بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره3:
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
#خطبه207 :
امْلِكُوا عَنِّي هَذَا الْغُلَامَ لَا يَهُدَّنِي فَإِنَّنِي أَنْفَسُ بِهَذَيْنِ يَعْنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (عليهما السلام) عَلَى الْمَوْتِ لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ (صلى الله عليه و آله و سلم)
جلوی این جوان(امام مجتبی ع) را بگیرید تا مرا (با مرگ خویش) درهم نشکند که من [نسبت به از دست دادنِ] این دو (حسنین) بخیل هستم چون با [از دست رفتنِ] اینها نسل پیامبر ص قطع میشود.
👈👈شناسنامه خطبه:
در جنگ صفین، امام حسن(ع) بی مهابا بر لشکر دشمن میتاخت. حضرت امیر(ع) که بر جان حجت پس از خویش بیمناک شده بودند، فرمودند: «امْلِكُوا عَنِّي هَذَا الْغُلَامَ لَا يَهُدَّنِي» یعنی
سید رضی گفته است که « امْلِكُوا عَنِّي هَذَا الْغُلَامَ» از عالیترین و فصیحترین کلمات است.
👈عنصر زیباشناختی:
مجاز مرسل در لفظ املکوا/ ظرافت خیره کننده در کاربست حرف «عن»/ مجاز در تعبیر «انفس»
👈مجاز جمله اول:
هر مولایی میتواند مملوک خویش را از انجام عملی منع کند یعنی مالکیت، سبب ممانعت و جلوگیری از انجام عمل است. در این کلام شریف، سبب (املکوا) ذکر شده ولی مسبب (جلوگیری از ورود به کانون خطر) اراده شده است (مجاز مرسل) و از همینجاست که «املکوا»، متضمن معنای "دور کردن امام حسن(ع)" از حضرت امیر(ع) - که در خط مقدم کارزار قرار داشتند- است.
👈مجاز در جمله دوم:
کلمه «انفس» به معنای بخل ورزیدن است. حضرت میخواستند شدت علاقه خود به «بقای عمر حسنین ع» را بیان کنند، فرمودند: «انفس بهذین علی الموت» (من به مرگ این دو جوان خیلی بخیل هستم) مجاز در اینجا رخ داده است که «بخل ورزیدن» که مربوط به مال است ذکر شده ولی «شدت علاقه به بقای حسنین ع» اراده شده است.
👈تعلیل در جمله سوم:
امام ع با اعزام فرزند دیگرشان، محمدبن حنفیه، به نقاط حساس جنگ مشکلی نداشتند اما از اعزام حسنین ع خودداری میکردند، چون مامور بودند که نسل رسول الله را حفظ کنند(لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله و سلم)
سرانجام همان کسانی در روز عاشورا خنجر به حنجر حسین ع نهادند که این سخن را در صفین از علی ع شنیده بودند....! لعنة الله علی القوم الظالمین!
.
#مجاز
#امام_حسن ع
#امام_حسین ع
#عاشورا
#صفین
@banahjolbalaghe
بسم الله
🔵 #حجاب زنان عاشورایی
بانوان #عاشورا پس از شهادت شهدای #کربلا با اینکه در بدترین شرایط ممکن قرار داشتند گاه با همه احساسات و عواطف زنانه شاهد جراحت و شهادت عزیزانشان بودند و گاه به عنوان اسیر جنگی در چنگ دشمن گرفتار بودند. با این همه باز هم بر اساس آنچه در برخی نقلها روایت شده، حجاب خود را حفظ میکردند.
✏️نقلهای زیادی وجود دارد که حساسیت زنان عاشورایی بر حجاب را گزارش کرده است. یکی از نقلهایی که بر حجاب زنان عاشورا دست نهاده، روایتی است که خطابه #ام_کلثوم دختر حضرت علی علیهما السلام را نقل کرده است. در این نقل که سید بن طاووس آن را گزارش کرده، آمده است ام کلثوم دختر علی علیه السلام که صدای گریهاش بلند شده بود از ورای پوشیهاش (کِلَّة) خطبهای ایراد کرد. (خَطَبَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ بِنْتُ عَلِيٍّ ع فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنْ وَرَاءِ كِلَّتِهَا رَافِعَةً صَوْتَهَا بِالْبُكَاءِ فَقَالَتْ: …) (الملهوف: ص 198)
⏺در اولین لحظات پس از شهادت شهیدان، غارت خیمهها شروع شد اما وقتی #عمر_سعد به خیمهها رسید زنان و دختران تنها چیزی که از او خواستند این بود که اموال به غارت رفته را از غارتگران بگیرد و به آنان بازگرداند تا با آن خودشان را بپوشانند(سَأَلَتْهُ النِّسْوَةُ لِيَسْتَرْجِعَ مَا أُخِذَ مِنْهُنَّ لِيَتَسَتَّرْن) (ارشاد مفید ج 2 ص 113)
⏺وقتی کاروان به شام رسید، ام کلثوم به مأمور انتقال اسیران گفت ما را از دری وارد شام بکنید که تماشاگر کمتری داشته باشد و از آنان درخواست کرد سرهای شهدا را از بین شتران اسرا دور کنند تا نگاههایی که در تماشای سرهای شهدا هستند به زنانی که سوار شتران هستند، دوخته نشود. (الملهوف ص 210)
⏺یکی از ابعاد مهم سِتر زنان، پوشیده ماندن صدای آنان از گوش نامحرمان است. در برخی نقلها آمده است که #امام_حسین علیه السلام وقتی صدای گریه بلند اهل حرم را شنیدند #حضرت_عباس و حضرت #علی_اکبر علیهما السلام را فرستادند تا آنان را به آرامش دعوت کنند (وقعة الطف ص 206)
#مناسبتی شماره 43، به مناسبت #روز_حجاب_و_عفاف
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵سنت روضهخوانی خانگی در سیره ائمه
امسال که برای رعایت سلامت هموطنانمان، دستمان از مراسمهای رسمی و باشکوه سالهای قبل کوتاه شده و فرصت روی آوردن به روضههای خانگی و فامیلی فراهم شده، بد نیست نگاهی به روضهخوانی خانگی در سیره اهل بیت بیندازیم.
در توصیههای امام باقر علیهالسلام به کسی که نمیتوانست در روز عاشورا به کربلا برود اما دوست داشت ثواب زیارت در روز عاشورا را از دست ندهد، آمده است: «قبل از ظهر عاشورا به بیابان یا روى بلندىِ خانهاش برود و با اشاره به امام حسین(ع) سلام کند و با جدّیت، بر قاتلش نفرین کند و پس از آن، دو رکعت نماز بگزارد. آنگاه بر حسین(ع) مرثیه بخواند و گریه کند و سفارش کند کسانى که در خانهاش هستند، بر حسین(ع) گریه کنند و با ناله کردن بر حسین(ع)، در خانهاش مراسم به پا کند و با خانوادهاش در گریه همصدا شوند. من براى آنان، از طرف خدا ضمانت میکنم که اگر این کار را انجام دهند، همه این ثوابها را به دست میآورند» (کامل الزیارات، ابن قولویه ص 176)
کمیت شاعر به خانه امام باقر علیه السلام آمده بود. گفت: یابن رسول الله اجازه میدهید برایتان شعری بخوانم؟ حضرت فرمود: ایام البیض است! کمیت گفت: شعر فقط درباره شما است و چیز دیگری در آن نیست! حضرت اجازه دادند تا شعرش را بخواند. او خواند و امام باقر علیهالسلام گریست. همراه با امام باقر، فرزندش امام صادق نیز گریست. از پشت پرده صدای گریه زنانه هم به گوش میرسید(الغدیر 2/238).
در روزگاری که حاکمان مدینه روضه برپا کردن را قدغن کرده بودند، امام صادق علیهالسلام در خانه خودش روضه خانگی برپا میکرد. زنان خانه هم پشت پردهای مینشستند و در روضه جدشان سیدالشهداء شیون میکردند. روزی به ابوهارون مکفوف فرمود: برایم شعری در رثاء حسین بخوان. ابوهارون شعر را به صورت ساده و دکلمهوار خواند.
حضرت فرمود: همانطور که در مجالستان با سوزو گداز میخوانید، بخوان! ابوهارون برای حضرت روضه خواند. حضرت گریست سپس فرمود: دوباره بخوان! شاعر این بار که روضه خواند دید از پشت پرده صدای شیون زنان نیز شینده میشود. (وسائل الشیعة 10/465)
ابیعُماره شاعر نبود، مُنشِد (مداح) بود. به خانه امام صادق میرفت و برای ایشان روضه میخواند. یک روز امام صادق به او فرمود: یکی از شعرهای #سفیان_عبدی در رثای حسین ع را برایم بخوان. اباعماره خواند و امام گریست. دوباره خواند و دوباره امام گریست. بارها خواند و بارها امام گریست. آنقدر خواند که صدای شیون از همه جای خانه بلند شد! (همان ص 466).
