eitaa logo
🇵🇸برای زینب🇵🇸
453 دنبال‌کننده
584 عکس
162 ویدیو
0 فایل
اینجا، کلبه ماست.جایی برای خواندن، جایی برای نوشتن، جایی برای خزیدن در کنج خلوتی که همیشه دنبالش هستیم. برای سخن گفتن، برای فریاد از تمام روایتهای پرامید و یاس اما ایستاده با قامت راست برای حرکت شماره تماس: 09939287459 شناسه مدیر کانال: @baraye_zeinab
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از راویا
پنج تومنی ۲۴ عیار این روزها احتمالا افرادی که به بهانه کمک به نیازمندان داخل و کودکان کار کمک های خود را دریغ کردند با شماهم برخورد داشته اند شب جمعه مقابل درب شرقی حرم یک قاب چند دقیقه ای ثبت شد که فطرت بیدار تمام فطرت های زنگار گرفته را به چالش کشید و به تفکر واداشت درست لحظه ای که عده ای اندک زیر لب و یواشکی درحال تیکه انداختن بودن که نیازمندان خودمان تمام شد و.... دو دختر دست فروش که یکی فال و دیگری آدامس می‌فروخت به سمتم آمدند و در دست یکی‌شان پنج هزار تومانی بود و درحالی که سر به زیر بودن و شرمگین دستش را دراز کرد و گفت خاله بفرمایید فکر میکردم آمده اند که آش بخرند و از اینکه پولشان کم است خجالت زده اند پول رو ازشون گرفتم تا خواستم بگم برید از خاله هایی که دارند آش می کشند تحویل بگیرید رفتند بلند صداشون زدم _ خاله جان کجا میرید؟ آش تون نبردید! + ما آش دوست نداریم، فقط اومده بودیم کمک کنیم ببخشید پولمون کم بود 🥺 دویدم سمتشون و در آغوش گرفتم شون و ازشون تشکر کردم + خاله ما شما رو دوست داریم که دارید برای کودکان جنگ کمک می کنید ببخشید ما پولمون برای کمک کم بود، نارحت نباش ما واقعا آش دوست نداریم. این از همان لحظه هایی بود که خداوند به فرشتگان امرکرد بر آدم سجده کنند. فتبارک الله احسن الخالقین ارزش مادی اون پول بظاهر پنج هزارتومان بود ولی یقین دارم در دستگاه محاسبات الهی اون پنج هزار تومان اتفاقاتی را رقم خواهد زد که خیلی چیزهای بظاهر ارزشمند نمی توانند رقم بزنند. @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
دورهم نشستند شال و‌ کلاه برای لبنان و حزب الله عزیز می بافند.. گره به گره.. یکی زیر.. یکی رو.. به امید پایان فصل سرد ظلم، که به استخوان های نحیف کودکان معصوم غزه و لبنان رحم نکرد.. نابودی اسرائیل و فرج صاحب الزمان ان شاءالله ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 | گزارش از بسته‌بندی تا ارسال محموله دارو، پتو، مواد غذایی و لباس به مردم مقاوم لبنان 🔸برای مشارکت در پویش کمک به مردم مظلوم فلسطین و لبنان از اینجا وارد شوید. @iranehamdel_contact ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
از همین دیروز یه روزمرِگی مفید بگیم؟! البته شاید با گفتنش بعضی از عزیزان اعتراض کنند و از کانال خارج بشن، چون میدونم دین شون انسانیته!😉 🍀🌹🍀 از طلاهای دوران نوجوانی و قبل از ازدواج فقط یه دونه گردنبند زنجیر 💫 مونده بود! یادگاری روزهای پر از اشتیاق ، پر از تلاش ✨ پر از خنده و نشاط! ✨ روزهایی که تنها دغدغه ام خودم بودم! نه خبری از جیغ و گریه های بچه بود نه خبری از «مامان باهام بازی کن» نه دغدغه ظرف های تلنبار شده ی داخل سینک! نه غم «ناهار چی بذارم، شام چیه بپزم!!» نه پاک کردن روی اجاق! نه سر و سامان دادن یخچال! نه انتظار لباس های همسر برای اتو کشیدن نه .... زمانی که خودم بودم و تنهایی و یه عااااالمه کتاب هایی که عاشق شون بودم زمانی که هیچ گاه از خلوت خودم و کتابخونه ام سیر نمی‌شدم.... هر وقت این زنجیر نازک طلایی رو نگاه می کردم ، طی الوقت!! میشدم به دوران نوجوانی و جوانتری! 😁 به قول خواهرم اون وقتها که خیلی شادتر بودم (منظورش بی مسئولیت و بی دغدغه بودنه) آدمی که مسئولیت میگیره، کمی از گرماش رو میده برای وظیفه اش و معلومه کمی سرد میشه... بگذریم وقتی رهبری برای کمک به حکم دادند، تصمیم گرفتم نصف پس اندازم رو برای کمک واریز کنم. اما هر وقت تو آینه خودمو نگاه می کردم میدیدم، زنجیر طلاییم میگه: خیلی منو دوست داری؟! 💫 دلت نمی‌خواد منو از دست بدی؟ از من خیلی خاطره داری؟ اون آخرای ذهنم بود که این زنجیر رو عاقبت به خیر کنم و بفرستمش جبهه!! اما فقط به خاطرِ خاطره هاش نمی تونستم! تا اینکه طی اتفاقات پیچیده ای که در جریان فروش ماشین مون و همّ و غم های حساب نشده ای که ناگهان رخ داد! متوجه شدم باید این زنجیر هم برای جبران خسارت ها فروخته بشه! ⚡️ یاد زمانی افتادم که این گردنبند تو آینه با من حرف میزد! شاید اگه به حرفش گوش میدادم دچار این سردرگمی ها نمیشدیم با همسرم صحبت کردم گفتم اگه مسئله حل شد این زنجیر طلامو به آرزوش برسونم، لبخند زد....گفت نذر قشنگیه، «تنفقوا مما تحبون» همّ و غم ما، همون روز حل شد.... به طور معجزه آسا! زنجیر طلایی به آرزوش رسید ، مادر همسر و خواهر همسر عزیزم هم وقتی دیدن این زنجیر عازم جبهه اس هر کدوم یه انگشترشون رو راهی کردن! 🤩 تنها یادگار دوران نوجوانی ام، عاقبت بخیر شد! رفت تا به سهم خودش دیگه به جای گردنبند بودن گردنْ زن استکبار باشه.... @Yaddasht_moshaver ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
نخ‌های پرمهر🧶🧶🧶 من معلمم، معلم تدبر در قرآن، حقوق نمی‌گیرم اما روز معلم بغلم پر می‌شود از هدایای پر مهر شاگردانم🎁🎁🎁🎁 امسال یک عالمه روسری به من هدیه دادند. روسری‌هایی که هر کدام با سلیقه انتخاب شده بود. وقتی رهبرم کمک به جبهه مقاومت را فرض کرد روسری‌ها را به نفع جبهه مقاومت فروختم. شاگردانم هم وسایل نو از کمدهایشان آوردند و فروختند چادر نو، انگشتر نقره، لباس نو، کفش نو همه را فروختیم و کاموا خریدیم حالا وقت هنرنمایی هنرمندان بود کامواها را با خود به کلاس و مسجد بردیم و به دست بافندگان رساندیم بافندگان بافتند هر رج با ذکر صلوات و دعا بافته شد📿📿📿 سراغ فامیل رفتیم فامیل‌هایی که سالی یک بار عید نوروز به خانه هم می‌رویم و مدتی است از هم دور شده‌ایم چقدر کامواهای مقاومت بهانه خوبی بود، کاموا های پرمهر🥰 چقدر دلتنگ هم بودیم هر تعداد زیاد که رفیق داشته باشی جای فامیل را نمی‌گیرد این است اهمیت صله رحم.. امیدواریم حس محبت وعشقی که دربافتنی ها،تنیده شده، به دوستانمان درجبهه های مقاومت منتقل شود.💐 🇵🇸🇱🇧🫶🇮🇷 ble.ir/ommahatalqods ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
🔻در سیر حرکت نخودها نیز تبیین گرند. 🔻 پرده یک : توی مغازه آقاجانم ایستاده بودم تا نخودهایی که برای آشپزخانه خریده بود را بسته بندی کند پسر بچه‌ای ۱۳ ۱۴ ساله آمد آدرس بپرسد گفت این همه نخود را میخواهید چه کنید؟! داستان نخودها را برایش گفتم هیجان زده شد و گفت ما هم در روستا کلی نخود داریم که هنوز پدرم نتوانسته آنها را بفروشد . پرده دوم : با شماره ای که پسر برای هماهنگی داده بود تماس گرفتم آقایی تلفن را جواب داد قصه بازار و نخودها را گفتم گفت خب چقدر میخواهید؟؟ گفتم هرچه شما دارید گفت واقعا ؟! گفتم بله ، چقدر دارید ؟! اقا با شک و تردید گفت ۶۰۰ کیلو کارتان را راه می‌اندازد ؟! گفتم ان شا الله گفت گونی های پنجاه کیلویی میکنم و میاورم برایتان و من شماره آقاجان را برای تحویل دادم . پرده سوم : با شور و شوق میگفت خانم همه را بسته بندی کردم شما را خدا از آسمان فرستاده تازه خانه‌ای خریده بودم و دستم تنگ بود از طرفی رو به زمستان میرفتیم و بارم مانده بود در روستا و مجبور شدم کیلو کیلو روی دست بگیرم و ببرم برای فروش . گفتم ما هم برای کار خیر میخواهیم و داستان آشپزخانه را شرح دادم گفتم حالا که هم کار ما خیر است و هم گرهی از شما باز شده کمتر حساب کنید گفت ای خانوم بچه‌های من از بچه‌های لبنان و غزه مظلوم‌تر و محتاج‌ترند قیمت همان است که از اول طی کرده‌ایم گفتم عیب ندارد خدا به شما و خانواده‌تان سلامتی بدهد اما بچه‌های زیر بمب و موشک غزه و لبنان که هر لحظه جانشان تهدید می‌شود با بچه‌های ما در ایران قابل مقایسه نیستند . پرده چهارم : چند روزی از آقای کشاورز خبری نبود زنگ زدم سراغ نخود‌ها را بگیرم گفتم چه خبر ؟! با بغض گفت خبرهای خوبی نیست پسرانم را با وانت فرستادم برای آوردن نخودها که توی راه تصادف کردندو با اینکه تقریبا از ماشین چیزی نمانده اما جان سالم به در بردند با وحشت پرسیدم خودشان حالشان خوب است گفت بله الحمدالله خون از دماغشان نیامده تا خبر رسید و خانمم شنید یاد صحبتم با شما افتاد گفت مرد چوب خدا صدا ندارد یادت هست به آن خانم چه گفتی بچه‌هایمان را به دور از جنگ و در امنیت با بچه های غزه مقایسه کردی ؟! الحمدالله که بچه‌های ما سالمند ولی اگر … نگذاشتم ادامه بدهد گفتم خدا را شکر که اتفاق بدی نیفتاد این چوب خدا نیست اینطور نبینید شما برای قیمت تا جایی که شد با ما راه آمدید این دعای بچه‌های مظلوم مقاومت است که بحمدالله سالمند مرد تقریبا داشت گریه میکرد گفت می‌خواهم به جبران و شکرانه سلامتی پسرانم چند کیلو هم خودم هدیه کنم پرده پنجم : نخودها به دستمان رسید وزن کردیم دیدیم هر گونی پنجاه کیلویی یک و نیم کیلو اضافه دارد که در حساب و کتاب آقای کشاورز محاسبه نشده …. @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
حضرت علی علیه السلام می‌فرمایند: « بارها من به شما گفته‌ام که از خانۀ خود بیرون بروید و در آن نقطه‌ای که دشمن می‌خواهد به سوی شما حمله کند، در همانجا به دشمن ضربه بزنید! نگذارید دشمن به لبِ مرز خانه‌های شما برسد که آن‌گاه ذلیل خواهید شد و ضربه خواهید خورد» پ ن۱: به لطف خدا و حمایت مدیر و حراست محترم و همت همسایگان عزیز مجتمع، چهارشنبه هفته پیش با پخت و بخش آش در حیاط مجتمع مبلغ دو میلیون و ششصد هزار تومان جهت کمک به عزیزان غزه ای و لبنانی تهیه و به حساب ایران همدل پرداخت گردید. پ ن ۲: با توجه به استقبال صورت گرفته این حرکت به امید خدا با حفظ قوانین مجمتع ادامه پیدا خواهد کرد . پ ن ۳ و مهم: این کمک با کمک به عزیزان نیازمند هم‌وطنمان در تضاد نبوده بلکه در راستای همان کمک می باشد، چرا که با توجه به حدیث ابتدای بحث ما باید با دشمنان بیرون از مرز کشور مبارزه کنیم تا اجازه ورود به حریم کشورمان را پیدا نکند. ✍؛ ع.محسنی ********************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
یا هادی این روز ها طعم دیگری از این آیه را زیر زبانم مزه می کنم، ملموس تر و شیرین تر و قشنگ تر؛ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ ۶۹ عنکبوت اگر ببینند کسانی در راهشان قصد جهاد دارد، به راه های خودشان هدایت می کنند و الله همراه کسانی هست که کار را به بهترین وجه انجام می دهند. پنج شنبه ۲۴ آبان، هم زمان با شهادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها دومین مرحله از آشپزخانه مقاومت را در صحن حیاط مجتمع برگزار کردیم. همین دو هفته پیش بود که با همراهی همسایگان و دوستان عزیز و مدیر و حراست محترم مجتمع با موفقیت، اولین آش را پختیم و پخش کردیم. اما این بار کمک ها متفاوت تر شد درست است که باز اجاق خانه ما سعادت روشن شدن برای این امر مهم را داشت، اما یکی از همسایگان کل زحمت خرید و هزینه آن و‌ دیگر هماهنگی ها را عهده دار شد. یکی از نوجوانان پوستر طراحی کرد و نوجوان دیگری پخش و قسمت مالی را عهده‌دار شد. دیگری دیگ بزرگتر تهیه کرد و آورد، عزیز دیگری زحمت پخت را عهده دار شد. و از آن جالبتر که مداح انقلابی محل سپرده بود هر آنچه از آش که فروش نرفت را برای خادمان هیئت بفرستیم. با اینکه پنج شنبه بود و مجتمع خلوت تر، دیگ بزرگ آش همینجا فروش رفت و قابلمه کوچک را برای هیئت فرستادیم. الحمدلله با فروش همان اندازه آش یک میلیون بیشتر از مرحله اول سود حاصل شد. راستش هربار، از همان اول صبح که حبوبات آش را بار میگذارم، انگار فقط یک حاجت دارم، با تمام وجود از خدا می‌خواهم؛ با هر جوشی که این آش می خورد به سر سلامتی و عمر امام و رهبرم تا ظهور امام زمان اضافه شود. (قطعاً استجابت این دعا باعث امنیت و عزت و سربلندی هر هم وطن است) و بعد می خواهم جمیع امت از خطرات در امان باشند. شاید مستجاب بود که دقیقاً بعد از پخش آش مرحله اول یکی از همسایگان مجتمع که اتفاقا خانواده اش در پخش و تبلیغات فروش همکاری داشتند، دچار سکته قلبی شد و به لطف خدا و حضرات معصوم و به قول پزشکان با معجزه عجیبی و با شوک در آمبولانس همین مجتمع مجدد به زندگی برگشت به حتم این ها از برکات نیات قشنگ همسایگان است. ان شاء الله که با همین قدم های خیر هرچه زودتر ریشه ظلم برچیده شده و برای تمامی آحاد مسلمین آرامش ابدی حاصل شود . ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
آشپزان آشپزخانه مقاومت مشغول کارند! 🔻این بار برای هم‌محله‌ای‌ها مواد نیمه‌آماده حاضر کردیم تا مدتی بتونن پیاز داغ طیب و مطمئن مصرف کنن و خیالشون از آب قلم و عصاره مرغشون راحت باشه. این وسط‌ها کنار مامان‌هایی که با بچه کوچیک نوپا پیاز داغ درست می‌کنن و سبزی خورد می‌کنن، تجربه‌هامون فوق جذاب بود. مثل روزی که صبح بلند می‌شی و خونه رو جمع‌وجور می‌کنی تا بشه حسینیه پیازی و بعد با مامانای پای کار می‌شینی به پیاز پوست کندن و ریز کردن. همون اول مسیر، یه مامان مازندرانی اهل حال، کل پیازا رو متقبل می‌شه تا ببره خونه و سرخ کنه😍 بعدش در حالی که کلاس داری و حالا که کار پیازا طول کشیده، نگران ناهار بچه‌هایی، یه مامان مازندرانی دیگه برات ناهار میاره🥹 بعد از کلاس و دورهمی دوستانه، در حالی که شب شده، یه مامان غیرهم‌محله‌ای که تازه باهاش رفیق شدی، یه بچه‌ت رو نگه می‌داره تا بری پیازا رو از آشپز مهربون تحویل بگیری. اون وقت با یه کالسکه و کوله‌پشتی راه می‌افتی توی خیابون با بچه‌ای که تمام مسیر خوابه، می‌رسی به خونه حیاط‌دار باصفای یه مامان نازنین. که تازه کنار پیازا، کلی پرتقال تازه شمالی😋 و یه کدو تنبل و یه بسته سبزی کوکوی خوشبو🤩 همراهت می‌کنه و مثل مادر وسایلت رو به کالسکه می‌بنده. اینطوری وقتی که توی یه روز شلوغ، برمی‌گردی خونه، هم شام داری، هم به این فکر می‌کنی که فردا چه ساعتی کیک کدو بپزی😋 حالاشما بگو! آدم از زندگی مگه چی می‌خواد به جز این رفقا و برکت‌هایی که بدون چشم هم می‌شه دید! پ.ن: ما مادران چند فرزندی و پرمشغله بواسطه آشپزخانه مقاومت می توانیم سطل آبی برای نابودی اسرائیل بریزیم و علاوه بر آن ثروت های محله ای و مواساتی که در ایام دیگر برآن ها حجابی بود و دیده نمی شد حالا این حجاب ها کنار رفته و تازه متوجه می شویم نفش کشیدن در این خاک و در این محلات چه نعمت بزرگی است و چه ظرفیت های عظیمی دارد که از آن غافل هستیم. @ashpazkhane_moqavemat ********************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
🏆 بانوی ورزشکار بروجنی مدال طلای خود را به جبهه مقاومت تقدیم کرد زهرا رحمانی، قهرمان کاراته‌کار سبک «IMA» در آسیا با حضور در روضةالشهدای شهرستان بروجن، مدال طلای آسیا و هدیۀ خود را به جبهۀ مقاومت تقدیم کرد. این قهرمان ۱۷ساله گفته اگر مدال طلای جهانی کاراته را کسب کنم آن را نیز به مقاومت تقدیم می‌کنم. https://eitaa.com/nazre_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
💢 کمک‌های دانش‌آموزان دبستان اندیشه صفا به مردم مظلوم لبنان و غزه به همت دانش آموزان و اولیاء محترم ایشان در مراسم چهلم سید مقاومت که هفته گذشته روز پنجشنبه در مسجد جامع صفا برگزار شد، 🔻۸۰ گرم طلا 🔻و مبلغ ۹۲ میلیون تومان پول برای کمک به مردم مظلوم لبنان و فلسطین جمع آوری شد. این کمک ها در مراسم نماز جماعت دیروز مدرسه تحویل نماینده دفتر مقام معظم رهبری شد و رسید آن در اختیار مدرسه قرار گرفت. دبستان قرآنی اندیشه صفا @Roshangari_ir ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
31.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 قرارگاه مردمی نصر استان قم 🔺دو مرحله کمک‌های ارسالی از طرف قرارگاه مردمی نصر معادل ۲۵ هزار دلار در مناطق مختلف لبنان توسط برادران حزب‌الله و با اشراف حجت الاسلام باقرزاده رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی و حاج حسین یکتا نماینده ایران همدل توزیع شد. 🔺مرحله سوم کمک‌ها به معادل ده هزار دلار ارسال شد . قرارگاه مردمی نصر بنا دارد جزئیات کمک‌های شما عزیزان را به شما اطلاع رسانی نماید. https://eitaa.com/joinchat/3905159249C1a13d7f233 ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
بانوان اهوازی حماسه ای از جنس نور آفریدند🧕 حاجیه خانم پنبه دانه از خادمین چندین ساله هیئت زیارت عاشورای غرب اهواز( کمپلو ) میگوید: از آنجا که حضرت آقا بر ما فرض کردند، در فکر بودم که مثل خیلی از خانمها نمیتوانم پخت و پزی انجام بدهم و بفروشم و سود حاصله را کمک کنم، اما به لطف خداوند به ذهنم رسید به نیت اموات در گروه ختم قرآن بگذارم و هدیه ختم را به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان به مردم لبنان هدیه کنم که تا کنون به همت خواهران گروه ۶ دوره ختم قرآن انجام شده است. حرکتی زیبا و پر برکت، که هم اموات قرائت کنندگان و بانی مستفیض می شوند و هم وجه مادی حاصل از این کار خیر صرف کمک به مردم مظلوم لبنان می شود. به یاری خداوند کار خالصانه برکت دارد🤲 خداوند بانیان کار را حسن عاقبت عنایت فرماید، انشالله @yousefi_daee_nozar ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
شرم بر ما باشد اگر به غیرتمان بر نخورد ▫️دست نوشته بسیار جالب یکی از نیروهای مردمی: از یک خانه کوچک و ساده کاه گلی، یک جعبه خرما آورد. می‌گفت ما دارایی زیادی نداریم. اما می خواهیم در مشارکت کنیم. ▪️من که بغض کرده بودم. زمانی بغضم ترکید که دیدم با خودکار روی جعبه خرما نوشته: امام خمینی(ره) اسراییل از صحنه روزگار محو خواهد شد. ▫️آری این مستضعفین هستند که از همه چیز خود می‌گذرند و برای جبهه مقاومت از جان مایه می‌گذارند. حالا ما چه می‌کنیم؟ اندکی کمک می‌کنیم و حس دهقان فداکار می‌گیریم. افسوس که خیلی از ما همان اندک هم کمک نکرده‌اند... https://irane-hamdel.khamenei.ir/ ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزم های جزم شده... 🔻وقتی فهمیدیم برنامه همدلی طلایی دو داره برگزار میشه ما هم با مادرای محلمون تصمیم گرفتیم ۲۰۰ تا ساندویچ فلافل🌯 درست کنیم. روز آماده سازی که فرا رسید من به شدت مریض🤒 شدم تا ظهر صبر کردم انواع داروها💊، خواهرای گلم ساندویچ ها رو آماده کردند و من با دو تا بچه و یکی دیگه از مادرا که اون بنده خدا هم حال مساعدی نداشت راهی برنامه شدیم. شروع به چیدن میز کردیم و برای لبنان فروختیم در ادامه هم یکی دیگه از مادرا با مترو 🚇خودش رو بهمون رسوند در انتهای مراسم دوتا سبد پر فلافل مونده بود و گفتیم وای ..... شروع کردیم به این مدلی گفتن که از شرق تهران اومدیم به غرب تهران ازمون بخرید که با بار برنگردیم.... و دوستامون کم لطفی نکردند و پول هاشونو در راه مقاومت خرج کردند.... خداروشکر تازه تو این مراسم کلی از خواهرای لبنانی مونو دیدیم که باعث مسرت بخشی ما بود🥰 @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
...و فی السماء رزقکم و ما توعدون 🧕: "گل کلم واقعا کمه این طوری ترشی خوبی از کار درنمیاد" خانم سرآشپز با نگرانی این جمله را می گوید. آن هم وسط کار ترشی انداختن. همه می دانند که ترشی ایشون حرف ندارد. همه در فکر فرو می روند که حالا چکار کنیم و چطور گل کلم رو تهیه کنیم. 🕌دو تا از خانم ها که برای آوردن شیشه های خالی و وسایل دیگر به مسجد رفته بودند، امام جماعت مسجد را می بینند. حاج آقا میگن که دفعه ی بعد گل کلم خواستید به بنده اطلاع بدین یکی از دوستانم می آورند. 🥦حالا که به سرعت نمی تونند خرید کنند، با خجالت و شرمندگی به حاج آقا زنگ می زنند که ببخشید ما برای ترشی همین الان گل کلم می خوایم. ✨۵ دقیقه بعد در کمال ناباوری یک گونی گل کلم می رسد. انگار از آسمان رسیده. یاد این آیه می افتم. "و فی السماء رزقکم و ما توعدون" گویا برای حاج آقا آورده بودند و در خانه ایشان بوده. اتفاقا همسرشون مشغله داشتند و وقت برای ترشی انداختن نداشتند. خلاصه این گل کلم های خوش روزی کنار هویج ها و کرفس ها و فلفل ها نصیب ترشی آشپزخانه مقاومت می شود. 📌پ.ن: آیا این نشانه ها کافی نیست؟ @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
دهه نودی‌ها به میدان آمدند بازارچه دانش آموزی گل دختران مدرسه فاطمیون با کمک خانم های آشپزخانه مقاومت برگزار شد . و مبلغ ۳ میلیون و ۱۶۵ هزار تومن به صورت نقدی و ۱ میلیون و ۱۹۵ هزار تومن از طریق دستگاه کارتخوان حاصل فروش کمک های دانش آموزان این مدرسه به پویش ایران همدل واریز شد و از این طریق نام مدرسه خودشون رو در مواسات و همدلی جاودانه کردند . @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
33.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای بازی بچه ها، توی صدای چرخ خیاطی گم می‌شد. اتوها روی درزها بخار میزدند و عطر گلهای پارچه ها را آزاد می‌کردند! تا حالا پارچه های گلدار صورتی را با ذکر بسم الله القاصم الجبارین برش نزده بودیم. باید جانمازها، روسری ها و جا سوزنی ها را به نمایشگاه می رساندیم... توی خستگی، دلمان رفته بود پیش حوض بزرگ پشت جبهه های جنگ ایران، که خانم ها لباسهای غرق خون شهدا را در آن میشستند و رفو می‌کردند! حوض رنگ خون میگرفت و مادرها نمی دانستند تاروپود تن جگرگوشه کدام مادر را از لباسها میشویند و بجای کدام خواهر دکمه های شکسته و پارگی لباسها را کوک میزنند... شاید آن زنها فکرش را نمی‌کردند روزی جنگ تمام شود و ما برای مبارزه با اسراییل پشت چرخ خیاطی هایمان، پدال چرخ را به نیت انجام امر رهبرمان بفشاریم! ما نسل همان شیرزنها هستیم... ما عاشق مبارزه با صهیونیست هستیم! ما جا پای مادرانی می‌گذاریم که بجای ترسیدن و اشک ریختن، تلاش کردن و رشد کردن را انتخاب کردند! @madaranetar ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
🌱 واریز مبلغ ۳ میلیون تومان از فروش آش رشته و آش دوغ در بازارچه مقاومت یکی از مدارس دخترانه🧕 شهرستان اردبیل شاید بنظر مبلغ کمی باشه، اما برای ما بسیار ارزشمنده،😍 چون بازارچه کنار یک برنامه تبیینی کامل برگزار شده بود. حال و هوای بچه ها؛ بعد سخنرانی سخنران خوب برنامه و زیارت پرچم امام حسین(ع) و پرچم جمکران خریدنی بود.😭 بشخصه دو روز تمام؛ از حضور دراونجا و دیدن حال قشنگشون پر از شوق وصف ناشدنی بودم. امیدوارم بازم برنامه های این چنینی روزیمون بشه تا همجواری با دلهای پاک بچه ها، قلبای زنگار گرفته مونو جلا بده.🥰 بهمین خاطر بسیار خوشحالیم که گوشه کوچکی از این برنامه ی خوب بودیم.😍 پیشکش به محضر مولایمان صاحب الزمان(عج) و نائب برحق ایشان... انشالله که مشمول این حدیث نورانی باشیم: "هیچ کاری با تقوا اندک نیست و چگونه اندک است آنچه پذیرفته می‌شود.امام علی علیه‌السلام" https://eitaa.com/nehzatmadary ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
34.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 بسم رب الشهداء و الصدیقین ✅گزارش کمک های قرآن آموزان عزیز برای جبهه ی مقاومت در دارالقرآن صاحب الزمان عج خیلی دلم میخواست ماهم تو موسسه یه مراسم همدلی طلایی برگزار کنیم ولی بنا به دلایل مختلف فعلا شرایطش فراهم نشده و ان شاءالله بشود که برگزار کنیم.. و تیکه ای از طلاهای خودمون رو که باهاش انس داریم رو هدیه بدهیم برای مقاومت که این مقدمه ای است برای کندن ازتعلقات و آمادگی برای دادن جان در راه ظهور ان شاءالله... اگر الان تمرین نکنیم از چیزهایی که داریم هرچند اندک تقدیم راه دین و اسلام نکنیم همچنان در پستوی حرفهایمان درعزلت خواهیم ماند بدون عمل... 😔😔😔 بدون تعارف هرعملی؛ هر ریالی؛ هرکاری؛ هرتکه طلایی؛ همه و همه بلا شک در مسیر عاقبت بخیری است چون دستور صریح ولایت است.. 🌺 با اینکه ما هنوز مراسم نگرفتیم خیلی ازخانوم های گل السابقون شدن و ما رو قابل دونستند که طلاهای اهدایی و کمک های نقدی شون رو برسونیم به دست جبهه ی مقاومت ان شاءالله.. تمامی این طلاها عاقبت بخیر شدند و جادوانه شدند و درقیامت دست صاحبشون رو خواهند گرفت ان شاءالله... ✅حدود 80میلیون تومان ازکمک های نقدی و غیر نقدی بانوان عزیز به حساب ایران همدل معرفی شده توسط بیت رهبری واریز شد ✅و بقیه ی طلاهای مانده هم درحال فروش هست و ان شاءالله بعد از نقد شدن به حساب ایران همدل واریز خواهد شد.. ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
پیازهای کلاس اولی 🌻من معلم کلاس اول هستم. 🌿یه روایتی از زمان جنگ خونده بودم که یه مدیر مدرسه از همه بچه‌ها خواسته بود نفری یه پیاز یا سیب زمینی بیارن مدرسه تا برای رزمنده‌ها بفرستن 🧅 منم به دانش آموزهام گفتم فردا هر کسی یه دونه پیاز بیاره! بچه‌ها جمعا ۹ کیلو پیاز آوردند! و این پیازها تقدیم شد به آشپزخانه مقاومت محله صفا. تا بشن پیاز‌ داغ روی آش‌ها و فروخته شن به نفع مقاومت.✌️🏻 مهم‌ یدونه پیاز نبود مهم این بود که بچه‌های کلاس اولی منم اومدن پای کار و شدن جزئی از سپاه حق 🥹❤️ 🖊رضوانی @ashpazkhane_moqavemat ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش جالب مجری لبنانی الکوثر به کشاورز ایرانی که تمام محصولش را به مردم لبنان اهدا کرد https://eitaa.com/meslezahra ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
به نام خدا دست بخشش هوا گرفته و مه‌ آلود بود که به دانشگاه رسیدم. اما این باعث نمیشد که خبری از  شور و هیجان دانشجوها نباشد. نزدیک سلف مرکزی دانشگاه محقق چشم گرداندم و  بنر بازارچه همدلی را دیدم. جلو رفتم. سه دانشجوی دختر پشت میزها ایستاده بودند و به سوال و جواب مشتری‌ها پاسخ میدادند. از بین دانشجویانی که مشغول تماشا و خرید محصولات بودن خیره شدم به اجناس روی میز. از لیوان و زیر دستی و سرویس سرامیکی آشپزخانه تا فنجان قهوه خوری و پیراشکی و موکت و ساندویچ. فنجان هر کدام رنگ و لعابی داشتند.  نوشته‌‌ ‌ی روی فنجان‌ها و پیش دستی‌ها مشتری را جذب خود میکرد. با دیدن فنجانی که روی دسته‌هایش عکس سه پرنده کوچک بود با خودم گفتم: چقدر برای هدیه دادن خوبه. همزمان با من دانشجویی قیمت فنجانی که به چشمم آمده بود را پرسید و فروشنده جواب داد : دونه‌ای ۱۸۰ تومن. دختر دانشجو کیفش را دست به دست کرد: چقدر نازه! دختر پشت میز که ظاهرا سازنده کارهای سرامیکی بود آدرس کانالش را نشانمان داد؛ از این صفحه میتونین شکل و رنگ مورد نظرتون رو درخواست بدین. دخترک لیوان را گرفت و ذوق زده از انتخابی که کرده بود میخواست دور شود که با حرف فروشنده دیگر ایستاد: موکا نمی‌خوایین؟ ارزونه‌ها. دخترک با خنده دور شد. 😊 از آن طرف نگهبان دانشگاه که پیرمردی خوش رو و  کلاه به سر بود از راه رسید. خریدارانه پرسید: موکا دیگه چیه؟ فروشنده با لبخند فنجان موکا را به سمتش گرفت: بفرمایین. چیزی تو مایه شیر قهوه است. اما نه تلخه و نه شیرین. نگهبان سری تکان داد: به مزاجم سازگار نیست بابا. اما یه ساندویچ ازتون میخرم. دختر فروشنده پلاستیک ساندویچ اولویه‌ها را جلو آورد و ساندویچی به دست نگهبان داد: مهمان ما باشید اقای زارع. مرد کارت را به سمتش گرفت: نه بابا. میخوام یه کوچولو ثواب ببرم. یاد دخترم افتادم که چند ساعت دیگر از راه میرسید و هنوز برای  ناهار چیزی نپخته بودم. پول چند ساندویچ‌ را دادم و آنها را تحویل گرفتم. زل زدم به نوشته‌ای که با سلیقه روی ساندویچ‌ها چسبانده بودند. آن  را خواندم: این یک خرید نیست. این یک پل است بین ما و قلبهایی که در فلسطین و لبنان برای آزادی می‌تپند. هر لقمه نشانه‌ای از ایستادگی و امید برای کودکانی است که زیر بمباران خواب آزادی می‌بینند.🥺 چقدر خوب بود که ناهار امروزمان نشانه‌ای کوچک و ناچیز  از کمک ما به برادران و خواهران لبنانی بود. قطره قطره جمع میشد و تبدیل به دریا می‌گشت. دانشجوها رفته رفته جلوی میز را گرفتند. جا برای ایستادن نبود. فروشنده‌ها هم خجالت را کنار گذاشته و تبلیغاتشان را شروع کرده بود‌ند: صدای فروشنده همه را دور میز جمع کرده بود؛ دیگه هیچ جا به این قیمت پیدا نمیکنین. بیایین که ارزون میدیم.. با قطرات باران که روی صورتم لغزید به خودم آمدم. انگار آسمان نیز داشت دست سخاوتش را به زمینیان نشان میداد. از دانشگاه بیرون رفتم و سوار تاکسی شدم. آن طرف روی دریاچه شورابیل اردبیل، رنگین کمان در حال خودنمایی بود. ✍: فرانک انصاری ششم آذر ماه ۱۴۰۳ ************************** 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تحفه‌ای صادقانه به مظلومان مقاوم انگشتر و ساعت هدیه ازدواج همسر شهید مدافع حرم شهید صادق عدالت اکبری به همت هیئت محبین عقیلة العرب (س) تبریز به مزایده گذاشته شد و به مبلغ ۱۲۰ میلیون تومان به نفع جبهه مقاومت و مردم مقاوم غزه و لبنان به فروش رفت. https://irane-hamdel.khamenei.ir *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*- 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran
هدایت شده از راویا
دل بزرگ میخواهد برای یک زن تا زیباترین زینت خودش را ببخشد و آرام برود.. به یاد آن گردنبند حضرت زهرا افتادم چقدر کار شما شبیه هم بود او بخشید. تا گرسنه ای را نجات دهد و فقیری را سیر کند تو بخشیدی تا بگویی من کنار توام کنار کودک ات کنار خانه ای که آوار شده است.. به گوش دشمنان برسانید ما ملت شهادت یم ما یادگار همان حضرت زهرایی هستیم که بخشید و آرام گرفت.. دستان ت متبرک بانو ی سرزمینم ✍؛ زائری *.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*.*. 🏷https://eitaa.com/raviya_pishran