eitaa logo
🇵🇸برای زینب🇵🇸
457 دنبال‌کننده
576 عکس
160 ویدیو
0 فایل
اینجا، کلبه ماست.جایی برای خواندن، جایی برای نوشتن، جایی برای خزیدن در کنج خلوتی که همیشه دنبالش هستیم. برای سخن گفتن، برای فریاد از تمام روایتهای پرامید و یاس اما ایستاده با قامت راست برای حرکت شماره تماس: 09939287459 شناسه مدیر کانال: @baraye_zeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
از همین دیروز یه روزمرِگی مفید بگیم؟! البته شاید با گفتنش بعضی از عزیزان اعتراض کنند و از کانال خارج بشن، چون میدونم دین شون انسانیته!😉 🍀🌹🍀 از طلاهای دوران نوجوانی و قبل از ازدواج فقط یه دونه گردنبند زنجیر 💫 مونده بود! یادگاری روزهای پر از اشتیاق ، پر از تلاش ✨ پر از خنده و نشاط! ✨ روزهایی که تنها دغدغه ام خودم بودم! نه خبری از جیغ و گریه های بچه بود نه خبری از «مامان باهام بازی کن» نه دغدغه ظرف های تلنبار شده ی داخل سینک! نه غم «ناهار چی بذارم، شام چیه بپزم!!» نه پاک کردن روی اجاق! نه سر و سامان دادن یخچال! نه انتظار لباس های همسر برای اتو کشیدن نه .... زمانی که خودم بودم و تنهایی و یه عااااالمه کتاب هایی که عاشق شون بودم زمانی که هیچ گاه از خلوت خودم و کتابخونه ام سیر نمی‌شدم.... هر وقت این زنجیر نازک طلایی رو نگاه می کردم ، طی الوقت!! میشدم به دوران نوجوانی و جوانتری! 😁 به قول خواهرم اون وقتها که خیلی شادتر بودم (منظورش بی مسئولیت و بی دغدغه بودنه) آدمی که مسئولیت میگیره، کمی از گرماش رو میده برای وظیفه اش و معلومه کمی سرد میشه... بگذریم وقتی رهبری برای کمک به حکم دادند، تصمیم گرفتم نصف پس اندازم رو برای کمک واریز کنم. اما هر وقت تو آینه خودمو نگاه می کردم میدیدم، زنجیر طلاییم میگه: خیلی منو دوست داری؟! 💫 دلت نمی‌خواد منو از دست بدی؟ از من خیلی خاطره داری؟ اون آخرای ذهنم بود که این زنجیر رو عاقبت به خیر کنم و بفرستمش جبهه!! اما فقط به خاطرِ خاطره هاش نمی تونستم! تا اینکه طی اتفاقات پیچیده ای که در جریان فروش ماشین مون و همّ و غم های حساب نشده ای که ناگهان رخ داد! متوجه شدم باید این زنجیر هم برای جبران خسارت ها فروخته بشه! ⚡️ یاد زمانی افتادم که این گردنبند تو آینه با من حرف میزد! شاید اگه به حرفش گوش میدادم دچار این سردرگمی ها نمیشدیم با همسرم صحبت کردم گفتم اگه مسئله حل شد این زنجیر طلامو به آرزوش برسونم، لبخند زد....گفت نذر قشنگیه، «تنفقوا مما تحبون» همّ و غم ما، همون روز حل شد.... به طور معجزه آسا! زنجیر طلایی به آرزوش رسید ، مادر همسر و خواهر همسر عزیزم هم وقتی دیدن این زنجیر عازم جبهه اس هر کدوم یه انگشترشون رو راهی کردن! 🤩 تنها یادگار دوران نوجوانی ام، عاقبت بخیر شد! رفت تا به سهم خودش دیگه به جای گردنبند بودن گردنْ زن استکبار باشه.... @Yaddasht_moshaver ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
نخ‌های پرمهر🧶🧶🧶 من معلمم، معلم تدبر در قرآن، حقوق نمی‌گیرم اما روز معلم بغلم پر می‌شود از هدایای پر مهر شاگردانم🎁🎁🎁🎁 امسال یک عالمه روسری به من هدیه دادند. روسری‌هایی که هر کدام با سلیقه انتخاب شده بود. وقتی رهبرم کمک به جبهه مقاومت را فرض کرد روسری‌ها را به نفع جبهه مقاومت فروختم. شاگردانم هم وسایل نو از کمدهایشان آوردند و فروختند چادر نو، انگشتر نقره، لباس نو، کفش نو همه را فروختیم و کاموا خریدیم حالا وقت هنرنمایی هنرمندان بود کامواها را با خود به کلاس و مسجد بردیم و به دست بافندگان رساندیم بافندگان بافتند هر رج با ذکر صلوات و دعا بافته شد📿📿📿 سراغ فامیل رفتیم فامیل‌هایی که سالی یک بار عید نوروز به خانه هم می‌رویم و مدتی است از هم دور شده‌ایم چقدر کامواهای مقاومت بهانه خوبی بود، کاموا های پرمهر🥰 چقدر دلتنگ هم بودیم هر تعداد زیاد که رفیق داشته باشی جای فامیل را نمی‌گیرد این است اهمیت صله رحم.. امیدواریم حس محبت وعشقی که دربافتنی ها،تنیده شده، به دوستانمان درجبهه های مقاومت منتقل شود.💐 🇵🇸🇱🇧🫶🇮🇷 ble.ir/ommahatalqods ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
🔻در سیر حرکت نخودها نیز تبیین گرند. 🔻 پرده یک : توی مغازه آقاجانم ایستاده بودم تا نخودهایی که برای آشپزخانه خریده بود را بسته بندی کند پسر بچه‌ای ۱۳ ۱۴ ساله آمد آدرس بپرسد گفت این همه نخود را میخواهید چه کنید؟! داستان نخودها را برایش گفتم هیجان زده شد و گفت ما هم در روستا کلی نخود داریم که هنوز پدرم نتوانسته آنها را بفروشد . پرده دوم : با شماره ای که پسر برای هماهنگی داده بود تماس گرفتم آقایی تلفن را جواب داد قصه بازار و نخودها را گفتم گفت خب چقدر میخواهید؟؟ گفتم هرچه شما دارید گفت واقعا ؟! گفتم بله ، چقدر دارید ؟! اقا با شک و تردید گفت ۶۰۰ کیلو کارتان را راه می‌اندازد ؟! گفتم ان شا الله گفت گونی های پنجاه کیلویی میکنم و میاورم برایتان و من شماره آقاجان را برای تحویل دادم . پرده سوم : با شور و شوق میگفت خانم همه را بسته بندی کردم شما را خدا از آسمان فرستاده تازه خانه‌ای خریده بودم و دستم تنگ بود از طرفی رو به زمستان میرفتیم و بارم مانده بود در روستا و مجبور شدم کیلو کیلو روی دست بگیرم و ببرم برای فروش . گفتم ما هم برای کار خیر میخواهیم و داستان آشپزخانه را شرح دادم گفتم حالا که هم کار ما خیر است و هم گرهی از شما باز شده کمتر حساب کنید گفت ای خانوم بچه‌های من از بچه‌های لبنان و غزه مظلوم‌تر و محتاج‌ترند قیمت همان است که از اول طی کرده‌ایم گفتم عیب ندارد خدا به شما و خانواده‌تان سلامتی بدهد اما بچه‌های زیر بمب و موشک غزه و لبنان که هر لحظه جانشان تهدید می‌شود با بچه‌های ما در ایران قابل مقایسه نیستند . پرده چهارم : چند روزی از آقای کشاورز خبری نبود زنگ زدم سراغ نخود‌ها را بگیرم گفتم چه خبر ؟! با بغض گفت خبرهای خوبی نیست پسرانم را با وانت فرستادم برای آوردن نخودها که توی راه تصادف کردندو با اینکه تقریبا از ماشین چیزی نمانده اما جان سالم به در بردند با وحشت پرسیدم خودشان حالشان خوب است گفت بله الحمدالله خون از دماغشان نیامده تا خبر رسید و خانمم شنید یاد صحبتم با شما افتاد گفت مرد چوب خدا صدا ندارد یادت هست به آن خانم چه گفتی بچه‌هایمان را به دور از جنگ و در امنیت با بچه های غزه مقایسه کردی ؟! الحمدالله که بچه‌های ما سالمند ولی اگر … نگذاشتم ادامه بدهد گفتم خدا را شکر که اتفاق بدی نیفتاد این چوب خدا نیست اینطور نبینید شما برای قیمت تا جایی که شد با ما راه آمدید این دعای بچه‌های مظلوم مقاومت است که بحمدالله سالمند مرد تقریبا داشت گریه میکرد گفت می‌خواهم به جبران و شکرانه سلامتی پسرانم چند کیلو هم خودم هدیه کنم پرده پنجم : نخودها به دستمان رسید وزن کردیم دیدیم هر گونی پنجاه کیلویی یک و نیم کیلو اضافه دارد که در حساب و کتاب آقای کشاورز محاسبه نشده …. @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: « بارها من به شما گفته‌ام که از خانۀ خود بیرون بروید و در آن نقطه‌ای که دشمن می‌خواهد به سوی شما حمله کند، در همانجا به دشمن ضربه بزنید! نگذارید دشمن به لبِ مرز خانه‌های شما برسد که آن‌گاه ذلیل خواهید شد و ضربه خواهید خورد» پ ن۱: به لطف خدا و حمایت مدیر و حراست محترم و همت همسایگان عزیز مجتمع، چهارشنبه هفته پیش با پخت و بخش آش در حیاط مجتمع مبلغ دو میلیون و ششصد هزار تومان جهت کمک به عزیزان غزه ای و لبنانی تهیه و به حساب ایران همدل پرداخت گردید. پ ن ۲: با توجه به استقبال صورت گرفته این حرکت به امید خدا با حفظ قوانین مجمتع ادامه پیدا خواهد کرد . پ ن ۳ و مهم: این کمک با کمک به عزیزان نیازمند هم‌وطنمان در تضاد نبوده بلکه در راستای همان کمک می باشد، چرا که با توجه به حدیث ابتدای بحث ما باید با دشمنان بیرون از مرز کشور مبارزه کنیم تا اجازه ورود به حریم کشورمان را پیدا نکند. ✍؛ ع.محسنی ********************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
یا هادی این روز ها طعم دیگری از این آیه را زیر زبانم مزه می کنم، ملموس تر و شیرین تر و قشنگ تر؛ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ۶۹ عنکبوت اگر ببینند کسانی در راهشان قصد جهاد دارد، به راه های خودشان هدایت می کنند و الله همراه کسانی هست که کار را به بهترین وجه انجام می دهند. پنج شنبه ۲۴ آبان، هم زمان با شهادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها دومین مرحله از آشپزخانه مقاومت را در صحن حیاط مجتمع برگزار کردیم. همین دو هفته پیش بود که با همراهی همسایگان و دوستان عزیز و مدیر و حراست محترم مجتمع با موفقیت، اولین آش را پختیم و پخش کردیم. اما این بار کمک ها متفاوت تر شد درست است که باز اجاق خانه ما سعادت روشن شدن برای این امر مهم را داشت، اما یکی از همسایگان کل زحمت خرید و هزینه آن و‌ دیگر هماهنگی ها را عهده دار شد. یکی از نوجوانان پوستر طراحی کرد و نوجوان دیگری پخش و قسمت مالی را عهده‌دار شد. دیگری دیگ بزرگتر تهیه کرد و آورد، عزیز دیگری زحمت پخت را عهده دار شد. و از آن جالبتر که مداح انقلابی محل سپرده بود هر آنچه از آش که فروش نرفت را برای خادمان هیئت بفرستیم. با اینکه پنج شنبه بود و مجتمع خلوت تر، دیگ بزرگ آش همینجا فروش رفت و قابلمه کوچک را برای هیئت فرستادیم. الحمدلله با فروش همان اندازه آش یک میلیون بیشتر از مرحله اول سود حاصل شد. راستش هربار، از همان اول صبح که حبوبات آش را بار میگذارم، انگار فقط یک حاجت دارم، با تمام وجود از خدا می‌خواهم؛ با هر جوشی که این آش می خورد به سر سلامتی و عمر امام و رهبرم تا ظهور امام زمان اضافه شود. (قطعاً استجابت این دعا باعث امنیت و عزت و سربلندی هر هم وطن است) و بعد می خواهم جمیع امت از خطرات در امان باشند. شاید مستجاب بود که دقیقاً بعد از پخش آش مرحله اول یکی از همسایگان مجتمع که اتفاقا خانواده اش در پخش و تبلیغات فروش همکاری داشتند، دچار سکته قلبی شد و به لطف خدا و حضرات معصوم و به قول پزشکان با معجزه عجیبی و با شوک در آمبولانس همین مجتمع مجدد به زندگی برگشت به حتم این ها از برکات نیات قشنگ همسایگان است. ان شاء الله که با همین قدم های خیر هرچه زودتر ریشه ظلم برچیده شده و برای تمامی آحاد مسلمین آرامش ابدی حاصل شود . ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
آشپزان آشپزخانه مقاومت مشغول کارند! 🔻این بار برای هم‌محله‌ای‌ها مواد نیمه‌آماده حاضر کردیم تا مدتی بتونن پیاز داغ طیب و مطمئن مصرف کنن و خیالشون از آب قلم و عصاره مرغشون راحت باشه. این وسط‌ها کنار مامان‌هایی که با بچه کوچیک نوپا پیاز داغ درست می‌کنن و سبزی خورد می‌کنن، تجربه‌هامون فوق جذاب بود. مثل روزی که صبح بلند می‌شی و خونه رو جمع‌وجور می‌کنی تا بشه حسینیه پیازی و بعد با مامانای پای کار می‌شینی به پیاز پوست کندن و ریز کردن. همون اول مسیر، یه مامان مازندرانی اهل حال، کل پیازا رو متقبل می‌شه تا ببره خونه و سرخ کنه😍 بعدش در حالی که کلاس داری و حالا که کار پیازا طول کشیده، نگران ناهار بچه‌هایی، یه مامان مازندرانی دیگه برات ناهار میاره🥹 بعد از کلاس و دورهمی دوستانه، در حالی که شب شده، یه مامان غیرهم‌محله‌ای که تازه باهاش رفیق شدی، یه بچه‌ت رو نگه می‌داره تا بری پیازا رو از آشپز مهربون تحویل بگیری. اون وقت با یه کالسکه و کوله‌پشتی راه می‌افتی توی خیابون با بچه‌ای که تمام مسیر خوابه، می‌رسی به خونه حیاط‌دار باصفای یه مامان نازنین. که تازه کنار پیازا، کلی پرتقال تازه شمالی😋 و یه کدو تنبل و یه بسته سبزی کوکوی خوشبو🤩 همراهت می‌کنه و مثل مادر وسایلت رو به کالسکه می‌بنده. اینطوری وقتی که توی یه روز شلوغ، برمی‌گردی خونه، هم شام داری، هم به این فکر می‌کنی که فردا چه ساعتی کیک کدو بپزی😋 حالاشما بگو! آدم از زندگی مگه چی می‌خواد به جز این رفقا و برکت‌هایی که بدون چشم هم می‌شه دید! پ.ن: ما مادران چند فرزندی و پرمشغله بواسطه آشپزخانه مقاومت می توانیم سطل آبی برای نابودی اسرائیل بریزیم و علاوه بر آن ثروت های محله ای و مواساتی که در ایام دیگر برآن ها حجابی بود و دیده نمی شد حالا این حجاب ها کنار رفته و تازه متوجه می شویم نفش کشیدن در این خاک و در این محلات چه نعمت بزرگی است و چه ظرفیت های عظیمی دارد که از آن غافل هستیم. @ashpazkhane_moqavemat ********************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
🏆 بانوی ورزشکار بروجنی مدال طلای خود را به جبهه مقاومت تقدیم کرد زهرا رحمانی، قهرمان کاراته‌کار سبک «IMA» در آسیا با حضور در روضةالشهدای شهرستان بروجن، مدال طلای آسیا و هدیۀ خود را به جبهۀ مقاومت تقدیم کرد. این قهرمان ۱۷ساله گفته اگر مدال طلای جهانی کاراته را کسب کنم آن را نیز به مقاومت تقدیم می‌کنم. https://eitaa.com/nazre_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
💢 کمک‌های دانش‌آموزان دبستان اندیشه صفا به مردم مظلوم لبنان و غزه به همت دانش آموزان و اولیاء محترم ایشان در مراسم چهلم سید مقاومت که هفته گذشته روز پنجشنبه در مسجد جامع صفا برگزار شد، 🔻۸۰ گرم طلا 🔻و مبلغ ۹۲ میلیون تومان پول برای کمک به مردم مظلوم لبنان و فلسطین جمع آوری شد. این کمک ها در مراسم نماز جماعت دیروز مدرسه تحویل نماینده دفتر مقام معظم رهبری شد و رسید آن در اختیار مدرسه قرار گرفت. دبستان قرآنی اندیشه صفا @Roshangari_ir ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 قرارگاه مردمی نصر استان قم 🔺دو مرحله کمک‌های ارسالی از طرف قرارگاه مردمی نصر معادل ۲۵ هزار دلار در مناطق مختلف لبنان توسط برادران حزب‌الله و با اشراف حجت الاسلام باقرزاده رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی و حاج حسین یکتا نماینده ایران همدل توزیع شد. 🔺مرحله سوم کمک‌ها به معادل ده هزار دلار ارسال شد . قرارگاه مردمی نصر بنا دارد جزئیات کمک‌های شما عزیزان را به شما اطلاع رسانی نماید. https://eitaa.com/joinchat/3905159249C1a13d7f233 ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 | آیات فتح و دعای نصر؛ توصیه رهبر انقلاب برای پیروزی جبهه مقاومت 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی، خواندن سوره فتح، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل را برای موفقیت جبهه مقاومت توصیه کردند. 📥 نسخه قابل چاپ 🔍 مشروح این توصیه‌ها را از اینجا بخوانید: khl.ink/f/58343
هدایت شده از راویا
بانوان اهوازی حماسه ای از جنس نور آفریدند🧕 حاجیه خانم پنبه دانه از خادمین چندین ساله هیئت زیارت عاشورای غرب اهواز( کمپلو ) میگوید: از آنجا که حضرت آقا بر ما فرض کردند، در فکر بودم که مثل خیلی از خانمها نمیتوانم پخت و پزی انجام بدهم و بفروشم و سود حاصله را کمک کنم، اما به لطف خداوند به ذهنم رسید به نیت اموات در گروه ختم قرآن بگذارم و هدیه ختم را به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به مردم لبنان هدیه کنم که تا کنون به همت خواهران گروه ۶ دوره ختم قرآن انجام شده است. حرکتی زیبا و پر برکت، که هم اموات قرائت کنندگان و بانی مستفیض می شوند و هم وجه مادی حاصل از این کار خیر صرف کمک به مردم مظلوم لبنان می شود. به یاری خداوند کار خالصانه برکت دارد🤲 خداوند بانیان کار را حسن عاقبت عنایت فرماید، انشالله @yousefi_daee_nozar ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
هدایت شده از راویا
شرم بر ما باشد اگر به غیرتمان بر نخورد ▫️دست نوشته بسیار جالب یکی از نیروهای مردمی: از یک خانه کوچک و ساده کاه گلی، یک جعبه خرما آورد. می‌گفت ما دارایی زیادی نداریم. اما می خواهیم در مشارکت کنیم. ▪️من که بغض کرده بودم. زمانی بغضم ترکید که دیدم با خودکار روی جعبه خرما نوشته: امام خمینی(ره) اسراییل از صحنه روزگار محو خواهد شد. ▫️آری این مستضعفین هستند که از همه چیز خود می‌گذرند و برای جبهه مقاومت از جان مایه می‌گذارند. حالا ما چه می‌کنیم؟ اندکی کمک می‌کنیم و حس دهقان فداکار می‌گیریم. افسوس که خیلی از ما همان اندک هم کمک نکرده‌اند... https://irane-hamdel.khamenei.ir/ ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزم های جزم شده... 🔻وقتی فهمیدیم برنامه همدلی طلایی دو داره برگزار میشه ما هم با مادرای محلمون تصمیم گرفتیم ۲۰۰ تا ساندویچ فلافل🌯 درست کنیم. روز آماده سازی که فرا رسید من به شدت مریض🤒 شدم تا ظهر صبر کردم انواع داروها💊، خواهرای گلم ساندویچ ها رو آماده کردند و من با دو تا بچه و یکی دیگه از مادرا که اون بنده خدا هم حال مساعدی نداشت راهی برنامه شدیم. شروع به چیدن میز کردیم و برای لبنان فروختیم در ادامه هم یکی دیگه از مادرا با مترو 🚇خودش رو بهمون رسوند در انتهای مراسم دوتا سبد پر فلافل مونده بود و گفتیم وای ..... شروع کردیم به این مدلی گفتن که از شرق تهران اومدیم به غرب تهران ازمون بخرید که با بار برنگردیم.... و دوستامون کم لطفی نکردند و پول هاشونو در راه مقاومت خرج کردند.... خداروشکر تازه تو این مراسم کلی از خواهرای لبنانی مونو دیدیم که باعث مسرت بخشی ما بود🥰 @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
...و فی السماء رزقکم و ما توعدون 🧕: "گل کلم واقعا کمه این طوری ترشی خوبی از کار درنمیاد" خانم سرآشپز با نگرانی این جمله را می گوید. آن هم وسط کار ترشی انداختن. همه می دانند که ترشی ایشون حرف ندارد. همه در فکر فرو می روند که حالا چکار کنیم و چطور گل کلم رو تهیه کنیم. 🕌دو تا از خانم ها که برای آوردن شیشه های خالی و وسایل دیگر به مسجد رفته بودند، امام جماعت مسجد را می بینند. حاج آقا میگن که دفعه ی بعد گل کلم خواستید به بنده اطلاع بدین یکی از دوستانم می آورند. 🥦حالا که به سرعت نمی تونند خرید کنند، با خجالت و شرمندگی به حاج آقا زنگ می زنند که ببخشید ما برای ترشی همین الان گل کلم می خوایم. ✨۵ دقیقه بعد در کمال ناباوری یک گونی گل کلم می رسد. انگار از آسمان رسیده. یاد این آیه می افتم. "و فی السماء رزقکم و ما توعدون" گویا برای حاج آقا آورده بودند و در خانه ایشان بوده. اتفاقا همسرشون مشغله داشتند و وقت برای ترشی انداختن نداشتند. خلاصه این گل کلم های خوش روزی کنار هویج ها و کرفس ها و فلفل ها نصیب ترشی آشپزخانه مقاومت می شود. 📌پ.ن: آیا این نشانه ها کافی نیست؟ @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
دهه نودی‌ها به میدان آمدند بازارچه دانش آموزی گل دختران مدرسه فاطمیون با کمک خانم های آشپزخانه مقاومت برگزار شد . و مبلغ ۳ میلیون و ۱۶۵ هزار تومن به صورت نقدی و ۱ میلیون و ۱۹۵ هزار تومن از طریق دستگاه کارتخوان حاصل فروش کمک های دانش آموزان این مدرسه به پویش ایران همدل واریز شد و از این طریق نام مدرسه خودشون رو در مواسات و همدلی جاودانه کردند . @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran