🔸عذر میخواهم خدا
برای نفسنفسهایی که بیتو گذشت؛
برای لحظههایی که از تو گذشت؛
برای نمازی که به رسم عادت خواندم؛
برای دعایی که اعتقادی به آن نداشتم؛
برای داشتنی که نداشتن دانستم؛
برای امیدی که ناامیدش کردم؛
برای بخشیدنی که نبخشیدم؛
برای شبهایی که نمازی نداشت؛
برای فردایی که رازی نداشت؛
برای غمهایی که غم نبود؛
برای اصراری که خوب نبود؛
برای راهی که بیراهه شد؛
برای قسمتی که قسمت نبود؛
برای روزی که روزم نبود؛
برای نگاهی که بیگانه بود؛
برای صدایی که دوگانه بود؛
برای رفتنی که ماندن بود؛
برای خواندنی که مردن بود؛
برای طلبکاریم که بدهکاری بود؛
برایِ برایِ و صد برایِ...
مرا ببخش که آن دمی که بازدم میشوم، منی هستم که از بالا تا پایین تقصیرم و تقصیر.
اگر رحمتت نبود نه در آتش آن دنیا، بلکه همینجا و همینحین مانند خاکستری بر هوا بودم.
چرا بر زمینم و نفس میکشم؟! به خاطر لطفت، به خاطر رحمتت و به خاطر بخششت.
✍ علی کردانی
#مناجات_تنهایی
#رمضان
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸کلامی چند به امام پند
کلامی چند به امام پند:
اماما غربتت را فاطمه دانست؛ و خلوتت را فقط خدا.
ما ندانستیم که غریبی قدمتی بود؛ و قدمتش از شما ابتدا کرد؛ ابتدایش شما بودی و انتهایش آفتاب؛ بل انتهایش بیانتها ماند.
چون قریب غریب شد و دوستان غریب.
✍ علی کردانی
#مناجاتی_با_امیرِمؤمنان_علی_علیه_السلام
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸انگشتر تقوا
گاهی برای دانستن معنای واژهای باید در لغتنامهها، فرهنگلغتها و گاهی در موتورهای جستوجو رفتوآمدی کرد؛ اینگونه میتوان به معنای کلمهای پی برد.
مثلاً کلمه تقوا؛ در فرهنگستان فارسی به معنی پرهیزکاری و ترس از خدا معنا میشود؛ به عبارت دقیقتر، در کتاب ده گفتار استاد مطهری پیرامون تحلیل معنای تقوا چنین مضمونی آمده است؛ تقوا در اصل به معنی خودنگهداری است نه ترس یا پرهیزکاری؛ هرچند که لازمه خودنگهداری و ضبط نفس، پرهیز کردن و لازمه پرهیز کردن نیز ترس است؛ پس میتوان گفت در اکثر ترجمهها تقوا به لازمه خود معنا شده نه به اصل خود.
اما آیا معناهایی که برای کلمات ارائه میشود، گویایِ معنای حقیقی و واقعی تمام کلمات است؟ صرف تورق در فرهنگ لغت و یافتن معنایی، نمیتواند تمام زیبایی، شأن و حقِ کلمهای را ادا کرده باشد؛ بلکه برخی معناها در برخی موارد بر ابهام کلمات افزودهاند.
اینکه حقیقت همه واژهها، با واژهها دستیافتنی است، فقط یک ادعایِ نگارشی میتواند باشد، نه یک ادعای حقیقی و ناطق؛ لغتنامهها معنای صامتاند اما معنای ناطق جای دیگری است.
در مورد همین کلمه تقوا باید به معنای ناطق مراجعه کرد نه معنای صامت؛ معنای ناطق آن است که «ضَربَتُهُ یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین» ضربِ شمشیرش برتر از عبادت تمام جن و انس است؛ معنای ناطق آن است که شبهنگام برای نجات خاتم پیامبران از جان عزیزش دریغی ندارد؛ آن است که برای حفظ امت اسلام در مقابل دشمنان منافق سکوت مینماید و تقوا وقتی معنا مییابد که در نماز انگشتر را به نیازمند بدهی؛ حتی نان شبت را هنگام افطار.
تقوا از آن تکواژههایی است که کتابها و لغتنامهها از معنای آن عاجز ماندهاند و نهایت زورشان نشان دادن کلمهای در مقابل کلمهای برای رفع ابهام باشد.
بهراستی کلمهای مانند تقوا با آن همه عمقِ معنایی را چگونه میتوان با یک کلمه معنا کرد؟! آن زمان که لغتنامه مینویسد: تقوا یعنی ترس؛ اما نمیداند که نترسیدن و در بستر خوابیدن، عین ترس از خداست.
بنابراین لغتنامه حقیقی در معنای تقوا، عرصه خارجی و واقعی است؛ زین پس فرهنگنامهها نباید جرأت بر معنای کلمهای یابند که یارایِ تبیین آن را ندارند.
در برابر کلمه تقوا باید یک کلمه نوشت؛ تقوا همان «علی» است.
✍ علی کردانی
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
#تقوای_حقیقی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
☀️دعا
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُيَسِّرِ بْنِ عَبْدِ الْعَزِیزِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ لِی يَا مُيَسِّرُ ادْعُ وَ لَا تَقُلْ إِنَّ الْأَمْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ إِنَّ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْزِلَةً لَا تُنَالُ إِلَّا بِمَسْأَلَةٍ وَ لَوْ أَنَّ عَبْداً سَدَّ فَاهُ وَ لَمْ يَسْأَلْ لَمْ يُعْطَ شَيْئاً فَسَلْ تُعْطَ يَا مُيَسِّرُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ بَابٍ يُقْرَعُ إِلَّا يُوشِكُ أَنْ يُفْتَحَ لِصَاحِبِهِ
اصول کافى جلد 4 صفحه: 211 روایة: 3
ترجمه :
میسر بن عبد العزیز گوید: حضرت امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
اى میسر دعا کن و مگو که کار گذشته است و آنچه مقدر شده همان شود (و دعا اثرى ندارد)، همانا نزد خداى عزوجل منزلت و مقامى است که بدان نتوان رسید جز به درخواست و مسئلت، و اگر بندهاى دهان خود ببندد و درخواست نکند چیزى به او داده نشود، پس درخواست کن تا به تو داده شود، اى میسر هیچ درى نیست که کوبیده شود جز اینکه امید آن رود که بر کوبنده باز شود.
#امام_صادق_علیه_السلام
#روایت
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸نجوای قدر
در شبهای قدر، قدردان خدا هستم.
این شبها حاجت میخواهم، اما قبل از آن پوزش میخواهم، از خدایی که آن هنگام که غرق در تقصیر بودم، او مرا غرق در نعمت کرد؛ عذرخواهِ مالکی هستم که تقصیراتم از ملک او نکاست.
اگر به کوتاهیها و تقصیرهای من نگاه کنی، این منم که مستحق عقابم؛ اما اگر به رحمت و حلم تو نگاه کنم، این تویی که میتوانی دریاهای اشتباه را ببخشی و بپوشانی.
یا رب، مرا از رحمتت ناامید برمگردان.
✍ علی کردانی
#مناجات
#شب_قدر
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸زهد راستین
زهد را نه آن فقیرِ با ریا دانست و نه آن اسرافکارِ بیریا.
نه فقیر کوخنشین دانست نه ثروتمند کاخنشین.
زهد را امیر نجف دانست و بس.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:
«اَلزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ اَلْقُرْآنِ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَى اَلْمَاضِی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالْآتِی فَقَدْ أَخَذَ اَلزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ؛
تمام زهد میان دو کلمه از قرآن قرار دارد؛ خداوند سبحان فرمود: تا بر آنچه از دستتان رفت اندوه نخورید، و بر آنچه به شما رسیده شاد و دلخوش نگردید؛ پس هر آن که بر گذشته اندوه نخورد و به آینده شاد نگردد، هر دو سوی زهد را یافته است.»
نهجالبلاغه، حکمت ۴۳۹
و این همان معنای «سوارِ بر دنیا بودن» است، نه «سواری دادن به دنیا».
✍ علی کردانی
#امیرالمؤمنین_علیهالسلام
#تربیتی_اخلاقی
#نهج_البلاغه
#زهد
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
با سلام
ارسال مطالب کانال با درج و حفظ لینک آن بلامانع است.
با تشکر.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔸نجوای قدر
در شبی که روشنایی است در پیشگاه او حاضر میشوم؛ تا جرعهای از آبِ حیات، به جان و دل مردهام ارزانی دارد.
نه عملی، نه توشهای و نه گوشهای دارم؛ اینهنگام در میزنم مانند سائلی فقیر و حقیر؛ چه در را به رویم باز نمایی و چه برای آوازم ناز نمایی؛ جای دیگر ندارم؛ همینجا مینشینم تا جرعه حیاتم دهی و مرا رهسپار دریا کنی.
✍ علی کردانی
#مناجات
#قدر
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸بهانهای به نامِ «اختیارات رئیسجمهور»
«به دوندهای گفتند: اگر جامی در کار نیست، چرا اینقدر میدوی؟ جواب داد: برای سرگرمی و تفریح!»
قوه مجریه یکی از میدانهایی است که اگر با تلاش و تدبیر همراه شود میتواند از تأثیرگذارترین و مهمترین بخشها در جهت بهبود فرهنگ و اقتصاد یک جامعه باشد؛ آن هنگام که قبل از ورود به این عرصه با ساز و کار و حوزه اختیارات آن واقف بود.
چند سالی است که بهانهای با نام اختیارات ریاستجمهوری دستاویز خوبی برای فرار از بیتدبیریها و بیعرضگیهایِ مدیریتی شده است؛ میگویند رئیسجمهور هیچکاره است و یا اختیاراتش بسیار محدود است! «زهی خیال باطل».
اما سؤال اساسی اینجاست؛ اگر اختیارات رئیس قوه مجریه در مدیریت اجرایی کشور و عزل و نصبها، اختیاری هیچوپوچ است، پس چرا کاندیدای ریاست میشوید، و اگر اختیاراتش محدود است، پس چرا شعارهای نامحدود و ریشهای میدهید؛ بنابراین یا دروغ میگویید و یا بیاطلاع هستید؛ اگر هم نه دروغ است و نه بیاطلاعی، پس به دنبال قدرت و مقام هستید؛ در هر فرضی شما محکومید، و حرفتان باطل.
بلکه به عکس، ریاستجمهوری دارای بیشترین، تأثیرگذارترین و بیواسطهترین مدیریتها در کشور است. همانطور که در قانون اساسی به همین مطلب تصریح شده است؛ از این رو به سه اصلِ مهم قانون اساسی مرتبط با موضوع بحث اشاره خواهیم کرد:
«۱: اصل یکصد و سیزدهم: پس از مقام رهبری رئیسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط می شود، بر عهده دارد.
۲: اصل یکصد و بیست و ششم: رئیسجمهور مسئولیت امور برنامه و بودجه و امور اداری و استخدامی کشور را مستقیماً بر عهده دارد و میتواند اداره آنها را به عهده دیگری بگذارد.
۳: اصل یکصد و بیست و هشتم: سفیران به پیشنهاد وزیر امور خارجه و تصویب رئیسجمهور تعیین میشوند. رئیسجمهور استوارنامه سفیران را امضا میکند و استوارنامه سفیران کشورهای دیگر را میپذیرد.»
بنابراین افرادی که تمایل به کاندیداتوری و حضور در صحنه رقابت قوه مجریه دارند، هماکنون به قانون اساسی نگاهی بیندازند تا اگر اختیارات رئیسجمهوری را در حد و اندازههای تغییر شرایط کنونی نمیبینند، بیجهت وارد میدان رقابت نشده و عمرگرانبهای خود و مردم را تلف نکنند.
✍ علی کردانی
#سیاسی
#انتخابات_۱۴۰۰
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸عاشقانههای سجده
بندگی پرنورترین و باارزشترین لحظههای بودن است؛ بودن و سرودن؛ ماندن و رفتن؛ کمامیدی و پرامیدی؛ خلوت و رحمت؛ تمام اینها هنگام عبادت و بندگی تجلی مییابد.
اما آنچه دل را میرباید و قابِ بندگی را تمامزیبا نشان میدهد، افتادن و خود را ندیدن است، همان حالتی که در نماز و جز نماز نیز اتفاق میافتد.
سجده نعمتی از خدا برای بنده است که در خلوتگاه عشق وجود خود را به زیر اندازی و خود را در برابر معبودِ والا پایین ببینی و در آن حال است که دیگر خود را نمیبینی؛ نه اینکه تو نیستی یا وجود حقیقی نداری، بلکه هستی، اما هستت رحمت و نیستت حکمتی از سوی اوست؛ پس لایق افتادن و کُرنش است.
به راستی که او ستودنی است و طعم ستایشش را در سجده های عاشقی میتوان چشید.
✍ علی کردانی
#عاشقانههای_بندگی
#سجده
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸حکایت همچنان باقی است
ماهها مانند ابرها درگذرند؛ آرام و با احساس؛ همانند آسمانها متفاوتاند، گاهی آهسته، گاهی به سرعت، گاهی خسته، گاهی بارانی، گاهی نورانی؛ نمیدانم شاید آسمان عکسالعملی از رفتار انسان باشد، آنجا که صالحان هستند میبارد، آنجا که صالحان نیستند، میگذرد.
مانند آسمان ماهها هستند، گاهی باران رحمتاند، گاهی ابرهای حرکت و گاهی نقمت میشوند؛ نقمت نه ماه، بلکه راه است، راهی که همواره در آن گام مینهی؛ گاهی هموار و گاهی پست و بلند است.
رمضان ابری زیبا و مهمانی ناخوانده بود که از بالای زمین میگذشت؛ گاهی به ما نگاه میکرد، گاهی صدایمان میکرد و گاهی دعایمان میکرد؛ دعایش آمرزشخواهی بود؛ آمرزش برای غافلان رحمت؛ رحمتی که میبارید، تنها باید چتر نفس را از زیر باران برمیداشتی، تا رحمت را در دلت میکاشتی؛ برخی باران دیدند اما باران نخواستند.
برخی سود بردند و برخی گول خوردند؛ گول اینکه لحظههای ماندن و خواندن همیشگی است، ناگهان مرگی از پشت دیوار میآید!
عدهای هم دعاها خواندند، اجابتها شنیدند، با دستانی دادند، از دستانی گرفتند، العفوها گفتند و یا عبدها شنیدند؛ پس سودها بردند.
این ماه هم تمام میشود اما باز بندگان او نجواها و نواها دارند و باز غافلان فردا فردا میکنند. خوبها مثل همیشه دنبال خوبتر شدن میروند و بدها دوباره امروز و فردا میکنند.
سحاب رحمت به ایستگاه آخر رسید و افسوس من آهی بیثمر ماند.
حکایت همچنان باقی است.
✍ علی کردانی
#عاشقانههای_بندگی
#رمضان
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸تفکر یکنواخت سبب بیاطلاعی
از دیرباز خط فکری داشتن، یک مسئله مرسوم و بدیهی در انسانها بوده؛ هرچند که خطوط فکری افراد و جناحها به این فراوانی و دقت نظر امروز مورد بررسی نبود؛ اما به هر حال آزادیِ اندیشه در مسایل «اجتماعی-فرهنگی-سیاسی» و عقیدهای داشتن جزوِ لوازم انسانیت و اتخاذ راه است.
بیتردید که انسان در هر حوزهای با گونهای از تفکر رشد میکند و یا در حال رشد است؛ به همین علت انسانها در مواجهه با مسایل مختلف اجتماعی بیآنکه به این مسئله التفاتی داشته باشند از رهگذرِ تفکراتِ ساخته و پرداختهشان به موضوعات مینگرند؛ و کماند کسانی که بتوانند و بخواهند، یا به عبارت بهتر: این قدرت را داشته باشند تا از دایره افکار خویش رهایی یابند و گاهی به موضوعات گوناگون از پنجرهای غیر از پنجره فکری خود نگاه کنند.
به هر حال انسان مختار است؛ و اگر نتواند قدرتِ «تعقّل و همهجانبهنگری» را در خود ایجاد نماید، از محاسنِ تفکرات دیگران باز میماند و دنیا و حوادث آن را همیشه با یک دید تعریف میکند؛ چنین چیزی موجبِ «احتباس فکری و یکجانبهگری» است؛ به این سبب افرادی با این مختصات، در بیاطلاعی و عدم پیشرفت به سر میبرند؛ یکنواخت و با یک شاقول به مسایل مینگرند؛ از این رو در کشاکشِ نزاعها، اختلافها و جریانهایِ گوناگونِ اجتماعی نمیتوانند همراهی مناسب و موفقی داشته باشند؛ البته که پس از تحقیق و دانستنِ استدلالیِ راهی، باید با همان شاقول پیش رفت؛ اما اکثر آدمها قبل از آنکه با نظرات مختلف بهطور دقیق و کارشناسانه آشنا شوند، به شاقول فکری خود تعصب میورزند و این مسئله موجب میشود هیچوقت درهای بیشتر و بالاتری در زندگی و سیر تحوّل فکری آنها نمایان نشود و به یکنواختی فکری، بیاطلاعی و پسرفت خود، ضریب بالا دهند.
✍ علی کردانی
#اجتماعی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔻گلایههای اجتماعی (۱)
🔸چرخ زندگی
چرخی که میچرخید، هُلی که هُل نبود، جسمی که خم بود، نگاهی که پایین بود، امیدی که میوزید، بیریا و باخدا، سکوتی که فریاد بود، خدایی که تنها بود.
اینها قصه نبود، غصه بود؛ بخشی از سکانس نان حلال.
گاریپیادهای که چهار چرخ گاریاش تمام چرخهای امیدش بود؛ چرخهایی که کوچک بود اما بار بزرگ زندگی را به دوش میکشید.
حالش از زمانه گله داشت اما بر زبانش گلهای نبود، خسته بود اما حرکت و برکت داشت.
در تاریکیهای دنیا و درختان بیآب، مردی آرام هُل میداد، گاریاش را نه آدمیان را.
دستانش بیقلم بود؛ اما داستانش پُر قلم.
در ناامیدی بسی امیدی هست، آنجا که راهت به کارِ خودت باشد؛ نمیگویم بیغصه بود، اما قصه جوانان شهر شد، هنگامی که خانهاند.
آقای گاری از میدان روحالله به معلم میرسد؛ تا هم روحی بدمد و هم آموزگار ما باشد؛ آموزگار جوانهایی که بر زبان گلهها دارند اما دستانشان داستانی ندارد.
✍ علی کردانی
#اجتماعی_فرهنگی
#گلایههایِ_اجتماعی
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸صمیمیت در خدمت آموزش
آموزش از ضروریترین و حیاتیترین نیازهای بشر است؛ به طوریکه اگر آموزگاران و آموزشدهندگان به صورت شبانهروزی برای تمهید و تدارک پایهها و فضاهای آموزشی تلاش کنند، گزافه نیست اگر بگوییم، هنوز هم کارهایِ نیمهتمام بر جای میماند.
از اتفاقهای خوبی که به تجربه ثابت شده، «همراهی صمیمت و آموزش» جهت کشف استعدادها و دعوت از آنان در وسط میدان است؛ میدانهایی که خالی مانده، و یا اگر پُر است، اما دُر نیست.
دُرهایی که هستند اما مسئولانی که نیستند؛ نیستند تا جوانِ حزب اللهیِ میداندار و میدانخواه را بیابند؛ اگر هم کسانی دغدغه کشف استعدادهایِ نوجوانان و جوانان را دارند، اما به دنبالِ آموزشی عاری از تواضع و صمیمیت هستند؛ در انتها کاری ابتر و رشدهایی ناقص تولید میشود.
در گروهها و تشکلهایی که آموزش هست اما صمیمیت نیست، تلاش هست اما تقوا نیست، نتیجهها همواره عکس میشوند و عکسها همواره پر تنش.
مقصود از صمیمیت، کنار رفتن احترام، ادب و اخلاق نیست؛ بلکه آمدنِ تقوا، تواضع و خودبین نبودن است؛ چرا که مفاهیمِ تقوا، تواضع و اخلاص از واژه «صمیمیت» تراوش میشوند.
صمیمیتی به این معنا، همواره باید در خدمت آموزش قرار بگیرد، تا موتور محرک آن و اعضای آن باشد؛ صمیمیتی که به نظر میرسد میتوان سراغ آن را در گعدههای مدادالفضلاء گرفت.
#پینوشت:
از برگزاری سلسله نشستهای نویسندگان، ایجاد فرصتهای آموزش و تبادل اندیشهها در فضایی صمیمی، از دستاندرکاران و دلسوزانِ عرصه قلم و رسانه صمیمانه سپاسگزاریم.
انشاءالله برگزاری این نشستها در آیندهای نزدیک پُلی برای موفقیتها شود.
✍ علی کردانی
#فرهنگی
#آموزش
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔸چگونگی بازیابی جبههانقلاب در انتخابات۱۴۰۰
انگار همین دیروز بود که در انتخابات سال ۹۶ رای خود را به صندوق انداختیم، و پس از آن همه تبلیغات و دسیسههای رسانهای عاقبتهای تلخی برای ملت عزیزمان رقم خورد.
هرچه بود و هرچه شد، گذشت؛ اما اینکه بگوییم گذشتهها گذشته، از یک سو سخنی بسیار ناروا است؛ چرا که اگر جبهه انقلاب و به ویژه گفتمان انقلاب به معنای واقعی کلمه نخواهد و یا نتواند تغییراتی اساسی و مردمپسندانه در خود ایجاد نماید، باز هم شاهد «گذشتههایِ همیشه گذشته» خواهیم بود.
شاهد صفهای بیانتها، حرفهای پرمدعا و خلاصه «تا قیامت مذاکره» خواهیم بود؛ البته مقصود از مذاکره حتما پشت میز نشستن و صحبت کردن نیست، مقصود تفکر «مذاکرهای و انتظاری» است.
جبهه انقلاب برای یکبار هم که شده باید از گذشتههای خود عبرت بگیرد و با دست پُر، ادبیات نو، و مردمخواهیِ صریح به میدان بیاید؛ مثلاً کاندیدایِ نهایی انقلاب در انتخابات ۹۶ هرچند خوب گفت، اما با نهایت احترام، آن کشکش، غلبه، مردمخواهی و کاربلدیِگفتمانی و احترامی کوبنده را فاقد بود؛ گفتمان انقلابی نباید منحصر در بیانِ آرمانهای انقلاب و ائتلاف انقلابی باشد؛ بلکه این گفتمان با حفظ آرمانها و شعارها، باید همواره مردمپسند و مردمگیر باشد، مخاطب سیما یا مخاطب صدا باید عمقِ دلسوزی و روحِ تغییر را در صدای کاندید و نماینده انقلاب بهتمامه احساس کند.
نه فقط گفتار، بلکه جاذبه رفتاری و پاسخی روشن داشتن برای آینده مبهمی که مسئولان امروزی آن را در دل مردم نهادند باید داشت.
بنابراین نیروها و طرفدارانِ رسانهای و میدانی انقلاب هم باید از تبلیغاتی که جنسِ دوقطبی سازی و رویکردی تخریبی و دفعی داشته باشد دست بردارند، تا موجب ناامیدی مردم و رایدهی لجبازانه نشوند.
در هر صورت جبهه انقلاب باید با لباسی نو و گفتمانی نوین وارد بر کارزار انتخابات شود؛ باید به گونهای حاضر شود تا احیانا ماهیگیریها و موج پراکنیهایِ کاندیداهای رقیب، تبدیل به سکانداری، میدانداری و امتیازگیری انقلابیها شود.
البته چگونه بازیافتن جبهه انقلاب مباحثی گستردهتر و عمیقتر میطلبد، اما به نظر میرسد در سالهای اخیر و به خصوص دو انتخابات اخیر_سال ۹۲ و ۹۶_ ردپای گفتمانهایِ ردگمکُنانه و گفتمانهایِ مدرنِ کاذب در مغلوبیتِ جبهه خودی به مشام همگان رسیده باشد؛ به همین دلیل محور را باید «لباسِ نو و گفتمانِ نو» قرار داد؛ گفتمانی که با تکیه بر آرمانها دارای چهرهای جذاب و مردمی باشد.
✍ علی کردانی
#سیاسی
#انتخابات_۱۴۰۰
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
🔻اخلاق انتخاباتی (۱)
🔸مناظراتی در تراز نظام اسلامی
اخلاق و اخلاقمداری در میدانهای گوناگون توسط اصناف و افراد مختلف معنا و مصداق مییابد. ترویج اخلاق هم چیزی نیست که منحصر به انتشار چند کتاب، برگزاری جلسات موعظه و یا محافل خصوصی باشد؛ هرچند که مطالعه و شرکت در جلسات اخلاقی مقدمه و راهکاری جهت ارتقای اخلاق و کیفیت آداب اجتماعی در جامعه است.
اما آیا میدان اخلاق را میتوان توسعه داد و آن را به عرصه سیاست کشاند؟ چرا که ادعای «سیاستِ ما مثلِ دیانتِ ما» را به یدک کشیدهایم و همواره از آن سخن گفتهایم؛ البته که در اصل خود سخنی درست و بجاست؛ اما واژهها و عناوین اخلاقی همچون تهمت نزدن، سخن چینی نکردن، دروغ نگفتن، برای هر هدفی از هر راهی نرفتن و هر حرفی را نگفتن، آنگاه تحقق حقیقی مییابد که پلانها و سکانسهای رسانهای بتوانند آن را به تصویر بکشانند.
مناظرات و گفتگوهای سیاسی که چند سالی است قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران جایگاهی پیدا کرده، میتواند یکی از میدانهای بسیار مهم و اثرگذار در پیشرفت اخلاقمداری و توسعه فرهنگ اجتماعی در جامعه باشد.
صحبتهای یک نظام اسلامی آنگاه در بین مردم جایگاه خواهد یافت، که خودش و داعیانش بتوانند جلوهگاهی از اخلاق باشند.
آن زمان که یک کاندیدا قضاوتی را نسبت به یک رقیب انتخاباتی در رسانهای ملی مطرح مینماید در حالی که آن قضاوت و نسبتدهی ثابت نشده و هنوز جایگاهِ قضایی و اثباتی خود را پیدا نکرده است، باید بداند که در همان حین و با طرح آن گفتار، رشتههای اخلاقمداری در جامعه از هم گسسته و مانند یخی آب میشود.
آن زمان که یک نامزد انتخاباتی با دو چشم خود به دوربین زُل زده و در منظر میلیونها مخاطبِ رسانهای دروغ پراکنی میکند باید بداند که در همان حین جامعه اسلامی را چند درجه از رتبه اخلاقی خود به زیر آورده است.
اینکه هر چهار سال در رسانه ملی شاهد دروغها، تهمتها، بدصحبتی، تندصحبتی و تخریبهایِ بیدلیل باشیم، فارغ از اینکه چه فردی یا چه جناحی پیروز انتخابات باشد، اما این جامعه اسلامی است که پس از اتمامِ مناظرات دچار «تنزّل اخلاقی و بازندگی» خواهد شد؛ در صورتی که نظام اسلامی در هر حال، بایستی الگو و پیروز انتخابات باشد.
بیتردید مناظرات چهرهای از یک نظام اسلامی است که تلاش برای زیبا نشان دادن این چهره، تلاش برای زیبایی قامت یک نظام اسلامی است.
فارغ از پیروزی هر جناح یا گفتمانی در انتخابات ۱۴۰۰، پیروزی اخلاق و اسلام در اولویت قرار دارد و صحنهی مناظرات باید به صحنهی مودت، وحدت، سبقت برای خدمت و تلاش برای تزریق امید باشد و از آن طرف نباید انتخابات را به صحنهای خلوت، سبقت برای ریاست و ناامیدی مردم تبدیل نماییم.
بنابراین نامزدهای انتخاباتی و طرفداران آنها باید به دنبال ایجاد حس نشاط و امید در مردم باشند، به این سبب باید به صحبتها و انگیزههای تبلیغاتی خودشان بیش از پیش دقت نمایند؛ تا مناظرات را به مخاطرهای علیه نظام اسلامی تبدیل نکنند؛ بلکه مناظرات بتواند شیوهای از نشان دادنِ جمعی از خادمان ملت برای سبقت در خدمت باشد.
✍ علی کردانی
#سیاسی
#مناظرات
#انتخابات۱۴۰۰
@baraneghalam
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