eitaa logo
بصائر
1.2هزار دنبال‌کننده
450 عکس
81 ویدیو
36 فایل
«هذا بَصائِرُ لِلنَّاس‏؛ این قرآن کتابی است بصیرت آفرین برای مردم.» (جاثیه: 20) ارتباط با ادمین: @basaer_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 مصباح انقلاب به شهدای انقلاب پیوست و جبهه فكري انقلاب را یتیم کرد. 🔸 بی شک، هیچ شخصیتی جای خالی علامه مصباح يزدي را پر نخواهد کرد. تعابیر تجلیل آمیز امام خامنه ای در تکریم شخصیت استاد در مورد هیچ عالم معاصری گفته نشده است. 🔸 روح ملكوتي فقيه انقلابي، فيلسوف عارف ، عمار انقلاب علامه محمدتقي مصباح يزدي هم اکنون مهمان حضرت زهرا(س) و مرادش امام خمینی(ره) و استادش حضرت آیت الله بهجت و علامه طباطبایی است. 🔸ارتحال جانگداز اين عالم متخلق، بصیر، باتقوا و رباني برای حضرت بقيه الله الاعظم، امام خامنه اى و همه ارادتمندان ایشان غمی سنگین و جبران ناشدنی ست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزگارِ بی‌تو، فرا رسید: علامۀ مظلوم، به آسمان‌ها پَر کشید... مهدی جمشیدی [1]. سال‌ها پیش از این، در انتظارِ «رفتن» بودی؛ می‌گفتی آنچه که در توانت بوده است را به انجام رساندی و دیگر باید بار ِسفر ببندی و راهی ابدیّت شوی. در دلت، چه ناخرسند بودی که عمرت، طولانی‌تر از دوستانِ شهیدت شده بود. هوای «ماندن» نداشتی؛ نه دیروز و نه امروز. چنان بودی که گویا از «کاروانِ رفته»، جامانده‌ای. جسمت اینجا بود و جانت آنجا. اندکی بی‌غرضی کافی بود تا بفهمیم که «اینجایی» نیستی. [2]. چه «زخم‌ها» که بر جانت نشاندند، از آن‌هنگام که «فریادِ اعتراض» برآوردی و بر فکرِ پلیدشان شوریدی. جریانِ سراپا فاسدِ روشنفکریِ لیبرالِ دولتی را می‌گوییم که روشنگری‌هایت را برنتافتند و استدلال‌هایت را با مغالطه‌های رسانه‌ای پاسخ گفتند. روزنامه‌های زنجیره‌ایِ این جریان، تو را بارهاوبارها، «ترورِ شخصیّت» کردند تا «بدنام» و «بدچهره» شوی و کسی در اطرافت نماند. هفته‌ای نبود که سخنت را با حربۀ «تقطیع» و «تحریف»، صورتِ ناموجّه ندهند و گوشِ خَلق را از دروغ و فریب پُر نکنند. ما از تو دفاع می‌کردیم، ولی دفاعِ ما در برابرِ آن جبهۀ متراکمِ شیطانی، چیزی به‌شمار نمی‌آمد. امّا تو، از طریقِ دشوارِ «تبیین» و «تحلیل» و «روشنگری»، عقب ننشتی و تیرهای زهرآگین را به جان پذیرفتی. دربارۀ همه‌چیز، تردیدافکنی کردند و هر دروغی که ذهنِ خبیث‌شان پروراند را نشر دادند: «غیرانقلابی»، «غیرمبارزه»، «فیلسوف‌نما»، «نظریه‌پردازِ خشونت»، «فاشیست»، «قدرت‌طلب»، «مستبد»، «مخالفِ جمهوریّت»، «مردم‌ستیز» و ... . تو را این‌گونه نشناخته بودند، امّا این‌گونه معرفی‌ات می‌کردند. [3]. مگر در سال‌های بعد، بخش‌هایی از همین جریانِ به‌اصطلاحِ انقلابی، همان سخنان را تکرار نکرد؟! هر آنچه را که اصلاح‌طلبان گفته و نوشته بودند، دوباره از نو آغاز شد، امّا این‌بار، نه از زبانِ «آنان»، که از زبانِ «اینان»! در پیِ این بودند که نشانه‌ای بیابند تا تو را مخالفِ انقلاب نشان بدهند، یا وانمود که امام خمینی، موافقِ تو نبود، یا آیت‌الله خامنه‌ای، اندیشۀ تو را نمی‌پذیرد! و چون «نیافتند»، «بافتند»! وقتی سیاست، از اخلاق و معنا و تقوا تهی می‌شود، سرنوشتِ بزرگانی چون تو که «پرچمِ حقیقت» را به‌دست گرفته‌اید، این‌طور رقم خواهد خورد. [4]. این‌همه غربت و تلخی را گفتم، امّا چگونه می‌توانم از مواضعِ آیت‌الله خامنه‌ای نگویم؟! در میانۀ این معرکۀ عاری از انصاف و اخلاق، او بود که تو را با «مطهری» مقایسه کرد و «مطهریِ زمان» خواند؛ او بود که از «ارادتِ قلبی»‌اش به تو سخن گفت؛ او بود که تو را «عقبۀ تئوریکِ نظام» خواند؛ او بود که تو را در علم و تقوا و بصیرت، «کم‌نظیر» دانست؛ او بود که تو را «حرمت‌افزا و وزانت‌بخش به مجلسِ خبرگان» دانست؛ او بود که در این روزهای پایانی، هر شب برای تو «دعا» می‌کرد ... . و هموست که تا ساعاتی دیگر، پیامی خواهد داد که در آن، گوشه‌ای از عظمتِ وجودِ تو را نمایان خواهد کرد. https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
🔸«وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا؛ و سلام بر او زمانیکه متولد شد و زمانیکه از دنیا می رود و زمانیکه زنده برانگیخته می شود.» (مریم: 15) @basaer_fi
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
♦️ آنالیز پیام تسلیت تاریخی رهبر انقلاب برای آیت الله مصباح یزدی درباره اعتماد عمیق و علاقه شدید رهبر معظم انقلاب به آیت الله مصباح یزدی کافی است به تعاریف مکرر ایشان از این عالم ربانی رجوع کنیم. به ویژه در دهه هفتاد که رهبر انقلاب صراحتا این عالم بزرگوار را پر کننده خلاء شهید مطهری و علامه طباطبایی توصیف کردند و در سخنرانی های مکرر دیگر جوانان را به مطالعه آثار ایشان و استفاده از شاگردان این عالم بزرگ توصیه نمودند. چند سال قبل نیز رهبر انقلاب صراحتا گفتند که این مجلس خبرگان است که از وجود افرادی مثل آیت الله مصباح آبرو میگیرد نه آنکه ایشان به حضور در چنین جایگاهی نیاز داشته باشد. اما سیر تعاریف رهبر انقلاب از این عالم ربانی، در پیام تسلیت ایشان نیز امتداد داشت و در این پیام رهبر معظم‌ انقلاب کلید واژه های بی سابقه ای در توصیف آیت الله مصباح و جایگاه علمی و سیاسی ایشان به کار بردند که با یک آنالیز ساده به شرح ذیل است: "عالم ربانی" "فقیه مجاهد" "حکیم مجاهد" "برادر قدیمی" "متفکر برجسته" "مدیر شایسته" "پارسا و پرهیزگار" "سالک در طریق معرفت توحیدی" "دارای زبان گویا در اظهار حق" "دارای پای با استقامت در صراط مستقیم" "تقدیر از خدمات ایشان در تولید اندیشه‌ی دینی" "تقدیر از خدمات ایشان در نگارش کتب راه‌گشا" "تقدیر از خدمات ایشان در تربيت شاگردان ممتاز اثرگذار" "تقدیر از حضور انقلابي ایشان در همه‌ میدانهائی که احساس نیاز به حضور ایشان میشد" "درگذشت ایشان خسارتی برای حوزه‌ی علمیه است" "درگذشت ایشان خسارتی برای حوزه‌ی معارف اسلامی است" @Sabeti
🔰آخرین دیدارم با آیت الله مصباح، در ایام عید غدیر سال 1398 بود. زمانی که برای تقدیم کتاب تازه تألیفم با عنوان «مقدمه ای بر روان شناسی در قرآن بر اساس آثار آیت الله مصباح یزدی»، به همراه دو عزیز دیگر، خدمت ایشان رسیدیم و حدود یک ساعت در فضایی بسیار صمیمی، به گفتگو نشستیم و در پایان، دست نوشته ای را به یادگار از ایشان گرفتم. حتما بخوانید... 🔸به توفیق الهی درباره محتوای مطرح شده در آن دیدار، در آینده نکاتی خواهم نوشت و یا قطعاتی از فایل صوتی آن را منتشر خواهم نمود. @basaer_fi
🔰مصباح، «عمّار» رهبرانقلاب بود و «ذوالشهادتینِ» حضرت امام(ره). 🔰با مشاهده این تصویر، ناخواسته به یاد این جمله غریبانه امیرالمؤمنین(ع) افتادم که در فراق یاران صدیقش (عمار، ذوالشهادتین و ابن تیهان) فرمود: 🔸«أَيْنَ إِخْوَانِيَ الَّذِينَ رَكِبُوا الطَّرِيقَ وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ أَيْنَ عَمَّارٌ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؛ کجایند برادرانم که قدم در راه نهادند و در راه حق پیش افتادند؟ کجاست عمّار؟ کجاست ابن تیهان؟ کجاست ذوالشّهادتین؟‏» (نهج البلاغه؛ خطبه182) @basaer_fi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 جلسه پنجم از سلسله جلسات قرآنی_بصیرتیِ "راه و چاه": 🔸 سامری های انقلاب... @basaer_fi
27.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 جلسه ششم از سلسله جلسات قرآنی_بصیرتیِ "راه و چاه": 🔸 قارون های انقلاب... @basaer_fi
30.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 جلسه هفتم از سلسله جلسات قرآنی_بصیرتیِ "راه و چاه": 🔸 فتنه تحریم ساز @basaer_fi
علامه مصباح؛ «انقلابی»، امّا «محذوف» و «غیررسمی»!! مهدی جمشیدی [1]. آیت‌الله خامنه‌ای به‌صراحت، آیت‌الله مصباح را «عقبۀ تئوریکِ نظام» خوانده بود. نمی‌خواهم اینک و در اینجا دربارۀ دلالت‌های مفهومی و معنایی این لفظ بنویسم و فضایلِ مصباح را بازگویم، بلکه می‌خواهم مخاطبِ خویش را در برابرِ «پرسشی سرسخت و تلخ» قرار دهم که شاید او را نسبت به من، بدبین سازد و ... . اکنون آنچه‌که در نظرِ من مهمّ است، هیچ محاسبه و معادله‌ای نیست جز «گفتنِ حقیقت» و «شخم‌زدنِ گذشته» و «بیرون‌کشیدنِ ریشه‌های گندیده و مسموم»! هیچ اتّفاقی بدتر از آنچه‌که برای علامه مصباح رخ داد، در میان نیست ... . پس باید مصلحت و سکوت را کنار نهاد و ناگفته‌ها را نگاشت. [2]. «عقبۀ تئوریکِ نظام»! تعبیری‌ست فاخر و وزین و گوش‌نواز، که البتّه تبعات و لوازمی دارد، و از آن جمله، این است که چنین شخصیّتی باید در «رسانۀ ملّی و رسمی»، جای پای محکمی داشته باشد و محلِ رجوع باشد. امّا آیا این‌گونه بوده است؟! به‌طورِ قاطع باید گفت خیر!! [3]. در سه دهۀ گذشته، «صداوسیمای جمهوری اسلامی»، هیچ‌گونه مصاحبه‌ای با آیت‌الله مصباح نداشته و هیچ‌گاه از سخنرانی‌های انقلابی و سیاسیِ ایشان، استفاده نکرده است!! هیچ‌گاه! برنامۀ صداوسیما دربارۀ آیت‌الله مصباح در طولِ سه دهۀ گذشته، فهرستِ مفصّلی نیست: یکی سخنرانی‌های اخلاقیِ ایشان که به‌صورتِ «سانسورشده» و «تقطیع‌شده»، تنها از شبکۀ تلویزیونیِ قرآن پخش می‌شد؛ و دیگری، سخنرانی‌های اخلاقیِ ایشان که در «انتهای شب»، از شبکۀ رادیوییِ معارف پخش می‌شد!! همین و لاغیر! هیچ برنامۀ منظم و مستمری در میان نبود و هیچ‌گاه مواضعِ سیاسی و انقلابیِ وی، پوششِ رسانه‌ای داده نشد! [4]. معامله‌ای که «صداوسیمای جمهوری‌اسلامی» با علامه مصباح کرد، به‌گونه‌ای بود که گویا ایشان، یک «اپوزیسیونِ سیاسی» است که تنها می‌توان از جوانب و ابعادِ «اخلاقی» یا «فلسفیِ» ایشان بهره گرفت و بقیّۀ لایه‌ها، با «سیاست‌های نظام»، سازگار نیستند! «سیاست‌های نظام» که از «عقبۀ تئوریکِ نظام» بودنِ ایشان حکایت می‌کند!! این چه تناقضی‌ست؟! [5]. تفاوتی هم میانِ علی لاریجانی و عزت‌الله ضرغامی و علی عسگری در میان نبوده است! همگی در «حذفِ عامدانۀ علامه مصباح»، دست در یک کاسه داشته و همگرا و هم‌نظر بوده‌اند! نظریۀ رسانه در میان اینان، همان «نظریۀ جذابیّت» است، نه «نظریۀ حکمت»، و چون چنین است، همگی یک «فوتبالیست» یا «بازیگر» را بر «حکیمِ زمانه»، ترجیح می‌دهند! محاسبه کنید که در طولِ سه دهۀ اخیر، چه میزان از حجمِ آنتن‌های زندۀ صداوسیمای جمهوری‌اسلامی را کسانی از این دست، اشغال کردند: «هزار ساعت»؟! «ده‌هزار ساعت»؟! «صدهزار ساعت»؟! ... نمی‌دانم، ولی به‌خوبی می‌دانم که در این میان، حتّی «یک ساعت» هم نصیبِ علامه مصباح نشد!! نه «آنتنِ زنده»! نه «سخنِ سیاسی»! نه در «شبکه‌های پُرمخاطب»! نه در «ساعاتِ خاص»! ... [6]. «مسئولانِ فرهنگیِ جمهوری‌اسلامی»، باید سرافکنده و شرمسار باشند که علامه مصباح را از «عرصۀ رسمی» حذف کردند و «چهره‌ای حداقلی و رقیق» از او ساختند که هیچ نسبتی با «عقبۀ تئوریکِ نظام» نداشت! مصباحی که نسلِ جوان شناخت - یا به‌عبارتِ درست‌تر، به آنها شناسانده شد! – یک «عالمِ اخلاقی» بود، یا حداکثر یک «فیلسوفِ مسلمان»! همین و نه بیشتر! آنان وظیفه داشتند که در تمامِ مسائل راهبردی و کلان، «عقبۀ تئوریکِ نظام» را به صحنۀ بازی آورند تا ذهنِ جوانان با تحلیل‌ها و منطقِ فکریِ او، آشنا شود و انس بگیرد، ولی چنین نکردند! [7]. می‌نویسم مسئولانِ فرهنگیِ «جمهوری‌اسلامی»!! چون اشکال را در «ساختار» می‌بینم، نه‌فقط در «این شخص» و «آن شخص»! حماقت و ندانم‌کاریِ مسئولان به‌جای خود، امّا مسأله و معضلۀ من، با «اساسِ بنای فرهنگیِ رسمی» است که در نظرم، همچون افیونِ مخدّر و مخرّبی است که فضیلت‌سوز و نخبه‌کُش است. دیروز، قصّۀ جانسوزِ «حذفِ آوینی»؛ و امروز، قصّۀ تلخِ «حذفِ مصباح»! حیاتِ «غیررسمیِ» نخبگانِ انقلابی، چه زمانی پایان می‌یابد؟! چه کنیم با این‌همه جفاکاریِ «مسئولانِ فرهنگیِ جمهوری‌اسلامی»؟! کدام محکمه‌، دادِ ما را می‌ستاند؟! شاید هم بیشتر گفتن، سبب شود که محکمه به‌جای «دادِ ما»، «خودِ ما» را بستاند!! [8]. علامه مصباح، «انقلابی» بود، امّا انقلابیِ «محذوف»! انقلابیِ «غیررسمی»! انقلابیِ «مظلوم»! یک شخصیّتِ تاریخیِ بی‌نظیر در اکنونِ ما، که بی‌رحمانه و حماقت‌بار، از عرصۀ رسمی، «حذف» شد و «ناشناخته» یا «بدشناخته» ماند، تاآنجاکه در انتخاباتِ اخیر مجلسِ خبرگان، به‌دستورِ «بی‌بی‌سی فارسی»، بخشی از مردمِ تهران به او رأی ندادند!! http://www.rajanews.com/node/343358 ،،،،،،،،،،، https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
هدایت شده از بصائر
📲سلسله نشست های بصیرتی - مجازی مبانی عقلانی و دینی نظریه مقاومت 📺 کلاس مجازی در ادوب کانکت 👤 با حضور دکتر شبیر فیروزیان 🔰مدرس دانشگاه شریف 🔰دکتری تفسیر تطبیقی قرآن کریم 🔰مولف کتاب سی آیه سیاسی 🗓 زمان: سه شنبه ها (از تاریخ 9 دی 99) 🕰 راس ساعت 15 📲 از طریق صفحه : 🆔http://video.nasraa.ir/r94hc9lhvsiu 🔅🔅🔅 🚩 نهضت سواد رسانه ای انقلاب اسلامی تهران بزرگ 🆔 eitaa.com/nasratehran 🆔 t.me/nasratehran 🆔 instagram.com/nasratehran
🔰 ان شاءالله امروز(سه شنبه ۱۶ دی ۹۹) دومین جلسه از نشست بالا👆 برگزار خواهد شد.
29.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 جلسه هشتم از سلسله جلسات قرآنی_سیاسیِ "راه و چاه": 🔸 متشابهات ولیّ خدا و بی صبری برخی دوستان انقلابی @basaer_fi
28.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 جلسه نهم از سلسله جلسات قرآنی_بصیرتیِ "راه و چاه": 🔸دست موسایی و زبان هارونی @basaer_fi
32.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 جلسه دهم از سلسله جلسات قرآنی_سیاسیِ "راه و چاه": 🔸 تدابیر ولیّ خدا برای کنترل روانی بیماردلان و منافقان @basaer_fi
🔰 سالها پیش، به بهانه موضوع پایان نامه کارشناسی ارشد، با عنوان"بررسی مبانی و آراء تفسیری آیت الله مصباح یزدی"، توفیق یافتم تا اکثر مجلدات تفسیر موضوعی قرآن ایشان با نام "معارف قرآن" را مطالعه نمایم و همین، آغاز تحولات فکری و روحی عمیقی در بنده بود و ارادت و محبت بنده نسبت به شخصیت فکری و معنوی استاد مصباح را بیش از پیش نمود. 🔰 در مقاله زیر، که سالها پیش آن را نگاشته ام، به این مطلب پرداختم که مطالعه این دوره تفسیر موضوعی، به دلیل ویژگی های منحصر به فردی که دارد، برای جوانان انقلابی، بخصوص فعالان فکری، فرهنگی، سیاسی و رسانه ای جبهه انقلاب، "واجب عینی" است... 👇👇👇
29.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 جلسه یازدهم و آخر از سلسله جلسات قرآنی_سیاسیِ "راه و چاه": 🔸 بت شکنی ابراهیم(ع) و تجربه تاریخی برجام @basaer_fi
✍️ آمریکای بحران زده و حکایت عجیب غربگرایان داخلی 🔰 رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان پرنکته و حکیمانه دیروز، پس از تشریح شرایط بحرانی و رو به افول آمریکا، از برخی افراد در داخل کشور که با وجود شرایط بحرانی آمریکا، باز هم بهبود شرایط معیشتی را به رابطه با آمریکا گره می زنند، اظهار تعجب کردند. 🔰آری! اینکه انسان از "دشمن" خود، که هیچگاه راضی به پیشرفت او نیست، تقاضای کمک داشته باشد، عجیب است؛ اما عجیب تر از آن این است که آن دشمن، در تدبیر خودش هم درمانده باشد: 🔸«وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُون‏؛ و كسانى را كه به جاى خدا مى‏ خوانيد، نمى ‏توانند شما را يارى كنند و نه (حتی) خودشان را يارى دهند.» (اعراف: 197) ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸 ارتباط با ادمین: 👇 @basaer_admin🔸
🔴کرامت‌هاي آیت الله مصباح ✍احمدحسين شريفي 🔸از بزرگ‌ترين کرامات و کارهاي خارق العادة عمار انقلاب اين است که به گونه‌اي از بنيان‌هاي فکر اسلامي و مباني انقلاب اسلامي دفاع مي‌کردند که هيچ يک از درشت‌گويان و مدعيان بي‌بنيان و غربزده‌هاي مفلوک، تاکنون نتوانسته‌اند هيچ يک از انديشه‌هاي ايشان را نقدي عالمانه کنند؛ به همين دليل به هتاکي و فحاشي و لجن‌پراکني عليه اين شخصيت پرداخته و مي‌پردازند. 🔸از ديگر کرامات ماندگار و جاري ايشان تأسيس ساختارهاي آموزشي و پژوهشي بي‌سابقه‌اي در حوزه‌ علميه است که تا ابد توانايي امتدادبخشي به بنيان‌هاي معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي و انسان‌شناسي اسلامي در حوزه‌هاي مختلف علوم انساني و نيازهاي فکري انقلاب اسلامي را دارند. 🔸اين روزها عده‌اي از دوستان مخلص و باصفاي آيت‌الله مصباح، در رسانة ملي به نقل پاره‌اي از کرامت‌هاي آيت‌الله مصباح پرداختند که آري ايشان از زمان مرگ خود و وضعيت بعد از مرگشان مطلع بوده‌اند و همچنين بعد از مرگ چشمان خود را براي غسال‌شان باز کرده‌‌اند. ليبرال‌هاي بيچاره، اين سخنان را بهانه‌اي تازه براي تخريب چهرة تابناک آيت‌الله مصباح يافتند و بي‌اعتقادي خود به عالم معنا و ملکوت و قدرت روحي مردان الهي را به اين بهانه برملا کردند. و ناخواسته آن نگاه عميق آيت‌الله مصباح درباره غربزده‌گاني که اسلام‌ستيزي خود را پنهان مي‌کردند، تأييد کردند. 🔸بنده به آن دوستان پاک‌نيت و به این دشمنان خفاش‌صفت آيت‌الله مصباح عرض مي‌کنم اينها که چيزي نيست؛ چنين مسائلي درباره بسياري از افراد عادي هم فراوان نقل و تجربه شده است. 🔸کرامت بزرگ آيت‌الله مصباح اين بود که آنچه ديگران در آيينه نمي‌ديدند، در خشت خام مي‌ديد. ايشان پيش از انقلاب، انحطاط انديشه‌اي و عملي‌ برخي از انقلابيان بزرگ را پيش‌بيني کرد. (انقلابياني که حتي خودشان را پدرخوانده انقلاب مي‌دانستند و حتی ابراز میکردند آنها بودند که امام را براي تسريع در پيشبرد اهدافشان، جلو انداختند؛ به اين دليل که سيد بود و مقبوليت مردمي داشت!) 🔸کرامت بزرگ آيت‌الله مصباح اين است که از اوايل دهه شصت، بی اعتقادی پاره‌اي از مدعيان روشنفکري غربزده و نفوذيان انگليسي به اسلام و انقلاب را که حتي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم نفوذ کرده بودند! و در رسانه‌هاي جمهوري اسلامي به تفسير مثنوي و نهج البلاغه مي‌پرداختند!، ابراز کرد و تقابل آنها با تفکر اسلامي و قرآني و انقلابي را دست کم ده سال جلوتر از دیگر افراد تیزبین آفتابي کرد. 🔸کرامت آيت‌الله مصباح اين نيست که بعد از مرگ، براي غسّال چشمان خود را باز کند؛ چشمان او هميشه باز و بينا و بصير بود؛ او شصت سال است که به دنبال بازکردن چشمان ديگران بر روي حقايق اسلام و فرهنگ اهل بيت بوده است و در اين جهاد بزرگ، عمارگونه هزاران چشم را بينا کرده است؛ فتنه‌های عمیق را آشکار کرده است؛ غبارهای غلیظ را کنار زده است و عمارگونه جان و آبرو و هستي خود را فداي انقلاب و ولايت کرده است. اینهاست کرامات عمار انقلاب. @basaer_fi
✍ توصیف قرآن و نهج البلاغه از موجوداتی همچون "فائزه هاشمی" 🔰 فائزه هاشمی اخیرا حرف دل برخی اصلاح طلبان و فتنه گران را زده و در مصاحبه ای گفته: "دوست داشتم ترامپ رییس جمهور آمریکا می شد تا فشارها را بر مردم ایران بیشتر می کرد و نظام مجبور به سازش میشد!" 🔰 وقتی این سخنان خائنانه را شنیدم به یاد این جمله امیرالمومنین(ع) در توصیف منافقان افتادم: 🔸 «حَسَدَةُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَكِّدُو الْبَلَاءِ؛ بر رفاه و آسايش مردم حسد مى‏ ورزند و بر بلا و ناراحتى آنان مى‏ افزايند.» (نهج البلاغه؛ خطبه 194) و نیز این آیه شریفه قرآن که از آرزوی منافقان برای فشار اقتصادی بیشتر بر مردم با هدف دور شدن آنان از ولی خدا، پرده برمی دارد: 🔸«هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا؛ آنها(منافقین) كسانى هستند كه مى گويند: به افرادى كه نزد رسول خدا هستند انفاق نكنيد تا از اطراف او پراكنده شوند.» (منافقون: ۷) ✅جدیدترین تحلیل های قرآنی_روایی از موضوعات سیاسی_فرهنگی را در کانال «بصائر» دنبال کنید: 👇 @basaer_fi🔸
آقای مصباح! با تو سخن می‌گویم... مهدی جمشیدی [1]. آقای مصباح! از وقتی‌که رفته‌ای، «ماندن» برای من، تبدیل به دردِ تازه‌ای شده است! تمامِ وجودم و عمقِ جانم، درد می‌کند! چنین بودنی را نمی‌خواهم. لحظه‌ها، چه سخت و تلخ می‌گذرند. یک چشم، اشک و یک چشم، خون. یک سینه، نالۀ بی‌امان دارم و یک حنجره، فریاد. یادت هست که در برابرِ یادداشت‌های ناچیزم که برای دفاع از تو نوشته بودم، بی‌آن‌که تظاهر و تعارف کنی، پرسیدی: «چگونه از خجالتت درآیم؟» آن روز، لبخند زدم و شرمنده شدم و روی نورانی‌ات را بوسیدم، امّا امروز، می‌ایستم و صریح می‌گویم که اگر در پیِ جبران هستی، مرا با خودت ببر ... . همین و بس. [2]. آقای مصباح! می‌بینی با «رفتنت»، چقدر اوضاع تغییر کرده است؟! برای تو «بزرگداشت» برپا می‌کنند و از فضایل و مراتبِ علمیِ تو سخن می‌گویند! پس از سال‌ها «سکوت» و «ندیدن» و «بایکوت»! شاید کمی دیر شده باشد! راستی! بعضی‌ها خساست را کنار نهاده و تو را «علامه» می‌خوانند! گویا منتظرِ «نبودنت» بودند تا تو را بستایند! از «برکاتِ حضورت» که استفاده‌ای نکردند، دست‌کم، «برکاتِ رفتنت» (؟!)، موجبِ تنبّه‌شان شده است! و البتّه، شاید چنین باشد! هر چند این بساطِ ظاهری و صوری، چند روزی بیشتر نخواهد بود و دوباره، به فراموشی سپرده می‌شوی. [3]. آقای مصباح! همچنان از «شخصیّتِ سیاسی‌ات» می‌هراسند و آن‌را «بایکوت» می‌کنند! «مصباحِ فیلسوف» را صدرنشین کرده‌اند تا مبادا لازم آید که از «مصباحِ انقلابی» سخن بگویند! مصباحِ انقلابی، همچنان «خطرناک» و «تهدیدکننده» است؛ باید از آن سخن نگفت! می‌خواهند از شخصیّتِ تو، «انقلاب‌زدایی» کنند! چه مصباحی ساخته‌اند؛ «خنثی» و «بی‌طرف» و «اهلِ سکوت»! گویا مسألۀ تو فقط‌و‌فقط، علّت و معلول و حدوث و قدم و ذات و عرض و وجود و ماهیّت و ... بود! انگار نه انگار که تا دیروز، به‌خاطرِ همان «موضع‌گیری‌های صریح و آتشین»، به رویت شمشیر می‌کشیدند و بر جانت زخم می‌نشاندند! [4]. آقای مصباح! اصلاح‌طلب‌ها، همچنان از تو «نفرّت» دارند و به صد زبان، نفرّت‌شان را ابراز می‌کنند! حقّ دارند؛ تو بودی که در برابرشان ایستادی و مقاصدشان را افشا کردی! از این شهر به آن شهر، از این مسجد به آن مسجد، از این دانشگاه به آن دانشگاه ... . سخنرانی‌های پیش از خطبه‌های نمازِ جمعۀ تهران که غوغایی به‌پا کرد آنچنانی و مثال‌زدنی! تو بودی که نقابِ را از چهرۀ آنها و برداشتی و نشان دادی که جوهرِ سخن‌شان، «سکولاریسم» است. اصحابِ «التقاط» و «نفاق» و «خدعه» و «دین‌زدایی»، کینه‌های عمیقی از تو داشتند و دارند. [5]. آقای مصباح! همیشه «تنها» بودی و «متهم»! در زمانِ اصلاحات، می‌گفتند که «پیشتر از رهبری» حرکت می‌کنی و دچارِ «تندروی» و «نفیِ جمهوریّت» شدی! در زمانِ دولتِ بعدی، تو را مقصر جلوه دادند و خطاهای حلقۀ انحراف را به پای تو نوشتند و تو را «بی‌بصیرت» و «مبتلا به اشتباهاتِ راهبردی» توصیف کردند! و در زمانِ این دولت نیز، تو را «وحدت‌شکن» و «خودرأی» خواندند! اینها، نسبت‌های ناروای بسیاری از همین نیروهای به‌اصطلاح انقلابی به تو بود! آقای مصباح! متفکّرِ مظلوم! حکیمِ حاشیه‌نشین! اندیشمندِ بایکوت‌شده! ... دلم، بی‌اندازه برایت تنگ شده است ... https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi