eitaa logo
بانوی پیشران
859 دنبال‌کننده
540 عکس
122 ویدیو
27 فایل
شناسه مدیر: @esrazanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
درباره‌ی ویژگی‌های شخصیتی و فردی : "ما مس بودیم، او ما را طلا کرد، او کیمیا بود، او اکسیر بود. ما زندگی معمولی‌ای داشتیم، او خمودگی‌ها را تبدیل به‌ تحرک و تپش کرد و انسان ساخت" https://eitaa.com/banooyepishran
در مراسم ارتحال : از سرآمدان تاریخ ماست؛ سرآمدان را نه می‌شود حذف کرد نه می‌شود تحریف کرد. بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از ابن سینا و شیخ طوسی وسیع‌تر است، متنوع‌تر است. یک سرآمد همه جانبه است: ۱. در دانش‌های دینی سرآمد است ۲. در فقه ۳. در فلسفه ۴.‌ در عرفان نظری ۵. در ایمان و تقوا و رفتارهای پرهیزگارانه ۶. در استحکام شخصیت و قوت اراده ۷. در ۸. در سیاست ورزی انقلابی ۹. در ایجاد تحول در نظام بشری این خصوصیات در هیچ کدام از سرآمدان تاریخ ما با هم جمع نشده است؛ در بزرگوار این خصوصیات با هم جمع است. https://eitaa.com/banooyepishran
عظیم و تاریخی که در سطح کشور، و جهان بوجود آورد چه بود؟ بزرگوار ما سه عمل عظیم و بزرگ و تاریخی انجام داد؛ سه بزرگ به وجود آورد. یکی در سطح کشور ، یکی در سطح و یکی در سطح جهان: ۱- در سطح کشور این بود که را در این کشور به وجود آورد. این یک ساخت سیاسی سلطنتی را در هم شکست و مردم سالاری را جایگزین آن کرد. این یک نظام دست نشانده و ذلیل در مقابل قدرت‌ها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متکی به عزّت ملی را جایگزین آن کرد. ۲- آنچه در سطح روی داد، تحول در سطح است. جریان را $امام به راه انداخت. دوره انفعال و بی تحریکی در دنیای اسلام با حرکت به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد. مساله‌ی پس از آن که به خیال صهیونیست‌ها و پشتیبانان‌شان یک مساله‌ی تمام شده به حساب می‌آمد با تحول در سطح به مساله‌ی اول جهان اسلام تبدیل شد. ۳- سوم در سطح جهان است. فضای معنویت و توجه معنوی را در دنیا زنده کرد حتی در کشورهای غیر مسلمان. معنویت در زیر لگدکوبی سیاست‌های مادی‌گری و ضدّ معنوی از بین رفته بود. معنویت از یادها رفته بود. حرکت بزرگوار رنگ معنوی را در دنیا دوباره زنده کرد. این سه هیچکدام سابقه ندارد. شاید در آینده هم شبیه این ها و نظیر این‌ها را نتواند انسان پیش‌بینی کند که به وجود بیاید. این مخصوص بزرگوار بود. https://eitaa.com/banooyepishran
نامه که در بیانات به آن اشاره شد: در دهه‌ی ۲۰، در آن از نوشته‌اند و امروز در کتابخانه‌ی مرحوم وزیری در یزد نگهداری می‌شود. حجت‌الاسلام سید علی‌محمد وزیری از روحانیون معروف یزد برای ملاقات شهید صدوقی به منزل ایشان در قم می‌رود. آیت‌الله صدوقی ورود ایشان را به اطلاع می‌دهند و ایشان برای دیدن آقای وزیری به آنجا می‌آیند. علیرغم این‌که در آن زمان شخصیت آن‌چنان مشهور نبود، مرحوم وزیری با شناختی که از پیدا می‌کنند از ایشان درخواست می‌کنند که در این دفتر یادداشتی بنویسند و که دستخط مراجع و علمای بزرگ را در آن می‌بینند در ابتدا متواضعانه رد می‌کنند اما وقتی با اصرار آقای وزیری مواجه می‌شوند دفتر را می‌گیرند و بدون آنکه قلم را بردارند ۲ صفحه و نیم مطلب با خطی زیبا می‌نویسند. این دست ‌نوشته که در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۲۳ نوشته‌ شده است با آیه مربوط به شروع می‌شود و با آیه دیگری در این زمینه تمام می‌شود. در این نوشتار کوتاه به تحلیل و بررسی اوضاع گذشته، حال و آینده مردم می‌پردازند و قیام برای خدا را تنها راه اصلاح دو جهان می‌دانند و به دلایل عقب‌ماندگی در آن دوره و بدبختی مسلمانان و ملت اشاره می‌کنند. با توجه به اطلاع بزرگان از وجود این دستخط، بارها ساواک برای بردن آن به کتابخانه می‌آید که هر بار باتدبیر مرحوم وزیری و مخفی کردن آن در منزلشان دست مأموران ساواک به این سند نمی‌رسد. https://eitaa.com/banooyepishran
پیام رضوان الله تعالی علیه به سران دولت‌های اسلامی با موضوع تحریم روابط تجاری و سیاسی در ۱۷ خرداد ۱۳۴۶ جنگ شش روزه در اوایل خرداد سال ۱۳۴۶ آغاز شد. تمامی کشورهای همسایه مورد هجوم فراگیر از زمین و هوا و دریا قرار گرفتند‌. که در دوره تبعید در نجف اشرف به سر می بردند، بیانیه ای صادر نموده و را به اتحاد و نبرد علیه تا آزادی فرا خواندند: ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏ کراراً دولت‌های اسلامی را دعوت به اتحاد و برادری نموده‌ام در مقابل اجانب و‏‎ ‎‏ایادی آن‌ها که می‌خواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولت‌های اسلامی ممالک عزیز‏‎ ‎‏ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگه دارند و از مخازن معنوی و مادی آن‌ها استفاده‏‎ ‎‏کنند.‏ ‏‏کراراً دولت‌ها را به‌خصوص دولت ایران را از و عمال خطرناک آن تحذیر‏‎ ‎‏نمودم. این مادۀ فساد که در قلب ممالک اسلامی با پشتیبانی دول بزرگ جایگزین شده‏‌‌‎‏است و ریشه های فسادش هر روزی ممالک اسلامی را تهدید می‌کند، باید با همت‏‎ ‎‏ممالک اسلامی و ملل بزرگ اسلام ریشه‌کن شود. قیام مسلحانه بر ضد ممالک‏‎ ‎‏اسلامی نموده است و بر دول و ملل اسلام، قلع و قمع آن لازم است، کمک به چه‏‎ ‎‏فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با‏‎# ‎‏اسرائیل و عمال آن چه رابطه تجاری و چه رابطه سیاسی حرام و مخالفت با اسلام است. ‎‏باید مسلمین از استعمال امتعه خودداری کنند. از خداوند تعالی نصرت اسلام‏‎ ‎‏و مسلمین را خواستار است. والسلام  علی من اتبع الهدی ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ زمان: ۱۷ خرداد ۱۳۴۶ / ۲۸ صفر ۱۳۸۷ ‏‏مکان: نجف ‏ صحیفه نور، ج ۱، ص ۱۳۹ https://eitaa.com/banooyepishran
(۱) خسته از راه آمده‌ام بعد از دست دادن ۴ ملیون تومان ناقابل بابت عصب کشی که آخر هم متوجه نشدم عصب را می‌کِشند یا می‌کُشند. تصمیم دارم زود بخوابم که فردا خیلی زود باید به جایی دور از خانه ولی نزدیک به قلبم بروم. " " یاد " " که می‌افتم، یادم می‌آید این ترم باید اندیشه سیاسی درس بدهم و از محتوای هیچیک از کتب آموزشی موجود با این عنوان خوشم نمی‌آید و باید دنبال متن خوب بگردم یا پیدا کنم و یا تدوین کنم. در ضمن گشت و گذار در کانال‌های با محتوای بیانات ، مواجه شدم با یک پیام و حس کردم به من مربوط می‌شود، هرچند تقریبا هیچ ربطی نداشت. من فقط ۲ یا ۳ بار رفته بودم و هیچ وقت حساسیتی به نداشتم حتی بعد از اغتشاش بنزینی ۹۸ که در صدر خبرها بود. اما این بار برایم مهم بود. حس داشت. چرا این حس در من ایحاد شده بود؟ خونگرمی مردم ؟ میهمان‌نوازی شان؟ یا چه؟ هرچه هست یک درونم جوشید. دوستش داشتم والبته بهانه‌ای شد برای اندکی تفکر و دست به صفحه کلید شدن. 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
(۲) برای ما می‌آورد. نیاز قطعی زیست سالم انسانی است‌. همان حس مقبولیت و پذیرش ماست در فضای اجتماعی‌مان. نشاط می‌دهد و حرکت. فرصت‌های سازنده‌ای را پیش روی‌مان می‌آفریند. مثلا کمک می‌کند من مراقب روابط اجتماعی خود باشم و برای حفظ‌شان بکوشم. ِمن برای محیط اجتماعیِ من هم می‌تواند سازنده باشد. منِ متعلق هم به محیط اجتماعی‌ام هویت می‌بخشم. به ما داد. به اسلام، به ایران، به انقلاب، به مردم، به تمامی آرمان‌های انقلاب ... به تحول خواهی ..... و برایم از جنس دارد. این روزها که به اهل بیت را تمرین می‌کنیم، مراقب باید باشیم‌. مراقب امام حسینی مان.‌‌‌‌‌‌.. مراقب به عاشوراییان مراقب فرزندان‌مان باشیم که هویت و آینده شان را می‌سازد. 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
هدایت شده از 🇵🇸برای زینب🇵🇸
نشسته‌ام در مجلس شهادت امام رضا و ذاکر اهل‌بیت دارد روضه می‌خواند؛ ولی من، در دل خودم، روضه خوان دارم. گاهی یابن الشبیب می‌خوانم و گاهی پای برهنه دنبال حضرت می‌دوم به نماز برسم. این هروله مرا بازی گرفته و نمی‌دانم کجای تاریخ بایستم و آرام آرام اشک بریزم... ذاکر رسیده به آخرهای روضه‌اش و می‌گوید چه پایان‌بندی قشنگی دارد دو ماه عزای برای آل الله. و من هم می‌رسم به کنار درهای خانه‌ام وقتی دارم به همسرم می‌گویم: "مهریه‌ام را بخشیدم فقط بگذار بروم بدرقه جگر گوشه رسول خدا". و از خانه همسایه صدای بانوی خانه را می‌شنوم که می‌گوید: "مهرم حلال بگذار بروم جای مادر و خواهر امامم خاک عزا به سر کنم‌". نشسته‌ام خودم و زنان همسایه را در صفحات تاریخ نگاه می‌کنم که ایستاده‌ایم کنار در و عاجزانه و ملتمسانه همسران‌مان را نگاه می‌کنیم و مهریه‌مان را نه از سر اجبار که با میلِ تمام و اختیار می‌بخشیم و می‌روم تا با فاطمه معصومه مواسات کنیم در عزای برادرش. نشسته‌ام زنان را در کوچه پس کوچه‌های تاریخ تماشا می‌کنم که جای فاطمه زهرا نشسته‌اند کنار پیکر نیمه جان علی بن موسی الرضا که چونان مارگزیده به خود می‌پیچید و انگار این بار ابن شبیب دم گرفته و برای حضرت رضا آب طلب می‌کند. نشسته‌ام بانوان نوغان را تماشا می‌کنم که دامن‌ها را از شاخه‌های گل پر کرده‌اند و نه از سنگ، تا پیکر امام مهربان‌شان با احترام تشییع شود و امام را در میانه‌ گل‌‌هایی که از آسمان می‌بارد، وداع گویند. نشسته ام به تماشای آن روز که در دلگیرترین ساعات دنیا پیراهن کهنه‌ای به غارت رفت، خیمه‌هایی سوختند تا آن‌ روزی که زنان نوغان قیام کردند، در بدرقه ولی‌شان و نگذاشتند پیکرش در غربت بماند. نشسته‌ام به تماشای تمام تاریخ که هرگاه زنان به میدان آمدند، کاری کردند به قد و قواره تاریخ.... حالا دارم در کوچه پس کوچه‌های قُم قدم می‌زنم و صدای بانو را می‌شنوم که بانوان همسایه را به یاری می‌خواند برای پشتیبانیِ جنگ و جبهه‌ای در شهر به‌پا کرده تا جبهه‌ها بی‌یار و یاور نمانند. دارم را وقتی در کاخِ سرخ یکی از دو قدرت بزرگ آن روز جهان و در برابر نشسته و پیام‌بر امام است، نگاه می‌کنم و یادم می‌افتد که پیشتر به امثال او گفته بود: "من شما را به رهبری قبول دارم". از هلند تا ایران هم‌قدم با می‌شوم وقتی حضور در هلند و پرداخت مالیات به آن دولت را _دولتی که حامی رژیم صهیونیستی است_ عین کمک به رژیم کودک‌کش دانست و از آسایش و آرامش ظاهری آن‌جا دست شست و کرد. نشسته‌ام از فراز تاریخ به زنِ با شرف و با استعداد ایرانی نگاه می‌کنم که یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ضربه‌ها را به ادعا‌ها و دروغ‌های تمدن غربی زده و آن‌ها را به‌شدت عصبانی کرده‌است. دخترک نوجوان سینی چای را جلویم گرفته و بفرما می‌زند. چشمی به چای دارم و چشمی به لاک سیاهش و موهایی که بی‌ملاحظه حضور آقای ذاکر افشان و پریشان شده. چای را با آرامی برمی‌دارم و با دخترک حرف‌ها می‌زنم‌: "تو میراث‌دار همه این بانوان تاریخ‌سازی! باور کن نظام سلطه‌طلبِ غرب که به بهانه واهیِ حقوق زن، تو را به برهنگی می‌خواند، می‌خواهد نگاه‌های عطشناک هرزه خود را سیراب کند." چشمانش را خواندم به دیدن آزادی که اگر تعریف درستی داشت امروز دختران محجبه فرانسه هم حق درس خواندن داشتند نه آن‌که محروم بمانند به جرم آزادی در انتخاب. چشمانم به التماس به او می‌گوید: "تو خودت مهسایی و به اندازه مهسا قربانی شده‌ای حتی وقتی در میانه‌ مجلس اهل بیت آمده باشی." نگاهش می‌کنم و به او می‌گویم تو که هر روز ساعتی را در برابر آینه ایستاده‌ای. چطور ندیده‌ای دست‌های پرتوان را در دستان خودت؟ چگونه است که چشمان پر اقتدار را در نگاه خودت نمی‌بینی؟ باور نداری که تو حتی از بانو پر توان‌تری؟! قند را که برمی‌دارم دلم می‌خواهد قندان نیمه خالی را با طعم شیرین پر کنم تا دختر وطنم بداند من هم مثل او خونخواه مهسا امینی‌ها و حدیث‌ها و نیکاها هستم. من هم طلبکارم. از دنیایی که زن بودن را از ما گرفته‌است. گل خشک یادگاری بالای حرم امام رضا را از کیفم درمی‌آورم و کنار سینی چایش می‌کارم و لبخندی تقدیمش می‌کنم. نگاه او هم پر از مهربانی شده‌است. 🖋زینب شریعتمدار 🏷 https://eitaa.com/barayezeinab
دهه نود، عجیب بود و پرحادثه. البته الان که وارد ۱۴۰۰ شدیم می‌بینم گویا این دهه پرحادثه‌تر است. زنگ زدند که مهمان از داریم، وقتت را خالی کن تا یک هفته‌ای را با آن‌ها باشی. بود و همسرش. عادت نداشتم خیلی از مقام و درجه مهمان سوال کنم چون اگر ضرورت داشت، تذکرات را قبلش می‌دادند. آقای محطوری آدم عجیبی بود. ساده، معمولی، بی‌تکلف و مملو از اطلاعات دینی و سیاسی و به‌شدت ارادتمند به رضوان الله تعالی علیه. همسرش بانویی آرام بود که هرچند همیشه لبخند به لب داشت ولی نمی‌دانم چرا همیشه در پس لبخندهایش، حس غمی عمیق می‌کردم و البته شاید اشتباه می‌کردم. بعدها دانستم که و همسر جلیله‌اش یک موسسه‌ای دارند که بگویی نگویی تربیت‌یافتگان موسسه قرآنی‌شان می‌شدند بچه‌های ... عصر یک روز که به محل سکونت‌شان رفته‌بودم، مرا به یک چای نعنای بسیار خوش‌طعم و خوش‌عطر دعوت کرد و شروع کرد به گفتن از همسرش. طوری او را تمجید می‌کرد که از یک مرد عرب آن هم یمنی خیلی عجیب بود. اصولا عرب‌ها اهل تعریف از زنان نیستند و گویی آن را به نوعی ضعف برای خودشان می‌پندارند. اما علامه با صراحت تمام می‌گفت در این سال‌های زندگی تمام افرادی که به موسسه می آمدند و تربیت می شدند در حقیقت شاگرد همسرم هستند و همسرم مادر معنوی بچه‌های به حساب می‌آید. بعدها در انفجاری در نماز جمعه صنعا شهید شد ولی من در هر اتفاق در دلم پر‌می‌کشد تا و به دیدار بانو محطوری می‌رود و یک تبارک و دست مریزاد به او تقدیم می‌کند. براستی زنان چقدر هستند و چه مردانی مَرد و شجاع و بی‌باک زاده‌اند...‌ زنانی که در تمامی هشت سال‌ تجاوز محور عربی عبری شرارت، چونان کوه استوار ایستادند و علیرغم محاصره شدید دشمن، و نبود ساده‌ترین نیازهای اولیه غذا و دارو و امنیت و زیرساخت، خم به ابرو نیاوردند و امروز هم که غزه دارد زیر چکمه صهیونیزم وحشی خرد می‌شود، از میان همه اعراب پر مدعا، یمنی‌های به میدان آمدند و زنان‌شان طلای خود را هدیه کردند و در عرصه حضور میدانی نیز ثابت کردند جلودار و هستند. این روزها جای هم خیلی خالی است. روحش شاد 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
بانوی پیشران
بسم الله النور 🔻🔻🔻واصله پدرم به مادرم سپرد در قسمت خواهران منتظر بماند تا خبرش کند. گفت خبرش که کرد، نوزاد را بیاورد تا پدرم او را خدمت حضرت امام ببرد. خودش زیاد خدمت مشرف می‌شد، اما حالا برگزاری مراسم در حسینیه جماران فرصت مناسبی ایجاد کرده بود که همسر و فرزندش را همراه خود کند و طفل نورسیده‌اش را به آغوش امام برساند. پس از دیدار، امام به عنوان چشم‌روشنی مبلغی به پدرم هدیه کرد، و آن هدیه به لطف پدر و مادرم تبدیل شد به گردن‌آویزی برای من، تا از امام برایم به یادگار بماند. ... روی هردانه بنوشته عیان این بود رزق فلان بن فلان پدرم این شعر را می‌خواند، وقتی نعمتی از نعمت های خدا هزاران چرخ می خورد تا به دست کسی برسد که انسان ها اراده نکرده بودند اما خدا مقدر کرده بود. امام روح‌الله از بندگان مقرّب و خاص درگاه الهی بود و روایت منسوب به معصوم می‌گوید خدا دست و زبان بنده‌ مقربش می‌شود. با خودم فکر می‌کنم شاید از ابتدا روی این گردنبند نام افراد دیگری نوشته شده بود. شاید بنا بود من به عنوان یکی از افراد سیاهی‌لشکر دوستدار امام، تنها، امانتدار این تحفه باشم. چه‌بسا از ابتدا مقدر شده بود این هدیه‌ای باشد از جانب امام روح‌الله به پیروان مجاهد او در روزهای دلشکستگی، تا مرهمی بر قلب‌های مجروحشان باشد. هدیه‌ای از روح خدا به یاران و یاران در سرزمین‌های زیتون... ... گردنبند را روز شنبه ٢٨ مهر ١۴٠٣ قیمت کردم. گفتند طلای ١٨ عیار با وزن ١٨.٧۶٠ و قیمت ٧٧ میلیون و ٨٠٠ هزار تومان است. ارزش آن به خاطر انتسابش به قطعا بیش از این‌ها است. گردنبند را به مزایده می‌گذارم. وجه دریافتی ان‌شاءالله به مظلومان و و جبهه اهدا خواهد شد. هرکس دوست دارد از روح خدا یادگاری داشته باشد، زودتر دست بجنباند. تماس برای تهیه گردن آویز با شناسه @meysamgholami63 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran