#خاطرات_شهدا 🌷
💢ماه رمضان سال ۷۷ #مصطفے هنوز بہ سن تڪلیف نرسیده بود براے #سحرے بلند شدیم اما مصطفے را بیدار نڪردم.
💢خودش موقع #اذان بیدار شد، وقتي دید اذان مے گویند .بغض ڪرد و با ناراحتے گفت: « #چرا منو بیدار نڪردید⁉️»
💢دستے روے موهایش ڪشیدم و گفتم: «عزیزم شما هنوز به #سن_تڪلیف نرسیدے »
اخم هایش را درهم ڪشید و با دلخورےگفت:
💢«از این بہ بعد هر ڪسے بہ سن تڪلیف رسیده بره نون بخره، #آشغال ها رو بذاره دم در،من #بچہ_ام و هنور بہ سن تڪلیف نرسیدم »
💢ناگفتہ نماند ڪہ آن روز، بدون سحرے #روزه گرفت، براے من هم درس شد ڪہ تمام ماه رمضان براے #سحر بیدارش ڪنم .
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
#شهدا #مدافعان_حرم #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿
#زندگے_نامہ
🔰 #مسیـح_ڪردستـان 🔰
✍️در یکے از روزهای سال ۱۳۳۳ در روستای دره گرگ از توابع شهرستان بروجرد به عرصه هستی پا نهاد. محبت پدر را بیش از پنج سال درڪ نکرد و درد یتیمے بر قلبش نشست.
در۱۷ سالگی با بانویے مومنه ازدواج ڪرد کہ ثمره این ازدواج دو فرزند به نامهاے حسین و سمیه می باشند.
درسال ۱۳۵۰ در مدرسه ی مجتهدی در تهران شروع به تحصیل کرده و یک سال بعد به خدمت سربازی رفت. پس از گذراندن دوران سربازی درسال ۱۳۵۴ با حجت الاسلام شاه آبادی ارتباط نزدیکے برقرار نمود و پس از همکاریهای فرهنگے تبلیغی در سازمان فجراسلام آنان بہ این نتیجه رسیدند کہ به مبارزات مسلحانه بپردازند و سپس راهے سوریه شدند. در سال ۱۳۵۵ محمد در سوریه با آیت الله صدر و دکتر چمران ملاقات ڪرده و دوره های آموزش نظامی راگذراند.
با بازگشت امام (ره) به ایران ، محمد مسئولیت حفاظت از امام (ره) را بر عهده داشت. او در جریان تصرف رادیو تلویزیون از ناحیه پا مجروح شد. پس از انقلاب ابتدا مسئولیت زندانهای اوین را عهده دار گشت و سپس بہ همراه پنج نفر از دوستان دیگر سپاه را پایه گذاری نمود .
پس از صدور فرمان امام(ره) در مرداد ۱۳۵۸ عازم " پاوه " شد. با آغاز غائله كردستان ، خدمت به مردم محروم اين استان را بر عافيت نشيني ترجيح داد. او به سرعت راهۍ كوه هاۍ سرد و سر به فلك كشيده كردستان گرديد و در جاده هاے پر پيچ و خم و در كمركش كوه هاي آن، به قدرۍ تلاش و مبارزه كرد و به قدرۍ از جان مايه گذاشت كه به بالاترين مقام دست يافت. اين مقام، نه فرماندهے سپاه غرب و نه جانشينے قرارگاه حمزه سيدالشهدا و نه پايہ گذارے تيپ شهدا بود ؛ بلكه والاترين مقام را مردم مظلوم و زجر كشيده ديار ڪردستان به او دادند و آن، لقب «مسيح ڪردستان » برای وی بود.
مسیح کردستان پس از عمری مبارزه در اول خردادماه سال ۱۳۶۲ زمانیکہ برای پاکسازی مهاباد راهے آنجا شده بود در ساعت۱۲ظهر براثر انفجار مین آیه های مقدس عشق را تلاوت نمود.
#شهید_سردار_محمد_بروجردی
#شهدا #زندگینامه #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
ماجرای #شهیدمهدیباکری و #ماشین_عروس
#آقایمهندس #شهردار
(بوی انسانیت و جوانمردی زنده باد یاد و راه شهیدان که همان انسانیت است.)
✅ در سال 1358 #مسئولیت_شهرداری_ارومیه به جوان مبارز و انقلابی #مهدی_باكری سپرده میشود. مهدی باكری در راستای رفع معضلات و دفاع از حقوق مردم و رسیدگی به محلههای #فقیرنشین، كارهایی می كند كه برای همه تازگی داشته و واكنشهای گوناگونی را برمیانگیزد.
او در خلال ماجراهای گوناگون، با پافشاری دو گروه متضاد در شهرداری روبه رو میشود كه از وی میخواهند تا #بنزمدلبالای #شهردار_پیشین را كه در پاركینگ است، زیر پای خود بگذارد؛ از جمله یكی از این دو گروه، عدهای از مدیران به جای مانده از رژیم قبل در شهرداری هستند كه میخواهند تا به این وسیله، #باكری را از خلق و خوی مردمی اش دور ساخته و همرنگ خود سازند و گروه دیگر نیز برخی از دوستانی هستند كه استدلال میكنند، حال كه چنین بنزی در شهرداری وجود دارد، بهتر آن كه به جای بدون استفاده ماندن، زیر پای شهردار قرار گرفته تا بر ابهت او بیفزاید.
با این حال، #باكری در برابر این اصرارها، مقاومت كرده و با #یك_وانتبار به #امورمردم و سركشی به محلات میپردازد. و سرانجام در حالی كه این فشارها روز به روز افزایش مییابد، #مهدیباكری، روزی از اداره خدمات میخواهد تا دستی به سر و روی #بنز كشیده و آن را #گلكاری كنند؛ همین باعث میشود تا ولولهای میان همه پدید آید تا ببینند باكری با این بنز چه خواهد كرد و آیا آن را سرانجام زیر پای خود خواهد گذاشت، یا فكر دیگری برای آن دارد!
💠پس از اینكه بنز آماده میشود، باكری این بار از مدیر خدمات میخواهد تا آن را به #گلفروشی برده و گلكاری كنند و به این ترتیب، كنجكاویها شدت گرفته و این پرسش، این سو و آن سو میپیچد كه باكری می خواهد با بنز گلكاری شده چه كاری انجام دهد و همین، گمانهزنیهای گوناگونی را باعث میشود.
#سرانجام هنگامی كه بنز شهرداری به طرز زیبایی گلكاری میشود، #مهندس_مهدی_باكری در میان انتظار و كنجكاویهای دیگران دستور داده تا #بنز را به #یتیمخانه شهر برده و به عنوان #ماشین_عروس در اختیار دختر و پسر جوانی كه هر دو در همان #یتیمخانه بزرگ شدهاند و اینك قصد ازدواج با یكدیگر را دارند، بگذارند... .
هنگامی كه بنز به یتیمخانه برده میشود، كودكان و نوجوانان یتیمخانه كه همواره از #حمایتهای شهیدباكری برخوردار بودند، با چشمانی نمناك و شادیكنان، عروس و داماد را سوار بنز كرده و خود با مینیبوس، آنها را در شهر همراهی میكنند...
#آقایشهردار #مهندس #شهرداری #بنز #ماشینعروس #یتیمخانه #مردانبیادعا #سادگی #جوانمردی #شهیدمهدیباکری
#شهدا #خاطرات #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🔴انقلاب زباله ها را بیرون می اندازد
♦️ #کلام_شهید
شهید عبدالحمید دیالمه :
مطمئن باشیم در هر شغلی که هستیم اگر ذره ای #عدم_خلوص در ما باشد ، امروز #سقوط نکنیم ، فردا سقوط میکنیم.
فردا نباشد پس فردا سقوط میکنیم ؛ چون #انقلاب، هر زمان یک #موج می زند و یک مشت #زباله را بیرون می ریزد.
#رویشها_و_ریزشها
#شهدا #کلام_شهدا #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
#شهدا
کابوس دشمنان
اسم چمران معروفتر از خودش بود. چپىها مىگفتند: «جاسوس امريكاست. براى ناسا كار مىكند.» راستىها مىگفتند: «كمونيسته.» هر دو براى كشتنش جايزه گذاشته بودند. ساواك هم يك عده را فرستاده بود ترورش كند.
وقتی عکسش رسید دست اسرائیلیها، با خودشان فکر کردند: «این همان یارو خبرنگاره نیست که میآمد از اردوگاه ما گزارش بگیرد؟» آنها هم برای سرش جایزه گذاشتند!
منبع: تارنمای شهید آوینی
شهید دکتر مصطفی چمران
#شهدا #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
اگر برای رضای خدا کار کنی
بارها به او میگفتم: «میخواهی کاري کنيم که برگردي تهران و در رأس هرم سپاه، با توجه به ویژگیهایی که داري، از تو استفاده شود؟» ميگفت: «ميخواهي مرا هدر دهي؟ مگر چه اشکالي دارد که اینجا کار کنم. ديگران در تهران هستند و کارشان را انجام میدهند.»
گفتم: «خوب، تو اگر بيايي تهران، بهعنوان الگوی مقاومت، الگوي تقوا، الگوي خاص مديريت مطرح ميشوي.»
ميگفت: «اینجا هم با برادرها کار میکنم. جمعي هستيم که مشغول فعاليتيم. هر جا باشي، اگر براي رضاي خدا کار کني، همانجا الگو خواهي بود.»
راوی: محسن رفیقدوست
منبع: نوید شاهد
شهید محمد بروجردی، مسیح کردستان
شهادت محمد بروجردی، مسیح کردستان، فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا (۱ خرداد 1362 ش)
#شهدا #کلام_شهدا #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
بهش گفتن: آقا ابراهیم! چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی؟
گفت: ما امام رو برای اطاعت میخوایم، نه برا تماشا.
#شهید_ابراهیم_هادی
#درس_اخلاق
#شهدا #کلام_شهدا #دفاع_مقدس
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷شهید مدافع حرم سردار #محسن_الهی
🍃 ولادت: ۵۲/۱۱/۲۸
🍂 شهادت: ۹۵/۱۱۳
🕊 محل شهادت: سوریه،
✨ از زبان همسر شهید ⬇️
🍃🌹حاج محسن یک فرشته به تمام معنا بود. همواره به دنبال کمک به مردم و فقرا بود و با الگوگیری از امام علی (علیه السلام) شبانه برای فقرا کمک میکرد.
🍃🌹همیشه در برنامهها و مراسمها بود و کسی میخواست ازدواج کند و همیشه برخورد خوب میکرد و طوری برخورد میکرد که دست آنان را بگیرد و راهنمای آنان بود و دست همه را میگرفت.
🍃🌹حاج محسن همیشه در هر زمینهای با خوشرویی و اخلاق مردم را راهنمایی میکرد و مشکل گشای آنان بود و آنچنان پیگیر میشد تا مشکلات مردم را برطرف کند.
🍃🌹در خمس و زکات نمونه بود و تاکید زیادی برای پرداخت آن داشت و در این مورد تاکید زیاد داشت. اگر نان شب نبود ابتدا پول خمس را میداد و سال خمسی میداد. اگر نیم ساعت هم بیرون میرفت با هم دست میدادیم. بسیار برخورد مهربان در زندگی داشت.
🍃🌹بیش از حد به نماز اول وقت و حجاب تاکید میکرد و خانه دوم و یا بهتر بگویم سنگرش مسجد بود.
🍃🌹متواضع بود و در سلام کردن پیشدستی میکرد و در کمک کردن به فقرا پیشقدم بود. انسانی وارسته و فداکار بود.
🍃🌹در طول زندگی مشترکمان یک روز نشد خنده از لبهای همسر دلسوزم کنار برود، همیشه در بدترین شرایط زندگی و در هر زمان لبش پر از خنده و چهرهاش نورانی بود. جز در یک صورت غم و غصه را در چهرهاش میدیدم و آن این بود که هرگاه پای سخنرانی رهبر عزیزمان مینشست و نگرانی را در چشمهای ایشان میدید نگران میشد به حدی که اشک از گوشه چشمانش سرازیز میشد.
🍃🌹همیشه آرزوی شهادت داشت؛ بعد از نماز شب، نماز صبح و خواندن دعای عهد و زیارت عاشورا که خیلی هم تاکید روی آنها داشت، با چشمانی پر از اشک دست به سینه میگذاشت و شهادتش را از خداوند منان خواستار بود.
🍃🌹نسبت به رفتنش به سوریه؛ وقتی با فرزندان در میان گذاشت، دخترم به ایشان گفت :« بابا جونم اگر مادرم مخالفت کند باز هم به سوریه میروی؟ » حاج محسن برق عجیبی در چشمانش افتاد و گفت من مادرت را بهتر از هر کس میشناسم به خاطر اسمش هم که شده مخالفت نمی کند و من مطمئنم که تنها کسی است که مرا در این مسیر یاری می کند.
🌹 مسئولین یادشان باشد برای این انقلاب بهای سنگینی پرداخت کرده ایم.
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🌷عکاس و خبرنگار انگلیسی، شهید #تام_هارندال
🍂 شهادت: ۱۳ ژانویه ۲۰۰۴
🕊 محل شهادت: #جنوب_غزه
🍁 نحوه شهادت: اصابت تیر تک تیرانداز به پیشانیش
🍃🌹تام هارندال، دانشجوی عکاسی دانشگاه متروپلیتن منچستر بود.در فوریه سال 2003 او هم یکی از میلیون ها دانشجوی انگلیسی بود که در خیابان های لندن بر ضد جنگ در عراق تظاهرات می کردند. تام همراه دوستانش در بیشتر گردهمایی ها شرکت می کرد. بزودی تام متوجه شد که نخست وزیر بریتانیا، بلر هیچ توجهی به تظاهرات دانشجویان ندارد و جنگ بزودی شروع خواهد شد. او تصمیم گرفت به عنوان عکاس به عراق برود و به ثبت حقیقت بپردازد.
مادر تام با شنیدن تصمیم او در ابتدا بسیار عصبانی شد؛ اما بالاخره در مقابل اصرارهای تام تسلیم شد و به تام اجازه داد به عراق برود. تام اتاق راحتش را در لندن رها کرد و برای ثبت حقیقت راهی عراق شد. هر هفته، نامه هایش از عراق به دست مادرش می رسید. او در یکی از نامه هایش نوشت همه چیز در حال ساکت شدن است. تنها چیزی که در اینجا می توانم بشنوم صدای گریه مردم بی گناه است. من تمام این اشکها را در قلبم جمع خواهم کرد. اما سربازان ارتش امریکا و انگلیس در عراق مرتب برای او مشکل ایجاد می کردند. سرانجام او از عراق به اردن رفت و در آنجا با چند جوان که عضو گروهی به نام جنبش بین المللی همبستگی (ISM) بودند، آشنا شد.پس از شنیدن حرفهای آنها، تام تصمیم گرفت به غزه برود و حقیقت جنایات رژیم صهیونیستی را از نزدیک ببیند.او که تنها ۲۱سال داشت وقتی به غزه پا گذاشت دیگر تنها یک عکاس نبود، عضو ISM شده بود و کنار عکاسی به امداد و نجات زخمی های فلسطینی می پرداخت. او تصاویر بسیاری از شهیدان غرق در خون فلسطینی، کودکان آواره و بولدوزرهایی که خانه ها را بر سر مردم خراب می کردند، ثبت کرد.
🍃🌹یازدهم آوریل 2003، یک تانک اسرائیلی در حال نزدیک شدن به مسجدی در جنوب غزه بود. تانک اسرائیلی برای تخریب مسجد سرعت گرفته بود که چند نفر از نیروهای فلسطینی سعی کردند جلوی آن را بگیرند؛ اما معلوم بود که جلوگیری از پیشروی یک تانک غول پیکر با دستان خالی کار بسیار سختی است. در همین زمان ۳ کودک خردسال فلسطینی روی تپه نزدیک مسجد بازی می کردند و در دنیای کودکانه خودشان کلمه ای به نام گلوله را نمی شناختند.
تام هارندال متوجه تک تیرانداز اسرائیلی بالای برج مراقبت شد. فاصله تپه تا برج مراقبت کمتر از ۱۵۰متر بود. تک تیرانداز هر جنبنده ای در آن حوالی را هدف قرار می داد. تام فهمید که جان بچه های بی گناه فلسطینی در خطر است. بسرعت به طرف تپه دوید و سالم پسر بچه ۵ساله را به محل امنی منتقل کرد. سالم در بغل تام هم هنوز متوجه خطر نشده بود و می خندید. تام برای نجات ۲دختر بچه که در حال بازی بودند به طرف تپه شنی برگشت. به چند قدمی تپه که رسید نیم نگاهی به تک تیرانداز انداخت. حالا سرباز اسرائیلی با دوربین تلسکوپی سلاح مجهزش دقیقا پیشانی تام را نشانه گرفته بود. او حسابی از دست تام با آن جلیقه زردرنگ امدادگری اش عصبانی بود. سرباز اسرائیلی ماشه را چکاند و گلوله درست وسط پیشانی تام نشست.تام هارندال، دانشجوی عکاسی دانشگاه لندن، درست جلوی پای ۲دختر بچه به زمین افتاد. مردم با صدای گریه ۲کودک متوجه موضوع شدند و تام را به بیمارستان غزه رساندند.دوستان تام دوربین اش را که غرق خون بود بسختی از دستش جدا کردند. تنها سلاح تام در غزه دوربین اش بود.
#شهدا #زندگینامه #جبهه_مقاومت
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم
🍃🌹نخستین شهید مدافع حرم شهرستان #شوش است. دوازدهمین شهید مدافع حرم استان خوزستان، جزء 50 شهید اول مدافع حرم در کشور و همچنین دومین شهید دانشگاه پیام نور کل کشور است. این شهید فرمانده گردان امام حسین (علیه السلام) شهرستان شوش بود و در اولین اعزام به سوریه به شهادت رسید. او قهرمان رشته #تکواندو بود و کمربند سبز داشت.
🍃🌹آقای مقدم یکی از فرماندهان ایرانی که اهل مشهد است، با شهید حیاری در سوریه در یک مقر مستقر بودند. او تعریف می کرد شهید احمد در کار بسیار منظم بود. در سوریه انباری را پیدا می کند که حدود 40 جلیقه ضدگلوله آنجا بوده است. سوری ها این جلیقه ها را نمی شناختند. شهید که عرب زبان بوده به آنها توضیح می دهد که اینها جلیقه های ضد گلوله هستند. تمام 40 جلیقه را بین دیگران تقسیم می کند و اگر یکی از آنها را خودش می پوشید، شاید شهید نمی شد.
🍃🌹پیش از اعزام به سوریه در یکی از کلاس های آموزشی، با باتوم وارد کلاس شد و با لبخند و شوخی گفت می خواهم به مسافرت بروم، حلالم کنید. هرکس می خواهد با باتوم من را بزند، هرکس هم که حلال نمی کند، برایش سینه خیز می روم.
🍃🌹بعد از شهادت، بسیاری از دوستان شهید و افرادی که ما نمی شناختیم از کارهایش برایمان گفتند؛ کارهای بزرگی که ما خبر نداشتیم. برای نمونه در گردان امام حسین(علیه السلام) یک سالن ورزشی می سازد و کلاس های قرآن و عقیدتی و همچنین اردوهای مختلف برای بچه های گردان برگزار می کند. احمد اولین فردی بود که در محل کارش حاضر و آخرین نفر خارج می شد. شهید احترام خاصی به #مادرم می گذاشت و مثل بچه ها مهربان بود.
🍃🌹احمد علاقه عجیبی به حضرت زینب(سلام الله علیها) داشت و در نهایت در این مسیر به شهادت رسید. او می گفت این انقلاب باید جهانی شود و باید از ارزش های دینی و معنوی مان دفاع کنیم.
🌷شهید مدافع حرم پاسدار #احمد_حیاری
🍃 ولادت: ۶۰/۱۱/۱۶
🍂 شهادت: ۹۵/۵/۵
🕊 محل شهادت: سوریه، استان حمص، روستای شیخ حلال
🍁 نحوه شهادت: انفجار مین زیر پایش
#شهدا #خاطرات #مدافعان_حرم
@bashohda کانال باشهدا
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرم