eitaa logo
با شمیم تا شفق
235 دنبال‌کننده
287 عکس
44 ویدیو
2 فایل
شکوفه سادات مرجانی بجستانی هستم ش.میم شفق یعنی سرخی شام و بامداد یعنی بعد از تاریکی روشنی است یعنی فلق یعنی امیدواری یک مادرِ کتاب‌دوستِ گل‌پرورِ فیلم‌بین که مبتلاست به نوشتن @shokoofe_sadat_marjani https://zil.ink/shokoofe.sadat.marjani
مشاهده در ایتا
دانلود
. در بغداد تاجری زندگی می‌کرد.او نوکرش را برای خریدِ نیازهای روزانه به بازار فرستاد.پس‌از مدت کوتاهی نوکر با رنگی پریده و لرزان برگشت و گفت:«ارباب، همین الان که در بازار بودم زنی در وسط جمعیت به من تنه زد، وقتی سرم را برگرداندم دیدم مرگ است که به من تنه زده است.او به من خیره شد و اشاره‌ای تهدیدآمیز کرد؛حالا، شما اسبتان را به من قرض بدهید تا از این شهر بروم و از سرنوشتی که در انتظارم است بگریزم.می‌روم سامره تا مرگ پیدایم نکند.» تاجر اسبش را به او داد، نوکر سوار اسب شد، مهمیزهایش را در پهلوی اسب فرو کرد و اسب چهارنعل تاخت در این وقت تاجر راهی بازار شد و مرا دید که در وسط جمعیت ایستاده‌ام.به نزد من آمد و گفت:«چرا امروز صبح که نوکر مرا دیدی اشاره‌ای تهدیدآمیز به او کردی؟» من گفتم: «من اشاره‌ای تهدیدآمیز به کسی نکردم فقط با تعجب به او نگاه کردم، علتش هم آن بود که از دیدن او در بغداد تعجب کردم؛ چون امشب با او در سامره قرار دارم.» قطعه‌ی زیبای «.» نوشته‌ی .از جلد اول وقتش که شد. آن موقع که سرم افتاد روی شانه‌ام و دیگر همه چیز تمام شد.آن موقع که فقط من بودم و اعمالم. دلم یک چیز می‌خواهد اینکه با همه‌ی بدی‌ام اسمم را در لیست گریه‌کنان شما نوشته باشند آقای امام حسین (ع) اون لحظه که همه می‌رن تو می‌مونی برام حسین آقام داریم با حسین حسین پیر می‌شویم خوشحال از این جوانی از دست رفته‌ایم آلوده‌تر زِ من بر دَرَت نبود ولی آقاتری از اینکه برانی مرا حسین (ع) خدایا من بنده‌ی خوبی برات نبودم اما بنده‌ی امیدواری بودم. میشه تو هم به این بنده‌ی بدت امیدوار باشی؟ بازم بی‌هوا ازم عکس بگیر آقا سید احسان . یه روز میاد که دیگه من نیستم ولی عکسام هست @seyed_ehsan_marjani 📸محرم سال ۱۳۹۱