eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
47 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🍁 ع 🌾🍁 هر چند دعای امام حسین ع در روز عرفه اولا دعای بسیار شورانگیزی است و ثانیا به خاطر همزمانی عرفه با شهادت سفیر امام حسین ع تناسب ویژه ای با روز عرفه پیدا کرده است ولی دعای عرفه امام سجاد (که در صحیفه سجادیه ع آمده) نیز دعای بسیار زیبایی است و نسبت به دعای امام حسین ع دعای کوتاهی هم هست. برای کسانی که نمیتونن در مراسم های عمومی شرکت کنند و میخوان تنهایی دعای عرفه بخونند، این دعا هم دعای بسیار مناسب و زیبایی است (ر ک صحیفه سجادیه دعای 47) با این حسن مطلع:👇 (1) الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ (2) اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ بَدِيعَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ، رَبَّ الْأَرْبَابِ، وَ إِلَهَ كُلِّ مَأْلُوهٍ، وَ خَالِقَ كُلِّ مَخْلُوقٍ، وَ وَارِثَ كُلِّ شَيْءٍ، لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ، وَ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ عِلْمُ شَيْءٍ، وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ، وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبٌ.... @banahjolbalaghe
،‌ شماره 4 در زبان عربی، متضادّ ذلیل و به معنای کسی است که دارای قوت و شوکت باشد و مورد غلبه قرار نگیرد. این کلمه در زبان فارسی بویژه در فارسی معاصر، به معنای محبوب و دوست داشتی به کار می‌رود. اگر در ترجمه متون عربی کلمه عزیز عربی را به عزیز فارسی برگردانیم، خواننده ترجمه معنای «دوست داشتنی و محبوب» را از آن برداشت خواهد کرد! متاسفانه این خطا در ترجمه‌های رسمی و غیررسمی ما خطای رایجی است. در متن نهج البلاغه، در مواردی که کلمه عزیز صفت برای انسان نشده است، این خطا کمتر روی داده است. مثلا در آمده است «اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ وَ الْفُجُورَ دَارُ حِصْنٍ ذَلِيلٍ...» در اینجا چون عزیز صفت برای «حصن» بوده و در فارسی کلمه عزیز را نمی‌توان صفت برای دژ قرار داد، بسیاری از مترجمان دقت کرده و آن را به «دژ محکم و استوار» و مفاهیمی شبیه به آن برگردانده‌اند اما در موارد دیگر غالبا همان خطای رایج روی داده است. برای مثال👇👇 👈در در مدح خداوند آمده است: «کل عزیز غیره ذلیل». بسیاری از مترجمان کلمه عزیز را به معنای عزیز برگردانده‌اند!🙄 👈در در ستایش خداوند آمده است: «عَزِيزَ الْجُنْدِ عَظِيمَ الْمَجْد». برخی مترجمان نوشته‌اند: «خدایی که سپاهش عزیز🙄 👈در درباره مرگ آمده است: «فَكَمْ أَكَلَتِ الْأَرْضُ مِنْ عَزِيزِ جَسَد...» مترجمی نوشته است: «آه زمین چه اجساد عزیزی را ... به کام خویش فرو برد»! 😧 👈 در در نکوهش دنیا آمده است: «وَ عَزِيزُهَا مَغْلُوب» مترجمی نوشته است: «عزیزش شکست خورده»!😦 👈در در نکوهش دنیا آمده است: «عزیزها یأکل ذلیلها» مترجمی در ترجمه‌اش نوشته است: «عزیزش ذلیلش را می‌خورد»!😧 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
، شماره 6 از 👈اعقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ لَا عَقْلَ رِوَايَةٍ ... 🌾🍃😅🌿🌷🌸💐 ترجمه: 👇 «چون خبرى را شنيديد، آن را از روى فهم و آگاهى درك كنيد و به دريافت لفظ روايت بسنده نكنيد، ...». 🌧💐🌿🌾🍁🍃 برداشت:👇 عموم شارحان حدیث، این روایت را بر بایسته های تحمّل حدیث حمل کرده اند اما امکان تطبیق آن بر شنیدن اخبار از رسانه های نیز وجود دارد. تعقل در خبر رسانه، وجوه گوناگونی دارد. یکی از وجوه مهم تعقل در خبر این است که دقت کنیم فرستنده خبر با فرستادن این خبر میخواهد چه تغییری در رفتار یا عقاید یا آرای من ایجاد کند؟ برای روشنتر شدن منظور، باید به خاطر آورد که مهمترین ارکان خبررسانی عبارت است از: (Sender)، (Receiver)، (Signal)، (Feed back). همان اثر پیام یا رفتار معینی است که دریافت کننده، تحت تاثیر پیام، آگاهانه یا ناآگاهانه از خود بروز می‌دهد. در دانش‌های مربوط به و از روش‌های یا بحث می‌شود. این روش‌ها مشتمل بر برخی و منطقی و ... است که فرستنده در نحوه خبررسانی خود به کار میگیرد تا گیرنده‌ی پیام را به انجام کاری وادار بکند یا از انجام کاری بازبدارد. یکی از مهمترین وجوه تعقل در هر یک از خبرهای یک همین است که از خودمان بپرسیم این در انتقال این پیام، کدام زبانی را به کار گرفته و به وسیله آن میخواهد مرا به کدام وادار بکند یا از کدام بازبدارد؟ اگر چنین تعقّلی در شنیدن اخبار انجام پذیرد، از به حداقل خواهد رسید. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
به شماره 1 کاری که با علی ع کردند! در اواخر ، مطمئن بود که مردم بعد از عثمان او را به خلافت انتخاب میکنند، ابن ابی الحدید درباره اینکه مگر مردم درباره علی ع چه قضاوتی داشتند که طلحه چنین سودایی را در سر میپروراند، مینویسد: خلیفه اول و دوم علی را به زمین زده بودند! و ناموس(رازدارترین یار) او را شکسته بودند! به تدریج اکثر صحابه ای که فضائل او را میدانستند از دنیا رفته بودند و نسل جدیدی روی کار آمده بود که فضائل او را نمیدانست و ایام مصاحبت او با پیامبر ص را درک نکرده بود و او را مسلمانی در عرض مسلمانان دیگر میپنداشت! و تنها فضیلتی که نسل جدید برای علی ع میشناخت، عموزادگی با پبامبر ص، همسری دختر پیامبر و پدری نوادگان پیامبر ص بود!! از سوی دیگر قریش هم سرشار از بغض علی ع و شیفته طلحه بودند چون طلحه وعده داده بود که اگر به قدرت برسد رانتهای اقتصادی بزرگی به آنها بدهد و.. (شرح ابن ابی الحدید ج 9 ص 28 و 29) ، شماره 1 @banahjolbalaghe
به شماره 2 👈آیا علی ع در نهج البلاغه استناد به غدیر کرده است؟ پاسخ👇: 1. نهج البلاغه همه کلمات امام علی ع نیست پس برای قضاوت نهایی باید کلمات دیگر امام ع را هم دید. 2. در برخی از خطب امام به حجه الوداع و غدیر استناد شده (ن ک: طبری، ص 400) که اتفاقا رضی ره بُرِشهایی از آن خطبه را در نهج نقل کرده (خطبه 2) ولی قسمتهای مربوط به کلمه غدیر را حذف کرده است. چنانکه المسترشد ذکر کرده، در بخش حذف شده آمده است: «وَ لَنَا خَصَائِصُ حَقِّ الْوَلَايَةِ، وَ فِينَا الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ، [وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فِي حِجَّةِ الْوَدَاعِ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ،...]» 3. مفاد حدیث غدیر این است که خلافت بلافصل حق علی ع است، در نهج البلاغه بارها به این حق تصریح شده است؛ مثلا: 👈👈الف) حق ویژه علی ع که از زمان وفات پیامبر غصب شد! والله مازلتُ مدفوعا عن حقی منذ قبضَ الله رسولَه.... (به خدا سوگند، از همان لحظهای که خداوند پیامبرش را قبض روح کرد، همواره حق من از من گرفته شده) () 👈ب) وقتی مردم با ایشان بیعت کردند، در خطبه ای فرمود که سرانجام حق به حقدار رسید! (الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِه) 2 👈👈ج) در همان خطبه هنگام بیعت تصریح کرد که حق ولایت و وصایت، به اهل بیت ع اختصاص دارد (هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ) خطبه 2 د) در جای جای نهج البلاغه سخن از حق خود به میان آورده است که باید گشت و جست! ، شماره 2 @banahjolbalaghe
به شماره 1 کاری که با علی ع کردند! در اواخر ، مطمئن بود که مردم بعد از عثمان او را به خلافت انتخاب میکنند، ابن ابی الحدید درباره اینکه مگر مردم درباره علی ع چه قضاوتی داشتند که طلحه چنین سودایی را در سر میپروراند، مینویسد: خلیفه اول و دوم علی را به زمین زده بودند! و ناموس(رازدارترین یار) او را شکسته بودند! به تدریج اکثر صحابه ای که فضائل او را میدانستند از دنیا رفته بودند و نسل جدیدی روی کار آمده بود که فضائل او را نمیدانست و ایام مصاحبت او با پیامبر ص را درک نکرده بود و او را مسلمانی در عرض مسلمانان دیگر میپنداشت! و تنها فضیلتی که نسل جدید برای علی ع میشناخت، عموزادگی با پبامبر ص، همسری دختر پیامبر و پدری نوادگان پیامبر ص بود!! از سوی دیگر قریش هم سرشار از بغض علی ع و شیفته طلحه بودند چون طلحه وعده داده بود که اگر به قدرت برسد رانتهای اقتصادی بزرگی به آنها بدهد و.. (شرح ابن ابی الحدید ج 9 ص 28 و 29) ، شماره 1 @banahjolbalaghe
به شماره 2 👈آیا علی ع در نهج البلاغه استناد به غدیر کرده است؟ پاسخ👇: 1. نهج البلاغه همه کلمات امام علی ع نیست پس برای قضاوت نهایی باید کلمات دیگر امام ع را هم دید. 2. در برخی از خطب امام به حجه الوداع و غدیر استناد شده (ن ک: طبری، ص 400) که اتفاقا رضی ره بُرِشهایی از آن خطبه را در نهج نقل کرده (خطبه 2) ولی قسمتهای مربوط به کلمه غدیر را حذف کرده است. چنانکه المسترشد ذکر کرده، در بخش حذف شده آمده است: «وَ لَنَا خَصَائِصُ حَقِّ الْوَلَايَةِ، وَ فِينَا الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ، [وَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ فِي حِجَّةِ الْوَدَاعِ يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ،...]» 3. مفاد حدیث غدیر این است که خلافت بلافصل حق علی ع است، در نهج البلاغه بارها به این حق تصریح شده است؛ مثلا: 👈👈الف) حق ویژه علی ع که از زمان وفات پیامبر غصب شد! والله مازلتُ مدفوعا عن حقی منذ قبضَ الله رسولَه.... (به خدا سوگند، از همان لحظهای که خداوند پیامبرش را قبض روح کرد، همواره حق من از من گرفته شده) () 👈ب) وقتی مردم با ایشان بیعت کردند، در خطبه ای فرمود که سرانجام حق به حقدار رسید! (الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِه) 2 👈👈ج) در همان خطبه هنگام بیعت تصریح کرد که حق ولایت و وصایت، به اهل بیت ع اختصاص دارد (هُمْ أَسَاسُ الدِّينِ وَ عِمَادُ الْيَقِينِ إِلَيْهِمْ يَفِيءُ الْغَالِي وَ بِهِمْ يُلْحَقُ التَّالِي وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَايَةِ وَ فِيهِمُ الْوَصِيَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ) خطبه 2 د) در جای جای نهج البلاغه سخن از حق خود به میان آورده است که باید گشت و جست! ، شماره 2 @banahjolbalaghe
به شماره 3 از قرن 3 تا کنون برخی گفته اند که امام علی ع به خلافت خلفا راضی و از کنشهای سیاسی آنان نیز خرسند بودند! برخی کوشیده اند این ادعا را در نهج البلاغه ردیابی کنند! مقاله (رفتارشناسی خلفا از دیدگاه امیرالمومنین ع در نهج البلاغه) کوشیده است نشان دهد که این انگاره انگاره باطلی است و امام علی حتی به فکر اقدام نظامی علیه خلیقه سقیفه نیز بوده اند اما اجرای این طرح را به مصلحت ندانسته اند این مقاله را در این لینک👇👇 میتوان خواند: http://ashaiery.andishvaran.ir/fa/UserShowArticle.html?ItemId=41444 ، شماره 3 @Banahjolbalaghe
، شماره 7 از حقوق بشر علی ع تا حقوق بشر جان لاک برشی از :👇 وَ اللَّهِ لَوْ أُعْطِيتُ الْأَقَالِيمَ السَّبْعَةَ بِمَا تَحْتَ أَفْلَاكِهَا عَلَى أَنْ أَعْصِيَ اللَّهَ فِي نَمْلَةٍ أَسْلُبُهَا جُلْبَ شَعِيرَةٍ مَا فَعَلْتُه ترجمه: به خدا سوگند اگر همه هفت اقلیم را با همه آنچه در آن است به من بدهند تا با گرفتن پوست جو از مورچهای خدای را نافرمانی کنم، چنین نخواهم کرد. 🌻🌴☘☘🌾🌺 برشی از :👇 فَقَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِي عَلَيْكُمْ حَقّاً بِوِلَايَةِ أَمْرِكُمْ وَ لَكُمْ عَلَيَّ مِنَ الْحَقِّ مِثْلَ الَّذِي لِي عَلَيْكُم ترجمه: خداوند سبحان از طریق ولایت بر شما حق مرا بر گردن شما نهاده و برای شما نیز چنین حقی را بر گردن من نهاده است. ☘🌾🌴🌻🍃 نکته:👇 جان لاک با طرح نظریه حقوق طبیعی(natrural rights) جهان سیاست را وارد دوره جدیدی کرد. بر اساس دیدگاه جان لاک، انسانها از آن روی که انسان هستند، به خاطر طبیعت انسانی خودشان و بدون در نظر گرفتن هیچ عامل دیگر، دارای حقوقی هستند که حاکمان و شهروندان باید آن حقوق را رعایت کنند. دیدگاه جان لاک مبنای قانون (natrural law) و سیاست شد. طبیعی انگاشتن حق انسان استلزامات فراوانی دارد که در جای خود از آن بحث می‌شود. در نهج البلاغه نیز امام ع تاکید عجبیی بر رعایت حق حاکم و مردم، رعایت حق دشمن، رعایت حقوق مخالفان و ... دارد. د رکشور ما نیز برخی کنشگران سیاسی به تَبَع برخی عالمان سیاست و حقوق می‌خواهند در تایید نگاه جان لاک از همین کلمات نهج البلاغه استفاده کنند! 😯😦😥 دقت در زبان امیرالمؤمنین ع نشان میدهد که ایشان منشأ این حقوق را طبیعت انسانی انسانها نمیدانند بلکه "جعل الاهی" را منشأ حقوق انسانها میدانند. مثلا در حق مورچه، خط قرمز امام ع این است که عصیان پروردگار شکل بگیرد و در حقوق حاکم و مردم، تصریح کرده‌اند که این حق را خداوند جعل کرده است. این تفاوت، تفاوت بسیار بزرگی است که موجب می‌شود استلزاماتی که نظریه حقوق طبیعی جان لاک دارد با استلزامات نظریه حقوق بشر در نزد علی ع تفاوت زیادی داشته باشد. @Banahjolbalaghe
جناب حجه الاسلام آقای حسن زنده دل درباره «معصیت الله با ستاندن پوست جو از دهان مورچه» برایم نوشته اند: 👇 سلام .خوب بود توضیح میدادید که عصیان خدا با گرفتن پوست جو چطور ممکن خواهد شد؟ وقتی کشتن مورچه ها بلکه هر حیوان موذی جایز است؟ مگر اینکه مثال باشه برای شدت کار! بنده براشو ن نوشتم: 👇 البته حضرتعالی بهتر از بنده میدانید موضوع جواز قتل، عنوان موذی است و لذا اگر مورچه ای اصلا موذی گری نداشته باشد، یا در بیابانی باشد که ما در حال گذر از آنجا هستیم یا در حال اقامت موقت در آنجا هستیم و ... به هر حال بودنش در آنجا مصداق موذیگری محسوب نمیشود، قتلش جایز نیست و بریدن نان این مورچه خروج از چارچوب عدالت است شکرا جزیلا این مباحثه با اجازه خود ایشون در کانال به صورت همگانی منتشر شد.