امام صادق علیهالسلام یک بار به جعفر بن عفاء طائی فرمود: جعفر، شنیدهام درباره حسین علیهالسلام شعرهای خوبی میگویی! جعفر گفت: آری و یکی از شعرهای خودش را خواند و امام گریست و همه اطرافیان امام گریستند. سپس به ایشان فرمود: جعفر به خدا قسم فرشتگان مقرّب خدا در اینجا حاضر شدند، تو را نگریستند و روضهات را شنیدند و با ما گریستند و در همین لحظه بهشت بر تو واجب شد!(همان ص 464)
😥یک مجلس روضه در یک خانه آسمانی
سهل بن ذُبیان یک روز اول صبح به محضر #امام_رضا علیهالسلام رسید. حضرت رضا به او فرمود: دیشب خواب دیدم نردبانی با صد پله برایم نصب شده است. از آن بالا رفتم و وقتی به بالای نردبان رسیدم داخل یک قبه سبزرنگی شدم که درونش از بیرونش پیدا بود. جدم پیامبر با چند نفر در آنجا نشسته بودند. یکی هم روبرویشان ایستاده بود و برایشان شعر میخواند. پیامبر تا مرا دید فرمود: خوش آمدی فرزندم علی بن موسی الرضا! به پدرت علی ع سلام کن. به جدم علی ع سلام کردم. سپس فرمود: به مادرت فاطمه هم سلام کن. سلام کردم. بعد فرمود: به پدرانت حسن و حسین نیز سلام کن. به آنان نیز سلام کردم. در آخر فرمود: به شاعر ما سید اسماعیل #حمیری که در دار دنیا مداح ما بود، نیز سلام کن. به او نیز سلام کردم و نشستم.
پیامبر رو کرد به سید حمیری و فرمود: دوباره به همان شعرهایی که میخواندی، بازگرد و برایمان بخوان.
سید اشعارش را ادامه داد و پیامبر گریست! بعد در بیتهای بعدی فاطمه زهرا و دیگر حضار نیز با او گریستند.
در پایان فرمود: ای علی بن موسی، این قصیده را حفظ کن و به شیعیان ما نیز دستور بده که آن را حفظ کنند و به آنها بگو هر کس آن را حفظ کند و بر قرائت آن مداومت کند، من ضامن هستم که به بهشت درآید. (بحار ج 47 ص 328)
#مناسبتی شماره ۴۴ #عاشورا #روضه
http://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله
🔵قربانی کردن فرزند در مکتب اولیای الاهی از ابراهیم تا حسین بن علی
1. امیرالمؤمنین علی علیه السلام در جنگ صفّین حاضر شدند فرزندشان محمد حنفیه به خطرخیزترین نقطه جنگ برود. جایی که در آنجا حتی کوهها نیز فرورمیریخت (تزول الجبال و لا تزل)! (خطبه 11 نهج البلاغة) امیرالمؤمنین در اینجا با ایفای نقش ابراهیم فرزندش را به قربانگاه میفرستد.
2. همین امیرالمؤمنین وقتی دیدند که ماهپاره بنیهاشم "حسن بن علی" عزم میدان کرده، نگرانیشان به بالاترین حد ممکن رسیدو با مبالغهآمیزترین بیانِ ممکن (إملِکوا عنّی هذا الغلام) از لشکریان خواستند تا مانع از رسیدن او به قلب میدان شوند! بعد فرمودند که بر این دو جوان (حسنین علیهما السلام) خیلی حساس هستم چرا که میترسم نسل پیامبر با شهادت اینها قطع شود (لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّه). او در اینجا نقش یعقوب را ایفا میکرد که باید از ولیّ خدا و جانشین خودش محافظت میکرد و نمیگذاشت از صحرای گرگخیز صفین پیراهن خونیاش برگردد!
3. برای معاویه مهم بود که در جنگ صفین #حسنین را به شهادت برساند تا از بلامنازع شدن جانشینی پسرش، آسوده خاطر شود. برای همین بود که بعد از شهادت علی علیه السلام با حسرت به یکی از یاران علی ع که چند فرزندش را در صفین از دست داده بود، میگفت: علی درباره تو بیانصافی کرد که فرزندان خودش را نگهداشت و فرزندان تو را به کشتن داد(بهج الصباغة 4/265).
4. شامیان معتقد بودند در بین نوادگان علی بن ابیطالب، علی اکبر علیه السلام لایقترین گزینه برای خلافت رسول الله است (انساب الاشراف 5/136). حسین بن علی در کربلا، هم باید نقش یعقوب نبی را ایفا میکرد و هم نقش ابراهیم خلیل را. یعنی باید مانند یعقوب از جانشین خودش (#امام_سجاد) مراقبت میکرد و نمیگذاشت گرگهای کوفی پیراهن خونی ولیِّ خدا را به او تحویل دهند! حالا تنها راهش این بود که خطای محاسباتی یزیدیان را به ظاهر تأیید کند تا آنان گمان کنند #علی_اکبر جانشین حسین است و با قتل علیاکبر به خیال اینکه جانشین حسین را کشتهاند، از آسیب زدن به امام سجاد صرف نظر کنند(علیاکبر فدای جانشین حسین). اینجا بود که او و علیاکبر باید نقش ابراهیم و اسماعیل را ایفا میکردند. همان ابتلائی که ابراهیم وعده کرد و حسین به جا آورد (غلام پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ/ چراکه وعده تو دادی و او به جا آورد)
5. در شامگاه عاشورا شامیان واقعا بر این گمان بودند که دیگر جانشین حسین را کشتهاند! و چنین بود که وقتی #امام_سجاد در کوفه به ابنمرجانه گفت: نام من علی است، ابنمرجانه با بُهت و غافلگیری پرسید: مگر علی در کربلا کشته نشده؟! حالا این جانشین واقعی حسین بن علی بود که سر برآورده بود تا با قدرت و درایت، "معادلات پس از جنگِ" شامیان را به هم بریزد!
#مناسبتی، شماره 77
#هفتم_محرم #عاشورا
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🔵 #حجاب زنان عاشورایی
بانوان #عاشورا پس از شهادت شهدای #کربلا با اینکه در بدترین شرایط ممکن قرار داشتند گاه با همه احساسات و عواطف زنانه شاهد جراحت و شهادت عزیزانشان بودند و گاه به عنوان اسیر جنگی در چنگ دشمن گرفتار بودند. با این همه باز هم بر اساس آنچه در برخی نقلها روایت شده، حجاب خود را حفظ میکردند.
✏️نقلهای زیادی وجود دارد که حساسیت زنان عاشورایی بر حجاب را گزارش کرده است. یکی از نقلهایی که بر حجاب زنان عاشورا دست نهاده، روایتی است که خطابه #ام_کلثوم دختر حضرت علی علیهما السلام را نقل کرده است. در این نقل که سید بن طاووس آن را گزارش کرده، آمده است ام کلثوم دختر علی علیه السلام که صدای گریهاش بلند شده بود از ورای پوشیهاش (کِلَّة) خطبهای ایراد کرد. (خَطَبَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ بِنْتُ عَلِيٍّ ع فِي ذَلِكَ الْيَوْمِ مِنْ وَرَاءِ كِلَّتِهَا رَافِعَةً صَوْتَهَا بِالْبُكَاءِ فَقَالَتْ: …) (الملهوف: ص 198)
⏺در اولین لحظات پس از شهادت شهیدان، غارت خیمهها شروع شد اما وقتی #عمر_سعد به خیمهها رسید زنان و دختران تنها چیزی که از او خواستند این بود که اموال به غارت رفته را از غارتگران بگیرد و به آنان بازگرداند تا با آن خودشان را بپوشانند(سَأَلَتْهُ النِّسْوَةُ لِيَسْتَرْجِعَ مَا أُخِذَ مِنْهُنَّ لِيَتَسَتَّرْن) (ارشاد مفید ج 2 ص 113)
⏺وقتی کاروان به شام رسید، ام کلثوم به مأمور انتقال اسیران گفت ما را از دری وارد شام بکنید که تماشاگر کمتری داشته باشد و از آنان درخواست کرد سرهای شهدا را از بین شتران اسرا دور کنند تا نگاههایی که در تماشای سرهای شهدا هستند به زنانی که سوار شتران هستند، دوخته نشود. (الملهوف ص 210)
⏺یکی از ابعاد مهم سِتر زنان، پوشیده ماندن صدای آنان از گوش نامحرمان است. در برخی نقلها آمده است که #امام_حسین علیه السلام وقتی صدای گریه بلند اهل حرم را شنیدند #حضرت_عباس و حضرت #علی_اکبر علیهما السلام را فرستادند تا آنان را به آرامش دعوت کنند (وقعة الطف ص 206)
#مناسبتی شماره 43، به مناسبت #روز_حجاب_و_عفاف
https://eitaa.com/banahjolbalaghe