇👇
بسم الله
در نامه مالک اشتر آمده است:
(وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ)
#نامه_53
پیش از این دو معنا برای کلمه «اشعر» گفته شد: یکی به معنای «تبدیل کردن رحمت به لباس زیرین قلب» و دیگری «فهماندن به قلب».
این نوشته را استاد امید مؤذنی با توجه به همان دو مطلب قبلی برایمان فرستاده اند:
✍️در شریفه جلیله «وأشعر قلبك الرحمة للرعية...» در کانال ارجمند «با نهجالبلاغه» به تبیین وجه استعارۀ بهکاررفته در آن، سخن به زیبایی رفته است. در این گفتۀ امیر سخن وجهی دیگر از بلاغت و بداعت نیز وجود دارد که شایان توجه و مایه تلذذ ادباست.
آن وجه دیگر «ایهام» در دو معنای یادشده فهماندن و پوشاندن است. در #ایهام یکی از دو معنی اقرب و دیگری ابعد است که در اینجا به دلیل کثرت استعمال اشعر در معنای فهماندن، معنای قریب همان فهماندن و معنای بعید نیز پوشاندن است.
بازتاب این نکته بلاغی در #ترجمه روا نیست و مجال ارائه آن شرح سخن است، اما اگر نظر به اختصار بخواهد این زیبایی را در فارسی بچشد، چنین عبارتی تا حدی کاراست:
مهر به مردمان را به قلبت بفهمان و آن را جامۀ زیرینی قرار ده که بر تن او میپوشانی!
#بازیباییهای_نهج، شماره 62
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
https://eitaa.com/banahjolbalaghe.